چطور بفهمیم ایمیلی که فرستادهایم باز شده؟
برای شما هم پیش اومده که ایمیلی را برای شخصی بفرستید ولی نمیدونید شخص مورد نظر ایمیل شما را باز کرده یا نه؟و یا اینکه طرف ایمیل شما را باز کرده ولی از رسیدن نامه شما و باز کردن ان بی اطلاعی میکنه!!
و شما هم نمیتوانید مطمئن باشید که او راست میگوید یا خیر. اما آیا ابزاری برای اطمینان شما وجود دارد یا خیر؟
امروز میخواهیم روشی رایگان و خیلی ساده معرفی کنیم که کاربران ایمیلهای تحتوب(Yahoo، Gmail، Hotmail) هم بتوانند «رسید» باز شدن ایمیل توسط گیرنده را به محض خوانده شدن ایمیل دریافت نمایند. این روش رایگان بوده و با تمامی سرویسهای ایمیل نیز سازگار است.
در این روش شما میتونید به هر کسی از اکانت خود درYahoo، Gmail، Hotmail ایمیل بفرستید تا به محض باز شدن ایمیل شما توسط گیرنده ان یک ایمیل خبررسان مبنی بر خوانده شدن ان به شما بیاد.
در این روشی هیچ رد پایی از شما نخواهد بود مچنین دراین سرویس به محض اینکه ایمیل شما را گیرندهی آن باز کرده و بخواند، پیغامی برای آگاهی شما میفرستد. این پیغام حاوی اطلاعات دیگری مانند IP گیرندهی ایمیل و تعداد دقیق دفعاتی که او متن ایمیل شما را باز کرده و خوانده است و همچنین ساعت و تاریخ باز شدن ایمیل نیز میباشد.
برای این کار
الف-ابتدا وارد این سایت شوید
ب:در ستون سمت راست مشخصات را طبق شکل زیر پر کنید
1-در خود را در اینجا وارد کنید(پیغام باز شدن ایمیل ارسال شده شما به این ایمیلتان ارسال میشود)
2-عنوان پیغام دریافتی مبنی بر باز شدن ایمیل را اینجا وارد کنید
3-اینجا یکی از اشکال را انتخاب کنید(پیشنهاد میشود تصویر خالی سفید را اتنخاب کنید تا گیرنده ایمیل شما، شک نکند)
4-حداکثر تعداد پیامهای دریافتی را مشخص کنید (یعنی حداکثر چند دفعه میخواهید وقتی که ایمیل شما را گیرندهی آن باز کرد برای شما پیغام فرستاده شود)
5-این دکمه(Click to Activate My SpyPig ) را بزنید
6-بعد از کلیک کردن، کمی صبر کنید تا این قسمت یعنی شمارهانداز شروع به شمارش معکوس کن
7-قبل از رسیدن آن به صفر، این تصویر را کپی و در صفحه متن ایمیل خود (که در پنجرهای دیگر در حال نوشتن آن هستید) پست کنید.
تمام شد. حالا به محض باز شدن ایمیل توسط گیرنده، پیغامی برای شما فرستاده میشود و میگوید که چند بار ایمیل مربوطه باز شده است و IP گیرنده چه بوده است. دفعه بعد که بخواهید از این سرویس استفاده بکنید هم باز باید همین قدمها را تکرار کنید.
دوشنبه 2 اردیبهشت روز جهانی زمین + گزارش تصویری
در 22 آوریل 1970 یک حرکت مردمی برای اعتراض به سیاستهای دولتی که بیتوجه به خرابی محیط زیست در حال از بین بردن زمین بودند در امریکا شکل گرفت. گروههای طرفدار محیط زیست دانشجویان و اقشار دیگر که به ضایعات مضر کارخانهها و آلوده شدن دریاها با نفت و تمام آلودگیهای رو به افزایش که بر سلامت انسان و طبیعت تاثیر مخربی داشت اعتراض کردند. برگزاری این اولین «روز زمین» (Earth Day) به موفقیتهای سیاسی زیادی انجامید و حمایت همه گروههای سیاسی را کسب نمود و توجه بیشتر قانونگذاران به هوای پاک و آب پاک و گونههای در حال انقراض و تشکیل «آژانس حفاظت از محیط زیست امریکا» را موجب شد.
میلیونها نفر ساکن این سیاره خاکی در روز زمین دور هم جمع خواهند شد و شعار "زمین در قبال کارهای ما صبر نخواهد کرد" "The earth won"t wait" را سرخواهند داد
به نظر می رسد مسائل زیست محیطی در پشت هیاهوی رکود اقتصادی جهان محو گردیده است و کشورهای توسعه یافته به بهانه فرار از این رکود به هر اقدامی دست میزنند. این در حالی است که مشکلات زمین فروکش نکرده بلکه ما آنها را نادیده می گیریم. ما همچنان دی اکسیدکربن را به عنوان یکی از عوامل تغییرات آب و هوا به جو زمین پمپاژ می کنیم. رودخانه ها، چشمه ها، دریاچه ها و اقیانوس ها پا به پای هوای ما آلوده مانده اند. روزی نیست که خبری در مورد شکسته شدن لوله های نفتی یا نشت نفت به آبها و یا کوهی از مشکلات دیگر زیست محیطی شنیده نشود.
یک میلیارد عمل سبز برای نجات زمین و تغییر در وضعیت کنونی
وقت آن است که ما با همدیگر متحد شویم و همصدا و هم پیام در خصوص نجات زمین فریاد برآوریم. ما از قول ها و شعارهای بدون عمل که برای پاسخ به نگرانی های مردم داده می شود خسته شده ایم. وقت آن رسیده که رهبران ما در راه رسیدن به ثبات و پایداری اقتصادی به طور جدی مسائل اقتصاد سبز را در نظر بگیرند.
بیایید در روز زمین دوم اردیبهشت ماه 1391 (22 آوریل 2012) با بسیج همگانی برای زمین و از دولت های جهان بخواهیم که: از انرژی های تجدید پذیر استفاده کنند، در بهره وری انرژی سرمایه گذاری نمایند، از دادن یارانه به سوخت های فسیلی خودداری کنند و انرژی پاک و در دسترس همه را ایجاد نمایند. ما با هم در کمپین یک میلیارد عمل سبز جهت نجات زمین و تغییردر وضعیت کنونی، مشارکت می کنیم و در کنفرانس توسعه پایدار که توسط سازمان ملل متحد در ماه ژوئن 2012 در در ریودوژانیرو برزیل برگزار خواهد گردید، از رهبران جهان تقاضا می نمائیم هرچه سریعتر اقداماتی را که باعث تخریب و تهدید زمین می شوند متوقف نموده و از همین حالا به حفاظت از سیاره ما بپردازند (ما نمی توانیم صبر کنیم ، آینده کره زمین ما در خطر است).
در دهه 90 میلادی روز زمین به صورت یک کمپین جهانی در آمد که در اکثر کشورهای جهان برگزار میشد. توجه به بازیافت یکی از موضوعات اصلی مورد توجه در این زمان بود.
در روز زمین سال 2000 که به برکت اینترنت برای افراد بیشتری معرفی شده بود و فعالان محیط زیست را در سراسر جهان به هم مربوط میساخت تمرکز بر روی موضوع انرژیهای پاک (انرژیهای زیست-پایدار) گذاشته شد و این پیام به تمام جهان رسید.
هر ساله در 22 آوریل با نام «روز زمین» کمپینهایی برای آگاهی رسانی به همگان و نشان دادن طرفداری و حمایت از محیط زیست و آینده سیاره عزیزمان زمین و تمرکز بر موضوعات زیست محیطی حاضر و راه حلهای آنها- در اکثر کشورهای جهان برگزار میشود.
امسال بیش از 175 کشور در برگزاری این مراسم نقش مستقیم دارند .
لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب کنید
م:ایران ویجl
20 ماده غذایی ضد سرطان را بشناسید و به دیگران بگویید
سرطان یکی از خطرناکترین بیماری های دنیاست ایران ویج سعی دارد شما را با مواد غذایی ضد سرطان اشنا کند
1- گوجه فرنگی
گوجه فرنگی غیر از ویتامین C ، محتوی مقدار زیادی “لیکوپن” می باشد. لیکوپن ماده ای است که خطر سرطان های پروستات و تخمدان را کم می کند.
محصولات گوجه فرنگی از قبیل: رب گوجه فرنگی، سس گوجه فرنگی و کچاپ نیزضد سرطان می باشند.
2- کلم بروکلی و دیگر کلم ها
کلم ها غیر از کلسیم، منبع غنی “سولفورافان” ( sulforaphane ) هستند. این ماده خطر بروز سرطان های معده ، سینه و پوست را کم می کند.
مقدار سولفورافان در کلم بروکلی بیشتر از بقیه کلم هاست.
3- آواکادو
آواکادو، پتاسیم بیشتری نسبت به موز دارد. همچنین، منبع خوب بتاکاروتن و آنتی اکسیدان می باشد. مصرف آواکادو برای درمان سرطان کبد و بیماری های کبدی مفید است.
4- توت ها
توت ها دارای ماده ای به نام “آنتوسیانین” ( anthocyanin ) هستند. این ماده یک آنتی اکسیدان قوی می باشد و در مقابل سرطان های روده بزرگ و مری از بدن محافظت می کند.
5- دانه سویا
سویا داری “ایزوفلاون” می باشد. محصولات به دست آمده از سویا مانند توفو، شیر سویا و آجیل سویا نیز دارای این ماده می باشند.
این ماده خطر سرطان های سینه، تخمدان و پروستات را کاهش می دهد که این کار را به وسیله محافظت سلول های بدن از اثرات زیان آور استروژن ها انجام می دهد.
6- چای
چای سبز و چای سیاه دارای منبع طبیعی “”catechin می باشند. این ماده یک آنتی اکسیدان قوی می باشد و از رشد سرطان جلوگیری می کند. همچنین سرطان های کبد، پوست و معده را کاهش می دهد.
7- کدو تنبل
کدو تنبل ، هویج، نارنج، فلفل قرمز و زرد و سیب زمینی شیرین منبع غنی “بتا کاروتن” هستند. این مواد به عنوان آنتی اکسیدان های قوی شناخته شده اند و مصرف مداوم آنها منجر به کاهش انواع مختلف سرطان ها می شود.
8- اسفناج
اسفناج دارای “لوتئین” ( lutein )، ویتامین های A ، C و E می باشد. همه این مواد به عنوان آنتی اکسیدان شناخته شده اند. اسفناج سرطان های کبد، ریه، سینه، تخمدان، روده بزرگ و پروستات را از بدن دور می کند.
9- چغندر قرمز
چغندر دارای “فلاوونوئید” می باشد. این ماده به عنوان یک ضد سرطان شناخته شده است. ادرار اشخاص مصرف کننده این چغندر، قرمز رنگ می باشد.
10- هویج
هویج دارای “بتاکاروتن” زیادی می باشد و برای جلوگیری از سرطان های ریه، دهان، حلق، معده، روده، کیسه صفرا ، پروستات و سینه بسیار مفید می باشد. البته نباید در مصرف آن زیاده روی کرد.
11- سیر
مطالعات نشان داده که خانواده پیازها، از قبیل، سیر، موسیر و تره فرنگی، در افراد سالم سلول های سرطان زا را از بین می برند و در بیماران سرطانی، رشد این سلول ها را کُند می کنند. در این رابطه، اثر سیر از همه بیشتر می باشد. به طور کلی، سیر خطر سرطان های معده، روده بزرگ، مری و سینه را کم می کند.
سیر ریز ریز شده را 10 دقیقه قبل از آماده شدن غذا، در غذای خود بریزید تا قدرت مبارزه با سرطان را در بدن خود افزایش دهید.
12- آناناس
آناناس دارای آنتی اکسیدان و ویتامین C می باشد. این میوه، بدن را در برابر سرطان های ریه و سینه حفظ می کند.
13- سیب
همانطور که می دانید سیب یک آنتی اکسیدان می باشد. علاوه بر آن، دارای ماده ای به نام “quercetin” می باشد. این ماده خطر سرطان ریه و رشد سلول های سرطان پروستات را کم می کند.
14- پرتقال
همانطور که می دانید، پرتقال منبع غنی ویتامین C است. تحقیقات نشان داده است که، این میوه اثر ضد سرطانی نیز دارد. پرتقال، از سرطان معده و ریه جلوگیری می کند.
15- انگور قرمز
انگور قرمز ماده ای دارد که از فعالیت آنزیمی که مسئول ساخت و رشد سلول های سرطانی است، جلوگیری می کند.
16- ریشه شیرین بیان
ریشه شیرین بیان از رشد سلول های سرطان پروستات جلوگیری می کند. ولی در مصرف آن زیاده روی نکنید، زیرا مصرف بیش از اندازه آن، موجب افزایش فشار خون می گردد.
17- قارچ
قارچ، سطح ایمنی بدن را بالا می برد و با سلول های سرطانی می جنگد.
18- غذاهای دریایی و روغن ماهی
از آنجایی که غذاهای دریایی دارای اسیدهای چرب امگا 3 می باشند، روی سوخت و ساز سلول ها اثر دارند و مصرف اسیدهای چرب اشباع را کم می کنند.
مصرف روزانه ی این غذاها، قوی ترین و موثرترین اسلحه برای مبارزه با سرطان ها می باشد و سرطان هایی از قبیل، روده بزرگ، پروستات و سینه را از بین می برند.
19- مویز
دارای اسیدهای چرب امگا 3 و امگا 6 و ویتامین E می باشد.
مویز ضد سرطان، درمان کننده سرطان، درمان کننده بیماری های قلبی و پایین آورنده ی فشار خون است و برای نرمی و انعطاف پذیری رگ ها بسیار مفید می باشد.
20- زردچوبه
زردچوبه از سرطان های معده و روده بزرگ جلوگیری می کند. همچنین تعداد سلول های سرطانی را کم می کند.
مریم سجادپور- کارشناس تغذیه
بهترین هدیه به فرزند
چرا فرزندان ما دچار ناآرامی و ناسازگاری، ناتوانی در ارتباط مؤثر والدین و اطرافیان میشوند؟ چرا عده ای از نوجوانان در دام گروههای بزهکار و دام اعتیاد گرفتار شده و ذهن و زندگی خود را تباه میکنند؟ چرا برخی از دانش آموزان نوجوان ما افت تحصیلی، افسردگی، ناتوانی در استفاده صحیح از رسانههای مدرن نظیر اینترنت، ماهواره، موبایل و ... رنجشان میدهد؟
پاسخ همه این چراها، یک جمله کوتاه است: دچار ضعف نفس یا احساس حقارت شده اند و راهکار مقابله با همه آسیبها و آفتهای مذکور فیزیک جمله کوتاه است: تقویت اعتماد بنفس.
در نوشتار حاضر و پی پاسخگویی به این سئوال هستیم. چگونه و از چه راههایی میتوان اعتماد بنفس فرزندان را تقویت کرد؟
قبل از پرداختن به این مهم بجاست تعریف مجملی از اعتماد بنفس را با هم مرور کنیم:
تعریف اعتماد بنفس
اعتماد بنفس، همان ارزیابی مثبت از خود و یا خود ارزشمندی است. به عبارتی دیگر، اعتماد بنفس به معنای نگرش، ادراک و برداشتی است که شخصی از خود در حوزههای مختلف جنسی – سنی، خانوادگی، مذهبی، علمی، اقتصادی و اجتماعی دارد.خلاصه اینکه در مورد ویژگیهای شخصی و شخصیتی درک و نگرش مثبتی داشته باشد.
فرق اعتماد بنفس و غرور
کم نیستند کسانی که اعتماد بنفس و تکیه بر قابلیتها و تواناییهای خود و مفید دانستن خود در عرصههای مختلف زندگی را با تکبر و غرور و خودخواهی مترادف داشته و وجوه تمایز آنها را تشخیص نمیدهند لذا بجاست بطور اجمال تفاوت این دو را بدانیم.شخصی که اعتماد بنفس دارد همه دانستههای و تواناییهای خود را نه از جانب خود که از جانب خدا دانسته و همه تواناییهای مادی و غیرمادی خود را در بستر جلب رضایت خالق خود صرف میکند. هر چه بر قدرتش افزوده میشود بر تواضع و خداخواهی اش افزوده میشود. به خود و به دیگران عشق میورزد.
اما شخص خودخواه بدون تکیه و توکّل به خدا و بدون توجه به معیارهای دینی و اخلاقی براساس امیال و غرایز خود عمل نموده و ثروت و قدرت و زیبایی اش را در بستر ارضاء نیازهای خود به کار میگیرد. برای رسیدن به اهدافش حاضر به شکستن و خُرد کردن شخصیت دیگران و زیر پا گذاشتن خواست دیگران است.
اعتماد بنفس و خودخواهی در یکجا جمع نمیشوند. اساساً شخصی که دچار ضعف نفس میشود یا مغرور و متکبر میشود و یا در گرداب خود کم بینی و احساس حقارت گرفتار میشود. در هر دو صورت در دام معصیت و گناه فرو میافتد.
