آزمـونی برای شناخـت میـزان اعتـماد بین همـسران
"اعتماد" واژه ای است که خیلی از محققان معتقدند یکی از مهم ترین پایه های یک ارتباط زناشویی سالم است اما همه ما می دانیم که چقدر داشتن این احساس و نگهداری آن مشکل است. این تست که توسط روان شناسان واترلو در کانادا طراحی شده میزان اعتماد شما به همسرتان را نشان می دهد. فقط سعی کنید به سوالات 15گانه زیر صادقانه پاسخ داده و آنها را یادداشت کنید تا جواب درست تری بیابید.
1. با وجود اینکه نمی دانم عکس العمل همسرم در مورد هر موضوعی چیست با احساس راحتی کامل همه چیز را برایش بازگو می کنم.
الف. همیشه
ب. برخی اوقات
ج. هیچ وقت
2. مطمئن هستم که همسرم نیازها و اولویت های من را در ذهنش مدنظر قرار می دهد.
الف. همیشه
ب. برخی اوقات
ج. هیچ وقت
3. کلا در تصمیم گیری های زندگی با هم مشورت می کنیم و به نظر یکدیگر احترام می گذاریم.
الف. همیشه
ب. برخی اوقات
ج. هیچ وقت
4. احساس نکردم که به بررسی تلفن همراه یا ایمیل های شخصی او نیاز دارم.
الف. همیشه
ب. برخی اوقات
ج. هیچ وقت
5. در مورد نیازهای جنسی و علاقه مندی هایمان در این زمینه صحبت می کنیم.
الف. همیشه
ب. برخی اوقات
ج. هیچ وقت
6. اگر در مورد خودم و ویژگی های منفی شخصیتی ام با همسرم صحبت کنم نگران این نیستم که بعدها در مورد این مسائل سوءاستفاده کند.
الف. همیشه
ب. برخی اوقات
ج. هیچ وقت
7. اگر یک اختلاف اساسی با یکدیگر پیدا کنیم مطمئن هستم آن را حل خواهیم کرد.
الف. همیشه
ب. برخی اوقات
ج. هیچ وقت
8. وقتی کنار همسرم هستم احساس آرامش دارم.
الف. همیشه
ب. برخی اوقات
ج. هیچ وقت
9. وقتی از موضوعی ناراحت و نگران هستم، مطمئنم که همسرم متوجه می شود.
الف. همیشه
ب. برخی اوقات
ج. هیچ وقت
10. هر وقت همسرم قول حل مساله ای را به من می دهد مطمئن هستم که انجام می دهد.
الف. همیشه
ب. برخی اوقات
ج. هیچ وقت
11. مسائل خصوصی زندگی ما فقط برای خودمان است و به نزدیک ترین افراد خانواده هم گفته نمی شود.
الف. همیشه
ب. برخی اوقات
ج. هیچ وقت
12. با وجود اینکه هیچ انتظاری ندارم که همسرم تمام مسائلش را با من در میان بگذارد، اما او این کار را انجام می دهد.
الف. همیشه
ب. برخی اوقات
ج. هیچ وقت
13. من "تکیه گاه همسرم" در مورد خیلی از مسائل و تصمیم گیری ها هستم.
الف. همیشه
ب. برخی اوقات
ج. هیچ وقت
14. وقتی همسرم کنارم نیست به اینکه ممکن است به من خیانت کند فکر نمی کنم.
الف. همیشه
ب. برخی اوقات
ج. هیچ وقت
15. ارتباط کاری همسرم با همکارانش برایم کاملا تعریف شده است.
الف. همیشه
ب. برخی اوقات
ج. هیچ وقت
حالا به پاسخ هایی که یادداشت کرده اید به این شیوه امتیاز دهید :
همیشه: 5 امتیاز
برخی اوقات: 3 امتیاز
هیچ وقت: 1 امتیاز
- اگر مجموع امتیازهایتان بین 40 تا 50 امتیاز بود، در بالاترین درجه اعتماد به یکدیگر در رابطه تان قرار دارید. شما به همسرتان اعتماد کامل دارید و کنار او احساس امنیت می کنید.
- اگر مجموع امتیازهایتان بین 30 تا 40 امتیاز باشد در رابطه شما اعتماد هست اما گاهی اوقات احساس می کنید ممکن است این فضای اعتماد را از دست بدهید. این مساله خیلی مهم است. باید به فضاها و مسائلی که احتمال دارد این احساس در شما پرورش پیدا کند توجه و آنها را بازسازی کنید.
- اگر مجموع امتیازهایتان بین 20 تا 30 امتیاز است در وضعیت خوبی از نظر اعتماد به یکدیگر نیستید و احتمالا خیلی از مسائل را بدون اینکه دوست داشته باشید تحمل می کنید و در کل از این رابطه راضی و خوشحال نیستید.
- اگر امتیازهایتان کمتر از 20 امتیاز باشد، شما در وضعیت بغرنجی هستید و ظاهرا ذره ای اعتماد بین تان وجود ندارد. بهتر است از یک مشاور کمک بگیرید.
ز یمن مقدم رسول خاتم
معطر آمده محیط عالم
مولد صادق آل محمد
مقارن گشت با میلاد احمد
میلاد نبی اعظم (ص) و امام صادق (ع) مبارک باد
امشب سخن از جان جهان باید گفت
توصیف رسول انس و جان باید گفت
در شام ولادت دو قطب عالم
تبریک به صاحب الزمان باید گفت
بر جمال این دو یاس بى قرینه بنگرید
گاه سوى مکه گه سوى مدینه بنگرید
محور اسلام و قرآن در ثبات از این دو مَه
مکتب توحید باشد در حیات از این دو مه
روشن آفاق تمام کائنات از این دو مه
منجلى اوصاف بى پایان ذات از این دو مه
از مکه فروغ ایزدی پیدا شد
سرچشمه فیض سرمدی پیدا شد
در هفدهم ربیع از دخت وهب
نو دسته گل محمدی پیدا شد
میلاد رئیس مکتب، محمد مصطفی(ص) و رئیس مذهب، صادق آل عبا مبارک باد
آسمان عاشقى شد پر ستاره زین دو گل
عشقبازى با تداوم شد هماره زین دو گل
بر دل عشاق صادق شد اشاره زین دو گل
دیده دل شد گشوده بر نظاره زین دو گل
چون از افق برآمد، نور امام صادق
شد صبح عالم آراش بر شام تیره فائق
ولادت با سعادت ششمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت
امام صادق (ع) را به وشما تبریک و شاد باش عرض می کنم.
ولادت ختم رسولان آمد
محمد آن حبیب جانان آمد
به جسم پیروان او جان آمد
بر حرمتش جهان گلستان آمد
خورشید محمد است و صادق ماه است
با مقدم خورشید، قمر همراه است
یعنی که ولادت امام صادق (ع)
در روز ولادت رسول الله (ص) است
مژده که میلاد شه خاتم است
عید سعید نبى اکرم است
مژده که مسرورى عالم رسید
خرمى عالم و آدم رسید
دو نهال بارور در باغ دین روئیده شد
یاس هاى آسمانى در زمین روئیده شد
نخل حق در سرزمین مشرکین روئیده شد
لاله در باغ دل اهل یقین روئیده شد
عید زیباى برائت از عدو دارد ربیع
عید میلاد دو دلدار نکو دارد ربیع
موسم سرمستى دلهاى شیدا آمده
مصطفى با حضرت صادق به دنیا آمده
به هفدهم ربیع دو ماه تابان
ز تارک سپهر دین و ایمان
براى دادن پیام جانان
دمیده با سراج لطف یزدان
به صبح هفده شهر ربیع از مطلع عزّت
عیان شد طالع مسعود و ختم مرسلین آمد
چو خورشید جلال احمدى تابید در عالم
ز ایزد بر جمال او هزاران آفرین آمد
ز آسمان دل من خورشید و مه برآمد
شب میلاد احمد(ص) با پور حیدر آمد
همه شادی نمایید که میلاد نبی شد
جلوه ی نور صادق ز بعدش منجلی شد
عید شما مبارک
تعالى الله از این نعمت کز او اسباب آسایش
براى ما فراهم گشت از میلاد پیغمبر
ز لطف و رحمت ایزد ز یمن مقدم احمد
ظهور حق مسلم گشت از میلاد پیغمبر
ای بحـر تجـلا گهـرت باد مبارک
ای طور نبوت شجـرت باد مبارک
ای مکه! نسیم سحـرت باد مبارک
ای آمنه! قرص قمـرت باد مبارک
پى تشریف میلاد نبى دانى که چون گردید
سریر خسروان دهر آندم واژگون گردید
ز رودِ خشک و بى آب سماوه نم برون گردید
محمد چون ولادت یافت بت ها سرنگون گردید
دامن ام القری نازد به این میلاد
آمنه بر عالم هستی محمد زاد
منجی کل بشرها عقل کل آمد
بر تمام انبیا فخر رسل آمد
به شام هفده ماه ربیع و سال عام الفیل
رسالت ختم خاتم گشت از میلاد پیغمبر
بشارت ده به مشتاقان که ز امر قادر منّان
دل ما عارى از غم گشت از میلاد پیغمبر
سحر از عالم غیبى سروش دلنشین آمد
که غم را ز دل ها برد با شادى قرین آمد
ببارید از سحاب رحمت حق، مشک بر کعبه
شمیم روح افزا از بهشت عنبرین آمد
فضاى مکه پر شد از ملائک بهر مولودى
که بالاتر ز خلق اولین و آخرین آمد
چنان شورى به پا شد بهر او در کشور هستى
تو گفتى انقلابى همچو روز واپسین آمد
طلوع صبح سفید شما مبارک باد
محمد آمده عید شما مبارک باد
محمدی که دو عالم گواه عصمت اوست
همه سفارش او در کتاب و عترت اوست
تا بودن ما نام محمد به لب ماست
روزی که نبودیم به احمد گرویدیم
آب و گل ما را که سرشتند ز آغاز
آغوش گشودیم وصالش طلبیدیم
انتظار آمد به سر اى بیقراران تهنیت
شد خزان سر، آمده فصل بهاران تهنیت
جلوه گر گردیده حق اى حق شعاران تهنیت
ساقى از ره مىرسد جمع خماران تهنیت
پیمبران امشب همه ز جا خیزید
به پای احمد گل طبق طبق ریزید
می رسد امشب ز قلب مکه بـوی رسول الله
که می درخشد ز قلب مکه روی رسول الله
صلوات انبیا به جلو? جمال تو
همه عالم متوسل به تو و به ذات تو
تو اولین نور سرمدی تو احمدی تو محمدی
خواج? عالم خوش آمدی، رسول اکرم خوش آمدی
همـه جا غرق نور، همهجا شوق و شور
همه جا جشن عید،همهجا خلد و حور
ای نثـارِ مـاهِ رویت سور? نور و تبارک
یا محمّد یا محمّد عید میلادت مبارک
همـه جا غرق نور، همهجا شوق و شور
همه جا جشن عید،همهجا خلد و حور
ای نثـارِ مـاهِ رویت سور? نور و تبارک
یا محمّد یا محمّد عید میلادت مبارک
میلاد نبی اعظم(ص) مبارک باد
در عرص? بیدادگری، دادگر آمد
تکبیر بگویید که هجران به سر آمد
تهلیل برآرید که پیغامبر آمد
پیغامبر از بهر نجات بشر آمد
آمنه مرآت حسن داور آورده
بر همه پیغمبران پیغمبر آورده
یا محمد ای چراغ راه انسانها
تا صف محشر نثار مقدمت جانها
آسمان و زمین،جبرئیـل امیـن
شده محـو رخ خاتم المرسلین
ای نثـارِ مـاهِ رویت سور? نور و تبارک
یا محمّد یا محمّد عید میلادت مبارک
میلاد نبی اعظم(ص) مبارک باد
شب را سحر آمد که محمد آمد
روز ظفر آمد که محمد آمد
بتهای حرم شکست و زان بشکستن
فریاد برآمد که محمد آمد
میلاد نبی اعظم(ص) مبارک باد
در تمـام وجــود نور حق سرزده
خاتـمالمـرسلین در جهان آمـده
ای نثـار مـاه رویت سور? نور و تبارک
یا محمّد یا محمّد عید میلادت مبارک
میلاد نبی اعظم(ص) مبارک باد
پیشتر از بامداد هفده ماه ربیع
آفتابی در زمین از آسمان دل برگرفت
ذرهای از مهر رویش را چو بر آن بذل کرد
جلوهای کرد و جهان را خسروِ خاور گرفت
میلاد تو انفجار نور است امشب
یثرب ز تو جلوه گاه طور است امشب
با تذکره مدینه دادن ما را
مسرور نما شب سرور است امشب
میلاد نبی اعظم(ص) مبارک باد
زیباتر و بالاتری از آنکه به بیتی
تشبیه به خورشید کنم یا که به ماهت
سوگند به چشمت که رسولان الهی
هستند به محشر همه مشتاق نگاهت
به کلیم گفتم شب احمد آمد
به مسیح گفتم که محمّد آمد
به بهشت گفتم شجرت مبارک
به سپهر گفتم قمرت مبارک
میلاد نبی اعظم(ص) مبارک باد
دست غیبِ غیب امشب پرده از رخ برگرفت
نور او تا ماوراءالملک را در بر گرفت
روی ناپیدای خود را فاش در آیینه دید
پرده چون ذات خدا را روی پیغمبر گرفت
میلاد نبی اعظم(ص) مبارک باد
ولادت حضرت محمد مصطفی(ص) و امام جعفر صادق(ع)
ولادت حضرت محمد مصطفی(ص) و امام جعفر صادق(ع)
تولد نور
حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله در عام الفیل ( سال 570 میلادی ) در ماه ربیع الاول دیده به جهان گشود.مورخان شیعه، ولادت پیامبر اکرم را در صبح جمعهی هفدهم ربیع الاول و اکثر علمای اهل سنت، در روز دوازدهم همان ماه میدانند.
امام صادق(ع) به نقل از سلمان فارسى فرمود:
پیامبر اکرم(ص)فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خودش آفرید نیز امام صادق(ع) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اکرم(ص)فرمود: «اى محمد! قبل از این که آسمانها، زمین، عرش و دریا راخلق کنم. نور تو و على را آفریدم...».
ثقه الاسلام کلینى(ره) مى نویسد: امام صادق(ع) فرمود:
«هنگام ولادت حضرت رسول اکرم(ص) فاطمه بنت اسد نزد آمنه (مادر گرامى پیامبر)بود. یکى از آن دو به دیگرى گفت: آیا مىبینى آنچه را منمىبینم؟دیگرى گفت: چه مىبینى؟ او گفت: این نور ساطع که ما بین مشرق ومغرب را فرا گرفته است! در همین حال، ابوطالب(ع) وارد شد و به آنها گفت:
چرا در شگفتید؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را به گفت. ابوطالب به اوگفت: مىخواهى بشارتى به تو بدهم؟ او گفت: آرى. ابو طالب گفت:از تو فرزندى به وجود خواهد آمد که وصى این نوزاد، خواهد بود
سیمای محمد(ص)
امام جعفر صادق(ع) فرمود: امام حسن(ع) از دائىاش، «هند بن ابىهاله» که در توصیف چهره پیامبر(ص) مهارت داشت، در خواست نمود تا سیماى دل آراى خاتم پیامبران(ص) را براى وى توصیف نماید. هند بن ابى هاله در پاسخ گفت:
«رسول خدا(ص) در دیده هابا عظمت مى نمود، در سینه ها مهابتش وجود داشت .قامتش رسا، مویشنه پیچیده و نه افتاده، رنگش سفید و روشن، پیشانیش گشاده،ابروانش پرمو و کمانى و از هم گشاده، در وسط بینى برآمدگى داشت، ریشش انبوه، سیاهى چشمش شدید، گونه هایش نرم و کم گوشت.دندان هایش باریک و اندامش معتدل بود. آن حضرت هنگام راه رفتن با وقار حرکت مىکرد. وقتى به چیزى توجه مىکرد به طور عمیق به آن مى نگریست، به مردم خیره نمىشد، به هر کس مى رسید سلام مى کرد، همواره هادى و راهنماى مردم بود.
براى از دست دادن امور دنیایى خشمگین نمى شد. براى خدا چنان غضب مى نمود که کسى او را نمىشناخت. اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود،برترین مردم نزد وى کسى بود که، بیشتر مواسات و احسان و یارىمردم نماید...»
سعدى با الهام از روایات، در اشعار زیبایى آن حضرت را چنین توصیف نمود:
ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نروید به اعتدال محمد قدر فلک را کمال ومنزلتى نیست در نظر قدر با کمال محمد وعده دیدار هر کسى به قیامت لیله اسرى شب وصال محمد آدم و نوح و خلیل و موسى وعیسى آمده مجموع در ظلال محمد عرصه گیتى مجال همت او نیست روز قیامت نگر مجال محمد و آنهمه پیرایه بسته جنت فردوس بو که قبولش کند بلال محمد شمس و قمر در زمین حشر نتابد نور نتابد مگر جمال محمد همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد تا بدهد بوسه بر نعال محمد شاید اگر آفتاب و ماه نتابد پیش دو ابروى چون هلال محمد چشم مرا تا بخواب دید جمالش خواب نمیگیرد از خیال محمد سعدى اگر عاشقى کنى و جوانى عشق محمد بس است و آل محمد
مصونیت و پیراستگى پیامبر از خلاف و خطا، بسان دیگر پیامبران داراى مراحل سهگانه است، و این مراحل عبارتنداز:
1- مصونیت مطلق (عمدى و سهوى) در تبلیغ شریعت.
2- عصمت از خلاف و گناه در رفتار و گفتار.
3- پیراستگى از خطا و لغزش در جریانهاى عادى.
-------------------------------------------------------
امام صادق ( ع )
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام رئیس مذهب جعفرى ( شیعه ) در روز 17ربیع الاول سال 83 هجرى چشم به جهان گشود .
پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش "ام فروه" دختر قاسم بن محمد بن ابى بکر مىباشد.
کنیه آن حضرت : "ابو عبدالله" و لقبش "صادق" است . حضرت صادق تا سن 12 سالگى معاصر جد گرامیش حضرت سجاد بود و مسلما تربیت اولیه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام ( ع ) از خرمن دانش جدش خوشهچینى کرده است .
پس از رحلت امام چهارم مدت 19 سال نیز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر ( ع ) زندگى کرد و با این ترتیب 31 سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود که هر یک از آنان در زمان خویش حجت خدا بودند ، و از مبدأ فیض کسب نور مىنمودند گذرانید .
بنابراین صرف نظر از جنبه الهى و افاضات رحمانى که هر امامى آن را دار مىباشد ، بهرهمندى از محضر پدر و جد بزرگوارش موجب شد که آن حضرت با استعداد ذاتى و شم علمى و ذکاوت بسیار ، به حد کمال علم و ادب رسید و در عصر خود بزرگترین قهرمان علم و دانش گردید .
پس از درگذشت پدر بزرگوارش 34 سال نیز دوره امامت او بود که در این مدت "مکتب جعفرى" را پایهریزى فرمود و موجب بازسازى و زنده نگهداشتن شریعت محمدى ( ص ) گردید.
هفـت قانـون ساده برای رسیـدن به خوشبخـتی
1. انتخاب با شماست
اکثر افراد به همان اندازه که ذهن خود را برای شاد بودن آماده میکنند، شاد هستند.
آبراهان لینکلن (Abraham Lincoln)
برای ساختن یک زندگی شاد، به چیزهای زیادی نیاز نیست؛ همه چیز در خودتان است، در طرز فکر خودتان.
مارکوس آرلیوس آنتونیوس (Marcus Aurelius Antoninus)
دنیای آدمهای شاد از دنیای آدمهای ناشاد متفاوت است.
لودویگ ویتگناشتاین (Luwig Wittgenstein)
اینکه خودتان و دنیایتان را چطور میبینید، انتخابها و عادتهای آگاهانه شما هستند. عینکی که برای نگاه کردن به همه چیز به چشم میزنید، نحوه تفسیر شما از اتفاقات را رقم میزند و بنابر این تفسیرهاست که عمل میکنند و همه اینها زندگی شما را میسازد.
میتوانید تصمیم بگیرید که در چیزهای خیلی کوچک زندگی شادی و خوشبختی را ببینید. میتوانید انتخاب کنید که همه اتفاقات را به طریقی مثبت تحلیل کنید و انتخابهای شما مقدار شادی که در زندگی پیدا و ایجاد میکنید را تعیین میکند.
2. به امروز فکر کنید، نه دیروز و نه فردا.
وقتی یک در خوشبختی بسته میشود، در دیگری به رویتان باز میشود، اما معمولاً ما آنقدر به آن در بسته چشم میدوزیم که در جدیدی که باز شده است را نمیبینیم.
هلن کلر (Helen Keller)
نادان خوشبختی را در دوردستها میجوید، دانا آن را زیر پای خود میرویاند.
جیمز اوپنهایم (James Oppenheim)
شما فقط امروز را دارید. فقط همین امروز را. دیروز خاطرهای بیش نیست و نمیتوانید تغییرش دهید. فردا خیالی بیش در ذهنتان نیست. سعی کنید بیشتر در زمان حال زندگی کنید؛ در همین امروز. نگران آینده و گذشتهتان نباشید. درغیراینصورت بخش مهمی از شادی و خوشبختی را که همین الان در اختیارتان است از دست میدهید.
3. قدرشناسی را فراموش نکنید.
انسانها عاشق شمردن مشکلاتشان هستند اما لذتهایشان را نمیشمارند. اگر آنها را هم میشمردند میفهمیدند که به اندازه کافی از زندگی لذت بردهاند.
فئودور داستایوفسکی (Fyodor Dostoevsky)
ما معمولاً فراموش میکنیم که خوشبختی در نتیجه به دست آوردن چیزی که نداریم، به دست نمیآید، بلکه از تشخیص و قدردانی بابت چیزهایی که داریم به وجود میآید.
فردریک کونیگ (Fredrick Keonig)
باید قدردان کسانی باشیم که شادمان میکنند؛ آنها باغبانان مهربانی هستند که روحمان را شکوفا میسازند.
مارسل پروست (Marcel Proust)
یکی از سادهترین و سریعترین راههای تبدیل روحیه منفی به مثبت، قدرشناسی و شکرگزاری است. چند چیزی که میتوانید بخاطر آن خدا را شکر کنید و قدردان باشید عبارتند از: نور خورشید و هوا. سقفی که بالای سرتان است؛ سلامتیتان، یک برنامه تلویزیونی خوب؛ یک فیلم یا آهنگ زیبا. دوستان و خانوادهتان، همکارانتان و ...
یک دقیقه امتحان کنید و ببینید چه تاثیر خوبی بر احساستان خواهد داشت. با شکرگزاری و قدرشناسی از دنیای اطرافتان احساس فوقالعادهای پیدا میکنید و روحیه افرادیکه از آنها قدرشناسی میکنید نیز عالی میشود.
4. به فردی دیگر کمک کنید تا به خوشبختی برسد.
از آنجاکه با لذت دادن به دیگران لذت بیشتری میبرید، باید تلاش بیشتری برای شاد کردن دیگران به کار گیرید.
النور روزولت (Eleanor Roosevelt)
هزاران شمع را میتوان با یک شمع روشن کرد بدون اینکه زندگی آن شمع کوتاهتر شود. تقسیم خوشبختی هیچوقت از آن کم نمیکند.
بودا (Buddha)
اگر میخواهید برای یک ساعت خوشبخت باشید، چرت بزنید.
اگر میخواهید یک روز خوشبخت باشید، به ماهیگیری بروید.
اگر میخواهید یک سال خوشبخت باشید، پول ارث ببرید.
اگر میخواهید همه عمر خوشبخت باشید، به یک نفر کمک کنید.
یک ضربالمثل چینی
خوشبختی مانند یک بوسه است. برای اینکه از آن لذت ببرید باید آن را با کسی سهیم باشید.
برنارد ملتزر (Bernard Meltzer)
مطمئناً این یکی از متداولترین باورهای موجود در مورد خوشبختی است. شاید کلیشهای به نظر برسد اما خیلی خوب عمل میکند. وقتی باعث خوشبختی و خوشحالی فردی دیگر میشود (مثلاً با کمک کردن به او در کاری) میتوانید آن را حس کنید، ببینید و بشنوید. و آن احساس شادی و خوشبختی دوباره به سمت خودتان جریان مییابد. بعد تازه کلی اعتمادبهنفس پیدا میکنید که توانستهاید کسی را شاد کنید و بخاطر عمل متقابل، این امکان وجود دارد که آن فرد هم برای شاد و خوشبخت کردن شما تلاش کند.
5. چند مورد از آرزوها و خواستههای کمارزشتر خود را فراموش کنید.
اگر میخواهید فردی را شاد کنید، نباید به داراییهای او اضافه کنید، از خواستههایش کم کنید.
اپیکور (Epicurus)
هیچوقت نمیتوانید از چیزهایی که لازم ندارید به اندازهای به دست آورید که شادتان کند.
اریک هوفر (Eric Hoffer)
غنیترین، کسی است که لذتهای ارزانتری دارد.
هنری دیوید تورو (Henry David Thoreau)
اگر به جای بیشتر و بیشتر و بیشتر، کمتر بخواهید، احتمال برآورده شدن خواستهها و آرزوهایتان بیشتر خواهد شد. و اگر چند مورد از این خواستههایی که خیلی برایتان مهم نیستند را دور بریزید مطمئناً احساس استرس و نگرانی کمتری هم خواهید داشت. زندگی برایتان آرامتر و بهتر میشود و از روزتان لذت بیشتری میبرید و متوجه میشوید که خوشبختی همان موقع هم در زندگیتان وجود دارد.
6. کارهایی را انجام دهید که دوست دارید.
موفقیت کلید خوشبختی نیست. خوشبختی کلید موفقیت است. اگر کاری که انجام میدهید را دوست داشته باشید، موفق خواهید شد.
آلبرت شوایتزر (Albert Schweitzer)
خوشبختی در داشتن پول نیست؛ در لذت به دست آوردن و تلاش خلاقانه است.
فرانکلین دی. روزولت (Franklin D. Roosevelt)
کاملاً بدیهی است. اما خیلی راحت ممکن است در دام انجام کاری که دوست ندارید بیفتید و ندرتاً پیش بیاید که کارهایی را انجام دهید که واقعاً دوست دارید. شاید نتوانید خودتان کاری که الان باید انجام دهید یا چند ساعت در روز یا هفته مجبوری انجام دهید را انتخاب کنید اما همیشه قدرت انتخاب دارید. همیشه زمان دارید. انتخاب با خودتان است.
7. یا حداقل کاری انجام دهید.
عمل همیشه با خوشبختی همراه نیست اما هیچ خوشبختی بدون عمل به دست نمیآید.
بنجامین دیزرائلی (Benjamin Disraeli)
بیست سال دیگر بخاطر کارهایی که انجام ندادید ناامیدتر خواهید بود تا نسبت به کارهایی که انجام دادید. پس کشتی زندگیتان را از منطقه امن بیرون بیاورید و به اکتشاف و خیال در دریای زندگی بروید.
مارک تواین
یکی از بهترین راهها برای نرسیدن به خوشبختی این است که خودتان را عقب نگه دارید و هیچ کاری نکنید. همیشه وارد عمل شدن آسان نیست، ممکن است ترسناک و سخت باشد. اما اگر وارد عمل نشوید، خیلی چیزها را از دست خواهید داد؛ مثل خیلی از لحظاتی که میتوانید با آدمهای مختلف بگذرانید و خیلی تجربیاتی که میتواند خوشبختی زیادی برایتان به ارمغان آورد.
راز آلود ترین جزایر دنیا
داستان جزیره ای پر از اسرار که هم خود داستان و هم اقتباس های تصویری آن بسیاری را در اولین مواجهه میخکوب کرده است.اما نظایر همان جزیره درعالم واقع هم وجود دارند جزایری که به جزایر اسرار آمیز مشهورند .بعضی به دلیل دست ساخته های انسان و بعضی به طور طبیعی اسرارآمیزند.
در ادامه به معرفی برخی از آن ها می پردازیم.
جزیره پوگلیا، ایتالیا
جزیره پوگلیا – ایتالیا،جزیره ای با تاریخی پر از وحشت .جایی که در قرون وسطی محل ایزوله و سوزاندن گرفتاران به طاعون سیاه بوده است بعد از آن محل انبار باروت ناپلئون و سپس جزیره ای برای بیماران روانی و آزمایش های عجیب و افسانه های عجیب تر در مورد فریادهای شبانه مردگان از برج ناقوس همه و همه این جزیره را به یکی از وحشت آور ترین جزایر ایتالیا بدل کرده است.
جزیره عروسک ها
جزیره عروسک ها – مکزیک ، در این جزیره شاهد عروسکهای وحشت انگیز با چشمهای از حلقه درآمده هستید که منظره فیلمهای وحشتناک را برای شما بازآفرینی می کند تنها ساکن این جزیره جولین سانتانا است که برای تسلی روح دختر و خانواده از دست رفته اش این جزیره را با انواع عروسک ها تزیین کرده است.
جزیره ایستر
جزیره ایستر- شیلی، جزیرهای است در اقیانوس آرام جنوبی متعلق به کشور شیلی .جزیره ایستر بویژه بخاطر تندیسهای 400 ساله عجیب باستانی خود معروف است. به این تندیسها که در راستای کرانه دریا به خط ایستادهاند موآی گفته میشود. موآیها دارای ظاهری متحدالشکل میباشند که در کناره تمام ساحل بر پا شدهاند و نشانگر اعمال حکومت مرکزی میباشد.
جزیره هاشیما، ژاپن
جزیره هاشیما – ژاپن ، جزیره وحشت آور ژاپنی که روزی پر تراکم ترین جای دنیا بوده اما تغییر رویه مصرف انرژی در ژاپن از زغال سنگ به نفت و گاز این جزیره را خالی از سکنه و راز آلود کرده است.
جزیره آلکاتراز
جزیره آلکاتراز – آمریکا،جزیره آلکاتراز در مرکز خلیج سانفرانسیسکو در کالیفرنیا واقع شده است و تا سالها پیش به عنوان یک محدوده نظامی شناخته شده بود و پس از آن نیز امنترین زندان در جهان به شمار میرفت.اما امروزه این جزیره با نظارت آژانس پارکهای ملی آمریکا، به مکانی تاریخی تبدیل شده و به عنوان بخشی از جاذبههای توریستی این ایالت در معرض دید همگان قرار دارد.
جزیره مادگاسکار
ماداگاسکار،این جزیره مانند استرالیا به دلیل جداماندگی اش در رو ند تکامل موجودات و گیاهان هنوز برای بسیاری از گردشگران جهان یک منطقه راز آلود از جانوران و گیاهان عجیب و غریب است.
جزیره سوکوترا
جزیره سوکوترا یا سغطرا- یمن، مجمعالجزایری است که در باختر اقیانوس هند، میان دو قاره? آسیا و آفریقا و در دهانه? خلیج عدن قرار دارد. این جزایر از آن کشور یمن است. این جزیره دارای حیات گیاهی و جانوری منحصر به فرد است از جمله درخت خون اژدها که فقط در این جزیره یافت می شود.
اگر تصویری از آنچه که واقعا میخواهید در ذهن نداشته باشید، به مشکل برخواهید خورد. مهم است که از چیزی یا کسی الهام گرفته باشیم و بدانیم که میخواهیم چه کنیم. اولین گام برای ایجاد تغییر در دکوراسیون منزل، رجوع به منابعی مانند مجلات و اینترنت است.
یافتن رنگی که با وسائل خانه هماهنگی داشته باشد آسانتر از یافتن وسائلی است که با رنگ خانه هماهنگ باشد. بنابراین ابتدا وسائل را بخرید و از تصمیمهای عجولانه بپرهیزید. میتوانید قسمتی از دیوار را رنگ بزنید و چند روز با آن زندگی کنید، و در صورتی که آن را باب میل تان یافتید کل اتاق را رنگ بزنید.
افراد مدتها به انتخاب رنگ دیوارها فکر میکنند ولی هرگز به فکر سقف یا حاشیهها نیستند. اگر رنگ دیوار تیره است حاشیهها باید سفید باشد. رنگ سقف یا باید با رنگ دیوارها در تضاد باشد یا سایه رنگی روشن از رنگ دیوار باشد.
4 - محیطی صمیمی به وجود آورید
هرگز اجازه ندهید اتاق مثل ایستگاه اتوبوس به نظر برسد. همه صندلیها را در مقابل دیوار نچینید. خلاقیت به خرج دهید و مبلها را طوری بچینید که فضایی برای دور هم نشستن و گفتگو فراهم شود. گذاشتن یک صندلی به تنها در گوشه اتاق توصیه نمیشود آن را با یک چراغ مطالعه همراه کنید تا فضایی برای مطالعه ایجاد کند.
5 - از رنگها به خوبی استفاده کنید
اگر جزو کسانی هستید که استفاده از رنگهای خنثی را بیدردسرتر و راحتتر میدانید سعی کنید کم کم وارد دنیای رنگها شوید و آنها بیشتر بشناسید. مثلا اگر سراسر اتاق به رنگ بژ است، چند بالش یا کوسن با رنگ شاد و روشن به اتاق بیفزایید یا از آثار هنری رنگی استفاده کنید.
اندازه تابلو باید با اندازه دیوار همخوانی داشته باشد. تابلوی کوچک روی دیوار بزرگ جلوهای نخواهد داشت. بهتر است آثار هنری در اتاق قابهای مشابه داشته باشند چون نقطه اصلی خود آثار هستند نه قاب آنها.
معمولا کاربردیترین فضای خانه نادیده گرفته میشود. برای گرمتر و زیباتر نشان دادن آشپزخانه از وسائل مناسب استفاده کنید. به عنوان مثال سینیهای نقرهای، سبدهای زیبا و چراغهای رنگی.
7 - افراط نکنید
اکثر افراد وقتی با یک اتاق خالی روبرو میشوند سعی میکنند هر گوشه آن را پر کنند. حتی در زیباترین اتاقها هم چشمها به فضایی برای استراحت نیاز دارند. پس هرگز اتاق را با اسباب و اثاثیه پر نکنید.
8 - به فکر پنجرهها هم باشید
هنگام انتخاب پرده فقط به زیبایی فکر نکنید بلکه کاربرد آنها را هم در نظر بگیرید. مثلا استفاده از پردههای نازک برای اتاق خواب شاید زیباتر باشد ولی برای کنترل نور به پردههای ضخیم یا کرکره احتیاج داریم.
بسیاری از افراد وسائلی را میخرند که زیبا است ولی برای استفاده روزمره مناسب نیست. اگر معمولا در اتاق نشیمن یا غذاخوری با سایر اعضای خانه گفتگو و صحبت میکنید مراقب باشید صندلیها یا مبلها خیلی سفت نباشند. یک صندلی سفت برای مکالمات طولانی مناسب نیست.
10 - شکل اتاق را هم در نظر بگیرید
لازم است ابتدا درمورد اندازه، شکل و خصوصیات کلی اتاق فکر کنید. آیا در اتاق یک نقطه کانونی (مثلا یک شومینه یا پنجرهای با یک منظره) وجود دارد؟ کف اتاق را هم بررسی کنید مثلا آن را روی کاغذ بکشید و جای مبلها و سایر وسائل را در نظر بگیرید تا بهترین شیوه را برای چیدمان اتاق پیدا کنید.
همه ما قانون اصلی را میدانیم: آثار هنری باید هم سطح چشم قرار بگیرند. اما چیزهای دیگری هم هست که باید در نظر گرفته شود. اندازه هم مهم است. اندازه تابلو باید با اندازه دیوار همخوانی داشته باشد. تابلوی کوچک روی دیوار بزرگ جلوهای نخواهد داشت. بهتر است آثار هنری در اتاق قابهای مشابه داشته باشند چون نقطه اصلی خود آثار هستند نه قاب آنها.
پیش از ازدواج حتما بخوانید!
حق دارم عاشقش باشم؟
آیا می شود در مرحله شناخت پیش از ازدواج عاشق کسی شویم؟ برای آن که پاسخ این پرسش را خودتان کشف کنید، مثالی در این زمینه می زنیم. تا به حال برایتان پیش آمده است که از لباس یا کفشی پشت ویترین فروشگاهی خوشتان بیاید؟ منظورمان البته یک علاقه معمولی نیست منظورمان مجذوب شدن است یعنی وقتی که به ویترین مغازه ای می چسبید و می گویید «یا این یا هیچی!»
این طور وقت ها اگر دوست یا آشنایی همراه تان باشد شاید با شما هم عقیده شود که آنچه شما پسندیده اید بهترین و بی نظیرترین جنس مغازه است و بنابراین ترغیب تان می کند که بخریدش، اما این امکان هم وجود دارد که بگوید «نه! آنقدر خوشت آمده که حواست نیست این جنس اشکال دارد... چرا چشمت را باز نمی کنی...».
برخورد اول این است که بگویید «درست می گویی. آنقدر خوشم آمده بود که به اشکالاتش توجه نمی کردم...» شاید هم ذوق زده تر از آن باشید که بخواهید به حرف های همراهتان توجهی کنید و پاسخ بدهید «به هر حال از این خوشم آمده... تو اشتباه می کنی... آنقدرها هم اشکالاتش بزرگ نیست.»
آن وقت اگر او تلاش کند اشکالات لباسی را که انتخاب کرده اید بگوید شما هم سعی می کنید او را از هر راهی که شده قانع کنید مثلا او می گوید: «این لباس شور می رود» شما می گویید: «اشکالی ندارد. جای کوتاه تر شدن دارد...»
او می گوید: «رنگ پس می دهد» شما لبخند می زنید: «اتفاقا کمرنگ تر هم بشود قشنگ است.» او می گوید: «دوختش افتضاح است... ناشیانه دوخته شده...» شما پاسخ می دهید: «خیاطش کمی بی دقتی کرده، اما قابل چشمپوشی است» او می گوید: «پاره است!» شما می غرید: «لباس پاره اصلا مد است» می گوید: «دو سایز برایت کوچک است» با بغض می گویید: «خب رژیم می گیرم!»
خلاصه این که آنقدر دلیل می آورید تا دست آخر طرف مقابل از رو برود و تسلیم شود. همین که لباس را می خرید و به خانه می آیید و پرو می کنیدش پشیمان می شوید. آه می کشید، به خودتان لعنت می فرستید و می گویید کور بودی که انتخابش کردی.
پاسخ پرسش تان را درباره این که آیا عاشقی می تواند در شناخت پیش از ازدواج تاثیری داشته باشد یا نه، گرفتید؟ می پرسید چرا علاقه مند شدن به طرف مقابل را با خرید لباس مقایسه کرده ایم ؟ می گویید ازدواج مساله مهم تری است و قابل مقایسه با خرید نیست؟
حرف هایتان کاملا درست است بنابراین اگر شما برای خرید یک لباس نیاز به چشم های باز دارید، چگونه ممکن است برای ازدواج، که قرار است یک عمر طول بکشد، به چشم های باز نیاز نداشته باشید. عشق آدم ها را کور می کند. وقتی چشم هایتان را روی جقیقت وجودی یک نفر به علت علاقه به او می بندید دیگر متوجه اشکالاتش نخواهید شد و همه آنها را پذیرا خواهید بود.
نگفتنی ها -قانون شکن ها: -پرخاشگرها: -وسواسی ها: این گروه را باید دریابید. نمی شود با اطمینان به این پرسش پاسخ داد که آیا واقعا ممکن است با یک وسواسی زندگی سعادتمندانه داشت یا نه. -عصبی ها: -خسیس ها: - دروغگوها: بعدا به او علاقه مند می شوم چی بپرسم ؟ 1.درباره هدفش از ازدواج سوال کنید ؟ 2.حتما باید بدانید که آیا ازدواجش به میل خودش است یا به اصرار خانواده و دوستان قصد ازدواج کرده است؟ 3.از معیارش را برای انتخاب همسر مطلع شوید و سپس بپرسید که چرا شما را انتخاب کرده است ؟ 4.او پس از ازدواج چه توقعاتی از شما خواهد داشت ؟ 5.وضع شغلی اش چیست؟ 6.وضع شغلی شما پس از ازدواج چگونه خواهد بود؟ 7.اگر پسر است از او سوال کنید آیا به سربازی رفته است ؟ 8.تا چه حد استقلال مالی دارد و آیا هم اکنون توانایی اداره کردن یک زندگی مستقل را دارد؟ 9.درآمد متوسطش چقدر است ؟ 10.باورهای دینی اش در چه حدی است و تا چه اندازه به مسائل مذهبی پایبند است؟ 11.چه میزان تحصیل کرده است؟ 12.آیا خانواده او نیز با ازدواج شما موافق هستند ؟ 13.درباره خانواده اش بیشتر توضیح بخواهید مثلا تحصیلات و شغل پدر و مادرش چیست، چند خواهر و برادر دارد و چگونه زندگی می کنند؟ 14.تا چه حد به تساوی حقوق زن و مرد اعتقاد دارد ؟ 15.مایل است پس از ازدواج کجا زندگی کند ؟ 16. 1 تفریحاتش چیست ؟ باید دقیقا برایتان توضیح بدهد که یک روز تعطیل را چگونه می گذراند. 17.آیا او بیماری خاصی دارد یا داروی خاصی مصرف می کند ؟ 18.آیا سیگار می کشد؟ 19.آیا از زندگی مشترک انتظار صاحب فرزند شدن هم دارد؟ 20.چند بچه می خواهد ؟ 21.باید در پرسش های تان این نکته را حتما مطرح کنید که به طور کلی برنامه اش برای آینده چیست و می خواهد چه کند ؟ برای مثال آیا قصد دارد به خارج از کشور سفر کند یا شغلش را تغییر دهد یا ادامه تحصیل دهد؟ 22.آیا او پیش تر ازدواج کرده است؟ 23.مهم است که بپرسید او تا چه حد به مشارکت در امور خانه معتقد است. 24.به او بگویید همین حالا ده ویژگی بد و ده ویژگی خوب خودش را نام ببرد. 25.از او بخواهید توضیح دهد که تا چه حد به رفت و آمد با دیگران مثلا خانواده های مان و دوستان اعتقاد دارد؟ 26.نظرش را درباره مهریه و شروط ضمن عقد سوال کنید. 27.برنامه های آینده تان را برای او شرح دهید و سپس بپرسید آیا با ادامه این برنامه ها موافق است و با شما برای به سرانجام رسیدنشان همکاری می کند؟
همه اتکای تان نباید بر پرسش و پاسخ باشد و شناخت فقط بر این اساس به دست نمی آید یعنی بخشی از آگاهی ما نسبت به دیگری، بر اساس رفتارهای اوست و چه بسا میان پاسخ های طرف مقابل و رفتارش از زمین تا آسمان فرق باشد.
برای نمونه ممکن است کسی در پاسخ به این که «آیا شما فرد خشونت طلبی هستید؟» بگوید: «هرگز. من بشدت آرام و ملایم هستم.» اما در عوض، در رفتارش نشان دهد که پرخاشگر است مثلا هر بار که با هم بیرون می روید یا با دیگران کتک کاری می کند یا به اشیا آسیب می زند که همه اینها گویای پرخاشگر بودن اوست.
بر این اساس بهتر است طرف مقابل را از نظر ویژگی های رفتاری نیز بسنجید و حتی امکان دارد در این مرحله چهره واقعی او را ببینید و دریابید که برای ازدواج مناسب نیست. می پرسید مثلا چه نوع افرادی ممکن است برای ازدواج مناسب نباشند:
آنها افراد خطرناکی هستند. چگونه می توانید مطمئن باشید کسی که به قوانین جامعه اش پایبند نیست به عهدش با شما وفادار بماند؟
آنها غیرقابل تحمل هستند. آیا می توانید زندگی را تاب بیاورید که در آن شریک تان هر بار چیزی باب طبعش نیست دست روی شما بلند کند یا با حرف های ناجور شما را بیازارد یا خشمش را بر سر اشیای اطراف تان خالی کند و با این روش مضطرب تان کند؟
شاید اگر کسی ماهیت وسواس را کاملا درک کند و شناخت دقیقی از آن به دست بیاورد، بتواند تحمل کند که شریک زندگی اش رفتارهای وسواسی از خودش بروز بدهد، مثلا می پذیرد که طرف مقابل ده ها بار یک برخورد ساده را با دیگری مرور کند و از همسرش هم بپرسد که آیا رفتارش درست بوده یا آیا فلانی منظوری داشته است؟ یا بپذیرد که طرف مقابل 15 - 10 بار دستش را در هر دفعه دستشویی رفتن آب بکشد یا حتی هر بار که دستشویی می رود یک بار هم دوش بگیرد یا بپذیرد که همسرش، هر وقت می خواهد جایی بنشیند آنجا را دستمال بکشد و... .
سر هر مساله پیش پا افتاده ای از کوره در می روند. فکرش را بکنید کسی که سر قیمت کالایی شروع به هوار زدن و ابراز نارضایتی می کند، در برابر چالش های بزرگ زندگی چگونه رفتار خواهد کرد ؟
آیا وقتی با او هستید پرداخت هزینه های خوراکی ها و رفت و آمدتان را قبول می کند ؟ اگر پاسخ تان منفی است و می خواهید حتما او را انتخاب کنید، دست کم فکری به حال تامین خرج و مخارج زندگی تان از منبعی بجز جیب او داشته باشید.
در هیچ لحظه ای، از موقعیت واقعی تان در زندگی مطمئن نیستید چون نمی دانید او برای حفظ منافعش در حال دروغ گفتن به شماست یا واقعیت را به زبان می آورد. برای او این مهم است که منافعش، به حقیقت نزدیک تر باشد یا دروغ.
علاوه بر اینها، مجموعه ای از ویژگی های ناخوشایند دیگر نیز وجود دارد که گرچه شاید بر اساس آمارها، جزو اصلی ترین ویژگی های بدی که باعث طلاق می شود، نباشد اما ممکن است بر اساس ساختار شخصیتی شما برایتان اهمیت ویژه ای داشته باشد.
برای مثال اگر شما فردی هستید که سر وضع تان برایتان بشدت مهم است، بدلباسی طرف مقابل دنیای تان را تیره و تار می کند. در حالی که اگر نوع لباس پوشیدن خودتان برایتان مهم نباشد، بد لباسی همسر آینده تان هم گرچه به چشم تان می آید، اما آنقدر مهم نیست که گمان کنید نمی توانید با او زیر یک سقف زندگی کنید.
حتی بر اساس احادیث اسلامی، دو نفری که قصد دارند با هم ازدواج کنند حق دارند پیش از ازدواج به هم نگاه کنند البته به شرطی که این نگاه برای لذت جویی نباشد و برای ازدواج لازم باشد. به هیچ وجه در مرحله آشنایی، قرار نیست دلبسته طرف مقابل شوید بلکه شما در حال آزمون گرفتن از او هستید و می خواهید بفهمید آیا او لیاقت زندگی مشترک با شما را دارد؟ آیا ویژگی های اخلاقی اش با شما جور است؟ و... .
اما دقت داشته باشید که اگر گفتیم دلبسته نشوید معنایش این نیست که اصلا به جنبه های جسمی ارتباط با او فکر نکنید. اگر بخواهیم رک و بی پرده حرف بزنیم منظورمان این است که وقتی ویژگی های روانی فردی را پسندیدید به او نگاه کنید و از خود بپرسید: «آیا من ظاهر این فرد و ویژگی های جسمی اش را برای برقراری ارتباط زناشویی می پسندم ؟»
شاید به نظر شما این پیشنهاد ما گستاخانه باشد، اما باید باور کنید که شمار زیادی از زوج هایی که به روان شناس ها مراجعه می کنند از ظاهر یکدیگر نیز در ارتباط زناشویی ناراضی اند.
حدود یک ماه پیش خانواده های سیما و رضا به آنها اجازه دادند یکدیگر را هفته ای یک بار در پارک ببینند و با هم در گفت وگویی یک ساعته، بیشتر آشنا شوند تا بفهمند که آیا ویژگی های اخلاقی آنها برای هم مناسب است یا نه.
مشکل سیما و رضا اما مثل بیشتر زوج ها این است که آنها نمی دانند در فرصتی که برایشان در نظر گرفته شده است چه نوع مسائلی را از هم بپرسند که شمایی کلی از شیوه زندگی یکدیگر را درک کنند.
به همین خاطر مسائلی را می پرسند که اهمیتی ندارد و فقط باعث وقت گذرانی می شود. مثلا رضا می پــــــرسد: «شما از چه رنگی بیشتر خوش تان می آید؟» سیما می گوید: «قول می دهید هیچ وقت به من بی احترامی نکنید؟» و باز رضا می پرسد: «شما از این پارک خوش تان می آید یا برویم یک پارک دیگر حرف بزنیم؟» و سیما با ناز می گوید: «فرمودید چه غذایی بیشتر دوست دارید؟»
می خواهید بدانید کدام دسته از پرسش ها واقعا سرنوشت ساز است و حتما باید آنها را از طرف مقابل بپرسید:
دوشنبه تمیز در یونان
فستیوال های کثیف هر ساله در زمان های خاص برگزار می شوند و میزان زیادی خرابی و زباله به جا می گذارند. نکته حالب در مورد این فستیوال ها این است که افراد بسیار زیادی از آن ها استقبال می کنند.
این فستیوال که به طور عجیبی دوشنبه تمیز نامیده می شود در واقع یک جشن بزرگ با آرد است که در آن شرکت کنندگان بیش از 1300 کیلو ارد را به سمت یکدیگر پرتاب می کنند. از چند روز قبل از این روز خاص مردم خود را برای یک جنگ بزرگ آماده می کنند و حتی تله هایی را نیز در معابر عمومی کار می گذارند.
یکی از عجیب ترین و همچنین کثیف ترین فستیوال های دنیا در تایلند برگزار می شود. در این جشنواره مردم میوه های مختلف و همچنین نوشیدنی های زیادی را برای میمون ها آماده می کنند و آن ها نیز با این میوه ها بازی می کنند و تنها باعث به وجود آمدن یک محیط بسیار کثیف می شوند.
یکی دیگر از جشن های بزرگ غذایی و همچنین کثیف در یکی از شهرهای شمالی ایتالیا برگزار می شود. در این جشن مردم با پرتقال ها به یکدیگر حمله می کنند در این فستیوال مردم به دو گروه تقسیم می شوند و با پرتقال با یکدیگر به مبارزه می پردازند. این مسابقه به عنوان بزرگترین جنگ خوراکی در ایتالیا شناخته می شود. در انتهای آن تنها هزاران تن پرتقال از بین رفته سطح شهر را می پوشاند. این جشن را یکی از کثیف ترین فستیوال ها در اروپا می دانند.
قل دادن پنیر در انگلستان
جشنواره رنگ ها در هند
این جشن یکی از گسترده ترین جشنواره های دنیا است و همچنین میزان زیادی نیز کثیفی به همراه دارد.به گزارش پارس ناز در مدتی که این جشن برپا است مردم در سرتاسر هند بر روی یکدیگر رنگ می پاشند و کمتر کسی را می توانید پیدا کنید که تمیز مانده باشد. البته این رنگ ها به صورت پودری هستند و به راحتی پاک می شوند.
با این فستیوال که هر ساله در انگلستان برگزار می شود حتما آشناییت دارید چرا که نه تنها یکی از عجیب ترین فستیوال های دنیا است بلکه بسیار کثیف و خطرناک نیز هست. در این جشن از بالای یک تپه تقریبا گلی یک تکه پنیر را به پایین هل می دهند و شرکت کنندگان برای به دست آوردن آن باید به پایین حرکت کنند. در این میان عده بسیار زیادی در گل و لای ها می مانند و یا اینکه در آخر مسابقه یک دست یا پای شکسته دارند.
هیچ چیز از باتلاق کثیف تر نیست و حال فرض کنید که یک جشنواره برای شنا در باتلاق وجود داشته باشد. در کره جنوبی هر ساله دو میلیون نفر برای شرکت در جشنواره باتلاق وارد این کشور می شوند. در این فستیوال مردم در باتلاق های مختلف و در گل و لای شنا می کنند و در یکی از کثیف ترین جشن های دنیا شرکت می کنند.
شاید بتوان این جشنواره را یکی از معروف ترین فستیوال های دنیا نامید چرا که افراد زیادی در آن شرکت می کنند و همچنین یکی از کثیف ترین فستیوال های دنیا به شمار می رود. به گزارش پارس ناز این جشن که به خاطر برداشت اول گوجه فرنگی در کشور برگزار می شود و در این جشنواره مردم با گوجه فرنگی به یکدیگر حمله می کنند و در این میان تمام شهر والنسیا قرمز می شود. جمع کردن پسماندهای این جشنواره یکی از سخت ترین کارهایی است که شهرداری باید انجام دهد.
این فستیوال یکی از بزرگترین جشنواره های است که در دنیا برگزار می شود در آن مردم در خیابان ها شروع به دعوا با بالش با یکدیگر می کنند. در این همایش مفرح جمعیت علاقمند در نقاط تعیین شده گرد هم میآیند و با بالشهایی که معمولا با پر قو پر شده است به کتک زدن یکدیگر میپردازند! برای شرکت در این همایشها محدودیت سنی وجود ندارد و کودکان و بزرگسالان همگی میتوانند در این مبارزه شرکت کنند. هرچند وسیلهای که برای مبارزه استفاده میشود خطرناک نیست اما در اطراف محل برگزاری اکیپهای اورژانس و پزشکی هم به فعالیت میپردازند. این فستیوال در بسیاری از کشورها به مانند هلند، انگلستان، استرالیا و ... برگزار می شود.
هرساله در انگلستان و فنلاند فستیوال های بسیار زیادی برگزار می شود که برخی از ان ها واقعا با کثیف کاری های زیادی همراه است. یکی از این فستیوال ها مسابقات فوتبال در لجن است که هر ساله در این کشورها برگزار می شود این مسابقه به مدت سه روز برگزار می شود و نکته جالب اینجاست که بازیکن ها باید در این شرایط 50 دقیقه نیز به بازی بپردازند. تیم های مختلفی از سراسر دنیا در این مسابقات شرکت می کنند.