مشترکان تلفن همراه باید پس از دریافت قبوض، اقساط را براساس تاریخ مندرج برروی قبض و بدون تاخیر پرداخت کنند. پس از پرداخت اولین قبض تقسیط و وصول مبلغ به حساب شرکت ارتباطات سیار ایران، تلفن مذکور بهصورت خودکار (بدون نیاز به مراجعه) وصل میشود.
درصورت عدم حضور مشترک، بستگان درجه اول ایشان برای تقسیط میتوانند با مراجعه به مراکزتلفن ثابت (در تهران) و ادارات مشترکین (سایر استانها) و تکمیل فرم مربوطه و ارائه مدارک لازم ( اصل و تصویر شناسنامه) مراجعه کننده (پدر، خواهر، برادر، مادر، همسر، فرزند) اقدام کنند.اگر تلفن همراه دائمی به علت بدهی تخلیه شود، مشترکین برای دایری مجدد و پرداخت بدهی (بهصورت نقدی، تقسیط) میتوانند با مراجعه به اداره مشترکین مرکزی و ارائه مدارک لازم (اصل و تصویرکارت ملی) اقدام کنند.
اما با انجام تقسیط، آبونمان سرویسهای ویژه دربرگیرنده نیز شامل اینترنت، MMS، محدودیت مکالمه، فکس، دیتا، رومینگ وغیره قطع شده و مشترکین مربوطه درصورت نیاز پس از اتمام اقساط باید مجددا نسبت به فعالسازی سرویسهای مربوطه اقدام کنند.از آنجا که هر مشترک در طول سال تنها یک بار مجاز به تقسیط است، بنابراین درصورت اعمال شرایط تقسیط وعدم رضایت مشترک سابقه برای مشترک منظور میشود.
نکته مهم این است که زمان تقسیط، مبلغ تقسیط شامل بدهی به روز مشترک است و ترتیب پرداخت اقساط در سررسیدهای تعیین شده الزامی بوده و درغیر این صورت مراحل تقسیط متوقف و ارتباط همراه قطع میشود. درصورتیکه مشترک یکی از اقساط را در مهلت مقرر پرداخت نکند، تلفن همراه مربوطه به علت عدم پرداخت قسط قطع شده و با پرداخت قبض مورد نظر و به شرط وصول مبلغ بهصورت خودکار مجددا وصل خواهد شد.
درصورتیکه مشترک برای بار دوم قسط تلفن همراه را به موقع پرداخت نکند، مشمول قطع تسویه حساب شده و در این حالت برای وصل مجدد نیاز به پرداخت کلیه اقساط بهصورت یکی است.
مدرنیسم و کلاسیک مدرن
نخستین مرحله مدرنیسم شامل امپرسیونیسم و پست امپرسینیسم ، ادغام تدریجی نگرش علمی بر جهان و فلسفه مدرن از عصر روشنگری تا نیچه را منعکس می کند.
نقاشی اروپایی از قید سنتهای ریشه گرفته از رنسانس آزاد می شود، فراسوی چهارچوب معنوی اساطیر باستانی و مسیحی و قدرت دینی و غیر دینی گام می نهد و قانونی جدید " روشنگرانه" و خودگرا بوجود می آورد . شور و سرمستی و اداهای تئاتری جای خود را به صداقت و درستکاری هنری می دهند. اعتقاد واقعی، جانشین تفکر واهی و آرزومندانه می شود. مدرنیسم در راه شناخت فرم بیان و معنادار بودن واقعیتِ انکار ناپذیر تلاش می کند و اینها را در تجربه های درونی و برونی فرد می یابد. خلوص و شفافیت در کاربرد وسایل و روش های هنری، انسجام اخلاقی و اعتبار عام، ارزش های شاخص آفرینش هنری می شود. این تحول نمایانگر همان چهار نگرش اساسی – رئالیستی، ساختاری، رمانتیک و سمبولیستی- است که پیش از این نیز در سده نوزدهم مسلط بود. ولی بیان هنری آنها، ارزشها و اهداف تازه و مفهومی جدید از خود و جهان را منعکس می کند: یک پارادایم1 نو.
