به بچه هایمان آموزش دهیم که از ما میوه نخواهند
*روزی که حرف از هدفمندی یارانه ها شد و بر این تصمیم خود اصرار می کردید زیرا معتقد بودید که با نقدی شدن یارانه ها این پول به طور مساوی و بین همه تقسیم خواهد شد. با خود گفتیم ما که خانه های چند هزارمتری ، ویلا ، استخر و جکوزی نداریم که پول مصرف انرژی مان سر از ناکجاآباد درآورد. مانند آدم های پولدار چند تا، چندتا، ماشین چند صدمیلیونی هم نداریم که غصه بنزین آن را بخوریم پس حتما از پول یارانه ها چیزی برایمان می ماند تا اندکی از چاله های زندگی مان را با آن پرکنیم و چه نقشه هایی که برای این یارانه ها نکشیدیم. اما با برداشتن یارانه ها و آزاد شدن قیمت ها آن قدر همه چیز گران شد که وجود این پول اصلا در زندگی ما احساس نمی شود حتی اگر آن مبلغی را که بر کالاها و اجناس افزوده شده حساب کنیم می بینیم که از پول یارانه ها نیز بیشتر است.
* من اقتصاددان نیستم و معنی رشد اقتصادی و تورم تک رقمی را هم نمی فهمم اما می بینم که قیمت گوشت آنقدر زیاد شده که باید به طور کلی از صفحه زندگی مان حذف کنیم باید به بچه هایمان آموزش دهیم که دیگر از ما میوه نخواهند زیرا قیمت آن با پول جیب ما جور در نمی آید و در بعضی موارد اجناس حتی تا صددرصد هم گران شده اند.آقای رئیس جمهور گرانی های بی حد و حصر کمر مردم را شکسته است. اجاره های بالا داد مردم را درآورده است. قبل از هدفمندی یارانه ها بارها گفتید که با اجرای این قانون سفره های قشر محروم جامعه رنگین تر خواهد شد اما چیزی که ما امروز می بینیم سفره هایی است که هر روز خالی تر می شود. دیگر نمی توانیم سر سفره گوشت بگذاریم زیرا توان خرید آن را نداریم حتی نان خالی را با قناعت باید بخوریم و حالا باید کم کم یادبگیریم که شیر هم نخوریم.
*وقتی مجری برنامه تلویزیون از یک مسئول می پرسد اگر شیر گران شود ممکن است مردم نتوانند آن را بخرند و این موجب می شود شیرها بمانند و دامدار ضرر کند این مسئول می فرمایند اگر چنین شد ما شیرها را تبدیل به شیرخشک می کنیم و آن را صادر می کنیم. این یعنی این که برای ما مهم نیست مردم نتوانند از شیر استفاده کنند برای ما مهم نیست کودکان فقر آهن بگیرند، دچار کمبود کلسیم شوند و یا حتی بمیرند.
* آقای رئیس جمهور درآمد کم و مخارج بالای زندگی هر پدری را نزد فرزندش شرمنده می کند و هزینه های بالای زندگی انسان را به زانو در می آورد. باور کنید همه واقعیت آن چیزی نیست که شما در تلویزیون می گویید و همه چیز را خوب و زیبا جلوه می دهید، واقعیت آن چیزی است که ما با آن دست و پنجه نرم می کنیم.
*من می دانم شما تمام توان و تلاش خود را به کار می برید تا ما بتوانیم راحت تر زندگی کنیم و به عنوان کسی که به شما رای داده هنوز هم شما را حامی قشر محروم و مستضعف جامعه می دانم اما خواهش می کنم هر تصمیمی که می گیرید تمام جوانب آن را بسنجید زیرا عمر ما کفاف آزمون و خطا را به ما نمی دهد و مردم ما به اندازه کافی امتحان خود را پس داده اند.
منبع: خبرآنلاین
پس از آن، ماچو پیچو به یکی از مناطق جذب توریست تبدیل شد و در سال 1981 میلادی در فهرست آثار کشور پرو و در سال 1983 میلادی در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. این اثر هم اکنون به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید شناخته میشود.ماچو پیچو با دیوارهای سنگی جلا دادهشده مطابق با معماری کلاسیک اینکاها ساخته شدهاست. اولین بنای این مجموعه اینتیهوآتانا، معبد خورشید که اطاقی با 3 پنجره و در منطقهای از ماچو پیچو که باستانشناسان آن را منطقه ی مقدس مینامند، میباشد. در سال 2003 میلادی تعداد توریستهای این شهر باستانی 400?000 نفر بودهاست.
