لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
روزنامه جمهوری اسلامی:
چرا دولتی که در ششمین و آغاز هفتمین سال حکومتش قرار دارد هنوز هم وعده میدهد که قرار است چنین و چنان کنیم و حال آنکه میداند وعدههایش عملی نیست؟
*چرا دولتی که در ششمین و آغاز هفتمین سال حکومتش قرار دارد هنوز هم وعده میدهد که قرار است چنین و چنان کنیم و حال آنکه میداند وعدههایش عملی نیست؟
*قصد ملامت و شکوه در کار نیست ولی برخی عناصر خوش بین تصور میکنند از این وعدهها بوی انتخابات میرسد درحالی که میتواند روشی تدریجی برای بالا بردن سطح توقعات مردم و بویژه تحریک اقشار محروم و کم درآمد علیه نظام باشد آنهم دقیقاً در موقعی که آقایان، مصدر امور نخواهند بود!
*چرا امام خمینی در اوج جنگ تحمیلی برای اصلاح گزینشها و بهبود روابط مسئولین و نهادها با مردم و حتی متهمین در دادگاهها و مراجع قضائی بیانیههای رسمی و آشکار میداد؟ چرا جدیترین اقدامات ریشهای و بنیادی مورد نظر امام در همان مقاطعی صورت میگرفت که ما درگیر جنگ نابرابر در جبههها و در بدترین شرایط در جبهه و پشت جبهه از نظر وجود عناصر نفوذی، گروهکها و منافقین بودیم؟ اوضاع آن روز کشور قطعاً پیچیدهتر و حساستر از امروز بود.
بیم آن میرود که فردا با بلاتکلیفی و بلاتصمیمی و دفع الوقت، دریابیم که غدههای سرطانی را فرصتی برای رشد و نفوذ دادهایم که در میان اندامهای سالم و شاداب انقلاب و نظام و کشور همچنان با چراغ خاموش رخنه کنند و عضوگیری نمایند و کار را به جائی برسانند که راه برگشتی در کار نباشد.
منبع: خبرآنلاین
*قصد ملامت و شکوه در کار نیست ولی برخی عناصر خوش بین تصور میکنند از این وعدهها بوی انتخابات میرسد درحالی که میتواند روشی تدریجی برای بالا بردن سطح توقعات مردم و بویژه تحریک اقشار محروم و کم درآمد علیه نظام باشد آنهم دقیقاً در موقعی که آقایان، مصدر امور نخواهند بود!
*چرا امام خمینی در اوج جنگ تحمیلی برای اصلاح گزینشها و بهبود روابط مسئولین و نهادها با مردم و حتی متهمین در دادگاهها و مراجع قضائی بیانیههای رسمی و آشکار میداد؟ چرا جدیترین اقدامات ریشهای و بنیادی مورد نظر امام در همان مقاطعی صورت میگرفت که ما درگیر جنگ نابرابر در جبههها و در بدترین شرایط در جبهه و پشت جبهه از نظر وجود عناصر نفوذی، گروهکها و منافقین بودیم؟ اوضاع آن روز کشور قطعاً پیچیدهتر و حساستر از امروز بود.
بیم آن میرود که فردا با بلاتکلیفی و بلاتصمیمی و دفع الوقت، دریابیم که غدههای سرطانی را فرصتی برای رشد و نفوذ دادهایم که در میان اندامهای سالم و شاداب انقلاب و نظام و کشور همچنان با چراغ خاموش رخنه کنند و عضوگیری نمایند و کار را به جائی برسانند که راه برگشتی در کار نباشد.
منبع: خبرآنلاین
تاریخ : پنج شنبه 90/4/30 | 11:53 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
در هر کشوری وزارت خارجه، مسئول و متولی کارهای سیاست خارجی است و کشورهای دیگر روی قدرت مسئولان این وزارتخانه حساب میکنند. اگر با موازیکاری و کارهای نسنجیده، وزارت خارجه را در چشم دیگر کشورها ضعیف کنیم، حتی کشورهای آفریقایی هم رغبتی به مذاکره با ما ندارند که مقدمه روابط است.
در هر کشوری وزارت خارجه، مسئول و متولی کارهای سیاست خارجی است و کشورهای دیگر روی قدرت مسئولان این وزارتخانه حساب میکنند. اگر با موازیکاری و کارهای نسنجیده، وزارت خارجه را در چشم دیگر کشورها ضعیف کنیم، حتی کشورهای آفریقایی هم رغبتی به مذاکره با ما ندارند که مقدمه روابط است. متأسفانه مسئولان در اتخاذ مواضع و بیان مسائل در خصوص سیاست خارجی به منافع مالی کمتر توجه میکنند.
شما میدانید که این روزها روابط ایران و عربستان رو به تیرگی رفته، در حالی که اگر نگاه درستی در سیاست خارجی حاکم بود، میتوانستیم با کمک عربستان که جایگاه ویژهای در بین کشورهای اسلامی و حتی دنیا دارد، خیلی از مسائل را حل کنیم. ولی نه تنها چنین نیست، بلکه به خاطر بعضی از اهداف داخلی سعی میکنند آن رابطه را در جامعه مخدوش جلوه دهند.
مثلاً چند سال پیش من در سفر به عربستان و دیدار با ملک عبدالله از برخورد بد مسئولان عربستانی با حجاج ایرانی در فرودگاهها و به خصوص در قبرستان بقیع گله کردم و ایشان هم پذیرفت که این مسئله به نفع ما و آنها نیست و دستور رفع آن برخوردها را داد که حضور آزادانه زنان در بقیع یکی از آثار آن بود و به خواست شورای عالی امنیت و مسئولان حج با بحثهای زیاد، ساختاری برای همکاری دو کشور در مسائل فیمابین عراق و افغانستان و لبنان و فلسطین تنظیم شد که مسئولان ذیربط نخواستند عملی کنند.
پس از برگشت من به ایران، هر روز در روزنامههای وابسته به آنان خبرهای دروغی درباره پشت صحنه برخورد آنان با حجاج ایرانی منتشر میشد تا جایی که وزیر امور خارجه ما در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت که عربستانیها هنگام ورود آیتالله ریشهری، در فرودگاه برخورد بدی داشتند و حتی ایشان را بازرسی بدنی کردند.
این موضوع برایم خیلی تلخ بود. چون برخلاف توافقات ما در عربستان بود. از آقای ریشهری پرسیدم که موضوع چه بود؟ ایشان گفت: اصلاً چنین نیست. خود آقای ریشهری تلفنی از آقای متکی پرسید که چرا این حرف را زدی؟ ایشان در جواب گفت: من تحت فشار بودم که این حرف را بگویم.
ببینید ما که نباید سیاست خارجی را که با منافع ملی ما ارتباط دارد، وارد اختلافات داخلی کنیم. آقایان برای کمرنگ کردن آثار سفرم به عربستان و مذاکراتم با مسئولان آن کشور، حاضرند روابط خارجی را تا این حد مخدوش جلوه دهند.
منبع: جهان نیوز
مثلاً چند سال پیش من در سفر به عربستان و دیدار با ملک عبدالله از برخورد بد مسئولان عربستانی با حجاج ایرانی در فرودگاهها و به خصوص در قبرستان بقیع گله کردم و ایشان هم پذیرفت که این مسئله به نفع ما و آنها نیست و دستور رفع آن برخوردها را داد که حضور آزادانه زنان در بقیع یکی از آثار آن بود و به خواست شورای عالی امنیت و مسئولان حج با بحثهای زیاد، ساختاری برای همکاری دو کشور در مسائل فیمابین عراق و افغانستان و لبنان و فلسطین تنظیم شد که مسئولان ذیربط نخواستند عملی کنند.
پس از برگشت من به ایران، هر روز در روزنامههای وابسته به آنان خبرهای دروغی درباره پشت صحنه برخورد آنان با حجاج ایرانی منتشر میشد تا جایی که وزیر امور خارجه ما در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت که عربستانیها هنگام ورود آیتالله ریشهری، در فرودگاه برخورد بدی داشتند و حتی ایشان را بازرسی بدنی کردند.
این موضوع برایم خیلی تلخ بود. چون برخلاف توافقات ما در عربستان بود. از آقای ریشهری پرسیدم که موضوع چه بود؟ ایشان گفت: اصلاً چنین نیست. خود آقای ریشهری تلفنی از آقای متکی پرسید که چرا این حرف را زدی؟ ایشان در جواب گفت: من تحت فشار بودم که این حرف را بگویم.
ببینید ما که نباید سیاست خارجی را که با منافع ملی ما ارتباط دارد، وارد اختلافات داخلی کنیم. آقایان برای کمرنگ کردن آثار سفرم به عربستان و مذاکراتم با مسئولان آن کشور، حاضرند روابط خارجی را تا این حد مخدوش جلوه دهند.