مانه، دگا و مونه راه رئالیسم سده نوزدهم را به سوی امپرسیونیسم می گشایندو اینان واقعیت را در زندگی روزمره شهر می یابند، توجه را از ابژه ی مورد مشاهده به شخص ناظر معطوف می کنند و فرایند ادراک را تا سطح مضمونِ واقعیِ اثر ارتقا می دهند.
سورا و سزان با کشف قوانین ذاتی رنگ و فرم وسایل و روشهای تصویری را از کارکرد توصیفی آزاد می سازند و بدین سان اهداف و آرمانهای کلاسیک گرایان را در آثار نومایه شان تحقق می بخشند. به عبارت دیگر منطق کلاسیکی را بویژه در نظم ساختاری تصویر خودسامان، بکار می گیرند.
گوگن و وان گوگ از احساسات گرایی کلاسیک فاصله می گیرند. اینان اعتقاد خویش به واقعیت مخصوصا در بُعد حسی عواطفشان نشان می دهند و عشق و آرزوی خود را به شیوه ای بیان می کنند که از لحاظ هنری بی واسطه باشد و حق " من" را بجای آورد.
مونک و انسور ، با دلی پردرد به طرح مسئله معنای زندگی می پردازند. به عوض آنکه در فریب زندگی بورژوایی یا در آرمانی کردن واقعیت ستیزی سمبولیستها پناه جویند، با افشای زخم ها و تشویش ها ، کشمکشهای جنسی و دیوانگی خویش به این مسئله پاسخ می دهند.
از منظر روانشناختی می توانیم هر هنری را بدین معنا کلاسیک معنا کنیم که در آن بلندپروازی های خودنمایانه و ساختارهای آرمانی شده وزن برابر یافته باشند، به مثابه عناصر متقابلا تعیین کننده با یکدیگر رابطه داشته و در وحدتی فرمال (صوری) به هم پیوسته باشند. بدین لحاظ هر دوره و هر جریان هنری مظهر کلاسیک خود را دارد: سده چهاردهم ایتالیا "جتو" را دارد، رمانتیسم "فرانسیسکو گویا" و دوره امپرسیونیسم "مونه"متاخر را.
دومین مرحله تحولی مدرنیسم، حتی عمیق تر از مرحله نخست ، معرف آگاهی از وحدت فراگیر و منطقا قابل درک کل هستی است. جسم و ذهن، ماده و انرژی صرفا مظاهر متفاوت یک واقعیت نامشهود یگانه اند، در اصل یکی اند، انسان و جهان به مثابه ساختار کنشی نیروهای طبیعیِ بی نشانی که صرفا در حالت انتزاعی قابل تصورند، شناخته می شوند.
این آگاهی در ابتدا به صورت حساسیت شدید به هنرهای ناشناخته و پذیرش این هنرها بروز می کند. مدرنیسم واقعیتگرایی جادویی هانری روسو " گمرکچی" ، و نمادپردازی ابتدایی هنر قبیله ای را کشف می کند و هنرمندان معنای اولیه و عام هنر واقعگراو نمادگرا را در این طرحهای نامانوس باز می شناسند.: تصرف جهان از طریق عمل جادوییِ بازنمایی و راندن نیروهای تهدید آمیز و غیر قابل فهم از طریق جادو و مناسک .
دیگر کسی جنبه سحرآمیز فرایند هنری را به زبان مذهبی معنی نمی کند و یا به نبوغ هنرمند خاص نسبت نمی دهد بلکه آن را وجهی اساسی ، طبیعی و ضروری از روان انسان می داند. این دگرگونیِ دید حاکی از آغاز تلفیق امر غیر قابل فهم (ناخودآگاه) با مفهوم مدرنیستی روشن بینانه " خود" و جهان است.
در همین زمان موندریان روش هندسی را از نقاشی ساختاری سورا، سزان و کوبیسم استنتاج می کند و کاندینسکی بر اساس نقاشی رمانتیک گوگن ، وان گوگ و فوویسم ، هنری کاملا انتزاعی را شکل می دهد که در آن فرم و پیام ، عقل و احساس، انرژی و ماده در وحدتی تجزیه ناپذیر به هم می رسند. اینان دیگر به توصیف واقعیت نمی پردازند بلکه واقعیتی جدید ، هم ارز نظم نامرئی نهفته در کل هستی( واقعیت تصویر خودسامان) را می آفرینند.
بدین ترتیب پارادایم نو صورت بندی کلاسیک خود را یافته است .
این سخن که با موندیان و کاندینسکی تحول هنری مدرنیسم به مرحله کلاسیک خود می رسد ، مستلزم توضیح است. مفهوم کلاسیک که در اصل اصطلاحی بود برای توصیف حد کمال آثار باستانی یونانی-رومی ، پس از وینکلمان به هنر یونانی قرون پنجم و چهارم قبل میلاد محدود شد. امروزه واژه کلاسیک مترادف واژه " نمونه" بکار می رود و عمدتا به دوره ها و آثاری اطلاق می شود که تناسب و نظم را مورد تاکید قرار می دهند و برای تعادل میان امر جسمانی و امر عقلانی- معنوی اهتمام می ورزند. از همین رو ، ما رنسانس را به چشم یک دوره کلاسیک می نگریم و نیز سخن از مدرنیسم کلاسیک به میان می آوریم.
از منظر روانشناختی می توانیم هر هنری را بدین معنا کلاسیک معنا کنیم که در آن بلندپروازی های خودنمایانه و ساختارهای آرمانی شده وزن برابر یافته باشند، به مثابه عناصر متقابلا تعیین کننده با یکدیگر رابطه داشته و در وحدتی فرمال (صوری) به هم پیوسته باشند. بدین لحاظ هر دوره و هر جریان هنری مظهر کلاسیک خود را دارد: سده چهاردهم ایتالیا "جتو" را دارد، رمانتیسم "فرانسیسکو گویا" و دوره امپرسیونیسم "مونه"متاخر را.
این مفهوم کلاسیک کاملا معتبر است ولی منحصرا به جنبه های روانشناختی و پذیرفته شده واژه مزبور اشاره می کند و بنابراین فاقد معنای تاریخی و فکری آن چیزی است که ما به عنوان مرحله کلاسیک و یا هنر کلاسیکِ کل تاریخ می فهمیم. برای آنکه حق مطلب بهتر ادا شود، لازم است این اصطلاح دقیق تر تعریف شود. کلاسیک مرحله ای از تحول را توصیف می کند که در آن پارادایم فراگیر با زدن مهر خود بر کل عصر تاریخی، نمونه (یعنی عام ترین و در عین حال موجه ترین) صورتبندی هنری خود را می یابد.
یک دوره کلاسیکی با مقدر کردن راه های مختلف ولی سرنوشت ساز، هر چرخه تحولی را به دو نیمه تقسیم می کند. هنرمندان نیمه نخست ( نیمه پیشا کلاسیک) می کوشند تا روشن ترین و ناب ترین جوهر پارادایم جدید را به دست آورند و موجه ترین شکل هنریِ ممکن را بدان بخشند. برای آنان کلاسیک ، هدفی است که همه کوشش خود را در جهت آن بکار می برند. با تحقق هدف نهایی مذبور ، آن جهتگیری حذف می شود و بنابراین ضرورتا بحرانی پدید می آید.
یک دوره کلاسیکی با مقدر کردن راه های مختلف ولی سرنوشت ساز، هر چرخه تحولی را به دو نیمه تقسیم می کند. هنرمندان نیمه نخست ( نیمه پیشا کلاسیک) می کوشند تا روشن ترین و ناب ترین جوهر پارادایم جدید را به دست آورند و موجه ترین شکل هنریِ ممکن را بدان بخشند. برای آنان کلاسیک ، هدفی است که همه کوشش خود را در جهت آن بکار می برند. با تحقق هدف نهایی مذبور ، آن جهتگیری حذف می شود و بنابراین ضرورتا بحرانی پدید می آید.
به سبب آنکه دستاورد بی چون و چرای نسل کلاسیک را نمی توان تکرار کرد یا از آن پیشی گرفت، نسل بعدی با مخالف و انحراف از راه پیشین می تواند برتری و ویژگی خود را ابراز کند. مادام که هنوز پارادایم اساسا جدیدی پدید نیامده که به معرفی عصر تاریخی آینده بپردازد، این هنرمندان مجبورند در محدوده زمینی که قبلا معین شده پیش بروند و فقط مختارند یکی از این راه ها را برگزینند: تقویت ، توضیح و تقلیل مفاهیم کلاسیکی به جنبه های منفرد نقش هایی که خود ایفا می کنند و یا تلاش برای ابطال این مفاهیم از طریق معرفی بدیل های انتقاد آمیز یا طریق رد آنها.
مرحله کلاسیکِ یک چرخه ی تحولِ هنری ، معمولا آشوب منریسم ( سبک زدگی) را در پی دارد که همراه با " ضد هنر" خاص خود علیه همه ارزش های کلاسیکی موضع می گیرد.
بنابراین هنر پسا کلاسیک ، تفسیر، تکرار ، تنوع و یا نفی چیزهایی است که تا آن زمان به دست آمده است. بدین طریق، دوره کلاسیکی یک فرهنگ در نیمه دومِ چرخه تحولی نقشی تطبیق دهنده نیز کسب می کند: معیارهای الزام آوری را مجسم می کند که دوره های دیگر باید مواضع مثبت یا منفی شان را با آن معیارها بسنجند.
چنین اتفاقی بویژه در مورد منریسم کاملا آشکار است. ضد هنر را بدون هنر نمی توان تصور کرد. اما ضد هنر صرفا ویرانگر نیست. هنر منرسم بذر تحول گسترده تری را در بطن خود دارد که فرهنگ با آن می تواند توسعه استعداد اخلاق پارادایم زیربنایش را در نیمه دوم چرخه ادامه دهد تا زمانی که پارادایم مزبور به سبب تکوین خودآگاهی نو و آغاز یک عصر تاریخی جدید جای خود را به دیگری بسپارد.
در مدرنیسم این تحول زیر نفوذ شخصیت پیچیده مارسل دوشان قرار گرفته است. او در نیمه دوم چرخه همان اهمیتی را کسب می کند که سزان در مقام راهگشای هنر انتزاعی در نیمه نخست دارا بود.
پی نوشت:
1- پارادایم یعنی جهان بینی. یعنی منظری برای نگرش همه چیز. یعنی اصولی که دیدن، شنیدن و تفسیر هر داده ای را به ما می آموزد.م:تبیان
این مقاله به توضیح تحولات ناشی در دیدگاهها و عقاید دوران مدرن و هنر مدرنیستی می پردازد.
درآمد 30 میلیون تومانی یک گدا فقط در یک روز
کمیته امنیتی عربستان برای مبارزه با تکدی گری به پلیس شهر الریاض دستور بازداشت کوتاه قدترین گدای شهر که پدرش وی را هر روز در یکی از خیابان های رها می کند، صادر کرد. به نقل از روزنامه الریاض این دختر 25 ساله 50 سانتیمتر قد دارد.
کمیته امنیتی عربستان درباره علت دستگیری این دختر چنین گفت: بسیاری از مردم به دلیل کوتاهی قد وی به او ترحم کرده و به او کمک می کنند و او بدین ترتیب جیب آنها را خالی می کند.
تحقیقات این کمیته نشان می دهد که در برخی روزها این دختر کوتاه قد بیش از 30 میلیون تومان در ماه درآمد دارد. به اعتراف خود این دختر، یک شهروند عربستانی در یک روز 500 هزار تومان به وی کمک کرده است.
وقتی که زیباترین دختر ایران انتخاب شد!
این دختر خانم به عنوان زیباترین دختر ایران انتخاب شد اما به چه قیمتی
تا مدت ها قبل بسیاری از خانمهای ایرانی برای جوان تر یا زیبا تر شدن به سراغ تاتوی ابرو ، چشم و لب می رفتند ولی امروزه با تبلیغات گسترده درباره انواع جراحی زیبایی، این نگرش تا حد بسیار زیادی تغییر کرده است.
تغییر شکل بینی، کوچک و بزرگ کردن سینه ، لیپوساکشن ، بزرگ کردن لب ، گونهسازی ، لیفتینگ صورت و تزریق چربی و ژل برای رفع چروک پوست از جمله اقداماتی است که خانم ها و حتی آقایان خود را به تیغ جراحان زیبایی می سپارند. در ایران، آمار رسمی در ارتباط با میزان جراحی های زیبایی در دست نیست، اما سالانه شاهد افزایش چشمگیر این جراحی ها هستیم.
گاهی از رواج جراحی های غیر ضروری پلاستیک زیبایی به عنوان یک مد یاد میشود، اما مانند همه مدها، همه افراد اجتماع از آن پیروی نمی کنند. مبتلایان به اختلال شخصیت هیستریونیک (نمایشی) و اختلال شخصیت خودشیفته جزو نخستین کسانی هستند که از مدهای مختلف از جمله تب جراحی زیبایی پیروی می کنند.
در واقع همیشه کسانی هستند که می پندارند تغییر ظاهر میتواند جای تغییر باطن را بگیرد. چنین شخصی میپندارد دیدگاهها و احساس عدم کفایت روانی او ناشی از ناشایستگی ظاهری اوست. در حالی که اگر این افراد بکوشند نارسایی های درونی و اضطراب خود را رفع کنند نیازی به عمل زیبایی نخواهند داشت.
چند راهکار خوب برای درمان حسد
معنی و مفهوم حسد
حسد رذیله ای است که مانع درک و تحمل موفقیت های دیگران از سوی حسود می شود و نمی تواند نعمتی را که نصیب دیگری شده بپذیرد. حسود همواره آرزو می کند که موفقیت ها و نعمت های مذکور از محسود گرفته شود.
در این باره علامه احمد نراقی صاحب معراج السعاده می گوید: "حسد یعنی تمنای زوال نعمتی از برادر مسلم خود، از نعمت هایی که صلاح او باشد."(معراج السعاده – ملا احمد نراقی، ص362)
حسد از امراض نفسانیه و بدترین رذایل و خبیث ترین آنها می باشد. در این باره علامه احمد نراقی می گوید: "حسد صاحب خود را به عذاب دنیا گرفتار، و به عقاب عقبی مبتلا می سازد، زیرا که حسود در دنیا لحظه ای از حزن و الم و غصه و غم خالی نیست. چون که او هر نعمتی که از کسی دید متألم می شود و چون نعمت خدا نسبت به بندگان خود بی نهایت است، و هرگز منقطع نمی شود پس حسود بیچاره پیوسته محزون و غمناک است. و اصلا به محسود ضرری نمی رسد، بلکه ثواب و حسنات او زیاد می شود." (معراج السعاده – ملا احمد نراقی – ص362)
روایاتی در رابطه با حسد
"امام صادق (علیه السلام) می فرماید: براستی حسد است که ایمان را می خورد چنانچه آتش هیزم را."(گناهان کبیره، ج2 شهید دستغیب، ص342)
"امام صادق(علیه السلام) می فرماید: اساس کفر سه چیز است: حرص، تکبر، حسد." 4(گناهان کبیره، ج2- شهید دستغیب، ص342)
"امام علی علیه السلام می فرماید: اَلحَسَدُ یَضنِی؛ حسد، آدمی را رنجور می کند."(پرتوی از کلام امام علی(علیه السلام) منصور کریمیان، ص108)
امام علی علیه السلام می فرماید: آدم حسود، حسرت ها و افسوس هایش بسیار، و گناهانش چند برابر است."(پرتوی از کلام امام علی(علیه السلام)، منصور کریمیان، ص 109 )
تفاوت حسد با غبطه و غیرت
"غبطه به معنی آرزو کردن دارا شدن مثل نعمتی است که به دیگری رسیده است بدون اینکه از رسیدن نعمت به آن شخص بدش بیاید و میل برطرف شدنش را داشته باشد، در صورتی که غبطه آرزوی دارا شدن مثل همان نعمت است حسد آرزوی برطرف شدن آن نعمت از صاحبش می باشد."(معراج السعاده – ملا احمد نراقی، ص 363)
"و اگر زوال و نابودی چیزی را از کسی بخواهد که صلاح او نباشد غیرت گویند."
راههای مقابله با حسد
1- تأمل و تفکر در آثار و عوارض تلخ حسد.
2- تواضع، خیرخواهی و به دیگران خدمت کنی. و از رسیدن خیر به دیگران شاد شوی و از موفقیت های و خوبی های دیگران همیشه صحبت کنی.
3- به یاد بیاورید که خداوند نعمت های زیادی به او(خود فرد حسود) داده به یاد افرادی که مشکلات بیشتری دارد بیفتد که من در مقایسه با آنان نعمت های زیادی دارم.
4- با پیروی از دستورات دین و آموزه های معصومین(علیهم السلام) عقل و خرد خود را ورزیده و قوی کند.
5- تبدیل کردن حسد به غبطه بدانیم که شکست دیگری هیچ کمکی به ما نمی کند و چه بسا مشکلاتی نیز به بار می آورد. لذا به جای تخریب دیگران به تقویت خود بپردازیم.
6- نسبت به دیگران خوش بین باشیم. سوء ظن داشتن به دیگران باعث حسادت می شود. حسود پس از ریاکاری، عوام فریبی و ... به تخریب چهره مردم می پردازد. و این عمل بر ضد خوش بینی است.
7- دعا و تضرع برای پیراستن نفس از آلودگی ها(از جمله حسد) و مداومت به این در خواست.
8- به خود تلقین کردن که من خوب شده ام و من دیگر چنین نیستم از حسد نفرت دارم.
9- تأمل در بی ثباتی دنیا و به یاد مرگ بودن و انسان بداند و غافل نباشد که دیری نمی پاید که حسود و حاسد در خاک پوسیده و فاسد می شوند و یاد و نامی از آنها باقی نمی ماند .
10- حسادت بر کسی باعث ضرر دین و دنیای حسود می شود و به محسود ضرری نمی رسد و حتی اگر حسود عملی انجام دهد نیکی هایش برای محسود نوشته می شود.
تاحالا دقت کردین
تا حالا دقت کردین وقتی توی یه جمعی یکی میگه اون تلویزین و کمش کن ،یکی دیگه از اونور میگه اصن خاموشش کن . . . !
.
.
.
تا حالا دقت کردین وقتی واسه دل خودت موهاتو درست میکنی چقدر خوشگل میشه ولی وقتی میخوای بری مهمونی یا عروسی بعد از 3 ساعت کلنجار رفتن شبیه خربزه میشی؟
.
.
.
تا حالا دقت کردین یکى از سرگرمى هاى خاص مردم ایران اینه که :وقتى از مطب دکتر میان بیرون،حساب کنن ببین این دکتره روزى چقد درآمد داره ….
.
.
.
تا حالا دقت کردین که روزای هفته اینجوری میگذره :
شــــــــــــــــــــــنبـــــ ـــــــــــــــه
یــــــــکشــــــــنبـــــــــ ــــــــــه
دوشـــــــــــــنبــــــــــــ ـــــــه
سه شـــــــنبـــــــــــــــــه
چـــهـــار شنبـــــــــــــه
پنجشنبه جمعه!!!
.
.
.
تا حالا دقت کردین چقدر حرص آوره که سر غذا دقیقا اون چیزی رو بر میدارن که تو کلی تو ذهنت واسش نقشه کشیده بودی
.
.
.
تا حالا دقت کردین ش?ر?نتر?ن قسمت خواب اون 5 دق?قه?
بعد از آ?رم موبا?له !!
.
.
.
تا حالادقت کردین وقتی داری درس میخونی و به یه صفحه عکس دار میرسی چه حالی میکنی که اون صفحه نصفست…!
.
.
.
تاحالا دقت کردین وقتی احساس میکنین گم شدین اول ضبط ماشین رو کم میکنین!
.
.
.
تا حالا دقت کردین تا آرایشگر روپوش و میندازه رومون دماغمون خارش میگیره؟!
.
.
.
تا حالا دقت کردین وقتی سوهان میخوری 95%ش
میره لای دندونات و فقط 5%ش نصیب معدت میشه؟!!!