خطری به نام " دوست ناباب " در کمین فرزند شماست
بعد از ازدواج مهمترین اتفاق زندگی مشترک انسان ها صاحب فرزند شدن است. فرزندانی که قرار است در آینده سازنده جامعه و کشور باشند. همین امر باعث شده است که بحث تربیت کودکان و نوجوانان به یکی از مباحث حساس در هر جامعه ای تبدیل شود.
_ قبل از شروع هر بحثی باید این نکته را والدین محترم گوشزد کرد که همه فرزندان قبل از هر کس و یا چیز دیگری از آنان الگوبرداری می کنند. پس والدینی که خواهان فرزندانی صالح هستند ، خود نیز بایستی مراقب اعمال و کردار خود باشند.
کودکان، خصوصا در سالهای اخیر به هیچ وجه یک رفتار متناقض را از والدین خود نمی پذیرند. در این زمینه اصطلاح زیبایی وجود دارد که می گوید: والدین سیگاری هیچ گاه نمی توانند کودکان خود را از سیگار کشیدن منع کنند.
_ یکی از اصول مهم در تربیت و آموزش دوست یابی به فرزندان، بحث تعریف دوست خوب است. جای آن دارد که والدین محترم با مراجعه به احادیث و روایات اسلامی و سخنان معصومین در باب دوست و دوست یابی اطلاعات لازم و کافی را جمع آوری کرده و سعی کنند با زبانی ساده و قابل فهم این مفاهیم را به فرزندان خود منتقل کنند.
_ از انتقاد کردن مستقیم از فرزند خود و دوستانش بپرهیزید. هر چقدر بیشتر شما به این گونه صحبت کردن بپردازید با مقاومت منفی از سوی فرزندان خود مواجه می شوید. سعی کنید تا در مورد رفتارهای غلط این دوستان که می تواند فرزند شما را به دردسر بیاندازد با او صحبت کنید. می توانید به او بگویید: من می دانم که دوستان تو برای تو مهم هستند اما بعضی از دوستان تو سیگار می کشند و ممکن است برای تو ایجاد دردسر کنند. در عین حال در صورتی که متوجه شدید رفتار فرزند شما تغییری نکرد می تواند شدیدتر به او اخطار دهید.
_ برای مسائلی مثل بیرون ماندن از منزل در شب یا میزان پول تو جیبی برای فرزندان خود حدود مشخصی را تعریف کنید. در این زمینه خیلی جدی با او صحبت کرده و مشخص کنید که او تنها می تواند تا زمان مشخصی از منزل بیرون بماند و پول توجیبی او نیز حد مشخصی دارد. این امتیازات نیز بستگی به رفتار او خواهد داشت. یعنی در صورتی که کودک یا نوجوان شما رفتار مناسبی داشت می تواند با دوستان خود بیرون برود و در غیر این صورت این امتیازات از او سلب خواهد شد.
_ فراموش نکنید که آزاد گذاشتن و کنترل بیش از حد، هر دو غلط هستند. این یک حقیقت است که پس از مدتی کودک یا نوجوان شما احساس استقلال کرده و سعی دارد تا شخصا برای خود تصمیم بگیرد. این مسئله بسیار عادی است. هر نوجوانی با این مرحله رو به رو خواهد شد. این مسئله ای است که بسیار از والدین نمی توانند با آن به خوبی کنار بیایند. در این سن است که فرزند شما برای اولین بار و به شکل جدی با شما مخالفت خواهد کرد. فراموش نکنید که این که هر گونه رفتار غلط از ناحیه شما با واکنش منفی از طرف فرزند شما مواجه می شود. فراموش نکنید که اصلی ترین وظیفه هر پدر و مادری صحبت و هدایت فرزندان به سمت و سوی صحیح است.
امام علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «ثمره حیا، عفت و پاکدامنی است.»
در روایات، آثار فراوانی اعم از دنیوی و اخروی، فردی و اجتماعی و نفسانی و رفتاری برای حیا بیان شده است که برخی از آنها به شرح زیر است.