منبع: جهان نیوز
تاریخ : پنج شنبه 90/4/30 | 11:52 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
براساس گزارشی که وزارت کشور در پایان سال گذشته اعلام کرد، هزینه ای که مرگ این 1000 نفر بر جامعه تحمیل کرده است، بیش از 20 میلیارد تومان بوده است(حال آنکه جان یک انسان قابل قیمت گذاری نیست و این رقم تنها به صورت یک میزان نمادین وکلی اعلام می گردد).
ورود فله ای کالاهای بی کیفیت چینی خسارات جبران ناپذیری را به تولیدکنندگان و مصرف کنندگان ایرانی وارد می کند. این اجناس با ظاهری فریبنده و قیمتی بسیار پایین در مقایسه با محصولات مشابه داخلی، بدون هیچگونه نظارت و گزینشی وارد سرزمین ایران می شود.
یکی از این محصولات، دستگاه هشدار دهنده نشت گاز است (بخوانید دستگاهِ گرفتنِ جان)، این دستگاه غیراستاندارد چینی، به تعداد بسیار انبوهی وارد کشور می شود. نحوه عملکرد این دستگاه بدین گونه است که بعد از دریافت pbm 2000 گاز مونو اکسید کربن، شروع به اخطار و اعلام خطر می کند، این در حالیست که آستانه خطر برای گاز مونو اکسید کربن pbm 100 است و pbm 2000 یعنی مرگ، یعنی اینکه اینجا چند نفر مرده اند و شما بیایید و جنازه ها را بردارید.
طبق گزارش سازمان آتش نشانی، در سال گذشته حدود 1000 نفر از هموطنانمان بر اثر گازگرفتگی جان خود را از دست داده اند که از این میزان، چیزی در حدود 150 نفر، کسانی هستند که دستگاه هشداردهنده گاز چینی را نصب کرده بودند، یعنی دستگاه هشداردهنده نشت گاز را داشته اند!!!!!
همچنین براساس گزارشی که وزارت کشور در پایان سال گذشته اعلام کرد، هزینه ای که مرگ این 1000 نفر بر جامعه تحمیل کرده است، بیش از 20 میلیارد تومان بوده است(حال آنکه جان یک انسان قابل قیمت گذاری نیست و این رقم تنها به صورت یک میزان نمادین وکلی اعلام می گردد).
این در حالیست که طبق برآورد کارشناسان، هزینه تجهیز یک آزمایشگاه بزرگ برای تست عملکرد تمامی دستگاه های هشداردهنده نشت گاز داخلی و خارجی،پیش از ورود به بازار، چیزی در حدود 100 میلیون تومان می باشد و این رقم در مقابل میزان خسارت وارده در هر سال بسیار ناچیز است ولی متاسفانه تاکنون موسسه استاندارد و تحقیقات و دیگر سازمان های ذیربط، هیچگونه همکاری و مساعدتی را انجام نداده اند.
حال دو سوال:
1-چرا ما باید دریچه های ورودی کشورمان به گونه ای باشد که دستگاهی به کشور وارد شود و هموطنانمان آن دستگاه را خریداری کنند و اعتماد کنند و با این اعتماد، جان خود را از دست بدهند؟
2-چرا سازمان های دخیل در بحث استاندارد، برای تجهیز آزمایشگاه مربوطه اقدامی انجام نمی دهند؟
به راستی، جان یک هموطن چقدر ارزش دارد؟؟؟؟
منبع: عصر ایران
یکی از این محصولات، دستگاه هشدار دهنده نشت گاز است (بخوانید دستگاهِ گرفتنِ جان)، این دستگاه غیراستاندارد چینی، به تعداد بسیار انبوهی وارد کشور می شود. نحوه عملکرد این دستگاه بدین گونه است که بعد از دریافت pbm 2000 گاز مونو اکسید کربن، شروع به اخطار و اعلام خطر می کند، این در حالیست که آستانه خطر برای گاز مونو اکسید کربن pbm 100 است و pbm 2000 یعنی مرگ، یعنی اینکه اینجا چند نفر مرده اند و شما بیایید و جنازه ها را بردارید.
طبق گزارش سازمان آتش نشانی، در سال گذشته حدود 1000 نفر از هموطنانمان بر اثر گازگرفتگی جان خود را از دست داده اند که از این میزان، چیزی در حدود 150 نفر، کسانی هستند که دستگاه هشداردهنده گاز چینی را نصب کرده بودند، یعنی دستگاه هشداردهنده نشت گاز را داشته اند!!!!!
همچنین براساس گزارشی که وزارت کشور در پایان سال گذشته اعلام کرد، هزینه ای که مرگ این 1000 نفر بر جامعه تحمیل کرده است، بیش از 20 میلیارد تومان بوده است(حال آنکه جان یک انسان قابل قیمت گذاری نیست و این رقم تنها به صورت یک میزان نمادین وکلی اعلام می گردد).
این در حالیست که طبق برآورد کارشناسان، هزینه تجهیز یک آزمایشگاه بزرگ برای تست عملکرد تمامی دستگاه های هشداردهنده نشت گاز داخلی و خارجی،پیش از ورود به بازار، چیزی در حدود 100 میلیون تومان می باشد و این رقم در مقابل میزان خسارت وارده در هر سال بسیار ناچیز است ولی متاسفانه تاکنون موسسه استاندارد و تحقیقات و دیگر سازمان های ذیربط، هیچگونه همکاری و مساعدتی را انجام نداده اند.
حال دو سوال:
1-چرا ما باید دریچه های ورودی کشورمان به گونه ای باشد که دستگاهی به کشور وارد شود و هموطنانمان آن دستگاه را خریداری کنند و اعتماد کنند و با این اعتماد، جان خود را از دست بدهند؟
2-چرا سازمان های دخیل در بحث استاندارد، برای تجهیز آزمایشگاه مربوطه اقدامی انجام نمی دهند؟
به راستی، جان یک هموطن چقدر ارزش دارد؟؟؟؟
منبع: عصر ایران
تاریخ : پنج شنبه 90/4/30 | 11:51 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
در عکس زیر که متعلق به سال 1354 است، صدام حسین (معاون رئیس جمهور عراق) در حال اقامه نماز در کنار ضریح امام رضا(ع) است.
در عکس زیر که متعلق به سال 1354 است، صدام حسین (معاون رئیس جمهور عراق) در حال اقامه نماز در کنار ضریح امام رضا(ع) است.
منبع: شفاف
منبع: شفاف
تاریخ : پنج شنبه 90/4/30 | 11:49 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
مراقبت از کودکان در 40 درجه سانتیگراد!
گرمازدگی در شرایطی رخ میدهد که دمای مرکزی بدن تا حدود 5/38 تا 39 درجه بالا برود و بدن با کمبود مایعات مواجه شود و نتواند مایعات از دست رفته را جبران کند. احتمال گرمازدگی در ساعتهای میانه روز بیشتر است، زیرا در این زمان آفتاب بهصورت مستقیم میتابد و بسیار داغ است.
کودکان بیشتر تمایل دارند، در محیط خارج از منزل بازی کنند و از آنجایی که بسیار حساس و ضعیف هستند، تحمل گرمای زیاد هوا و آفتاب سوزان تابستانی را ندارند و ممکن است گرمای زیاد تاثیر عمیقی روی فیزیولوژیک بدن آنها داشته باشد. گرمازدگی در کودکان میتواند آنقدر خطرناک باشد که والدین مجبور شوند برای کنترل وضعیت کودکشان او را در بیمارستان بستری کنند یا در مورد خودشان هم چند روزی نتوانند سرکار حاضر شوند. اما آنچه واضح است اینکه با شروع فصل تابستان باید بیشتر از قبل به سلامت کودکتان اهمیت دهید و اطلاعات بیشتری در مورد علائم گرمازدگی، چگونگی برخورد با بیماریو راههای پیشگیری به دست آورید برای پاسخ به این سوالات با دکتر بهرام دلاور، متخصص کودکان و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی تهران گفتوگویی کردهایم تا با گرمازدگی در کودکان بیشتر آشنا شویم.
گرما زدگی چگونه اتفاق میافتد؟
گرمازدگی در شرایطی رخ میدهد که دمای مرکزی بدن تا حدود 5/38 تا 39 درجه بالا برود و بدن با کمبود مایعات مواجه شود و نتواند مایعات از دست رفته را جبران کند. کودکان در فصل تابستان بیشتر در محیط بیرون از خانه و در فضای آزاد بازی میکنند و از آنجا که سطح پوستشان نسبت به بالغان خیلی حساستر است و از طرفی مانند بالغان هم عرق نمیکنند زیرا مقدار غدد عرق در سطح پوست کودک خیلی کمتر از یک فرد بالغ است و تنظیم عرق کردن کودکان بهگونهای است که در دمای بالاتر تعریق میکنند، پس کمتر احساس تشنگی میکنند و تمایل کمتری به خوردن مایعات دارند. همه عوامل ذکرشده باعث تولید گرمای بیشتری در بدن میشود و کودک بیشتر مستعد گرمازدگی و عوارض ناشی از آن میشود. پس کودکان در فصل تابستان خیلی بیشتر از بزرگسالان دچار گرمازدگی میشوند. زیرا مکانیسم دفاعی بدن ما در مقابل گرما با تشنگی عمل میکند.
نکته : هر چه سن کودک کمتر باشد بیشتر در معرض خطر گرمازدگی قرار میگیرد
باتشنج چه کنیم؟
البته چنگ شدن دستها به معنای تشنج نیست، زیرا کودک کاملا هوشیار است و فقط بهعلت فعالیت بسیار زیاد مانند دویدن یا پریدن دچار تنگی نفس شده که بر اثر از دست رفتن آب بدن، اختلال اسیدی و بازی و گرما به وجود میآید. در این شرایط اطرافیان کودک سعی میکنند انگشتان دست را باز کنند ولی موفق نمیشوند. برای درمان کودک توصیه میکنیم مثل مراحل قبلی ابتدا کودک را به محیط خنک انتقال دهید و اگر خیلی سریع نفس میکشد یک کیسه پلاستیکی جلوی دهان او قرار داده و داخل پلاستیک تنفس کند تا بتواند وضعیت تنفسی بهتری پیدا کند و مصرف مایعات به میزان زیاد برای بهبود کودک بسیار کمککننده است.
چه عضلا تی بیشتر گرمازده میشوند؟
گرمازدگی درجات مختلفی دارد در مرحله خیلی خفیف مادر متوجه گرمازدگی فرزندش نمیشود. کودکان هنگام بازی، فعالیت زیادی دارند و آب زیادی از دست میدهند در این مرحله بچهها عصرها یا شبها دچار گرفتگی عضلانی میشوند و از مادر درخواست میکنند تا ناحیه منقبض شده را ماساژ دهد. پس والدین باید توجه کنند، گرفتگی عضلانی نوعی گرمازدگی خفیف است و آب بدن کودک کم شده است. معمولا عضلات ساق و ران بیشتر دچار گرفتگی میشوند. در مرحله بعدی، علائم کمی شدیدتر میشود و کودک سنکوپ کرده. ورزش طولانیمدت در هوای گرم و نداشتن مصرف مایعات، گرمای مرکزی بدن را بالا برده و فشارخون افت میکند و کودک از حال میرود، این حالت اصلا نگرانکننده نیست. مادر یا اطرافیان کودک هر چه سریعتر باید او را به مکان خنکتری انتقال دهند و کمک کنند تا مایعات مصرف کند و آب از دست رفته جبران شود. در مرحله بعد، دستان کودک حالت چنگ شدن پیدا میکند و اختلالات اسید و بازی در بدن ایجاد میشود.
وقتی کودک تهوع میگیرد، چه کنیم؟
منظور از مایعات همان آب خالی است ولی در گرمازدگیهای شدید پودر ORS جایگزین بسیار خوبی است. کودکان متوجه کمآبی نیستند و در دمای خیلی بالا عرق میکنند و با عرق کردن مقدار سدیم زیادی از بدنشان دفع میشود. پس سدیم از دست رفته را باید جبران کنیم پس بهتر است محلول ORS بهصورت جرعهجرعه به کودک خورانده شود. اگر کودک تمایلی به خوردن محلول ندارد میتوان محلول را داخل یخچال قرار داد تا محلول سرد و تگری شود. گاهی کودکان دچار تهوع و استفراغ میشوند و نمیتوانند مایعات مصرف کنند، در این هنگام با قراردادن کودک در یک محیط خنک میتوان کمی شدت تهوع و استفراغ را کاهش داد و به آرامی به کودک مایعات بدهیم و اصلا لزومی ندارد سریعا مایعات خورانده شود. نوع دیگر از مایعات سرمهایی هستند که بهراحتی میتوان در منزل تهیه کرد. در یک لیتر آب یک قاشق چایخوری نمک و یک قاشق چایخوری شکر ریخته و هم بزنید و بعد داخل فریزر قرار داده تا بعد از خنک شدن مصرف شود.
علائم کم آبی در کودکان چیست؟
از روی پوست کاملا میتوانیم کمبود آب بدن را متوجه شویم، ولی این در مواقعی است که کمبود آب بسیار شدید بوده و فرد یا کودک آب زیادی از دست داده است. در این روش به آرامی پوست ناحیه شکم یا قفسه سینه را با انگشت شست و سبابه به سمت بالا میکشیم و سپس رها میکنیم. در حالت طبیعی ظرف کمتر از 3 ثانیه پوست باید به حالت طبیعی برگردد و صاف شود اما اگر برگشت پوست بیش از 3 ثانیه طول بکشد علامت آن است که کمآبی کودک بسیار شدید است و یک علامت خطر محسوب میشود و کودک باید بلافاصله در بیمارستان بستری شود.
نکته : اگر کودک سرما خورده، پوشاندن لباس اضافی هیچ کمکی به سرماخوردگی او نمیکند، زیرا سرماخوردگی یک بیماری ویروسی است و ویروس وارد بدن شده و باید دوره بیماری سپری شود
کوچولوها را دریابید
هر چه سن کودک کمتر باشد بیشتر در معرض خطر گرمازدگی قرار میگیرد، زیرا غدد عرق کمتری نیز دارد بنابراین حساستر است. در مورد کودکان بیمار باید بگویم فقط یکی، دو بیماری داریم که ترشح عرق در کودکان دچار مشکل است و این بیماریها عمومیت چندانی در جامعه ندارند.
وقتی دمای بدن بالا میرود...
وقتی دمای مرکزی بدن از 5/39 درجه بیشتر شود بهتدریج علائم شدت بیشتری مییابند و سردرد، تهوع، استفراغ، گیجی و ضعف عمومی و سنکوپ ظاهر میشود و ممکن است کودک در حال ایستاده ناگهان زمین بخورد و در تماس با زمین یا اجسام سخت، سر و اندامها آسیب ببیند. این مرحله، مرحله پیشرفته گرمازدگی است و دیگر با مایعات خوراکی و اقدامات اولیه بهبود نمییابد. این حالت یک اورژانس پزشکی محسوب میشود و حتما کودک باید در بیمارستان بستری شود.
چه لباسی مناسب کودکان است؟
هنگام ورزش یا بازی در محیط بیرون از خانه و زیر آفتاب باید از لباسهای مناسبی برای کودکان استفاده کرد. لباسها حتما نازک ، نخی و به رنگ روشن باشند و باید نسبتا گشاد بوده تا گرما بهراحتی از طریق یقه یا آستینهای لباس دفع شود و اگر کودک عرق کرد، سریع تبخیر شده و پوست خنک بماند. کودکان باید حین بازی از کلاههای لبهدار استفاده کنند و بهتر است ازکرمهای ضدآفتاب برای محافظت از پوست کودکان استفاده کنیم. این کرمها از آفتابسوختگی پیشگیری میکنند، البته کرمهای ضدآفتاب فقط نقشمحافظتی دارند و کودکان را از خطر گرمازدگی حفظ نمیکنند بلکه از نفوذ اشعه آفتاب جلوگیری میکنند.
ساعات جهنمی را بشناسید
احتمال گرمازدگی در ساعتهای میانه روز بیشتر است، زیرا در این زمان آفتاب بهصورت مستقیم میتابد و بسیار داغ است. والدین نباید کودکانشان را در این ساعتها به محیط بیرون از خانه و زیر آفتاب بفرستند و باید برنامهبازی و ورزش کودک را خارج از این ساعتها تعیین کنند. گرمترین ساعتهای روز از 11 صبح تا تقریبا 5-4 بعدازظهر است. گرمازدگی معمولا زمانی رخ میدهد که دمای بدن کودک به 5/39 درجه برسد، همچنین دمای اتاقی که برای کودکان مناسب است بین 26 تا 27 درجه است.
تاریخ : پنج شنبه 90/4/30 | 11:48 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
واکاوی تجاوزهای اخیر
اساتید جامعه شناس، انتظامی و قضائی در نشست آسیب شناسی تجاوزهای اخیر، غفلت از کارکردهای خانواده، افزایش سن ازدواج و محرکهایی همچون ماهواره، کاهش سن بلوغ جنسی، تاخیر ازدواج و ... را از جمله عوامل زمینهساز وقوع چنین حوادثی عنوان کردند.
در حالی که جامعه در شوک حادثه تکان دهنده خمینی شهر به سر می برد خبر تجاوز بی شرمانه دیگری در کاشمر تاثر و بهت ایرانیان را برانگیخت. این وقایع در عین حال که برای وجدان عمومی جامعه ما بر خلاف بسیاری از جوامع دیگر دردناک است بسیاری را به تامل واداشته که چه علل وعواملی سبب بروز چنین جنایتهایی شده است. خبرگزاری مهر در نشستی با حضور ولی الله حسینی قاضی دادگاه کیفری استان تهران، مجید ابهری، رفتارشناس و مشاور کمیسیون اجتماعی مجلس، علی اصغر مهاجری جامعه شناس و استاد دانشگاه، محمد مصطفایی معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی ریشه های این جرایم را مورد بررسی قرار داد.
* آقای ابهری می دانیم که شما سفری به کاشمر داشته اید و از این واقعه اطلاعات جدیدی دارید برای شروع حادثه کاشمر را از زبان شما دوباره مرور کنیم.
- مجید ابهری: جریانی در کشور در حال شکل گرفتن است؛ به این شکل که یک سازمان یا افراد خاصی پس از رخ دادن حادثه ای سعی می کنند با کشف حوادث مشابه و قراردادن آنها در کنارهم جامعه را ناامن جلوه دهند و القاء کنند که قتل و تجاوز در جامعه زیاد است و هراس اجتماعی ایجاد کنند. پس از آن که حادثه خمینی شهر رخ داد، حادثه کاشمر نیز مطرح شد به کاشمر سفر کردم و متوجه شدم این دو اتفاق متقارن با هم نیست و این حادثه در تاریخ سوم اردیبهشت ماه امسال رخ داده است اما دست هایی پشت پرده است که این می خواهد این دو حادثه را نزدیک به هم نشان دهد. این در حالی است که از آن طرف شرکتهایی شروع کردند به فعالیت در زمینه توریست مذهبی، آوردن مسلمانان و شیعیان به ایران، با رخ دادن این حوادث رادیو و تلویزیونهای دشمن انگار که عروسی شان باشد به طور مرتب این دو خبر را در رسانه هایشان تکرار می کنند.
* اصل ماجرا چه بود؟
- اما اصل ماجرا، حادثه مربوط به خانمی با دو بچه 11 و 3 ساله است که شوهر معتادش از سه سال پیش او و بچه هایش را رها کرده است. او از روستای قبلی اش به خاطر مشکلات اخلاقی به کاشمر آمده و در یک آرایشگاه زنانه مشغول به کار شده است. در این شهر با شخصی به نام محمد دوست می شود. آنطور که این خانم می گوید رفته بودم با محمد درد دل کنم. حالا کجا رفته است درد دل کند؟ یک روستایی است به نام "قوژد" و در یک جاده ای که من وقتی در روز روشن به همراه دوستم به آنجا رفتیم، ترسیدم. حالا شما تصور کنید در آن جاده ساعت یک ربع به 9 شب در ماشین خاموش در یک جاده خلوت نشسته و در حال درد و دل کردن بوده که دو جوان روستایی 18 ساله به نام های رضا و محمدعلی با موتور از این جاده رد می شدند و می بینند یک ماشین در تاریکی پارک کرده است.
کنجکاو می شوند و این زن و مرد را از ماشین پیاده می کنند. با 9 نفر از دوستانشان تماس می گیرند تا خودشان را به محل برسانند. اینها می شوند 11 نفر و نه 50 نفر! این افراد کشاورز، کارگر بوده اند و بین 18 تا 20 سال سن داشته اند. آنها دور این زن حلقه زده میزنند و دو نفر از آنها به این زن تجاوز می کنند. از این میان دو نفر از این افراد غیرت روستایی شان گل می کند و این خانم را نجات می دهند و او را برای درمان به بیمارستان می برند.
* پرونده با شکایت این خانم به جریان می افتد؟
- این خانم شکایتی نمی کند و آن دو نفر می آیند و به پلیس امنیت اخلاقی کاشمر موضوع را اطلاع می دهند. فرمانده پلیس امنیت اخلاقی کاشمر این افراد را دستگیر می کند. در دادستانی کاشمر پرونده تشکیل می شود اما به دلیل ابعاد کیفری به شعبه 5 کیفری استان خراسان رضوی (مشهد) ارجاع می شود. رئیس کل دادگستری استان خراسان رضوی دستور می دهد این پرونده خارج از نوبت و به سرعت رسیدگی شود که در تاریخ چهار اردیبهشت 90 رسیدگی می شود و از این 11 نفر دو نفری که زن را نجات داده اند آزاد می شوند و 9 نفر با قرار بازداشت موقت زندانی شدند.
*چگونه پرونده رسانه ای شد؟
فردی این حادثه را به شکل دیگری به امام جمعه کاشمر منتقل می کند. آقای امام جمعه با حسن نیت کامل به قصد احقاق حق این موضوع را در نماز جمعه مطرح می کند.و موضوع رسانه ای می شود. به اعتقاد من دستی از طرف یک سازمان یا اشخاصی در کار است که کشور را نا امن و نهادهای امنیتی، انتظامی، قضایی ما را ناتوان جلوه بدهد.
در واقع حادثه خمینی شهر درست است که یکی از مصادیق جرم و جنایت است اما وقوع آن در 30 سال اخیر در کشور ما سابقه ندارد. با توجه به اتفاقاتی که در منطقه خاورمیانه می افتد تولید این حوادث و بلافاصله روی سایت های اینترنتی قرار گرفتن آن حاکی از دلیل اقدامی سازماندهی شده پشت این قضایاست.
*دکتر مهاجری از دیدگاه شما علل وقوع این حوادث چیست؟
اصغر مهاجری: دنیای غرب برای حل مسئلههای اجتماعی و شهری اش به دو اصل خانواده و محله برگشته است، یعنی غرب از خانواده گریزان الان نه برای حل مسئله خانواده برای حل مسائل دیگرش برگشته به کانون خانواده و خیلی هم ظریف به این قضیه بازگشت داشته است. متناسب با فرهنگ خاص خودش تکنیکهای خاص خودش را دارد. این در حالی است که در جامعه ایرانی ـ اسلامی خانواده بنیان و اصل است. من به یک نکته فقاهتی از رهبر انقلاب اشاره می کنم. ایشان می فرمایند: "تمامی برنامه های دولت کوتاه مدت میان مدت و بلند مدت باید خانواده مبنا باشد " این جمله بسیار هوشمندانه است اما انصافا این حکم ولایی، حکومتی و فقاهتی زمین مانده است و خانواده ما همچنان از دولت طلبکارهستند.
البته منظور من دولت خاصی هم نیست و چون در مقطع زمانی دولت حاضر صحبت می کنیم شاید مخاطب هم دولت حاضر باشد. دولت بدهی خانواده ها را نمی پردازد چون خانواده ها نماینده ای ندارند. بعضی از رسانه های جمعی ما نیز در بحث خانواده آنقدر درگیر آشپزی و مسائل ظاهری شده اند که تصور می کنند خانواده همین است.
نکته بعدی رابطه بین سن ازدواج و سن بلوغ جنسی است. طی یک گزارش تحقیقاتی که چهار دهه گذشته را بررسی کرده، چهل سال پیش میانگین سن ازدواج روی عدد 15 سال و میانگین سن بلوغ جنسی روی عدد 15.5 بوده است. در این چهار دهه هنوز نیم سال به بلوغ جنسی مانده بود افراد درگیر خانواده می شدند و نیازهایشان را برطرف می کردند.
اما در حال حاضر میانگین بلوغ جنسی بر اساس آخرین پیمایش های ملی انجام شده روی عدد دوازده ونیم است. الان میانگین سن ازدواج در کلان شهرها به خصوص در تهران روی عدد 26 و نیم است. یعنی دقیقا پسرها 28 سال و دخترها 25 سال. همچنین تعداد واحد تحریک کننده جنسی در چهار دهه گذشته جامعه ما که سنتی تر بوده روی عدد 10 است یعنی بسیاری از کسانی که در چهار دهه گذشته جامعه زندگی می کردند شاید هنوز مادرشان را بدون روسری ندیده اند اما تعداد واحد تحریک کننده جنسی در حال حاضر روی عدد هزار است به این معنا که اینترنت، ماهواره ها و حتی شبکه های داخلی خودمان از جمله عوامل محرک هستند. ضمن اینکه طی این سالها هورمون ها خوب ترشح می کند و تغدیه مناسب نیز وجود دارد. حال در شرایطی که این فاصله 15 سال با تحریک جنسی بالا وجود دارد و زمان ازدواج هم به تاخیر افتاده فکر می کنید چه پیامدهایی به دنبال دارد؟
حالا می فهمیم که چرا ما باید خانواده محور باشیم و تمامی برنامه ها بنیاد خانواده را هدف قرار دهند. از طرف دیگر نیازهای جنسی جزو نیازهای طبیعی انسان و جزو نیازهای اولیه است. چطور اگر بچه های غذا نخورند سریعا آنها را نزد پزشک می بریم اما پدر و مادرها، مسئولان و سکان دارهای فرهنگی جامعه نمی پرسند وقتی فرزندانشان نیازهای جنسی شان را برطرف نمی کنند چه اتفاقی برای انها رخ می دهد. نکته دیگر اینکه صحبت کردن در مورد مسائل جنسی در جامعه ما تبدیل به تابو شده است.
در واقع ما قضایا را زیرزمینی می کنیم، حوزه فقاهت ما صاحب نظران ارزشمند ی دارد که کمتر وارد این حوزه می شوند. ما جامعه شناس ها که در این خصوص زیاد صحبت می کنیم هم نمی توانیم حکم بدهیم نهایتا آسیب شناسی می کنیم و به بیان علت و معلول ها می پردازیم. اما حوزه دین باید در این خصوص پویا باشد و جواب بدهد.
*یعنی بسترها ی وقوع جرم به دلیل بی توجهی به خانواده ها فراهم شده است؟
- دقیقا، بسترها و شرایطی فراهم می شود که تجلی گاه رفتارهایی دلخراش است. من از این نکته هوشمندانه غافل نیستم که دست هایی در کار است اما دستهای در کار، روی بستری می تواند برش داشته باشد که همه چیز فراهم باشد. به عبارتی اگر قرار باشد ما این مسائل را بر اساس تئوری توطئه ببینیم جرایم در زمینی به نتیجه می رسند که زمینه و بستر در آن زمین آماده است. ما باید منتظر حوادث بیشتر از این باشیم. بسیاری از جرائم اینچنینی در آمار نمی آید و در برخی مواقع هم یک مورد به عرصه رسانه کشیده می شود. من نیز معتقدم چنین حوادثی را نباید رسانه ای کرد اما واقعیت رخ می دهد. واقعیت منتظر ما نیست. نمی توانیم به واقعیت بگوئیم چون دشمن پشتش هست منتظر باش. حادثه شیر آب نیست که ما هر وقت دلمان خواست آن را ببندیم و هر وقت دلمان خواست باز کنیم. پس باید برویم مبنا، شرایط و بسترها را کشف کنیم و ادبیات دینی، ملی و رهیافت های آن را به کار ببریم. ما باید از حوزه های تئوری به حوزه های عملی وارد شویم. طبیعی است وقتی پیشگیری نمی کنیم باید این هزینه ها را بپردازیم.
*یعنی باید منتظر افزایش چنین جرایمی باشیم. پلیس در این میان چقدر نقش دارد؟
- اگر فضا و واقعیت ها را در ک نکنیم باید منتظر حوادث دیگری باشیم که مطمئنا به پلیس ربطی ندارد. وقتی ما روند جامعه پذیری مان را درست طی نمی کنیم نمی توانیم همه مشکلات را گردن پلیس بیندازیم. زمانی که شکاف های نسلی و بیکاری شدید را می بینیم، تورم رکود را ملاحظه می کنیم و برای آنها برنامه ریزی نمی شود. همان زمان تخم های خارگونه حوادث این چنینی رقم می خورد.
- ابهری: الان 400 شبکه پرنو و 1200 شبکه ماهواره ای فارسی زبان برای مخاطب داخل کشور ما در حال تولید برنامه هستند. به اعتقاد من مسئله خانواده فاصله گرفتن از ارزش های اخلاقی و افزایش آمار طلاق عاطفی و رشد فساد اخلاقی است.
نباید این رفتارها را با ریشه اقتصاد بررسی کنیم زیرا در نتیجه گیری دچار اشتباه می شویم. رفتارهای انسانی در محرک هایشان تابع محرک های انسانی و اجتماعی هستند. ما نمی توانیم بگوییم خانمی به دلیل فقر روسپی شده چون خیلی ها فقیر هستند اما روسپی نیستند. در 32 سال گذشته 22 سازمان و نهاد برای پیشگیری بودجه گرفتند. نتیجه اش این تعداد آمار معتادها، خودفروشی ها و... است. باید دید این نهادها در این مدت چه کرده اند. قوه قضائیه معاونت پیشگیری جرایم ایجاد کرده است اگر این نهادها نمی توانند به وظایفشان عمل کنند امتیازات را بگیریم و به این معاونت منتقل کنیم. ما برای اصلاح جامعه باید به مهد کودک ها مراجعه کنیم و نگاه را از کودکی اصلاح و با ریشه رفتاری به جنایتها نگاه کنیم.
منبع: خبرگزاری مهر
* آقای ابهری می دانیم که شما سفری به کاشمر داشته اید و از این واقعه اطلاعات جدیدی دارید برای شروع حادثه کاشمر را از زبان شما دوباره مرور کنیم.
- مجید ابهری: جریانی در کشور در حال شکل گرفتن است؛ به این شکل که یک سازمان یا افراد خاصی پس از رخ دادن حادثه ای سعی می کنند با کشف حوادث مشابه و قراردادن آنها در کنارهم جامعه را ناامن جلوه دهند و القاء کنند که قتل و تجاوز در جامعه زیاد است و هراس اجتماعی ایجاد کنند. پس از آن که حادثه خمینی شهر رخ داد، حادثه کاشمر نیز مطرح شد به کاشمر سفر کردم و متوجه شدم این دو اتفاق متقارن با هم نیست و این حادثه در تاریخ سوم اردیبهشت ماه امسال رخ داده است اما دست هایی پشت پرده است که این می خواهد این دو حادثه را نزدیک به هم نشان دهد. این در حالی است که از آن طرف شرکتهایی شروع کردند به فعالیت در زمینه توریست مذهبی، آوردن مسلمانان و شیعیان به ایران، با رخ دادن این حوادث رادیو و تلویزیونهای دشمن انگار که عروسی شان باشد به طور مرتب این دو خبر را در رسانه هایشان تکرار می کنند.
* اصل ماجرا چه بود؟
- اما اصل ماجرا، حادثه مربوط به خانمی با دو بچه 11 و 3 ساله است که شوهر معتادش از سه سال پیش او و بچه هایش را رها کرده است. او از روستای قبلی اش به خاطر مشکلات اخلاقی به کاشمر آمده و در یک آرایشگاه زنانه مشغول به کار شده است. در این شهر با شخصی به نام محمد دوست می شود. آنطور که این خانم می گوید رفته بودم با محمد درد دل کنم. حالا کجا رفته است درد دل کند؟ یک روستایی است به نام "قوژد" و در یک جاده ای که من وقتی در روز روشن به همراه دوستم به آنجا رفتیم، ترسیدم. حالا شما تصور کنید در آن جاده ساعت یک ربع به 9 شب در ماشین خاموش در یک جاده خلوت نشسته و در حال درد و دل کردن بوده که دو جوان روستایی 18 ساله به نام های رضا و محمدعلی با موتور از این جاده رد می شدند و می بینند یک ماشین در تاریکی پارک کرده است.
کنجکاو می شوند و این زن و مرد را از ماشین پیاده می کنند. با 9 نفر از دوستانشان تماس می گیرند تا خودشان را به محل برسانند. اینها می شوند 11 نفر و نه 50 نفر! این افراد کشاورز، کارگر بوده اند و بین 18 تا 20 سال سن داشته اند. آنها دور این زن حلقه زده میزنند و دو نفر از آنها به این زن تجاوز می کنند. از این میان دو نفر از این افراد غیرت روستایی شان گل می کند و این خانم را نجات می دهند و او را برای درمان به بیمارستان می برند.
* پرونده با شکایت این خانم به جریان می افتد؟
- این خانم شکایتی نمی کند و آن دو نفر می آیند و به پلیس امنیت اخلاقی کاشمر موضوع را اطلاع می دهند. فرمانده پلیس امنیت اخلاقی کاشمر این افراد را دستگیر می کند. در دادستانی کاشمر پرونده تشکیل می شود اما به دلیل ابعاد کیفری به شعبه 5 کیفری استان خراسان رضوی (مشهد) ارجاع می شود. رئیس کل دادگستری استان خراسان رضوی دستور می دهد این پرونده خارج از نوبت و به سرعت رسیدگی شود که در تاریخ چهار اردیبهشت 90 رسیدگی می شود و از این 11 نفر دو نفری که زن را نجات داده اند آزاد می شوند و 9 نفر با قرار بازداشت موقت زندانی شدند.
*چگونه پرونده رسانه ای شد؟
فردی این حادثه را به شکل دیگری به امام جمعه کاشمر منتقل می کند. آقای امام جمعه با حسن نیت کامل به قصد احقاق حق این موضوع را در نماز جمعه مطرح می کند.و موضوع رسانه ای می شود. به اعتقاد من دستی از طرف یک سازمان یا اشخاصی در کار است که کشور را نا امن و نهادهای امنیتی، انتظامی، قضایی ما را ناتوان جلوه بدهد.
در واقع حادثه خمینی شهر درست است که یکی از مصادیق جرم و جنایت است اما وقوع آن در 30 سال اخیر در کشور ما سابقه ندارد. با توجه به اتفاقاتی که در منطقه خاورمیانه می افتد تولید این حوادث و بلافاصله روی سایت های اینترنتی قرار گرفتن آن حاکی از دلیل اقدامی سازماندهی شده پشت این قضایاست.
*دکتر مهاجری از دیدگاه شما علل وقوع این حوادث چیست؟
اصغر مهاجری: دنیای غرب برای حل مسئلههای اجتماعی و شهری اش به دو اصل خانواده و محله برگشته است، یعنی غرب از خانواده گریزان الان نه برای حل مسئله خانواده برای حل مسائل دیگرش برگشته به کانون خانواده و خیلی هم ظریف به این قضیه بازگشت داشته است. متناسب با فرهنگ خاص خودش تکنیکهای خاص خودش را دارد. این در حالی است که در جامعه ایرانی ـ اسلامی خانواده بنیان و اصل است. من به یک نکته فقاهتی از رهبر انقلاب اشاره می کنم. ایشان می فرمایند: "تمامی برنامه های دولت کوتاه مدت میان مدت و بلند مدت باید خانواده مبنا باشد " این جمله بسیار هوشمندانه است اما انصافا این حکم ولایی، حکومتی و فقاهتی زمین مانده است و خانواده ما همچنان از دولت طلبکارهستند.
البته منظور من دولت خاصی هم نیست و چون در مقطع زمانی دولت حاضر صحبت می کنیم شاید مخاطب هم دولت حاضر باشد. دولت بدهی خانواده ها را نمی پردازد چون خانواده ها نماینده ای ندارند. بعضی از رسانه های جمعی ما نیز در بحث خانواده آنقدر درگیر آشپزی و مسائل ظاهری شده اند که تصور می کنند خانواده همین است.
نکته بعدی رابطه بین سن ازدواج و سن بلوغ جنسی است. طی یک گزارش تحقیقاتی که چهار دهه گذشته را بررسی کرده، چهل سال پیش میانگین سن ازدواج روی عدد 15 سال و میانگین سن بلوغ جنسی روی عدد 15.5 بوده است. در این چهار دهه هنوز نیم سال به بلوغ جنسی مانده بود افراد درگیر خانواده می شدند و نیازهایشان را برطرف می کردند.
اما در حال حاضر میانگین بلوغ جنسی بر اساس آخرین پیمایش های ملی انجام شده روی عدد دوازده ونیم است. الان میانگین سن ازدواج در کلان شهرها به خصوص در تهران روی عدد 26 و نیم است. یعنی دقیقا پسرها 28 سال و دخترها 25 سال. همچنین تعداد واحد تحریک کننده جنسی در چهار دهه گذشته جامعه ما که سنتی تر بوده روی عدد 10 است یعنی بسیاری از کسانی که در چهار دهه گذشته جامعه زندگی می کردند شاید هنوز مادرشان را بدون روسری ندیده اند اما تعداد واحد تحریک کننده جنسی در حال حاضر روی عدد هزار است به این معنا که اینترنت، ماهواره ها و حتی شبکه های داخلی خودمان از جمله عوامل محرک هستند. ضمن اینکه طی این سالها هورمون ها خوب ترشح می کند و تغدیه مناسب نیز وجود دارد. حال در شرایطی که این فاصله 15 سال با تحریک جنسی بالا وجود دارد و زمان ازدواج هم به تاخیر افتاده فکر می کنید چه پیامدهایی به دنبال دارد؟
حالا می فهمیم که چرا ما باید خانواده محور باشیم و تمامی برنامه ها بنیاد خانواده را هدف قرار دهند. از طرف دیگر نیازهای جنسی جزو نیازهای طبیعی انسان و جزو نیازهای اولیه است. چطور اگر بچه های غذا نخورند سریعا آنها را نزد پزشک می بریم اما پدر و مادرها، مسئولان و سکان دارهای فرهنگی جامعه نمی پرسند وقتی فرزندانشان نیازهای جنسی شان را برطرف نمی کنند چه اتفاقی برای انها رخ می دهد. نکته دیگر اینکه صحبت کردن در مورد مسائل جنسی در جامعه ما تبدیل به تابو شده است.
در واقع ما قضایا را زیرزمینی می کنیم، حوزه فقاهت ما صاحب نظران ارزشمند ی دارد که کمتر وارد این حوزه می شوند. ما جامعه شناس ها که در این خصوص زیاد صحبت می کنیم هم نمی توانیم حکم بدهیم نهایتا آسیب شناسی می کنیم و به بیان علت و معلول ها می پردازیم. اما حوزه دین باید در این خصوص پویا باشد و جواب بدهد.
*یعنی بسترها ی وقوع جرم به دلیل بی توجهی به خانواده ها فراهم شده است؟
- دقیقا، بسترها و شرایطی فراهم می شود که تجلی گاه رفتارهایی دلخراش است. من از این نکته هوشمندانه غافل نیستم که دست هایی در کار است اما دستهای در کار، روی بستری می تواند برش داشته باشد که همه چیز فراهم باشد. به عبارتی اگر قرار باشد ما این مسائل را بر اساس تئوری توطئه ببینیم جرایم در زمینی به نتیجه می رسند که زمینه و بستر در آن زمین آماده است. ما باید منتظر حوادث بیشتر از این باشیم. بسیاری از جرائم اینچنینی در آمار نمی آید و در برخی مواقع هم یک مورد به عرصه رسانه کشیده می شود. من نیز معتقدم چنین حوادثی را نباید رسانه ای کرد اما واقعیت رخ می دهد. واقعیت منتظر ما نیست. نمی توانیم به واقعیت بگوئیم چون دشمن پشتش هست منتظر باش. حادثه شیر آب نیست که ما هر وقت دلمان خواست آن را ببندیم و هر وقت دلمان خواست باز کنیم. پس باید برویم مبنا، شرایط و بسترها را کشف کنیم و ادبیات دینی، ملی و رهیافت های آن را به کار ببریم. ما باید از حوزه های تئوری به حوزه های عملی وارد شویم. طبیعی است وقتی پیشگیری نمی کنیم باید این هزینه ها را بپردازیم.
*یعنی باید منتظر افزایش چنین جرایمی باشیم. پلیس در این میان چقدر نقش دارد؟
- اگر فضا و واقعیت ها را در ک نکنیم باید منتظر حوادث دیگری باشیم که مطمئنا به پلیس ربطی ندارد. وقتی ما روند جامعه پذیری مان را درست طی نمی کنیم نمی توانیم همه مشکلات را گردن پلیس بیندازیم. زمانی که شکاف های نسلی و بیکاری شدید را می بینیم، تورم رکود را ملاحظه می کنیم و برای آنها برنامه ریزی نمی شود. همان زمان تخم های خارگونه حوادث این چنینی رقم می خورد.
- ابهری: الان 400 شبکه پرنو و 1200 شبکه ماهواره ای فارسی زبان برای مخاطب داخل کشور ما در حال تولید برنامه هستند. به اعتقاد من مسئله خانواده فاصله گرفتن از ارزش های اخلاقی و افزایش آمار طلاق عاطفی و رشد فساد اخلاقی است.
نباید این رفتارها را با ریشه اقتصاد بررسی کنیم زیرا در نتیجه گیری دچار اشتباه می شویم. رفتارهای انسانی در محرک هایشان تابع محرک های انسانی و اجتماعی هستند. ما نمی توانیم بگوییم خانمی به دلیل فقر روسپی شده چون خیلی ها فقیر هستند اما روسپی نیستند. در 32 سال گذشته 22 سازمان و نهاد برای پیشگیری بودجه گرفتند. نتیجه اش این تعداد آمار معتادها، خودفروشی ها و... است. باید دید این نهادها در این مدت چه کرده اند. قوه قضائیه معاونت پیشگیری جرایم ایجاد کرده است اگر این نهادها نمی توانند به وظایفشان عمل کنند امتیازات را بگیریم و به این معاونت منتقل کنیم. ما برای اصلاح جامعه باید به مهد کودک ها مراجعه کنیم و نگاه را از کودکی اصلاح و با ریشه رفتاری به جنایتها نگاه کنیم.
