با توجه به خواست کاربران مبنی برآشنایی بیشتر با خانواده مقام معظم رهبری، شرحی مختصر پیرامون زندگی فرزندان ایشان مخصوصا فرزندان پسر معظم له خدمت شما ارائه می گردد:
رهبر بزرگوار و عالیقدر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله سید على خامنه اى"دام الله ظله علی رئوس المسلمین" فرزند مرحوم آیت الله حاج سید جواد حسینى خامنهاى(ره) در روز 24 تیرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس، چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند.
معظم له اکنون دارای 6 فرزند هستند. نام خانوادگی همسر ایشان«خجسته» است. نام دخترانشان بشری و هدی، و نام فرندان پسرشان سید مصطفی، سیدمجتبی، سیدمسعود و سیدمیثم است. دو تن از فرزندان پسر ایشان 8 سال در جبهههای جنگ ایران و عراق حضور داشتند.
یکی از دختران ایشان همسر فرزند آیت الله محمدی گلپایگانی است که ضمن آراستگی به لباس شریف روحانیت و علم دین در دانشگاههای کشور نیز به تدریس متون حقوقی به زبان فرانسه اشتغال دارند و دختر دیگر ایشان همسر فرزند آیت الله باقری کنی از علمای تهران است. سید مصطفی فرزند بزرگ ایشان با دختر آیتالله خوشوقت ازدواج کرده است. سید مجتبی داماد دکتر غلامعلی حداد عادل است. سید مسعود نیز با فرزند آیتالله خرازی و خواهر صادق خرازی ازدواج کرده است. سید میثم کوچکترین فرزند ایشان نیز به ازدواج دختر آقای لولاچیان از بازاریان متدین در آمده است. مقام معظم رهبری همچون امام راحل فرزندان خود را از فعالیت های سیاسی و اقتصادی مبرا داشته و به ایشان توصیه کرده اند که در کارهای اقتصادی وارد نشوند. حضرت حجتالاسلام و المسلمین احمد مروی "دامت برکاته" در این رابطه چنین بیان داشتند:
"ایشان چهار فرزند پسر دارند که هر چهار نفر، طلبه و معمم هستند و حقیقتاً هم درس میخوانند. خوب هم درس میخوانند. من با اینها مأنوسم، این توفیق را دارم. اُنسی دارم، نشست داریم، گعده داریم، صحبت میکنیم. یک بار ندیدهام که اینها راجع به پولی، امکاناتی و چیزهای از این قبیل صحبت بکنند. گویی افرادی معمولی هستند و پدرشان هم یک فرد معمولی است.
فرزندانشان بیشتر همین مسائل درس و بحث برایشان مطرح است و نگرانیهایی که نسبت به مردم و نسبت به زندگی طلاب و نسبت به قضایای دیگر دارند، همان دغدغههایی است که خود آقا دارند
این خیلی ارزش دارد که امکانات باشد و موقعیت فراهم باشد و هیچ اقبالی به آن نشان داده نشود. این خیلی ارزشمند است. برای خود حضرت آقا، همه رقم امکانات هست ولی هیچ اقبالی ما نمیبینیم. نه خودشان، نه خانوادهشان!
قطعاً خود حضرت آقا دوست ندارند که بستگانشان و مخصوصاً آقازادههایشان در کارهای اقتصادی باشند، قطعاً این را آقا نمیپسندند. خود اینها هم، هیچ رغبتی و هیچ اقبالی ندارند. حالا به هر صورت این جور تربیت شدهاند که هیچ اقبالی به این چیزها ندارند. فرزندانشان بیشتر همین مسائل درس و بحث برایشان مطرح است و نگرانیهایی که نسبت به مردم و نسبت به زندگی طلاب و نسبت به قضایای دیگر دارند، همان دغدغههایی است که خود آقا دارند. این که آنها برای خودشان دنبال آیندهای باشند زندگی، مال، منال، پول، پسانداز اصلاً وجود ندارد. اگر بود، من مطلع میشدم. چون خیلی با اینها مأنوسم. من چنین چیزی واقعاً در اینها ندیدهام.
سید مصطفی آقازاده بزرگ آقا همان سال اول ازدواجشان که طلبه قم بودند، الان هم قم هستند خانهای اجاره کرده بودند و مستأجر بودند - الان هم مستأجرند - ما را یک روز برای ناهار دعوت کردند. ما رفتیم منزل ایشان. یک سال از ازدواج ایشان نگذشته بود، ماههای اول ازدواج ایشان بود. ما هم یک گلدان معمولی خریدیم و رفتیم که دست خالی نرویم. من واقعاً تعجب کردم که آیا این خانه، خانه یک تازهداماد است؟ حالا نه خانه فرزند رهبر انقلاب و مقام اول کشور، حتّی خانه یک تازهداماد هم این نیست. یعنی یک خانه تازهداماد، بالاخره یک زرق و برقی دارد؛ تا مدتها این زرق و برق خانه تازهداماد و خانه تازه عروس، هست. من توی خانه اینها، واقعاً همان زرق و برق معمولی یک تازهداماد و یک تازه عروس را ندیدم. بسیار زندگی معمولی، دوتا فرش ماشینی، آن هم نه سه در چهار چون من دقت داشتم به این چیزها. دور و بر خودم را نگاه میکردم. حواسم بود و تا آنجا که میتوانستم، رصد میکردم اوضاع و احوال خانه را. دو تا فرش شش متری انداخته بودند، دور خانه هم موکت بود و دو سه تا پشتی ابری معمولی، نه مبلمانی، نه زرق و برقی. زندگی ساده و خوبی در آقازادههای ایشان سراغ داریم.
آقازادهها در دفتر مسئولیتی ندارند. فقط در نشر آثار همکاری دارند والان هیچ کدام از آقازادهها مسئولیتی ندارند. جایی هم مشغول نیستند. ممحّض در درس و کار طلبگی هستند. درس میخوانند و انصافاً هم درسشان خیلی خوب است. خیلی خوب پیشرفت کردهاند. خود آقا مصطفی که الان سطوح عالیه را در قم تدریس میکنند. ایشان مکاسب و کفایه در قم تدریس میکنند."
**برای مشاهده بزرگنمایی عکس ها بر روی انها کلیک کنید.م:تبیان
در تالش یا به عبارتی طوالش همه چیز وسوسهانگیز است. تالش با وجودی که در غرب استان زیبای گیلان قرار دارد، اما به اندازه قامتش نام و نشانش شناخته نیست. آنچه تاریخ و شواهد گواهی میدهند نام شهرستان تالش از قوم تالش برگرفته شده است؛ قومی که از اقوام کادوس برجای مانده است. تالش از سمت غرب به استان اردبیل و از جانب شمال به آستارا میرسد. شهرهای پره سر، ماسال، رضوانشهر و هشتپر نیز در شناسنامه منطقه تالش ثبت شده است.