مدیر روابطعمومی مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران، با بیان این که این نمایشگاه به مناسبت میلاد مسعود منجی عالم بشریت و قائم آل محمد، حضرت مهدی (عج) برگزار شده، گفت: در این نمایشگاه گوشی تلفنی که تمام دستورات مملکتی توسط شاه مخلوع در دوره پهلوی از طریق آن صادر میشده به نمایش گذاشته شده است.
«سالومه پوریامین»، افزود: این گوشی به همراه 8 دستگاه تلفن دیگر که در دوره پهلوی در قسمتهای مختلف کاخ استفاده میشدند در معرض دید عموم قرار میگیرد.
به گفته پوریامین، گوشیهای به نمایش درآمده در این نمایشگاه از مارکهای معتبر آن دوران همچون «فاراتل» و «بل» هستند.
او اظهار داشت: در میان این گوشیهای تلفن، یک دستگاه تلفن با روکش خاتم که به سفارش دربار به کارخانه البیس زوریخ ساخته شده بود نیز در معرض نمایش قرار میگیرد.
گفتنی است در این نمایشگاه گوشی تلفنی که تمام دستورات مملکتی از آن صادر می شده از دفتر کار پهلوی دوم در کاخ صاحبقرانیه جهت نمایش در این نمایشگاه به کاخ اختصاصی نیاوران منتقل شده و به نمایش گذاشته میشود.
علاقهمندان برای بازدید از نمایشگاه «گوشیهای تلفن کاخ نیاوران» میتوانند تا پایان تیرماه به کاخ اختصاصی مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران در میدان شهید باهنر (نیاوران) مراجعه کنند.
منبع: عصرایران
سردار اسماعیل احمدی مقدم از برخورد قانونی و معرفی روزه خواران در ماه مبارک رمضان به دستگاه قضایی خبر داد.
او از مردم برای رعایت شئونات اسلامی و دینی در ایام ماه مبارک رمضان سال گذشته تشکر کرد و گفت: "اگر افراد روزه خوار در ماه مبارک رمضان امسال در منظر عموم اقدام به روزه خواری کنند با برخورد قانونی مواجه و تحویل مقامات قضایی خواهند شد."
سال گذشته روزه خواران تا یک میلیون و 300 هزار تومان جریمه می شدند. همچنین پلیس مجاز بود خودرو روزه خواران را توقیف کند.
منبع: خبرآنلاین
اصولا همه آقایان و خانمها، وقتی میخواهند از لحاظ فیزیکی زیبا باشند، فقط به ظاهرشان توجه میکنند. آنها دائم نگران ظاهرشان هستند؛ بهخصوص وقتی با فرد خاصی قرار ملاقات دارند! خانمها بیشتر به چهرهشان میرسند و سعی میکنند با پوشیدن لباسهای متناسب، اضافهوزن احتمالیشان را بپوشانند! آقایان هم بیشتر نگران تناسب اندام و کشیدگی عضلاتشان هستند و مدام خودشان را در آینه کنترل میکنند تا مبادا شکمشان بیش از حد خودنمایی کند!هر 2 گروه اعتقاد دارند جذابیت ظاهری، یک ویژگی ظاهری و پایدار است که بدون عمل جراحی و گنهای لاغری یا ساعتها فعالیت در باشگاه بدنسازی، قابل دستیابی نیست.اما آیا واقعا آدمهایی که بهنظرمان زیبا هستند، تمام زیباییشان در ظاهرشان خلاصه شده است؟
خبر خوب این است که خیر، اینطور نیست؛ لازم نیست نسبت به داشتن ظاهری ایدهآل، عقدهای شوید؛ آقایان کوتاهقد و خانمهای چاق نباید ناامید باشند. خانمها و آقایان خوشچهره هم باید به این نکات دقت کنند. در واقع بخشی از زیبایی ظاهری، به درونیات افراد بستگی دارد که میشود از چشمهایشان، خواند!بهعلاوه، این چشمها که درونیات شما را لو میدهند، به راحتی تحتتاثیر «شخصیتتان» قرار میگیرند. ماجرا از وقتی آغاز میشود که «شخصیت درونی شما» خودش را نمایان میکند.
اگر شما میخواهید به جذابیت فیزیکی خود کمک کنید، همراه و دوست ارزشمندی در گروههای دوستان و اجتماع باشید.
حتما شما همچنین تجربهای داشتهاید؛ وقتی با دیدن فرد غریبهای، احساس میکنید میتواند باعث «رشد شما» شده یا آدم «بانمکی» بهنظر میآید، به او بیشتر فرصت میدهید که خود را به شما معرفی کند. خیلی از رابطهها به همین ترتیب شکل میگیرند، حتی زمانی که جاذبه فیزیکی برای شروع این رابطه وجود نداشته است. اما شما برای اینکه از چنین تاثیراتی بهره ببرید، چه باید بکنید؟
خودتان را تعریف کنید و ویژگیهایتان رابنویسید. درون شما «زیبا» است یا «زشت»؟ شاید یک پیشرفت شخصیتی، بیشتر از کاهش 10 کیلو وزن یا 2 سانتیمتر تغییر سایز، بتواند شما را متحول کند.
برای این کار، از مطالبی که قبلا ذکر شد، کمک بگیرید. سعی کنید بیشتر از همیشه مثبت، برونگرا، سازگار، استوار و گشادهرو باشید تا تجربههای جدیدی کسب کنید البته صداقت را هم فراموش نکنید و در کنارش سخت کار کنید، به دیگران احترام بگذارید و استعدادهای مثبت خود را نشان دهید.
نخستین برداشتها، عمدتا براساس ویژگیهای ظاهری صورت میگیرد. پیش از آنکه ویژگیهای ظاهری شما بر قضاوت دیگران تاثیر بگذارد، باید شخصیت خود را به آنها نشان دهید. بنابراین، اگر در شرف آغاز یک رابطه هستید، سعی کنید آهسته آهسته پیش بروید و شخصیت خود را به نامزدتان نشان دهید. در بحثهای سبک و سطحی شرکت کنید، ویژگیهای خود را نشان دهید بعد کمکم وارد فاز عاطفی شوید و با ایما و اشارههای ظریف، به علائق و امیال خود بپردازید تا خطرات بر هم خوردن رابطه، کمرنگتر شود.
استفاده از این «تاثیر شخصیتی»، یکبار مصرف نیست! یعنی شخصیت شما، چیزی نیست که فقط یکبار (آغاز آشنایی) بر دیگران تاثیر بگذارد. بلکه باید در طول زمان، با شما حفظ شود و همراهتان باشد. اگر شخصیت شما زیبایی خود را از دست دهد، زیبایی ظاهریتان هم از دست خواهد رفت. بنابراین شخصیت مثبت خود را حفظ کنید؛ حتی اگر از لحاظ ظاهری به اندازه کافی زیبا هستید.
ظاهرا، زیبایی فقط مختص «ظاهر» نیست! شخصیت شما هم در این ارزیابی به حساب میآید. بنابراین دو دستی به آن بچسبید.
مطمئنا، محدودیتهایی هم در این میان وجود دارد؛ ویژگیهای ظاهری بیشک بر زیبایی تاثیرگذار است اما برای تاثیرگذار بودن شخصیت، باید همیشه آن را حفظ کرد تا تاثیرگذاریاش کمرنگ نشده یا از بین نرود.
بنابراین، همانقدر که به حفظ زیبایی ظاهر اهمیت میدهید، برای بهبود ارزشهای درونی و شخصیت خود نیز وقت بگذارید تا سر حد امکان، زیبایی ایجاد کند.
محققان در سال 2010 مطالعهای در مورد تاثیر شخصیت بر درک از جذابیت فیزیکی انجام دادند. آنها عکسهایی از خانمها را به آقایان شرکتکننده در این تحقیق نشان دادند و از آنها خواستند تا عکسها را رتبهبندی کنند.
بعضی از گروهها از عکسها، اطلاعات شخصیت مثبتی مثل برونگرا، سازگار، باوجدان، گشادهرو و استوار را دریافت کردند، درحالیکه گروهی دیگر اطلاعات شخصیتی منفی گرفتند یا اصلا هیچ قضاوتی در موردشان نشد.نتایج نشان داد تناسب اندام، بیشترین تاثیر را در تعیین زیبایی دارد.
البته تناسب اندام گروه عکسهایی که بازخورد مثبتی گرفته بودند، در مقایسه با گروه شاهد، خیلی زیباتر برشمرده شد و گروهی که بازخورد منفی داشتند، میزان جذابیتشان خیلی کمتر از شاهد گواه جلب نظر کرد.یک تحقیق قدیمیتر که در سال 2007 انجام شده نیز نتایج همین مطالعه را تصدیق میکند.اما قسمت دوم جالب تر بود. چند عکس از سالنامه دانشآموزان ممتاز شامل چهرههای دلنشین و غیردلنشین که توضیح ویژگیهای شخصیتیشان ماهرانه دستکاری شده بود، در اختیار شرکتکنندگان قرارگرفت.در نهایت محققان با مقایسه نتایج با گروه شاهد متوجه شدند عکسهایی که (چه دلنشین و چه غیردلنشین) توضیح شخصیتی مثبتی دارند، درنظر شرکتکنندگان، جذابتر از عکسهایی هستند که با توضیح شخصیتی منفی همراه شده است.
این اتفاق در مورد هر 2 گروه شرکتکننده خانمها و آقایان یکسان بود؛ با این تفاوت که خانمها نسبت به اطلاعات شخصیتی منفی کمی حساستر بودند.
پژوهشهای دیگر هم، نشان داده است مشاهده (درک) صداقت نیز تاثیر بهسزایی در جذابیت ظاهری افراد دارد.
همچنین مطالعات طبیعی نشان میدهد که قضاوت در مورد جذابیت فیزیکی تحتتاثیر مواردی چون آشنایی، علاقه، احترام، استعداد و تلاش افراد نیز قرار میگیرد.
|
|
|
امروزه بسیاری از ما ساعات کاری خود را مقابل صفحه مانیتور سپری می کنیم و وقتی به خانه می رسیم هم خستگی تن خود را جلوی صفحه تلوزیون (یا مجددا مانیتور کامپیوتر) به در می کنیم، اما با خستگی چشمهایمان چه کنیم؟
خستگی و حتی درد چشمها در برابر مانیتور یکی از شایعترین مشکلاتی است که کاربران کامپیوتر با آن مواجه اند. مساله ای که بعضی وقتها ممکن است حتی مانع از فعالیت عادی و یا خوابیدن هم بشود. شاید شما هم قبلا گرفتار چنین مشکلی شده اید و حتی به دنبال راه حلی برای آن هم گشته اید. اما چه کار باید کرد؟
اولین کار این است که "خستگی چشمها" را بشناسیم. یا آنگونه که این روزها مرسوم است: خستگی چشمها را از نو تعریف کنیم!
شناخت "خستگی چشمها"
تشخیص علائم خستگی چشمها بسیار آسان است، اما چیزی که کمی سخت است، یافتن ارتباط بین این علائم و خستگی چشمهاست. چون این علائم بسیار غیراختصاصی و رایج هستند. مثلا سردرد، احساس سنگینی سر، سرگیجه یا پرش عضلات اطراف چشم و پلک می تواند نشانه ای از خستگی چشم باشد. همچنین ممکن است درد و سوزش چشمها (حتی وقتی که چشمها را می بندیم) و احساس سنگینی چشم و حتی تهوع هم علامت خستگی چشم باشند.
اما مساله این است که ما بیشتر اوقات به جای توجه به این علائم که چشم برای ما می فرستد، آنها را تقصیر کم خوابی یا استرس کار و خستگی روزمره می دانیم و اهمیتی برای آنها قائل نمی شویم.
چطور از دست خستگی چشم خلاص شویم؟
به چشمهایتان زنگ تفریح بدهید: بعضی وقتها بلند شدن از جلوی کامپوتر خیلی سخت است اما بهتر است هر نیم ساعت که با کامپیوتر کار می کنید، چند دقیقه ای به چشمانتان استراحت بدهید، بروید و یک نوشیدنی برای خودتان بیاورید. با کسی که قرار است پروژه ای را تحویلش بدهید کمی تلفنی صحبت کنید. از پنجره به بیرون نگاهی بیندازید یا هر کار دیگری که مستلزم نگاه کردن به صفحه مانیتور نباشد انجام بدهید. چشم شما قدرشناسی خود را نشان خواهد داد و کمتر بهانه خواهد گرفت.
از نرم افزارها ها برای یادآوری استفاده کنید:
تعداد زیادی از اپلیکیشن های یادآور سلامت برای گیکهای محترم عرضه شده اند. مثلا: Awareness, WorkRave, Time Out, و ProtectYourVision. کار همه آنها این است که گاه به گاه به شما یاد آوری می کنند که این اطراف چیزی غیر از مانیتور و کامپیوتر هم هست و بهتر است لحظاتی به چشمان خود استراحت بدهید.
قانون 20-20-20
برای بخاطر سپاری بهتر و رفع خستگی چشمها، عده ای قانون 20-20-20 را پیشنهاد می کنند که به این صورت بیان می شود. هر 20 دقیقه، 20 ثانیه به جایی در 20 قدمی خود نگاه کنید (این 20 قدم چیزی حدود 6-7 متر می شود) اما من ترجیح می دهم این قانون را به این صورت اصلاح کنم: هر 20 دقیقه 20 ثانیه به فاصله دور نگاه کنید و 20 قدم هم راه بروید. اینطوری هم از خستگی چشمها در امان خواهید بود و هم درد کمر و کتف و شانه ها کمتر به سراغتان می آید. چون توصیه شده است که بعد از مدتی نشستن، بهتر است چند قدم راه بروید.
چشمها را باید شست: ?
بله چشمها را باید شست، البته خود چشم بلد است این کار را انجام بدهد. پلک زدن مرتب، عمل شستشوی چشم را با استفاده از ماده پاک کننده و محافظ فوق العاده ای به نام اشک انجام می دهد. اما متاسفانه وقتی به شدت به چیزی خیره شده اید (مثلا یه صفحه مانیتور) دفعات پلک زدن بسیار کم می شوند و این چیزی است که اصلا خوب نیست و بعد از مدتی ممکن است اشک کاربر محترم را در بیاورد. بهتر است گهگاه چشمانتان را برای چند ثانیه ببندید یا چند بار عمدا پلک بزنید.
عادت های خوب برای چشم:
وقتی شروع به استفاده از قانون 20-20-20 کردید، سعی کنید اینکار را مرتب انجام دهید. در ضمن می توانید این قانون را طوری اصلاح کنید که با شرایط شما سازگارتر باشد. ادامه دار بودن این استراحت بسیار مفیدتر از انجام دقیق آن هر 20 دقیقه یکبار است.
همچنین بهتر است نور صفحه نمایش را متناسب با شرایط خودتان و روشنایی محیط تنظیم کنید. بعضی نرم افزارها مانند Flux می توانند کار تنظیم روشنایی صفحه در طول روز را برایتان انجام دهند. همچنین بهتر شدن شرایط زیستی محیط کار شما نظیر تنظیم روشنایی و تهویه مناسب و حتی دکوراسیون و رنگ بندی خوب؛ می تواند تاثیر زیادی در بهبود سلامت بدن و چشمهایتان داشته باشد. حتی یک تغییر کوچک هم می تواند کمک بزرگی باشد.
نهایتا اینکه، بهتر است در غیر از ساعات کاری استفاده از صفحه نمایش را محدود کنید. دل کندن از تکنولوژی اطلاع رسانی خیلی سخت است ولی یک قدم زدن معمولی می تواند در سلامت و روحیه شما تاثیری بگذارد که به چند دقیقه دوری از صفحه مانیتورتان می ارزد.
نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده می کرد.
یک روز او با صاحبکار خود موضوع را درمیان گذاشت.
پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن ، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند.
صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند ، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد.
سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد ، از او خواست تا به عنوان آخرین کار ، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد.
نجار در حالت رودربایستی ، پذیرفت درحالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود.
پذیرفتن ساخت این خانه برخلاف میل باطنی او صورت گرفته بود.
برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی ، به ساختن خانه مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت ، کار را تمام کرد.
او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد.
صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد.
زمان تحویل کلید ، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری!
نجار ، یکه خورد و بسیار شرمنده شد.
در واقع اگر او میدانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود ، لوازم و مصالح بهتر و تمام مهارتی که در کار داشت را برای ساخت آن بکار می برد.
یعنی کار را به صورت دیگری پیش میبرد.
این داستان ماست.
ما زندگیمان را میسازیم. هر روز میگذرد.
گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که میسازیم نداریم ، پس در اثر یک شوک و اتفاق غیرمترقبه میفهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم.
اگر چنین تصوری داشته باشید ، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود میکنیم. فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم، ممکن نیست.
آری ، درست است .
شما نجار زندگی خود هستید و روزها، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشود.
یک تخته در آن جای میگیرد و یک دیوار برپا میشود.
مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید
چرا سوال بیهوده ؟! (طنز
سوار تاکسیم میگم آقا نگه دارید، میگه پیاده میشی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام باد لاستیکا رو چک کنم!
رفتم دم مغازه به یارو میگم قرص پشه داری؟ میگه واسه کشتنش میخوای؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ برا سردردش میخوام!!!
رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم، یارو میپرسه نذریه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش!!!
کمرم درد می کنه یه پارچه بستم بهش. داداشم میگه کمرت درد می کنه؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ادای داداش کایکو رو در بیارم.
داریم 10 نفری بازی شبکه ای میکنیم. اومده میگه جدی حال میده؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اسکولیم! عذاب داره اما میخوایم تهذیب نفس کنیم.
تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه، یارو زده به شیشه میگه آقا شما هم میخوای گاز بزنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ من میخوام لیس بزنم !
رفتم بانک پول بگیرم. کارمنده میگه پول رو میبرین؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام وایسم اینجا هر کس رقصید بریزم رو سرش شاباش بدم.
رفیقم شمارمو می خواست، گفتم: یادداشت کن 0932
گفت : تالیا داری؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ همراه اول شماره خالی نداشت بهم تو تالیا خط داد
رفتیم غار علیصدر، به رفیقم خفاش نشون دادم. میگه وای خفاشه؟!
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بتمن بود. اجاره خونه گرونه اینجا سکونت دارن فعلا!!!
با دوستم سه ساعت تو صف نونوایی وایساده بودیم صف 40 متری نوبتم شده. یارو میگه نون می خوای ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ تا الان قطار بازی می کردیم واگن آخرم بودیم
رفتم نوشابه بخرم به یارو میگم اینکه تاریخش مال دو سال پیشه. میگه : یعنی فاسد شده ؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ مونده جا افتاده
دارم از گرما میمیرم، خودمو مثله چی دارم باد میزنم. بابام میاد میگه چیه ؟ گرمته ؟؟؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم حداکثر سرعت چرخش مچم رو امتحان میکنم
تو دستشویی به خواهرم میگم آفتابه رو میدی؟ میگه میخوای خودتو بشوری؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام آبش کنم بذارم تو یخچال
به یارو راننده میگم. آقا اگه میشه یکم سریعتر. الان هواپیما میپره...
میگه، به سلامتی مسافرین؟...
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ فندک هواپیما دیشب دستم جامونده، میرم بدم به رانندش
رفتم بالای برج میخواستم خودمو بندازم پایین، یارو میگه میخوای خودکشی کنی؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم سرعت صفر تا صدم از این بالا تا پایین چقدر میشه، بجای پروژه بدم دانشگاه
رفیقم میگه اگه با گوشی برم تو اینترنت از شارژم کم میشه؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ از ذخیره ارزی کشورهای عضو اپک کم میشه
رفتم سم بخرم واسه سوسک، یارو میگه میخواین سریع بمیره؟!
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام شکنجش کنم ازش اعتراف بگیرم!!!
دم دستشویی عمومی واستادم تا نفر قبلی بیاد بیرون،
اومده بیرون، میبینه دارم پیچ و تاب میخورم میگه دستشویی داری؟؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم با صدای موزیکی که نواختی تمرین رقص عربی میکنم!
رفتیم رستوران، میگم 2تا جوجه لطفا. میگه جوجه کباب؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ازین جوجه رنگیا، یه قرمز بدین یه سبز
به اپراتور اداره میگم لطفا شماره فلانی رو برام بگیر. میگه گرفتم وصل کنم؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ فوت کن، قطع کن
زنگ زدم 115، میگه آمبولانس میخواین قربان؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه پلیس 110 میخوام، بقیش هم آدامس بدین!
به مامانم میگم من میرم کارواش، میگه ماشینم میبری؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم میرم اونجا دوش بگیرم
یارو اومده میبینه همکارم توی اتاق نیست. باز میپرسه خانم فلانی نیست؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ هستن. افتادن پشت اون کمد. با خطکش بزن در بیاد
مگس کش دستمه. مامانم میگه میخوای مگسا رو بکشی؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام رهبری ارکسترشون رو بکنم سمفونی بتهوون بزنن
حواسم نبود با صورت رفتم تو در. یارو میگه ندیدیش؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ من دارکوبم می خوام با منقار یه سوراخ برا خودم باز کنم برم تو
رفتم دکتر میگم: دو روزه بدنم خیلی درد میکنه! بعد از 10 دقیقه معاینه میگه: میخوای واست دارو بنویسم؟!
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوای واسم دعا بنویس تا خوب بشم!!!
زنگ زدم میگم مامان بیا منو گرفتن ... میگه خاک تو سرم, گشت ارشاد؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ مرکز نخبگان ایران
حدود ? صبح بود رفتم سر یخچال پارچ آب رو برداشتم آب بخورم.
دوستم بلند شده میگه میخوای آب بخوری ؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو خواب یادم افتاد به گلا آب ندادم میخوام بهشون آب بدم
سوار تاکسیم میگم آقا نگه دارید. میگه پیاده میشی؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام باد لاستیکا رو چک کنم...!
با گل رفتم بیمارستان. نگهبان میگه گل برای مریضتون آوردین؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم خواستگاری تو با این سیبیلات...
رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر. یارو گفت : راحت باشه؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خار داشته باشه.
دارم تو حیاطمون موتورمو تعمیر میکنم به مامانم میگم دستمال بیخودی داری؟
میگه میخوای موتورتو تمیز کنی؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام هل هله کنان برم تو کوچه کردی برقصم
یه طوطی گرفتم. فامیلمون اومده میگه طوطیه؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ یا کریمه یه کم با فتوشاپ تغییرش دادم
داشتم تلویزیون میدیدم.
بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بهد به من میگه داشتی میدیدی؟؟؟!!!
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم گرمش میکردم تا شما بیای ببینی!!!
رفتم واسه استخدام. یارو میگه اومدی واسه استخدام؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم کی استخدام می شه ازش شیرینی بگیرم!
میگم بابا... تصمیمم رو گرفتم... می خوام زن بگیرم...
میگه میشناسیش؟ میگم آره.
میگه مجرده؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ منتظرم شوهرش رضایت نامشو امضا کنه بریم خواستگاری
دستمو بلند کردم از استاد سوال کنم.
میگه شما سوال داری؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خواستم خطوط کف دستمو بهت نشون بدم فالمو بگیری ...
رفتم پیژامه رو از کمد برداشتم پوشیدم. بابام میگه از تو کمد برداشتی؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ گذاشته بودم تو یخچال تابستونیه پیژامه تگری بپوشم خنک شم
زنگ زدم میگم مامان بیا منو گرفتن، میگه خاک تو سرم پلیس؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ مرکز نخبگان ایران!
طوطی گرفتم فامیلمون اومده میگه اااااااااااااااااااااااا طوطیه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ یا کریمه یه کم با فتوشاپ تغییرش دادم!
به رفیقم میگم شارژر سوزنی داری؟ میگه می خوای موبایلتو شارژ کنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام دگمه لباسمو باش بدوزم!
به رفیقم میگم چه خوب میشه اگه جور شه واسه جامِ جهانی بتونیم بریم برزیل، میگه بریم بازیها رو ببینیم؟!
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دیوید ویا داره خداحافظی میکنه، اسپانیا مهاجمِ خوب میخواد...!!!
میگم آقا شهید همّت کجاس؟ میگه بزرگراه شهید همّت؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخواستم خودشو پیدا کنم یه خانوادهای رو از نگرانی در بیارم!!!
به استاد میگم لطفا کمکم کنید دارم مشروط میشم. میگه نمره میخوای؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاکی که باید بریزم تو سرم میخوام!
سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون. گفتم مرسی. آقا می گه پیاده می شین؟
می گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد
مراقب جلسه کارت دانشجوییمو گرفته عکسمو دیده می گه خودتی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ عکس رضاخان رو گذاشتم جولو چشمام باشه
دوستم پاش تو گچه، یارو میگه شکسته؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ پاشو گچ کرده که از شهرداری عوارض نوسازی بگیره
به استاد میگم امتحان میان ترم رو بندازید عقب، میگه یعنی یه روز دیگه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ساعت 23:59:59 ثانیه امشب!!!
میگه دگرگونی یعنی همون تغییرکردن و متغیر شدن؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ یعنی این گونی نه، یک گونی دیگه!
دوستم دماغشو عمل کرده، یارو بش میگه دوستت بینی عمل کرده؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشته مترو سوار میشده لای در گیــــــرکرده!
دارم حرف میزنم هی زبونم میگیره، بابام میگه:چته زبونت بند اومده؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام حرف بزنم اینجا بد آنتن میده!!!
دم کوه زنگ زدم به دوست دانشگام میگم بجنب بچه ها همه جمع شدند منتظر توایم!
میگه بچه های خودمون؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بچه های شیرخوارگاه آمنه رو میگم که منتظرند بیای ژانگولر بازی از خودت درآری بخندند
تو یه ساختمون نیمه کاره با کلاه ایمنی وایسادم
کارگره میگه مهندس کلاه گذاشتی آجر تو سرت نخوره؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام آقای ایمنی بیاد با هم کلیپ انیمیشن بازی کنیم
برنامه آشپزی تلویزیون:
خانم آشپز: حالا سینه مونو میزاریم گرم بشه.
شجاعی مهر: منظورتون سینه مرغه؟
خانم آشپز: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام سینه خودمو گرم کنم
در آسانسورو باز کرده کوبونده تو سر من از درد اشکم در اومده میگه آخی دردت اومد؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دیدم شب جمعه اس به یاد مرده هامون افتادم یه دیده ای تر کردم!!!
می خواستم به یکی از دوستام زنگ بزنم شمارشو یادم نمیومد به گوشی نیگا می کردم شاید یادم بیاد. بعد خواهرم اومده میگه می خوای زنگ بزنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ با تلفن مسابقه زل زدن گذاشتیم ببینیم کی کم میاره!
پیک پیتزایی میاد در میزنه. یارو میگه پیتزا آووردی؟!؟!؟
میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم آشغالاتونو ببرم
نصف صورتم ورم کرده رفتم دکتر، دکتره می گه آبسه کرده؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ باده اون ور صورتم خوابیده!!!
اومدم به بابام میگم بابا پول بده، میگه مگه پولات تموم شده؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ با اون یه ذره پول تو جیبی رفتم یه بنز خریدم، بقیشم گذاشتم بانک!
میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ با اون دست فرمونت میخوای پول بنزم بهت بدم لابد؟!!!
میگم شما هم مگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ رو بلدی؟! میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ ! فقط تو بلدی !!!
به نقل از سایت خبری المباشر کویت، این مقام مسئول با اشاره به تهدیدات مستمر مقامات ایرانی درباره بستن تنگه هرمز گفت: در حال بررسی راه های جایگزینی برای انتقال نفت کویت به بازارهای جهانی بدون نیاز به عبور از تنگه هرمز هستیم.
این مقام ارشد افزود: در صورت بسته شدن تنگه هرمز ، بهای نفت به شدت افزایش می یابد و به قیمتی خیالی خواهد رسید.
هم اکنون حدود 40 درصد از انتقال نفت جهان از طریق تنگه هرمز صورت می گیرد.
این مقام کویتی اضافه کرد: هم اکنون سه راه حل برای انتقال نفت کویت بدون نیاز به عبور از تنگه هرمز اندیشیده شده است. نخستین راه حل، انتقال نفت کویت به عمان از طریق خط لوله است.
عمان و امارات تنها کشورهای حوزه جنوب خلیج فارس هستند که علاوه بر داشتن ساحل در خلیج فارس، در دریای عمان نیز ساحل دارند. با انتقال نفت کویت به عمان، می توان از این طریق نفت کویت را از طریق بنادر عمان در دریای عمان به بازارهای جهانی صادر کرد.
راه دوم نیز انتقال نفت کویت به بندر "ینبع" عربستان سعودی است که از این طریق می توان آن را به دریای سرخ منتقل کرد.
راه سوم هم انتقال نفت کویت به بندر "خورفکان" امارات با استفاده از خودروهای ویژه حمل نفت است تا از آنجا به وسیله خط لوله به عمان منتقل شوند.
این مقام ارشد شرکت نفت کویت تاکید کرده است که آمریکایی ها و اروپایی ها اجازه نخواهند داد تنگه هرمز بسته شود چرا که با افزایش قیمت نفت، به صورت مستقیم، این کشورها تحت تاثیر قرار می گیرند. تنگه هرمز شریان اصلی انتقال نفت در جهان به شمار می رود.
پیش از این نیز رسانه های کویت اعلام کرده بودند این کشور در حال ساخت انبارهای نفت خام در کره جنوبی و دیگر مناطق جنوب شرق آسیاست تا در صورت بسته شدن تنگه هرمز، مشتریان نفت کویت از طریق این انبارها، نفت خام مورد نیاز خود را تامین کنند.
کویت حدود دو و نیم میلیون در روز نفت خام تولید می کند.
امارات هم در اندیشه صادرات نفت خام بدون نیاز به عبور از تنگه هرمز در حال احداث خط لوله ای برای انتقال نفت خام میان دو کرانه تنگه هرمز تا بارگیری نفت خام امارات توسط نفتکش ها در یکی از بنادر امارات در ساحل دریای عمان صورت بگیرد.