1 . محبت خداوند: پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «خداوند، انسان با شرم و حیا و پاکدامن را دوست دارد و از بی شرمی گدای سِمِج نفرت دارد.»1
2 . عفت و پاکدامنی: امام علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «ثمره حیا، عفت و پاکدامنی است.»2
3 . پاک شدن گناهان: امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در این باره فرمود:
چهار چیز است که هر کس داشته باشد اسلامش کامل و گناهش پاک گردد و پروردگار خود را ملاقات می کند، در حالی که خداوند ـ عزّوجلّ ـ از او خشنود است: هر کس به آنچه به نفع مردم بر خویشتن قرار داده برای خدا انجام دهد و زبانش با مردم راست باشد و از هر چه نزد خدا و نزد مردم زشت است، شرم کند و با خانواده خود خوشرفتار باشد.3
4 . رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در شرح پاره ای از آثار شرم و حیا فرمود:
اما آنچه از حیا نشأت می گیرد: نرمش، مهربانی، در نظر داشتن خدا در آشکار و نهان، سلامت، دوری کردن از بدی، خوشرویی، گذشت و بخشندگی، پیروزی و خوشنامی در میان مردم است. اینها فوایدی است که خردمند از حیا می برد.4
در متون اخلاقی اسلام پیامدهای بسیاری برای «وقاحت» و بی شرمی بیان شده است که به دلیل اختصار تنها به بیان یک روایت در این باب اکتفا می شود:
امام صادق ـ علیه السّلام ـ به شاگرد خود «مفضّل» می فرماید: ای مفضّل، اگر حیا نبود انسان هیچ گاه میهمان نمیپذیرفت، به وعده وفا نمیکرد، نیازها(ی مردم) را برآورده نمیساخت، از نیکیها برحذر بود و بدیها را مرتکب میشد. بسیاری از امور لازم و واجب نیز برای حیا انجام میشود. بسیاری از مردم، اگر حیا نمیکردند و شرمگین نمیشدند، حقوق والدین را رعایت نمینمودند، هیچ صله رحمی نمیکردند، هیچ امانتی را به درستی بازپس نمیدادند و از فحشا برحذر نبودند.م:تبیان
در راستای نام گذاری امسال به عنوان سال تولید ملی تبلیغات کالاهای خارجی در سطح شهر ممنوع شد
موج رسانه ای که در روزهای اخیرعلیه تبلیغات کالاهای خارجی در سال حمایت از تولید ملی به راه افتاد بود بالاخره به بار نشست و پس از تصویب ممنوعیت تبلیغات کالاهای خارجی در سطح شهر تهران توسط سازمان زیباسازی شهر تهران، شورای عالی انقلاب فرهنگی هم، تبلیغ کالا و خدمات خارجی که مشابه داخلی دارد و تبلیغات کالا و خدمات داخلی با نام خارجی را ممنوع اعلام کرد.
به گزارش «تبیان»، امسال در حالی سال حمایت از تولید ملی و سرمایه ایرانی نام گرفت که هیچ تغییری در تبلیغات رنگارنگ شهری و رسانه ای کالاهای خارجی رخ نداد و کماکان بنرها و بیلبوردهای معابر عمومی و شبکه های رادیویی و تلویزیون پر بود از تبلیغات اقلام مصرفی غیر ایرانی. افرادی که انواع و اقسام کنفرانس و همایشها را در راستای نام امسال برگزار میکردند، در تبلیغات کالاهای خارجی در کشور هیچ کم و کاستی نمیگذاشتند. این منوال ادامه پیدا کرد تا اینکه خبرگزاریها و روزنامهها موجی را علیه تبلیغات کالاهای خارجی در سال حمایت از تولید ملی به راه انداختند. مسئله این است که وقتی مردم از زمانی که چشمانشان را باز میکنند تا زمانی که به خواب فرو میروند با انواع تبلیغات کالاهای خارجی از آگهیهای تلویزیونی و رادیویی گرفته تا تابلوهای شهری و اتوبوسها و ایستگاه های مترو روبرو میشوند، چطور انتظار میرود که کالاهای ایرانی را خریداری کنند!؟ زمانی که لوازم خانگی خارجی در تبلیغات به عنوان به عنوان وسایل ضروری برای یک زندگی راحت معرفی میشود، این القاء در ذهن مخاطب به وجود میآید که زندگی بدون تهیه این اقلام، راحت و دلپسند نیست و تمام تلاش مخاطب در جهت تهیه این کالاها قرار میگیرد.
که وقتی مردم از زمانی که چشمانشان را باز میکنند تا زمانی که به خواب فرو میروند با انواع تبلیغات کالاهای خارجی از آگهیهای تلویزیونی و رادیویی گرفته تا تابلوهای شهری و اتوبوسها و ایستگاه های مترو روبرو میشوند، چطور انتظار میرود که کالاهای ایرانی را خریداری کنند!؟
ممنوعیت تبلیغات کالاهای خارجی در سطح شهر تهران
مدت زمان زیادی از موج رسانهها علیه تبلیغات کالاهای خارجی در بیلبوردها و بنرهای سطح شهر در سال تولید ملی نگذشته بود که مدیرعامل سازمان زیباسازی شهر تهران از ممنوعیت تبلیغات کالاهای خارجی در بزرگراه های تهران خبر داد. سید محمدجواد شوشتری مدیرعامل سازمان زیباسازی شهر تهران گفته بود که در راستای راهبرد رهبر معظم انقلاب در جهت تلاش برای استقلال اقتصادی و حمایت از تولید ملی، شهرداری تهران در اولین گام، از تبلیغات محیطی در قالب بیلبورد، بنر و یا به هر شکل دیگر کالاهای صد در صد خارجی در اتوبانهای شهر تهران جلوگیری میکند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی هم تبلیغات را ممنوع کرد
بیشتر از چهار روز از مصوبه سازمان زیباسازی شهر تهران در خصوص ممنوعیت تبلیغات شهری کالاهای خارجی نگذشته بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه خود تبلیغ کالا و خدمات خارجی که مشابه داخلی دارد و کالا و خدمات داخلی با نام خارجی را ممنوع اعلام کرد. منصور واعظی دبیر شورای فرهنگ عمومی ضمن اعلام این خبر گفته بود که در دهه عدالت و پیشرفت و در سال 91 هجری شمسی که توسط رهبر معظم انقلاب به نام «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نامگذاری شده است شورای فرهنگ عمومی برای ایجاد سازی و کارهای مناسب تبلیغی و فرهنگی در جهت تحقق شعار سال، مصوبه سیاستها و ضوابط حاکم بر تبلیغات محیطی تصویب میکند. همچنین تبلیغ کالا و خدمات داخلی با سرمایه مشترک ایرانی و خارجی باید با نام ایرانی منطبق بر قانون ممنوعیت، بهکارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه و آییننامه اجرایی آن باشد. واعظی همچنین اظهار کرده بود که همچنین تبلیغ کالا و خدمات داخلی با سرمایه مشترک ایرانی و خارجی باید با نام ایرانی منطبق بر قانون ممنوعیت، بهکارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه و آییننامه اجرایی آن باشد.
در راستای راهبرد رهبر معظم انقلاب در جهت تلاش برای استقلال اقتصادی و حمایت از تولید ملی، شهرداری تهران در اولین گام، از تبلیغات محیطی در قالب بیلبورد، بنر و یا به هر شکل دیگر کالاهای صد در صد خارجی در اتوبانهای شهر تهران جلوگیری میکند
پس تبلیغات خارجی در رسانه ملی چه؟
درست است که شهرداری تهران به عنوان اولین نهاد در راستای حمایت از تولد ملی تبلیغات شهری خارجی را ممنوع کرد و پس از آن نیز شورای عالی انقلاب فرهنگی بر این امر صحه گذاشت اما تبلیغات کالاهای خارجی در رسانه ملی کماکان در جای خود باقی است. کافی است که تلویزیون خود را روشن کنید تا به هجمهای از تبلیغات رنگ وارنگ کالاهای خارجی در شبکه های ببنید.
معلوم نیست این فرهنگ غلط از کجا آمده که جنس ایرانی نازل است و جنس خارجی با کیفیت. اما مسلماً تبلیغات کالاهای خارجی یکی از مهمترین عوامل تشدید این باور در میان ایرانیها است. مسئله این است که ایرانیها اجناس تولید ایران را آن طور که باید قبول ندارد و همواره برای کیفیت به دنبال اجناس خارجی هستند حتی اگر معادل خارجی بسیار کم کیفیتتر از همتای ایران خود باشد. این باور نادرست باعث شده است که سالیان دراز اجناس خارجی در کشور ما یکه تازی کنند و از این طریق جیب سرمایه داران سایر کشورها پر پولتر شود و در این میان این اجناس ایرانی هستند که همواره با بی توجه روبرو میشوند. اما در سالی که مقام معظم رهبری نام حمایت از تولید ملی را بر آن نهادهاند باید این روند متوقف شود و در این میان مهمترین رسانه، رسانه ملی کشور است. چرا به جای لوازم خانگی الجی و سامسونگ، لوازم خانگی تولید داخل در تلویزیون ملی ما تبلیغ نمیشود؟ چرا آگهی گوشیهای ایرانی جایگزین تبلیغات گوشیهای سامسونگ و نوکیا و سونی اریکسون نمیشوند؟
راهکار
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان رسانه ملی باید نقش خود را در راستای پیشبرد اهداف امسال ایفا کند و از تبلیغ کالاهایی که معادل ایرانی آن در کشور خودمان هم تولید میشود جلوگیری کند. تا زمانی که رسانه ملی تبلیغات کالاهای خارجی را پخش میکند نباید انتظار شکوفایی در عرصه تولید کشور را داشت.م:تبیان
لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
آیا می دانستید افرادی که بنظر خیلی قوی می رسند، معمولاً خیلی حساس هستند و کسانی که بیشترین مقدار مهربانی را به معرض نمایش می گذارند، بیشترین صدمه را دیده اند؟ آیا می دانستید آنهایی که تظاهر می کنند نیازی به عشق ندارند، بیشتر از همه به آن محتاجند؟ اشخاصی که از همه نگهداری می کنند خودشان از همه بیشتر نیازمند مراقبتند و کسانی که زیاد لبخند می زنند ممکن است در زمان تنهایی بیشترین گریه را بکنند.
مجله یکشنبه:
*اعتراف می کنم هر وقت از پله های خونه مون می خوام برم بالا (10 تا پله داره تا طبقه بالایی) همیشه باید پای راستم رو بذارم رو پله اول و تو ذهنم یکی یکی پله هارو می شمرم. قسمت جالبش اینه که از عدد 41 شروع می کنم که پله آخری بشه پنجاهمی. خیلی احمقانه بود خودم می دونم...
*اعتراف می کنم یه بار وقتی سال اول راهنمایی بودم دندونم خیلی درد می کرد. 1 هفته ای بود باهاش ور می رفتم. داخلش خالی خالی شده بود. به ذهنم رسید با چسب دوقلو پرش کنم. این کار رو هم کردم. 1 هفته ای دردش کم شده بود اما هرچی می خوردم مزه چسب دوقلو می داد!!!!
*اعتراف می کنم که وقتی پنجم دبستان بودم برای خودم کارت مامور بهداشت درست می کردم و به بچه های کوچک تر نشون می دادم. می گفتم خوراکی چی می خورید؟ بعد که نشون می دادن می گفتم الان اسم تون رو به ناظم می دم بعد هم خوراکی هاشون رو می گرفتم می رفتم با دوستام می خوردیم.
*اعتراف می کنمسوم راهنمایی بودم و امتحان زبان انگلیسی رو 4 شدم. باید بابام برگه امتحانی رو می دید و امضا می کرد. من هم اومدم درستش کنم اما ریاضیم بد بود بجای اینکه یک رو بزارم پشت چهار، گذاشته بودم جلو. شده بود چهل و یک... بچه درس خونی بودم ها...
*اعتراف می کنم با یکی از دوستانم که فقط اسمش رو می دونستم و فامیلش رو نمی دونستم، برای مدت 6 ماه رفت و آمد و تماس و بیرون رفتن داشتم. هیچ وقت روم نمی شد فامیلش رو بپرسم چون فکر می کرد من می دونم! تا اینکه بالاخره یکی از دوستانش اون رو با فامیلش صدا کرد. انگار همه دنیارو بهم داده باشن!
*اعتراف می کنم یه بار تو استخر یکی از همسایه هامون رو دیدم / وقتی داشتیم لباس می پوشیدیم دیدم یه چیزی به پاش چسبیده. بهش گفتم آقای فلانی یه چیزی به بدنت چسبیده. می خواستم از پاش برش دارم دیدم پاک نمی شه. بنده خدا که اصرار من رو دید گفت نمی خواد اون خاله... فکر کن که من یه ربع به زگیلش آویزون بودم و فکر می کردم آشغال به پاش چسبیده...
*اعتراف می کنم یه بار به جای وانیل، بکین پودر ریختم توی قندون و یه هفته بعد یادم افتاد که اونی که میریزن روی قند وانیله!
*اعتراف می کنم بچه که بودم تابستون ها تو اوج گرما با ذره بین رو پشت بوم مورچه ها رو آتیش می زدم.
*اعتراف می کنم تو سن نوجوانی (10 سال پیش) وقتی از گیر دادن های مامان بابام خسته می شدم تصمیم می گرفتم خودکشی کنم. بعد می نشستم اینقدر قیافه همه فک و فامیل رو در حال گریه تصور می کردم تا قوتی که دلم خیلی می سوخت و پشیمون می شدم و اینچنین شد که زنده موندم...
*اعتراف می کنم چند سال پیش با پسرعموم قرار گذاشتیم بریم یه جایی. تو مترو که بودم پسر عموم بهم زنگ زد یه خورده که باهام صحبت کرد بهش گفتم صدات خوب نمیاد. این رو که گفتم یهو صدا خیلی عالی شد. حالا نگو پسرعموم تو فاصله یکی دو متریم وایساده. همه مسافرا هم دارن به من نگاه می کنن و زیر لب می خندن! بعدا که پسرعموم ماجرا را برایم تعریف کرد تا دو روز افسرده بودم از این سوتی تاریخی!
*هیچ وقت مجبور نیستی به تعداد موهای سرت بری خواستگاری. کافیه فقط یه «بله» کوچولو بگی اونم با هزار منت و ناز و کرشمه.
*هیچ موجود دیگه ای مثل تو تا این حد ریزبین و با دقت نیست که در یک نگاه، مارک کفش زری خانم یا مدل موهای کبری جون رو بفهمه.
*خوب می تونی نقش بازی کنی.
*آنقدر زود همه چی رو می گیری که شش سال زودتر از آقایون به تکلیف می رسی.
*بزرگترین پوئن: خیالت از بابت سربازی راحته! صد سال سیاهم که دانشگاه قبول نشی ککت نمی گزه.
*تو اماکن عمومی با خیال راحت می تونی جیغ و داد راه بندازی چون به هر حال کی وجودشو داره که رو یه دختر صداشو و احیانا خدایی نکرده دستشو بلند کنه؟!!
*می تونی هزار بار هم رومئو و ژولیت رو ببینی و باز گریه کنی و مهم تر اینکه هیچ وقت از گریه کردنت خجالت نمی کشی.
*بهشتم که زیر پای امثال شماست.
*فقط تویی که می دونی بوی خاک بارون زده تو شبای پاییزی چه جوریه.
*از قدیم گفتن: پشت هر مرد موفقی زنی با ذکاوت بوده.
*هیچ کی نمی دونه دقیقا تو فکرت چی می گذره؟ فروید، پدر روانشناسی جهان گفته: بزرگترین سوالی که هرگز پاسخ داده نشده و من هم هرگز پاسخ آن را نیافته ام این است که یک زن چه می خواهد؟
*چندتا از جنگ های بزرگ تاریخ جهان به خاطر عشق شدید مردها به جنس تو بوده.
*نماد الهه عشق، زیبایی، جنگ و عقلانیت در یونان باستان به شکل زنه.
*با اینکه از مردها ضعیف تری ولی لازم نیست صدتا کلاس کاراته و تکواندو و از این جور چیزا برای... به یه چنگ و گیس کشی بسنده می کنی.
فرض کنید در حین سفر شما در صف خرید بلیت برای سینما یا پارک هستید یا ممکن است در پاساژ یا مجتمع تجاری پرازدحامی در حال خرید باشید. وقتی میخواهید برای پرداخت پول، کیفتان را بردارید ناگهان خشکتان میزند، بسرعت شروع میکنید سایر جیبهایتان را بررسی میکنید، ناامیدانه همه جاهایی که ممکن است کیفتان را گذاشته باشید جستجو میکنید و در ذهن خود آخرین باری که از کیفتان استفاده کردید را به خاطر میآورید.
مشکل فقط پولهای موجود در کیف نیست. شما مدارک مهمی را همراه با پولهای کیفتان از دست دادهاید که این موضوع بویژه در سفر و بالاخص در سفرهای خارجی میتواند برایتان بسیار دردسر ساز باشد.
این صحنه میتواند در هر یک از کشورهای دنیا و در هر گوشه و کناری که حتی تصورش را نمیکنید، اتفاق بیفتد.
جیببرها همواره در کمین گردشگرانی هستند که با بیدقتی وسایلشان را در شرایط آسان برای سرقت قرار میدهند.
هدف اصلی جیببرها معمولا کیف پول، وسایل ارزشمند و جواهرات و در بسیاری از موارد سرقت پاسپورت گردشگران است.
البته این موضوع جیببری یک بزه قدیمی است که از قرنها پیش جوامع شهری با آن مشکل داشتهاند. جای نگرانی نیست زیرا با رعایت موارد امنیتی شما براحتی میتوانید از کیف پول و سایر وسایل ارزشمند خود در برابر این گونه سارقان محافظت کنید.
علائم هشداری
یک جیببر میتواند در هر محلی حضور داشته باشد و نخستین توصیه این است که در هر شرایطی مراقب وسایلتان باشید ولی برخی نشانهها میتواند علائم هشداردهندهای باشند که درصورت بیتوجهی به آنها احتمال اینکه شما طعمه بعدی جیببرها باشید وجود دارد.
به صورت جدی و در سفرهای خارجی از مواجهه با گدایان و افراد مست دوری کنید.
فضاهای شلوغی مانند اتوبوسها، مترو و قطارهای شهری برای جیببرها بسیار مناسب است تا در شلوغی و سر و صدای محیط، کار خود را انجام داده و میان جمعیت ناپدید شوند. در این گونه فضاها از وسایلتان مراقبت بیشتری انجام دهید.
در مناطق فقیرنشین و کشورهایی که سطح درآمد مردم پایین است، محتویات جیب یک گردشگر میتواند به اندازه درآمد چند ماه یک خانواده باشد. خود این موضوع میتواند انگیزه خوبی برای سارقان باشد.
در سفرهای خارجی یا سفر به مناطق حومه شهری و جرمخیز به گونهای رفتار نکنید که غریبهبودن شما مشخص باشد. این موضوع شامل نوع لباس پوشیدن شما نیز میشود. سعی کنید به هیچ وجه به تنهایی وارد این مناطق نشوید.
در بازارهای فضای آزاد که معمولا محصولات محلی و صنایع دستی در آن ارائه میشود، بیشتر مراقب جیبهایتان باشید زیرا این فضای شلوغ، محیط مناسبی برای کار جیببران به شمار میرود.
به هر گونه تنه زدن در فضاهای شلوغ حساس باشید. متاسفانه تجربه ثابت کرده است که در بسیاری از موارد وقتی در جاهای شلوغ و پرازدحام هستیم متوجه تنه زدن دیگران نمیشویم. این شگرد قدیمی هنوز اصلیترین راه برای رسیدن انگشتان جیببرها به کیف پول شماست.
فراموش نکنید شما یک گردشگر هستید و به دنبال دردسر نمیگردید. به هیچ عنوان به سمت جاهایی که دعوای خیابانی رخ داده نروید. در بسیاری از موارد این دعوا ساختگی بوده و تنها برای خالی کردن جیب شما صورت میگیرد.
در کشورهای مختلف روشهای جدیدی برای جیببری ابداع شده است، مثلا بتازگی در برخی کشورهای اروپایی یک کودک در خیابان مقابل شما میآید و ناگهان نور قوی فلاش عکاسی را روی صورتتان حس کرده و پس از چند ثانیه که به خودتان میآیید از کیف پولتان خبری نیست.
در برخی کشورهای آمریکای جنوبی که در فرهنگ آنها فوتبال خیابانی بشدت رواج دارد، یکی از شیوههای سرقت از گردشگرانی که از زمین بازی آنها یا به عبارتی همان خیابان عمومی عبور میکنند، این است که ناگهان توپ به سمت گردشگر آمده و یکی از بازیکنان بشدت روی پای شما تکل میکند! همه بازیکنان بسرعت به دور شما جمع شده و با عذرخواهی از زمین بلندتان میکنند. شما هنوز گیج هستید و در حال پاسخ دادن به عذرخواهی این نوجوانان به ظاهر معصوم در حالی که خبر از کیف پول ربوده شدهتان ندارید!
ممکن است در رستوران کسی به اشتباه نوشیدنی یا سس روی لباس شما بریزد و همیشه در اینگونه موارد یک خانم نسبتا مسن و دلسوز با یک دستمال آماده که معلوم نیست بسرعت از کجا تهیه کرده به جان لباس شما میافتد و با عذرخواهی میخواهد آن را تمیز کند. در این حالت ضمن ممانعت از انجام این کار، مراقب جیبتان باشید.
در بسیاری از موارد جیببرها به صورت تیمی کار میکنند. در بسیاری از گزارشهای پلیس ذکر شده که گردشگران به نقاشان خیابانی که در چند دقیقه از صورت افراد طراحی میکنند مراجعه کرده و نقاش از آنها میخواهد مستقیم به وی یا به زاویه خاصی نگاه کنند تا او بتواند از صورتشان طراحی کند. این چند دقیقه وقت بسیار زیادتر از آن چیزی است که یک تیم حرفهای جیببر برای ربودن وسایل شما نیاز دارد.
مطالعات روانشناختی نشان داده است که بیش از 90 درصد مردم در مورد قابلیتهای خود در برابر سارقان به صورت اغراقآمیز فکر میکنند و عقیده دارند جیببرها فقط سراغ آدمهای بیدست و پا و شلخته میروند، در حالی که به هیچ وجه این طور نیست و قطعا هیچ سارقی مستقیم به کسی اعلام نمیکند: گردشگر عزیز! با اجازه میخواهم جیبتان را خالی کنم! شما هر چقدر هم که زرنگ باشید، اگر موارد ایمنی را رعایت نکنید احتمال دارد در فروشگاه بعدی دست در جیبتان کرده و ببینید که از پول خبری نیست.
جیببرها از روشهای مختلفی برای رسیدن به طعمههایشان استفاده میکنند. باید اذعان داشت که بیشتر جیببرها در کار خود بسیار حرفهای هستند، ولی با وجود این همه آنها در بیشتر مواقع به دنبال هدفهای ساده هستند.
منظور از هدفهای راحت در مرحله اول وسایل و کیفهای دستی هستند که با خیال راحت از خودتان جدا کرده و روی میز، صندلی یا زمین قرار میدهید.
این موضوع در مورد کیسههای خرید شما بویژه وقتی که در سفر برای خودتان خریدهای خاص انجام داده یا سوغاتی تهیه کردهاید و تعداد زیادی کیسه و جعبه حمل میکنید جلوه بیشتری دارد. این موضوع را در رستوران و کافهها نیز رعایت کنید. بهتر است در طول سفر خانمها از حمل طلا و پول زیاد در کیف دستی خود جدا دوری کنند.
بهترین جا برای نگهداری پولهایتان جیب شلوار یا پیراهنی است که در زیر مانتو یا لباس دیگری قرار گرفته است. آقایان هم اگر کیف پول خود را در جیب بغلی کت نگهداری میکنند، باید بسیار هوشیار باشند، بویژه وقتی که به دلیل گرما یا هر دلیل دیگر کت خود را از تن خارج میکنند.
بسیاری از دزدان ناجوانمرد از تیغ و کاتر برای پاره کردن بند کیفهای دوشی، جیب یا کیف دوربین و... استفاده میکنند.
بهتر است اگر از کیف کمری استفاده میکنید، بند آن را از دو یا سه پل جای کمربند شلوار خود عبور دهید، زیرا در این صورت حتی اگر جیببر بند آن را با تیغ ببرد، نخواهد توانست آن را از بند کمربند شلوار شما جدا کند.
اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از سرقت
اشیا و پولهای اضافه خود را در صندوق امانات هتل یا صندوقهای امنیتی داخل اتاقهای هتل قرار دهید و تنها به اندازه نیازتان با خود پول حمل کنید.
از حمل کارتها و مدارک غیرضروری مانند کارت ملی، گواهینامه ایرانی و... در سفرهای خارجی خودداری کنید و در صورتی که به هر دلیل آنها را با خود بردهاید، بهترین جا برای نگهداری آنها، اتاق هتلتان است.
پاسپورت و پولهایتان را در جیبهای مختلف قرار دهید. بهترین حالت برای حمل مدارک و پولهایتان تهیه یک کیف گردنآویز است که در داخل بند آن از رشتههای فلزی نازکی استفاده شده است که با تیغ یا کاتر بریده نمیشود.
سعی کنید کیف پولتان را در جیب ژاکت یا کاپشنی قرار دهید که با زیپ بسته میشود.
در حین سفر هیچ نیازی به استفاده از تزئینات گرانبها و طلا و جواهر نیست. به گونهای لباس نپوشید که نشان دهد شما یک گردشگر خارجی پولدار هستید.
سعی کنید علاوه بر کیف پول اصلیتان که در جیب قرار دادهاید یک کیف پول ارزان قیمت داشته باشید و کمی پول در آن قرار دهید.
برای خرج کردن از کیف دوم استفاده کنید، زیرا در بسیاری از موارد جیببرها شما را از قبل زیر نظر میگیرند و به احتمال زیاد با دیدن این کیف پول ارزان و مقدار پول کم موجود در آن از قصد خود صرفنظر کرده و بهسراغ طعمه دیگری میروند.
سعی کنید معنی واژه دزد را به زبان کشوری که مقصد شماست یاد بگیرید که اگر کسی جیب شما را زد و او را در حال فرار دیدید بتوانید از مردم کمک بگیرید!
بهترین نوع کیف در سفر کیفهایی است که داخل شلوار تعبیه میشود. با مراجعه به یکی از فروشگاههای عرضه لوازم کوهنوردی میتوانید از این نوع کیفها تهیه کنید. احتمال سرقت این نوع کیفها تقریبا وجود ندارد.