روستا که نه، یک تاریخ
راه هر دیار و روستایی را در این منطقه پیش میگیرید با دنیایی از شگفتی و قدمت روبهرو خواهید شد، چنان که میمانی از این همه ابهت، شکوهی که آرام و زیبا، زیر ترنم باران سرنوشت خویش را برای رهگذران روایت میکند. روستای «آق اولر» یکی از آن همه است که هم جنگل و رودخانه دارد و هم کلی جاذبههای تاریخی. آنهنگام که کاوشگران، گورستانی باستانی را در این روستا کشف کردند، اهمیت این منطقه نه دوچندان بلکه صدچندان شد.
جالب است بدانید که گورهای این آرامستان تاریخی 3 طبقه است و به صورت دخمهای و سنگچین ساخته شدهاند. پژوهشگران با به دست آوردن اشیا در این منطقه به این نتیجه رسیدهاند که ساکنان دور دست آق اولر و مناطق اطراف آن به زندگی پس از مرگ باور داشتهاند. گورستان حکایت دیرینه و ناگفتههای بسیار در سینه دارد...
این روستا در گذر زمان مردمان بسیار به خود دیده است که هر کدام نقشی از خود بر جای گذاشتهاند؛ نقشی برای ماندگاری و ثبت خویش در تاریخ. یکی از این نقشها، کاخهای ییلاقی سردار امجد است. خاننشین محل استقرار خان و خاندان و نزدیکان، قراول خانه محل استقرار نظامیان و اصطبل کاخ بخشهای مختلف این مجموعه را تشکیل دادهاند؛ مجموعهای که در یک مقطع زمانی مرکز قدرت و امارت در منطقه بوده است.
متاسفانه اصطبل این مجموعه در دوران مشروطه به آتش کشیده شده است. کاخهای ییلاقی سردار امجد در 2ساختمان جداگانه بنا شده و خاننشین آن نیز به صورت 2طبقه است. هنوز یکی از بناهای آن مخروبه مانده، اما بخش دیگری از این بنا تا حدودی تعمیر و مرمت شده است. در حال حاضر از این کاخ به عنوان پایگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استفاده میشود.اما علاوه بر گورستان و کاخ میتوانید در روستای آق اولر از حسینیه و مسجد شیرخان و قبر پیرعلی که مردم آن را شفادهنده میدانند، بازدید کنید.
به غیر از این آثار، مراسم زیبایی در زمانهای خاصی برگزار میشود، سنتهایی که قرنها در سینهها ضبط و به دل و جان نوادگان و نسلهای بعدی منتقل شدهاند. از میان همه آنها میتوان به برگزاری مراسمی همچون روز سلطان، دروزه، 45 نوروز، پنجک، مراسم بندآوردن باران وکوبیدن بر ظرف مسی برای جلوگیری از ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی اشاره کرد که از مراسم خاص روستاست و همینطور یوله چله، قصه چله و سیومو نیز از مراسم شب یلدا است. البته ورزشهای محلی چون اسبسواری، کشتی مردان «قائیش گوتورمک» یا «قائیش چکدی»، بورک قاچدی، خاله خاله و چیلینگ که بسیار مهیج هستند به صورت سنتی برگزار میشوند و دیدنشان برای هر گردشگری خاطرهای فراموشنشدنی است.
حالا لطفا اندکی زمان بگذارید و از سمت شمال آق اولر حرکت کنید تا به دهکده «مریان» برسید. میپرسید چرا؟ کلی بهانههای زیبا وجود دارد؛ درست از جنس طبیعت و تاریخ، از جنس شکوه و... پس لطفا شک نکنید. حتما از رفتن خود پشیمان نخواهید شد. شما در روستای مریان شاهد بزرگترین گورستان پیش از تاریخ به مساحت 400 هکتار خواهید بود! این آرامستان همچون نمونه قبلی، 3طبقه و سنگچین شده است.
معماری و ساخت خانههای این روستا کمی متفاوت با دیگر مناطق تالش است دلیل آن هم قرار گرفتن روستا در ناحیهای کوهستانی است. سقف چوبی خانهها، لتهکوبی است. همچنین برای جلوگیری از نفوذ سرما، درهای ورودی و پنجرهها، تا اندازهای کوچک انتخاب شدهاند. هر چند پیشترها برای ساخت خانهها از مصالح بومی یعنی سنگ، ملات کاهگل و چوب استفاده میکردند اما به گفته یکی از اهالی پس از وقوع زلزله در سال 1369، اکنون بیشتر خانهها با استفاده از مصالح جدید مثل سیمان، آجر و تیرآهن ساخته میشوند.
یک حمام قدیمی هم از دورههای گذشته در مریان باقیمانده است که دیدن آن خالی از لطف نخواهد بود. برای تاریخ این بنا 2 احتمال وجود دارد؛ برخی آن را به اواخر دوره صفویه نسبت دادهاند و دستهای دیگر حمام را متعلق به دوران قاجار میدانند. از خشت، ملات، گچ و سنگ به عنوان مصالح در ساخت این بنا استفاده شده است. متاسفانه ردی از پنجه اغیار بر پیکره حمام دیده میشود چرا که در بعضی قسمتهای حمام، آثاری از کاشیهای تزیینی و نقاشی دیواری به جا مانده بود که تقریبا تمام آنها به سرقت رفته است.
زنان مهربان روستا همپای مردان نیک سیرتشان در رونق دادن به سفره و معیشت خانه تلاش میکنند. این زنان زیباپوش بیشتر گلیم، جاجیم، شال و جوراب میبافند. در مریان هر ساله جشنواره سوارکاری و کشتی ویژه مردان، در مناطق ییلاقی روستا برگزار میشود که بسیاری از ساکنان مناطق اطراف به دیدن آن میآیند.
شما را که از دیدن جنگل و نشستن بر لب ساحل، غافل نکردیم! شاید آنگاه که گوش به نوای غریبانه نی چوپانان و آوازهای محلی تالشی که در جشنهای مختلف روستای مریان سر به آسمان میگذارند، بسپاری، میتوان و میشود به بسیاری از رازهای سر به مهر دست یافت.
این روزها آخرین فرصت هایی است که برای یک سفر خانوادگی دارید و قطعا یکی از بزرگترین دغدغه های شما، پیدا کردن محل اقامت است. به خصوص که با بیشتر شدن حجم سفرهای تابستانی در تعطیلات آخر هفته، احتمالا با کمبود اماکن اقامتی رو به رو می شوید. اما شاید بد نباشد این بار راهی اقامتگاه های مسافرتی، غیر از هتل و مسافرخانه شوید و تجربه جدیدی از سفر به دست آورید. اماکنی که حداقل نیازهای مسافران شامل آب شرب، سرویس بهداشتی، حمام سکو جهت راه اندازی چادر، امنیت، سوییت های کوچک جهت اقامت شبانه و پارکینگ را بر آورده می کنند. در اینجا شما را با تعدادی از این کمپیگ ها و برخی از خدمات آنها آشنا خواهیم کرد.
کمپ ها به چه درد می خورند؟
پیش از آنکه کمپ های معروف کشور را معرفی کنیم، بد نیست پاسخی به این پرسش داشته باشیم. کمپ ها اصلا به چه دردی می خورند؟ کمپهای اقامتی چه در شهرها باشند و چه در بین راه ها، یک امکان خوب و ارزان برای سفر به حساب می آیند. اما در کنار این مزیت ها، حسن هایی مثل جلوگیری از آلودگیها و خسارتهای زیست محیطی، کاهش تصادفات جادهای در مسیرهای طولانی، رعایت بهتر بهداشت، کاهش هزینههای ناشی از گشت و امداد پلیس، اورژانس و... را هم در پی دارد.
چادرهای مسافرتی علاوه بر این که برای شما هزینه ای ارزان تر از کرایه یک اتاق دارند، جذابیت منحصر به فردی به سفرتان می دهند که بدون شک برای تمام اعضای خانواده هیجان انگیز است.
کمپ جنگل فندقلو
جنگل فندقلو به دلیل نزدیکی به شهر نمین و برخورداری از رطوبت منطقه و دسترسی آسان از جاده اردبیل- آستارا، به عنوان یک گردشگاه آیده ال مورد توجه بوده است. این جنگل یکی از مناطق مهم گردشگری جنگلی است که با نمین 10 کیلومتر و با اردبیل 30 کیلومتر فاصله دارد. به دلیل رویش بسیار زیاد فندق نسبت به سایر گونه ها، نام جنگل را فندقلو گذاشتند. سطح پراکندگی جنگل حدود 25 کیلومتر مربع است، شیب مراتع آن نسبتا کم و به دلیل پوشش فشرده آن به خصوص چمن، آثار فرسایش کمتر به چشم می خورد و به همین دلیل است که این نواحی جهت ایجاد پیست اسکی روی چمن مورد توجه قرار گرفته است از این پیست جهت برگزاری اردوهای تیم ملی روی چمن استفاده می شود.
امکانات کمپینگ فندقلو
دارای سکوهای بتونی جهت بر پایی چادر
سرویس بهداشتی و آب قابل شرب
محوطه سازی و نگهبانی
امکان پارک خودروی شخصی داخل سایت و در کنار آلاچیق یا چادر
دکل های نورافکن جهت روشنایی سایت در شب
نمازخانه
نصب و اجاره چادرهای گروهی
کرایه سوییت ها گران نیستند
کمپینگ متین آباد
کمپنگ متین آباد در نزدیکی نطنز واقع شده است و به دلیل قرار گیری بین شهرهای کاشان، اصفهان، نطنز، آبیانه، یزد، اردستان و زواره امکان گشت های نیم روزه تا دو روزه در این شهرها نیز میسر است.
این تورها را خود کمپ برگزار می کند و با پرداخت هزینه تور می توانید در این تورها شرکت کنید.
کمپ متین آباد در هر فصل برنامه تورهای کمپ را اعلام می کند.
برخی از امکانات کمپینگ متین آباد
سوییت های دو نفره هر سوییت 25 متر مربع (کف چادرها فرش است)
چادرهای صحرایی دو نفره هر کدام 12 متر مربع (امکانات چادر به دو صورت رختخواب پیچ سنتی و تخت یک نفره) چادرهای گروهی و تک نفره نیز موجود است.
سکوهای بتنی جهت برپایی چادر
رصد ستاره در شب با تلسکوپ و توضیحات اساتید مجرب
شتر سواری (25 نفر شتر)
پیاده روی در کویر
دوچرخه سواری در کویر
شن نوردی با موتور چهار چرخ
چاپخانه سنتی
رستوران با ظرفیت 130 نفر داخل سالن و 200 نفر خارج از سالن
مزرعه ارگانیک و پرورش شترمرغ
امکان رزرو آن لاین تورها و سوییت ها از طریق سایت نیز فراهم است.
جهت کسب اطلاعات بیشتر به آدرس www. Matinabad.com مراجعه کنید.
کمپ کویری شهداد
کمپ کویری شهداد در حاشیه غربی کویر لوت قرار دارد این کمپ سه سال پیش به همت سازمان گردشگری بنا شد از امکانات این کمپ می توان به کپرهای زیبا که با برگ درختان نخل بنا شده برث، آب آشامیدنی، امکانات خرید وسایل ضروری، سرویس بهداشتی و حمام نام برد کمپ شهداد توسط بی سیم با نیروی انتظامی در تماس است و گشت انتظامی در ساعات مختلف روز جهت بالا بردن ایمنی کمپ، در آنجا حضور می یابد راه دسترسی به کمپ برای رسیدن به کمپ کویری شهداد باید از دو کیلومتری جاده شهداد به ماهان وارد جاده شهداد- نهبندان شوید پس از طی مسافت 15 کیلومتر وارد جاده کمپ کویری شوید (سمت شرق جاده) بعد از ورود به جاده کمپ پس از طی مسافت حدود 10 کیلومتر به کمپ کویری شهداد خواهید رسید.
اقامتگاه حاشیه جنوبی کویر مرکزی روستای گرمه
اقامتگاه مازیار در واقع خانه اجدادی مازیار است. مازیار مهندس معماری است که خانه اجدادی اش را مرمت کرده و با همسر فرانسوی اش آن جا را به اقامتگاه جهت اسکان مسافران کویر تبدیل کرده است.
این اقامتگاه دارای هفت اتاق است. غذاهای طبخ شده مادر مازیار بسیار لذید است و خستگی را از تن هر مسافری خارج می کند.
برخی از امکانات اقامتگاه مازیار
شترسواری برای هر نفر دو هزار تومان
گردش در نقاط دیدنی اطراف
برپا کردن آتش و چادر
موسیقی سنتی همراه با هم توازی دف
هزینه اقامت در گرمه همراه با صبحانه، ناهار و شام برای هر نفر 20 هزار تومان است.م:تبیان
سرویس بهداشتی /حمام/ راهنما
دارای تعدادی آلاچیق چوبی جهت اسکان مسافران
استان آذربایجان شرقی در گذشته بخشی از سرزمین تاریخی ماد بود که به «ماد کوچک» شهرت داشت. در دوره ساسانیان هم یکی از مهمترین ایالتهای ایران بود که به دلیل قرارگرفتن آتشکدههای بزرگ و مشهور در آن به عنوان یک پایگاه اعتقادی به شمار می رفت. بعد از ورود اسلام به ایران این منطقه باز هم اهمیت خود را حفظ کرد و همچنان محل وقوع حوادث تاریخی زیادی بود. بنابراین اگر از طرفداران تاریخی و فرهنگ ایران هستید، مطمئن باشید که از سفر به آذربایجان شرقی و تبریز دست خالی بر نمی گردید!
اگر گذارتان به تبریز افتاد، پیشنهاد می کنیم بعد از گشت و گذار در شهر و تماشای مقبره الشعرا ، مسجد کبود ،بازار این شهر سری هم به خانه تاریخی بهنام بزنید که یکی از قدیمیترین خانههای این شهر به حساب می آید و البته از زیباترین هایشان!
خانه بهنام در اواخر دوران زندیه و اوایل دوران قاجار، به عنوان یک خانه مسکونی ساخته شد و در زمان ناصرالدین شاه قاجار، نوسازی تزیین شد. در همین دوره هم بود که نقاشی های دیواری چشمگیری به آن اضافه شد و خانه بهنام تبدیل شد به چیزی که می بینید و حالا به عنوان بخشی از مدرسه معماری دانشگاه هنر اسلامی تبریز به حساب می آید. خانه ای اعیانی به وسعت 3 هزار مترمربع که با گچبریهای هنرمندانه و رنگی چشم هر بیننده ای را خیره می کند.
این خانه که به بهنام گنجهای یا قدکی هم معروف است، یک ساختمان اصلی دارد که به عنوان ساختمان قشلاقی مورد استفاده قرار می گرفته و یک ساختمان کوچک که به عنوان ساختمان ییلاقی شناخته می شد. این خانه هم به سبک معماری قدیم ایرانی، دو حیاط اندرونی و بیرونی دارد و شامل هشتی ورودی، دالان سردر، ایوان ستوندار و... است.
اگر گذارتان به خانه بهنام افتاد، باید ساختمان اصلی را در شمال حیاط ببینید و رو به جنوب ایوان ستون دار آن را مشاهده کنید که یک زیرزمین با اتاقهایی برای نشیمن تابستانی دارد. معمارانی که خانه را بررسی کرده اند، معتقدند که یکی از خصوصیات بارز این بنا کامل بودن مجموعه، پلان معماری و تنوع در ابعاد اتاق ها ضمن رعایت تقارن در نما است. به همین دلیل است که خانه بهنام را هم به دلیل معماری و هم به دلیل تزئیناتش به عنوان یک ساختمان مسکونی قابل مطالعه و مهم می شناسند.
فضاهای اندرونی و بیرونی خانه بهنام که در دوره قاجار بازسازی شده، علاوه بر تزیینات داخلی به دلیل طراحی متناسب با فصول مختلف سال یکی از کاربردی ترین معماری های ایران را دارد که در آن تعادل درجه حرارت و چشمانداز زیبا در کنار هم به چشم می خورد.
مهتابی یا همان بهارخواب این خانه در ضلع شمالی مجموعه و رو به حیاط اندرونی است. ایوان جنوبی به عنوان نشیمن تابستانی کاربرد داشت و ایوان شمالی با ستونهای چوبی گچاندودش شاه نشین خانه به حساب می آمد. در بنای قسمت غربی هم که تخریب شده اصطبل، مطبخ، توالت و ... قرار داشته است.
م:تبیان
شهید بزرگوار: سید حمید احمد نژاد
آغاز: 16/11/1337 ، روستای جزین، بجستان
پرواز: 26/4/1366 ، جزیره مجنون
سید حمید احمد نژاد، فرزند سید حسین وعصمت ، در بهمن ماه 1337 ، در روستای جزین بجستان ، از توابع گناباد ، قدم به گیتی نهاد.
دوره ابتدایی را در روستای زادگاهش سپری کرد وراهی بجستان شد. به مدت 5 سال در آنجا تحصیل کرد؛ سپس به همرا ه برادرش به مشهد رفت ودیپلمش را در آن شهر گرفت. در سال 52 وارد دانشکدهی علوم دانشگاه مشهد گردید ودر رشته شیمی ، مشغول ادامه تحصیل شد. پس از اخذ مدرک کارشناسی ، در مدارس کرمان ، به تدریس میپرداخت .
در برپایی نماز جمعه نقش مؤثر و فعالیت چشمگیری داشت. با نهادها و ارگانهای انقلاب نیز همکاری نزدیکی داشت . در سال 59 ، فعالیتش را در کمیته فرهنگی جهاد سازندگی بجستان شروع کرد .
به علت دلبستگی به مادرش ، حدود یک سال که او بیمار بود ، تیمار ونگهداری اش را بر عهده داشت . با دست خود به مادرش غذا میداد . کارهای خانه را انجام میداد، لباس میشست وحتی مادرش را به حمام میبرد. (1)
حمید با آن وضعیت و مسئولیت از فکر جبهه و وظیفهی دفاع غافل نبود وآرزوی شهادت را در سینه داشت و در دست نوشته هایش ، اینگونه از خدا میخواست : « خدایا ما را از یاران حسین (ع) قرار ده تا در کربلای ایران قطره ای از خون خود را برزمین بریزیم .»
سرانجام به تنها آرزویش ، که سالها منظور نظرش بود، دست یافت. سید حمید در تیرماه سال 66 ، عازم جبهه گردید و در بیست و شش تیر، در جزیره مجنون به لقاءا... پیوست.
همرزمش میگوید:« ساعتی چند پیش از شهادتش آمد، صورتم را بوسید وخداحافظی کرد و گفت:« میخواهم بروم و شهید ومجروح بیاورم؛ وجدانم اجازه نمیدهد که من نروم وآفتاب گرم اهواز بر آنها بتابد. » او خود، جنازه اش دو شبانه روز در آفتاب گرم وسوزان جنوب بر زمین بود. پیکر پاکش در زادگاهش به خاک سپرده شد.
حمید در فرازی از وصیت نامه اش آورده است:« چنانچه خداوند مرا مورد لطف خود قرار بدهد وبه فیض شهادت نایل آیم ؛ یقین دارم نتیجه استخاره ای است که سالهای قبل ، در رابطه بار فتن به جبهه ، به وسیله قرآن ، در حرم حضرت رضا (ع) انجام دادم . ؛ که در آنجا این آیه آمد : ان الله اشتری من اامؤمنین انفسهم بأن لهم الجنه...» منبع: پایگاه شهدای گناباد
|
در جامعه اسلامی زن نخبه میتواند با حفظ عفاف استعدادهای خود را بروز دهد . الگوی دختر نخبه در جامعه اسلامی حضرت معصومه (س) است. عرض ادب و ارادت به ساحت حضرت معصومه (س) در حقیقت مبین این نکته است که ما اسوه و الگوی خود را در این شخصیتهای متعالی جستجو کنیم، زنان و دختران متدین و دانشمند در جامعه اسلامی ما مثل بارز این الگوگیری هستند.
نگاه متعالی اسلام به انسان بدون توجه به جنسیت مورد خطاب است و جنسیت در این نگاه یک محمل برای تکامل است که دو جنس زن و مرد با استفاده از ظرفیتها و قابلیتهای ویژهای که دارا هستند، هم خود و هم طرف مقابل خود را به تکامل میرسانند و در این نگاه خانواده زیبایی معنا مییابد.
نگاه غرب به خانواده
در غرب نگاه خانواده بر زیبایی جنسیت معنا مییابد و نظامها به مردمسالار و زنسالار تقسیم شدند و اگر غرب بخواهد از منجلاب فروپاشی خانواده که اکنون به آن مبتلا است نجات یابد هیچ راهی ندارد جز آنکه از الگوی قرآن پیروی کند.
در پیشگاه الهی ما بدون توجه به جنسیت و بهعنوان یک انسان مسئول هستیم .
شخصیت حضرت فاطمه معصومه(س)
حضرت معصومه(س) درطول 18 یا 28 سال عمر مبارک خود در عرصههای علمی چون؛ حدیث، تفسیر، کلام و فقه سرآمد عمر خود و پاسخگوی شیعیان بودند و هنگامی که شیعیان پاسخ های حضرت معصومه (س) را به حضرت امام موسی کاظم(ع) ارائه کردند، ایشان همان جمله حضرت رسول اکرم(ص) در شان حضرت فاطمه زهرا(س) را گفتند یعنی؛ "فداها ابوها" پدرش به فدایش.
جهاد علمی حضرت معصومه(ع)
جهاد علمی حضرت معصومه(س) ؛دفاع مستند و مستدل از ولایت و امامت است .
این نقش مهم ایشان باعث شده بود تا 40 سال قبل از میلاد مبارکش جد بزرگوارش حضرت امام صادق(ع) انتظار او را میکشید.
گریه ی سیاسی معصومه(ع) در ادامه زهرا(س) وزینب(س)
گریههای سیاسی حضرت فاطمه معصومه(س) در ادامه گریههای سیاسی حضرت زهرا(س) بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) و حضرت زینب(س) بعد از واقعه کربلا در طول این سفر پرده از نفاق مامون کنار زد و همه دانستند علیرغم ولایتعهدی ظاهری حضرت امام رضا(ع) ایشان در حقیقت محصور هستند به طوری که حتی نمیتوانند یک نماز عید فطر طبق سنت پیامبر اکرم (ص) اقامه کنند.
حضرت معصومه الگوی زنان و دختران ایرانی است
حضرت معصومه(س) الگوی زنان و دختران ایرانی است، پاکدامنی، عصمت و بندگی خدای متعال را سبب کرامت و بزرگواری آن حضرت را نمود تر کرده است .
انگیزه آمدن حضرت معصومه(س) از مدینه منوره به شهر قم
مأمون عباسی در سال 200 یا 201 هجری حضرت ثامن الحجج(ع) را الزاماً از مدینه به طوس برده و تحت نظر و حتی حبس قرار دادند .
امام رضا(ع) هنگام خروج از مدینه با علم به اینکه ایشان را به شهادت خواهند رساند، خانواده بزرگوارشان را جمع کردند و فرمودند «هرکسی میخواهد پس از شهادت من گریه کند همین حالا گریه کند».
مأمون سفارش کرده بود که امام رضا(ع) را از مسیر بصره به فارس و پس از آن به طوس بیاورند و ایشان را از قم منتقل نکنند ، مردمان شهر قم از قدیم الایام ولایتمدار و حامی اهل بیت پیامبر اکرم(ص) بودهاند، از اینرو مأمون خوف آن را داشت که اگر امام رضا(ع) از شهر قم منتقل شود، دیگر به طوس نرسند.
حضرت معصومه(س) که در میان خواهران خود از فضیلت بسیاری برخوردار بود به سبب دیدار با برادر عازم ایران شد .این بانوی کریمه اهل بیت(ع) در کمال پاکدامنی پای به ساوه گذاشتند و زحمت راه و نبودن امکانات را تنها برای دیدار با برادر تحمل کردند تا اینکه به بیماری سختی مبتلا شدند.
حضرت معصومه(س) پس از بیماری از اطرافیان درخواست کردند که ایشان را به شهر قم منتقل کنند که اکنون مردم قم به یاد ورود کریمه اهل بیت(ع) به این شهر مقدس، این روز را گرامی میدارند، به استقبال آن حضرت میروند و مسیر را گلافشانی میکنند که خود افتخاری برای آنان است.
حضرت معصومه(س) را از ساوه به قم آوردند و ایشان در محله میدان میر که اکنون به کوچه نور معروف است، در بیتی اسکان یافتند .
سؤال :
حضرت معصومه(س) در شهر قم غریب بودند اما چه عاملی سبب بزرگواری و کرامت ایشان در این شهر شد ؟
تنها پاکدامنی، عصمت و بندگی خدای متعال سبب کرامت و بزرگواری حضرت معصومه(س) شده است که بانوان ایرانی باید از ایشان الگو بگیرند و حجاب و عفت خود را حفظ کنند.
منابع :
سایت ایکنا
زندگانی حضرت معصومة علیها السلام (حیات الست) ؛ مهدی منصوری
سایت ابرار
فروغی از کوثر،
حضرت فاطمه معصومه (ع) در اوّلین روز ماه ذى القعده سال 173 هـ ق، 25 سال بعد از تولد حضرت امام رضا (ع) در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشود.
از میان فرزندان بزرگوار حضرت امام موسى بن جعفر(ع)، دو فرزند ایشان یعنى حضرت امام على بن موسى الرضا (ع) و حضرت فاطمه کبری (ع) ملقّب به معصومه، از ویژگی های خاص برخوردار بوده اند تا ادامه دهنده خطّ امامت بعد از پدر باشند.
آن حضرت به همراه امام رضا (ع) هر دو در دامان پاک یک مادر بزرگوار به نام حضرت نجمه خاتون (س) که از مهاجران مغرب بود، رشد و پرورش یافته اند. این در حالى است که پدر بزرگوارشان پیوسته در زندان هارون الرشید بسر مى بردند و سرانجام در همان زندان، هنگامى که حضرت معصومه (س) در سن ده سالگى بود، به شهادت رسیدند و از آن زمان به بعد حضرت معصومه (س) تحت مراقبت برادرش امام رضا (ع) قرار گرفت.[1]
اطلاق «معصومه» بر فاطمه دختر موسی بن جعفر (ع)
نام حضرت معصومه، فاطمه است. در کتاب های روایی و تاریخی نیز، از آن حضرت با عنوان فاطمه بنت موسى بن جعفر (ع) یاد شده است،[2] امّا صدها سال است که آن حضرت با این لقب مشهور هستند،[3] و این لقب نزد ایرانیان تبدیل به اسم برای ایشان شده است.
حضرت معصومه (س)، معصوم به معنایی که در مورد پیامبران و امامان به کار می رود[4] نبوده، امّا ایشان دارای طهارت روح و کمالات معنوی بالایی بودند، به گونه ای که به زائرانش وعده بهشت داده شده است.[5]
لازم به ذکر است که عصمت امر نسبی است. با توجه به روایاتی که در شأن و منزلت حضرت معصومه وارد شده است،[6] می توان مرتبه ای از عصمت – نه در حد ائمه- برای ایشان قائل شد. این مسئله در حق چنین بانویی بعید به نظر نمی رسد؛ چرا که این حد از عصمت به معنای دوری از گناه در زندگی عالمان بزرگ نیز فراوان مشاهده می شود.
ورود حضرت معصومه (س) به قم
در سال 2ظ ظ هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه خود بیاورند راهى خراسان شدند.
حضرت معصومه یک سال بعد از هجرت تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو، در سال 201 هجری قمری، به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت، به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. در شهر ساوه عده اى از مخالفان اهل بیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند، سر راه کاروان آنان را گرفته و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت (س) معصومه را نیز مسموم کردند.
به هر حال، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س) بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود، قصد شهر قم را نمود. حدوداً در روز 23 ربیع الاول سال 2ظ 1 هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. و در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود در منزل «موسى بن خزرج» فرود آمدند و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.
آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگى کرد. محل زندگی و عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» بود که هم اکنون محل زیارت ارادت مندان آن حضرت است.[7]
پی نوشت ها :
[1] . برگرفته از سایت http://haram.masoumeh.com
[2]. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ج 2، ص 267، چاپ اول، نشر جهان، تهران، 1378 ق.
[3]. ر. ک: مجلسی، بحار الانوار، ج 106، ص 168,
[4]. معصوم کسی است که به لطف خدا از هرگونه آلودگی به گناه و کارهای زشت و ناشایست و پلید امتناع کند، آن هم نه به گونه جبری، بلکه در حالی که توان انجام آنها را داشته باشد، نیز از هرگونه اشتباه و خطایی به دور است. حضرت امام جعفر صادق (ع) در این خصوص می فرماید: ”المعصوم؛ هو الممتنع بالله من جمیع المحارم. و قد قال الله تبارک و تعالی: و من یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم؛ معصوم کسی است که توسط خدا از همه گناهان حفظ می شود و خداوند در این باره فرمود: هر آن که به حفظ الاهی بپیوندد، به یقین به راه راست هدایت شد، شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص 132، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1361 هـ ش، برگرفته از نمایه مفهوم عصمت و امکان عصمت افراد شماره 249 در سایت اسلام کوئست.
[5]. عاملى، شیخ حر، وسائلالشیعة، ج 14، ص 576، ح 94، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، 1409 هـ ق، مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ وَ عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) عَنْ زِیَارَةِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع) بِقُمَّ فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّة.
[6]. ر. ک: حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 14، ص 576، ح 19850 و 19851,
[7].بر گرفته از سایت حضرت معصومه با تلخیص.م:تبیان
حضرت فاطمه معصومه از خاندان کرامت است و عنایات حضرت شامل حال همه زائرین و مجاورین می شود؛ در این میان ایشان کرامات و عنایات ویژه ای به انسانهای ویژه دارد. خصوصا به بزرگان و علمای دین توجه علی حده ای دارند. در این نوشتار به گوشه ای از این توجهات که بصورت کرامت از حضرت معصومه صادر شده است آورده شده است.
نجات از مرگ
آیة الله حاج شیخ عبدالله مجد فقیهی: در اوایل ورود ما به قم، صبیّه این جانب مریض شد و معالجات فراوان نتیجه نداد، تا سرانجام در بستر مرگ افتاد و امید ما از همه جا قطع شد. مقدمات دفن فراهم شد و من برای اجازه دفن به سراغ پزشک قانونی رفتم..
در مسیر خود به مطب دکتر قانونی، وارد حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام شدم و عرض کردم: «ای بی بی دو عالم ما به شما پناهنده ایم، شما راضی نشوید که در آغاز تشکیل زندگی و در اوایل ورود ما به این شهر مقدس، ما پریشان خاطر و دل افسرده شویم.»
برگ اجازه دفن را از پزشک قانونی گرفتم و به خانه برگشتم، با کمال تعجّب دیدم که آثار حیات در چهره اش آشکار گشته است.
پستانک را به دهانش نزدیک کردیم شروع به مکیدن کرد. طولی نکشید که همه آثار مرگ و مرض از چهره اش بر طرف شد و بهبودی کامل یافت و از کرامات بی بی، الآن نیز زندگی خوش و مرفّهی دارد و خود صاحب دو فرزند است. (1)
حل مشکل مالی
آیة الله سید محمدعلی روحانی: در محضر پدر بزرگوارم، به دیدن یکی از مراجع رفته بودیم، نقل فرمودند: «در ایّامی که از نجف اشرف به قم آمدم دستم به کلّی خالی بود و 15 ریال می بایست به «سورچی» بدهم و چیزی نداشتم. به حرم مطهّر مشرّف شدم و تحت الحنک عمامه ام را به ضریح بستم و به حضرت معصومه علیها السلام متوسّل شدم، همان روز مرحوم آیةالله حایری 50 ریال به من مرحمت کردند و رفع مشکل شد
. (2)
شفا از بیماری لاعلاج
آیة الله حاج شیخ فرج الله هرسینی:
ایشان به سال 1371 هجری برای معالجه به تهران آمده، آنگاه برای استشفاء به قم و حرم مطهّر حضرت معصومه علیهاالسلام شرفیاب شده است. هنگامی که مورد عنایت کریمه اهل بیت علیها السلام قرار گرفت، حوزه را برای اقامت خود انتخاب کرد و به درس و بحث پرداخت.
او در مجمع فضلا و طلاب می فرمود: «از روزی که به قم آمده ام و به حرم اهل بیت علیهم السلام پناه آورده ام، روز به روز حالم بهتر شده، از آن کسالتی که اطّبا از معالجه آن عاجز بودند، هیچ اثری در من باقی نمانده است.(3)
آب زمزم و تربت
دوست دانشمندم حضرت حجه الاسلام و المسلمین آقای حاج سید احسان الله سبزواری که از فضلای برجسته حوزه علمیه قم می باشد می فرمود : در سال 1414 هـ . که تولد یکی از فرزندان نزدیک بود
به حرم مطهر بی بی مشرف شدم و عرض کردم: برای تولد فرزندم سه چیز از شما می خواهم:
1. مقداری تربت حائر مقدس امام حسین علیه السلام 2.مقداری آب فرات 3.مقداری آب زمزم که هر سه را برای برداشتن کام فرزندم می خواستم که در روایات بر آنها تاکید فراوان شده است.
اینها را می خواستم و مطمئن شدم که انشاء الله درست می شود.از حرم بیرون آمدم به کسی برخوردم بدون اینکه من چیزی بگویم گفت: قدری آب زمزم آورده ام شیشه ای بیاور مقداری هم به تو بدهم. به شخص دیگری برخورد کردم پرسیدم : شما تربت اصل ندارید ؟ استخاره کرد و بعد از استخاره گفت : بیا من مقداری از تربت ایوان طلا دارم. وقتی رفتم و تربت را گرفتم همین که به دستم رسید حالم منقلب شد . تربت عجیبی بود وقتی آن را به منزل آوردم بدنم می لرزید. اما حاجت سوم ( آب فرات ) را لیاقت نداشتم و آن وقت به دستم نرسید . سالها بعد به دستم رسید. تربت را با آب زمزم ممزوج کردم وقتی بچه متولد شد ، امّ الزوجه آن را توسّط یکی از پرستارها به بچه داد و کامش را با آن برداشت.
امیر المومنان علیه السلام می فرماید : کام فرزندان خود را با آب فرات بردارید تا از دوستان ما بشوید.(4)
بی نیاز شدن از عمل جراحی
آیت الله سید محمد باقر موحد ابطحی نقل فرمودند که همشیره حجه الاسلام و المسلمین آقای سید احمد روضاتی ( همسر آقا حسام الدین ) مریض بودند و احتیاج به عمل جراحی داشتند ، روز چهارشنبه ای قرار بود در تهران تحت عمل جراحی قرار بگیرند . دکتر گفته بود : چون روز جمعه من در تهران نیستم ، صلاح می دانم که شما روز شنبه و یا یکشنبه بیایید که من همان روز شما را عمل می کنم.
اینها به قم آمدند و در منزل ما بودند ، شب جمعه این خانم به حرم مشرف می شوند و التماس فراوان می کنند که ای بی بی دو عالم شما می دانید برای زن بسیار سخت است که خود را در اختیار جراح نامحرم قرار بدهد ، شما راضی نشوید من این مشقت روحی را تحمل کنم.
روز موعود به تهران رفتند دکتر بعد از معاینه مجدد گفت : شما اصلا احتیاج به عمل ندارید . و همان روز با خوشحالی برگشتند . با این که دکترهای اصفهان و تهران ، از جمله خود همین دکتر ، متّفق القول بودند که باید تحت عمل جراحی قرار بگیرد.(5)
صوت زیبا از عنایت بی بی
خطیب توانا، فقید سعید حاج شیخ غلامرضا فقیه یزدی، مشهور به " طبسی " متولّد 1295 ه. و متوفّای 1378 ه. در ایام اقا متش در قم به سختی زندگی می کرد و به جهت نداشتن صوت زیبا نمی توانست درامر منبر و تبلیغ موفّق باشد، ولی گاهی از روی ناچاری به دهات می رفت و در مناطق محروم تبلیغ می کرد و احیاناً کمک هزینه ای به دست می آورد .
سالی در نزدیکی ماه محرّم به قصد تبلیغ با اراک می رود، به جهت نداشتن صوت و صدا کسی از او دعوت نمی کند. یکی از روحانیون اراک مبلغی به او می دهد و او را به اصفهان می فرستد و ایشان از اصفهان به پای پیاده به سوی یزد عزیمت می کند.
پس از طّی مسافتی در حدود "نوگنبد" راه را گم می کند، مدّتی دربیراهه طّی طریق می کند، تشنگی بر او غلبه می کند و از راه رفتن باز می ماند.
در آن حال یأس و نومیدی متوجّه حضرت معصومه علیها السّلام می شود وعرض می کند: ای دختر موسی بن جعفر، این شیوهء مهمانداری نیست، من سالها در زیرسایه شما و ودر جوار رحمت شما بودم، از شیوه مهمان نوازی به دور است که در وسط بیابان تشنه و گرسنه بمیرم و طعمه حیوانات شوم.
یک مرتبه صدایی به گوشش می رسد که برخیز و آب بخور.
از جای بر می خیزد و نهر آبی را در نزدیکی خود مشاهده می کند. به سوی آن نهر حرکت می کند، از آن آب می خورد و در داخل آن فرو می رود، نشاطی پیدا می کند و به راه می افتد.
پس از خوردن آن آب احساس می کند که صوت و صدایی یافته و تارهای صوتی اش دگرگون شده است. در آن بیابان که به سوی یزد راه می پیموده شروع می کند با صدای بلند آواز خواندن و مطمئن می شود که عنایتی شده است.
چون به یزد می رسد و در مجالس وعظ و خطابه حاضر می شود، خطبه های پرشوری می خواند و همگان را تحت تأثیر سخنان نافذ و با ملاحتش قرار می دهد.
از آن تاریخ ( محرّم 1345 ه. ) به عنوان یکی از خطبای نامی ایران شناخته می شود، به هر شهری قدم می گذارد، برای شنیدن سخنرانیهایش ازدحام می شود و از برکت کریمه اهلبیت در فنّ خطابه و سخنوری از نادره های زمان و یگانه های دوران می شود.(6)
حیات دوباره جنین
آیتاللَّه شبزندهدار راجع به عموى محترمشان، عبدصالح مرحوم آقاىحاجقنبر رحمةاللَّهعلیه نقل کردند که: همسرشان حمل پیدا کرده بود و بعد از مدتى متوجّه مىشوند که جنین حرکت ندارد. مراجعه به دکتر مىشود و او مىگوید: بچه در شکم مادر مرده و باید عمل جراحى انجام شود و بچه مرده را بیرون بیاورند. آن زمان - شصت سال قبل - هم که هنوز عمل جراحى شایع نبود و امکانات و وسایل امروز را نداشتهاند و از اینرو عمل براى آن خانم و بستگانش گران تمام مىشود و بالاخره تصمیم مىگیرند که براى استشفا به مشهد مقدّس مشرّف شوند. لذا حرکت مىکنند تا به قم مىرسند، خود آن محترمه گفته است: براى زیارت حضرت معصومه سلاماللَّهعلیها رو به سوى حرم رفتیم و به مجرّد اینکه پا را داخل حرم گذاشتیم بچه شروع به حرکت کرد و به جنبش آمد. این جریان موجب شادى آنان مىشود و مرحوم حاجقنبر از قم نامهاى به جهرم مىفرستد و جریان را اطلاع مىدهد و مىگوید: ما پیش از آنکه به مشهد برسیم، خداوند لطف کرده و شفا داد. (7).
مرحوم مغفور حجةالاسلام آقاى سیدمحمّدباقر موسوىگوگدى، والد ماجد مرحوم آیتاللَّهالعظمى گلپایگانى رضواناللَّهعلیه، گاهى از گلپایگان به عزم زیارت حضرت فاطمهمعصومه سلاماللَّهعلیها به قم مىآمدهاند و فرزند گرانقدرشان رضواناللَّهعلیه فرمودند: به یاد دارم که یک بار مرا هم با خود به قم آوردند و من با ایشان بودم..
در یکى از سفرهایى که آن سیّد جلیل و بااخلاص به قم مىکنند، منزلى را به مبلغى اجاره مىکنند که مالالأجاره آن نسبتاً زیاد و گران بوده است. آن مرد با اخلاص و صاحب مقام یقین فرموده بود: اى عجب من از عمّهام - حضرت معصومه سلاماللَّهعلیها خواستم که منزل خوبى برایم فراهم کنند و ایشان اجابت کردند، ولى از یادم رفت که از ایشان بخواهم که ارزان هم باشد.(8)
پی نوشت ها:
1. پرتوی از روی دوست ،اسماعیل کرمانشاهی (کتابخانه دیجیتالی سایت آستانه)
2 و3. همان
4.کرامات معصومیه (س) علی اکبر مهدی پور(کتابخانه دیجیتالی سایت آستانه)
5 و 6.همان
7.بانوی ملکوت، آیت الله کریمی جهرمی،ص105
8.همان،ص106 و 107م:تبیان
زنان بهتر حرف میزنند در یک مطالعه گسترده که در سال 2008 در 3 کالج و دانشگاه آمریکا در بین دانشجویانی از نژادها و رنگ پوستهای مختلف انجام گرفت، مشخص شد که زنان در حین مطرحکردن جملات منظور خود را شفافتر و درستتر بیان میکنند. درواقع وقتی تصاویری به نمایش درمیآمد شرکتکنندهها- چه زنها و چه مردها- از طریق جملات زنان بهتر موضوع مرتبط با تصاویر را میفهمیدند. در واقع درک زنان از نمایش یک تصویر و سپس توضیح آن جامعتر، پرنکتهتر و دقیقتر از مردان بود.
زنان سریعتر هستند
براساس مطالعات انجام شده، شاید در دوهای سرعت مردان از زنان پیش بیفتند، اما سرعت هماهنگی عملکرد بدن زنها بهطور متوسط از مردها بیشتر است. محققان در مطالعهای که در دانشگاههای هاروارد و بریکام انجام گرفت، متوجه شدند که زنان بهراحتی میتوانند عملکرد میان مغز و اندامهای خود را هماهنگ کرده و سریعتر برای انجام یک کار برنامهریزی کنند. جالب است بدانید، در یک مطالعه گسترده هم مشخص شد که براساس ساعت فیزیولوژیک بدن، عملکرد بدن زنان طی یک روز 6 دقیقه کوتاهتر از مردان است، درواقع بدن آنها به گونهای برنامهریزی شده که در طول زمانی کمتر از روز تمام کارها را به پایان برساند.
زنان دانشگاهها را فتح کردهاند
حالا تقریبا در تمام جهان، در رشتههای دانشگاهی، چه در پذیرش و چه در فارغالتحصیلی، زنان موفقتر از مردان هستند. در سال تحصیلی 2009-2008 در آمریکا، 60درصد از سهمیه فوقلیسانس در تمامی رشتهها توسط زنان اشغال شده و برای اولینبار در طول تاریخ میزان زنان فارغالتحصیل در رشته دکترا از مردان بیشتر بود (51درصد به 49درصد) این نسبت در سالهای بعد بیشتر هم خواهد شد و در تمامی مقاطع تحصیلی میزان دانشجویان زن از دانشجویان مرد بیشتر خواهد بود.
آنها به سلامت فکر میکنند
زنان در کشورهای آمریکا و کانادا، براساس آمار موسسههای بهداشتی بسیار بیشتر از مردان به فکر سلامت خود هستند و بهطور منظم به پزشکان مراجعه کرده و برای پیگیری بیماریهای خود هم بیشتر و منظمتر به پزشک مراجعه میکنند.
زنان قویتر هستند
مطالعهای که در سال 2009 توسط پژوهشگران دانشگاه کل گپل انجام شده است نشان میدهد، در بدن زنان مکانیسمهایی وجود دارد که احتمال ابتلای آنها به بیماریهای عفونی را کاهش میدهد، در واقع میتوان گفت که آنها مکانیسمهای تدافعی بهتری دارند. این مطالعات نشان داد، استروژن موجود در بدن زنان آنزیمی را که باعث برهم خوردن سیستم ایمنی بدن و ابتلا به عفونت میشود را غیرفعال میکند. احتمالا در آینده به مردان دچار مشکلات سیستم ایمنی و عفونتهای مکرر درمانهای حاوی استروژن تجویز شود.
تغذیه زنانه بهتر است
مطالعهای که در 8 کشور اروپایی طی 3 سال انجام شده است نشان میدهد، درصد زیادی از کودکان حالا بهطور منظم از غذاهای فستفود استفاده میکنند (بین 20تا 35 درصد از کودکان زیر 16سال در این کشورها حداقل 3بار در هفته غذاهای فستفود مصرف میکنند)، اما در میان بالغان میزان مصرف فستفود و گرایش به آن در میان دختران کمتر از پسران است. در واقع این مطالعه نشان داد، اطلاعات در مورد تغذیه سالم در زنان بیشتر است و آنها الگوی تغذیه سالمتر و مناسبتری نسبت به آقایان دارند.
بیماری مردانه
هموفیلی بیماری است که در آن انعقاد خون دچار مشکل میشود. در این حالت اگر در نقطهای از بدن خونریزی پیش بیاید خونریزی ادامه مییابد و حتی ممکن است به مرگ فرد بینجامد. این بیماری به دلیل وجود مشکلی در کروموزوم X رخ میدهد، در مردان که فقط یک کروموزوم X دارند این حالت بسیار شایعتر از زنان است که 2کروموزوم X دارند. درواقع نسبت شیوع این بیماری در مردان بیش از 30 برابر زنان است.
زنان نیکوکارترهستند
مطالعهای که سال 2010 انجام شد نشان داده که زنان نسبت به مردان با سطح درآمد مشابه خود بیشتر در کارهای خیرخواهانه و اعانه دادن شرکت میکنند و تمایل بیشتری به حضور در فعالیتهای نیکوکاران و اقدامات عامالمنفعه دارند.
زنان قلب سالمتر دارند
در کل زنان نسبت به مردان کمتر در معرض خطر مشکلات قلبی هستند تا قبل از سن یائسگی، این موضوع بهخاطر اثرات محافظتی هورمونهای زنانه است اما بعد از آن هم باز زنان کمتر از مردان همسن خود در خطر هستند، چرا؟ چون بدن آنها نسبت به عوامل مساعدکننده ابتلا به بیماریهای قلبی مثل دیابت و سطح کلسترول خون، پاسخ بهتری میدهد. درضمن زنان پس از ابتلا به مشکلات قلبی شیوه زندگی سالمتری را در پیش میگیرند و سطح چربی خون و سطح قندخون آنها نسبت به مردانی که شرایط مشابه دارند پایینتر و مناسبتر است. نکته مهم در مورد شرایط قلبی این است که طولانیترین طول عمر پس از جراحی قلب هم مربوط به یک زن است. در سال 1924 سادی پوردی، دختر 17 ساله انگلیسی که مشکل قلبی مادرزادی داشت، تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفت. آن موقع پزشکان فکر میکردند که او از این عمل جراحی جان سالم به در نخواهد برد، ولی پوردی نه تنها زنده ماند که 80 سال پس از آن عمل جراحی هم عمر کرد تا نامش در کتاب رکوردهای گینس جاودانه شود.
صورتهایی که زودتر درمان میشوند
باید گفت که این اتفاقی است که میتواند باعث خوشحالی زنان شود، پس از اعمال جراحی صورت، روند بهبود در زنان سریعتر از مردان است. البته این موضوع خاص عملهای جراحی زیبایی نیست و حتی در موارد مربوط به برداشتن توده سرطانی، مثلا سرطان پوست از روی صورت، دیده شده است که روند بهبود در صورت زنان سریعتر از مردان است. این یک دلیل علمی دارد. دکتر فیل هائک، مدیر انجمن ملی جراحان پلاستیک و ترمیمی آمریکا میگوید: «سلولهای پوست و فولیکولهای مو در مردان به خون بیشتری احتیاج دارند، طبیعی است که این باعث تاخیر در روند بهبود آنها شود. صورت مردان نسبت به زنان عضلانیتر است و برای همین روند ترمیم در آنها طولانیتر و مشکلتر است.