روشهای تغییر اندازه پستان با خانم دکتر نسرین السادات علوی، عضو هیات علمی مرکز بیماری های پستان جهاد دانشگاهی دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت وگویی را انجام داده ایم که درپی می آید.
جراح برش کوچکی در ناحیه زیر پستان یا دورهاله میدهد و پروتز را از این برش وارد میکند و زیر نسج پستان یا عضله سینهای بزرگ میگذارد تا پستان برجستهتر شود.
بله، پروتزها انواع و شکلهای متفاوتی دارند و برحسب تجربه جراح و درخواست بیمار، برای هر خانمی اندازه و نوع خاصی از آن استفاده میشود. شکل پروتزها یا گرد است یا حالت اشکی دارد. در نوع اشکی آن، ناحیه فوقانی باریکتر و طبیعیتر است و ناحیه تحتانی بیشتر پر میشود و مورد توجه برخی از بیماران قرار میگیرد. عیب این پروتزها این است که اگر کمی در جای خود بچرخند حالت قرینه خود را از دست میدهند و به تصحیح مجدد نیاز پیدا میکنند. پروتزهای گرد در تمام جهات یکسان هستند و استفاده از آنها راحتتر است.
پروتزها از یک جدار سیلیکونی تشکیل شدهاند که داخل آنها را با ژل یا سرم نمکی پر میکنند. در پروتزهایی که با ژل پر شدهاند، امکان نشت ژل از منافذ ریز جدار پروتز وجود دارد و گرچه به دلیل چسبنده بودن ژل داخل آن پروتز کاملا خالی نمیشود و شکل خود را حفظ میکند اما همان میزان ژلی که نشت کرده، گاهی باعث بزرگشدن غدد لنفاوی و دردناکشدن آن میشود.
خطر پروتزهایی هم که داخل آن با سرم نمکی پر شده است، از نظر حساسیت برای بیمار کمتر است زیرا حتی در صورت بازشدن جدار آنها، مایعی که به بیرون نشت میکند، سرم نمکی است که کاملا با بدن سازگار است و بلافاصله جذب میشود. حسن دیگر این پروتزها این است که به برش کوچکتری برای جاگذاری نیاز دارند و حتی با یک برش کوچک در زیر بغل میتوان آنها را زیر پستان و در محل موردنظر قرار داد. عیب این نوع پروتز این است که در موارد نادری سرم داخل آنها از منافذی که در جدار پروتز ایجاد میشود تخلیه می?شود و باید جایگزین شود بنابراین برخی جراحان پروتزهای حاوی ژل را ترجیح میدهند.
سلامت: نظر شما در مورد روشهایی مانند تزریق مستقیم ژل در پستان که با سرنگ انجام میشود، چیست؟
تزریق ژل به دلیل تماس مستقیم ژل با نسج بدن و ریسک بالای عفونت و عوارض دیگر توصیه نمیشود و در موارد زیادی پس از مدتی ژل تزریق شده در یک محل جمع میشود و تودهای ایجاد میکند که برای تخلیه آن راهی به جز عمل جراحی وجود ندارد.
سلامت: بسیاری از خانمها ترجیح میدهند با روش غیرجراحی اقدام به کوچک یا بزرگکردن سینهشان کنند. آیا استفاده از کرمها و لباسهای لرزانندهای که تبلیغ میشود، موثر است؟
مسلما هر روشی که نیازی به برش و بیهوشی نداشته باشد، بهتر است ولی متاسفانه سوءاستفاده زیادی انجام میشود و شرکتهای متعددی ادعا میکنند که کرم یا وسیلهای اختراع کردهاند که قادر است بدون عمل جراحی، پستان را بزرگتر یا کوچکتر کند اما هیچکدام از این روشها تاثیری ندارند و فقط بهطور موقت پستان را متورم میکنند و پس از قطع مصرف، ورم پستان از بین میرود و حتی از قبل هم بدتر میشوند. در عین حال مشکلاتی مانند درد یا ترشح از پستان ایجاد میکند و تاثیر درازمدت آن بر سلامت پستان و ایجاد سرطان نامشخص است.
سلامت: خانمهایی که مشکلشان فقط افتادگی پستان است، باید از چه روشی استفاده کنند؟ آیا روش غیرجراحی موثری وجود دارد؟
در این مورد هم روشها و محصولات زیادی تبلیغ میشوند اما متاسفانه هیچکدام از آنها اثر پایداری ندارند و بیخطر هم نیستند.
در روش جراحی معمولا پوست اضافی پستان طبق نقشه خاصی برداشته و نسج پستان با پوست باقیمانده جمع و هاله پستان به محل جدید که بالاتر از محل قبل است، منتقل میشود. اگر پستان علاوه بر افتادگی، بزرگ هم باشد مقداری از نسج اضافی آن هنگام جراحی برداشته میشود. اگر بیمار تمایل داشته باشد که هم افتادگی تصحیح و هم اندازه پستان کمی بزرگ شود، جراح از پروتز مناسب هم استفاده میکند تا به نسج پستان شکل مناسب بدهد.
عمل جراحیای که برای افتادگیهای خفیف انجام میشود با بیحسی موضعی نیز قابل انجام است اما در صورتی که افتادگی شدید باشد، به دلیل طولانیتر بودن مدت جراحی و نیاز به دستکاری بیشتر، بیهوشی عمومی انجام میشود.
برای کوچککردن پستان معمولا از روش جراحی که در آن مقدار اضافی نسج پستان برداشته میشود، استفاده میکنیم و به استفاده از پروتز نیاز نیست. در این روش بهطور معمول از خود بیمار در مورد اندازه نهایی موردنظر، سوال میشود و براساس آن، میزانی از نسج پستان که قرار است، برداشته شود، مشخص میشود.
نوع برش روی پستان به میزان نسج برداشتهشده بستگی دارد و پزشک تکنیک جراحی را با توجه به میزان نسج اضافی پستان و تجربه خود انتخاب میکند. این عمل جراحی معمولا با بیهوشی عمومی انجام میشود و با توجه به تکنیک عمل و اندازه پستان بیمار، بین 2 تا 4 ساعت به طول میانجامد. اگر عمل جراحی به خوبی پیش برود و بیماری زمینهای وجود نداشته باشد، بیمار میتواند روز پس از عمل مرخص شود و در منزل به یک هفته تا 10 روز استراحت نسبی نیاز خواهد داشت.
سلامت: بیمار باید قبل از تصمیم به عمل جراحی چه مسایلی را از پزشک جراح بپرسد؟
برخی بیماران پس از جراحی از نتیجه ناراضی هستند و آرزو میکنند که ای کاش این کار را انجام نداده بودند. بیمار باید انتظاراتش از عمل جراحی را مشخص و با پزشک مطرح کند. در بسیاری از مواقع، خانمها یا همسرانشان ممکن است انتظار غیرواقعی از انجام عمل داشته باشند و پس از عمل جراحی، به دلیل برآوردهنشدن این انتظار، احساس نارضایتی میکنند.
گاهی هم به دلیل اطلاعنداشتن از عوارض احتمالی، وقتی با عوارض مواجه میشوند، نمیتوانند آن را تحمل کنند بنابراین توصیه میشود بیمار و همسرش در 1 یا 2 جلسه مفصل با پزشک صحبت و در مورد عوارض احتمالی و نتیجه نهایی عمل سوالهای خود را مطرح کنند و بعد با آگاهی کامل تصمیم بگیرند.
سلامت: چه عوارضی به دنبال این عمل ممکن است پیش بیاید؟
عارضه احتمالی جراحی کوچک کردن پستان، بیحس شدن هاله یا نوک پستان است که در برخی بیماران پس از عمل به وجود میآید. این بیحسی گاهی بهمرور زمان از بین میرود و گاهی دایم باقی میماند که ممکن است برای فرد ناخوشایند باشد. باید توجه داشت که احتمال ایجاد عفونت در محل جراحی پایین است اما اگر در بیماری که پروتز گذاشته پیشبیاید، ممکن است نیاز به خارجکردن پروتز و گذاشتن مجدد آن پس از برطرفشدن عفونت، باشد.سلامت: آیا پروتزهای پستان دایمی هستند و تا آخر باقی میمانند؟
پروتزهای سینه دائمی نیستند و در اغلب موارد پس از طیشدن عمر متوسط آنها که بین 10 تا 15 سال است نیاز به تعویض با پروتز جدید دارند.
سلامت: برخی خانمها نگران هستند که عمل جراحی کوچک یا بزرگکردن پستان، باعث سرطان پستان شود؟
خوشبختانه این جراحیها باعث ابتلا به سرطان نخواهند شد و مطالعههای فراوانی عدم ارتباط اعمال جراحی زیبایی با سرطان پستان را اثبات کرده است اما هر خانمی ممکن است در آینده به سرطان پستان مبتلا شود و تشخیص زودرس و درمان سریع، کلید اصلی موفقیت در درمان این سرطان است.
اگر بیماری که مبتلا به سرطان پستان میشود، سابقه عمل جراحی زبیایی در گذشته داشته باشد، تشخیص سریع تا حدی مشکل میشود و روشهای کمک تشخیصی مانند ماموگرافی و سونوگرافی کمتر در این بیماران کمککننده هستند چون در نسج سینه جوشگاه یا اسکار ایجاد میشود و این نسج جوشگاهی در سونوگرافی و ماموگرافی قابل افتراق از ضایعات سرطانی نیست. گرچه گاهی انجام امآرآی در تشخیص کمک میکند اما در نهایت ممکن است که به نمونهبرداری یا عمل جراحی نیاز باشد که مستلزم صرف هزینه و وقت نیز است.
سلامت: آیا فردی که پروتز گذاشته است میتواند در آینه بچهدار شود و به او شیر بدهد؟
بله، برای بچهدارشدن و شیردادن منع مطلقی وجود ندارد اما برخی خانمها بهدنبال گذاشتن پروتز برای جلوگیری از تغییرات ناشی از شیردهی در پستان مانند افتادگی، ترجیح میدهند به کودکشان شیر ندهند.
سلامت: آیا مقادیر بسیار کم ژل که از منافذ ریز در جدار پروتز نشت میکند، میتواند وارد شیر شود و به شیرخوار آسیب برساند؟
همه ما سعی میکنیم که از افراد بزرگ درس زندگی بگیریم و دوست داریم رمز و راز موفقیت آنها را بدانیم. اما فراموش میکنیم که گاهی بزرگترین درسهای زندگی از کوچکترین موجودات کنار ما گرفته میشوند.
مثلاً مورچهها را در نظر بگیرید. آیا باور میکنید که این موجودات کوچک میتوانند به ما یاد بدهند که چطور باید زندگی بهتری داشته باشیم؟
از رفتار مورچهها میتوانیم چهار درس مهم بگیریم که به ما برای داشتن زندگی بهتر کمک میکنند.
1. مورچهها هیچوقت تسلیم نمی شوند. آیا متوجه شدهاید که چطور مورچهها همیشه به دنبال راهی برای رد شدن از موانع هستند؟ انگشتتان را در راه یک مورچه قرار دهید و آن را دنبال او بکشانید، یا حتی روی او. مدام به دنبال راهی برای عبور از انگشت شما خواهد بود. هیچوقت یکجا نمیایستد و گیج نمیماند. هیچوقت دست از تلاش بر نمیدارد و عقب نمیکشد.
همه ما باید یاد بگیریم که اینچنین باشیم. همیشه موانعی در زندگی ما وجود دارد. چالش این است که دست از تلاش برنداریم و به دنبال راههای جایگزین برای رسیدن به اهدافمان باشیم.
2. مورچهها همه تابستان به فکر زمستان هستند. داستان قدیمی گنجشک و مورچه را یادتان هست؟ در اواسط تابستان، مورچهها به شدت مشغول جمع کردن آذوقه برای زمستان خود هستند—درحالیکه گنجشک برای خود خوش میگذراند. مورچهها میدانند که تابستان—اوقات خوش—برای همیشه نمیماند. بالاخره زمستان میآید. این درس خیلی خوبی است. وقتی زندگی خوب میشود، نباید مغرور شوید و تصور کنید که هیچوقت زندگیتان با شکست روبهرو نخواهد شد. با دیگران با ملاطفت و مهربانی رفتار کنید. برای روزهای سخت پسانداز کنید و به فکر آینده باشید. و یادتان باشد که اوقات خوب همیشه نیستند اما انسان های خوب همیشه هستند.
3. مورچهها همه زمستان به فکر تابستان هستند. وقتی با سرمای طاقتفرسای زمستان مواجه میشوند، همیشه به خودشان یادآور میشوند که این همیشگی نخواهد بود و بالاخره تابستان فرا میرسد. و با اولین اشعه های خورشید تابستان، مورچهها بیرون میآیند و آماده کار و تلاش و تفریح هستند. وقتی ناراحت و افسرده هستید و وقتی تصور میکنید مشکلات تمامی ندارند، خوب است که به خودتان یادآور شوید که این نیز میگذرد. اوقات خوش فرا میرسد و خیلی مهم است که همیشه رویکری مثبت به زندگی داشته باشید.
4. مورچهها هرچه از توانشان برمیآید را انجام میدهند. مورچهها چه مقدار غذا در تابستان جمع میکنند؟ هرچقدر که بتوانند! این الگوی خیلی خوبی برای کار است. هرچه که از دستتان برمیآید را انجام دهید. یک مورچه نگران این نیست که مورچه دیگر چقدر غذا جمع کرده است. عقب نمیکشد و به این فکر نمیکند که چرا باید اینقدر سخت تلاش کند. از حقوق کم خود هم شکایت نمیکند. آنها فقط سهمشان را از کار انجام میدهند. موقیت و خوشبختی معمولاً درنتیجه 100% به دست میآید—یعنی همه آنچه که در توان دارید را به کار گیرید. اگر به اطرافتان نگاه کنید، افراد موفقی را میبینید که با هرچه در توانشان هست زحمت میکشند.
پس:
1) عقب نکشید.
2) به فکر آینده باشید.
3) مثبتاندیش باشید.
4) تا منتهای توان خود تلاش کنید.
و یک درس دیگر هم هست که میتوانید از مورچهها یاد بگیرید. آیا میدانستید که مورچهها میتوانند شیئی با 20 برابر وزن خود حمل کنند؟ شاید ما هم همینطور باشیم. ما میتوانیم سختیها را به دوش بکشیم و حجم کارهای سخت و زیاد را مدیریت کنیم. دفعه بعد که چیزی موجب ناراحتیتان شد و تصور کردید که قادر به تحمل آن نیستید، دلسرد نشوید. به آن مورچه کوچک فکر کنید و یادتان باشد که شما هم میتوانید وزن بیشتری را به دوش بکشید!
ایران ما به سواحل شمال ,مشهد و شیراز خلاصه نمی شود بلکه هزاران دیدنی مذهبی ,تاریخی و طبیعی در آن یافت می شود که شاید اسم آنها به گوش شما هم نرسیده باشد.
برای رسیدن به این زیبایی ها فقط کافیست چشم هایتان را باز کنید و به جستجو بپردازید .حتما شگفت زده خواهید شد.
در این ایمیل شما را با 10 کوه برتر و دیدنی ایران آشنا می کنیم.
1. دماوند
کوه دماوند بلند ترین کوه ایران و همچنین بزرگترین آتشفشان خاور میانه است. این کوه در بخش مرکزی رشته کوه البرز و بخش لاریجان شهرستان آمل قراردارد.
اگرچه این کوه از لحاظ تقسیمات کشوری جزء رشته کوه البرز است اما در زوهای صاف و آفتابی در تهران ,قم و ورامین هم قابل رویت است.
این کوه اولین اثرطبیقی است که در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و در اساطیر و کتاب های متعدد از آن نام برده شده است.
این کوه به عنوان بلندترین کوه کشور همواره مورد توجه کوهنوردان بوده است.همچنین دماوند دارای چشمههای آب گرم لاریجان، اسک و وانه است.
2.دنا
دِنا بلندترین قله رشتهکوههای زاگرس در باختر ایران و در باختر مرکز فلات ایران است.
بلندای این قله 4448 متر است و در 35 کیلومتری شمال غربی شهر یاسوج در شهر سیسخت جای گرفتهاست. شهرستانی که این قله در آن قرار دارد نیز شهرستان دنا نام دارد.بارش سالانه در این قله از 600 تا 1200 میلیمتر است و رودهای بسیاری نیز از آن سرچشمه میگیرند.
3.زرد کوه
زرد کوه بختیاری با حداکثر ارتفاع بیش از 4200 متر دومین کوه زاگرس از نظر ارتفاع (پس از دنا) است.
این کوه در نزدیکی کوهرنگ در استان چهار محال و بختیاری در ایران قرار دارد.رشته کوه های زرد کوه بختیاری در جنوب غربی ایران و از انتهاییترین قسمت غربی استان چهارمحال و بختیاری تا شرق و شمال شرق خوزستان امتداد یافتهاست. این رشته کوه یکی از غنیترین ذخایر طبیعی آب ایران است و دو رودخانه? پرآب کشور (کارون و زایندهرود) نیز از دامنههای آن سرچشمه میگیرند.
از قلل زیبا و معروف آن میتوان به شاه شهیدان، زرده، دوزرده، هفتتنان، کلونچین و کینو اشاره کرد. در این میان، قلّه کلونچین، با ارتفاع 4221 متر بلندترین قله زردکوه بختیاری است. همچنین قله شاه شهیدان هم 4150 متر بلندی دارد.
4.تفتان
تَفتان نام تنها آتشفشان فعال در سراسر ایران است. این کوه در منطقه? جنوب شرقی ایران، در استان سیستان و بلوچستان قرار گرفتهاست. این قله در حدود چهار هزار متر از سطح آبهای آزاد ارتفاع دارد و بلندترین قله در منطقه جنوب شرقی ایران است. نزدیکترین شهر به تفتان خاش نام دارد.
تفتان در زبان پارسی به معنای مکان گرما است. این آتشفشان فعال است و گازهای گوگرد در دهانه آن منتشر میشوند. کوهنوردان عموما از یال غربی صعود میکنند که پناهگاه مجهزی ساخته شدهاست.
به دلیل وزش بادهای سنگین و سرد در فصل زمستان عموماً صعود به این قله بسیار دشوار است.
5.توچال
توچال قلهای در شمال تهران و به ارتفاع 3962 متر میباشد که بخشی از دامنه رشتهکوههای البرز است. دامنه? جنوبی توچال مجاور با شهر تهران و قله? آن مشرف به این شهر است.
مشهورترین و پر رفت و آمدترین پناهگاهها و جانپناههای توچال به ترتیب از شرق به غرب کلکچال، شروین، شیرپلا، ایستگاه پنجم تله کابین، اسپیدکمر و پلنگچال هستند که همگی آنها مشرف به تهران هستند.
پیست اسکی و تله کابین
تلهکابین توچال دارای سه خط اصلی و سه خط تلهسییژ و یک خط تلهاسکی میباشد. روی هم رفته درازای سه خط اصلی این تلهکابین، نزدیک به 7500 متر است که در میان تلهکابینهای نصب شده در دنیا یکی از طولانیترین خطوط تلهکابین پیوسته به شمار میرود. ایستگاه سوم این تله کابین در ارتفاع 2000 متری از سطح دریا، ایستگاه پنجم در ارتفاع 3000 متری و ایستگاه هفتم در ارتفاع 3700 متری از سطح دریا است.
کار ساخت تلهکابین توچال، در سال 1353 به دست بهمن باتمانقلیچ و با همکاری شرکت فرانسوی «پوما» و شرکت اتریشی «دوپل مایر» آغاز شد و در سال 1357 پایان یافت.
از سال 2003 مهمانپذیری به نام «هتل توچال» در ایستگاه هفتم تلهکابین توچال تکمیل و راهاندازی شدهاست. نمای این هتل از چوب بوده و به دامنه? شمالی توچال و دامنه? جنوبی البرز مرکزی و قلل آزادکوه و خلنو اشراف دارد. قدیمیترین جانپناه کوهنوردی ایران (اسپید کمر) در جنوب قله? توچال و شرق ایستگاه 5 قرار دارد.
6.اشتران کوه
اشتران کوه، از بلندترین رشته کوههای کوهستان زاگرس است
این رشته کوه بخشى از چینخوردگى زاگرس (میانى) است که در امتداد شمال باختری - جنوب خاوری به طول حدود 50 کم و عرض حدود 2 تا 11 کم در فاصله دو شهرستان دورود و الیگودرز از استان لرستان قرار گرفته است، به گونهای که از 10 کیلومتری جنوب خاور شهر دورود آغاز، و به جنوب روستای چقاگرگ منتهى مىشود.
رودهای کوچک بسیاری از این قلهها سرچشمه مىگیرند که مهره زرین، ماربره، گهررود، دره دایى و دره دزدان از آن جملهاند. دریاچه گهر در یکى از دامنههای جنوب باختری اشترانکوه و در دره گهررود قرار دارد.
دامنههای اشتران کوه از دیرباز محل استقرار برخى طوایف بوده است؛ خاندان فضلویه که از کردهای شام شمرده مىشدند، پس از مهاجرت از آنجا و عبور از میافارقین و آذربایجان، دامنههای شمالى اشترانکوه را به عنوان محل استقرار خود برگزیدند. آنان بعدها به اتابکان لرستان شهرت یافتند.
مراتع دامنههای اشتران کوه مورد استفاده عشایر این ناحیه است. اشتران کوه و به ویژه دریاچه گهر دارای جاذبههای طبیعى بسیاری است.
این رشته کوه از لحاظ گونههای جانوری و گیاهی جزء مناطق حفاظت شده است و در سال 1348 جزء محیط زیست جهانی قرار گرفت.
از گونههای جانوری آن میتوان به خرس قهوهای، روباه، کفتار، گراز، گرگ خاکستری، بز کوهی، قوچ و از پرندگان میتوان به عقاب، کبک، جغد، اردک و شاهین اشاره کرد که همگی تحت حفاظت محیط زیست میباشند.
در اشترانکوه پسته کوهی به فراوانی یافت میشود و پوشش گیاهی متنوع آن اعم از گون، ریواس و استپها در شیب ملایم بعضی نقاط و گلهای طبیعی و خودرو محل مناسبی برای جانوران ساکن در اشترانکوهاست که در آن زاد و ولد کرده و از آنان تغذیه میکنند.
7.بیبی شهربانو
کوه بیبی شهربانو در جنوب شرقی تهران قرار دارد
در دامنههای کوه ری و بر فراز صخرهای کوهستانی، بنایی گنبدی مینایی به نام بقعه بیبی شهربانو واقع است.
پایین پلههای بقعه بیبی شهربانو و در سمت راست غاری به چشم میخورد که مدخل تنگ و باریکی دارد.
داخل غار نیز برای نذر شمع روشن میکنند. در قسمتی از این غار پنجرهای مشبک قرار دارد.
در این کوه ساختمانی کهن به نام بقعه بیبیشهربانو وجود دارد.
آثار باقیمانده از بافت تاریخی ری که دیوار اصلی برج و باروی این شهر بوده در شمال روی بلندیهای چشمه علی تا غرب کوه بی بی شهربانو، ادامه مییابد.
8.کوه سبلان
سبلان با تلفط ترکی آذربایجانی ساوالان و در تالشی سفلون، نام کوهی است مرتفع در شمال غرب کشور و در استان اردبیل
کوه سبلان در شمال شرقی و در 25 کیلومتری جنوب شرقی مشگین شهر قرار دارد.
سبلان سومین قله بلند ایران و یک کوه آتشفشانی غیر فعال است. ارتفاع قله این کوه 4811 متر است و در بالای قله آن دریاچه کوچکی قرار دارد.
سبلان به خاطر آبگرمهای طبیعی دامنه کوه، طبیعت تابستانی زیبا و پیست اسکی معروف الوارس مورد توجه گردشگران است.
در جبهه غربی، قله سلطان و در کنار جانپناه سنگی به شکل عقاب قراردارد که در طول زمان به نمادسبلان تبدیل شده است.
این قطعه سنگ که به واقع اعجاز طبیعت است به شکل عقابی است که نشسته و سر را به جانب شرق چرخانده است.
این کوه در طول جغرافیایی 47 درجه و 50 دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی 38درجه و 17دقیقه شمالی قرار گرفتهاست.
برای این کوه عظیم 60 کیلومتر طول و 45 کیلومتر پهنا تخمین میزنند و سطحی که به وسیله آن در آذربایجان قرارگرفته نزدیک به 6000 کیلومترمربع است.
سلسله کوههای سبلان به طور کلی سه قله معروف دارد قله بزرگ آن به سلطان و دو قله دیگر به هرم و کسری مشهورند.
امتداد سبلان شرقی - غربی است و از شرق و شمال و جنوب کوهی به نام قوشه داغ آن را به رشته کوه ارسباران متصل میکند.
قسمت شرقی کوه سبلان به قله آتشفشان سبلان که در ارتفاع 4811 متری قرار دارد منتهی میشود.
در قله آن دریاچهای زیبا به چشم میخورد و تمام قلل سبلان در ایام سال پوشیده از یخ و برفهای دائمی است.
9.سهند
سهند نام قلهای در جنوب شهر تبریز دراستان آذربایجان شرقی است
ارتفاع کوه سهند از سطح دریا 3695 متر میباشد و مخروطی بسیار پهن و گسترده دارد که از توفها و خاکسترهای فوران تشکیل گردیده و بر اثر آبهای جاری درههای تنگی در آنها ایجاد شده است.
سهند در زمره کوههای رشته کوههای البرز است که در شمال مراغه و از غرب به شرق کشیده شده و بلندترین قله آن جام نام دارد که 3710 متر ارتفاع دارد. سهند و جام دو قله به هم چسبیده این رشته کوه میباشند.
سهند در تمام سال پوشیده از برف است. دامنههای سهند در طول سال پوشیده از گل و ریحان و لاله واژگون است.
کوهستان سهند بعد از سبلان یکی از بزرگترین و مهمترین برجستگیهای آذربایجان و از معروفترین کوههای آتشفشان و خاموش ایران است که در 50 کیلومتری جنوب تبریز و 40 کیلومتری شمال مراغه قرار گرفته است.
قله منفرد و آتشفشانی خاموش سهند در میان جلگه آذربایجان قد برافراشته است این کوهستان آتشفشانی خاموش شبیه آرارات و البرز و سبلان بوده خط فاصل بین دو توده خروجی البرز و توده ارمنستان به وجود آمده است.
ارتفاع متوسط سهند 1400 تا 2200 متر بوده که در آن بریدگیهای سخت، دامنههائی با شیب تند با تنگههای باریک و رشته کوهها کشیده شده در موازات یکدیگر به وجود آمده است.
در این تنگههای کوهستانی رودخانههای پر آبی به سوی دو آبگیر عمده آذربایجان یعنی دریاچه ارومیه و دره قزل اوزن جریان دارند.
جهت رشته کوههای سهند اکثراً شرقی - غربی است ولی در مجموع کوههای سهند به صورت شعاعی در جهت مساوی کشیده شدهاند.
حد شرقی سهند، شهرستان هشترود تا دره قزل اوزن و حد غربی آن سواحل شرقی دریاچه ارومیه میباشد.
10.کوههای مریخی
کوههای منحصربهفرد و زیبای مریخی که در جاده چابهار به گواتر دیده میشوند، از زیباترین مناظر طبیعی ایران هستند که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
حدود 40 تا 50 کیلومتر پس از چابهار به سمت بندرگواتر، کوههایی در سمت چپ جاده نمایان میشود که به کوههای مینیاتوری یا مریخی معروفند. وجود این کوهها با توجه به منظره کاملا متفاوتی که در سمت راست جاده و رو بهسوی دریا وجود دارد، باعث میشود تا یکی از زیباترین جادهها و مناظر طبیعی استان سیستان و بلوچستان بهوجود آید که به دلیل عدم معرفی، کمتر مورد بازدید قرار گرفتهاند.
این کوهها که از منحصربهفردترین کوههای ایران است، به ثبت و حفاظت محیط زیست نیز در نیامدهاند تا دست کم به این وسیله نامشان در فهرست مناظر زیبا و بینظیر ایران بهجا گذاشته شود.
کوههای مریخی مناظری از کوههای کره ماه را برای انسان تداعی میکنند و جنس رسوبی آنها و همچنین فرسایش خاص کوهها موجب ایجاد شیارها و تراشهای زیبایی شده است که گویی نقاشی ماهر آنها را به تصویر کشیده است.
این کوهها که چاک چاک هستند و شکلهای نامانوس دارند و فاقد پوشش گیاهی هستند و به خاطر غیرعادی بودنشان، در سالهای اخیر و در میان گردشگران، به کوههای مریخی شهرت یافتهاند، نمونههای بدبوم (بدلند) هستند که پدیده بومشناختی ویژهای است.
رنگ تقریبا سفیدرنگ کوه (چیزی میان طوسی و سفید) با واریزههای بسیار در پای آن، وجود گرما و حرارت و شرجی هوا و رطوبت نسبتا بالا و سوی دیگر آن دریا که بهاین منظره آغوش گشوده است، مناظری رویایی و تخیلی را در ذهن بیننده پدید میآورد. همین منظره منحصربهفرد که جاده چابهار ـ گواتر آن را به دو نیم تقسیم کرده، باعث شده تا این جاده به یکی از زیباترین جادههای ایران تبدیل شود. یکسو کوههای مخروطی مریخی با آن رنگ خاکستری خیالانگیز و سوی دیگر دریای سبز و ماسههای اندکی سرخ با درختچههای بیابانی در کرانه آن.
دشت که در میان جاده آبگیر میشود، تالابهایی را پدپد میآورد، که در سوی دریا صورتی است و در سوی کوه خاکستری مایل به سفید. جایی که به آن تالاب صورتی میگویند. این جاده که با سراشیبیها و سربالاییهای بسیار، نمایان شدن گاهبهگاه دریا در سمت چپ و نظاره منظره از ارتفاع، از جاذبههای خاص گردشگری در استان سیستان و بلوچستان است.
مروری بر یکی از وحشتانک ترین حوادث تروریستی تاریخ
10 سال پیش در چنین روزی، جهان از وقوع یک حادثه دهشتناک تروریستی در قلب اقتصادی "امن ترین و قدرتمند ترین کشور جهان " به خود لرزید.
چند هواپیمای مسافر بری به طور همزمان ربوده شده و دو هواپیما به دو ساختمان معروف مرکز تجارت جهانی در نیویورک کوبیده شدند و هواپیمایی دیگر به ساختمان پنتاگون ( وزارت دفاع آمریکا) اصابت کرد و یک هواپیمای دیگر که گمان برده می شد ربایندگان آن قصد داشتند آن را به ساختمان کنگره یا گاخ سفید بکوبند ، سقوط کرد و همه مسافران کشته شدند.
این حادثه تروریستی نزدیک به 3 هزارنفر قربانی داد و صحنه های زنده آتش گرفتن و اصابت هواپیماهای مسافر بری به ساختمان 110 طبقه مرکز تجارت جهانی در نیویورک به طور مستقیم برای صدها میلیون بیننده در سرتاسر جهان پخش شد.
خبر آن قدر تکان دهنده و شوکه کننده بود که بلافاصله در صدر اخبار رسانه های جهان قرار گرفت .
ب;کرترین فیلم واقعی از واقعه 11 سپتامبر
فیلم کامل واقعه 11 سپتامبر (لحظه به لحظه) ازشروع تا سقوط برج ها
جورج دبلیو بوش رییس جمهوری وقت آمریکا که در آن زمان در نخستین سال ریاست خود بر کاخ سفید بود پس از این حادثه در صحنه تلویزیون ظاهر شد و مرتکبان این جنایت تروریستی را به انتقام تهدید کرد.
در فاصله چند ساعت پس از این عملیات تروریستی بلافاصله گزارش هایی از هویت 19 رباینده این هواپیماهای مسافر بری منتشر شد و گروه القاعده به عنوان سازمان دهنده اصلی این عملیات معرفی شد. 15 تن از 19 رباینده هواپیماها ملیت عربستانی داشتند .
گروه القاعده و شخص اسامه بن لادن نیز با انتشار پیامی ویدئویی مسئولیت این عملیات را بر عهده گرفت و متعاقب آن ایالات متحده آمریکا از دولت طالبان خواست تا اسامه بن لادن سرکرده گروه القاعده را تحویل دهد .
طالبان در برابر این خواست آمریکا مقاومت کرد و ایالات متحده آمریکا به همراهی یک ائتلاف بین المللی در اکتبر همان سال و در فاصله ای بیش از 1 ماه از انجام حملات تروریستی 11 سپتامبر ، به افغانستان حمله کرد و در نوامبر همان سال این کشور را به اشغال خود در آورده و بساط حکومت طالبان را برچید.
آمریکا موفق به دستگیری اسامه بن لادن نشد و رهبران طالبان نیز متواری شدند اما آمریکا موفق شد تا حکومت افغانستان را برانداخته و حکومتی جدید در این کشور تاسیس کند.
به فاصله کمتر از دو سال از حملات 11 سپتامبر دولت جورج دبلیو بوش مست از پیروزی خود بر طالبان ، به بهانه وجود سلاح های کشتار جمعی در دست حکومت صدام ، بدون کسب مجوز لازم ازشورای امنیت با همراهی بریتانیا و با وجود مخالفت های روسیه ، فرانسه و آلمان ، در 19 مارس 2003 به عراق لشگر کشی کرد و در طی مدت 3 هفته عملیات نظامی ، حکومت صدام را بر انداخت.
اشغال افغانستان و سپس اشغال عراق از دید بسیاری از ناظران فرصت هایی بودند که فضای پس از حملات 11 سپتامبر در اختیار دولت نو محافظه کار جورج دبلیو بوش قرار داد ، ولی اشغال این دو کشور تازه اول راه مشکلات آمریکا بود.
نیروهای ایالات متحده و برخی دیگر از همپیمانان ناتویی و غیر ناتویی آمریکا در این دو کشور مستقر شدند و از 10 سال گذشته تا کنون آمریکا هزاران نیروی نظامی خود را در این دو کشور از دست داده و صدها میلیارد دلار از مالیات شهروندان این کشور را خرج دو جنگی کرده که بنا به عقیده بسیاری از ناظران دستاوردی متناسب با این هزینه های گزاف عاید این کشور نکرده است.
11 سپتامبر در نخستین سال قرن جدید و هزاره جدید به وقوع پیوست و این سال که بنا به پیشنهاد "سید محمد خاتمی" رییس جمهوری سابق کشورمان از سوی سازمان ملل به نام سال " گفتگوی تمدن ها " نام گذاری شده بود ، با حادثه 11 سپتامبر کاملا تحت الشعاع قرار گرفت و گفتمان جنگ با ترور و جنگ صلیبی بین مسیحیت و اسلام و تمدن اسلامی با تمدن غرب و.. جای گفتگوی تمدن ها را گرفت.
جهان در 10 سال گذشته هزینه های زیادی بابت جنگ های افغانستان و عراق از سویی و گسترش عملیات تروریستی در اقصی نقاط جهان پرداخته است و این جنگ هنوز نیز ادامه دارد.
امسال نخستین سالی است که اسامه بن لادن رهبر گروه القاعده در سالگرد حملات 11 سپتامبر دیگر در قید حیات نیست ، اما هنوز گروه القاعده با وجودی که تضعیف شده وجود دارد و به سازماندهی عملیات های دیگر علیه آمریکا و غرب می اندیشد.
هنوز اسرار زیادی درباره علل و انگیزه های حملات 11 سپتامبر مکتوم مانده است و هنوز سوالات بی پاسخ زیادی است که به آنها جواب داده نشده است.
عده ای بر این گمانند که حملات 11 سپتامبر یک خودزنی عامدانه از سوی آمریکا بوده تا بهانه لازم برای لشگر کشی به منطقه خاورمیانه و اشغال برخی کشورهای استراتژیک و نفت خیز فراهم آید ، اما عده ای دیگر با رد این فرضیه می گویند که حملات 11 سپتامبر کار القاعده بوده و این گروه مسئولیت این عملیات را بر عهده گرفته است .
این عده گروه نخست را اصحاب فرضیه توطئه می دانند و می گویند دلیلی ندارد وقتی گروهی مسئولیت مستقیم این حملات را بر عهده می گیرد ، گونه ای دیگر برای آن فرضیه سازی شود.
اما به هر حال فارغ از این بحث ها حملات 11 سپتامبر تاثیری محتوم در فضای بین المللی به وجود آورد و نشان داد که حتی قدرتمند ترین کشور جهان نیز می تواند از نقطه ای که در محاسبات امنیتی خود روی آن حساب باز نکرده بوده ، ضربه بخورد.
حادثه 11 سپتامبر گفتمان حاکم بر فضای بین المللی را تغییر داد و جهان را به پیش و پس از این حادثه تقسیم کرد.
امروز 10 سال از آن روز واقعه می گذرد و نخستین سالی است که مسئول مستقیم و رهبر این عملیات تروریستی ( بن لادن) که در غارهای واقع در کوه های افغانستان آن را رهبری کرده ، دیگر وجود خارجی ندارد.
11 سپتامبر با همه خاطراتش تبدیل به روزی سرنوشت ساز در تاریخ بشر شده و دود آتشی که 10 سال پیش بنا به دلایلی که هنوز تمامی ابعاد آن روشن نیست ، افروخته شده به چشم همه مردم جهان رفته است و صدها میلیون انسان به طور مستقیم تاثیرات این حادثه را در زندگی روزانه خود لمس کرده اند.
شنا در غار اسرار آمیز
اشکال عجیب و غریب چند میلیون ساله، آب یخ و دستههای خفاش... اینها حداقل چیزهایی است که میشود در غار آبی دانیال تجربهشان کرد. شنا در گودالهای آب سرد و صعود از آبشار و گذر از تپه پرفضله خفاش را هم که اضافه کنیم، دیگر اینجا محشر میشود. جان میدهد برای یک سفر پرهیجان در گرمای تابستان.
چند سال بیشتر نیست که این غار آبی عجیب و غریب اسم و رسمی به هم زده و در و دیوار چند میلیون سالهاش آمد و رفت غارنوردان را تماشا میکنند. تابستان که خیلیها برای ساحل خزر برنامه میریزند، باید غار دانیال را هم تجربه کرد؛ غاری که بر خلاف هوای شرجی آزاردهنده کنار دریا، اقلیم متفاوتش دندانهایتان را از سرما به هم میزند. فرمان را بچرخانید به سمت سلمانشهر (متل قو) بروید. راهش همان است؛ اما مقصد نه دریا که غار دانیال است؛ یک پیادهروی پنج”‹ساعته در آب و تاریکی.
گنج دانیال
هر غاری یک گنج دارد، اصلا بیگنج که غار، غار نمیشود. اما فقط طلا و نقاشیانسانهای اولیه روی دیوارها و سفالهای چند هزار ساله که گنج غار نیست. غار دانیال هم گنج دارد؛ اما از نوع خودش. استلاگمیت و استلاکتیتهای چند میلیونساله دارد که ساخت هر سانتیمتر از آنها حدود 100 سال طول میکشد. راهرویی دوکیلومتری که طی میلیونها سال حرکت آبهای زیرزمینی در سنگهای آهک انحلالپذیر شکل گرفته. طی تمام هزاران هزار سالی که از تشکیل این غار میگذرد، این سنگها اشکال عجیب و غریبی پیدا کرده.
اینجا راهروهای پرپیچ و خمی دارد که در جایی ارتفاع سقف آن 50 متر بیشتر و جایی دیگر نیم متر هم کمتر میشود. گاهی آنقدر تنگ و کوتاه میشود که برای عبور از آنها باید سینهخیز رفت. دو کیلومتر راهرو و دالانهای پرپیچ غار دانیال غیراز این گنجها داشتههای دیگری هم دارد. خفاشهای غار روزها در سقف غار سروته میخوابند. هرچند از حدود 10 سالی که پای گردشگران به این غار ناشناخته باز شده، تعدادشان کمتر شده.
آب زلال این چشمههای غار هم قابل خوردن است به شرط آنکه آلوده نشدهباشند. دمای این آب حدود 17 درجه بوده و دمای داخل غار هم در تمام فصلها ثابت و بین 20 تا 25 درجه سانتیگراد است.
گردش در خانه خفاش ها
بعد از ورود به دهانه غار باید قید خشک ماندن را بزنید؛ چون از همان اول و در فاصله100 متری دهانه غار وارد حوضچهای میشوید که برای ادامه مسیر باید تا شکم در آن فرو بروید. همینطور که جلو میروید تزئینات آهکی چند میلیون ساله به استقبالتان میآیند.
حدود 300 متر بعد از حوضچه اول به فضای باز بزرگی میرسید که به تالار خفاش مشهور شده. تقریبا وسط این تالار تپههای بلندی قرار دارد که با فضلههای خفاشها و گِلی پوشیده شده که خیلی هم لیز است. باید از آن بالا بروید تا به قله برسید که اتفاقا کار آسانی هم نیست. روی تپه اگر سرتان را بالا بگیرید روی سقف تالار، خفاشها را میبینید که در خوابند. این کلونیهای خفاش چند متر بیشتر با شما فاصله ندارند. به هیچوجه آنها را با پرتاب چیزی بیدار نکنید. به دلیل آزارهای بازدیدکنندگان از چند سال قبل تعداد خفاشهای غار خیلی کم شده.
در ادامه چند سینهخیز و پامرغی طولانی منتظر شماست، آن هم در جایی که تا مچ در آب سرد هستید. بعد از حدود 200 متر از سیفون اول به یک سیفون دیگر با دو اتاق بزرگ در دو طرفش میرسید. برای عبور از این نقطه باید یک صعود دو متری انجام دهید و از بالای صخره بروید. اگر به هیجان بیشتری نیاز دارید، میتوانید مسافت چند متری سیفون را از زیر آب عبور کنید؛ یعنی غواصی کنید و در آن طرف از اتاق بیرون بیایید. بعد از کمی پیادهروی به محوطه بازی میرسید که به تالار ریزان معروف شده. اینجا شاید زیباترین بخش غار باشد. چون سقف آن از استلاکتیتهای جوان، نازک و بلند و تزئینات آهکی شیری رنگ پوشیده شده. هرقدرپیش بروید دمای غار پایینتر میآید و آب کف غار هم سردتر میشود.
خوبی غار دانیال این است که هر کجا که خسته شدید میتوانید از همان جا برگردید. بیشتر زیبایی این غار در نیمه اول است و انتهای غار تنگتر و سقف آن کوتاهتر است. در انتها سنگها هم تیزترند؛ طوری که در انتهای غار باید حدود 200 متر سینه خیز مشکل را رد کنید و به مکانی برسید که دیوارههای غار دیگر آهکی و سنگی نیستند و آب از لای خاک بیرون میزند؛ یعنی اولین سرچشمههای آب غار. توصیه ما این است که از همینجا برگردید؛ چون یک رفت و برگشت به انتهای غار تقریبا پنج ساعت طول میکشد و سرما و خیسی، حتما اذیتتان خواهد کرد. موقع برگشت نباید نگران گمشدن باشید؛ چون اگر راه را گم کردید، میتوانید مسیر اصلی خروج آب را دنبال کنید تا به بیرون برسید.
بعد از دیدن خفاشها باید از طرف دیگر تپه سرازیر شوید. در ادامه راه به اولین آبشار میرسید و باید از آن صعود کنید و با گرفتن گیرههای سنگیای که روی صخرهها کار گذاشته شده از آبشار بالا بروید. مسیر آب را دنبال کنید. بعد از حدود 800 متر از دهانه به تنگهای عمیق و پرآب میرسید که در وسط آن سقف غار تا نزدیکی سطح آب پایین آمده و شکلی شبیه یک سیفون پیدا کرده؛ یعنی یک فضای بسته با یک ورودی و یک خروجی. در نگاه اول عبور از اینجا به نظرتان غیرممکن میآید؛ اما شدنی است. باید تا گردن داخل آب فرو بروید و با فشار دستتان به دیوارههای اطرف روی آب رد شوید. عمق اینجا حدود دو متر است و عرض سه متری تنگه را باید به همین ترتیب تا انتها بروید.
تنگه ای برای رفع دلتنگی!
اگر میخواهید از سفر یک روزه تابستانی در حوالی تهران بهترین استفاده را بکنید، در این روزهای گرم مرداد باید دنبال جایی باشید که آبی خنک داشته باشد، دشت سرسبز فراخ و سایه بلند کوهستان. مسیر دسترسی معقولی هم داشتهباشد که بشود یک روز آخر هفته را آنجا گذراند. دل را به کوه و دشت و رودخانه زلال زد و برگشت؛ برای ادامه زندگی سخت شهری. با این اوصاف انتخابهای چندانی ندارید؛ چون تفرجگاههای این حوالی یا کوه دارند یا دشت و اگر هر دو را دارند، از آب و خنکی خبری نیست.
اگر از ما بپرسید، پیشنهاد میکنیم که راه فیروزکوه را بگیرید و سراغ تنگه دلگشایی را بگیرید که تلفیقی است از آب و کوه و دشت و سرسبزی و طراوت و حتی تاریخ، که بهشتی را به نام «تنگه واشی» در 120 کیلومتری تهران ساخته است. این بهشت هم بهایی دارد و برای این گشت و گذار باید قید لباس پلوخوری را بزنید و در قامت یک طبیعتگرد مجهز به تنگه قدم بگذارید. مسیر پیادهروی که در پیش دارید از دو تنگه اصلی تشکیل شده که در انتهای تنگه دوم به آبشار و انتهای راه خواهید رسید. از پارکینگ تا تنگه اول حدود 10 دقیقه پیادهروی دارید.
تنگه اول
در تنگه اول با یکی از جذابترین بخشهای سفر روبهرو میشوید؛ یعنی دالانی به طول 300 متر و دیوارههای صخرهای بلند به ارتفاع 100 متر در انتظار شماست و رودخانهای که در میانه یک دره سنگی قرار دارد. این رودخانه از کوههای ساواشی سرچشمه میگیرد و از میان دشت میگذرد در فصل تابستان عمق آب کم میشود و در بعضی نقاط از زیر زانو بالاتر نمیآید.
کتیبه قاجاری
هنوز از این تنگه بیرون نرفتهاید که اگر سرتان را بالا بگیرید و به دیوارههای تنگه نگاهی بیندازید، نقش برجستهای مربوط به زمان فتحعلی شاه را میبینید که به دلیل شیب دیواره تنگه حالت مسقف دارد. حکاکی این کتیبه که 185 سال عمر دارد، سه سال طول کشیده و هنرمندان دوره قاجار آن را به یادگار گذاشتهاند. این کتیبه هفت متر طول دارد و شش متر عرض و وقایع زمان فتحعلیشاه را روایت میکند. نقش شکارگاه با تصاویری از اسب و شکارگاه دارد که در اطراف آن هم عباسمیرزا، علی قلی میرزا و علی نقی میرزا پسران فتحعلیشاه و همینطور نوادگانش مشغول شکارند.
این کتیبه نشان میدهد که احتمالا این محل در دوره این شاه قاجار، شکارگاه درباری بوده که متاسفانه هجوم گردشگران به اینجا و حکاکی بعضی از آنها در حاشیه کتیبه، بخشی از این اثر تاریخی را تخریب کرده. کتیبه تنگه واشی یکی از سه کتیبه معروف دوره قاجار است؛ دومی در چشمه علی شهرری و آن دیگری در نزدیکی تونل وانای جاده هراز قرار دارد.
فضای باز
حد فاصل میان این دو تنگه جاده باریکی است که اطرافش درخت و سبزهزار است. بعد از خروج از تنگه اول به دشتی باز و وسیع میرسید که محل مناسبی برای خوردن ناهار است، البته برای زمان برگشت. اگر قصد ناهارخوری داشتید بهتر است دنبال پیدا کردن سایه باشید، چون در غیر اینصورت پوستتان خواهد سوخت. پیادهروی در پهنه دشت و آفتاب تند باعث میشود دلتان برای آب خنکی که از آن گذشتهاید تنگ شود. لباسهایتان خشک شده اما اگر زود بجنبید، دوباره به آب میرسید.
تنگه دوم
فاصله تنگه اول تا دوم حدود 40 دقیقه است. تنگه دوم پهنتر از تنگه اول است و رودخانه کوچکی از وسطش عبور میکند که باز هم مجبورید در آب بروید. غیر از پهنی، تنگه دوم تفاوتش با اولی این است که تنگه اول آب بیشتری دارد و ارتفاع آب بین 40 تا 50 سانتیمتر است و تنگه دوم آب کمتری دارد. البته هوای گرم مردادماه گولتان نزند؛ چون آب تنگهها در تابستان هم بسیار سرد است. میتوانید چند دقیقهای استراحت کنید و دوباره راه بیفتید.
آبشار
در انتهای مسیر آبشاری با هشت متر ارتفاع منتظر شماست که حتی در تابستان آبش حسابی سرد است. حتی اگر زیر آبشار هم نروید، باز هم قطرات ریز معلق خیستان خواهد کرد. حسابی که خنک شدید و استراحت کردید میتوانید برگردید. البته اگر دلتان کمی ماجراجویی میخواهد میتوانید برای دیدن سرچشمه، مسیر کنار آبشار را بالا بروید. سرچشمه آبشار حدود 50 متر بالاتر است و راهش چندان هم صعبالعبور نیست. اما خیلیها دیگر نای بالا رفتن از این راه را هم ندارند که راه کنار آبشار را بالا بروند.
شما این طور نباشید
اگر شما هم این کتیبه تاریخی را از نزدیک ببینید، آرزو میکنید که ای کاش این کتیبه در تنگه واشی نبود و شما آن را به این حال و روز فعلی نمی”‹دیدید. کتیبهای که آق ممدها زیرش یادگاریها نوشتهاند. فقط می”‹توان امیدوار بود اگر این هنرمندان گمنام روزی دوباره گذرشان به اینجا بیفتد از کرده خودشان شرمنده شوند.
بیجار، بام ایران
خرید، جزو لاینفک سفر ایرانی هاست و شاید انگیزه اصلی خیلی از سفرهای تابستانی، سر زدن به بازارهای ارزان قیمت گوشه و کنار کشور باشد. در این بین، خیلی ها ترجیح می دهند راهی کردستان و مرزهای غربی شوند تا هم برایشان فال باشد و همه تماشا! اگر شما هم چمدان سفر تابستانی تان را به مقصد سنندج، بانه یا هر شهر دیگری در استان کردستان بسته اید، پیشنهاد می کنیم یک روز از سفرتان را به گشت و گذار در بیجار اختصاص دهید که بام ایران لقب گرفته است.
بیجار یکی از قدیمیترین شهرهای کردستان است. قدمت تاریخی این منطقه به هزاره سوم قبل از میلاد مسیح میرسد و موید این فرض «دژ سترک» یا قلعه «قمچقای» است که در عهد مادها، پارت ها و ساسانیان به عنوان پایگاه استراتژیک از آن استفاده میشدهاست.
این شهر در دوران مغولها هدف حمله قرار گرفت و چنگیز در 10کیلومتری بیجار در جادهای که اکنون به دیواندره ختم میشود، اقامت گزید و قلعهای ساخت که اکنون نیز به چنگیز قلعه معروف است. غذاخانه چنگیز نیز در روستایی که اکنون به شهر پیوسته به نام حلوایی قرار داشت و سربازان غذا را دست به دست تا قلعه چنگیز منتقل میکردند.
این قلعه را این روزها می توانید بر بالای کوهی درجاده بیجار – سنندج ببینید البته فقط بقایای دیوارها و آب انبارهای آن باقی مانده است. ساختمان قلعه از سنگ ساخته شده و از ملات ساروج نیز در آن بهره گرفته اند.
بیجار در راستای رشتهکوههای غرب فلات ایران و در استان کردستان واقع شده و بهدلیل ارتفاع بسیار بالا، به «بام ایران» معروف شده است. این شهر بعد از شهرکرد، مرتفعترین شهر ایران است. بیجار 1940 متر از سطح دریا ارتفاع دارد که 770 متر از تهران و 425 متر از سنندج بلندتر است.
بی جار یا بیدزار؟
درباره نامگذاری بیجار داستان جالبی را روایت می کنند. میگویند شبی ناصرالدینشاه با امیرنظام گروسی در گروس ماند و میخواست خبری را فردا با جارچیها به گوش مردم برساند اما فردا، بدون جارچی همه مردم شهر از آن باخبر بودند. بنابراین بی «جار» کم کم به لقب این شهر تبدیل شد و سر زبان ها ماند. البته برخی هم میگویند ریشه کلمه بیجار «بیدزار» بوده است و گروهی دیگر نیز معتقدند که بیجار به معنی سبزه و گیاه است.
دیدنی های شهر
شهر بیجار در 140 کیلومتری شمال شرقی سنندج و در مسیر راه آسفالته سنندج- زنجان قرار دارد و در مجموع حدود 60 اثر باستانی و تاریخی در بیجار شناسایی شدهاند. همچنین در گذشته بیجار دارای گردشگاههایی مثل باغ صفا، سراب، تخت، چهار باغ، بادامستان، چم حاکمی، باغچه چال یارمجه، چشمه عزیز، شاهرخآباد و عباسآباد بوده است که اغلب تخریب شدهاند و فعلا محدوده شهربازی (باغ صفا) و اطراف رودخانه بیانلو و صلواتآباد، سراب و تخت، برای تفریح و گردش در تابستان استفاده میشود.
بیجار بنا به سابقه تاریخی باستانی خود، دارای اماکن تاریخی و گردشگری بسیار است که از آنها میتوان به قلعه قمچقای، پل صلواتآباد، بنای سنگی اوچگنبد، مسجد خسروآباد، تیمچه حاج شهبازخان، تیمچه امیر تومان، زیارتگاه حمزه عرب، پنجهعلی، آثار سد خاکی جعفرآباد، تپه نجفآباد و قلعههای تاریخی بسیار اشاره کرد.
تاریخ سکونت در این شهر، با نشانههای تاریخی بهدستآمده در منطقه، به5 هزار سال پیش میرسد. دژ «سترک» یا قلعه «قمچقای» که از دوران مادها پایگاه نظامی این منطقه بوده، یکی از شواهد نشاندهنده قدمت تاریخی این شهر است.
اگر گذارتان به بیجار افتاد، حتما سری هم به چشمه آب تلخ (پیر صالح) این شهر بزنید که در روستای قشلاق این شهرستان قرار دارد. علت نامگذاری این چشمه به علت تلخ بودن آب آن است. هرچند دلیل تلخ بودن آب این چشمه به روشنی مشخص نشده است، اما گفته می شود که آب آن برای درمان بیماریهای روماتیسمی موثر است.
بازاری که به گوهرشاد می رسید
فیروزه و عقیق، تسبیح شاه مقصود، زرشک و زعفران اعلا و نقل و نبات های ریسه شده ای که بویشان با ادویه هفت رنگ آمیخته و هوای بازار را پر کرده است. اینجا مشهد است. جایی که هر جا قدم بزنید، زیر سایه امام رضا (ع) نفس می کشید. از لذت زیارت و سحرهای به یاد ماندنی حرم که بگذریم، کمی دورتر از گنبد طلایی امام رضا ولوله زائرانی برپاست که در راه بازگشت سری به قدیمی ترین راسته مشهد زده اند. بازار سنتی امام رضا (ع) که شاید همیشه آن را شبیه یک بازار معمولی دیده باشید اما تاریخ پشت آن، بازار را به نبض زنده شهر تبدیل می کند.
بازار رضا در ضلع شرقی خیابان امام رضا (ع) حد فاصل میدان بیت المقدس و 17شهریور قرار دارد. بازاری که حتی اگر پاساژهای جدید و امروزی هم از گوشه و کنار شهر سر برآورند، باز هم توریست پذیرترین بخش تجاری شهر است که خیلی از زائران برای خرید سوغاتی هایشان راهی آن می شوند.
بازار امروزی مشهد، در سال 1354 ساخته شد. یعنی همان زمانی که بخش هایی از اطراف حرم مطهر در اثر آتش سوزی تخریب شد و بخشی از بازار بزرگ و قدیمی شهر از بین رفت. بعد از آن کسبه بازار به خصوص فرش فروش ها به صرافت ساخت یک بازار دیگر برای جایگزین کردن کسبه افتادند. آنها تمام تلاش خود را کردند تا طرح و نقشهای اسلامی را در معماری این بنا به کار بگیرند. حالا امروز به جای بازار سنتی واقعی مشهد، بازار دو طبقه ای را می بینید که ابتدای آن از فلکه بیتالمقدس آغاز می شود و به میدان 17شهریور می رسد.
سابقه بازار قدیمی مشهد به دوره تیموریان می رسید. این بازار به داخل حرم وصل می شد و حتی مسجد جامع گوهرشاد هم که در همین دوره ساخته شده بود، برای رونق بیشتر به بازار شد و مردم از حرم و مسجد که خارج می شدند مستقیم در بازار بودند! در دوره صفویه این بازار گسترش پیدا کرد و بعضی از غرفه های آن تا چند سال قبل و پیش از از احداث زیرگذر امروزی حرم همچنان فعال بود.
در همان زمان ها، بازاری به نام زنجیر ساخته شد تا خارجی ها و غیرمسلمان ها در آن گشت و گذار کنند و به حرم وارد نشوند. این بازار به وسیله زنجیرهایی از محوطه حرم جدا می شد ولی در جریان تخریب هایی که صورت گرفت، آن هم به طور کامل از بین رفت.
بخشی از بازار که در سمت چپ خیابان خسروی نو قرار دارد به بازار سرشور معروف است و امروز هم همچنان به همین نام مانده است. می گویند علت این نامگذاری آن است که در این محدوده کاروانسراها و حمام هایی بوده که زوار بعد از آنکه وارد مشهد می شدند در آنها حمام می گرفتند. بازار سرشور روباز است و در آن همه چیز از کیف و کفش و پوشاک ،پارچه، موادغذایی ، لیف و حوله و لنگ و مانند آن عرضه می شود. این روزها اگر گذارتان به این محدوده بیفتد، می توانید مسجدشاه که مقبره امیرقیاس الدین ملکشاه است و حمام شاه، از آثار دوره صفویه را هم در آن ببینید.
چه سوغاتی بخریم؟
حتما می دانید که سوغات مرسوم مشهد، نخود و کشمش، نبات و آبنبات، زرشک و زعفران، زیره، مهر و تسبیح و جانماز، خشکبار، ادویه و جیلی بیلی است اما اگر به دنبال یک سوغاتی خاص می گردید، می توانید راهی بازارهای حاشیه ای شهر شوید که صنایع دستی مثل دیزی سنگی، هاون، صنایع حصیربافی و... را به فروش می رسانند. به خصوص بازارهای محدوده کوه سنگی، طرقبه، شاندیز و...
فیروزه نیشابور هم که معرف حضورتان هست! می توانید این فیروزه را در مشهد پیدا کنید البته به شرطی که سنگ شناس باشید وگرنه در این بازار هم مثل بیشتر بازارهای سنتی دنیا دست زیاد است و تقلب بسیار.
با تمام این اوصاف اگر قصد خرید از بازار مشهد را دارید، باید بدانید که در طبقه دوم این بازار فقط کارگاههای کوچک صنایع دستی، طلاکاری، فیروزه تراشی و گلدوزی مستقر هستند که اگرچه جنبه خرید و فروش زیادی ندارند اما برای سفارش دادن کارهای خاص و یادگاری های به یاد ماندنی سفر گزینه های خوبی به شمار می آیند.
سرزمین گنج های پنهان
سیستان و بلوچستان در ذهن شما با چه کلماتی تداعی می شود؟ ناامنی؟ جاده های خاکی و ناهموار یا طبیعت خشک جنوبی؟ شما با هر کدام از این تصورات که به سیستان و بلوچستان نگاه کنید، در اشتباهید. سیستان و بلوچستان سرزمینی پر از گنج های قیمتی است که ناشناخته ماندنش به خاطر کم لطفی هایی است که سال ها بر سر توریسم این استان سایه انداخته است.
شاید برایتان عجیب باشد اما سیستان و بلوچستان تاریخی ترین خاک ایران است که پا به هر گوشه آن که بگذارید، می توانید ردپای ایران باستان را ببینید. هرچند که در سال های گذشته به خاطر رعب و وحشتی که در منطقه ایجاد شده بود کمتر گردشگری به این استان سفر می کرد؛ حتی با وجود بازارهای ارزانقیمت و وسوسه انگیز آن. اما از زمان دستگیری ریگی و بالا رفتن امنیت شهر، گردشگران روز به روز بیشتر به این استان سفر می کنند. تا جایی که در نوروز 89، یعنی کمتر از یک ماه بعد از دستگیری ریگی بازدید مسافران از سیستان و بلوچستان نسبت به سال قبل از آن رشدی 223 درصدی را نشان می داد.
سیستان و بلوچستان خاک مرغوبی دارد، از معادن غنی برخوردار است و نزدیکی آن به آب های آزاد و منابع عظیم دریایی موقعیت خاصی به آن داده است. به این ها باید میوه های کم نظیر قاره ای، اقلیم چهار فصل، مرزهای طولانی و موقعیت های مناسب تجاری و بازرگانی را اضافه کنید تا بدانید چرا سیستان و بلوچستان سرزمین گنج ها لقب گرفته است.
بهشتی که دوباره پیدا شد
اگر برای تابستان امسال راهی جنوب کشور می شوید، پیشنهاد می کنیم چند روزی را برای سفر به سیستان و بلوچستان کنار بگذارید. جایی که بهشت باستان شناسان لقب گرفته و بهترین فرصت برای بازدید از یادگارهای تمدن های کهن است. در این بین شاید بمپور به عنوان قدیمی ترین نقطه باستانی بلوچستان، نقطه اوج جاذبه های تاریخی این منطقه باشد که دیدنش را پیشنهاد می کنیم. شهری که سال ها مرکز حکمرانی بلوچ ها بود و باستان شناسان معتقدند بخشی از فرهنگ وسیع جلگه جازموریان به حساب می آید.
بد نیست بدانید که سیستان امروزی قسمت شمالی استان را در بر می گیرد و در کتاب اوستا یازدهمین سرزمینی است که اهورا مزدا آفرید، همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی است.
بر اساس اسناد و نوشته های موجود، بلوچستان هم واسطه ای بین دو تمدن کهن هند و سومر بوده و حتی می توان گفت که هندیان و سومریان فرهنگ خود را اول از بلوچستان گرفته اند و تمدن بلوچستان با تمدن غرب و شرق هماهنگی داشته است.
اگر گذارتان به این استان افتاد، توصیه می کنیم سری به دهستان تمین در 65 کیلومتری جنوب غربی شهر میرجاوه بزنید که یکی از مناطق بسیار زیبای حاشیه شمالی قله تفتان است و در آن می توانید با میوه های مختلفی مثل انجیر، عناب، سیب، انگور، توت و زردآلو دلی از عزا در بیاورید! چشمه آب معدنی موسی تنها منبع تامین آب روستای تمین است که از دل صخره ای عظیم می جوشد و چشم انداز زیبایی را به وجود آورده است.
اگر اهل غارنوردی و سفرهای اکتشافی باشید هم می توانید سری به 100 کیلومتری شهرستان زاهدان و 10 کیلومتری شهر میرجاوه بزنید و از غار لادیز دیدن کنید. این غار همیشه سال خنک است و از سقف و اطراف آن قطرات درشت آب جاری است.
بازار زاهدان هم یکی از دیدنی ترین گوشه های تاریخی این شهر است که حد فاصل خیابان طالقانی و امام (ره) قرار گرفته است. تاریخ ساخت بازارچه به زمان شکل گیری شهر زاهدان مربوط می شود و در ساخت آن از خشت و گل استفاده شده است.
شهر سوخته هم در 56 کیلومتری زابل، جاده زابل - زاهدان قرار گرفته که با پنج هزار و 200 سال قدمت و 151 هکتار وسعت، شناسنامه پر افتخار این استان به حساب می آید. شهر سوخته اولین و بزرگترین استقرار شهرنشینی در شرق فلات ایران است و گورستان آن با 25 هکتار وسعت و 40 هزار گور به عنوان یکی از وسیع ترین گورستان های قبل از تاریخ به حساب می آید.
اگر گذارتان به سیستان افتاد، کوه خواجه و مجموعه هاى تاریخى آن را از دست ندهید. کوه صخره ای دریاچه هامون که به تعبیر هرتسفلد، محقق و باستانشناس آلمانى، مثل میزى بزرگ در دشت وسیعى نهاده شده است. کوه خواجه، در حقیقت تنها عارضه طبیعی در دشت سیستان است که در 30 کیلومتری جنوب غربی شهرزابل قرار گرفته است. این کوه ذوزنقهای شکل که مدت ها به عنوان زیارتگاه مورد استفاده میترایی ها و زردشتی ها بود، از سنگهای بازالت سیاه رنگ تشکیل شده و با ارتفاع 609 متر از سطح دریا، مانند جزیرهای در میان دریاچه هامون قرار گرفته است. اگر پا به این کوه بگذارید، هنوز هم می توانید کاخ، آتشکده، زیارتگاه خواجه مهدی و قبرستانی از دوره های مختلف تاریخ را در آن ببینید.
شهرهای شمالی همیشه در تابستان پرطرفدار بوده اند. به خصوص این روزها که هوا به خنکی گذاشته و شمالی ها نم نم باران را هم تجربه می کنند. پیشنهاد ما برای سفر شمالی شما، شهر آستاراست که با اقلیم های متفاوت جغرافیایی اش، نه تنها مناظر بی نظیری را خلق کرده بلکه در این فصل سال بهترین هوای خود را تجربه می کند.
عادت کرده ایم آستارا را با بازارهایش بشناسیم. اما شاید بد نباشد این بار دور بازارهای چینی این شهر را خط بکشید و بیشتر وقت تان را با طبیعت این منطقه تقسیم کنید. از ماسه زارهای سواحل دریا و رودخانه های پرخروش آن گرفته تا جنگل ها و دامنه های سرسبز ییلاقی اش که با چشمه های طبیعی پوشیده شده اند.
جاذبه های آستارا البته به همین جا ختم نمی شود. گوشه به گوشه این شهر می توانید بناهای بزرگ و کوچک را با معماری بومی و جدید ببینید و حتی اگر خوش شانس باشید، در برخی قسمت ها چادرهای ییلاق نشینان را خواهید دید که روستاگردی در این منطقه را برایتان جذاب تر می کند. دریا، روستاها، لباس های محلی، بازارهای هفتگی و ساحلی هم که جای خود دارند.
آستارا شهری است که بین دریا و کوه جا خوش کرده. شهری که با ساحل صدفی، که در آن می توانید ماهیگیری با قلاب را هم تجربه کنید.
برای گشت و گذار بعد از ظهری هر روزتان هم می توانید روی یکی از این گزینه ها فکر کنید: امامزاده ابراهیم و قاسم (ع)، باغ ملی، بقعه پیر قطب الدین، بقعه سید محمد دوست، بقعه شیخ تاج الدین محمود خیوی، دوستاق خانه، قلعه شیندان، قلعه تک آغاج و غیره از مکان های دیدنی و تاریخی این شهرستان است.
اما اگر توانستید از ساحل زیبای این شهر دل بکنید، پیشنهاد می کنیم سری به آبشار لاتون، آبگرم علی داشی، آبگرم کوته کومه و آسیو شوان (آسیاب آبی) بزنید که جاذبه های آبی دیگر آستارا هستند و بهانه های خوبی برای آبتنی!
آبشار لاتون از بزرگترین آبشارهای طبیعی ایران است که در آستارا قرار می گیرد. آبشاری با طبیعت منحصر به فرد که ارتفاعی در حدود 100 متر دارد و در فاصله پنج کیلومتری از آبگرم کوته کومه قرار گرفته است. آبگرم علی داشی هم به دلیل نزدیکی به جاده آستارا به اردبیل و قرار گرفتن در محیطی ییلاقی و خوش منظره یکی از پر طرفدارترین گردشگاه های آبی این شهر است که توصیه می کنیم حتما سری به آن بزنید.
زیارت در سیاحت
آستارا بقعه ها و زیارتگاه های زیادی دارد که اگر گذارتان به این شهر افتاد، می توانید به زیارت آن ها بروید. مثل بقعه پیر قطب الدین مرقد مطهر عارف وارسته و پرهیزگار این شهر که در سه کیلومتری آستارا در روستای باغچه سرا قرار گرفته.
بقعه سید محمد دوست هم در روستای چلوند واقع شده و متعلق به اواخر قرن هشتم ه.ق است. این بقعه در جنگ جهانی اول یک بار توسط کشتی روسی مورد اصابت گلوله توپ قرار گرفت و قسمتی از آن تخریب شد.
بقعه شیخ تاج الدین محمود خیوی را خود آستارایی ها نگین تاریخی این شهر می نامند. این بقعه متعلق به دوره ایلخانان است که در سال 732 ه.ق بین روستای عنبران و ویرمونی میان درختان کهن سال و تنومند شمشاد ساخته شد. دکتر ستوده در کتاب از آستارا تا استرآباد این بقعه را جزء عجائب هفت گانه گیلان به حساب آورده و نوشته است: «این بنا واسطه العقد و نگین انگشتر بناهای تاریخی گیلان است .»
اما حالا که صحبت از جاذبه های تاریخی شد، بد نیست بدانید که دوستاق خانه هم از اماکن تاریخی این شهرستان جایی است که می تواند تاریخ دوستان را سرگرم کند. از راه آق چای به گیلده که حرکت کنید نرسیده به علی داشی، بالای صخره، اتاقکی بزرگ به همراه چند اتاق سر بسته سنگی می بینید، این اتاق در گذشته به عنوان زندان استفاده می شد و قدمت آن مشخص نیست.
قلعه شیندان هم در ارتفاع 1850 متری بر فراز کوه شیندان در جاده آستارا به اردبیل، منطقه حیران و در بالای روستای ونبین قرار دارد که قدمت آن به قبل از اسلام می رسد.
این شهر یک قلعه دیگر هم به نام تک آغاج دارد که در ارتفاعات عباس آباد قرار گرفته و عمر آن به دوران سلاجقه می رسد که تیمور لنگ در آنجا اتراق کرده و به سنجر آباد قشون برده است.