منبع: خبرگزاری مهر
تاریخ : پنج شنبه 90/4/30 | 11:47 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
تاریخ : پنج شنبه 90/4/30 | 11:37 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
تاریخ : پنج شنبه 90/4/30 | 11:35 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
هشدارهایی که باید جدی بگیرید
هرچقدر چینوچروک زودتر درصورت یک زن ظاهر شود، به همان اندازه زودتر به سن یائسگی میرسد و ممکن است دچار پوکی استخوان هم شود...
پوستتان چروک شده است؟ پوکی استخوان میگیرید
هرچقدر چینوچروک زودتر درصورت یک زن ظاهر شود، به همان اندازه زودتر به سن یائسگی میرسد و ممکن است دچار پوکی استخوان هم شود. به این ترتیب میتوان با یک شیوه ارزان قیمت و بدون نیاز به انجام آزمایش، زنان در معرض خطر را شناسایی کرده و آنها را به مراکز درمانی راهنمایی کرد. تحقیقات نشان میدهد، ساختار بافتهای پوست و استخوان اشتراکات زیادی دارد. میتوان با بررسی ظاهر پوست یک زن، میزان تراکم و کیفیت استخوان او را با دقت خوبی تخمین زد. یکی از اشتراکات بین پوست و استخوان ترکیبی به نام کلاژن است. بروز تغییرات در این پروتئین میتواند باعث از دست رفتن شادابی پوست و ظاهر شدن چین و چروک روی آن شود. همین موضوع روی کیفیت و تراکم بافتهای استخوانی هم تاثیرگذار است و شخص را مستعد ابتلا به پوکی استخوان میکند.
این آزمایشات نشان میدهد هرچه قدر پوست صورت و پیشانی صافتر و میزان چین و چروک روی آن کمتر باشد، به همان اندازه میزان تراکم استخوانی بهخصوص در قسمتهای ران، ستون فقرات و قوزک پا بیشتر است. نیمی از زنان بالای 50 سال و یک پنجم مردان در این سنین در خطر شکستگی استخوان قرار دارند که یکی از مهمترین دلایل آن نیز برخوردار نبودن از سلامت استخوانی است. این موضوع در زنان شدت بیشتری دارد زیرا آنها بعد از رسیدن به سن یائسگی با سرعت بیشتری تراکم استخوانی خود را از دست میدهند.
خطرات تکنولوژی
استفاده از کامپیوترها، تلفنهای همراه، تبلتها و تماشای تلویزیون باعث شده است، افراد این نسل تقریبا 12 ساعت در روز چشمان خود را به صفحه نمایش این وسایل بدوزند. به این ترتیب باید گفت، هر فرد تقریبا 5 ساعت بیشتر از زمانی را که صرف خوابیدن میکند، در حال نگاه کردن به کامپیوتر، تلفن همراه و تلویزیون خانه خود است. به گفته کارشناسان، این روند ممکن است خطراتی هم برای نسل جدید به همراه داشته باشد.31 درصد از مردم حین گذشتن از خیابان، تلفن همراه خود را چک میکنند و حتی 9 درصد اقرار کردهاند که در زمان کار کردن با وسایل خطرناک و پیچیده با تلفن همراه خود نیز کار کردهاند. حتی علاقه به استفاده بیش از حد از این وسایل باعث جدایی در تعدادی از خانوادهها شده است.
مردان هم تحتتاثیر بارداری قرار میگیرند
شاید عجیب بهنظر برسد اما یک چهارم مردان، بعد از باردار شدن همسرشان علائمی مشابه با آنها، مانند علاقه به خوردن غذا یا حالت تهوع هنگام صبح را پیدا میکنند.
تحقیقات نشان میدهد، بعضی از مردان به قدری تحتتاثیر بارداری همسر خود قرار میگیرند که تغییرات فیزیکی و روانی که طی دوره بارداری اتفاق میافتد، روی آنها نیز اثر میگذارد. گاهی اوقات این حالت به قدری شدت مییابد که مردان هم دچار حالت تهوع و تغییرات رفتاری میشوند و گاهی اوقات ممکن است مانند زنان باردار به یک غذای خاص علاقه پیدا کنند. دانشمندان معتقدند؛ این رویداد عجیب، بهدلیل آناست که بعضی از مردان بهشدت از نظر احساسی تحتتاثیر قرار میگیرند. به همین دلیل برخی از آنها ممکن است، بعد از بارداری همسرشان، برای نخستین بار در طول زندگی خود با دیدن یک فیلم احساسی شروع به گریهکردن کنند. نزدیک به 65 درصد از مردان هم در این دوره بهطور غریزی توجه بیشتری به محیط خانه پیدا کرده و سعی میکنند با انجام کارهایی مانند مرتب کردن وسایل یا شستن ظرفها به پاکیزگی بیشتر آن کمک کنند. تغییرات ایجاد شده در روحیه مردان باعث میشود، آنها ارتباط بهتری با کودک آینده خود برقرار کنند و برای پذیرفتن مسئولیت پدر بودن آماده شوند.
چه زمانی قرمز بپوشیم؟
تحقیقات نشان میدهد، زمانی که انسانها رنگ قرمز را میبینند واکنشهای آنها سریعتر شده و قدرت عضلاتشان بیشتر میشود. این یافته میتواند به ورزشکارانی که نیاز به انجام حرکات بدنی شدیدی دارند مانند وزنهبرداران کمک کند. اما از سوی دیگر، باید توجه داشت اثر رنگ قرمز روی انسانها کوتاه مدت است و به سرعت از بین میرود. همچنین رنگ قرمز باعث افزایش نگرانی و حواسپرتی در انسان شده و آرامش ذهنی انسان را به هم میزند. به همین دلیل دانشآموزان درصورتی که در مقابل این رنگ قرار بگیرند در امتحانان نمرات بدتری کسب میکنند. چندی پیش هم دانشمندان متوجه شدند، فوتبالیستهایی که در برابر یک تیم قرمزپوش بازی میکنند، با احتمال بیشتری ممکن است شکست بخورند که مهمترین دلیل آن افزایش استرس و کاهش تمرکز در بین بازیکنان است. تحقیقات قبلی نشان میداد وجود رنگ قرمز در لباس مردان، شخصیت اجتماعی آنها را در نگاه دیگران بالاترنشان میدهد. رنگ قرمز باعث میشود فرد بیشتر در دید دیگران قرار گرفته و توجه بیشتری به او صورت گیرد. بهطور کلی دانشمندان توصیه میکنند؛ برای انجام کارهایی که نیاز به قدرت بدنی و سرعت بالا دارد، لباسهایی با رنگ قرمز انتخاب شوند و برعکس برای کارهایی که نیاز به آرامش دارند، لباسهای با رنگهای دیگر مناسبتر بهنظر میرسند.
در دوره بارداری غذای پرچرب نخورید
بسیاری از افراد به زنان باردار توصیه میکنند بیش از مواقع دیگر غذا بخورند و با مصرف غذاهای چرب نیاز خود و جنین در حال رشد را به موادغذایی فراهم کنند. اما آخرین تحقیقات نشان میدهد، این موضوع بسیار خطرناک است و احتمال مرده به دنیا آمدن نوزاد را افزایش میدهد. محققان متوجه شدند، غذاهای چرب و ناسالم، باعث کاهش جریان خون از بدن مادر به جنین شده و بر خلاف تصور، موادغذایی کافی به بدن نوزاد نمیرسد. این موضوع میتواند باعث رشد غیرطبیعی نوزاد شده و حتی تولد زودرس آنرا به همراه داشته باشد. مصرف غذاهای چرب نه تنها میزان جریان خون از بدن مادر به نوزاد را تا 56 درصد کاهش میدهد بلکه باعث بروز تورم در مسیر انتقال موادغذایی و اکسیژن به جنین میشود. این موضوع ارتباط چندانی به چاق یا لاغر بودن مادر ندارد و در هر 2 صورت مصرف غذاهای چرب عوارض سوء خود را به جای خواهد گذاشت. مطالعات دیگر هم نشان داده، استفاده از غذاهای چرب در دوران بارداری ممکن است باعث افزایش احتمال ابتلای کودکان در سنین آینده به بیماری دیابت شود. این غذاها میتوانند ژنهای موجود در بدن نوزاد را طوری برنامهریزی کنند که حساسیت بدن نسبت به انسولین را کاهش دهد.
شنا کنید مواظب هم باشید
محققان معتقدند، بعضی از بخشهای بدن بیشتر به مراقبت احتیاج دارند و هنگام ورزش کردن شما باید به آنها توجه بیشتری نشان دهید. قسمت میانی پشت کمر یکی از این بخشهاست. نشستن بر سر میز کار برای مدتهای طولانی، کار کردن با کامپیوتر، قرار گرفتن در ترافیک و کارهایی مانند آن سبب شده که ما بهتدریج شانههای خود را به سمت جلو خم کنیم و فشار زیادی به کمر خود بیاوریم. این کار نه تنها در طول زمان بدن ما را به سمت جلو خمیده کرده و ظاهر بدن را زشت میکند بلکه احتمال ابتلا به دردهای مزمن را در ناحیه گردن و ستون فقرات افزایش میدهد. به همین دلیل کارشناسان معتقدند، انجام حرکات بدنی در قسمتهای مرکزی بدن و پشت کمر باید حتما مورد توجه قرار گیرد.
طلاق تا آخر عمر روی یادگیری کودکان تاثیر منفی میگذارد
کودکانی که والدین آنها از هم جدا شدهاند در درسهایی مانند ریاضیات و همچنین در پیدا کردن دوست در مدرسه به مشکل برمیخورند. این کودکان معمولا پیشرفت تحصیلی کمتری نسبت به دیگر همکلاسیهای خود دارند و ممکن است احساس ناامیدی، تنهایی و افسردگی کنند. تحقیقات نشان میدهد؛ بلافاصله بعد از طلاق، این تغییرات خود را در کودک نشان میدهند. معمولا بعد از مدتی این کودکان در ریاضیات افت شدیدی میکنند و ارتباطات خود را با دوستان و همکلاسیهایشان کاهش میدهند.کودکان طلاق با احتمال 5 برابر بیشتر از دیگران ممکن است به مشکلات روانی دچار شوند و دست به رفتارهای ضداجتماعی بزنند. استرس ناشی از طلاق و همچنین دعواهای مداوم والدین با یکدیگر بیشترین تاثیر را روی روحیه کودکان میگذارد.علاوه بر اثرات روانی، طلاق عوارض بسیار شدیدی نیز روی جسم کودکان میگذارد. برای مثال کودکان طلاق نسبت به کودکانی که در کنار پدر و مادر خود زندگی میکنند با احتمال 2 برابر بیشتر در طول عمر خود با خطر سکته یا آسیبهای قلبی مواجه میشوند و به این دلیل جان خود را در سنین پایین از دست میدهند.
تاریخ : پنج شنبه 90/4/30 | 11:33 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
قدر زیبایی خود را بدانید
همیشه وقتی پای آرایشگاه وسط می آید همه به تصویرهای خوبی می رسیم که مقابلمان رژه می روند در این صفحه اما قرار است نکاتی را به شما بگوییم که معمولا در هیچ سالن آرایشی به شما گفته نمی شود
1. نقشهای خطرناک روی بدن
مدتی است که طراحیهای دائمی روی بدن خیلی زیاد شده است؛ پدیدهای که واقعا خطرناک است و تعداد بسیار کمی وجود دارند که بتوانند آن را به طور اصولی و کاملا بهداشتی انجام بدهند. اگر میخواهید روی بدنتان نقش طراحی کنید، بهترین راه استفاده از حنا است. یک روش کاملا ساده و بیخطر که به هیچوجه ضرری را متوجه پوست نمیکند. این طرحها 2 تا 3ماه هم باقی میمانند و مشکلی در این زمینه وجود ندارد.
2. اکستنشن مو بیخطر نیست
میگویند اکستنشن مو کاملا بیخطر است اما من این نظریه را اصلا قبول ندارم. این روش هم ضررهای خاص خودش را دارد. تصور اینکه اکستنشن مو به طور دائمی باقی بماند هم از آن چیزهایی که به غلط جا افتاده؛ حتی اگر این موضوع با موهای طبیعی هم انجام بشود باز هم همیشگی نیست.
3. اسیر ناخنهای کاشته شده نشوید
به عنوان یک آرایشگر، کاشت ناخن را به هیچوجه توصیه نمیکنم. وقتی ناخن میکارید لایه اصلی ناخن شما هوا نمیخورد و میمیرد. بعد از آن 6 تا 7ماه طول میکشد تا دوباره به حالت اولیه برگردد. اگر میخواهید ناخن بکارید فقط در مواقع خاص این کار را بکنید و به هیچوجه پشتسر هم دستهایتان را اسیر ناخنهای کاشته شده نکنید.
4. دور تغییر ناگهانی رنگ مو را خط بکشید
تغییر رنگهای ناگهانی بیشترین آسیب را به موها میزنند. اگر تصمیم به تغییر رنگ دارید، از رنگهایی استفاده کنید که به رنگ فعلی موهایتان نزدیکی بیشتری دارند. اگر موهایتان را دوست دارید هیچوقت آن را شوکه نکنید. اگر زمینه رنگی فعلی، روشن است به هیچوجه به رنگ تیره فکر نکنید و برعکس.
5. فر را فراموش کنید
فر کردن موها یکی از چیزهایی است که همیشه طرفداران خاص خودش را دارد و بهتر است این را بدانید که فر کردن هم به موهای شما آسیب میرساند.
فر هم مثل دکلره در صورتی که بر روی موی رنگ شده یا مش کرده انجام بشود، به طور قطع آن را میسوزاند مگر اینکه از موادی استفاده شود که مخصوص موهای مش شده است که هنوز این مواد در ایران وجود ندارد.
6. دکلره؛ یک ماده خطرناک
دکلره به مو آسیب میزند و ماده خطرناکی است. البته این خطر برای موهای با رنگ طبیعی کمتر است اما اگر مو قبل از آن رنگ یا مش شده باشد، احتمال سوختن آن خیلی بالا میرود. این موها در صورت دکلره شدن به احتمال 60درصد میسوزند.
7. مژههای مصنوعی تاریخ محدودی دارند
این موضوع را خیلی شنیدهام که میگویند کاشت مژه تا ماهها باقی میماند و از بین نمیرود. کاشت مژه بهطور کلی ضرری ندارد اما طول عمر محدودی دارد. اگر از آن خیلی مراقبت کنید و به قول معروف هوای مژههای کاشته شده را داشته باشید در خوشبینانهترین حالت 2ماه بیشتر باقی نمیماند.
8. صافی دائم مو وجود ندارد
چیزی به نام صافی دائمی مو وجود ندارد، بلافاصله بعد از رویش موها، ریشه مو به همان شکلی که از قبل بوده رشد میکند و این کاملا طبیعی است.
اگر به صاف کردن موهایتان فکر میکنید، کراتینه کردن یک راه خیلی خوب است.
کراتینه هم موهای آسیب دیده را خوب میکند هم به پوست و مو آبرسانی میکند، بعد از آن هم موها به میزان قابل توجهی صاف میشوند.
کراتینه باید با مواد خیلی خوب و زیرنظر آرایشگر انجام بشود، چون اصلا کار سادهای نیست و چیزی نزدیک 6ساعت طول میکشد.
9. مراقب خط چشم دائمی باشید
اگر تصمیم دارید که خط لب و خط چشم دائمی داشته باشید باید با آگاهی کامل سراغ آن بروید. اولا این نوع آرایش نباید برای افراد دیابتی انجام بشود، چون باعث به وجود آمدن زخمهایی میشود که خیلی دیر خوب میشوند. در ضمن نباید هیچ وقت به گوشه چشمها خط چشم دائمی کشیده شود، چون محلی است که کیسههای اشک در آن قرار دارد و باعث پارگی مویرگها میشود. خط لب و چشم دائمی باید حتما زیرنظر آرایشگری صورت بگیرد که مدرک تخصصی آن را دارد، در غیر این صورت عوارضی به همراه خواهد داشت که تقریبا غیرقابل جبران است.
10. به ابروهای خودتان بپردازید
اگر آبروهای طبیعی دارید سراغ آرایش دائم ابرو نروید. این نکته را به یاد داشته باشید که هیچ چیز به زیبایی ابروهای خودتان نیست. آرایش دائم ابرو فقط به کسانی توصیه میشود که ابروهایشان ریزش زیادی داشته یا اینکه دنباله ابروی پایینی دارند که باعث میشود چهرهشان را اخمو نشان بدهد. هیچوقت ابروهای نازک را؛ پهن نکنید چون بعد از مدتی دلتان را میزند و نمیتوانید کاری کنید. پاک کردن آن هم ضرر دارد و حتی اگر این کار با لیزر انجام شود، جای آن گود میافتد.
تاریخ : پنج شنبه 90/4/30 | 11:32 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید