لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
تاریخ : یکشنبه 90/5/16 | 12:43 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()


نمی توان باور کرد که این تصاویر واقعی هستند و این پروانه ها وجود دارند!


این تصاویر توسط فوتوشاپ یا نرم افزارهای سه بعدی خلق نشده اند و حقیقی هستند. بال این پروانه ها شفاف و شیشه ایی است. این پروانه های فوق العاده زیبا از خانواده Danainae هستند و در مرکز امریکا زندگی می کنند. تصاویری که مشاهده می کنید بیشتر شبیه تصاویر ساخته شده و غیرواقعی هستند ولی همگی توسط دوربین عکاسی و از موجودات زنده و حقیقی گرفته شده اند.
این پروانه های که Glasswinged Butterfly نام دارند از خانواده Danainae هستند که در مرکز قاره امریکا زندگی می کنند و در آن مکان به نام espejios (به معنی آیینه کوچک) شناخته می شود. این پروانه ها از شهد گیاهان تغذیه می کنند. ابعاد بال نیمه شفاف این پروانه ها حدود 5.6 در 6.1 سانتی متر است.
منبع : نیک صالحی
تاریخ : یکشنبه 90/5/16 | 12:43 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
بررسی عدم تاثیر رژیم های غذایی
کالری نشانه انرژی در زندگی ماست که همیشه و همهجا با آن سروکار داریم. شاید امروزه کمتر جایی برویم که در آن صحبتی از کالریها نباشد، موادغذایی موجود در سوپرمارکتها برچسبهایی دارند که نشاندهنده میزان کالری هر محصول است.



این روزها رستورانها در آمریکا و کانادا مجبور شدهاند در منوهای خود میزان کالری موجود در موادغذایی را ثبت کنند و آنها را در اختیار مشتریان قرار دهند. موادغذایی موجود در سوپرمارکتها برچسبهایی دارند که نشاندهنده میزان کالری هر محصول است. حتی هنگام ورزش با لوازم ورزشی هم توجه ما غالبا به عددی که نشاندهنده میزان کالری مصرف شده روی تردمیلها و سایر وسایل ورزشی است جلب میشود.
اما به راستی کالری چیست؟ آیا تعریف دستی از کالریها در ذهن خود داریم؟ تا به حال تلاشی برای تصحیح باورهای غلط خود در مورد کالریها انجام دادهایم؟
دانشمندان و متخصصان تغذیه میگویند، کالری فاکتوری است که میزان انرژی موادغذایی با آن سنجیده میشود. درواقع وسیله سنجش موادغذایی همین کالری معروفی است که به دغدغه بزرگ زندگیما تبدیل شده و حتی عدهای آن را دشمن کاهش وزن خود میدانند.
بسیاری از ما در مورد اینکه چطور سالم بمانیم تصورات نادرستی داریم، بهخصوص وقتی نوبت به رژیم غذایی میرسد اما این حقیقت دارد. این تصورات نادرست بخش مهمی از باورهای ما را تشکیل میدهند. همین حالا کمی فکر کنید... فکر کنید و ببینید چرا با وجود رژیمهای مختلف به جای اینکه وزن کم کنید، اضافه وزن هم پیدا کردهاید.
این غلطها را اصلاح کنید
کالری یعنی واحد اندازهگیری گرما و انرژی و اگر بخواهیم این تعریف را با موادغذایی ارتباط دهیم میتوانیم بگوییم که کالری یک ماده غذایی، یعنی میزان انرژی موجود در آنکه از طریق فاکتورهای مختلف بهوجود میآید. امروزه میزان کالری موادغذایی با فاکتورهایی از قبیل میزان کربوهیدرات، پروتئین و چربی آنها سنجیده میشود اما کالری به تنهایی تامینکننده انرژی مورد نیاز بدن ما نیست بلکه کربوهیدراتها، پروتئینها و چربیهای موجود در سلولها هستند که انرژی بدن را تامین میکنند. بنابراین باید دیدگاه خود را از کالری صرف به سمت پروتئینها، چربیها و کربوهیدراتها تغییر دهیم.
راهحل مناسب برای رهایی از این باور اشتباه:
از این پس به جای بررسی کالری موجود در موادغذایی، بهسراغ میزان چربی، کربوهیدرات و پروتئین موجود در آنها بروید تا به نتایج بهتری برسید.
همه کالریها کاملا یکسان هستند اما بدانید دقیقا اینطور نیست
همانطور که گفته شد انرژی مورد نیاز بدن ما از طریق این منابع تامین میشوند: پروتئینها، کربوهیدراتها و چربیها. این مواد، بدن را به شیوههای مختلف کنترل و سازماندهی میکنند و هریک با عملکردهای خاص خود آنرا در حالت تعادل نگه میدارند. در واقع بدن برای جذب یا مصرف هریک از این مواد عملکرد خاص خود را در پیش خواهد گرفت.بنابراین این فرمول قدیمی و باور اشتباه که برابری میزان کالری مصرفی با میزان کالری جذب شده باعث ثبات انرژی و وزن میشود کمکم از بین خواهد رفت.برای مثال: بدن برای سوزاندن 100 کالری کربوهیدرات همان روندی را در پیش نخواهد گرفت که برای سوزاندن 100کالری پروتئین و یا چربی از آن استفاده میکند. بعضی رژیمهای غذایی اگر کربوهیدراتهاپروتئینها را از هم جدا کنیم، بدن کالری بیشتری میسوزاند اما هیچ پایه علمی برای این گفته وجود ندارد. بنابراین، دلیلی ندارد که اینهمه انرژی تان را صرف جداسازی این 2 ماده کرده و در غذاهایتان فقط از پروتئین یا فقط از کربوهیدرات ها استفاده کنید.
راه حل مناسب برای رهایی از این باور اشتباه:
شما باید از کمی کربوهیدراتهای مرکب (مثل برنج، پاستا، نان تمام گندم و...) و کمی پروتئین کم چربی و مقداری هم چربی در هر غذا استفاده کنید. این راهنماییها را که از طرف انجمن دیابت و قلب آمریکا داده شده است را به هیچ وجه فراموش نکنید: جذب کربوهیدرات در بدن شما باید 50 تا 60 درصد کل کالریهای روزانهتان را شامل شود. چربیها باید 20 تا 30 درصد و 10 تا 20 درصد بقیه کالریهای مانده هم باید از پروتئین تشکیل شود. بنابراین بهطور کلی سعی کنید که در هر غذا بین کربوهیدراتها، چربیها و پروتئینهای مصرفیتان تعادل وجود داشته باشد.
میزان کالریهای جذب شده برابر با میزان کالریهای مصرفی است درحالیکه به این سادگیها هم نیست...
همه انرژی موجود در غذایی که مصرف میکنیم بهطور کامل جذب بدن نمیشود. غذا بعد از ورود به معده مسیرهای زیادی را طی کرده و در نهایت وارد روده کوچک میشود، جایی که مواد مغذی و مورد نیاز بدن جذب دیوارههای آن میشوند. نکته مهم آن است که بدن توانایی ذخیرهسازی یک سری از مواد مانند پروتئینها را برعکس چربیها و کربوهیدراتها ندارد و این مواد باید هر چند ساعت یکبار به بدن رسانده شوند. کربوهیدراتهای مختلف هم به شیوههای متفاوتی هضم میشوند، برای مثال شیوه جذب و هضم گلوکز با لاکتوز و سایر قندها متفاوت است. فیبر غیرمحلول در بعضی از کروبوهیدراتها، مثلا قند دانههای گیاهی باعث توقف جذب سایر کالریها و در نتیجه کمبود آنها در بدن میشود. رژیمهای غذایی پر فیبر، (60 گرم فیبر در یک روز) باعث کمشدن 20 درصدی سایر کالریها در بدن و در نتیجه بروز اختلال در بخشهای مختلف میشوند.
همانطور که میبینید محاسبه میزان مناسب کالریها چندان هم کار سادهای نیست. شاید بارها در جدول کالریهای مربوط به موادغذایی مختلف دیدهایم که میزان کالری موجود در یک تکه شکلات با کالری یک کلم بروکلی برابر است اما عملا اینچنین نیست. زیرا بروکلی یک ماده غذایی گیاهی و حاوی فیبر بوده و فیبر موجود در آن مانع جذب سایر کالریها و در نتیجه کاهش انرژی بدن میشود. بنابراین انرژی جذب شده و در نهایت استقامت کلی بدن هنگامی که یک تکه شکلات میخوریم بهمراتب بیشتر از زمانیاست که فقط از مواد گیاهی استفاده میکنیم.
بهترین کار چیست؟
هرچند که فیبر خواص بسیار زیاد و مفیدی دارد اما بهتر است سعی کنید که فقط 35 تا 40 گرم از برنامه غذایی روزانه خود را به فیبر اختصاص دهید و با این کار به سایر کالریها هم فرصت جذب بدهید.
ورزش همه کالریهای اضافی بدن را میسوزاند و باعث کاهش وزن میشود درحالیکه سخت در اشتباهید...
ورزش کردن حتی بهصورت جزئی بهتر از اصلا ورزشنکردن است. نمیخواهیم بگوییم که ورزشکردن در لاغرشدن بی فایده است. ورزش باعث سوختن کالری میشود و در کاهش وزن موثر است اما از آنجا که ورزش با شدت متوسط بیشتر برای حفظ سلامت است، به کاهش وزن کمک چندانی نمیکند.
60 تا 70 درصد کالریها در طول روز صرف فعالیتهای بسیار معمولی و البته حیاتی بدن از قبیل دم و بازدم، ترمیم زخمهای سطحی و... می شوند. مردان به ازای هر 450 گرم از وزن خود، 11 کالری در طول روز مصرف می کنند، بنابراین در فردی با وزن 90 کیلوگرم حدود 2200 کالری بهطور طبیعی سوزانده میشود، حتی اگر این فرد تمام روز خود را به تماشای تلویزیون و فعالیتهای نشسته مثل کار با کامپیوتر اختصاص دهد.
علاوهبر اینها گروهی از کالریها هم صرف فعالیتهای روزانه جدا از ورزش می شوند، مانند: کالری مورد نیاز برای تهیه یک صبحانه، انرژی مورد نیاز برای بازی فوتبال یا حتی انرژی مورد نیاز برای انتظار در صف اتوبوس. هرچند که این کارها بسیار پیش پا افتاده و ساده بهنظر می رسند اما باید به خاطر داشته باشیم که بدن برای انجام کوچکترین فعالیتها هم نیاز به مصرف انرژی دارد.
راه حل مناسب:
اگر می خواهید ورزش را بهعنوان راهی برای کاهش وزن استفاده کنید، باید از حد متوسط بیشتر ورزش کنید. در عین حال از پشت میز خود بلند شوید و کمی فعالیتهای خود را افزایش دهید. بهترین راه این است که ورزش را با یک رژیم غذایی مناسب و کم کالری ترکیب کنید.
غذاهای کم کالری به کاهش وزن کمک میکنند درحالیکه همیشه هم اینطور نیست...
حتما تا به حال متوجه شدهاید که هیچ روش معجزه آسایی برای کاهش وزن وجود ندارد. تنها راه سـوزانـدن چربیهای اضافی، تغییر دادن عادات غذایی و داشتن یک برنامه سالـم و خـودداری از مـصـرف چـربـیها، مـواد قـنـدی، مـواد نشاسته دار و خوراکیهای بیارزش است.
بهتر است به جای حذف کامل مواد قندی از برنامه غذایی، بهدنبال مصرف موادی باشیم که کربوهیدرات کمتری دارند. حذف هریک از مواد مورد نیاز باعث بروز مشکلاتی در سیستمهای مختلف بدن و در نتیجه ایجاد بیماری میشود.
اگر کمی دقت کنید میبینید که روزانه به جای اینکه روی سلامت غذاها متمرکز شوید اکثرا بهدنبال محاسبه کالری آنها هستید و این کار باعث برگشتن عادتهای غلط غذایی و در نتیجه چاق شدن شما میشود.
راهکار مناسب چیست؟
با اعمال تغییرات اندک در عادتهای غذایـی بهراحـتـی میتـوان وزن خـود را کـاهــش داد. کافی است غذاهای سرخ کردنی نـخورید، بهجای سس مایـونز از سس خردل و بهجای کیکهای شکلاتی از میوهها و سبزیها بهعنوان دسر اسـتـفاده کنـید تا در حداقل زمان اضافه وزن خود را از بین ببرید.
تاریخ : یکشنبه 90/5/16 | 12:42 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
شکنندگی و سستی ناخنها یکی از شایعترین عوارض رژیمهای غذایی نادرستی است که اکثر خانمها برای درمان چاقی و افزایش وزن خود استفاده میکنند.



شکنندگی و سستی ناخنها یکی از شایعترین عوارض رژیمهای غذایی نادرستی است که اکثر خانمها برای درمان چاقی و افزایش وزن خود استفاده میکنند. این عارضه بهدلیل استفاده از رژیمهای نادرست و رژیمهایی که بدون مشاوره متخصص تغذیه انجام میشود، در بسیاری از خانمها دیده میشود. برای درمان این عارضه، راه حلهای مختلفی در طب سنتی و مکمل وجود دارد که برخی از آنها را مرور میکنیم.
استفاده از تونیک گیاهی «دم اسب» یکی از بهترین درمانها برای درمان شکنندگی ناخنها و افزایش استقامت آنها محسوب میشود. برای تهیه این تونیک گیاهی در منزل کافی است 5 قاشق غذاخوری از برگها و ساقه خشک شده گیاه «دم اسب» را با 2 لیوان آب مخلوط کرده و آن را بجوشانید. پس از آنکه این مخلوط به جوش آمد آن را از روی حرارت برداشته و با کمک صافی، عصاره باقی مانده از گیاه دم اسب را جدا کنید و اجازه دهید این تونیک سرد شود.قرار دادن سرانگشتان دست درون این تونیک بهمدت 20 دقیقه بهگونهای که تمامی ناخنها درون این عصاره قرار بگیرد به درمان سستی و شکنندگی ناخنها کمک میکند. برای دریافت نتیجه قطعی لازم است بهمدت یک ماه و 3 بار در هفته از این تونیک استفاده کنید.
ماساژ ناخنها با روغن تخم آفتابگردان نیز میتواند تاثیر زیادی در افزایش استقامت ناخنها داشته باشد. برای این منظور کافی است روغن تخم آفتابگردان طبیعی را درون ظرفی بریزید و ناخنها را برای 10 دقیقه درون آن قرار دهید و سپس به ماساژ ناخنها با کمک این روغن بپردازید. بهتر است این ماساژ را هر شب پیش از خواب انجام دهید و دستها را با کمک دستکش بپوشانید و بخوابید.
گنجاندن سبزیها و میوههای تازه در رژیم غذایی روزانه و در میان وعدهها نیز یکی دیگر از شیوههای درمان شکنندگی ناخنهاست. برای این منظور لازم است هر روز در یکی از وعدههای غذایی خود از میوه و سبزی تازه بهصورت آب پز استفاده کنید و نوشیدن شیر و استفاده از لبنیات را در وعده صبحانه فراموش نکنید.
تاریخ : یکشنبه 90/5/16 | 12:37 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
پل اسکولز، بازیکن اسطوره ای منچستریونایتد شب گذشته در دیدار با تیم نیویورک کاسموس و در حضور چهره هایی مانند اریک کانتونا و پله از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.


پل اسکولز، بازیکن اسطوره ای منچستریونایتد شب گذشته در دیدار با تیم نیویورک کاسموس و در حضور چهره هایی مانند اریک کانتونا و پله از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.
تاریخ : یکشنبه 90/5/16 | 12:36 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
دختر محمد باقر باقرینژاد نمایند? اصلاحطلب دور سوم و ششم مجلس شورای اسلامی (حوز? کازرون) هفته پیش در تهران ربوده شد و 24 ساعت بعد جسد او در اطراف شهر ری پیدا شد.


دختر محمد باقر باقرینژاد نمایند? اصلاحطلب دور سوم و ششم مجلس شورای اسلامی (حوز? کازرون) هفته پیش در تهران ربوده شد و 24 ساعت بعد جسد او در اطراف شهر ری پیدا شد.
پزشکی قانونی هنوز علت مرگ فاطمه باقری نژاد 28 ساله را اعلام نکرده است. بنا بر اظهارات نماینده ی اسبق کازرون، دختر ایشان مطابق معمول، روز پنج شنبه 6 مرداد ساعت 7 به قصد هواخوری از منزل خارج می شود و پس از 24 ساعت که خانواده ی وی در جستجوی دختر 28ساله ی خود بودند، در روز جمعه 7مرداد ساعت 7 جسد وی در کوههای اطراف شهر ری پیدا می شود.
مراسم ختم وی روز پنجشنبه با حضور اصلاحطلبان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تهران برگزار شد. سخنران این مراسم که هادی خامنهای نیز در آن شرکت کرده بود، هادی غفاری بود. نامهای نیز با امضای 100 نفر از نمایندگان مجلس جهت پیگیری این قتل نوشته شده است.یادآوری می شود پیکر این بانوی عفیفه در جوار امامزاده پنج تن لویزان تهران به خاک سپرده شده است.
منبع: آفتاب
پزشکی قانونی هنوز علت مرگ فاطمه باقری نژاد 28 ساله را اعلام نکرده است. بنا بر اظهارات نماینده ی اسبق کازرون، دختر ایشان مطابق معمول، روز پنج شنبه 6 مرداد ساعت 7 به قصد هواخوری از منزل خارج می شود و پس از 24 ساعت که خانواده ی وی در جستجوی دختر 28ساله ی خود بودند، در روز جمعه 7مرداد ساعت 7 جسد وی در کوههای اطراف شهر ری پیدا می شود.
مراسم ختم وی روز پنجشنبه با حضور اصلاحطلبان و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تهران برگزار شد. سخنران این مراسم که هادی خامنهای نیز در آن شرکت کرده بود، هادی غفاری بود. نامهای نیز با امضای 100 نفر از نمایندگان مجلس جهت پیگیری این قتل نوشته شده است.یادآوری می شود پیکر این بانوی عفیفه در جوار امامزاده پنج تن لویزان تهران به خاک سپرده شده است.
منبع: آفتاب
تاریخ : یکشنبه 90/5/16 | 12:34 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
آیت الله مصباح:
آیت الله مصباح یزدی در جواب این سئوال که در مواردی که قصاص جایز است، چه کاری بهتر است قصاص یا عفو، گفت: در همه جا نباید یکسان برخورد کرد گاهی قصاص بهتر از بخشش است و برخی مواقع عفو و گذشت بهترین کار است.


آیت الله مصباح یزدی جهل و دلبستگی به دنیا را دو عامل ظلم به حقوق دیگران معرفی کرد و گفت: کسانی که به قدرت می رسند از راههای مختلف دیگران را تحت سیطره و استثمار خود قرار می دهند.
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی شب گذشته در حسینیه امام خمینی(ره) قم به تفسیر روایتی از امام باقر(علیه السلام) پرداخت و گفت: جابر بن یزید یکی صحابه خاص آن امام بود که بیش از 50 هزار روایت از امام باقر و امام صادق علیهما السلام در سینه خود محفوظ داشت و بیشتر آنها را اجازه نداشت به دیگران نقل کند.
وی افزود: امام باقر علیه السلام به جابر فرمود تو را به پنج چیز سفارش می کنم، اگر کسی به تو ظلم کرد تو به کسی ظلم نکن، اگر مردم به تو خیانت کردند تو آنها خیانت نکن، اگر سخن تو را تکذیب کردند خشمگین نشو، اگر کسی تو را ستایش کرد شاد نشو و اگر کسی تو را نکوهش کرد متانت و سنگینی خود را از دست نده و ناراحت نشو.
آیت الله مصباح یزدی در تعریف ظلم گفت: ظلم یعنی از حد گذشتن، اگر کسی از حد معین تجاوز کند و پا را فراتر از مرزها بگذارد ظلم کرده است. در عرف گفته می شود ظلم یعنی کسی به حق دیگری تجاوز کند.با این پیش فرض معلوم می شود در زندگی با کسانی مواجه هستیم که به گردن ما حق دارند و باید حقوق آنان را رعایت کنیم.
وی با اشاره به آیه قرآن که می فرماید «إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ» تصریح کرد: از حقوق خداوند بر ما این است که غیر او را نپرستیم و اگر چنین کنیم ظلم بزرگی انجام داده ایم. چون خدا از همه چیز و همه کس عظیم تر است ظلم در حق او هم بزرگترین ظلم هاست.
آیت الله مصباح یزدی ادامه داد: برخی هوای نفس را می پرستند این هم نوعی شرک است که کمتر مورد توجه قرار می گیرد. اگر انسانها در حق خدا و دیگران ظلم نکنند هدف خلقت تحقق می یابد.
وی در بیان انگیزه ظلم کردن در انسانها گفت: بسیاری از انسانها قانونی در درون خود دارند که نمی خواهند به حق خود قانع باشند و می خواهند به بیش از آن چیزی که برای آنها در نظر گرفته شده است دست یابند .
آیت الله مصباح یزدی گرایش برخی فلاسفه جهان را به نظریاتی که ظلم را قبیح نمی دانند عجیب دانست و بیان داشت: با اینکه حسن عدل و قبح ظلم نزد همه عقلا پذیرفته است ولی عده ای از روشنفکران بر این عقیده اند که انسان تا آنجایی که قدرت دارد و به هر وسیله ای باید از زندگی خود لذت ببرد حتی اگر به دیگران ظلم کند.
وی جهل و دلبستگی به دنیا را دو عامل ظلم به حقوق دیگران معرفی کرد و گفت: کسانی که به قدرت می رسند از راههای مختلف دیگران را تحت سیطره و استثمار خود قرار می دهند با اینکه خود از اول می دانند که کارشان غلط است.
آیت الله مصباح یزدی گفت: گاهی انسان وارد مسیری می شود که از اول نیتش خیر است ولی آرام آرام به جایی کشیده می شوند که فکرش را هم نمی کرده و باورش هم نمی شود و دانسته های یقینی خود را فراموش می کند و علیه چیزهایی که شعارش را می داده و خواسته اش بوده برمی خیزد.
وی با توجه به بدیهی بودن قبح ظلم تصریح کرد: گاهی انسان به خاطر ظلمی که به او شده یا به خاطر فراگیر شدن ظلم در جامعه و حتی برخی مواقع به قصاص ظلم مرتکب ظلم می شود اینها عوامل مضاعفی است که انسان را تحریک به ظلم کردن می کند.
آیت الله مصباح یزدی در جواب این سئوال که در مواردی که قصاص جایز است، چه کاری بهتر است قصاص یا عفو، گفت: در همه جا نباید یکسان برخورد کرد گاهی قصاص بهتر از بخشش است و برخی مواقع عفو و گذشت بهترین کار است.
منبع: شفاف
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی شب گذشته در حسینیه امام خمینی(ره) قم به تفسیر روایتی از امام باقر(علیه السلام) پرداخت و گفت: جابر بن یزید یکی صحابه خاص آن امام بود که بیش از 50 هزار روایت از امام باقر و امام صادق علیهما السلام در سینه خود محفوظ داشت و بیشتر آنها را اجازه نداشت به دیگران نقل کند.
وی افزود: امام باقر علیه السلام به جابر فرمود تو را به پنج چیز سفارش می کنم، اگر کسی به تو ظلم کرد تو به کسی ظلم نکن، اگر مردم به تو خیانت کردند تو آنها خیانت نکن، اگر سخن تو را تکذیب کردند خشمگین نشو، اگر کسی تو را ستایش کرد شاد نشو و اگر کسی تو را نکوهش کرد متانت و سنگینی خود را از دست نده و ناراحت نشو.
آیت الله مصباح یزدی در تعریف ظلم گفت: ظلم یعنی از حد گذشتن، اگر کسی از حد معین تجاوز کند و پا را فراتر از مرزها بگذارد ظلم کرده است. در عرف گفته می شود ظلم یعنی کسی به حق دیگری تجاوز کند.با این پیش فرض معلوم می شود در زندگی با کسانی مواجه هستیم که به گردن ما حق دارند و باید حقوق آنان را رعایت کنیم.
وی با اشاره به آیه قرآن که می فرماید «إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ» تصریح کرد: از حقوق خداوند بر ما این است که غیر او را نپرستیم و اگر چنین کنیم ظلم بزرگی انجام داده ایم. چون خدا از همه چیز و همه کس عظیم تر است ظلم در حق او هم بزرگترین ظلم هاست.
آیت الله مصباح یزدی ادامه داد: برخی هوای نفس را می پرستند این هم نوعی شرک است که کمتر مورد توجه قرار می گیرد. اگر انسانها در حق خدا و دیگران ظلم نکنند هدف خلقت تحقق می یابد.
وی در بیان انگیزه ظلم کردن در انسانها گفت: بسیاری از انسانها قانونی در درون خود دارند که نمی خواهند به حق خود قانع باشند و می خواهند به بیش از آن چیزی که برای آنها در نظر گرفته شده است دست یابند .
آیت الله مصباح یزدی گرایش برخی فلاسفه جهان را به نظریاتی که ظلم را قبیح نمی دانند عجیب دانست و بیان داشت: با اینکه حسن عدل و قبح ظلم نزد همه عقلا پذیرفته است ولی عده ای از روشنفکران بر این عقیده اند که انسان تا آنجایی که قدرت دارد و به هر وسیله ای باید از زندگی خود لذت ببرد حتی اگر به دیگران ظلم کند.
وی جهل و دلبستگی به دنیا را دو عامل ظلم به حقوق دیگران معرفی کرد و گفت: کسانی که به قدرت می رسند از راههای مختلف دیگران را تحت سیطره و استثمار خود قرار می دهند با اینکه خود از اول می دانند که کارشان غلط است.
آیت الله مصباح یزدی گفت: گاهی انسان وارد مسیری می شود که از اول نیتش خیر است ولی آرام آرام به جایی کشیده می شوند که فکرش را هم نمی کرده و باورش هم نمی شود و دانسته های یقینی خود را فراموش می کند و علیه چیزهایی که شعارش را می داده و خواسته اش بوده برمی خیزد.
وی با توجه به بدیهی بودن قبح ظلم تصریح کرد: گاهی انسان به خاطر ظلمی که به او شده یا به خاطر فراگیر شدن ظلم در جامعه و حتی برخی مواقع به قصاص ظلم مرتکب ظلم می شود اینها عوامل مضاعفی است که انسان را تحریک به ظلم کردن می کند.
آیت الله مصباح یزدی در جواب این سئوال که در مواردی که قصاص جایز است، چه کاری بهتر است قصاص یا عفو، گفت: در همه جا نباید یکسان برخورد کرد گاهی قصاص بهتر از بخشش است و برخی مواقع عفو و گذشت بهترین کار است.
منبع: شفاف
تاریخ : یکشنبه 90/5/16 | 12:33 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()


"دیوید وو " نماینده دموکرات ایالت اورگان که به فساد اخلاقی متهم شده بود، روز گذشته استعفای خود را تسلیم کنگره کرد.


نماینده آمریکایی که چندی پیش به دلیل فساد اخلاقی تحت فشار قرار گرفته بود تا از سمت خود استعفا کند، هماکنون رسما کنارهگیری کرد.
به گزارش روزنامه "هیل" چاپ کنگره آمریکا، "دیوید وو " نماینده دموکرات ایالت اورگان که به فساد اخلاقی متهم شده بود، روز گذشته استعفای خود را تسلیم کنگره کرد.
دفتر این نماینده آمریکایی در بیانیهای اعلام کرد: دیوید وو روز گذشته "جان بینر " رئیس مجلس نمایندگان آمریکا و همچنین "جان کیتزابر " فرماندار ایالت اورگان را از استعفای خود مطلع کرده است. استعفای وو از ساعت 12:00 شب گذشته به وقت محلی رسما اجرایی خواهد بود.
دیوید وو نیز در بیانیهای اعلام کرد: اگرچه خدمت در کنگره آمریکا باعث افتخار من بود، اما زمان آن رسیده است تا این امتیاز را واگذار کنم.
بر اساس گزارشهای منتشر شده، این نماینده دموکرات ایالت اورگان دختر یکی از دوستان و همکاران کمپین خود هنگام بازدید از خانواده این دختر در کالیفرنیا در آخرین مراسم شکرگزاری را مورد تجاوز جنسی قرار داده است.
از آن زمان به بعد مقامات آمریکا بویژه نمایندگان کنگره آمریکا به شدت وی را تحت فشار قرار داده بودند تا بدلیل رسوایی به بار آمده از سمت خود کنارهگیری کند.
منبع: فارس
به گزارش روزنامه "هیل" چاپ کنگره آمریکا، "دیوید وو " نماینده دموکرات ایالت اورگان که به فساد اخلاقی متهم شده بود، روز گذشته استعفای خود را تسلیم کنگره کرد.
دفتر این نماینده آمریکایی در بیانیهای اعلام کرد: دیوید وو روز گذشته "جان بینر " رئیس مجلس نمایندگان آمریکا و همچنین "جان کیتزابر " فرماندار ایالت اورگان را از استعفای خود مطلع کرده است. استعفای وو از ساعت 12:00 شب گذشته به وقت محلی رسما اجرایی خواهد بود.
دیوید وو نیز در بیانیهای اعلام کرد: اگرچه خدمت در کنگره آمریکا باعث افتخار من بود، اما زمان آن رسیده است تا این امتیاز را واگذار کنم.
بر اساس گزارشهای منتشر شده، این نماینده دموکرات ایالت اورگان دختر یکی از دوستان و همکاران کمپین خود هنگام بازدید از خانواده این دختر در کالیفرنیا در آخرین مراسم شکرگزاری را مورد تجاوز جنسی قرار داده است.
از آن زمان به بعد مقامات آمریکا بویژه نمایندگان کنگره آمریکا به شدت وی را تحت فشار قرار داده بودند تا بدلیل رسوایی به بار آمده از سمت خود کنارهگیری کند.
منبع: فارس
تاریخ : یکشنبه 90/5/16 | 12:31 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()


زنی که مورد وسوسه های شیطانی یک دعانویس افغانی در مشهد قرار گرفته بود پس از پاشیدن اسید به صورت وی، او را با ضربات چکش کشت.


زنی که مورد وسوسه های شیطانی یک دعانویس افغانی در مشهد قرار گرفته بود پس از پاشیدن اسید به صورت وی، او را با ضربات چکش کشت.
در حسرت داشتن فرزند می سوختم از چند سال قبل که ازدواج کرده بودم بچه دار نمی شدم، از نگاه های دیگران بدم می آمد همیشه احساس می کردم اطرافیانم مرا «اجاق کور» می دانند برای داشتن فرزند به هر دری زدم و به پزشکان متعددی مراجعه کردم اما...
این ها بخشی از اظهارات زن 32 ساله ای است که روز گذشته خود را تسلیم نیروهای انتظامی کرد و پرده از راز یک جنایت برداشت. او که پس از 24 ساعت جنگیدن با وجدان خود، به کلانتری مراجعه کرده بود به افسر نگهبان گفت: دعانویس افغانی را در منزلم کشته ام و هم اکنون جسد او داخل اتاق است.
با اظهارات این زن، بی سیم نیروهای انتظامی به کار افتاد و ماجرای قتل مرد افغانی به نیروهای گشتی اعلام شد. دقایقی بعد زن جوان در خودروی پلیس نشست و مأموران به سمت منزل وی حرکت کردند.با اشاره زن جوان، خودرو پلیس در مقابل منزل وی توقف کرد و مأموران به داخل منزل رفتند. آنان با مشاهده جسد مرد افغانی که به طرز فجیعی کشته شده بود بلافاصله با تلفن همراه قاضی ویژه قتل عمد تماس گرفتند و وقوع یک جنایت را به وی اطلاع دادند.
لحظات به کندی سپری می شد زن جوان سرش را میان دستانش گرفت و در حالی که حلقه های قانون بر دستانش گره خورده بود در گوشه اتاق نشست. گرچه از آینده وحشت داشت اما از این که توانسته بود عفت خود را حفظ کند خوشحال به نظر می رسید. چشمان اشکبارش را با گوشه چادر پاک کرد و در افکار خود غوطه ور شد.
مأموران انتظامی در حال فراهم کردن مقدمات انتقال جسد به پزشکی قانونی بودند که خودرو قاضی ویژه قتل به داخل کوچه پیچید و در مقابل منزل توقف کرد.
با حضور قاضی علی اکبر صفائیان در محل ارتکاب جنایت، بررسی های قضایی در این باره آغاز شد. جسد مربوط به مردی افغانی بود که صورتش بر اثر پاشیدن اسید سوخته و سرش نیز با ضربات چکش شکسته بود. چهره خون آلود مرد افغانی بیانگر آن بود که حدود 60 تا 65 سال از عمرش می گذرد. آفتابه ای که زن جوان با آن به روی مرد افغانی اسید پاشیده بود به همراه چکش (آلت قتاله) ضبط شد.
مقام قضایی پس از انجام تحقیقات اولیه و جمع آوری اسناد و مدارک مستندی که در محل ارتکاب جنایت باقی مانده بود دستور حمل جسد به پزشکی قانونی را صادر کرد.
قاضی صفائیان سپس از زن جوانی که خود را عامل این جنایت می دانست خواست تا چگونگی ماجرا را شرح دهد. او نگاه غم بارش را از زمین برداشت و آهی از ته دل کشید و گفت: با آن که سال ها از ازدواجم می گذشت بچه دار نمی شدم. داشتن یک فرزند برایم آرزویی دست نیافتنی بود حاضر بودم همه اموالم را از دست بدهم اما خنده های یک کودک فضای تاریک خانه ام را روشن کند به همین دلیل به نزد هر پزشکی که دیگران معرفی می کردند می رفتم. هر دارویی را که تجویز می کردند استفاده می کردم اما انگار طلسم شده بودم تا این که یکی از آشنایان گفت شاید جادو وجنبل شده باشی! او گفت: من فردی را می شناسم که برای این موارد «دعا» می دهد آوازه او همه جا پیچیده و «دعاهایش» ردخور ندارد! با شنیدن حرف های او و مطالب دیگری که در این باره شنیده بودم تصمیم گرفتم تا نزد این «دعانویس افغانی» بروم.
آدرس منزل واقعی او را کسی نمی دانست به هر زحمتی بود آدرس را پیدا کردم و نزد مرد افغانی رفتم او هر بار تکه کاغذی به دستم می داد و با دادن دستوراتی برای استفاده از دعا مبالغ زیادی از من پول می گرفت اما «دعاهای» او نیز تأثیری نداشت تا این که وقتی دوباره به او مراجعه کردم و گفتم این دعاها فایده ای ندارد به من گفت: برای تو باید «دعای مخصوصی» بنویسم تا به زودی لذت داشتن فرزند را بچشی! با این حرف او نگاه های شیطانی اش را فراموش کردم اصلا فکر نمی کردم او که سن و سال بالایی دارد چنین «نیت شومی» داشته باشد. وقتی از او پرسیدم این دعای مخصوص را کی می نویسی؟ گفت: فردا شب هنگام افطار به منزلت می آیم و آن دعا را به تو می دهم. به این امید که شاید این بار نتیجه ای بگیرم با خوشحالی آدرس منزل را به او دادم و بیرون رفتم.
آن شب مقدمات حضور او را فراهم کردم و با درست کردن غذا به انتظارش نشستم. او وقتی داخل منزل شد که من تنها بودم و از همان ابتدا شروع به خواندن «ورد» کرد وقتی غذایش را خورد کتابی را باز کرد و حدود 2 ساعت مشغول خواندن آن شد.
احساس بدی داشتم می ترسیدم به چشم های هوس آلودش نگاه کنم در دلم غوغایی بر پا بود با خودم می گفتم نکند نقشه شومی داشته باشد بنابراین به او گفتم اگر خواندن دعا تمام شد برو! اما او گفت: این دعا را تا هنگام «سحر» باید ادامه بدهم وگرنه تأثیری ندارد! نمی دانستم چه کار کنم سعی می کردم خودم را در گوشه ای مشغول کنم اما نگاه های بی شرمانه اش آزارم می داد تا این که پس از گذشت چند ساعت به طرفم آمد.
ترسیده بودم، تازه فهمیدم که او چه قصد شومی دارد حتی اگر فریاد هم می زدم در آن وقت شب کسی صدایم را نمی شنید آبرویم در خطر بود نمی خواستم عفت خودم را از دست بدهم و تسلیم نگاه های شیطانی دعانویس افغانی شوم وقتی او به طرفم حمله کرد ناگهان فکری به ذهنم رسید بلافاصله به داخل دستشویی رفتم و قوطی اسید را که برای باز کردن دستشویی خریده بودم داخل آفتابه ریختم و به داخل اتاق برگشتم او از جایش بلند شد که ناگهان اسید را به صورتش پاشیدم او فریاد زد و با من درگیر شد در همین هنگام پایش به پرده گیر کرد و به زمین افتاد من که ترسیده بودم چکش را برداشتم و با آن چند ضربه به سرش زدم در حالی که خون از سر او به روی صورت سوخته اش می ریخت به روی زمین افتاد و دقایقی بعد جان داد.
این زن 32 ساله در ادامه ماجرا گفت: مدتی را داخل خانه نشستم نمی دانستم چه کار کنم عقلم به جایی نمی رسید گریه می کردم اما بی فایده بود حدود 24 ساعت به همین ترتیب گذشت و من مدام با وجدانم درگیر بودم تا این که تصمیم گرفتم خود را تسلیم کنم امروز صبح به کلانتری رفتم و ماجرای قتل مرد افغانی را گفتم.
این گزارش حاکی است: قاضی صفائیان پس از شنیدن اظهارات زن جوان، دستور بازداشت وی را صادر کرد.
منبع : عصر ایران
در حسرت داشتن فرزند می سوختم از چند سال قبل که ازدواج کرده بودم بچه دار نمی شدم، از نگاه های دیگران بدم می آمد همیشه احساس می کردم اطرافیانم مرا «اجاق کور» می دانند برای داشتن فرزند به هر دری زدم و به پزشکان متعددی مراجعه کردم اما...
این ها بخشی از اظهارات زن 32 ساله ای است که روز گذشته خود را تسلیم نیروهای انتظامی کرد و پرده از راز یک جنایت برداشت. او که پس از 24 ساعت جنگیدن با وجدان خود، به کلانتری مراجعه کرده بود به افسر نگهبان گفت: دعانویس افغانی را در منزلم کشته ام و هم اکنون جسد او داخل اتاق است.
با اظهارات این زن، بی سیم نیروهای انتظامی به کار افتاد و ماجرای قتل مرد افغانی به نیروهای گشتی اعلام شد. دقایقی بعد زن جوان در خودروی پلیس نشست و مأموران به سمت منزل وی حرکت کردند.با اشاره زن جوان، خودرو پلیس در مقابل منزل وی توقف کرد و مأموران به داخل منزل رفتند. آنان با مشاهده جسد مرد افغانی که به طرز فجیعی کشته شده بود بلافاصله با تلفن همراه قاضی ویژه قتل عمد تماس گرفتند و وقوع یک جنایت را به وی اطلاع دادند.
لحظات به کندی سپری می شد زن جوان سرش را میان دستانش گرفت و در حالی که حلقه های قانون بر دستانش گره خورده بود در گوشه اتاق نشست. گرچه از آینده وحشت داشت اما از این که توانسته بود عفت خود را حفظ کند خوشحال به نظر می رسید. چشمان اشکبارش را با گوشه چادر پاک کرد و در افکار خود غوطه ور شد.
مأموران انتظامی در حال فراهم کردن مقدمات انتقال جسد به پزشکی قانونی بودند که خودرو قاضی ویژه قتل به داخل کوچه پیچید و در مقابل منزل توقف کرد.
با حضور قاضی علی اکبر صفائیان در محل ارتکاب جنایت، بررسی های قضایی در این باره آغاز شد. جسد مربوط به مردی افغانی بود که صورتش بر اثر پاشیدن اسید سوخته و سرش نیز با ضربات چکش شکسته بود. چهره خون آلود مرد افغانی بیانگر آن بود که حدود 60 تا 65 سال از عمرش می گذرد. آفتابه ای که زن جوان با آن به روی مرد افغانی اسید پاشیده بود به همراه چکش (آلت قتاله) ضبط شد.
مقام قضایی پس از انجام تحقیقات اولیه و جمع آوری اسناد و مدارک مستندی که در محل ارتکاب جنایت باقی مانده بود دستور حمل جسد به پزشکی قانونی را صادر کرد.
قاضی صفائیان سپس از زن جوانی که خود را عامل این جنایت می دانست خواست تا چگونگی ماجرا را شرح دهد. او نگاه غم بارش را از زمین برداشت و آهی از ته دل کشید و گفت: با آن که سال ها از ازدواجم می گذشت بچه دار نمی شدم. داشتن یک فرزند برایم آرزویی دست نیافتنی بود حاضر بودم همه اموالم را از دست بدهم اما خنده های یک کودک فضای تاریک خانه ام را روشن کند به همین دلیل به نزد هر پزشکی که دیگران معرفی می کردند می رفتم. هر دارویی را که تجویز می کردند استفاده می کردم اما انگار طلسم شده بودم تا این که یکی از آشنایان گفت شاید جادو وجنبل شده باشی! او گفت: من فردی را می شناسم که برای این موارد «دعا» می دهد آوازه او همه جا پیچیده و «دعاهایش» ردخور ندارد! با شنیدن حرف های او و مطالب دیگری که در این باره شنیده بودم تصمیم گرفتم تا نزد این «دعانویس افغانی» بروم.
آدرس منزل واقعی او را کسی نمی دانست به هر زحمتی بود آدرس را پیدا کردم و نزد مرد افغانی رفتم او هر بار تکه کاغذی به دستم می داد و با دادن دستوراتی برای استفاده از دعا مبالغ زیادی از من پول می گرفت اما «دعاهای» او نیز تأثیری نداشت تا این که وقتی دوباره به او مراجعه کردم و گفتم این دعاها فایده ای ندارد به من گفت: برای تو باید «دعای مخصوصی» بنویسم تا به زودی لذت داشتن فرزند را بچشی! با این حرف او نگاه های شیطانی اش را فراموش کردم اصلا فکر نمی کردم او که سن و سال بالایی دارد چنین «نیت شومی» داشته باشد. وقتی از او پرسیدم این دعای مخصوص را کی می نویسی؟ گفت: فردا شب هنگام افطار به منزلت می آیم و آن دعا را به تو می دهم. به این امید که شاید این بار نتیجه ای بگیرم با خوشحالی آدرس منزل را به او دادم و بیرون رفتم.
آن شب مقدمات حضور او را فراهم کردم و با درست کردن غذا به انتظارش نشستم. او وقتی داخل منزل شد که من تنها بودم و از همان ابتدا شروع به خواندن «ورد» کرد وقتی غذایش را خورد کتابی را باز کرد و حدود 2 ساعت مشغول خواندن آن شد.
احساس بدی داشتم می ترسیدم به چشم های هوس آلودش نگاه کنم در دلم غوغایی بر پا بود با خودم می گفتم نکند نقشه شومی داشته باشد بنابراین به او گفتم اگر خواندن دعا تمام شد برو! اما او گفت: این دعا را تا هنگام «سحر» باید ادامه بدهم وگرنه تأثیری ندارد! نمی دانستم چه کار کنم سعی می کردم خودم را در گوشه ای مشغول کنم اما نگاه های بی شرمانه اش آزارم می داد تا این که پس از گذشت چند ساعت به طرفم آمد.
ترسیده بودم، تازه فهمیدم که او چه قصد شومی دارد حتی اگر فریاد هم می زدم در آن وقت شب کسی صدایم را نمی شنید آبرویم در خطر بود نمی خواستم عفت خودم را از دست بدهم و تسلیم نگاه های شیطانی دعانویس افغانی شوم وقتی او به طرفم حمله کرد ناگهان فکری به ذهنم رسید بلافاصله به داخل دستشویی رفتم و قوطی اسید را که برای باز کردن دستشویی خریده بودم داخل آفتابه ریختم و به داخل اتاق برگشتم او از جایش بلند شد که ناگهان اسید را به صورتش پاشیدم او فریاد زد و با من درگیر شد در همین هنگام پایش به پرده گیر کرد و به زمین افتاد من که ترسیده بودم چکش را برداشتم و با آن چند ضربه به سرش زدم در حالی که خون از سر او به روی صورت سوخته اش می ریخت به روی زمین افتاد و دقایقی بعد جان داد.
این زن 32 ساله در ادامه ماجرا گفت: مدتی را داخل خانه نشستم نمی دانستم چه کار کنم عقلم به جایی نمی رسید گریه می کردم اما بی فایده بود حدود 24 ساعت به همین ترتیب گذشت و من مدام با وجدانم درگیر بودم تا این که تصمیم گرفتم خود را تسلیم کنم امروز صبح به کلانتری رفتم و ماجرای قتل مرد افغانی را گفتم.
این گزارش حاکی است: قاضی صفائیان پس از شنیدن اظهارات زن جوان، دستور بازداشت وی را صادر کرد.
منبع : عصر ایران
تاریخ : یکشنبه 90/5/16 | 12:30 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()


جشن آب پاشی به مناسبت آغاز سال نو در کشورهای شرق آسیا چون برمه، کامبوج، لائوس، تایلند و منطقه یونان چین در روزهای 13 تا 15 آوریل برگزار میشود. اما در ایران این مراسم ضدفرهنگی با نفوذ شبکههای اجتماعی و همچنین حشر و نشر با شرق آسیا جلوه پیدا کرده است


حضور تعدادی از شهروندان تهرانی در پارک «آب و آتش» و برپایی جشن آب پاشی، حاشیههای فراوانی به دنبال داشت. برخی سایتهای تندرو منتسب به دولت، در پی این بودند تا این اقدام نامناسب برخی از جوانان را به پای مسئولان شهرداری بنویسند؛ ولی پس از چند روز مشخص شد این مراسم ابعاد وسیع تری دارد. در این گزارش سعی کردهایم از بعدی دیگر به این مراسم بپردازیم.
پدیده واردات بیرویه محصولات چینی در کشورمان سالهاست که جریان دارد و نهادهای دولتی بارها به تکذیب آن پرداختهاند و در آمارهای خود تلاش کردهاند بر این پدیده سرپوش بگذارند. این آمار به گونهای بوده است که حتی در لیست جدیدی که اخیرا منتشر شد سنگ پا، دسته چاقو، جارو و... نیز از جمله اقلامی بودند که به کشور وارد میشد.
علاوه براین بسیاری از تجار و گردشگران ایرانی در این سالها به سمت کشورهای جنوب شرقی آسیا برای واردات و تفریح سفر میکنند. این در حالی است که این میزان مسافرتها در مقایسه با دهه گذشته سیر صعودی بالایی داشته است و در تبلیغات تورهای تبلیغاتی کاملا مشهود هستند.
نکته فراموش شده در میزان افزایش کالاهای وارداتی و سفرهای تفریحی به کشورهای شرق آسیا، اینجاست که پس از حضور کالاهای کشور رقیب در بازارهای داخلی نوبت به حضور فرهنگ کشور رقیب در جامعه میشود.؛ همان گونه که غربیها در ابتدا با کالاهای پُر زرق و برق به کشوهای دیگر وارد شدند و پس از مدتی به تبلیغ آیین خود پرداختند. جشن و مراسم آب پاشی نیز در شمار این کالاهای فرنگی است.
جشن آب پاشی به مناسبت آغاز سال نو در کشورهای شرق آسیا چون برمه، کامبوج، لائوس، تایلند و منطقه یونان چین در روزهای 13 تا 15 آوریل برگزار میشود.
در این مراسم مردم در خیابانها به یکدیگر آب میپاشند که مراسمی برای پاک شدن و ورود به سال جدید محسوب میشود. در گذشته مردمان این مناطق قطرات آب را با احترام بر روی دیگر میریختند اما با همزمان شدن سال نو با گرمترین ماه سال، مردم این مناطق در خیابانها جمع شده و علاوه بر شهروندان به توریستهای خارجی نیز آب میپاشند. این گونه آب پاشیدن به یکدیگر در فرهنگ این مردمان نشان دعای خیر و آرزوی خوب برای شروع سال جدید است.
این مراسم در کشورهای مختلف جنوب شرق آسیا، نامهای گوناگونی دارد. در این مراسمها مردم علاوه بر آب پاشی به جشن و پای کوبی و خواندن آوازهای دسته جمعی میپردازند، همچنین مراسم مذهبی نیز در کنار این مراسم در عبادتگاههای بودایی و.... برگزار میشود.
چنین جشنهایی با توجه به فضای آشفته آن حادثه ساز نیز بوده است. برای مثال در آوریل 2010، در حین جشن آب پاشی سلسله انفجارهایی رخ میدهد که موجب کشته شدن 7 نفر و زخمی شدن 170 نفر میگردد. در همین سال در کامبوج نیز 349 نفر کشته شدند و صدها زحمی روانه بیمارستانها شدند.
به نظر میرسد این مراسم هیچ سنخیتی با فرهنگ اسلامی ما نداشته باشد. ولی شباهت عجیبی با اصل خود دارد. در این میان بهتر است به جای فراکنی و مقصر جلوه دادن دیگران به ابعاد این ماجرا پرداخته شود که با نفوذ روزافزون شبکههای اجتماعی و همچنین حشر و نشر با شرق آسیا به صورت شبیخون فرهنگی جلوهی پیدا کرده است.
منبع : فردانیوز
تاریخ : یکشنبه 90/5/16 | 12:28 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید