سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
تاریخ : دوشنبه 91/2/4 | 7:20 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

مجله یکشنبه: جماعت خاطره باز، از هر چیزی که مربوط به گذشته شود و ردی از خاطرات قدیم داشته باشد لذت می برد. برای همین می گردیم تا با جستجو در خاطرات مان به چیزهایی برسیم که از مرور دوباره اش به هیجان بیاییم و جمله یادش به خیر را زمزمه کنیم... آدمی زاد است دیگر. نگاهش به گذشته همیشه پر از دلتنگی بوده حتی اگر در گذشته ردی از تلخی و سختی هم وجود داشته باشد، در این چند سال شاید یادآوری و بازپخش کارتون های تلویزیونی، این حس نوستالژی را در همه به وجود آورده؛ تبلیغاتی که شاید مرور آنها خالی از لطف نباشد و شما را به سال های دور برگرداند.


1- «مینو کیه؟ خوش آب و رنگ و با نمک، بچه ها بهش می گن پفک!» این شعر معروف، تبلیغ پفک نمکی مینو بود که با یک پیرمرد و پیرزن در پارک شروع می شد. پفک نمکی مینو این روزها شاید رونق سال ها پیش را نداشته باشد اما آن روزها یکی از تبلیغ های دوست داشتنی تلویزیونی به حساب می آمد و تا مدت ها هم در ذهن مردم همچنان باقی بود تا جایی که هنوز هم صدا در گلو می اندازیم و می گوییم: «پ پ پ پفک نمکی...»



2- کفش نهرین هم همان سال ها یکی از پیشگامان تیزرهای تلویزیون بود. تبلیغی که نشان می داد یک آدم با کفش نهرین به راحتی می تواند روی هوا راه برود. البته بعدها شایع شد یک پسربچه تحت تاثیر این تبلیغ، کفش نهرین پوشیده و خواسته روی هوا راه برود اما از پشت بام افتاده و مرگ مغزی شده. با این وجود نهرین یک تبلیغ دیگر هم داشت که با این شعر ساخته شده بود:

«این چیه این چی چیه؟ کفش نهرین بچه ها. شما هم می خواین؟

بله...

اینارو غول چراغ بهم داده.

غول چیه؟ غول چی چیه؟... غول اینه ترس نداره هرچی که ازش بخوای براش کاری نداره...

هه هه هه هه در خدمتم آقا

آقا غول خوب بگو آیا نهرین برای همه دوستام کفش داره؟

داره داره داره داره داره داره...»



3- همان زمان البته چند تبلیغ یک سر و گردن بالاتر از بقیه بودند و با آب و رنگ بیشتری وارد تلویزیون شدند. مثلا تبلیغ شرکت گلرنگ که به کارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام در همان سال ها معروف شده بود یکی از همان تبلیغات نوستالژیکی است که خیلی ها شعر آن را هنوز از حفظ هستند: «گل گل گل گل از همه رنگ، سرت رو با چی می شوری با شامپو گلرنگ» یا زمانی که زنگ خانه به صدا درمی آمد و بچه ای می گفت: «کیه؟» و شامپوی گلرنگ با صدایی دلنشین می گفت: «برای خانواده گلرنگ یه هدیه داره...» یا عروسکی بزرگ که نمی توانست موهایش را شانه کند و می خواند: «خسته شدم از بس شونه کشیدم... گلرنگ می خوام که موهامو نرم کنه خوش حالت و لطیف و براق کنه... گل گل گل گل اومده به اسم گلرنگ اومده»



4- اما سس دلپذیر و آشپز و بسربچه ای که قرار بود با هم سالاد الویه درست کنند ترانه ای بود که هرکس حالا با هر سسی که می خواست سالاد الویه درست کند آن را می خواند «می خوام سالاد درس کنم»... بد نیست بدانید ترانه این تزر تاثیرگذار را یغما گلرویی سروده بود؛ کسی که برای همه اهالی ترانه و موسیقی آشناست و خواننده های زیادی با او همکاری داشتند.

«می خوام سالاد درست کنم.

سالاد چیه؟

الویه؟
حالا چی می خوای؟

ظرف بلور با خیارشور، سینه مرغ با تخم مرغ

دیگه چی می خوای؟

داری می بینی سیب زمینی، حالا یه شیشه سس دلپذیر، اگه بخوری نمی شی تو سیر

با اینکه تازه کار ببین چه طعمی داره، این سس دلپذیره راستی که کم نظیره، هر کسی می پذیره این سس دلپذیره...»



5- بابا برقی با شعار «هرگز نشه فراموش، لامپ اضافی خاموش» یکی از همان شخصیت های دوست داشتنی آن سال ها بود که صرفه جویی را تبلیغ می کرد.

آقای ایمنی هم که هم چنان به تبلیغ های خود ادامه می دهد: آن سال ها با یک تیزر معروف و شعر خوش آهنگ در ذهن همه بیننده ها نشست و ترانه اش ماندگار شد. تیزر در مورد پرشدن فضای گاز و کبریت کشیدن و انفجار و سوختی بود.

«چی شده باغ امید کارت به اینجا کشید؟

دیدم چراغ خاموشه، کتری چایی روشه، تا کبریتو کشیدم، دیگه هیچی ندیدم...»



6- کرم ساویز هم یک زمانی برای خود برو و بیایی داشت و کرم ها یکی یکی خود را با آواز معرفی می کردند که: «سبزه ویتامین آ، آبی گلیسیرینه، نارنجی ویتامین ای، زرده آ+ای... همیشه تمیییییز همیشه ساویییییز...»



7- بستنی میهن و گوساله ای که ترجیح می داد به جای شیر، بستنی اش را بخورد و می گفت: «مامان جون بستنی اش خوشمزه تره...»



8- قوری قوری جون و دختری که با هم خرید می رفتند: «شامپو می خوام با صابون محصول قور قوری جون... بفرمایید ایناهاش برا کوچیک و بزرگاس...»






تاریخ : دوشنبه 91/2/4 | 7:18 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

طبع لطیف شیخ بهایی

شیخ بهایی

 

بهاءالدین به تازی و به پارسی شعر می سرود و در شعر " بهایی" تخلص می کرد. از کلیات شعر پارسی او و خاصه از مثنویهایش نسخه های بسیاری وجود دارد . کلیاتش شامل منظومه های نان و حلوا، سوانح الحجاز، شیر و شکر، نان و پنیر، غزلها، اشعار پراکنده از مثنوی و قصیده و مخمس و مستزاد، رباعیها و کتاب موش و گربه به نثر است .

طبع لطیف شیخ بهایی

بهائی آثار برجسته‌ای به نثر و نظم پدید آورده‌است که علاوه بر فارسی و عربی، شامل ترکی هم می‌شده‌است. اشعار فارسی او عمدتاً شامل مثنویات، غزلیات و رباعیات است.

 وی در غزل به شیوه فخرالدین عراقی و حافظ در رباعی با نظر به ابو سعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری و در مثنوی به شیوه مولوی شعر سروده‌است.

ویژگی مشترک اشعار بهائی میل شدید به زهد و تصوّف و عرفان است. بهترین منبع برای گردآوری اشعار بهائی، کشکول است تا جائی که به عقیده برخی محققان، انتساب اشعاری که در کشکول نیامده‌است به بهائی ثابت نیست.

 ازمثنوّیات معروف شیخ در زبان فارسی می‌توان از اینها نام برد:

    نان و حلوا یا سوانح سفر الحجاز (بر وزن مثنوی مولوی) در این اثر ابیاتی از مثنوی را نیز تضمین کرده‌است.

    نان و پنیر (بر وزن مثنوی مولوی) نزدیکترین مثنوی بهائی به مثنوی مولوی از نظر محتوا و زبان

    شیر و شکر (اولین منظومة فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک). شیر و شکر بسیار جذاب است و با وجود مختصر بودن (161 بیت در کلیات چاپ نفیسی و 141 بیت در کشکول) سرشار از معارف و مواعظ حکمی با لحنی حماسی است. [1]

    مثنوی‌هایی مانند نان و خرما، شیخ ابوالحشم و رموز اسم اعظم را نیز منسوب بدو دانسته اند. [2]

«طوطی نامه »، نفیسی این مثنوی را که از نظر محتوا و زبان نزدیکترین مثنوی بهائی به مثنوی مولوی است ، بهترین اثر ادبی شیخ دانسته و با آنکه آن را در اختیار داشته جز اندکی در دیوان بهائی نیاورده و نام آن را نیز خود براساس محتویاتش انتخاب کرده است (رجوع کنید به بهاءالدین عاملی ، کلیات ، مقدمة نفیسی ، ص 82 ـ85)؛ شیر و شکر ، اولین منظومة فارسی در بحر خَبَب یا مُتدارک است .

از نثر فارسی او تنها نمونه‌ای که در دیوان‌های چاپی آمده‌است رساله پند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش است. بهایی در عربی نیز شاعر و زبان دانی چیره دست است و آثار نحوی و بدیع او در ادبیات عربی جایگاه ویژه‌ای دارد که مهم‌ترین و دقیقترین آنها اثر او در نحو به نام الفوائد الصمدیه است.

    قصیده: معروفترین آن موسوم به وسیلة الفوز و الامان فی مدح صاحب الزّمان علیه السلام در 63 بیت است که هرگونه شبهه‌ای را در دوازده‌امامی بودن وی مردود می‌سازد.

    ارجوزه سرایی : دو نمونه بی بدیل (هراتیة یا الزّهرة)[21] [3]و نیز (ریاض الارواح) [4]

    دوبیتی: دوبیتیهای عربی شیخ بیشتر در اظهار شوق نسبت به زیارت روضة مقدّسه معصومین علیه السلام است.

بخش مهمی از اشعار عربی شیخ لُغَز و معمّاست که بیانگر تسلط شیخ بر این حیطه‌است. توانایی او در ایجاز و بیان معماگونه مطالب در آثاری چون رسائل پنجگانه اثنی عشرّیه، خلاصة الحساب، فوائد الصمّدیه، تهذیب البیان، الوجیزه فی الدرایه و همچنین تبحر او در صنعت لُغَز و تعمیه در آثاری چون لغزالزبده، لغزالنحو، لغزالکشّاف، لغزالصمدیه، لغزالکافیه و فائده مشهود است.

نامدارترین اثر بهائی الکشکول، معروف به کشکول شیخ بهائی است که مجموعه گرانسنگی از علوم و معارف مختلف و آینه معلومات و مشرب بهائی محسوب می‌شود. بهائی در شمار مؤلفان پر اثر در علوم مختلف است و آثار او تماماً موجز و بدون حشو و زواید است.

نامدارترین اثر بهائی الکشکول ، معروف به کشکول شیخ بهائی   است که مجموعة گرانسنگی از علوم و معارف مختلف است و آینة معلومات و مشرب بهائی محسوب می شود.

 اثر منحولی نیز به نام مِخلاة به سبک کشکول ولی خلاصه تر و سست تر از آن به نام بهائی منتشر شده است . آنچه مسلّم است به تصریح خود بهائی در مقدمة کشکول (ج 1، ص 9)، وی تألیفی با عنوان مِخلاة قبل از کشکول و در جوانی نگاشته است .

 همچنین تذکره نویسان متقدّم (افندی اصفهانی ، 1410، ص 68؛ حرّعاملی ، 1385، ج 1، ص 156) نام مخلاة را در سیاهة آثار بهائی ثبت کرده و آن را مفصّل تر از کشکول دانسته اند، ولی انتساب آنچه به نام بهائی در 1317 در مصر چاپ شده مورد تردید و تأمّل بسیار است ، زیرا محتوای آن (ص 7، 11، 15) نشان از غیرامامی بودن مؤلفش دارد (نیز رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی ، 1403، ج 20، ص 232ـ233؛ استوارت ، ص 47؛ مهاجر، ص 170).

 همین شبهه دربارة رسالة کوتاه (21 صفحه ) اسرارالبلاغة که با مخلاة به چاپ رسیده و به بهائی منسوب است ، وارد است و آنچه انتساب آن را به بهائی بکلّی مردود می سازد، تاریخ نگارشِ (853) قید شده در پایان رساله است (نیز رجوع کنید به استوارت ، ص 46؛ مهاجر، ص 171).

طنز و شوخ طبعی در کشکول شیخ بهایی

 در شماره سی و هفتم از مجموعه کتاب های مترو ، از کشکول شیخ بهایی، طنز و شوخ طبعی‌های موجود در کشکول شیخ بهایی توسط مهدی تمیزی استخراج شده که چند حکایت از این مجموعه را در اینجا ذکر می‌نماییم:

- مردی زمینش را به مبلغی فروخت و در برابر آن اسبی خرید . حکیمی به او رسید و گفت: "دانستی که چه معامله‌ایی کردی؟ چیزی را که به آن سرگین می‌دادی و در برابرش جو می‌گرفتی، با چیزی عوض کردی که باید به آن جو بدهی و در برابرش سرگین بگیری! "

- یکی از یکی دیگر درخواست کرد، تا مبلغی را با مهلت یک ماهه به او قرض دهد . آن یکی گفت: "اکنون مبلغی را که می‌خواهی ندارم . اما می‌توانم به جای یک ماه به تو یک سال مهلت بدهم! "

- پارسایی مقداری گندم برای پیرمرد آسیابانی برد و به او گفت: "هر چه سریع‌تر گندم‌های مرا آرد کن، اگر نه نفرین می‌کنم تا الاغ تو به صورت سنگی درآید." آسیابان پیر ، نگاهی به او کرد و گفت: "اگر راست می‌گویی، الاغ را رها کن و دعا کن تا گندم‌هایت به صورت آرد درآید!"

- مردی به صاحبخانه‌ی خود گفت: "زحمت بکشید و ستون این سقف را تعمیر کنید که به شدت صدای شکستگی می‌کند." صاحبخانه گفت: "نگران نباش، ستون در حال ذکر گفتن است!" مرد گفت: "البته که نگران نیستم ، فقط می‌ترسم نازک دلی در او ایجاد شود و سجده کند! "[5]

در توضیح بیشتر برخی از آثار ادبی شیخ بهایی به مقاله  نان و حلوا مراجعه کنید.  

معروف ترین غزل شیخ بهایی

تا کی به تمنای وصال تو یگانه                                                               اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه                                                     ای تیره غمت را دل عشاق نشانه

             جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه

رفتم به در صومعه عابد و زاهد                                                             دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد

در میکده رهبانم و در صومعه عابد                                                        گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد

         یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه

روزی که برفتند حریفان پی هر کار                                                        زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار

من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار                                                          حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار

     او خانه همی جوید و من صاحب خانه

هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو                                                     هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو

در میکده و دیر که جانانه تویی تو                                                           مقصود من از کعبه و بتخانه تو        مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه

بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید                                                   پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید

عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید                                                     یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید

           دیوانه منم، من که روم خانه به خانه

عاقل به قوانین خرد راه تو پوید                                                               دیوانه برون از همه آئین تو جوید

تا غنچهء بشکفتهء این باغ که بوید                                                          هر کس به بهانی صفت حمد تو گوید

         بلبل به غزل خوانی و قُمری به ترانه

بیچاره بهایی که دلش زار غم توست                                                       هر چند که عاصی است ز خیل خدم توست

امید وی از عاطفت دم به دم توست                                                       تقصیر "خیالی" به امید کرم توست

                                                      یعنی که گنه را به از این نیست بهانه

 

پی نوشت ها :

[1]  روزنامه همشهری، 21 مهر 1387، ص 16

[2] مثنوی اخیر به گزارش میر جهانی طباطبائی (ص 100) از آنِ سید محمود دهدار است

[3]  کشکول، ج1، ص 189 - 194

[4]  کشکول، ج1، ص225 - 227

[5]  مجموعه کتاب‌های مترو ، ش 37 ، مهدی تمیزی.م:تبیان






تاریخ : یکشنبه 91/2/3 | 2:14 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

شیخ بهایی جامع بین علم و هنر بودشیخ بهایی

 

شیخ بهایی از جمله شخصیت هایی است که به دلیل ویژگی های شخصیتی، حصار زمان خویش را شکست و در تمام تاریخ، خود نمایی می کند.

شیخ بهایی جامع بین علم و هنر بود

اگر با هنرمند معماری روبه‌رو شوی که ساختمان‌هایی زیبا، کارآمد و شگفت‌انگیز ساخته، چه احساسی نسبت به این هنرمند پیدا می‌‌کنی؟ نسبت به آثارش چه واکنشی نشان می‌دهی و چه‌قدر در نگه‌داری از این آثار تلاش می‌کنی؟

اگر با فیلسوفی آشنا شوی که بتواند پاسخ خیلی از سؤال‌های اساسی تو را درباره زندگی و موضوع‌های مهمی که ذهنت را مشغول کرده، بدهد، آن‌وقت چه‌طور؟

 اگر دانشمندی بتواند چیزهایی خارق العاده درست کند و مسئله های پیچیده ریاضی و هندسه و نجوم را به خوبی برایت توضیح بدهد، یا اگر با شاعری آشنا شوی که شعرهای خیلی خوبی گفته باشد...حالا فکرش را بکن با آدمی آشنا شوی که همه این کارها را کرده باشد و همه این ویژگی‌ها را داشته باشد...

می‌گویی غیر ممکن است؟ اما باور کن چنین کسی واقعاً وجود داشته، یک آدم واقعی اما نابغه؛ آدمی که حدود 400 سال پیش زندگی می‌کرده، در زمان شاه‌عباس صفوی؛ و تو هم حتماً اسمش را شنیده‌ای: «شیخ بهایی».

شیخ بهایی، جامع بین علم و هنر بود و به تعبیر دیگر میان علوم و فنون را جمع می کرد؛ چرا که هم شخصیتی عالم و هم شخصیتی هنرمند بود.

شیخ بهایی از جمله شخصیت هایی است که به دلیل ویژگی های شخصیتی، حصار زمان خویش را شکست و در تمام تاریخ، خود نمایی می کند.

علم و هنر به گونه ای در شخصیت شیخ بهایی بروز و ظهور پیدا کرده بود که در دستیابی به تکنیک هایی که او به کار برده بود، بسیاری از عالمان فرو مانده بودند و نمی توانستند به آن دست یابند.  

شخصیت شیخ بهایی و ابتکارات او در تاریخ ایران درخشنده خواهد بود و اگر ایران بخواهد غنای فرهنگی و اسلامی خود را به رخ جهانیان بکشد، بی گمان، شخصیت و آثار علمی و هنری شیخ بهایی یکی از آن هاست.

  حضور شیخ بهایی در ساحت مسائل اجتماعی، حضوری پررنگ بود؛ به گونه ای که نمی توان از وی صرفاً با عنوان شخصیتی عالم و کنج حجره نشسته، نام برد که بی اطلاع از جامعه است  شخصیت شیخ بهایی علاوه بر عالم بودن، شخصیتی مطلع از وضعیت جامعه خویش بود، که به همین دلیل باید این شخصیت را الگویی مفید برای طالبان علم دانست.

شیخ بهایی و هنر

دانش و هنر دو گوهر گرانبها هستند که با هم پیوند نزدیک دارند.

دانش بیشتر رنگ تئوری و اندیشه دارد، و هنر رنگ کار و عمل. ایمان و عرفان ضلع سوّم این دو، بلکه قلب حیات بخش و هدایتگر آن است؛ ایمان استوار و عرفان الهی، این دو ابزار کارآمد را به کار می گیرد.

و شیخ بهاء الدین، دانش و هنر را به خدمت آرمان های مکتبی و ایمان مذهبی گرفته بود و به راستی او نمونه تخصص مکتبی و هنر متعهد بود.

گرچه برترین هنر، فتح قله های بلند "عرفان" و "زهد" و "جهاد" و "آزادی" است که شیخ با فتح آن نیاز به هنرنمائی دیگر نداشت. امّا توان و تلاش این فقیه فرزانه و زاهد سیاستمدار در استفاده از روش ها و ابزارهای گسترش اندیشه های اسلامی، شایان الگو گرفتن است.

شیخ در داستان نویسی،

معماری،

شعر،

خوشنویسی، و برخی دیگر از هنرها مهارت داشت.

او شعر و شاعری را به دو زبان عربی و فارسی دنبال می کرد و مثنوی های اخلاقی و  عرفانی "نان و پنیر"، "نان و حلوا" و "شیر و شکر" را پدید آورد.

هنر معماری شیخ یادگارهای زیادی دارد که در تاریخ اصفهان و ایران، بلکه جهان، پرآوازه است.

حمام معروف شیخ بهایی، کاریز نجف آباد اصفهان، قنات زرین کمر، تعیین سمت قبله مسجد شاه اصفهان، تقسیم آب زاینده رود و دهها کار دیگر، آوازه هنری شیخ را در جهان گسترده است.

هنر داستان نویسی شیخ در کتاب شیرین "پند اهل دانش و هوش" به زبان "گربه و موش" جلوه کرده است. این کتاب را می توان از نمونه های آموزنده داستان از زبان حیوانات حساب کرد و شاید یکی از منابع الهام سازندگان فیلم های کارتونی "مدرسه موشها" و امثال آن بوده است.

شیخ بهایی در کتاب معروف به "گربه و موش" نظریات اجتماعی-  اخلاقی مفیدی را به زبان حیوانات بیان کرده است، او در یک فصل موش را "نفس امّاره" و هوس های بی حد و مرز انسان گرفته و گربه را در نقش "نیروی تخیل" و خیال پرداز به کار گرفته است.

در فصلی دیگر، شیخ از سطح مسائل اخلاق فردی فراتر رفته و موش را الگوی صوفی منشی و درویش مآبی حاکم بر قرن 11 و گربه را مظهر جستجوگران علم و دانش شناخته است و از مناظرات این صوفی "موش منشی" و دانش پژوه "گربه رفتار" نصایح سودمندی خلق کرده است.

شیخ بهایی بسیار طبع لطیفی دارد و از بیان شیخ بهایی یکی از مهم‌ترین آفات، هرزه گویی زبان است و حفظ زبان از صفات عالی انسان است.صمت و سکوت و خاموشی و تفکر، نشانه انسان اهل حال است:

بطوری که در یکی از ابیات خود در نان و حلوا اینچنین سروده است که : 

نان و حلوا چیست قیل و قال تو

وین زبان پردازی بی‌حال تو

گوش بگشا لب فرو بند از مقال

هفته هفته، ماه ماه وسال سال






تاریخ : یکشنبه 91/2/3 | 2:13 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

سفر نامه ، شیخ بهایی

سفر

 

گفته اند که شیخ بهایى مردى جهانگرد بوده، و به مصر، شام، حجاز، عراق، فلسطین، آذربایجان، و هرات مسافرت کرده است او حدود سی سال در سفر بوده است.

سفر نامه ، شیخ بهایی

گفته اند که شیخ بهایى  مردى جهانگرد بوده، و به مصر، شام، حجاز، عراق، فلسطین، آذربایجان، و هرات مسافرت کرده است او حدود سی سال در سفر بوده است. 

 اما این مسئله با توجه به اشتغالات اجتماعی و تألیفات فراوان او و عهده داری منصب شیخ الاسلامی و قضاوت ، اغراق آمیز می نماید.

 بعضی منابع (زیدان ، ج 2، ص 346؛ ایرانیکا ، همانجا؛ قس بستانی ، ج 11، ص 463) سفر ممتد و طولانی بهائی را قبل از شیخ الاسلامی او در اصفهان دانسته اند.

بهائی پس از مدتی ، به شوق سفر حج ، از شیخ الاسلامی کناره گرفت و مسافرت طولانی خود را آغاز کرد و در 1025 به اصفهان بازگشت و از آن پس تا آخر عمر ملازم شاه عباس بود.

 وی در این سفر، به عراق و حلب ، شام و مصر و سراندیب ، حجاز و بیت المقدّس رفته و در سیاحت خود به مصاحبت بسیاری از علما و اکابر صوفیه نائل شده است .

بهائی در سفرهای خود،ناشناس و در کسوت فقر و درویشی سیر کرده و با ارباب ادیان و مذاهب اسلامی به بحث و احتجاج پرداخته و در بعضی موارد تقیّه می کرده است (تنکابنی ، همانجا؛ محبّی ، خلاصة الاثر ، ج 3، ص 440؛ اسکندر منشی ، ج 1، ص 156ـ 157؛ مدنی ، 1324، همانجا؛ مدرس تبریزی ، ج 3، ص 303).

 به گزارش محبّی ( خلاصة الاثر ، ج 3، ص 441ـ444)، در مصر با محمدبن ابی الحسن بکری (متوفی 993) از علمای شافعی ، دیدار کرد؛ به هیئت سیّاحان درآمد و به خواهش رضی بن ابی اللّطیف مقدسی هیئت و هندسه را به شرط کتمان به او آموخت .

 در دمشق ، با حافظ حسین کربلایی یا تبریزی مؤلّف روضات الجنان ، دیدار نمود، و همچنین با بورینی * ملاقات و مباحثه کرد. همچنین در حلب ، با شیخ عمر عرضی (متوفی 1024)، مفتی شافعی ، ملاقات کرد و به نوشتة محبّی ( خلاصة الاثر ، ج 3، ص 443) اظهار تسنّن نمود.

 در همین حال ، مردم جبل عامل از حضور بهائی در حلب آگاه شدند و به دیدارش شتافتند، اما شیخ برای آنکه شناخته نشود از حلب خارج شد.

در شام نیز به مذهب شافعی شناخته شد و از روی تقیّه کتابی را که در تفسیر به نام شاه عبّاس صفوی نوشته بود، به نام سلطان مراد سوم ، سلطان عثمانی (متوفی 1003) تغییر داد (نیز رجوع کنید به ایرانیکا ، همانجا). منابع دیگر در شرح این سفر به ناشناس بودن و کسوت فقر و درویشی شیخ اشاره کرده اند، اما از اظهار تسنن او سخن نگفته اند (رجوع کنید به اسکندر منشی ؛ مدنی ، 1297؛ همو، 1324، همانجاها).

وقوع این سفر طولانی در زمان شیخ الاسلامی بهائی بعید می نماید، ازینرو بعضی منابع ( ایرانیکا ، همانجا) گفته اند که بهائی احتمالاً به علت حسدورزی و رقابت روحانیان دربار با او برای مدتی از منصب شیخ الاسلامی استعفا کرد و به سفر رفت (نیز رجوع کنید به هنرفر، ص 455؛ افندی اصفهانی ، 1401، همانجا؛ آقابزرگ طهرانی ، 1411، ص 87).

از سفرهای مهم و تاریخی بهائی ، سفر پیادة او به مشهد به همراه شاه عباس است . در 25 ذیحجة 1008، شاه عباس به شکرانة فتح خراسان ، پیاده از طوس به مشهد رفت .

سه سال بعد در 1010 نیز به موجب نذری که داشت به همین کیفیّت از اصفهان به مشهد رفت و سه ماه در آنجا ماند. احتمالاً بهائی در هر دو سفر شاه عباس همراه او بوده است (اسکندر منشی ، ج 1، ص 568، ج 2، ص 610ـ612؛ فلسفی ، ج 3، ص 859 ـ860، 863 ـ 864؛ مدرّس تبریزی ، ج 3، ص 304؛ بهاءالدین عاملی ، کلیات ، مقدمة نفیسی ، ص 32؛ شاملو، ج 1، ص 183ـ184؛ خراسانی ، ص 570؛ اعتمادالسلطنه ، 1362ـ1363 ش ، ص 611ـ 613).

 از دیگر مسافرتهای بهائی اطلاع دقیقی در دست نیست . مستندترین گزارش سفر بهائی را شاگرد او سیدحسین بن سیدصدر کرکی عاملی معروف به مجتهد کرکی (متوفی 1076) که چهل سال ملازم وی بوده ، به دست داده است (خوانساری ، ج 7، ص 56 ـ59؛ امینی ، ج 11، ص 254؛ نوری ، 1415ـ1416، ج 3، ص 417). بهائی در 991 به حج و در رمضان 992 در راه بازگشت از حج به تبریز رفت و مدتی (تا 993) در آنجا ماند.

 اشاراتی به این سفر در کشکول (ج 1، ص 97) و نیز در سفینه ای که چند صفحة آن به خط بهائی بوده آمده است (بهاءالدین عاملی ، کلیات ، مقدمة نفیسی ، ص 30).

 وی سفری هم به کَرْک نوح در جبل عامل داشته و در آنجا با شیخ حسن صاحب معالم (متوفی 1011) دیدار کرده است (حرّعاملی ، 1385، ج 1، ص 58).

 از آثار وی چنین برمی آید که وی به شهرهای دیگری چون کاظمین (1003)، هرات (شوال 1010)، آذربایجان و اران (1015)، گنجه (صفر 1015)، قم (ذیقعدة 1015، سالی که شاه عباس برای جنگ گرجستان به شمال غربی ایران رفته بود)، شیروان و آمِد نیز مسافرت کرده است (بهاءالدین عاملی ، مشرق الشّمسین ، ص 480؛ همو، الاربعون حدیثاً ، ص 507؛ همو، کشکول ، ج 1، ص 29، 70، 236، ج 2، ص 33؛ همو، الحدیقة الهلالیة ، ص 156؛ همو، مفتاح الفلاح ، ص 800).






تاریخ : یکشنبه 91/2/3 | 2:10 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
«راپو نزیل» دختر 12 ساله ای است که در شهر فقیرنشین "شانتی" در برزیل زندگی می کند.
او از بدو تولد تاکنون حتی یک بار هم موی خود را کوتاه نکرده و بر همین اساس اکنون با مویی به طول یک متر و نیم، اکنون دارای بلند ترین موی جهان است.
نظافت و تمیز کردن موی این دختر برزیلی، هر هفته حداقل چهار ساعت وقت از او می گیرد و یک بسته شامپو نیاز دارد. برای شانه کردن و مرتب نمودن آن هم هر روز یک ساعت و نیم وقت نیاز است. هزینه تمیز کردن و نگهداری موی او سالانه 400 پوند است.
 

موی بلند این دختر برزیلی علاوه بر درد سرهایی که برایش دارد، مشکلاتی را نیز برای خانواده وی به وجود آورده است. برای نمونه در زمان حضور «راپو» در منزل، به رغم گرمای هوا، روشن کردن پنکه و یا کولر غیر ممکن است زیرا موی او را به طور کامل به هم می ریزد.
اما با این حال به گفته مادرش، همه اعضای خانواده موی او را دوست دارند و به این وضعیت عادت کرده اند. مردم هم که او را در خیابان می بینند جلوی او را گرفته و با وی عکس یادگاری می گیرند.
 

«راپو نزیل» به دلیل مشکلاتی که دارد، اخیرا تصمیم گرفته موی خود را بریده و بفروش. قیمت درخواستی او 3500 پوند است. وی قصد دارد با درآمد حاصل، در وهله اول اتاق شخصی و سپس دیگر نقاط خانه شان را بازسازی کند.
در پایان گفتنی است، پیش از این خانم «کیو بینگ» با مویی به طول 5.63 متر، دارای بلند ترین موی جهان در طول تاریخ بوده و نامش در کتاب رکوردها "گینس" ثبت شده است.
 
منبع: rouzegareno.ir





تاریخ : یکشنبه 91/2/3 | 2:7 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
درصد شیوع حساسیت فصلی بین خانم‌ها و آقایان هم تقریبا برابر است بنابراین می‌توان گفت سن و جنس در ابتلا به حساسیت فصلی نقشی ندارند...

 نکته مهم این است که افراد می‌توانند با دور‌کردن عوامل حساسیت‌زا از پیرامون خود یا مدیریت‌ عوامل بیرونی، شانس ابتلا یا تشدید حساسیت را در خود کاهش دهند. به همین ‌دلیل در این بخش به 6 نکته مهم از نکته‌هایی که رعایت آنها می‌تواند باعث تخفیف علایم حساسیت فصلی شود، اشاره می‌کنیم:

1) بهتر است به دلیل گرده‌افشانی گیاهان و احتمال افزایش میزان باد و گرد و غبار در فصل بهار تا حد امکان از منزل خارج نشوید.
2) اگر در این فصل مجبور به بیرون آمدن از منزل هستید، از ماسک مناسبی که بتواند دهان و بینی شما را بپوشاند، هنگام تردد در فضاهای باز استفاده کنید.
3) اگر احساس کردید استفاده از یک ماسک ساده در بهبود وضعیتتان تاثیری ندارد، می‌توانید از دو ماسک روی هم یا از ماسک‌های فیلتردار موجود در بازار استفاده کنید.
4) برای تردد در فضای آزاد، مکان‌هایی که پر از گل و گیاه و درخت هستند، انتخاب نکنید. مثلا از کنار پارک‌ها یا بلوارهای پر از درخت گذر نکنید. با این کار ورود گرد گیاهان و گرد و خاک به درون دستگاه تنفسی و بینی‌تان تا حد زیادی کاهش می‌‌یابد و دچار علایم شدید آلرژی هم نمی‌شوید.
5) از کنار دیوارها یا مکان‌هایی که باد کمتری می‌وزد، عبور کنید. دیوار سد مناسبی برای پیشگیری از در معرض گرد و غبار قرار گرفتن است و می‌تواند بهترین مکان گذر برای افراد مبتلا به حساسیت فصلی باشد.
6) در این روزها که امکان عطسه و سرفه کردنتان بیشتر می‌شود به استفاده از دستمال کاغذی بیشتر نیاز پیدا می‌کنید، ولی سعی کنید به هیچ‌وجه از دستمال‌های معطر استفاده نکنید. عطر موجود در این دستمال‌ها می‌تواند عامل محرکی برای تشدید حساسیت باشد.
منبع : Salamat.ir





تاریخ : یکشنبه 91/2/3 | 2:6 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

 لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید

چشمه های باداب سورت واقع در استان مازندران، جنوب شهرستان ساری، بخش چهاردانگه، دهستان پشت کوه، روستای سورت، حدفاصل روستاهای اروست و مال خواست قرار دارد.

  

این چشمه ها از شمال به ارتفاعات و تپه های پوشیده از جنگلهایی با درختان سوزنی برگ می رسد، از جنوب مشرف به دره های پایین دست و از شرق در مجاورت ارتفاعات پوشیده از گیاهان بوته ای و درختچه ها است. غرب آنرا نیز روستای اروست احاطه کرده است.

- باداب به معنی آب گازدار است.

- سورت به معنی شدت اثر است.

  

چشمه های باداب سورت شامل دو چشمه با آب های کاملا متفاوت از لحاظ رنگ، بو، مزه و حجم آب است. چشمه پر آب دارای آب بسیار شور و دارای استخری با قطر حدود 15 متر و عمق زیاد است که عمدتا درتابستان برای آب تنی استفاده می شود و برای درمان دردهای کمر و پا، امراض پوستی، روماتیسم و مخصوصا سردرد میگرن سودمند است. همچنین این چشمه بعلت شور بودن در فصل زمستان یخ نمی زند. چشمه دوم که در بالادست و شمال غربی این چشمه قرار دارد، ترش مزه و دارای آبی به رنگ قرمز و نارنجی است، در اطراف چشمه کمی رسوب آهن نشسته است. جریان آب های رسوبی و معدنی این چشمه ها طی سال ها، در شیب پایین دست کوهستانی خود، صدها طبقه و ده ها حوضچه بسیار زیبا به رنگ های نارنجی، زرد و قرمز در اندازه های مختلف پدید آورده است. این طبقات و حوضچه ها در واقع جاذبه اصلی و ویژگی منحصر به فرد چشمه های باداب سورت است. زیبایی این طبقات و محل ویژه قرارگیری چشمه در دامنه کوهستان و چشم اندازهای اطراف به ویژه در غروب تحسین برانگیز است.

 

 چشمه باداب سورت اروست از نوع ژئوپارک محسوب شده و همزمان با آخرین چین خوردگی البرز درپلیوستوسن و پلیوسن ( دوران چهارم زمین شناسی ) شکل گرفته است. دیدار از چشمه و حوضچه های باداب سورت مخصوصا در اردیبهشت ماه خستگی را از جان گردشگران بیرون می کند و چشمان کنجکاو و حقیقت جو در کنکاش مناظر طبیعی جنگلی و کوهستانی پیرامون تا دوردست ها مبهوت و خیره می ماند. خیال انگیزترین صحنه های منطقه به هنگام طلوع و غروب خورشید است که تلالو نور خورشید در حوضچه ها و انعکاس نور آنها همراه با سایه روشن طبیعت اطراف جلوه های تحسین بر انگیز از موهبت خداونودی را به جلوه گری می گذارد که این چشم اندازهای چشم نواز هیچگاه از روح و ذهن فراموش نمی شود و بارها و بارها طبیعت دوستان را به تماشای خود فرا می خواند.

این چشمه ها در ارتفاع 1840 متری واقع شده اند و در ایران بی نظیر هستند و تا جایی که می دانیم در کشورهای ترکیه، آمریکا و نیوزلند چشمه هایی شبیه باداب سورت وجود دارد.

  

 راههای دسترسی:

برای رسیدن به روستای اروست از تهران شما می توانید به ترتیب زیر از جاده های استان سمنان یا مازندران استفاده کنید. البته جاده های استان سمنان مسافت کمتری دارد و ایمن تر است اما جاده های استان مازندران به مراتب زیباتر است :

مسیر 1 : تهران => سمنان => مهدیشهر => شهمیرزاد => فولادمحله =>  سه راه تلمادره => روستای اروست => باداب سورت

مسیر 2 : تهران => ساری => کیاسر => سه راه تلمادره => روستای اروست => باداب سورت

همچنین از شهرهای سمنان و ساری تا روستای اروست جاده کاملا آسفالت است و از این روستا تا چشمه های شگفت انگیز باداب سورت که در یک کیلومتری شرق این روستا واقع است جاده خاکی است.

   

کسانی که برای یک شب قصد اقامت در این منطقه را دارند می توانند از حسینیه روستای اروست به طور رایگان استفاده کنند.







تاریخ : یکشنبه 91/2/3 | 11:18 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

 فرهنگ لغت جدید و خنده دار

 


 

این فرهنگ لغت یکمی با بقیه فرق میکنه !یعنی برداشتی که از کلمه میشه یه جورایی متفاوته در ادامه با بعضی از این کلمات آشنا میشویم.

 

کادو : برادر دوم

 

کاسه : برادر سوم

 

کافور : برادر چهارم

 

کامیون : برادر وسطی

 

کره حیوانی : بیچاره ناشنواست

 

باکتری : پ ن پ با قوری

 

بیگلی بیگلی:پدربزرگ بروسلی، بزرگ خاندان لی big lee‌

 

1,2,4,5,6,… : کوسه

 

فلافل : فَ لا فَ ل ، پَ نه پَ در زبان عربی !

 

فیله گوساله : فیل نفهم، فحش رایج بین فیل ها

 

بی‌ کربنات : یکی‌ از فحشهای رایج میان شیمیدانان

 

فیروز کریمی : در روز مرا حمل کنید

 

Acrobat reader: ژیمیناستی که موقع اجرا گُه می‌‌زند

 

باقرخان : خواننده‌ای که در هنگام خواندن قر می‌‌دهد

 

قرتی : نوعی چای که با قر و حرکات موزون سرو میشود !

 

وایمکس : درنگ چرا ؟!

 

البرز: عربها به « پرز » گویند !

 

چرا عاقل کند کاری‌ :‌ یک ضرب المثل شیرازی !

 

شیردان : آنکه شیر خوب را از بد تمیز می دهد !

 

هردمبیل : جایی که در آن بابت هر چیزی قبض صادر میشود !

 

مختلف : مرگ مغزی !

 

توله سگ : حاصل تقسیم مساحت سگ بر عرض آن !

 

یک کلاغ چهل کلاغ : نبردی ناجوانمردانه بین کلاغ‌ ها !

 

غیرتی : هر نوع نوشیدنی به جز چای !

 

پنهانی : قلمی که جای جوهر با عسل مینویسد !

 

اسلواکی : نرم و خرامان گام برداشتن !

 

نیکوتین : نوجوانی خوش سیرت !

 

تهرانی : تیکه های هلوی باقیمانده ته آبمیوه !

 

کاشمری : در آرزوی ازدواج !

 

ژنتیک : ژنی که عامل اصلی تیک زدن در انسان می باشد !

 

خورشت بامیه : مسئولیت پختن خورشت بر عهده من است !

 

ف?لسوف : ( ف?ل گرفتگ? ) معمو? زمان? اتفاق م? افتد که ف?ل? ب?ن شما و خورش?د قرار گ?رد !






تاریخ : یکشنبه 91/2/3 | 11:7 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

 لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید


 







تاریخ : یکشنبه 91/2/3 | 11:3 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بی بی مارکت
  • ttp://www.bachehayeghalam.ir/sitefiles/bgh_sound_player.php">