نشانهها و علائم رشد نایافتگی و ضعف نفس
از کجا میتوان به ضعف نفس خود و دیگران پی برد؟ خصوصیات رفتاری و روانی افرادی که دچار عدم اعتماد بنفس هستند از این قرار است:
** وابستگی به دیگران و عدم استقلال در تصمیم گیرید
** عدم مراجعه به مشاور، خودسر عمل کردن – انسان خردمند و رشد یافته از تخصص و توان عقلی و علمی دیگران در عرصههای مختلف زندگی بهره میگیرد
** همه چیز را برای خودش میخواهد و خودمحوری و عدم توجه به خواست دیگران
** مسئولیت ناپذیری از دیگر خصوصیات افرادی است که دچار ضعف نفس شده اند. بیشتر شبیه افراد عقب مانده کارهایش را دیگران انجام میدهند.
** عدم میانه روی و اعتدال – مثل بچههای 2، 3 ساله، یا بشدت میخندند و یا بشدت میگیرند. همواره دچار افراط و تفریط اند.
** غریزه و نه عقیده را معیار سنجش و تعیین امور دانستن.
** خودنما و خودآرا بودن، و نظر دیگران در طرز پوشش و آراستگی و معیشت را بر نظر عالمان و عاقلان و عارفان ترجیح دادن – کم نیستند افرادی که در خلوت و خانه و خانواده چهره ای عبوس و کلامی خشن و رفتاری آزاردهنده علیه زن و فرزندان دارند امّا در بیرون از منزل رفتاری مهربان و اجتماعی و مسئولیت پذیر دارند.
آثار و عوارض ضعف نفس
خود را ارزشمند ندانستن و احساس حقارت پیامدهای بسیار تلخ و آزار دهنده ای دارد که فهرست و تبیین آنها خود کتابی مستقل و مفصل خواهد شد. لذا جهت اختصار، چند نمونه محوری را مرور کنیم:
** وقت و عمر را نه طلا که کمتر از حلبی دانستن – کسی که خود را ارزشمند نداند و زندگی را در خوردن و خوابیدن و تولیدمثل محدود نماید – از عمر، این ارزشمندترین نعمت و موهبت الهی بهره ای جز گذران روز و شب بهره ای نمیگیرد. عمر را مثل زباله میسوزاند. کودکان و نوجوانانی که عمر خود را با ارزش ندانند به راحتی در دام گروههای فاسد خیابانی و گرداب اعتیاد و بیکاری فرو میغلتند.
** تسلیم پذیری – در مقابل دعوت کنندگان به بیهودگی و ولنگاری و مدگرایی و خودنمایی و خودآرایی، کمترین مقاومت و اراده ای از خود نشان نمیدهند. بردگانی رام و مطیع خواهند بود.
** افسردگی و احساس پوچی و گوشه گیری و لذت نبردن از زندگی
** افت تحصیلی
** تحقیر دیگران – انسانهای حقیر، به منظور سرپوش گذاشتن بر حقارت خود دیگران را نیز حقیر می شمارند.
** اضطراب و استرس در مجالس و مجامع مختلف و ناتوانی در ایجاد تعاملی سالم و هدفمند با اطرافیان
** عدم توانایی در استفاده از رسانههای مدرن، کودکان و نوجوانانی که احساس حقارت کنند. نه مثل پروانه که بر روی خوبیها و زیباییها مینشیند، که همچون مگس بر روی آلودگیها و عفونتهای رسانهها مدرن (ماهواره – اینترنت – موبایل – فیلمها و نشریات) مینشیند و بدیها را جلب و جذب میکنند.
عوامل ارزیابی مفید از خود
چه عواملی موجب میشود که فرزندان ما احساس، اعتماد بنفس و خود ارزشمندی بنمایند؟
تحقیقات و دادههای پژوهشهای رواشناختی نشان میدهد همه ما بویژه کودکان و نوجوانان بوسیله 5 عامل مهم به سکوی بلند اعتماد بنفس میرسند و میرسیم:
الف- واکنش دیگران : ارزشی که دیگران به فرزندان ما قائل میشوند تأثیر بسیار شگرفی را در خود ارزشمندی آنان دارد. اینکه دیگران بویژه والدین، معلمان و دوستان فرزندان را با چه القاب و صفاتی میخوانند: با هوش، با محبت، مسئولیت پذیر و با نشاط و... آنان (فرزندان) نیز خود را با همان صفات خواهند پنداشت.
ب- تجربیات همراه با موفقیت یا شکست: نیز نقش بسیار مهمی در چگونگی ارزیابی فرزندان از قابلیتها و تواناییهای خود خواهد داشت، کودکان و نوجوانان با کسب موفقیتها، احساس خود ارزشمندی بالایی خواهند داشت.
ج- تعریف از موفقیت و شکست: چه خوب گفته اند که واژه شکست را از فرهنگنامه خانوادگی بردارید و به جای آن نتیجه و تجربه را بنویسید. به عبارتی هر به اصطلاح شکست و ناکامی اگر توأم با کسب تجربه و گرفتن عبرت همراه باشد دیگر شکست نیست. تجربه و عبرت است.
د- نحوه ی برخورد با انتقاد گران و باز خورد افعال خود: اگر فرزندان ما بیاموزند که در برابر انتقاد دیگران احساس حقارت نکنند، بلکه آنرا همچون هدیه ای گرانبها بپذیرند همواره احساس ارزشمندی و مفید بودن خواهند بود.
هـ - همانند سازی : کودکان و نوجوانان بشدت تحت تأثیر الگوهای قابل دسترس بوده و اگر الگوهای آنان از اعتماد بنفس بالایی برخوردار باشند. در فرآیند همانند سازی خود نیز به مقام بالای اعتماد بنفس خواهند رسید.
توصیههای عملی در فرآیند تقویت اعتماد بنفس فرزندان
** آشنا نمودن با احکام و معارف دینی : از همان آغاز تولد با انتخاب نام نیک و تأمین نیازهای عاطفی، جسمی فرزندان و خواندن اذان و اقامه در گوش راست و چپ آنان اولین پایههای توحید و تقویت اعتماد بنفس در فرزندان را طراحی کنید. خود شما (والدین) الگویی عملی در حوزه دینداری باشید.
** ارتباط و معاشرت با افراد متدین و با فرهنگ و رشد یافته: تأثیر فوق العاده ای در تقویت اعتماد بنفس فرزندان ما دارد. امام علی(ع) فرموده است: به اندازه تقوای افراد با آنان برادری و مراوده داشته باشید. طبع انسان دزد است خوبیها و بدیها را از دیگران میرباید و از آن خود میکند. بدیهی است والدین و معاشران هر صفت و شخصیتی داشته باشند در روح و روان فرزندان تأثیرگذار خواهند بود. لذا اولاً خود والدین باید دارای اعتماد بنفس لازم باشند ثانیاً با کسانی معاشرت کنند که از کرامت نفس بالایی برخوردار باشند. از همه مهمتر والدین باید خود از اعتماد بنفس بالایی برخوردار باشند: تا بتوانند مدل و الگویی عینی و مورد علاقه و احترام فرزندان باشند. اگر فرزندان به والدین علاقه داشته باشند حتماً از آنها الگوبرداری میکنند. فراموش نکنید فرزندان موفق و دارای اعتماد بنفس والدینی موفق، متدین و آگاه دارند.
**
کسب مهارتهای رفتاری و گفتاری بدون مدل و الگو کاری بسیاری دشوار و گاهی غیرممکن میباشد. پس بیایید پیش از پرداختن به فرزندان به تقویت تواناییهای اخلاقی و رفتاری خود بپردازیم، تا الگویی قابل اعتماد و احترام برای فرزندانمان باشیم.
** انجام وظایف و تکالیف شرعی: احساس خوشایندی را در فرزندان ایجاد میکند لذا زمینههای انجام تکالیف شرعی را برای آنان فراهم کنید. و در این راه خود پیشرو باشید تا آنان پیرو باشند.
** ارتقاء سطح آگاهی و اطلاعات عمومی فرزندان در تقویت اعتماد بنفس آنان نقش بسیار مهم و مؤثری دارد: لذا ایجاد فضا و فرصت مناسب برای علاقمندی آنان به مطالعه کتب مناسب بویژه در حوزه مسائل دینی و اخلاقی و داستان زندگی انسانهای موفق را فراموش نکنید.
** تشویق کنید به دیگران در چارچوب شرع و عرف احترام بگذارند.
** به آنان مسئولیت بدهید: (خرید نیازمندیهای منزل به آشپزی – خیاطی – شستن خودرو – آموزش کوچکترها بوسیله بزرگترها و...)
** وسایل مستقل برایش تهیه کنید – کمد لباس – سطل زباله – ساعت ...
** به دوستانش احترام بگذارید.م:تبیان
برداشت وهابیت از توحید
طبق اعتقاد هر مسلمانی، اصلی ترین رکن اعتقادی اسلام که جدا کننده بین مسلمانان و غیر مسلمانان است، توحید خداوند تبارک و تعالی می باشد، که هر چه افراد در این اعتقادات کاملتر شوند، بیشتر به معرفت و رضایت و رضوان الهی دست یافته و کمالات معنوی و روحی و نفسانی و انسانی و اخلاقی آنان فزونتر می گردد.
در میان اهل سنت نیز پیرامون توحید کتابهای بسیاری نوشته شده است. کتاب توحید فخرالدین رازی، کتاب توحید زمخشری از جمله این کتب می باشد. همچنین تفاسیر علمای پیشین حتی تفسیر قرطبی و تفاسیر علمای کلامی از جمله تفسیر محمد غزالی طوسی، همه در مورد توحید سخن گفتهاند، با این همه جریان وهابیت معتقد است که همه مسلمین در شناخت توحید مسیر غلط را پیموده اند و به همین دلیل به تکفیر مسلمانان پرداختند.
مهم ترین اندیشه وهابیت
در متون وهابیها هیچ واژهای به اندازه «توحید» و «شرک» به کار نرفته است؛ لذا مهمترین پایه اندیشه وهابیون را باید در ذیل این دو واژه بررسی کرد. از دیدگاه محمد بن عبدالوهاب و پیروان او، توحید بر دو بخش است: توحید ربوبیّت و توحید الوهیّت. منظور اینان از توحید ربوبیّت؛ اعتقاد به یکتایی خداوند در آفرینش، تشریع و تدبیر جهانیان است. و منظورشان از توحید الوهیّت، چیزی است که آن را توحید در عبادت معرفی مینمایند. از نگاه وهابیان، توحیدی که در برابر شرک قرار میگیرد ترکیبی از هر دو بخش است. بنابراین، امکان دارد کسی به یگانگی خداوند متعال در آفرینش، تشریع و تدبیر جهانیان معتقد باشد، اما کاملاً «مشرک»باشد! بدین معنا که غیر خداوند یکتا را مورد «عبادت» قرار دهد.
تفسیری که وهابیان از «عبادت» ارائه میدهند آنچنان وسیع و گسترده است که هرگونه تعظیم و تقدیسی را شامل می شود. از این رو، معتقدند که مسلمانان با تقدیس برخی افراد یا مکانها، و حتی تعظیم قبور پیامبر و ائمه، در واقع آنان را عبادت میکنند. از نگاه اینان هرگونه توسل به اولیاء و عرض حاجت در نزد قبور آنان از مصادیق کفر است!
دیدگاه محمد بن عبدالوهاب درباره توحید در یکی از رسائل او به نام«القواعد الأربعة» آمده است. او در این رساله، با استناد به ظواهر برخی آیات و روایات، برای توحید، چهار رکن ذکر نموده، که در واقع ارکان وهابیت است:
1- کافران زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) به این که خداوند خالق و مدبّر جهان است اقرار داشتند ولی این اقرار، باعث مسلمان شدن ایشان نمیشد.
2- کافران عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله) میگفتند که برای نزدیک شدن به خداوند و طلب شفاعت، بتها را میخوانیم.
3- پیامبر(صلی الله علیه و آله) در میان کسانی ظهور فرمود که از حیث عبادت متفاوت بودند؛ برخی فرشتگان، برخی پیامبران و صالحان، بعضی درختان و سنگها، و عدهای خورشید و ماه را میپرستیدند، اما پیامبر با همه آنان جهاد فرمود و میان آنان فرقی نگذاشت.
4- مشرکان زمان ما از مشرکان زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) مشرکتر اند! چرا که مشرکان زمان پیامبر تنها به هنگام آسایش شرک میورزیدند و به هنگام دشواری، مخلص میشدند، اما مشرکان زمان ما، هم به هنگام آسایش و هم به هنگام دشواری مشرکاند! 1
وی در رساله دیگرش به نام «کشف الشبهات» نیز بر این دیدگاه افراطی اصرار ورزیده، و بیش از 24 بار مسلمانان غیر وهابی را مشرک، و بیش از 25 مرتبه آنان را کافر، بتپرست، مرتد، منافق و شیطان خوانده است! این دیدگاه عجیب تقریباً در همه منابع وهابی به چشم میخورد. از این رو، بسیاری از اندیشمندان شیعه و سنی، وهابیان را به «خوارج» تشبیه، و دیدگاههای اینان را به تفصیل با دیدگاههای آنان مقایسه و تطبیق دادهاند.
از جمله آلوسی بغدادی که خود در زمره طرفداران اندیشه سلفی گری و وهابیت به شمار می رود در کتاب تاریخ نجد بر آنها خرده گرفته و می گوید:
«سعود ابن عبدالعزیز به اطراف لشکر کشی کرد و بزرگان عرب در برابر او سر تعظیم فرو آوردند، ولی متاسفانه او مردم را از زیارت خانه خدا بازداشت و بر خلیفه عثمانی خروج کرد و مخالفان خود را تکفیر نمود. در قسمتی از احکام آنچنان شدت عمل به خرج داد و درباره برخی از اعمال مسلمین با دیدی ظاهربینانه قضاوت کرد که آنان را متهم به شرک ساخت. در حالی که اسلام آئین سهل و آسان است، نه آئین سخت، آنچنان که علمای نجد اندیشیده اند و پیوسته بر مسلمانان منطقه یورش برده و آنان را به عنوان جهاد فی سبیل الله غارت می کنند.»2
وهابیت در طول سه قرنی که آثار و کتابهای خویش را منتشر می سازد، همه مسلمانان به جز گروه خود را مشرک در توحید عبادی پنداشته و این در حالی است که در نوشته های خویش هیچ تعریفی از عبادت، اختصاص نداده اند و صرفا به کلی گویی بسنده کردند. این مهم شایان توجه است که تبیین و بررسی توحید در عبادت و مصادیق آن کلید پاسخ به شبهات آنان، و گشودن گره هایی است که جمود وهابیان از آن مایه می گیرد، و تا این گره گشوده نشود و عبادت و پرستش به صورت دقیق تفسیر نگردد، هر نوع بحث و مناظره ای با این گروه بی فایده است.
همه مسلمین بر این متفقند که عبادت فقط مخصوص خداست و توحید در پرستش اصل مشترک در میان تمام پیامبران می باشد چنانکه می فرماید: «و لقد بعثنا فی کل امة رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت.» 3
بنابراین اصل کلی که عبادت از آن خداست و هر نوع شرک و دوگانه پرستی از خط توحید محکوم است، اختلافی نیست.
آنچه که دستاویز دشمنی و اختلاف وهابیت با مذاهب دیگر اسلامی گردیده اختلاف در مصادیق و جزئیات پرستش است.
برای مثال پاسخ به این سئوال که آیا توسل به انبیاء و اولیاء مصداق پرستش قرار می گیرد یا توسل به اسباب است، مورد اختلاف میان وهابیان و دیگر مسلمانان می باشد. اینجاست که لازم است مقیاس و ضابطه صحیح عبادت مشخص شود تا محدوده منطقی آن به دست آید.
در کتابهای وهابیان توحید از دو بخش اصلی تشکیل گردیده که یکی از آنها را توحید ربوبی و دیگری را توحید الوهی نامگذاری می کنند که اولی را به توحید در خالقیت و دومی را توحید در عبادت و پرستش تفسیر می کنند، و یادآور می شوند که همه فرق اسلامی توحید در خالقیت را پذیرفته و به خالقی جز خدای متعال اعتقاد ندارند، ولی آنان در الوهیت و پرستش گرفتار شرک شدند. توسل به پیامبران و صالحان و استغاثه و استمداد از آنان و یا طلب شفاعت از آنان، همه و همه مصادیق عبادت و پرستش است و از این جهت مسلمین با مشرکان زمان رسالت یکسان و همگام هستند.
تفسیر ربوبیت به خالقیت و الوهیت به پرستش از اشتباهاتی است که وهابیان دچار آن شدند، که هرگز حاضر به تجدید نظر در آن نیستند. زیرا ربوبیت از کلمه رب به معنای صاحب اخذ شده و صاحب یا مالک بودن با خالقیت و آفرینندگی تناسبی ندارد، چه بسا شخصی مالک چیزی باشد که در خلق آن هیچ نقشی نداشته است، بلکه ربوبیت به معنای تدبیر، کارگردانی، و سرپرستی چیزی است که زمینه ادامه حیات او را فراهم می سازد. نظیر چنین اشتباهی در کلمه الوهیت رخ داده است، چرا که الوهیت و کلمه اله به معنای معبود(موجودی که مورد پرستش قرار می گیرد) نیست، و هرگز قرآن با این اصطلاح سخن نمی گوید. به عنوان مثال به یکی از این آیات اشاره می کنیم که می فرماید:
(لو کان فیهما الهةالا الله لفسدتا فسبحان الله عما یصفون)4؛ اگر در آسمانها و زمین خدایان دیگری جز الله وجود داشتند، نظام آفرینش دچار فساد و تباهی می شد. مضمون آیه و برهانی که در آن وجود دارد در صورتی صحیح است که اله را به معنای خدا بگیریم و نه معبود، چون در این صورت استدلال آیه نا تمام خواهد بود. چرا که مقصود آیه این نیست که اگر معبودهایی جز خدا بودند جهان دچار تباهی می شد، زیرا در جهان معبودانی به باطل جز خدای متعال هستند در حالی که نظام آفرینش همچنان پا برجاست.
چکیده
از مجموع آنچه گذشت چنین بر می آید که وهابیان در تلقی درست از مفهوم توحید دچار خطا شده، و تفسیر نادرستی از توحید الوهی و توحید ربوبی دارند که تعصب کور بر این اشتباه، آنان را از مسیر حق منحرف ساخته و تطبیق مصادیق توحید و شرک را در نزد آنان مشتبه ساخته است.
پی نوشتها:
1- القواعد الاربعه ص4
2- کشف الارتیاب، ص 9 به نقل از تاریخ نجد
3- نحل- 36
4- انبیاء، 22 م:تبیان
ابر و باران از نگاه قرآن و علم
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یزْجِی سَحَابًا ثُمَّ یؤَلِّفُ بَینَهُ ثُمَّ یجْعَلُهُ رُکَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ یخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ وَینَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ جِبَالٍ فِیهَا مِنْ بَرَدٍ فَیصِیبُ بِهِ مَنْ یشَاءُ وَیصْرِفُهُ عَنْ مَنْ یشَاءُ یکَادُ سَنَا بَرْقِهِ یذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ «النور/43»
آیا ندیدی که خداوند ابرهایی را به آرامی میراند، سپس میان آنها پیوند میدهد، و بعد آن را متراکم میسازد؟! در این حال، دانههای باران را میبینی که از لابهلای آن خارج میشود؛ و از آسمان -از کوههایی که در آن است [=ابرهایی که همچون کوهها انباشته شدهاند]- دانههای تگرگ نازل میکند، و هر کس را بخواهد بوسیله آن زیان میرساند، و از هر کس بخواهد این زیان را برطرف میکند؛ نزدیک است درخشندگی برق آن (ابرها) چشمها را ببرد!
نکات آیه:
1. ابرها برای برای جمع و مرتب شدن چرخانده می شوند.
2ـ. ابرها مألوف می شوند.
3. ابرها روی هم متراکم می شوند.
4. قطره از خلال امتداد ابـر (از امتداد تراکم ابر) می ریزد.
5. ابرهای کوه مانند وجـود دارد.
6. در ابرهای کوه مانند ریزه های یخ وجود دارد که با چرخش آنها تگرگ تشکیل می شود.
7. برق تگرگ نزدیک به گرفتن چشم است.
1. ابرها برای جمع و مرتب شدن چرخانده می شوند:
تصاویر زیر با ماهواره در طی 11 روز گرفـتـه شده. چنان که در تصویرها می بـیـنـیـم گـردبـادها ابرها را می چرخانند و گرداب ابری شکل می گیرد و ابرها را جمع می کند. قطر این ابر حدوداً 200 کیلومتر است و سوراخ مرکز آن کـه مـانند چـشـم می ماند حـدوداً 10 کـیـلـومـتـر است. («زجو» از جمله به معنی: هـل دادن یا پیچاندن یا گرداندن چیزی برای مرتب شدن یا شکل گرفـتن است).
2. ابرها مألوف می شوند:
به شکلی که در تصویر می بینیم ابرها با هم مألوف می شوند. چرا قرآن از واژه تآلیف استفاده کرده است؟ تآلیف بمعنی سازگار نمودن و آشتی دادن دو یا چند چیز مختلف و متفاوت است. علت این که قرآن واژه تآلیف بکار برده این ا ست که پاره ابرها از نظر دما و غلظت بخار آب و ترکیبات و غیره با هم فرق می کنند.
3. ابرها روی هم مـتـراکم می شوند:
ابرها روی هم انباشته و متراکم می شوند. گاهی تراکم آنها به چند صد متر هم می رسد.
4. قطره از خلال امتداد ابر (از امتداد تراکم ابر) می ریزد:
وقتی وضعیت جوی به نقطه بارش برسد ابتدا ذرات آب در بخشهای بالائی ابر با هم ترکیب می شوند و قطره های ریز در حد سقوط کردن تشکیل می شـوند. و چنان که قـرآن گفـته از بالا در امتداد تراکم ابر سقوط می کنند. در مسیر سقوط خـود با میلیونها مولکولهای دیگر آب برخورد می کنند که جذب آنها می شود و رفته رفـته بزرگ و بزرگ تر می شوند. تا این که به نهایت پائین ابر می رسند و آن را ترک می کنند. قطره ای که ابر را ترک می کند تقریبا 2000 بار بزرگ تر از ذرات موجود در ابر است. (پس از ترک ابر نیز در مسیر خود می توانند با قطره های کوچکتری که پیش از آنها از ابر جدا شده اند و بخاطر سبک تری خود سرعت کمتری دارند برخورد کنند و بزرگتر شوند).
5.ابرهای کوه مانند وجود دارد:
این نوع ابرهای کوه مانند البته فقط با رفتن با هواپیما در محیط ابرها مشخص است. و تا پیش از پرواز انسان کسی از آنها خبری نداشت.
6. در ابرهای کوه مانند ریزه های یخ وجود دارد که با چرخش آنها تگرگ تشکیل می شود:
دانه تگرگ همان طور که آیه گفته در اصل ریـزه های یـخ اسـت کـه در بـخـش بالائی ابـر است. دانـه تگـرگ وقـتی تشکیل می شود که بلورهای یخی در بالای ابر، قطره های آب را که سردی آنـها در دمای زیر صفر است ولی یخ نمی زنند جمع می کند. آن قطره ها که تا زیر درجه انجماد سرد هستند به مجردی کـه بـلـورهـای یخی آنـهـا را لـمـس می کـنـنـد سریعاً یخ می زنند. و بلورهای یخی توسط بادهای تند خشونت بار در ابر بالا و پائین برده می شوند، (یا به تعبیر قـرآن گـردانـده یـا چـرخـانـده می شـونـد) کـه باعـث بـرخـورد و تـمـاس آنـهـا با قـطـره های بیشتری می شود. و این عـمل باعث می شود که قطره های بیشتری دور آنها یخ بزند، و دانه تـگـرگ بـزرگ و بزرگتر بشود. تا جائی که وزن آنها قدری سنگین می شود کـه بـاد دیگـر نمی تواند آنـهـا را با جـریـان خود به بالا ببرد و در نتیجه سقوط می کنند. (واژه «زَجْو» که آیه برای بیان شکل گیری ابر بکار گرفته و نحوه نزول تگرگ نیز به آن معطوف نموده، از جمله به معـنی: هـل دادن یا پیچانـدن یـا گـردانـدن چـیـزی برای مرتب شدن یا شـکـل گرفـتـن است).
7. برق تگرگ نزدیک به گرفتن چشم است:
در ابـر "باد و بوران" جریان برق مثبت و منفی درست می شود. به ایـن شکل که با بادهای قوی "ذره ها" و "قطره هـای ریز آب" و مخصوصاً "ذره های یخی" موجود در ابر، در ابر بالا و پائین برده می شـوند کـه باعـث ایجـاد جـریان مثبت و منفی برق می شود. جریان مثبت و مـنـفـی اغـلـب دور از هـم شـکل می گیرند. دست آخر تـفـاوت مـیان یک مـنـطـقـه با برق مثبت با مـنـطـقـه دیگر با برق مـنـفـی، خواه در ابر یا بر زمین آن قدر زیاد می شود که برق آنها بـشکـل جـرقـه بـسـیـار بزرگ (آسـمـان درخـش) آزاد می شود.
همین طور وقتی تگرگ از میان یک ناحیه زیر صفر و ناحیه ذره هـای یخی در ابر می افـتد ابر الکتریسیته می شـود. وقـتـی قـطره های مایع با دانه های تگرگ برخورد می کنند سریعاً هنگام تصادم یخ می زنند. و بدنبال آن گـرما را رهـا می کنند. ایـن عـمل سـطح دانه تگرگ را از ذرات یخ دور تا دور گرم تر نگه می دارد. وقـتی کـه یک دانـه تگـرگ بـا یـک ذره یـخ تصادم می کند: الکـترونها از بخش سردتر به بخش گرمتر جریان پیدا می کنند. پـس از آن دانه تگرگ برق منفی می شود. همین اثر نیز وقتی قـطـرهای با دمای زیر صفـر با دانه های تگرگ و ذره های ریز دارای برق مـثـبت برخورد می کنند رخ می دهد. این فـندکهای دارای برق مـثـبت توسط باد به بخش بالایی ابر برده می شوند. و تگرگ دارای برق منفی به ته ابر می افتد و بدین گونه بخش پایین تر ابر منفی می شود. این برق منفی بصورت نور تخـلیه و آزاد می شود. نور آن نیز چنانکه آیه گفـته قـوی است.
و آب اساساً وقتی تغییر حالت میدهد، مثلاً از مایع به جامد یا از آب به بخار تبدیل میشود انرژی آزاد می کند.
نقش برق در بارندگی و رشد گیاه
وَمِنْ آیاتِهِ یرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَینَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَیحْیی بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ
و از آیات او این است که برق و رعد را به شما نشان میدهد که هم مایه ترس و هم امید است (ترس از صاعقه، و امید به نزول باران)، و از آسمان آبی فرو میفرستد که زمین را بعد از مردنش بوسیله آن زنده میکند؛ در این نشانههایی است برای جمعیتی که میاندیشند! «الروم/24»
(«طمع» بمعنی: چشم داشت بهره وری و برخورداری بیشتر، و چشم داشت به چیز دوست داشتنی است).
نکات آیه:
1. برق چشم داشت بهره وری و برخورداری بیشتر را به انسان می دهد:
برق بخشی از اکسیژن و نیتروژن جو را به هم می بندد و به ترکیبات شیمیائی تبدیل می کند که اکسید نیتروژن نامیده می شود. این ترکیبات بعداً با آب باران ترکیب می شـونـد و اسـیـد ضـعـیفی را تشکیل می دهند و بر زمین سقوط می کنند و به نیترات تبدیل می شوند. و نیترات نیز تغذیه ای بـرای گیاهان می شود. کسانی که با کشت سر و کار دارند و یا منافعی در این زمینه دارند، از وقتی با این مقوله آشنا شوند، به برق طمع می کنند. یعنی برای بهره وری و برخورداری بـیـشـتـر از کـشـت بـه بـرق چـشـم می دوزند.
2. برق از ابر آب فرو می فرستد:
برق موجود در ابر ذرات آب را به هم ترکیب می دهد و قطره های بزرگ تری که در حد سقوط کردن می رسند درست می شود. بعد قطره سقوط می کند و در مسیر سقوط خود قطره های بیشتری را جمع می کند و بزرگ تر می شود. (عمل ترکیب شدن قطره های ریز آب توسط جریان الکتریسیته در قرن بیستم در آزمایشگاه مشاهده شد).
میزان بارندگی ــ آب درون زمین
« و از ابر آبی به اندازه فرو می فرستیم و آن را در زمین جا می دهیم و ما در بردن آن (یعنی بردن آن اندازه ای که بارانده ایم) تواناییم ـــ و با آن باغهای خرما و انگور برای شما تولید می کنیم، که هم فراورده های زیادی در آن برای شما هست و هم از آن می خورید».
نکات آیات:
1. میزان بارندگی و تبخیر به اندازه است:
چنانکه در آیه گفته شده میزان بارندگی آب به زمین و تبخیر شدن آب از زمین به اندازه است. برآورد می شود که در سال 513 ترلیون تن آب از زمین تبخیر می شود و به همین اندازه نیز به زمین می بارد.
2. آب درون زمین آب باران است و برخی از درختان از آب درون زمین استفاده می کنند:
چنان که در آیه گفته شده آبهای درون زمین آب باران است که در زمین فرو رفته، و درختانی که ریشه در اعماق دارند آب خود را از آن می گیرند.
منابع آب درون زمین
زمر 21: « أَلَمْ تـَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْـزَلَ مِـنَ السَّـمـاءِ مـاءً فـَسـَـلَـکـَهُ یَـنابـِیـعَ فِی الاَرْضِ...»؟
« آیا نمی بینی کـه خـدا از ابـر بـاران نـازل می کـنـد و آن را وارد مـنـابـع درون زمین می کند»؟
آیه اظهار می کند که منابع آبی درون زمین آب باران است. در جهان دانش در این رابطه یک تئوری می بینیم که مربوط به قرن هفدهم است (یعنی بیش از هزار سال پس از گفته قرآن)، که می گوید آب منابع زمین همان آب باران است که درون زمین نفوذ می کند. البته در این تاریخ قرآنِ ترجمه شده در غرب وجود داشته و احتمال این که منبع برخی تئوریها قرآن باشد نیز بعید نیست.
آب باران
فرقان 48: « وَهُوَ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیاحَ بُشْرًا بَینَ یدَی رَحْمَتِهِ وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا = و اوست که بادها را با نوید رحمت فرستاد و از ابر آب طَـهُـور فرو فرستادیم».
آب باران در آیه آبِ طَهُور نامیده شده است. آب طهور یعنی چه؟ واژه طهور و طهارت (بمعنی مصدری) بمعنی: پاکی از نجاست و پلیدی است. یعنی پاکی از چرک، مدفوع، بو، عرق، کثافت، تعفن و گندیدگی و مواردی از این قبیل. و طهُور بمعنی فاعلی و وصفی بمعنی: چیزی است که موارد مزبور را ندارد یا آنها را برطرف می کند.
حالا چرا آب باران را آب طَهُور نامیده است؟ به این خاطر که اگر آب های زمین در روند تبخیر شدن و به جو رفتن و ابر شدن و باریدن نمی بودند آبهای زمین تعفن می گرفت. در سال حدوداً 380 هزار کیلومتر مربع آب از سطح آبها و خشکی ها تبخیر می شود.
منبع: www.cloudysky.ir
بدون باران، زندگی هم در زمین از بین خواهد رفت: « الَّذی جَعَلَ لَکُمُ اْلأَرْضَ مَهْدًا وَ سَلَکَ لَکُمْ فیها سُبُلاً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجًا مِنْ نَباتٍ شَتّی»؛ « همان خداوندی که زمین را برای شما محل آسایش قرار داد و راه هایی در آن ایجاد کرد و از آسمان، آبی فرستاد که با آن، انواع گوناگون گیاهان را (از خاک تیره) برآوردیم».
«اللّهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقًا لَکُمْ وَ سَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اْلأَنْهارَ»
؛ «خداوند همان کسی است که آسمان ها و زمین را آفرید و از آسمان، آبی نازل کرد و با آن، میوه ها(ی مختلف) را برای روزی شما (از زمین) بیرون آورد و کشتی ها را مسخّر شما گردانید، تا بر صفحه دریا به فرمان او حرکت کنند و نهرها را (نیز) مسخّر شما نمود».(1)
باران ها ترکیبی از میلیون ها و میلیاردها قطره آب هستند که از آسمان پی در پی و در طی ساعت ها و یا شاید روزهای متوالی نازل می شوند. از اجتماع این قطرات ریز است که حجم بسیار عظیم آب در دریاها، اقیانوس ها و دریاچه ها و سایر منابع آب به وجود می آیند. همین قطرات هستند که به محض رسیدن به زمین، خاک تشنه را سیراب، بذر گیاهان و درختان را بارور و به همه چیز زندگی می بخشند.
آن ها باعث تولید انواع و اقسام محصولات کشاورزی، باغی و جنگلی می شوند. با بارش بر دل کوه ها، خاک را سرشار از آب کرده و به مرور از این آب ذخیره شده، چشمه ها از زمین می جوشند و رودهای بزرگ به وجود می آیند. بدون باران، زندگی هم در زمین از بین خواهد رفت: « الَّذی جَعَلَ لَکُمُ اْلأَرْضَ مَهْدًا وَ سَلَکَ لَکُمْ فیها سُبُلاً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجًا مِنْ نَباتٍ شَتّی»؛ « همان خداوندی که زمین را برای شما محل آسایش قرار داد و راه هایی در آن ایجاد کرد و از آسمان، آبی فرستاد که با آن، انواع گوناگون گیاهان را (از خاک تیره) برآوردیم».(2)
وقتی آب از سطح دریاها و سایر آب های روی کره زمین بخار می شود، تقریباً خالص و عاری از هر گونه آلودگی به آسمان می رود؛ ولی در زمان تشکیل باران و با نزول آن وقتی با آلودگی های هوا برخورد کند، با آن ها ترکیب می شود و یا آن ها را به همراه خود آورده و بر روی زمین پخش می کند؛ زیرا آب حلال بسیار خوبی است و به راحتی در برخورد با آلودگی های جو، ترکیبات اسیدی به وجود می آورد. این ترکیبات شامل دی اکسید گوگرد، اکسیدهای نیتروژن و سایر آلوده کنندگانی هستند که در اثر سوزاندن سوخت های فسیلی حاوی گوگرد مانند نفت وذغال سنگ در اتمسفر به وجود می آیند.
باران های اسیدی سبب ایجاد خرابی های فراوانی در کره زمین می شوند. تخریب ساختمان های سنگی و مجسمه های مرمری از ساده ترین این خسارت ها هستند. خسارات بسیار مهم این باران ها، نابود کردن جنگل هایی هستند که باران های اسیدی بر سر آن ها فرو می ریزند، مانند جنگل هایی که در لهستان نابود شده اند که از بیخ و بن براتفاده اند، به طوری که مناظر حاصل از آن بسیار وحشتزا هستند.
صفحه وحشتناک دیگری که این باران ها به وجود می آورند، آلوده نمودن منابع بزرگ آب شیرین در جهان هستند. باران های اسیدی که بر فراز کوه ها و جنگل ها می بارند، با نفوذ در آب رودخانه ها و آب های زیر زمینی و چشمه ها، رفته رفته این منابع مهم آبی را که مستقیماً مورد استفاده انسان ها قرار می گیرند، به شدت آلوده می کنند؛ به طوری که آب بعضی از دریاچه ها در اروپا و آمریکای شمالی از حالت استفاده برای انسان ها خارج شده است.(3)
نقش باران در حیات زمین و نشاط زمینیان
«الَّذی جَعَلَ لَکُمُ اْلأَرْضَ فِراشًا وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقًا لَکُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلّهِ أَنْدادًا وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» ؛ « آن کس که زمین را بستر شما و آسمان [جو زمین] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد و از آسمان آبی فرو فرستاد و به وسیله آن، میوه ها را پرورش داد تا روزی شما باشد. بنابراین، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می دانید (هیچ یک از آن ها، نه شما را آفریده اند و نه شما را روزی می دهند)».(4)
آب در عین سادگی، ماده ای عجیب و شگفت انگیز است. هزاران نوع میوه ای که در سراسر جهان از انواع، شکل، رنگ، طعم، بو و مزه به وجود می آیند، همگی از همین یک نوع آب استفاده نموده اند. علاوه بر اینکه حیات همه موجودات در خشکی از تک سلولی ها گرفته تا بزرگترین جانداران، به آب شیرین بستگی دارد؛ حیات جانداران دریازی نیز ربط مستقیمی به بارش باران بر دریاها دارد. در میان امواج دریا، گیاهان بسیار کوچکی زندگی می کنند که خوراک ماهیان دریا می شوند. این گیاهان رشد خود را مدیون نور آفتاب و دانه های بارانی هستند که بر روی دریا می ریزند. با کمبود این گیاهان، تعداد ماهیان نیز رو به کاهش می گذارد.
از دیگر فواید بارش باران، لطافت پوست انسان هاست. ما لطافت پوست بدن خود را مدیون رطوبت هوایی هستیم که در اثر بارندگی ایجاد می شود. اگر چنین رطوبتی وجود نداشت، پوست بدن ترک برداشته و در اثر کوچک ترین تماسی دچار خونریزی می شد. تصفیه هوا از دود و سایر آلودگی های جوی نیز از دیگر فواید باران است. برای همین است که بعد از بارندگی، نقاط دور دست به وضوح و زیبایی دیده می شود و طراوت و تازگی خاصی در طبیعت به وجود می آید. شستشوی زمین از نجاسات و کثافت ها و همچنین پاک کردن زمین از کودها و سمومی که ما استفاده می کنیم نیز به این لیست مفید اضافه می شود. چنانچه این آلودگی ها توسط باران شسته نمی شد، در مدت چند سال زمین های کشاورزی قابلیت خود را به طور کامل از دست می دادند.
شستشوی گیاهان و درختان نیز از دیگر فواید باران است؛ زیرا گیاهان و درختان از طریق روزنه هایی که بر روی برگ های آن ها وجود دارد، عمل تنفس را انجام می دهند و این روزنه ها در اثر گرد و خاک پوشانده می شوند و گیاه را از تحرک و پویایی می اندازند.(5) باران با شستن برگ ها، ظرافت خاصی به گیاهان می دهد و آن ها را در امر تولید غذا و اکسیژن یاری می رساند: « هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَّکُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ * یُنبِتُ لَکُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّیْتُونَ وَالنَّخِیلَ وَالأَعْنَابَ وَمِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»؛ « اوست کسى که از آسمان آبى فرود آورد که [آب] آشامیدنى شما از آن است و روییدنى[هایى] که [رمه هاى خود را] در آن مى چرانید [نیز] از آن است. به وسیله آن کشت و زیتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [دیگر] براى شما مى رویاند، قطعاً در این ها براى مردمى که اندیشه مى کنند، نشانه اى است».(6)
پی نوشت ها:
1 ابراهیم: 32.
2. طه: 53.
3. ر.ک: حمیدی، قرآن و طبیعت، ص 50 ـ 49.
4. بقره: 22.
5. ر.ک: قرآن و طبیعت، ص 53 ـ 50 ؛ رستمی، محمد حسن، سیمای طبیعت در قرآن، ص 105 ـ 108.
6. نحل: 10.م:تبیان
همه ما شاهد افزایش قابل توجه قیمت ها بوده ایم. این افزایش طیف وسیعی از کالاها را در بر میگیرد و فشار قابل توجهی را بر خانوارها وارد می کند...
وقتی بانک مرکزی نرخ تورم سال 1390 را معادل 21.5 درصد اعلام کرد، شاید تصور نمیکرد بخش زیادی از مردم این آمار را باور نداشته و آن را پایینتر از تورم موجود در کشور میدانند و معتقدند تورم بسیار بیش از این عدد است. البته جایی میخواندم که بسیاری از استادان علم اقتصاد معتقدند تورم یک واقعیت عددی است اما گرانی با توان خرید مردم معنا مییابد و عدد ثابتی ندارد و این دو نمیتوانند باهم و در کنار هم سنجیده شوند. این عده بر این باورند که برخلاف تصور رایج، اساسا معنی "تورم" با "گرانی" یکی نیست و اینها دو مفهوم مستقل هستند. تورم به روند افزایش نامنظم شاخص قیمتها تعبیر میشود اما گرانی عبارت است از پایین بودن قدرت خرید عموم مردم (متوسط جامعه) در برابر کالاها و خدمات.
بنابراین حتی اگر در جامعهای نرخ تورم صفر باشد، آن جامعه ممکن است گرانی شدیدی داشته باشد. بدان معنا که درآمد مردم به قدری کم باشد که نتوانند به حد نیاز از کالاها و خدمات بهره ببرند و این بهمعنای گرانی است اما ممکن است در جامعهای نرخ تورم بالا باشد اما مردم آن جامعه احساس گرانی نکنند. موقعی این امر اتفاق میافتد که درآمد مردم، همزمان با افزایش قیمتها، حداقل به همان نسبت یا بیشتر از آن افزایش یابد. بنابراین قدرت خرید مردم حفظ یا حتی تقویت میشود و این بدان معناست که مردم آن جامعه بهرغم تورم، احساس گرانی نمیکنند.
گرانی و افزایش قیمتها آن هم به صورت افسارگسیخته توان خرید مردم را کاهش داده و خرید اقلام ضروری این روزها برای اقشاری از جامعه به دغدغه تبدیل شده است
جدای از بحثهای آکادمیک درباره اینکه تورم و گرانی با یکدیگر مرتبط هستند یا خیر، آنچه بیش از پیش این روزها آزاردهنده شده است، بحث گرانی – همان چیزی که مردم را آزار میدهد – است. گرانی و افزایش قیمتها آن هم به صورت افسارگسیخته توان خرید مردم را کاهش داده و خرید اقلام ضروری این روزها برای اقشاری از جامعه به دغدغه تبدیل شده است. دغدغهای که نه تنها برای رفعش چارهای اندیشیده نشده بلکه روز به روز هم عمیقتر میشود و میرود که به یک معضل و چالش جدی جامعه تبدیل شود.
سال گذشته و در اولین ماه سال جاری میزان افزایش قیمت اقلام مصرفی به حدی بوده که داد ائمه جماعات و مراجع تقلید را نیز درآورده است و آنها را وادار به موضعگیری و درخواست برای اتخاذ تصمیم از سوی مراجع ذیربط در این زمینه کرده است. این موضوع یعنی گرانی میرود که به معضلی جدی تبدیل شود و باید برای مهار آن تصمیمی ملی، جدی و فوری اتخاذ شود.
این موضوع وقتی بیشتر جدی میشود که زمزمههای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها نیز به گوش میرسد؛ موضوعی که خواب بسیاری از مردم را آشفته کرده است چراکه هنوز با مرحله اول اجرای آن کنار نیامدهاند و هنوز تاثیر اجرای این قانون را بر زندگی خود درک و هضم نکردهاند که صحبت از اجرای فاز دوم این قانون میشود. این مساله و عدم ورود به اجرای فاز دوم قانون هدفمندسازی یارانهها مورد تاکید برخی از مراجع تقیلد نیز بوده است.
آنچه مردم در این مدت از گرانی حس میکنند با آمارهایی که دولتیها ارایه میکنند، فاصله دارد و بسیار سنگینتر است. در سال 90 شاخص قیمت اقلام خوراکی تغییری حدود 28درصدی را تجربه کرده، یعنی هشت درصد بیش از نرخ تورم اعلام شده، هزینههای حملونقل در این دوره 33درصد گران شده و البته افزایش 23درصدی در هزینههای مسکن نیز در شاخصهای قیمت بانکمرکزی قابل شناسایی است.
در عین آنکه نرخ تورم آنچنان که پیشبینی میشده افزایش پیدا نکرده اما در اقلام اساسی که بیشترین هزینه خانوار را به خود اختصاص میدهند شاهد افزایشی شبهانفجاری بودهایم
پس میتوان گفت در عین آنکه نرخ تورم آنچنان که پیشبینی میشده افزایش پیدا نکرده اما در اقلام اساسی که بیشترین هزینه خانوار را به خود اختصاص میدهند شاهد افزایشی شبهانفجاری بودهایم و باید در این زمینه چارهاندیشی شود والا به سختی میتوان وارد دومین مرحله از اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها شد و اگر هم به این مرحله ورود پیدا شود تبعاتی سنگین برای مردم و جامعه خواهد داشت.
در پایان لازم به توضیح است که بانک مرکزی براساس یک روش جهانی، قیمت گروهی از کالاها و خدمات را بطور منظم رصد میکند. این تعداد، 359 قلم کالا و خدمت است.
نرخ تورم عبارتست از میانگین موزون تغییر قیمت این اقلام در طول یک دوره زمانی. به عنوان مثال، همه میدانیم که قیمت خط موبایل (سیمکارت) و گوشی تلفن همراه، طی این سالها روندی کاهشی داشته است. این اقلام در زمره 359 قلم کالا و خدمات محاسبه تورم هستند، همانطور که قیمت گوشت، میوه، سبزی، حبوب، نان و ... هم در لیست کالاها هستند و قیمت زمین، آپارتمان، اجاره خانه، شکلات، سس، ادویه، کلاس کنکور، بلیت سینما، قلیان، تفریحات، اینترنت، قاشق چنگال، ویزیت دکتر، تخت بیمارستانی، چای، سوسیس، بستنی، زردچوبه، بیسکوئیت ویفر، دوغ، لباس، کفش، خشکشویی، گل، آموزش شنا، اقامت در هتل و دهها کالا و خدمت دیگر در سنجش نرخ تورم محاسبه میشود. ممکن است برخی بگویند اقلامی نظیر گل، اقامت در هتل یا آموزش شنا چندان مهم نیستند، درست به همین خاطر "ضریب" محاسبه آنها در نرخ تورم بسیار پایین است و ضریب محاسبه ارزاق (خوردنیها و آشامیدنیها) در نرخ تورم بسیار بالاتر است و این همان چیزی است که به آن میانگین موزون میگویند، یعنی هر کالا یا خدمات براساس وزن و ارزشی که در هزینه خانوار دارد، ضریبی میگیرد که باهم کاملاً متفاوت است.
برای محاسبه نرخ تورم، تغییرات قیمت این 359 قلم کالا و خدمت در طول یکسال محاسبه میشود. این تغییرات براساس ضریب اهمیت هرکدام از این 359 قلم ضریبی میگیرند که از ضرایب بسیار بالا (مثلا برای نان و گوشت و میوه) تا ضرایب بسیار پایین (مثلا برای دخانیات) متغیر است.م:تبیان
نقاشی با ساقه های گندم
نقاشی با ساقه گندم، سبک ویژه ای چین است اما دو هنر مند افغان به این سبک نقاشی، رنگ های تازه اضافه کرده اند.
این رنگ ها با استفاده از داغ کردن ساقه گندم توسط اتو به وجود می آیند.
امان الله گندمی این سبک نقاشی را از پدرش آموخته است.
پدر امان الله گندمی حدود چهار دهه پیش نقاشی با ساقه گندم را در چین آموخت. و تا امروز با فرزندش مشغول نقاشی با ساقه گندم یا کاه است.
این نقاش می گوید: کار ما از کشت گندم آغاز می شود. ساقه گندم را از وسط نیم می کنیم، آنرا پاک می کنیم، بعد قیچی کاری می کنیم و پس از آن نقاشی.
در این سبک نقاشی از رنگهای شیمیایی استفاده نمی شود. همه رنگها از حرارت دادن ساقه گندم ایجاد می شوند.
علی اکبر جلالی در گفتگویی درباره سیستم های بانکداری الکترونیکی در کشور و دلایل نفوذ پذیر بودن آن اظهار داشت: بانکداری الکترونیکی برغم شکل ظاهری که به نظر ساده می رسد برنامه های پیچیده ای در بطن خود دارد که اگر با دقت به آنها توجه نشود می تواند در نهایت ضرر آن از استفاده اش بیشتر باشد.
وی با بیان اینکه متاسفانه در کشور ما هزینه لازم برای داشتن سیستم های یکپارچه قدرتمند و امن وجود ندارد و اغلب سیستم هایی که در اختیار بانکهای مختلف قرار دارد با تجربیات محدود و به صورت جزیره ای تهیه شده است، افزود: این سیستم ها اگرچه برای شروع کار و فرهنگسازی و توسعه بانکداری الکترونیکی مفید بوده است اما مسئولان باید برای دراز مدت بانکها به فکر این باشند که بتوانند با هزینه قابل ملاحظه ای از سیستم های تجربه شده و در سطح بین المللی استفاده کنند.
نگرانی دائمی از لو رفتن حسابهای الکترونیکی
دکتر جلالی با تاکید برعملکرد سیستم های بانکداری الکترونیکی در دنیا به وجود بانک "ING دایرکت" در کشور آمریکا اشاره کرد که 100 درصد الکترونیکی است و در دفتر مرکزی خود 850 کارمند و در سراسر اروپا و آمریکا شعبه مجازی دارد و ادامه داد: این بانک هیچ پرسنلی در ستاد مرکزی نداشته و گردش مالی آن نیز 100 میلیارد دلار برآورد می شود؛ با این وجود این سوال مطرح می شود که چگونه است که این بانک هک نمی شود و می تواند به راحتی گردش مالی داشته باشد اما در بانکداری الکترونیکی کشور ما یک نوع نگرانی دائمی از لو رفتن حسابهای الکترونیکی مطرح است که دلیل اصلی آن نداشتن سیستم های یکپارچه بانکداری الکترونیکی با کیفیت بالا و در سطح جهانی است.
وی گفت: در سیستم بانکداری یکپارچه "ING دایرکت" بیش از 12 نفر فقط در داده کاوی آن با حقوقهای مکفی مشغول به کار هستند و شاید بیش از 100 نفر از متخصصان با درجات مختلف پشتیبانی از سیستم بانکی را به عهده دارند و برای امنیت این سیستم با بسیاری از شرکتهای امنیت ساز قرار داد داشته و سیستم خود را لحظه به لحظه تحت نظر و کنترل دارند.
جلالی خاطرنشان کرد: با این وجود سیستم بانکداری ایران در حوزه بانکداری الکترونیکی در مقایسه با سایر سازمانها و در سطح ملی نمره قابل قبولی دارد و اینکه یکبار اتفاقی مانند هک شدن حسابها به صورت محدود اتفاق می افتد در فضای مجازی باید آن را پذیرفت؛ برای مثال چندی پیش نیز مسترکارت با سابقه 90 ساله دچار لو رفتن اطلاعات مشتریان خود شد و از این نمونه اتفاقات باید درس گرفت و مشکلات را به صورت شفاف برای تجربه اندوزی سایر بانکها مطرح کرد و نباید سعی کنیم در چنین شرایطی با اخبار غلط اصل موضوع را پنهان کنیم.
فعال کردن هسته تخصصی پلیس سایبر
وی با بیان اینکه خوشبختانه پلیس فتای ایران از زمان تشکیل تاکنون قدم های نسبتا خوبی را در آموزش و فرهنگسازی، پیگیری جرایم الکترونیکی و انتقال تجربیات انجام داده، ادامه داد: در صورتیکه بتوانیم هسته تخصصی پلیس سایبر را تقویت کنیم این پلیس می تواند با همکاری دانشگاهها توصیه های خود را بر مبنای سیستم های امن بکار گیرد تا با دقت بیشتری فضای بانکداری الکترونیکی توسعه یابد.
این استاد دانشگاه افزود: باید توجه مسئولان ارشد فناوری اطلاعات و ارتباطات را به این نکته جلب کرد که همه دغدغه کاربران و موسسات مالی اینترنت نیست؛ بنابراین باید توجه آنها بیش از پیش به مسائل امنیت در سازمانها و نهادهای داخلی که به کاربران در سطح وسیع خدمت می دهند جذب شود.
توجه بیشتر مسئولان به نظام بانکداری الکترونیک
وی گفت: مسئولان ارشد به جای طرح مسائل کلی به حمایت از چنین سیستم هایی که یکی از آنها می تواند توسعه نظام بانکداری الکترونیکی باشد کمک کنند.