زنبوردرمانی یکی از شیوههای درمانی طب مکمل است که امروزه در سراسر جهان بهعنوان درمانی کمکی و در برخی موارد بهعنوان شیوه درمانی مستقل در درمان بیماریهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. این شیوه درمانی که امروزه در درمان بسیاری از بیماریهای دستگاه ایمنی و عصبی بدن موفق عمل کرده تاثیر فوقالعادهای در بهبود و تسریع روند درمان بیماریهایی مانند اماس، زونا و برخی از فلجهای موضعی در بدن دارد.
این شیوه از جمله شیوههای طبیعی درمان در جهان شناخته میشود که از نیش زنبور عسل و فرآوردههای تولید شده از آن برای درمان بیماران بهره میگیرد. درمانگران برای بهبود بیمارانشان از سم نیش زنبور عسل بهصورت مستقیم یا بهصورت تزریقهای سطحی زیر پوستی استفاده میکنند. خوشبختانه امروزه این شیوه درمانی در برخی از مراکز درمانی کشورمان نیز به بیماران مبتلا به بیماریهای دستگاه ایمنی و عصبی بدن ارائه میشود.
درمانگران شیوه زنبوردرمانی از نیش زنبور یا از طریق تزریق سم نیش زنبور به بدن بیمار برای درمان، تسریع درمان و بهبود بیمار مبتلا به ام اس تلاش میکنند. آنها در حقیقت از این شیوه برای افزایش میزان مقاومت بیمار کمک میگیرند. در این حالت بدن بیمار پس از دریافت سم زنبور بهطور خودبهخود به ترمیم بافتها و غلافهای میانی اعصاب و بازسازی آنها میپردازد و به مرور زمان کمک میکند تا روند درمان بیماری در بیمار سرعت پیدا کند. به این ترتیب بیماران مبتلا بهام اس میتوانند از این شیوه درمانی بهعنوان یک درمان کمکی در کنار دیگر شیوههای درمانی بهره بگیرند. البته اجرای این شیوه درمانی ضوابط و قوانین خاص خود را دارد که در مراجعه با متخصص زنبوردرمانی برای هر بیمار بهصورت خاص شرح داده میشود.
در این شیوه درمانی درمانگران با استفاده از نیش زنبور یا سم بهدست آمده از نیش زنبور به درمان بسیاری از بیماریها میپردازند. در این شیوه گاهی متناسب با نوع بیماری و تشخیص درمانگر از نیش زنبور بهصورت طبیعی برای درمان استفاده میشود و گاهی سم به دست آمده از نیش زنبور یا فرآورده تهیه شده از آن بهصورت تزریق زیر پوستی به بیمار منتقل میشود. درمانگران این شیوه درمانی بر این باورند، نیش زنبور یا سم به دست آمده از آن میتواند سیستم ایمنی بدن را تنظیم کرده و اختلالهای احتمالی بهوجود آمده در آن را تعدیل کند. در این شیوه، درمانگر با تحریک سیستم ایمنی بدن و تولید آنتیبادیهای لازم به درمان بیمار میپردازد. بهعنوان مثال در بیماریهایی مانند اماس که ارتباط مستقیم با سیستم ایمنی بدن دارد، زنبور درمانی میتواند بهعنوان یک درمان کمکی موفق وارد عمل شود و روند درمان بیمار را تسهیل کند.
زنبوردرمانی علاوهبر راهکارهای موثری که در درمان بیماریهای دستگاه ایمنی و عصبی بدن دارد در حوزه دستگاه زنان نیز موفق عمل کرده است. بسیاری از درمانگران این شیوه درمانی بر این باورند، استفاده از زنبوردرمانی علاوه بر آنکه دردهای دوران قاعدگی را تسکین میدهد میتواند در پیشگیری از یائسگی زودرس و عوارض ناشی از آن نیز بسیار موفق عمل کند. برخی از تحقیقات نشان میدهد، سم نیش زنبور و فرآوردههای تولید شده از آن میتواند در درمان نازاییهایی که ناشی از اختلال در تخمکگذاری زنان است، موثر واقع شود.
زنبوردرمانی یکی از شیوههای پیشگیری موثر در ابتلا به سرطان است. درمانگران با کمک این شیوه قادرهستند روند پاکسازی بدن از سلولهای مرده را تنظیم کرده و تعادل از دست رفته را به بدن باز گردانند. به اعتقاد درمانگران مکاتب درمانی طبیعی در جهان سرطان در بدن انسان بهدلیل تخلیه نشدن و پاکسازی سلولهای مرده و تجمع آنها در بدن بهوجود میآید. به این ترتیب که اگر روند مرگ سلولها در بدن با تاخیر همراه شود و این روند به کندی فعالیت خود را دنبال کند احتمال ابتلا به سرطان در بیمار تشدید میشود. بنابراین درمانگران زنبوردرمانی با بررسی بدن بیمار و تزریق سم نیش زنبور میتوانند روند پاکسازی بدن از سلولهای مرده و پیر را بهبود ببخشند و آن را تنظیم کنند. در حقیقت این درمانگران با کمک سم زنبور از حذف شدن سلولهای مرده مطمئن میشوند و مانع از ابتلای بیمار به سرطان میشوند.
همه شیوههای درمانی در جهان کموبیش عوارض جانبی به همراه دارد. شیوه زنبوردرمانی نیز در این مورد استثنا نیست. عوارضی مانند گرگرفتگی، خارش شدید محل تزریق، اختلال در ساعات خواب، تشدید دردهای جسمانی و حالت تهوع شدید از جمله علائمی است که پس از دریافت نخستین دوره از زنبوردرمانی در بسیاری از بیماران مشاهده میشود. توصیه درمانگران این شیوه برای بیماران این است که برای تسکین محل دریافت نیش زنبور یک قطعه یخ را روی موضع مورد نظر ماساژ دهند و در این فاصله زمانی تا نوبت بعدی درمان بیشتر از همیشه آب بنوشید.
شیوه زنبور درمانی قواعد و مقرارت خاص خودش را دارد که بیتوجهی به برخی از آنها میتواند بسیار خطرناک باشد به حدی که جان بیمار را به خطر بیندازد. بنابراین درمانگران و متخصصان این شیوه درمانی همیشه پیش از درمان پرسشنامهای را به بیمار میدهند و از بیمارشان شرح حالی را دریافت میکنند تا با خاطری آسوده از این شیوه برای درمان بیمارشان بهره ببرند. بهتر است با برخی از این نکات که پیش از دریافت این بیماری باید نسبت به آنها آگاهی داشته باشید، آشنا شوید.
- زمانی که قصد دارید از شیوه زنبوردرمانی استفاده کنید نباید از داروهای شیمیایی استفاده کنید زیرا داروهای شیمیایی به ویژه داروهایی مانند استامینوفن، سرماخوردگی بزرگسالان، ایبوپروفن، آسپرین و بهطور کلی تمامی قرصهای مسکن ممکن است با سم نیش زنبور که به بدن وارد میشود، واکنش نشان دهند و منجر به تداخل دارویی شده و برای بیمار خطرات جدی به همراه داشته باشند. بنابراین توصیه شده، بیماران هنگام دریافت سوزن تا 2 روز قبل، از داروی شیمیایی استفاده نکنند.
- فرآوردههای حاوی الکل از دیگر مواردی هستند که وجود آنها در بدن روند درمان بیمار را مختل میکند. بسیاری از بیماران هستند که با مصرف داروهایی که حاوی نوعی الکل هستند مانند شربت استامینوفن یا دیفن هیدرامین موجب بروز اختلال در روند درمان میشوند.
- درمانگران به بیمارانشان توصیه میکنند، قطعا در دوران بارداری از این شیوه درمانی برای درمان استفاده نکنند زیرا ممکن است این شیوه به مادر یا جنین آسیب برساند.
- بهتر است در دوران قاعدگی از زنبور درمانی استفاده نشود مگر در شرایطی که بیمار بنا به تشخیص متخصص زنبور درمانی واقعا نیاز داشته باشد تا زنبوردرمانی روی او صورت گیرد.
«سلامت، نعمت خدادادی است و نمی توان ارزش مادی برای آن در نظر گرفت.» یقینا اولین پاسخ به این سوال عجیب، همین پاسخ بدیهی است. همه همین را می گویند و درست به همین دلیل، قدرش را نمی دانند، چون داشتنش را طبیعی می دانند و از دست دادن آن را غیرطبیعی! و البته تعجب می کنند که چرا باید برای حفظ سلامت، زمان و وقت صرف کرد؛ چه برسد به هزینه.
قیمت سلامت شاید زمانی معلوم شود که آن را به دلیل بیماری یا هر حادثه دیگری از دست بدهید. فقط در این صورت است که سلامت هم ارزش پیدا می کند و هم قیمت. نکته مهم این است که در بسیاری از موارد می توان از بروز بیماری جلوگیری کرد و این یعنی قیمت داشتن سلامت.
دیابت یکی از شایع ترین و گران ترین بیماری های غدد در جهان است که متاسفانه سن ابتلا به آن در ایران 10 تا 15 سال از میانگین سن شایع ابتلا در کشورهای توسعه یافته پایین تر است. تخمین زده می شود که حدود 10 درصد مردم کشور ما (بیش از 7 میلیون نفر) به نوعی درگیر دیابت هستند و 4 میلیون بیمار و 4 میلیون و 400 هزار نفر در معرض ابتلا به این بیماری هستند. در جهان 330 میلیون بیمار دیابتی وجود دارد که 80 درصد آنها در کشورهای درحال توسعه زندگی می کنند و براساس آمار فدراسیون بین المللی دیابت تا سال 2025 میلادی، تعداد مبتلایان به 380 میلیون نفر خواهد رسید.
سهم خاورمیانه و به خصوص کشورهای عربی منطقه از این »ار واقعا چشمگیر است. بنا به گزارش فدراسیون جهانی دیابت، در سال 2025 بیشتر بیماران دیابتی جهان در کشورهای این منطقه و هند خواهند بود. امارات متحده عربی، عربستان، کویت و بحرین به دلیل سبک زندیگ شان به زودی با یک جهش عظیم در تعداد بیماران دیابتی روبرو خواهند شد.
امروزه ده ها میلیون آسیایی از دیابت رنج می برند به طوری که در امارات متحده عربی، شیوع دیابت نوع 2، دوبرابر شده است. (از 4 درصد به 8 درصد رسیده است) و در اقتصادهای تازه توسعه یافته آسیا، آهنگ افزایش مشابه آمار یادشده یا بالاتر است. در بزرگسالان چینی میزان ابتلا 3 برابر شده و در اندونزی، کره جنوبی و تایلند در 30 سال گذشته از 3 برابر به 5 برابر رسیده است. در آسیا افراد عمدتا 45 تا 64 ساله و در اروپا و شمال آمریکا با جمعیت بیشتر که نژاد اروپایی دارند، افراد بالای 65 سال مبتلا می شوند.
نتیجه مقایسه اروپایی ها و آسیایی ها از نظر سن، جنسیت و توده جرم بدن نشان می دهد نسبت چربی بدن آسیایی ها به ویژه زنان از همتایان اروپایی الاصل آنها بیشتر است. به گزارش سازمان بهداشت جهانی، تعداد قابل توجهی از مردم آسیا (در آستانه اضافه وزن) با خطر شدید ابتلا به دیابت نوع 2 روبرو هستند. براساس نتایج چند مطالعه، احتمالا آسیایی ها فاقد سلول های کافی بتا در لوزالمعده هستند یا سلول های این عضوشان ضعیف است.
در آمریکا هم حدود 26 میلیون بیمار دیابتی وجود دارد که گفته می شود حداقل 7 میلیون از آنها هنوز برای درمان خود مراجعه نکرده اند. به این رقم باید 57 میلیون نفری هک در معرض ابتلا به دیابت هستند و قند خونشان کمی بالاتر از حد طبیعی است، هم اضافه کرد.
نتیجه تکان دهنده تحقیق مرکز بیماری های مزمن آمریکای شمالی نشان می دهد که 1 نفر از هر 3 نفری که بعد از سال 2000 به دنیا آمده اند، در طول زندگی شان به بیماری دیابت مبتلا خواهند شد. این آمار هنوز حرفی از دیابتی های پنهان – یعنی کسانی که به یبماری دیابت مبتلا هستند امنا خود از آن خبر ندارند – نمی زند. اضافه کردن این افراد به آمار می تواند دیابت را به شایع ترین بیماری جهان بعد از سرماخوردگی تبدیل کند.
سالانه در ایالات متحده مبلغی نزدیک به بودجه یک سال یک کشور جهان سومی، برای بیماران دیابتی هزینه می شود. این مبلغ فقط در سال 2007 نزدیک به 174 میلیارد دلار بود. دانستن این نکته و تعداد بی شمار بیماران دیابتی در سراسر جهان، می تواند نشان دهد که هر سال چه ثروت عظیمی برای به دست آوردن سلامتی که به دلیل ابتلا به یک بیماری از بین رفته است، هزینه می شود.
فقط توجه به این آمار و چند ضرب و تقسیم ساده می تواند تا حدودی هزینه های سرسام آور دیابت را مشخص کنند.
هزینه درمان دیابت در ایران مانند دیگر کشورها بسیار بالاست و سالانه یک میلیارد و صد میلیون دلار از بودجه کشور را می بلعد و بنا بر گزارش ها تا 10 سال آینده، هزینه های درمانی این بیماران در کشور 10 برابر خواهد شد.
نکته قابل توجه دیگر این است که شایع ترین عامل معلولیت ها در کشور مانند نابینایی، نارسایی و ازبین رفتن کلیه، قطع عضو و...، بیماری دیابت است. به گزارش سازامن بهداشت جهانی، باتوجه به افزایش 17 درصدی مرگ و میر ناشی از ابتلا به بیماری دیابت نسبت به دهه گذشته، بیشترین میزان ابتلا متعلق به کشورهای با درآمد پایین و متوسط و بیشترین میزان ابتلا به این بیماری هم در کشورهای درحال توسعه از نظر اقتصادی است.
در کشورهای غربی امروزه توجه اصلی بر غربالگری و پیشگیری های اولیه و ثانویه و حتی پیشگیری های درجه 3 از این بیماری است. دولت ها و سازمان های بیمه ترجیح می دهند به جای تقبل هزینه های سنگین درمان عوارض پیشرفته بیماری، مبلغی را برای تشخیص و کنترل به موقع بیماری پرداخت کنند.
بعد از تشخیص هم سیستم درمانی و بیمه ای این کشورها بیماران را رها نمی کنند. مثلا در کشور آلمان به بیماران دیابتی بعد از تشخیص بیماری شان دستگاه گلوکومترو دستگاه فشار خون رایگان داده می شود و بیمار موظف است هر روز در یک زمان معین قند و فشار خون خود را ثبت و در زمان های معین برای پیگیری به پزشک مراجعه کنند. در غیر این صورت قرارداد بیمه اش باطل خواهد شد. در کشور آمریکا هم تقریبا همین گونه است. این کار ابتدا ممکن است پرخرج به نطر برسد، اما فقط کاهش چند درصدی در میزان ابتلای بیماران به پای دیابتی یا نیاز آنها به دیالیز باتوجه به هزینه بالای این عوارض، می تواند بیشتر این هزینه های غربالگری را جبران کند.
منبع: هفته نامه سلامت
برای بسیاری از مدیران و صاحبان سازمانهای بزرگ، شرکت در جلسات و سمینارهای« استفان کاوی» یک فرصت استثنایی و بینظیر به حساب میآید. استفان کاوی که نویسنده کتاب پرفروش «هفت عادت مردان موثر» است، مورد علاقه بسیاری از مدیران بزرگ و قدرتمند در سرتاسر جهان است. در این مقاله این نویسنده و سخنران بزرگ، رازهای داشتن یک خانواده قدرتمند و متعادل را با آنچه در زندگی خانوادگیاش شخصا تجربه کرده، بیان میکند.
اگر از من و همسرم ساندار بپرسید دگرگونکنندهترین اتفاق زندگیتان چیست، ما بدون تردید خواهیم گفت «تعیین بیانیه ماموریت خانواده. » بیانیه ماموریت ما برای نخستین بار در مراسم ازدواجمان در 50 سال پیش تعیین و بیانیه دوم طی 15سال بعد از آن و با داشتن چند فرزند مشخص شد. این بیانیهها مقاصد و نحوه طی مسیر را که در آن اراده جمعی و فرهنگ خانواده نهفته است مشخص میکند و بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، آگاهانه یا ناآگاهانه همه چیز در کانون این خانواده رشد یافت. کلید داشتن خانوادهای قدرتمند در اصول نهفته است نه در کار خاصی که من با این اصول انجام دادم.
من پیشنهاد میکنم با خانوادهتان در ایجاد بیانیه ماموریت خانواده خود متحد شوید. من 3 مرحله را پیشنهاد میدهم که هر یک از آنها باید بر شرایط شما و ترجیحاتتان منطبق باشد. 1. کشف موجودیت خانواده 2. نوشتن بیانیه ماموریت خانواده و 3. به کار بردن آن برای ماندن در مسیر. در ادامه هرکدام از مراحل را به تفصیل توضیح میدهم:
ما بلافاصله بعد از مراسم ازدواج به پارکی رفتیم و در آنجا درباره مفهوم این مراسم و اینکه چطور باید تلاش کرد تا زندگی را تمام و کمال زندگی کرد، مشخص کردیم. ما درباره 2 خانوادهای که از اعضای آن بودیم و اینکه چه چیز را میخواهیم ادامه دهیم و خواهان تغییر چه چیزی هستیم، صحبت کردیم. ما ازدواج را بیشتر از یک قرارداد بهعنوان عهد و پیمان پذیرفتیم و تعهدمان به یکدیگر را کامل و همیشگی دانستیم که ما همچنین تصدیق کردیم، عهد و پیمانمان نه تنها با یکدیگر بلکه با خداوند است و تعیین کردیم که اگر عشق به خدا را در اولویت قرار دهیم عشق به یکدیگر هم در ما افزایش مییابد. ما به این نتیجه رسیدیم که هرچه بیشتر زندگیمان در مرکز این اصول قرار گیرد دسترسی بیشتری به قدرت عقل و درایت خواهیم داشت بهخصوص در وضعیتهایی که میتواند به وسیله عواملی مثل کار، پول، اموال و حتی خانواده تحتتاثیر قرار گیرد.
میتوانید پرسشهایی که من و همسرم از یکدیگر پرسیدیم را شما هم بپرسید. به این ترتیب انواع پاسخها را خواهید شنید. به خاطر داشته باشید نظر هر کدام از اعضای خانواده اهمیت دارد و در نتیجه عقیده اعضا نیز مهم است. احتمالا مجبورید با انواع عبارات مثبت و منفی مواجه شوید اما به جای قضاوت به هر کدام از نظرات احترام بگذارید و اجازه دهید آزادانه بیان شوند. سعی نکنید همه چیز را حل کنید. هر کاری که در این مرحله انجام دهید تاثیر خواهد داشت. به عبارت دیگر، شما در حال آماده کردن زمین برای پاشیدن بذر هستید، پس سعی نکنید زود برداشت کنید. باید بدانید اگر 3 قانون را اجرا کنید این بحثها بهتر پیش میرود. اول اینکه محترمانه گوش کرده و اطمینان حاصل کنید که هرکس شانسی برای نظر دادن دارد. بنابراین به دیگران اطمینان دهید نظر و عقیدهشان شنیده خواهد شد و مهم است. دوم اینکه سطح درکتان را نشان دهید. یکی از بهترین راهها هم این است که برای رضایت آنها عقایدشان را دوباره بیان کنید، بهویژه وقتی مخالفتی وجود دارد. وقتی اعضای خانواده این کار را برای یکدیگر انجام دهند درک متقابل، انرژی خلاق را آزاد میکند. سومین قانون نوشتن ایدههاست. ایدهها را ارزیابی و قضاوت و ارزش آنها را مقایسه نکنید. باید دریابید بزرگترین چالش در بیانیه ماموریت اولویت دادن به مقاصد و ارزشهاست. به عبارت دیگر، تصمیمگیری در مورد اینکه بالاترین هدف و ارزش چیست و بعد از آن کدام ارزش مهم است.
با جمعآوری تمام ایدههای اعضای خانواده حالا باید یک نفر داوطلب شود که آنها را پالایش کرده و همه آنها را طوری بیان کند که منعکسکننده احساس جمعی از قلب و ذهن کسانی است که در آن شرکت کردهاند. بسیار مهم است که آنها روی کاغذ نوشته شوند. فرآیند نوشتن باعث تبلور اندیشه شده و چکیدهای از یادگیری را در قالب کلمات نمایش میدهد. به این ترتیب رسالت خانواده در مغز حک میشود و از سوی دیگر نوشتن بیانیه ماموریت روی کاغذ به اندازه نوشتن آن روی قلب و ذهن اعضای خانواده قدرتمند نیست اما این دومتقابلا منحصر به فرد نیستند و میتوانید یکی را انتخاب کنید. اجازه دهید تاکید کنم هر آنچه ابتدا با آن مواجه میشوید چرکنویس است و اعضای خانواده باید آن را ببینند، به آن فکر کنند، با آن زندگی کنند، بحث کنند و آن را تغییر دهند. آنقدر باید روی این بیانیه کار کنید تا به این جمله برسید که « این همان چیزی است که متعلق به خانواده است و این رسالت ماست، ما آن را باور داریم و آمادهایم با تعهد به آن زندگی کنیم.» بهخاطر داشته باشید قرار نیست این بیانیه یک سند رسمی باشد. این بیانیه میتواند حتی یک کلمه یا عبارت باشد یا چیزی خلاق و کاملا متفاوت مانند یک تصویر یا نماد یا حتی یک شعر یا ترانه. قانونی که ماندگار میشود؛ بیانیه ماموریت شما نباید برخی کارهایی که باید انجام دهید باشد بلکه باید به نوعی قانون اساسی تحتاللفظی خانواده باشد و همان طور که معمولا قانون اساسی برای سالها میماند، قانون اساسی خانواده شما هم باید برای نسلهای بعد باقی بماند اما آیا ما بیانیه ماموریتمان را زندگی میکنیم؟ واقعیت این است که خیلی تلاش میکنیم اما اغلب اوقات خراب میکنیم. ما دائما در حال مکث، ارتباط دوباره و عذرخواهی هستیم اما وقتی ما آنچه را در قلب و ذهن یکدیگر است، میدانیم در واقع موجودیت خانواده را درک کردهایم.
مجهزترین آپارتمان مسکونی در تهران، با قیمت متری 11 میلیون تومان برای فروش عرضه شده است. این آپارتمان که در محله زعفرانیه ساخته شده، سازندهاش آن را «آپارتمان ویلایی» معرفی میکند و دارای 20 نوع امکانات ویژه است که خدماتی فراتر از سکونت را برای ساکنان فراهم میکند. به گزارش خبرگزاری اقتصادی ایران(econews.ir) ،جزئیات این آپارتمان 700 متری حاکی از آن است که در داخل این آپارتمان یک استخر معلق با قابلیت انتقال به نقاط مختلف آپارتمان و تغییر عمق وجود دارد و سالن پذیرایی آن نیز «بدون ستون» طراحی شدهاست.
این آپارتمان در حال حاضر گرانترین واحدمسکونی عرضه شده در شهر تهران و البته در کشور محسوب میشود.ویژگی منحصر به فرد دیگری که این آپارتمان دارد، «کترینگ» آن است.
آپارتمان مذکور در یک مجتمع 40 واحدی قرار دارد که در آن، یک آشپزخانه صنعتی -کترینگ- ساخته شده تا برای ساکنان، انواع غذا طبخ و به آنها عرضه شود.
روز گذشته 11 میلیون و 500 هزار تومان به عنوان قیمت هر متر مربع یک واحد مسکونی در یکی از فرعیهای محله زعفرانیه اعلام شد. این درحالی است که بازه قیمت متعارف برای هر متر مربع یک واحد مسکونی نوساز در زعفرانیه بین 5 میلیون و 460 هزار تومان تا 6 میلیون و 200 هزار تومان است.
فروشنده ای دو واحد مسکونی با متراژهای 470 و 730 متر مربع واقع در یک برج در محله زعفرانیه را به بازار فروش عرضه کرده است و قیمت هر متر مربع واحد 470 متری را بین 11 میلیون تا 11 میلیون و 500 هزار تومان و قیمت هر متر مربع واحد 730 متری را نیز 11 میلیون و 500 هزار تومان اعلام کرده است، البته وی قیمت هر متر واحد مسکونی در خیابان نیاززاده را 9 میلیون تومان اعلام و اظهار میکند که این دو واحد مذکور به علت اینکه از امکانات و خدمات خاصی برخوردار هستند با نرخ بالاتری نسبت به واحدهای مشابه برای فروش پیشنهاد شدهاند.
مسوول فروش این دو واحد مسکونی، دلیل بالا بودن نرخ پیشنهادی فروش را امکانات تفریحی و رفاهی فراهم شده برای این واحدها و همچنین طراحی داخلی اذعان میکند، چراکه تراسها مبله شده با دید چشمگیر است، طراحی سالنها بدون ستون، دارای استخر معلق داخل واحدها، آشپزخانه تمام اتوماتیک با طراحی خاص، شیرآلات کریستال، حسگرهای امنیتی، چوبکاریهای دستساز ایتالیایی جزئی از امکانات داخلی واحدها است و از سوی دیگر 1700 متر لابی با ارتفاع 8 متر مربع، زمین تنیس، تونلهای آبی دوار، برکه و آبشار، باغ پرندگان، پارک کودک، روف گاردن، سالنهای چند منظوره (به منظور برپایی همایش، گردهمایی و جشنها) کترینگ، کارواش و روم سرویس نیز خدماتی است که در اختیار کلیه ساکنان این برج مسکونی 40 واحدی قرار دارد.
کیمیاگری حضرت لیاقت میطلبد
وجود مبارک عیسی علیه السلام از مقام حضرت مهدی با خبر بود و سه بار شهود ملکوتی نصیب آن حضرت شد؛ در هر بار به خدا عرض کرد: خدایا! این مقام را به من بده؛ فرمود: این مقام، مخصوص آل محمّد است. موسای کلیم علیه السلام این مقام را مشاهده کرد، عرض کرد: خدایا! این منزلت را به من بده؛ فرمود: این ذخیره اهل بیت است، به شما نمیرسد. همانطوری که در جریان شهود حق، موسای کلیم عرض کرد: «رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی» [1]، سخن از (لن) هست؛ اینجا به موسی و عیسی علیهم السلام فرمود: «لن تنالا» یعنی شما به آن مقام نمیرسید، این مال ذخیره آخر زمان و دودمان نبی مکرّم من است.
این منزلت، نظیر مسلّط شدن بر هوا نیست، این نظیر«غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَ رَوَاحُهَا شَهْرٌ» [2] نیست که سلیمان بخواهد و بگوید: «وَهَبْ لِی مُلْکًا لَّا یَنبَغِی لِأَحَدٍ» [3]، تا ما به او عطا بکنیم ! این سلطه جهانی بر دلهای جهانیان است، این ظهور اسمای حسنای من است، این مظهر اتمّ و اکمل اسم اعظم است، این مقام شامخ خلیفةالله به قول مطلق است که متعلق «مهدی» است. لذا وجود مبارک رسول گرامی صل الله علیه و آله برای فاطمه زهرا علیهم السلام مفاخر خانوادگی خود را که شرح میدهد، میفرماید: «منّا المهدی» [4] پیغمبر صل الله علیه و آله به وجود مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف افتخار میکند.
بنابراین اگر ما در جریان موسی دیدهایم که پیروی از او باعث تسلّط بر دریا و انحراف از دستور او مایه سرگردانی در بیابان صاف است؛ پس معلوم میشود با توجه به اینکه:« لِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ». که هم آن دشت صاف، سپاه خداست و هم این دریای موّاج، سپاه خداست، اگر خدا بخواهد، توان آن را دارد که دلها را پر از امید، پر از استغنا و احساس نشاط در برابر استقلال و آزادی کند. اینچنین دلها، هم آن اندیشههای ناب نبوی و هم آن انگیزههای صائب و صالح علوی را میپذیرند و با تربیت شاگردانی چون حضرت امام رحمه الله میتوانند جهان را پر از عدل و داد کنند.
وقتی وجود مبارک امیرالمؤمنین مفاخر اهل بیت را برای دربار اموی شرح میدهد، میفرماید: پیغمبر از ماست، حسن از ماست، حسین از ماست؛«منّا سبطا هذه الأمّة، سیّدا شباب اهل الجنّه» [5] و مانند آن؛ بعد جریان مهدی منتظر موجود موعود را ذکر میکند که مهدی این امت از ماست.
هنگام ظهور، روز به ثمر نشستن شجره طوبای انسانیّت
همه به وجود مبارک آن حضرت افتخار میکنند تا جامعه بشریت به ثمر برسد. تاکنون درخت انسانیّت میوه نداد: «وَإِن تُطِعْ أَکْثَرَ مَن فِی الأَرْضِ یُضِلُّوکَ عن سبیلِ اللهِ». [6] اما روزی بالأخره جامعه بشری باید به ثمر برسد و میوه بدهد. آن روزی که جامعه بشری به ثمر میرسد ومیوهاش بار مییابد؛ آن روزی که هم اندیشه علمی دارد که میوه علمی اوست، هم انگیزه صحیح دارد که میوه عملی اوست، روز ظهور مهدی موجود موعود است. لذا ذات اقدس اله فرمود: همان طوری که ما زمین مرده را زنده میکنیم، زمینه مرده را هم زنده میکنیم. و اگر آن وحی الهی ظهور پیدا کرد، بر هر فکر و ارادهای ولو مصمّم باشد، مسلّط است. هیچ کسی در برابر ظهور سلطنت وحی، قدرت مقاومت ندارد ! انبیای بزرگ وقتی وحی الهی را دریافت کردند، تسلیم محضاند.
در سوره حشر فرمود: «این قرآن را کوه نمیتواند تحمّل کند»؛ [7] امّا همین قرآن را انسان کامل تحمّل میکند. انسان کامل در برابر کوه یا آسمان یا زمین و مانند آن ستبرتر است، ولی در برابر ظهور اراده حق خاضع است. وقتی به ابراهیم خلیل دستور میرسد که حرف اینها را گوش نکن و:«حَرِّقُوهُ وَانصُرُوا آلِهَتَکُمْ» [8] تو را مرعوب نکند، او تسلیم محض میشود، خود را به امواج آتش تسلیم میکند و مانند این در جریان انبیا فراوان است. وقتی آن وحی با آن سلطنت در اختیار ولی عصر قرار میگیرد، دلهای مردم به وسیله آن حضرت متحوّل میشود؛ اینها فن کیمیاگری و فن مغناطیسی دارند.
خلیفةالله با مفهوم و فلسفه و کلام و عرفان نظری حرف نمیزند؛ او با عرفان عملی سخن میگوید. سخن او همان جذب و کشش است که ایجاد میکند. در انسان شور و علاقه و ناله و درد ایجاد میکند .این است که صدای او را از مشرق و مغرب یک افراد خاص میشنوند، وقتی حضرت میگوید: «أنا بقیّةالله» [9]. این صدا وقتی از کنار کعبه بر میخیزد؛ شرق و غرب، اولیای خدا، پر میکشند و به حضور او بار مییابند.
لزوم آمادگی منتظران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
شما میبینید هنوز نام آن حضرت را نبرده، عدّه ای از این جوانها شیفته آن حضرتاند. این روایت را مرحوم محدّث قمی در سفینة البحار در لقب پر افتخار «مهدی» نقل کرده است، وقتی از وجود مبارک امام صادق علیه السلام سؤال میکنند که: انتظار یعنی چه. فرمود:«لیعدنّ احدکم لخروج القائم و لو سهماً [10]؛ قبل از قیام آن حضرت، هر کسی خود را و لو به تهیه یک تیر آماده کند». یعنی نیروی بسیجی بودن، تیراندازی یاد گرفتن، نیروی رزمی بودن، مجاهدت داشتن، اهل جبهه و جنگ بودن؛ این انتظار است. بالأخره وقتی حضرت بیاید و بخواهد کیمیاگری کند؛ یک لیاقتی میطلبد.
گر جان بدهد سنگ سیه، لعل نگردد با طینت اصلی چه کند بد گهر افتاد
بهترین شیوه انتظار حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
بهترین راه برای انتظار آن است که انسان آماده باشد تا اگر یک وقتی نسیم وزید و پرده کنار رفت، انسان پشت پرده را ببیند. اگر کسی ولیّ الله بود، خودش تلاش و کوشش میکند، پرده غیب را کنار میزند و پشت پرده را میبیند؛ مثل اینکه ائمه نسبت به هم اینچنین بودند، اولیا نسبت به هم اینچنیناند و مانند آن. امّا ما که دستی نداریم، پایی نداریم، به ما هم اجازه نمیدهند که برویم، پرده غیب را کنار بزنیم و پشت پرده را ببینیم، لااقل باید چشم باز و شفاف داشته باشیم؛ اولاً؛ هرگز نخوابیم، ثانیاً؛ روبهروی پرده باشیم و ثالثاً؛ اگر نسیمی زد و پرده کنار رفت، گوشهای از ماورای پرده را ببینیم، اینکه گفتند:«إنّ لربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرّضوا لها» [11] همین است.
اللهم عجل لولیک الفرج
پی نوشت:
[1] . سوره اعراف / 43.
[2] . سوره سبأ / 12.
[3]. سوره ص / 35.
[4] . بحار الأنوار، ج 36، ص 309.
[5] . همان، 37، ص 48.
[6] . سوره انعام / 116.
[7] . سوره حشر / 21.
[8] . سوره انبیاء / 68.
[9] . الکافی، ج 1، ص 472.
[10] . سفینة البحار، ج2، ص
[11] . بحار الأنوار، ج 68 ، ص 221.
م: تبیان
سرلوحه برنامه های امام زمان(عج)
قاطعیت، خصلت همه رهبران راستین الهی است و این خصلت در وجود امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در حدّ اوج و کمال است. معیار پاک سازی اجتماعات بشری نیز همین است.
امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در راه و روش خویش، سازش ناپذیر است و در اجرای حدود و احکام الهی و مبارزه با ستمگران قاطعیتی خدایی دارد. چشم پوشی و مسامحه ای در راه و روش او نیست. از ملامت ملامت گران نمی هراسد، از هیچ مقام و قدرتی نمی ترسد و بدون هیچ گونه ملاحظه ای تبهکاران را کیفر می دهد.
در حدیثی از امام باقر علیه السلام آمده است: « قائم قیام می کند ... بر اعراب سختگیر است و راه و روش او شمشیر بوده و در راه اجرای برنامه های الهی از ملامتِ ملامت گران بیم نمی کند».(1)
امام کاظم علیه السلام نیز فرموده است: « خداوند برای دوازدهمین امام از خاندان ما هر دشواری را آسان می گرداند و به دست او هر جبّار سرسختی نابود می شود و هر شیطان سرکشی هلاک می گردد».(2)
بزرگ ترین آرمان دولت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، گسترش عدالت در سراسر گیتی است که از هدف های اساسی آن تحول عظیم جهانی می باشد؛ چنان که این اصل از نخستین هدف ها و اصلی ترین برنامه های همه پیامبران بوده است که در گذشته تاریخ، اجتماعات و مردمان را به آن فرا خوانده اند و در راه تحقق آن فداکاری های فراوان کرده اند.
امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، با طبقات آگاه و عالمان و روشنفکرانی که بخواهند به گونه ای در برابر اجرای عدالت بایستند، می جنگد و با کسانی که با توجیه کلام خدا و تأویل آیات قران کریم، قصد تضعیف مبانی انقلاب او را دارند، درگیر می شود و آنان را از سر راه انقلاب بر می دارد.
عدالت، تنها زمینه حیات اجتماعی در بخش ویژه ای از جامعه نیست؛ بلکه در همه ابعاد حیات فردی و اجتماعی، عامل اصلی حیات و زندگی انسان، اصل عدالت و عدل است. عدل، حیات زندگی است و زندگی بی عدالت، مرگی است که حیات پنداشته می شود.
در سخنی از امام حسین علیه السلام آمده است: « اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد، خداوند آن روز را طولانی گرداند تا مردی از فرزندان من قیام کند و زمین را از عدل و داد پر کند؛ آن گونه که از ستم و بیداد آکنده باشد. این چنین از پیامبر خدا شنیدم».(3)
در روایتی نیز آمده است هنگامی که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در لحظات نخستین پس از تولد، دهان به سخن گشود، فرمود: « خداوندا! به آنچه بر من وعده دادی، وفا کن و امر مرا به کمال برسان و گام های مرا استوار بدار و زمین را به دست من آکنده از عدل و داد ساز» .(4)
امام علی علیه السلام نیز درباره این بزرگ ترین آرمان حکومت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرموده است: « مهدی قاضیان زشت کار را کنار می گذارد و دست سازشکاران را از سرتان کوتاه می کند و حکمرانان ستم پیشه را عزل می نماید و زمین را از هر نادرست و خائنی پاک می سازد».(5)
عوامل موفقیت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در گسترش عدل
در حکومت امامان که عهده دار اجرای حق و عدالت است، امام که در رأس حکومت قرار دارد، نمونه و الگوی اعلا و نمایش عملی و تجسم ظهور تمام برنامه های اسلامی و تعلیمات آن و نیز نسخه سعادت بخش جامعه بشری است. در این حکومت امامان معصوم علیهم السلام هم قوانینی که اساس عمل است، بیانگر عدل، حق و برقراری توازن و تعادل به معنای حقیقی است و هم حاکم و نظام حکومت و قوه مجریه ای که اجرای این قوانین را بر عهده دارد، در طریق عدل گام بر می دارد.
ضمن این موضوع، عامل مهم دیگری که موفقیت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در گسترش عدل در جامعه را تضمین می کند، تکامل عقول بشر در آن عصر است. افرادی با عدل و داد درگیرند و با آن مقابله می کنند که عقلشان کامل نیست. وقتی مردم از نظر عقلی ضعیف باشند، زیر بار حکومت عدل نمی روند؛ زیرا طبق احادیث، عدل از جنود عقل به شمار می آید و جور از جنود و لشکریان جهل.(6)
در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است: « هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند دستش را بر سر بندگانش می گذارد و به این وسیله عقول آن ها را کامل و افکارشان را پرورش می دهد».(7)
به این دلیل و نیز عظمت نظام امامت است که در دوران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف همگان به سرعت تمام، پذیرای حکومت آن حضرت خواهند بود.(8)
پی نوشت ها:
1. الغیبة، نعمانی، ص 233.
2. کمال الدین، ج 2، ص 369.
3. همان، ج 1، ص 318.
4. بحارالانوار، ج 51، ص 13.
5. همان، ص 120.
6. کافی، ج 1، کتاب العقل والجهل، ح 14.
7. بحارالانوار، ج 52، ص 328.
8. ر.ک: رضوانی کاشانی، علی اصغر، موعود شناسی و پاسخ به شبهات، ص 486 ـ 483.
م:تبیان
زنان یاری دهنده امام زمان(عج)
یکی از آرزوهای دیرینه بشر گسترش عدالت به معنای واقعی در سرتاسر گیتی است و این آرزو به شکل نوعی اعتقاد در ادیان الهی تجلی نموده است. در طول تاریخ کسانی که مدعی تحقق این ایده شدند، طرح ها ریختند و چاره ها اندیشیدند، ولی نتوانستند بشر خسته دل را امیدی بخشند. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، تنها چراغ فروزانی است که می تواند تاریکی ها و غبار خستگی را از انسان دور کند. روزی که او می آید و حکومت واحد جهانی تشکیل می دهد، انحراف ها و بی عدالتی ها را محو می سازد و ابرهای خودخواهی و نفاق را کنار می زند.
در آستانه ظهور امام، حوادث شگفت انگیزی اتفاق می افتد که یکی از آن ها بازگشت گروهی از مؤمنان واقعی برای درک و تماشای عظمت و شوکت جهانی اسلام خواهد بود؛ البته عده ای از کافران بد طینت نیز در این میان پیش از آخرت به دنیا باز می گردند تا به سزای پاره ای از اعمال ننگین خود برسند.
رجعت کنندگان
روایاتی که رجعت کنندگان را معرفی می کند، به دو دسته تقسیم شده اند:
1. بعضی روایات به طور عموم دلالت می کند که تمام مؤمنان خالص (زن و مرد) و کفار و معاند (زن و مرد) که در طول تاریخ در روی زمین زندگی کرده اند، بر می گردند. امام صادق علیه السلام فرموده است: « همانا رجعت عمومی نیست؛ بلکه خصوصی است، بر نمی گردند مگر مؤمنان خالص و کفار محض».(1)
2. بعضی از روایات، رجعتکنندگان را با اسم و مشخصات معرفی می کند.
در این میان گروهی از یاوران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، زنانی هستند که خدا به برکت ظهور امام آنان را زنده می کند و آن ها بار دیگر به دنیا رجعت می کنند.
در منابع معتبر اسلامی، نام سیزده زن آمده است که به هنگام ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف زنده خواهند شد و در لشکر امام به مداوای مجروحان جنگی و پرستاری بیماران خواهند پرداخت. در روایتی آمده است که امام صادق علیه السلام فرمود: « همراه مهدی سیزده زن خواهند بود». مفضل بن عمر از حضرت پرسید: «آن ها را برای چه کاری می خواهد؟» حضرت فرمود: «برای مداوای مجروحان و رسیدگی به مریض ها؛ همان گونه که وقتی همراه پیامبر بودند، چنین میکردند». مفضل پرسید: «نام آن ها را بفرمایید». حضرت فرمود: «قنواء دختر رشید هجری، ام ایمن، حبابه والبیّه، سمیه مادر عمار بن یاسر، زبیده، ام خالد احمسیه، ام سعید حنفیه، صبانه ماشطه و ام خالد جهنیه».(2)
هر چند در حدیث امام صادق علیه السلام فقط از نه نفر از آنان نام می برد، اما باید توجه داشت زنانی همچون «صیانه» که مادر چند شهید بود و خود نیز با وضعی جانسوز به شهادت رسید، سمیه که در راه دفاع از عقیدة اسلامی خود، سخت ترین شکنجه ها را تحمل نمود و تا پای جان از عقیدة خود دفاع کرد، ام خالد که برای حفظ اسلام جانباز شد و نیز دیگرانی همچون زبیده، کسانی بودند که زرق و برق دنیا هرگز آنان را از اسلام باز نداشت؛ بلکه آن ها از آن امکانات در راه عقیده خود استفاده کرده و در مراسم حج که یکی از ارکان دین است، به کار بردند. بعضی نیز افتخار دایگی رهبر امت را داشتند و خود نیز از معنویات زیادی برخوردار بودند و بعضی دیگر، از خانوادة شهیدانی بودند که خود، پیکر نیمه جان فرزندان شان را حمل کردند. این افراد با داشتن چنین شرایطی ثابت کردند که می توانند گوشه ای از بار سنگین حکومت جهانی اسلام را بردوش گیرند.
زنان مؤمن
سمیه، مادر عمار یاسر
هفتمین فردی که به اسلام گروید و بدترین شکنجه ها را نیز تحمل کرد، سمیه بود.(3) او و شوهرش، یاسر در دام ابوجهل گرفتار شده بودند و او به آن ها دستور داد که به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دشنام دهند، اما آن ها چنین کاری نکردند. ابوجهل زره آهنی به سمیه و یاسر پوشاند و آن ها را مقابل آفتاب سوزان نگه داشت. پیامبر صلی الله علیه و آله که گاهی از کنارشان عبور می کرد، آن ها را به صبر و مقاومت سفارش می کرد و می فرمود: «ای خاندان یاسر صبر پیشه کنید که وعده گاه شما بهشت است». سرانجام ابوجهل با ضربتی آنها را به شهادت رساند.(4)
ام ایمن
این زن که نامش "برکه" است، دختر "ثعلبه بن عمرو بن حصن بن مالک" و خدمت گزار "آمنه"، مادر پیامبر و کنیز پیامبر صلی الله علیه و آله بود. آن گاه که رسول خدا صلی الله علیه و آله مادر خود را از دست داده بود، وی پرستاری حضرت را برعهده گرفت و به اصطلاح، خدمت گزار رسول خدا صلی الله علیه و آله محسوب می شد. پیامبر صلی الله علیه و آله درباره اش می فرمود: «او باقی ماندة خاندان من است».(5) او از شیفتگان امامت بود که در ماجرای فدک، حضرت زهرا علیها السلام او را به عنوان شاهد معرفی کرد و پنج یا شش ماه پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله در زمان خلافت ابوبکر از دنیا رفت.(6)
صیانه
از دیگر زنان رجعت کننده در دوران امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که به یاری حضرت می پردازند، "صیانه" است. درباره او آمده می نویسند: «در دولت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، سیزده تن برای معالجة زخمیان زنده گشته و به دنیا باز می گردند. یکی از آنان "صیانه" است که همسر "حزقیل" و آرایشگر دختر فرعون بوده است. شوهرش "حزقیل" پسرعموی فرعون و گنجینه دار او بوده و به گفتة او، مؤمن خاندان فرعون است که به پیامبر زمانش، موسی علیه السلام ایمان آورد».(7)
نسیبه، دختر کعب
وی که همسر "زید بن عاصم" و از بانوان مجاهد و صحابی فداکار رسول خدا صلی الله علیه و آله و راوی حدیث از آن حضرت بوده است. درباره او نوشته اند: « در بیعت عقبه که 62 مرد از قبیله خزرج شرکت داشتند و با رسول خدا صلی الله علیه و آله بیعت کردند، دو زن یعنی نسیبه و خواهر وی هم حضور داشتند و بدون اینکه به هنگام بیعت، دست رسول خدا صلی الله علیه و آله به دست آن ها بخورد، با آن حضرت بیعت کردند و به اطاعت پیامبر صلی الله علیه و آله اقرار و تعهد نمودند».(8)
او که کنیه اش "ام عماره" است، در بیعت رضوان، جنگ احد و در جنگ یمامه که بعد از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله با مسیلمه کذاب واقع شد، حضور داشته است. ایمان و اخلاص و فداکاری وی در جنگ احد، به جایی رسید که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «وفاداری و مقاومت نسیبه، بهتر و بالاتر از بسیاری از مردها می باشد».(9) در جنگ "یمامه" نیز دوازده زخم برداشت و حتی یک دست وی هم قطع شد.
ام خالد عبدی
ام خالد عبدی، بانویی است که استاندار عراق، یوسف بن عمرو به سبب عقیده شیعی و پیروی از زید بن علی بن الحسین علیه السلام در کوفه، دست او را قطع کرد. وی در راه عقیده و عبادت خویش، استواری و پای بندی قاطعی داشت و در بیان معارف دین و ابراز عشق و ارادت به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله برابر مخالفان، هیچ کوتاهی و مسامحه ای روا نمی داشت.(10)
زبیده
او، همسر هارون الرشید و از شیعیان بود. وقتی هارون از عقیدة او آگاه شد، سوگند یاد کرد او را طلاق دهد. او به انجام کارهای نیک معروف بود. زمانی که یک مشک آب در شهر یک دینار طلا ارزش داشت، او همة حُجاج و شاید مردم مکه را سیراب کرد. او دستور داد با کندن کوه ها و احداث تونل ها، آب را از خارج حرم مکه، به حرم آوردند. وی صد کنیز داشت که همگی حافظ قرآن بودند و هر کدام موظف بود که یک دهم قرآن را بخواند؛ به گونه ای که از منزل او صدای قرائت قرآن همانند زمزمة زنبورهای عسل بلند بود.(11)
حبابه والبیه
بزرگانی همچون شیخ طوسی، شیخ کلینی، فیض کاشانی، محدث بحرانی، طبرسی، راوندی و علامه مجلسی، او را محدث و راوی حدیث از هشت تن از امامان معصوم، از امام علی علیه السلام تا امام رضا علیه السلام دانسته اند. وی، راوی حدیث از امام علی علیه السلام بوده و در روزگار امام زین العابدین علیه السلام، 113 سال از عمر او می گذشت. در سال 183ق که امام موسی بن جعفر علیه السلام شهید شده و امام رضا علیه السلام عهده دار امامت گردید، وی به حضور امام هشتم رسید؛ در حالی که عمر او در این روزگار، حداقل 235 بود. وقتی از دنیا رفت، امام رضا علیه السلام او را با پیراهن خود کفن کرده و به خاک سپرد. سن او هنگام مرگ، بیش از 240 سال بود. او، دوبار به جوانی بازگشت که یک بار به معجزه امام سجاد علیه السلام و بار دوم به معجزه امام هشتم علیه السلام بود. هشت امام معصوم علیهم السلام با خاتم خود بر سنگی که او همراه داشت، نقش بستند.(12)
قنواء، دختر رشید هجری
دانشمندان رجالی و اهل فقه و حدیث، مانند شیخ طوسی، برقی و مامقانی این بانوی بزرگوار را از بانوان یاور امام صادق علیه السلام و راوی حدیث از آن حضرت معرفی کرده اند. میزان پایداری در عقیده و پای بندی او به اسلام و تشیع و علاقه اش به امیرالمؤمنین علیه السلام، از جریانی که دربارة شیوه اسارت و شهادت پدرش توسط ابن زیاد نقل می کند، مشخص می شود.(13)
زنان غیرمؤمن
در حدیثی از امام باقر علیه السلام، از زنی خبر داده شده است که حضرت زهرا علیها السلام را خیلی رنج می داد. این زن نیز از رجعت کنندگانی است که باز می گردد تا به سزای عملش در این دنیا برسد:« آگاه باشید اگر قائم ما قیام کند، حمیراء زنده می شود تا اینکه آن حضرت به او تازیانه بزند و تا اینکه از وی برای فاطمه دختر رسولخدا انتقام بگیرد. روای از حضرت پرسید:« فدایت شوم! چرا بر او تازیانه می زند؟» حضرت فرمود: «به سبب افترا و تهمتی که به أم ابراهیم زد». روای پرسید: «چرا خداوند، تا زمان قائم آن را به تأخیر انداخت؟» امام باقر علیه السلام فرمود: «به سبب اینکه خداوند، پیامبر را برای رحمتِ خلق مبعوث کرد، ولی مهدی را برای انتقام از دشمنان».(14)
پی نوشت:
1. حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، باب 10، ص360.
2. طبری، دلائل الامة، ص260.
3. طبسی، چشماندازی از حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص78.
4. ریاحین الشریعة، ج4، ص335.
5. تاریخ طبری، ج2، ص7.
6. قاموس الرجال، ج10، ص378.
7. ریاحین الشریعة، ج5، ص153.
8. ابن اثیر، اسدالغابة، ج5، ص 555.
9. بحارالانوار، ج20، ص 133.
10. آیت الله خویی، معجم رجال الحدیث، ج14، ص 23، 108، 176.
11. چشم اندازی به حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص77.
12. مامقامی، تنقیح المقال، ج23، ص 75.
13. شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج1، ص 522؛ ریاحین الشریعة، ج5.
14. صدوق، علل الشرایع، جلد 1و2، ص304.:تبیان
منتظران نشسته
نقل است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: یَکُونُ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ کُلُّ مَا کَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ؛ هر آنچه در بنی اسرائیل رخ داده است در این امت اسلامی هم اتفاق خواهد افتاد.[1] در تعبیر دیگری آمده است: لَتَرکَبُنَّ سُنَنَ مَن کانَ قَبلَکُم ِشبراً بِشِبرٍ؛ شما امت اسلامی روش و سیره امتهای پییشین را وجب به وجب تقلید خواهید کرد.[2]
کمی دقت در تاریخ صدر اسلام و اوضاع جاری آن، این حقیقت را به خوبی روشن می کند و شاید یکی از دلایلی که قرآن کریم در آیات فراوانی به سرگذشت و تاریخ بنی اسرائیل می پردازد همین باشد. تا بخوانیم و بدانیم و مراقب باشیم تا مبادا پا جای پای آن قوم عجیب و لجوج بگذاریم. برای حفظ خود از این خطر بزرگ ابتدا لازم است تا اندیشه و رفتار بنی اسرائیل را به خوبی بشناسیم و بعد اندیشه و رفتارمان را با آن مقایسه کنیم.
در این راستا ما نمونه ای را از قرآن کریم برگزیده و کار تطبیق و مقایسه ای را که گفتیم در مورد آن انجام می دهیم تا اگر ضعف یا انحرافی در مسلمانی ما هست خودش را در زیر این ذره بین نشان دهد.
داستانی از بنی اسرائیل
آیات 20 تا 26 سوره مائده به جریانی از بنی اسرائیل با موسی علیه السلام اختصاص دارد. ماجرا از آنجا آغاز می شود که بنی اسرائیل مامور می شوند تا وارد سرزمینی شوند که در آن عده ای زندگی می کردند که به دلیل داشتن قدرت اهل زور گویی بودند به همین دلیل بنی اسرائیل از فرمان الهی سرپیچی کرده و به موسی علیه السلام گفتند: یَامُوسىَ إِنَّ فِیهَا قَوْمًا جَبَّارِینَ وَ إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا حَتىَ یخَرُجُواْ مِنْهَا فَإِن یخَرُجُواْ مِنها فَإِنَّا دَاخِلُون؛ موسی! در این سرزمین مردمان زورگویی زندگی می کنند که تا آنها هستند ما وارد آن سرزمین نمی شویم؛ هر وقت آنها بیرون رفتند ما امر تو را عملی کرده و وارد آنجا می شویم.
در بین بنی اسرائیل عده ای وجود داشتند که خداترس بودند و همین امر سبب می شد که دلواپس امر خدا باشند. دو نفر از این جمعیت با ایمان که ترس از خدا در دل آنها جاى داشت و به همین دلیل مشمول نعمتهاى بزرگ او شده و روح استقامت و شهامت را با دوراندیشى و آگاهى اجتماعى و نظامى آمیخته بودند براى دفاع از پیشنهاد موسى علیه السلام لب به سخن گشوده و به بنى اسرائیل گفتند:
شما از دروازه شهر وارد بشوید هنگامى که وارد شدید (و آنها را در برابر عمل انجام شده قرار دادید) پیروز خواهید شد. ولى باید در هر صورت از روح ایمان استمداد کنید و بر خدا تکیه نمائید تا به این هدف برسید. یعنی شما با توکل به خداوند متعال، عمل به وظیفه کنید و مطمئن باشید که او شما را یاری خواهد کرد و پیروزیتان قطعی است.
ولی بنى اسرائیل به دلیل ضعف و زبونى که در روح و جان آنها لانه کرده بود بی توجه به توصیه این مردان الهی، صریحا به موسى علیه السلام گفتند: تا آنها در این سرزمینند ما هرگز وارد آن نخواهیم شد. بعد جمله ای به کار بردند که محور بحث ما همین جمله است؛ آنها به رهبرشان گفتند:
« فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّکَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُون» خود تو و پروردگارت بروید با آنها بجنگید و مشکل را از سر راه بردارید. ما اینجا نشسته ایم هر وقت مشکل حل شد بیا ما را خبر کن تا بیاییم.
تطبیق آن داستان با امروز ما
این عبارت بنی اسرائیلی امروز با کمی تغییر در الفاظ ولی دقیقا با همان روح و معنا در بین پیروان و شیعیان رهبر و امام عصر عج الله تعالی فرجه چنان رواج دارد که به نظر جزء فرهنگ انتظار شده است و جالب اینکه برخی متدینین با تمام اخلاص و اردات وقتی به یک معضل اجتماعی و یا مشکل بزرگ در سطح بین المللی بر می خورند آهی از درون کشیده و قیافه عارفانه به خود می گیرند و با لحن خاصی این جمله را به زبان جاری می کنند که «ان شاء الله امام زمان ع می آید و این مشکلات را خودش حل می کند.»
این منتظران بر سجاده نشسته دست به دعا بی آنکه خود بدانند آن سستی و لختی و ضعف ایمان درونشان سبب می شود که به جای عمل به وظیفه و تلاش برای ادای واجبات فردی و اجتماعی و مبارزه با ظلم در هر بُعد و اندازه ای که باشد؛ با خلوص نیت دست روی دست گذاشته و منتظر کسی باشند که بیاید و مشکلات آنها را برطرف کند.
درس که حضرت امام(ره) به ما آموخت
درود و رحمت خدا به روح مطهر حضرت امام که به ما آموخت: « همه ما مأمور به اداى تکلیف و وظیفهایم نه مأمور به نتیجه»[3] این سخن برگرفته از کلام خداست که فرمود: « قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى؛ بگو من تنها شما را به یک چیز اندرز مىدهم، و آن اینکه براى خدا قیام کنید. دو نفر، دو نفر، یا یک نفر، یک نفر»[4]
امام(ره) منتظر واقعی بود
آن بزرگ مرد تاریخ هم اگر مانند این منتظران نشسته می اندیشید و عمل می کرد می بایست با دیدن ظلم خاندان پهلوی و تجاوز صدامیان و خیانتهای مکرر منافقان و بیداد و ستمگری هایی که مسلسل وار از داخل و خارج به پیکر اسلام و مسلمین وارد می شد؛ دست روی دست گذاشته و بر سجاده می نشست و مدام این ذکر را می گفت که ان شاء الله صاحب این دین و انقلاب بیاید و با خدایش این مشکلات را حل کند. اما او چنین نکرد. با توکل به خدا در راه احیای دین و مبارزه به ظلم قدم برداشت؛ چه آن وقت که تنها بود و چه آن وقت که میلیون جان برکف دعوتش را لبیک گفتند. و این تمام کار او نبود بر سجاده هم می نشست و پیشانی بر مهر می سایید و با اشک چشم، پیروزی اسلام و ظهور آن منجی آخرین را طلب می کرد. ولی این دعا کجا و آن دعا کجا! یکی منتظر ایستاده است و دیگری منتظر نشسته که اگر خوابیده بگوییم شایسته تر است.
پی نوشت ها :
(1) من لا یحضره الفقیه ،ج1،ص 203
(2) نهج الفصاحة، ح2219
(3) صحیفه امام، ج21، ص 284
(4) آیه 46 ،سوره سبأ
م:تبیان
خوراکی هایی فوق العاده برای کبد
یک محقق طب اسلامی گفت: مصرف خاکشیر، اسفرزه، انار، کاسنی، آب زرشک، برگه هلو، آش جو، نان جو و شاه توت به پاکسازی و سلامت کبد کمک میکند. مصرف روغن زیتون اثر معجزهآسایی بر روی کبد دارد وی گفت: از غذاهای مفید برای کبد میتوان به انواع میوهها و سبزیها به خصوص کاهو، خیار، هویج، انار، شاهتوت و زیتون اشاره کرد همچنین مصرف روغن زیتون اثر معجزهآسایی بر روی کبد دارد. ابوالحبیب بیان داشت: مصرف سوپ جو، آش جو، نان جو به خصوص نان جوی دوسر و مصرف روزانه حداقل 6 لیوان آب، مصرف سالاد فصل همراه با لیمو ترش تازه و روغن زیتون قبل از غذا همچنین مصرف زرشک و آب زرشک، عسل، کشمش، توت، انجیر، برگه هلو و برگه زردآلو، کدوخورشتی، کدوحلوایی، کنجد، اسطوخدوس، بادرنجبویه، کاسنی، آب مرکبات و مغز بادام خام برای کبد مفید است. سالم بودن کبد مساوی با سلامتی جسم و روح است
این محقق طب اسلامی اضافه کرد: میوه شاهتوت ضد هپاتیت است و مصرف انواع بذرهای ملین مانند خاکشیر، اسفرزه، بارهنگ، تخم ریحان، تخم شربتی، بالنگو، شیر خشت و ترنجبین برای پاکسازی سموم کبدی مفید است.
منبع : Salamtnews.com