قایقرانی توریست ها در کانال گلها در جیانگسو چین
صدمات توفان در کانزاس آمریکا
کیم جونگ اون رهبر جدید کره شمالی در مراسم گرامی داشت یکصدمین سالگرد تولد پدربزرگش کیم ایل سونگ
حملات زنجیره ای طالبان به شهرهای مختلف افغانستان
گفتگوی زنان معترض بحرینی با پلیس در منامه
نمایی از پل دروازه طلایی (گلدن گیت) شهر سانفرانسیسکو
بازدید توریست ها از یک زمین گل لاله در هلند
نمایشگاه خودروهای کوچک در آریزونا آمریکا
رونمایی از مجسمه چنگیزخان مغول در لندن
تپه های شن و ماسه و سنگ در صحرای آریزونا
اجرای ورزش ترامپولین (پریدن روی تور) در مسابقات ژیمناستیک قهرمانی اروپا در سن پترز بورگ روسیه
نصب دکل های برق فشار قوی در چین
عبور از روی کودکان در بخشی از مراسم آیینی هندوها در فستیوال گاجان کلکته
یک میله خواب مالیایی! ورژنی جدید از کارتن خوابی
نمای زمین از ایستگاه فضایی بین المللی
صحرای موجیو در کالیفرنیا آمریکا
ابتکار یک فلسطینی برای در امان ماندن از گاز اشک آور اسراییلی ها
صید یک گربه ماهی عظیم الجثه در ولز بریتانیا
استفاده از طناب برای صاف کردن کامیون (پاکستان)
راهپیمایی با شیرها (آفریقای جنوبی)
شرکت پانک های برمه ای در فستیوال چهار روزه آب بازی سال نو در رانگون
کشف یک بچه ماموت که 42 هزار سال پیش مرده است اما به دلیل قرار داشتن در توده یخ جسد آن سالم مانده است(هنگ کنگ)
واکنش جالب هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا در کنفرانس خبری مشترک با همتای ژاپنی اش در واشنگتن در واکنش به تاخیر زیاد در ترجمه سخنانش
عبدالحلیم معظم شاه چهاردهمین پادشاه مالزی به تخت سلطنت نشست
تصویری زیبا از شب های ساحل سنگاپور
بدون شرح!
پرسش :
هنگام ظهور حضرت حجت (عج) آیا فقط همان 313 نفر یار با ایشان در دنیا زندگی می کنند. چون می گویند آن حضرت گردن افراد بدکار را جدا می کند و فقط 313 نفر هستند یعنی فقط همان یاران با او زندگی می کنند؟
پاسخ :
امام پدری مهربان، همدمی شفیق و همراهی خیرخواه است. در حجم نگاه سبز او، افق ها، رنگ می بازد. دریغا! در گوش ما همواره، از قهر مهدی ـ علیه السّلام ـ گفته اند و ما را از شمشیر و جوی خون او ترسانده اند و از مهر و عشق او به انسان ها و تلاش و فریادرسی او به عاشقان و منتظران خود کمتر گفته اند! هیچ کس به ما نگفت که اگر او بیاید، فقیران را دستگیری، بی نوایان را سامان، بی کسان را همدم، بی همسران را همراه، غافلان را تذکر، گم گشتگان را راه، دردمندان را درمان و در یک کلام، خاک نشینان عالم را تاک نشین خواهد کرد.
قهر او نیز جلوه محبت او است، چه این که قهر او بر جماعتی اندک و ناچیز از معاندان و نژادپرستانی خواهد بود که علی رغم رشد فکری انسان ها در آن عصر، و هدایت ها و معجزات آن حضرت و نزول مسیح از آسمان و اقتدایش به وی، باز هم به او کفر می ورزند و حکومت عدلش را گردن نمی گذارند و در زمین فساد می کنند، کسانی مانند صهیونیست ها که جز زبان زور، هیچ زبانی نمی فهمند، و این یعنی خارها را از سر راه انسان و انسانیت برداشتن و مهر در چهره قهر.
آری چه سخت است مولای مهربانی را که رحمت واسع حق است و در دل او عشق به انسان ها موج می زند، به چنین اتهام هایی خواندن و «میر مهر» را، «میر قهر» نشان دادن!(1) در روایات متعددی وارد شده است که یاران حضرت 313 نفرند اما باید توجه داشت که این تعداد کارگزاران ویژه امام می باشند که هر کدام از آنان لیاقت آن را دارند که کشوری را طبق دستورات امام اداره نمایند و در واقع سپاه حضرت به این تعداد محدود نمی شود بلکه سپاهیانی چند هزار نفری دارد و از این رو در روایات سپاه چند هزاری ذکر شده است: ابوبصیر می گوید: مردی از اهالی کوفه، از امام صادق ـ علیه السّلام ـ پرسید: چند نفر با حضرت قائم (عج) قیام می کنند؟ مردم می گویند همراهان حضرت به تعداد سربازان پدر یعنی سی صد و سیزده نفرند. امام ـ علیه السّلام ـ فرمود: «حضرت مهدی(عج) ظهور نمی کند مگر با ارتشی قوی و نیرومند و ارتش قدرتمند کمتر از ده هزار نیروی رزمنده نخواهد داشت.(2)
نیز آن حضرت می فرماید: «چون حضرت اجازه قیام بگیرد، سی صد و سیزده تن با او بیعت می کنند. آن حضرت در مکه توقف می کند تا اینکه عدد اصحابش به ده هزار نفر برسد. آن گاه به سوی مدینه حرکت می کند.»(3)
گفتنی است رقم دوازده(4) هزار نفر و صد هزار(5) نفر هم در روایات آمده است. پس گرچه از شمشیر مهدی (عج)، برای خون آشامان پست، و ابرقدرتان نا انسان خون و مرگ می بارد ولی برای انسانیت درد کشیده خرد شده رحمت و حیات به ارمغان می آورد. از این رو «قدر مسلم این است که مردم از حیث استعداد و افکار در ترقی و تکامل هستند و برای پذیرفتن حق آماده تر می گردند. اکنون شنیده می شود که بسیاری از روشنفکران شرق و غرب، توجه پیدا کرده اند که ادیان و مسلک های خودشان قدرت ندارند وجدان آنان را قانع سازند و در جستجوی آیینی هستند که از هرگونه عقائد فاسد و خرافات منزه باشد. از طرفی از اوضاع عمومی زمان ظهور می توان پیش بینی نمود که وقتی مهدی موعود (عج) ظاهر شد و حقایق اسلام را به جهانیان عرضه داشت و برنامة انقلابی و اصلاحی اسلام را به سمع آنان رسانید بسیاری از مردم اسلام را قبول می کنند؛ زیرا از یک طرف، استعداد مردم برای درک حقایق به حد کمال رسیده و از طرف دیگر معجزاتی را به دست امام زمان(عج) مشاهده می کنند، و علاوه بر اینها اوضاع عمومی جهان را غیر عادی و فوق العاده می یابند و اعلام خطر رهبر انقلاب جهانی به گوششان می رسد. این اوضاع سبب می شود که مردم جهان فوج فوج به دست مهدی موعود (عج) اسلام اختیار نمایند و از قتل نجات یابند. و فقط کفار و ستمگران معاند به دست لشکر مهدی دادگستر هلاک می گردند.(6)
امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمودند: قائم ما چون قیام کند نیروهای عقلانی توده ها را تمرکز دهد. و خردها و دریافت های خلق را به کمال رساند.(7) بنابراین حضرت مهدی (عج) 313 یار کارگزار خالص و بسیار والامقام دارد و هزاران نفر سپاه او به حساب می آیند و علاوه بر اینها تودة رنج دیده و معتقدان منتظر همه از برکات وجودی آن امام عظیم الشأن و حکومت جهانی او بهره مند می شوند و معاندان صراط الهی به سزای عملشان می رسند گفتنی است حضرت در برخورد با دشمنان از یک نوع مجازات استفاده نمی کند؛ بلکه پس از اتمام حجت، برخی از آنان را در جنگ نابود می سازد،(8) گروهی را اعدام نموده،(9) و گروهی را تبعید و دست برخی را قطع می کند(10) و بسیاری را هم با عفو عمومی می بخشد.
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: مهدی، مردی از خاندان من است او بر طبق سنت من ـ با مخالفین ـ می جنگد، چنان که من بر طبق وحی الهی می جنگیدم(11)
مفهوم انتظار در کلام مقام معظم رهبری(کلیپ)
پی نوشتها :
1- فصلنامه تخصصی انتظار، سال دوم، ش پنجم، پاییز 81، مقالة میر مهر، پورسیدآقایی، ص 133.
2- کمال الدین و تمام النعمة، ابوجعفر محمد علی بن بابویه قمی، ت 1381، هـ . ق، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ج 2، ص 654.
3- حسن بن مطهر حلی، المستجاد من کتاب الارشاد، ت 726، هـ . ق، ص 511.
4- رضی الدین علی بن موسی بن طاووس الملاحم والفتن فی ظهور الغائب المنتظر، مؤسسه الاعلمی، بیروت، ص 65.
5- مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 307، 367، مؤسسه الوفاءبیروت.
6- امینی، دادگستر جهان، انتشارات شفق، چاپ قدس، چاپ 25، ص 310.
7- بحارالانوار، ج 52، ص 336؛ در فجر ساحل، ص 45؛ و عصر زندگی، ص 190.
8- مجلسی، بحارالانوار، ج 52،ص 628، مؤسسه الوفاء بیروت.
9- همان، ص 338.
10- همان، ص 338 ـ349، مفید، الارشاد، ص 364.
11- منتخب الاثر، ص 95، باب 2، حدیث 21.
برای مطالعه بیشتر به کتاب:
1. چشم اندازی به حکومت مهدی(عج) ، نجم الدین طبسی.
2. عصر زندگی، محمد حکیمی.م:تبیان
آخرالزمان به بخش پایانی جهان گفته می شود، که هر چه به پایان جهان نزدیک تر شویم احساس انطباق این کلمه با آن مقطع زمانی قوی تر خواهد بود. نمای دوران واپسین دارای ابعاد گوناگونی است که می توان آن را از زاویههای مختلف به تماشا نشست. این محدوده زمانی نشانههایی دارد که اصطلاحاً «علائم آخرالزمان» خوانده میشود. علاوه بر اصطلاح رایج علائم آخرالزمان در فرهنگ مسلمانان، اصطلاح مشابه دیگری به نام «اشراط الساعه» وجود دارد. این اصطلاح که بیشتر نزد اهل سنت رایج است، به نشانههای وقوع قیامت اختصاص دارد، ولی روایاتی که ذیل این عنوان ذکر شده، نشان میدهد بسیاری از نشانههای آن مانند نشانههای آخر الزمان است و میتوان بسیاری از نشانههای آخرالزمان را نشانههای قیامت دانست.
مضمون شناسی اصطلاحات آخرالزمانی در اسلام
آنچه اهمیت این برهه از تاریخ را در روایات اسلامی دو چندان می سازد، آسیب ها و فتنه هایی است که در جامعه ایجاد خواهد شد و انسانها را در معرض فتنه هایی قرار خواهد داد که دین و دنیای آنها را تباه ساخته و فلاکت و بدبختی را برای آنان به ارمغان می آورد. در نتیجه این تباهی آشفتگی روانی، اجتماعی و مذهبی جامعه بشری را فرا گرفته و هرج و مرج ظلم، و فساد را به ارمغان می آورد. مسأله ی دیگری که قابل توجه است، بررسی وقایع و رویدادهای آخرالزمانیست که انسان را در ورطه بحرانهای طاقت فرسایی قرار داده و مصیبتهایی را برای او به ارمغان می آورد.
در متون و روایات اسلامی از آسیبها با عناوینی همچون "ملاحم"(1)،"فتن"(2) و "اشتراط الساعه"(3) یاد شده است. این عناوین در مصادر حدیثی شیعه و اهل سنت به وفور یافت می شود و حتی برخی از ابواب کتب روایی مانند بحارالانوار، سنن ابن ماجه و ترمذی(4)، صحاح سته(5) نیز به آسیبها و اتفاقات آخرالزمان اختصاص یافته است. روایات اسلامی آسیبهای آخرالزمانی را مخل سلامت معنوی فرد، خانواده و اجتماع دانسته، انسان را نسبت به هوشیاری در برابر آن اندرز داده و او را از غو طه ور شدن در گرداب آسیبهای واپسین تاریخ بر حذر می دارد.
گویشی شفاف از آسیبهای آخرالزمان
دین اسلام به ویژه مکتب تشیع، بر خلاف ابهامی که در ادیان و مکاتب دیگر وجود دارد، روایتی متفاوت و در عین حال دقیق از آخرالزمان ارائه داده، و نمای آسیب شناسانه آخرالزمان را از زوایای مختلفی به دقت بررسی می کند مثلا از نظر مناطق جغرافیایی، اماکن خاص، انسانها و طبقههای مختلف اجتماعی مردم و... آسیبهای آخرالزمانی را کاویده و برای انسانها بیان می کند. با این همه، حوزه تاثیر و دامنه نفوذ این آسیبها آنچنان گسترده است که بخش عمده ای از ساحت زندگی بشر را به مخاطره افکنده و شرایط انسان آخرالزمانی را دستخوش متغیرهای ضد ارزشی و غیر آرمانی می کند، بطوری که در یک حرکت دورانی و معکوس ،آرمان ها و ارزشهای معنوی و الهی، ناهنجار تلقی شده و ضد ارزشها به عنوان معیارها و هنجارهای اجتماعی شناخته می شوند. در این میان فضای جامعه بشری آکنده از ظاهر فریبی های دروغینی است که جایگزین باورمندی به آرمانهای دینی شده و دینداری در بستر تحولات اجتماعی آخرالزمان صرفا به ابزاری جهت پیشبرد امیال و خواسته های دنیوی تبدیل می گردد. در این حالت دینداری فقط در شعار بسنده شده و ارزشها و رفتارهای دینی در جامعه به فراموشی سپرده می شود. در نتیجه این رفتار دو گانه لباس ریا، نفاق و تزویر، به پوشش اصلی و حداکثری افراد تبدیل شده و حقیقت آرمان گرایی دینی در جامعه آخرالزمانی رنگ می بازد. در این دوره از تاریخ سیر عمومی جهان و بشریت به سمت انحطاط و تباهی است، مفاهیم و نهادها دگرگون شده و انسانها دارای ظاهری آراسته و زیبا و درونی وحشتناک هستند.
برخی از این آسیبها جنسیت، قشر و طبقه خاصی را در برگرفته و برخی دیگر همه جامعه انسانی را به مخاطره می افکند که روایات اسلامی با دقت به بسط و تبیین این شرایط پرداخته و راهکارهایی را برای عبور از این بحران در اختیار می گذارد.
حکومت بحران در بحران حاکمیت
حکومتمداران نقشی قابل توجه در ایجاد و دامن زدن به این بحرانها ایفا میکنند. پول پرستی و دنیاگرایی و سازشکاری با کفار به عناون مقیاس اصلی تصمیم گیری های آنان قرار گرفته و آنها را از مدار حق طلبی و حقیقت گرایی خارج می کند. پایمال نمودن حقوق دیگران به عنوان رکن اصلی رفتار سیاسی آنها تبدیل شده و ضعیف کشی و ستمگری معیار اصلی قدرت طلبی و فزون خواهی آنان می شود. در نتیجه این رفتارها به ناچار، تلخی رشوه خواری و رزق حرام کام آنها را شیرین نموده و روزی حلال از سفره خانه آنها برچیده می شود.
چنانکه پیامبر اسلام خطر جدی حاکمیت آخرالزمانی را گوشزد نموده و می فرماید:
«... حاکم با جرأت تمام ارث را به قیم ورثه یا از میان آنها به شخص فاسق و بد عمل آنها می دهد (یعنى آنها رشوه به حاکم میدهند و حاکم هم حکم می کند که اموال به آنها برسد.» (6)
مضمون شناسی اصطلاحات آخرالزمانی در اسلام
«آنان، کافران را به خود نزدیک و نیکوکاران را از خود دور می کنند! و والیان در اجراى حکم رشوه میخواهند و استاندارى را به مزایده میگذارند (که هر کس بیشتر پول داد او را به استاندارى برسانند.» (7)
آسیب دیگری که، به وفور در حاکمیت آخرالزمانی مشاهده می شود، توصیف متولیان و حاکمانی است که در امر حکومت از صلاحیت لازم برخوردار نیستند. از همین رو روایات آنقدر دامنه تعیین والی و حاکم را در آخرالزمان آشفته و بی ضابطه می دانند که حتی زنان و کودکان خردسال نیز متولی حاکمیت بر انسانها گردیده و بنیادهای آرمانی حاکمیت الهی در جوامع را در هم می شکنند. از همین رو رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به شماتت این امر پرداخته و می فرماید:
«و رأیت النّساء قد غلبن على الملک و غلبن على کلّ امر لا یؤتى الّا ما لهنّ فیه هوى؛ و دیدى که زنان بر دولت و سلطنت و هر چیزى که میل بآن دارند غلبه یافته و مسلط گشتهاند.» (8)
در نتیجه عدم صلاحیت حکام، ارزشها، هنجارها و معیارهای فضیلت الهی در حاکمیت و به تبع آن در عامه مردم زیر و رو گشته، منکر به عنوان ارزش و فضیلت مطرح شده و فضای جامعه آشکارا به نشو و نمای منکرات، آلوده می شود. چه آنکه دیگر کارگزاران و والیان به تملق حکام پرداخته و از دروغگویی، ستم و خیانت به مردم واهمه ای ندارند:
امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود:
«زمانى بر مردم مىآید که زناکار به ناز و نعمت برسد، و فرومایه مقرب مىشود و مرد با انصاف ضعیف می گردد. عرض کردم: یا امیرالمؤمنین! این در چه وقت است؟ فرمود: هنگامى که زنان و کنیزان بر امور مردم مسلط گردند و بچهها به حکومت برسند.»(9)
«... امرا فاجر باشند و وزرا دروغگویان و امناء خائنان و یارانان ستمکاران باشند ... .» (10)
از مجموع آنچه گذشت می توان نتیجه گرفت که عدم اعتقاد به ارزشها و آرمانهای الهی و عدم صلاحیت لازم در منابع انسانی حکومت ها، عدم تعادل اجتماعی و گسترش بی عدالتی را دامن می زند و در این فضای مه آلود، انسان آخرالزمانی دچار سر در گمی فعال در باورها و آرمانهای انسانی گردیده و در نهایت آسیب های آخرالزمانی به صورت فرسایشی، جامعه جهانی را در بر می گیرد.
پی نوشتها:
1- به معنای آشوب و فتنه بزرگ
2- جمع فتنه به معنای امتحان وحیلت
3- رویدادهایی که قبل از فرا رسیدن قیامت حتمی الوقوع است. مانند: آنها قتل، غارت، خونریزی، بلاهای زمینی و آسمانی و ...
4- رک سنن ابن ماجه ج2 باب ملاحم و الفتن، سنن ترمذی ج4، ابواب الفتن
5- مانند صحیح مسلم، ج4، کتاب الفتن و اشراط الساعه
6- مهدى موعود- ترجمه ج 13 بحارالانوار، متن، ص 1045
7- همان، ص 1041
8- همان، ص 1044
9- المهدی، ص268
10- منتخب الاثر، ص 435، ح 15م:تبیان
دختران آبادی
داستان کوتاه
دختران رختشور خانه با دختران کارگاه جاجیم بافی قرار مسابقه گذاشته بودند. هر گروه زودتر به سرچشمه ی رودخانه رسید برنده است فرقی نمی کرد چه کسی زودتر برسد فقط مهم بود از کدام دسته باشد . دختران رختشور خانه باشد یا کارگاه جاجیم بافی.
یک روز عصر، دم دمای غروب ، همه کار را که تعطیل کردند ، راه افتادند ، رفتند تا دامنه ی کوه بلند. باید طوری می رفتند و بر می گشتند که به تاریکی نخورند. آن که اول شد بعد تر ها گفت برای این اول شده برای این از همه سریع تر رسیده که می خواسته زود مسابقه تمام شود و زود هم به خانه برسد. آنی که اول شد-راضیه- از بچه های رختشور خانه بود . نه فقط او که بقیه ی بچه های رختشور خانه از همه ی بچه های جاجیم بافی زودتر رسیده بودند. جایزه ه گروه برنده معلوم نبود اصلا برای جایزه مسابقه نداده بودند . قرار رو کم کنی هم نبود بچه های آبادی اصلا تو کوک این حرف ها نبودند. بیشتر بازی بود . نیست دخترها همه کار می کردند وقت بازی نداشتند. غروب هم که به خانه می آمدند نا چار بودند نامه های رسیده از پدران و برادرانشان را بخوانند و نامه های جدید بنویسند . نامه هایی اززبان خودشان یا زبان مادرهایشان .
سال ها پیش وقتی دخترهای آبادی کوچک تر بودند ، آن وقتی که اگر عروسک بازی می کردند کسی بهشان ایراد نمی گرفت ، خشک سالی شد و دیگر آب رودخانه همان رودخانه ای که دخترها برای رسیدن به سرچشمه اش مسابقه می دادند، کفاف کشاورزی پدرهایشان را نداد . پدرها دیدند که اگر برای زراعت باز آب بردارند ، طولی نمی کشد که برای آب آشامیدنی شان هم آب نخواهند داشت. دست پسرهایشان را گرفتند و همه برای کار به شهری دور رفتند . خیالشان از بابت زن ها و دختر هایشان راحت بود . می دانستند شیر زنانی هستند که راه دفاع از خودشان را بلدند.مردها و پسرها رفتند و کار کردند و در تمام این چند حتی یک بار حتی یک نفرشان هم نتوانست ، سری به آبادی شان بزند. مردها و پسرهایشان پیش کسانی کار می کردند که به مترصد ترک کار یک نفر دیگر را به جایش می گذاشتند و مردها و پسرها هم از ترس بی کار شدن به این وضع تن داده بودند ولی در تمام این سال ها نه آن ها زن ها و دختر هایشان را فراموش کرده بودند و نه زن ها و دخترها از احساس دلتنگی شان به پدرها و برادر ها کم شده بود. هر شب دختر ها از زبان خودشان و مادرهایشان نامه می نوشتند و نامه هایی که برادر ها از زبان خودشان و پدرهایشان برای آن ها فرستاده بودند ، می خواندند.
از وقتی پدرها و برادرها رفته بودند ، گروهی از دخترها، رختشور خانه ای درست کرده بودند و لباس های آبادی بالا دست را می آوردند و می شستند و از این راه امورات خودشان و مادرهایشان را می گذراندند.
بقیه دخترها هم جاجیم می بافتند و به آبادی پایین دست می فروختند و از این راه امورات خودشان و مادر هایشان را مگذراندند.
فردای مسابقه ، همان مسابقه ای که راضیه و بچه های رختشور خانه برنده ی آن بودند ، دیگر کسی از بچه ها دلش با شستن رخت ها نبود. بچه ها به راضیه گفتند که هر قدر و درهر مسابقه ای برنده شوند باز بچه های جاجیم بافی هنرشان از آن ها بیشتر است ، آخر سر، رختشو همان رختشو می ماند .
نخواستند رختشویی کنند و مثل بقیه ی رویاهایشان ، تصمیم جدیدی گرفتند. تصمیمی که مثل رویاهای دخترانه نشدنی و باور نکردنی بود. خواستند کار نیاکانشان را بکنند . کاری که بی آبی نگذاشت پدرهایشان ادامه بدهند . رفتند سر زمین های پدری زمین هایی که خشک بود خشک بود و امید به بار دادنش نبود . با پس انداز اندکی که داشتند از آبادی بالادست و پاین دست بذر خریدند و به امید باریدن باران دانه ها را کاشتند. وقتی مردم آبادی های بالا و پایین دست سرزنش و مسخره یشان کردند ، گفتند در تمام این سال ها بذری نکاشتیم و انتظار باران هم نباید داشته باشیم . حالا که دانه می کاریم ، آسمان خدا دلش به رحم می آید و می بارد .
همین طور هم شد ، فردای روزی که سری اول دانه ها را که کاشتند ، باران بارید ، درست فردای کاشتن دانه ها . از آن به بعد دیگر هیچ وقت قحطی به آبادی راضیه و دخترها نیامد . حالا راضیه و دخترها همه کلی نوه و نتیجه دارند . وقتی در شب های بهار و زمستان قصه ی قدیم آبادی را تعریف می کنند ، هیچ کس باور نمی کند که روزی این جا خشک بوده .
عکسبرداری از خانه ای واژگون شده در اثر توفان در کانزاس آمریکا
گرامی داشت روز زندانیان فلسطینی در غزه
سفر امیر قطر به ایتالیا
ریزش سقف یک کارخانه در جالاندهار هند
رود هانجیانگ در شیان چین
ورود بازرسان سازمان ملل به دمشق
ژست نازی قاتل نروژی در جریان دادگاهش در اسلو
کارلا برونی همسر نیکولا سارکوزی رییس جمهوری فرانسه در حال تبلیغ انتخاباتی برای شوهرش
ممانعت از سفر 100 فعال فلسطینی در فرودگاه بروکسل
فعالیت یک کوه آتشفشان در جمهوری دموکراتیک کنگو
حمل یک سگ بمب یاب از سوی یک سرباز ناتو در افغانستان
تمرینات آمادگی دفاعی یگان های ویزه ارتش مالزی در کوالالامپور
بدون شرح!
منابع روایی اهل بیت(علیهم السلام) سرشار از تاکیدات فراوان در فضیلت ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» است. آنچه میخوانید گزیدهای از بیانات گهربار ائمه معصوم(علیهم السلام) در این زمینه است.
دفع بلا و رفع غم و غصه
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کسی که در هر روز صد بار بگوید: «لا حول و لا قوة الا بالله»، خداوند هفتاد نوع بلا را از او دور میگرداند که کمترین آنها غم و غصه است.(1)
گنجی از بهشت
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: بسیار «لا حول و لا قوة الا بالله» بگویید که آن از گنجهای بهشت است.(2)
صد بار بعد از نماز صبح
امام رضا (علیه السلام) فرمودند: هر کس پس از نماز صبح، صد بار بسم الله الرحمن الرحیم، لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم بگوید، به اسم اعظم خدا، از سیاهی چشم به سفیدی آن نزدیک تر شده و به راستی که در مدار اسم اعظم قرار گرفته است.(3)
زمزمه امام حسین (علیه السلام)
کار جنگ بر امام حسین (علیه السلام) سخت و تنگ شد و یگانه و تنها ماند، به خیمههای فرزندان پدرش روی آورد، آنها را از ایشان خالی و تهی دید، سپس به خیمههای اصحاب و یارانش التفات نمود و نگریست کسی از آنان را ندید، سپس بسیار «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» را بر لبان مبارک جاری ساختند.(4)
برای رفع فقر
از امام صادق(علیه السلام) نقل است که پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمودهاند: هر کس که فقر به او روی آورد، این ذکر را زیاد بگوید: «لا حول و لا قوة الا بالله».(5)
پینوشتها:
1- ثواب الاعمال، ص 349
2- کنز العمال، ج 1، ص 544
3- سفینة البحار، ج 1، ص 661
4- زینب کبری، فیض الاسلام ، ص 222
5- بحارالانوار،ج 5ص 249
منبع: شیعه نیوز