سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
توصیه های روانشناسان برای افزایش هوش مالی
وقتی از مفهوم بازی برای کودکان صحبت می کنیم خانواده ها فکر می کنند بازی یعنی اینکه خود بچه برود تنهایی بازی کند. در حالی که وقتی با دید روان شناسی به این مفهوم می پردازیم به این معناست که خانواده در بازی، کنار کودک باشد.
وقتی از مفهوم بازی برای کودکان صحبت می کنیم خانواده ها فکر می کنند بازی یعنی اینکه خود بچه برود تنهایی بازی کند. در حالی که وقتی با دید روان شناسی به این مفهوم می پردازیم به این معناست که خانواده در بازی، کنار کودک باشد. باید به جمله معروفی اشاره کرد که در همین زمینه قابل بررسی است. این جمله می گوید: "با یادگیری، باهوش تر از نقطه آغاز هستیم." این خیلی مهم است که بدانیم فقط در صورت یادگیری باهوش خواهیم بود.

اگر بخواهیم هوش ها را تقسیم کنیم، اولین هوش همان آی کیو یا هوش ریاضی یا همان هوش کلامی و هوش بهره ماست. دومین هوش، همان هوش اجتماعی ماست که روی تصمیم گیری ها، قضاوت ها و ارتباطات ما با دیگران تاثیر می گذارد. هوش دیگری داریم که به نام هوش معنوی و روحانی شناخته می شود و در مورد آن بحث های کمی صورت گرفته است. فردی که دارای این هوش معنوی باشد، می تواند جهت زندگی خود را از یک سطح معمولی به یک سطح بهینه و شکوفا برساند. درصد بسیار کمی از افراد هستند که درصد بالایی از این هوش را دارا هستند.

حالا سوال این است که چه کارهایی باید بکنیم تا این هوش را در کودکان از طریق بازی بالا ببریم. در این مورد آن چه در ابتدای امر باید گفت این است که خانواده ها را تشویق کنیم تا با کودکان بازی کنند. تنهایی بازی کردن کودک، مهارت های هوشی او را افزایش نمی دهد. تعریفی از هوش مالی وجود دارد که جالب به نظر می رسد. می گوید هوش مالی، یک مهارت ایجاد، حفظ و افزایش مستمر پول است. باید پرسید در کودکی کدام یک از ما همین مهارت که عرض شد، با تمرین و بازی به دست آمده است. درصورتی که روی این مهارت کار نشود عواقب اش در بزرگ سالی سراغ فرد می آید و از عدم استقلال مالی شروع می شود و به بحران های بیشتر و بیشتری در زندگی می رسد، پس عدم استقلال مالی را می توان یکی از بحران های عمده هر فرد در سنین بزرگسالی دانست. در ادامه می خواهیم به نکات و آیتم هایی اشاره کنیم که می تواند هوشی را که گفتیم در کودکان مان تقویت کند و موجبات استقلال مالی او را فراهم سازد.

از دوران کودکی به ما درمورد خرج کردن پول گفته اند که حواس ات به روز مبادا باشد. کلمه ولخرجی در ذهن همه ما حک شده است. باا ین مفاهیم چگونه می توانیم تنوقع داشته باشیم که فرد در آینده استقلال مالی داشته باشد؟ زیربنای استقلال مالی این است که فرد بتواند آن مهارت لازم را در این حوزه بدون تحمیل و تذکر کسب کند. متاسفانه تحمیل و تذکر از دوران کودکی با بسیاری از افراد همراه بوده است. حالا به واسطه آموزش هایی که از طریق بازی صورت می گیرد، کودکان را متوجه این موضوع می کنیم که هوش اقتصادی، جدای از مساله ای مثل ولخرجی است و می توان به استفاده از این هوش به گونه ای مطلوب و بهینه زندگی استفاده کرد. در بحث های روان شناسی که داریم، موردی را مطرح می کنیم به نام «عشق به خود» در این مبحث می گوییم که در راستای همین عشق به خود، برو و برای خودت خرج کن. آدم هایی که از هوش اقتصادی پایینی برخوردارند نمی توانند به درستی به خودشان عشق بورزند.


مثلا می روند بهترین لباس ها و ساعت و... را از میان بهترین مارک ها می خرند اما نمی تواند این کار را با عشق درست به خود انجام دهد. معمولا وقتی پول می دهد به این وسایلی که عرض شد حال اش بد است. این ضعف در هوش اقتصادی به شمار می رود. در همین راستا ما کارگاه هایی برگزار می کنیم به اسم کارگاه پول توجیبی و به خانواده ها پیشنهاد می دهیم که با حضوردر این کارگاه ها هوش اقتصادی کودک شان را بالا ببرند. حالا در این بالابردن هوش اقتصادی و مالی کودک، مباحثی نظیر خرج کردن درست پول و... هم مطرح می شود. در این کارگاه ها هر کودک باید سه صندوق داشته باشد. صندوق اول، صندوق خرج کردن پول است. با این صندوق به کودک می گوییم که بدون هیچ دغدغه ای پول های ات را خرج کن. در کنار آن صندوق دیگری گذاشته ایم به اسم صندوق پس انداز و در نهایت صندوقی به کودک می دهیم به نام صندوق قرض دادن. باید پرسید چند نفر از ما در خرج های ماهیانه مان این سه صندوق را به کار می گیریم. به چند نفر از ما در دوران کودکی مان این نوع تقسیم بندی را از خلال بازی هایی که انجام داده ایم یاد داده شده است. کل خاله بازی هایی که در دوران کودکی انجام داده ایم، چقدر از آن به تقویت هوش اقتصادی مان منجر شده است.

در خاله بازی های ما معمولاخانواده ها مایحتاج اولیه برای انجام این بازی را در اختیار ما گذاشته اند. درحالی که یک بخش مهمی از بازی های این چنینیدر راستای تقوتی همان هوش مالی است و به کودک می آموزد یاد بگیر، پول ات را درست خرج کنی و حتی درست و خوب، بریز و بپاش کنی. یکی از مواردی که باید رعایت کنیم این است که کودک مان را در بازی رها کنیم و اجازه دهیم آزادانه بازی اش را بکند.

در این مورد می توان بیل گیتس را به عنوان مثال مطرح کرد. وقتی زندگی نامه این آدم را می خوانیم متوجه می شویم که دوران کودکی اش در فقر گذشته است و چون خانواده اش چیزی برای از دست دادن نداشته اند اجازه داده اند او آزاد و رها بازی کند و تجربه به دست بیاورد. از خلال این بازی ها و تجربه ها انسان تاثیرگذاری چون بیل گیتس به اجتماع معرفی شده است. یاجی.کی.رولینگ، نویسنده داستان های هری پاتر را در نظر بگیرید. وقتی او مشغول ایده پردازی درمورد داستان های هری پاتر بوده، اوفاع به هم ریخته ای در زندگی داشته است. این وضعیت آن قدر بد بوده که بسیاری از انسان ها را دچار بدترین افسردگی ها کرده است. ولی می بینیم که رولینگ بر این وضعیت آشفته حاکم بر زندگی اش غلبه می کند و داستان هایی می نویسد که جزو تاثیرگذارترین داستان های دوران معاصر است. آیا می توان رولینگ را دارای هوش اقتصادی اندکی دانست؟ قطعا نمی شود. در داستان هری پاتر از ایده های اولیه تا نحوه عرصه آن به طریق سریالی، می توان هوش اقتصادی نویسنده را شناسایی کرد. نویسنده ای که داستان اش را پیش ناشران مختلفی برد و از جواب «نه» آن ها ناامید نشد و در نهایت به موقعیتی رسید که امروز مثال زدنی است.

یکی از ملاک هایی که از هوش اقتصادی رولینگ، قابل شناسایی است به بحث استمرار در نگارش داستان های هری پاتر مربوط می شود که این ملاک در بسیاری از تجربیات دوران کودکی ما مغفول مانده است. به کودک این طور القا می کنیم که هیچ چیزی نباید مستمر باشد. مثلا به کودک می گوییم: «فکر نکن امروزکه بازیکردی، فردا هم می توانی بازی کنی. نه، باید امروزت با فردا فرق کند.» درواقع بازی را به عنوان یک اتفاق ویژه در زندگی کودک در نظر می گیریم. نه به عنوان امر مستمری که قرار است از خلال آن رشد ذهنی کودک اتفاق بیفد.

وقتی از خانواده ها می پرسیم که برای بازی کودک ات چقدر زمان می گذاری؛ هزار جور بهانه از کار در بیرون منزل تا کارهای خانه می آورند و همه اش را هم ناشی از علاقه به بچه شان می داند و در این میان از زیر کار مهمی به نامن همراه شدن با بازی کودک، شانه خالی می کنند. او را در هزار جور کلاس ثبت نام می کنند یا این که بازی با بچه های هم سن و سال را به نشانه این می گیرند که کودک شان نیازش به بازی را این گونه رفع می کند. در حالی که این بازی واقعی نیست و به نتایجی که ما می خواهیم منجر نمی شود. دوست های کودک، هم سن و سال خود او هستند و واقعا چه مهارتی را می خواهند به او آموزش دهند؟ کودکان تا یک سنی بیش از آن که از هم سالان خود نقش بگیرند از خانواده الگو برمی دارند و نقش، پذیرا می شوند. این مساله حتی ممکن است درمورد کودکان تا سنین 10 سال هم اتفاق بیفتد.

خانواده باید اهمیت تاثیرگذاری اش روی کودک خود را بیش از پیش درک کند. یکی از نکاتی که می تواند به خانواده ها کمک کند تا بتوانند رشد ذهنی کودک را از طریق بازی محقق کنند این است که اجازه دهند کودک به اندازه کافی بازی کند و عبارت هایی مثل بنشین، آرام بگیر، مراقب باش و... خللی در بازی های او ایجاد نکنند. حفظ تعادل مقدار انجام بازی توسط کودک از موارد ظریفی است که خانواده ها باید به آن توجه کنند. اگر کودک زیاد بازی کند، همه زندگی اش می شود بازی که این خیلی مطلوب نیست. چون نمی تواند به رشد خود و رسیدن به مراحل بعدی زندگی ادامه دهد و یک جورهایی درجا می زند. بچه ای هم که با کلمات محدودکننده پدر و مادرش نتواند آن چنان که باید و شاید بازی کند، در رشد ذهنی اش با مشکلاتی مواجه خواهد شد که با بخشی از آن در یادداشتی که خواندید آشنا شدید و در نوشتارهای بعدی که خواهد آمد به موارد دیگری در این زمینه اشاره می کنیم. همچنین اصول کلی بازی درست را برای کودکان نام می بریم که می تواند به خانواده ها در افزایش هوش مالی کودکان شان یاری رساند.

تجربه عملی یا کلامی

کودک سه ساله ای که رومیزی را می کشد و وسایل روی آن را نقش بر زمین می کند. در واقع مشغول یک نوع بازی است و ادراکات خود را از فضای پیرامون اش بروز می دهد. نحوه واکنش خانواده می تواند در شکل گیری درست ذهن او بسیار موثر باشد. وقتی ما وسایل دردسرزا را از جلوی کودک مان برمی داریم و دائم این گونه به او القا می کنیم که این یا آن خطرناک است. درواقع جلوی کسب تجربه او را گرفته ایم و چنین مشکلی در بزرگسالی، این گونه خودش را نشان می دهد که قدرت تصمیم گیری عاقلانه و پیش بینی درست انتخاب ها از او سلب می شود و حتما باید اتفاقی  را تجربه کند تا متوجه خوشایندی یا ناخوشایندی آن شود. در هوش اجتماعی، یکی از ملاک ها برای تصمیم گیری، قضاوت درست است و وقتی فرد، از کودکی، در معرض تجربه کردن نبوده باشد. پس چگونه می تواند قضاوت درستی درباره امورات مختلف زندگی اش صورت دهد.

منبع: مجله خلاقیت





تاریخ : چهارشنبه 90/8/4 | 6:59 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
یک زن آمریکایی نام خود را در گینس به عنوان کوچکترین زن جهان ثبت کرد.
یک زن آمریکایی نام خود را در گینس به عنوان کوچکترین زن جهان ثبت کرد.

به گزارش برترین ها، این زن آمریکایی که "پرگت گوردان" نام دارد،22 سال سن دارد و با 69 سانتیمتر قد لقب کوچکترین زن جهان را به خود اختصاص داد.

پرگت گوردان عاشق موسیقی و رقص و حرکات ورزشی است و خود را پیروز مسابقه کوچترین زن جهان می داند.

وی از اینکه نام وی در گینس ثبت شده است، ابراز خوشحالی کرد و گفت:" از اینکه کوچکترین زن جهان هستم احساساس خوبی دارم و اعتماد به نفسم را از دست نمی دهم".



 

 


م: Bartarinha.ir





تاریخ : چهارشنبه 90/8/4 | 6:58 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
ردپای شپش در مدارس تهران!!
مهم‌ترین بیماری‌که در این دوران دیده می‌شود، عفونت‌های تنفسی است که به‌صورت سرماخوردگی‌های مکرر، آنژین و گلودرد بروز پیدا می‌کند. عامل سرماخوردگی به‌طور کلی 200 نوع ویروس است که در هر فصل تعدادی از آن‌ها بین کودکان شیوع پیدا می‌کند.
برترین مجله اینترنتی ایران

با فرا رسیدن مهر وآغاز فصل مدرسه،  والدین و بچه‌ها حسابی سرشان شلوغ می‌شود و خیلی از پدر و مادرها از این‌که فرزندشان در سال‌های اول مدرسه بیمار شود، نگران هستند. این نگرانی 2 جنبه دارد، یکی به خطر افتادن سلامت کودک و دیگری عقب ماندن از درس و مشق‌، چون با ابتلا به این بیماری‌ها کودکان چند روزی مجبورند در خانه استراحت کنند. بدون شک سرد شدن هوا و تجمع تعداد زیادی از دانش‌آموزان در محیط مدرسه که خیلی وقت‌ها اصول بهداشتی را هم به درستی رعایت نمی‌کنند، آمار ابتلا به بیماری‌ها را بالا می‌برد. فرا رسیدن ماه مهر، بازگشایی مدارس و شیوع بیماری‌های مختلف ما را بر آن داشت تا در گفت‌و‌گویی با دکتر اکبر کوشانفر، متخصص کودکان و استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی توصیه‌های ضروری را در مورد انواع بیماری‌هایی که احتمال شیوع‌شان در میان کودکان در دوران مدرسه زیاد است، برای شما ارائه دهیم.



   شایع‌ترین بیماری در دبستان

وقتی مدارس پیش‌دبستانی و دبستانی باز می‌شوند، از آنجا که کودکان در یک اجتماع بزرگ قرار می‌گیرند، مهم‌ترین بیماری‌که در این دوران دیده می‌شود، عفونت‌های تنفسی است که به‌صورت سرماخوردگی‌های مکرر، آنژین و گلودرد بروز پیدا می‌کند. عامل سرماخوردگی به‌طور کلی 200 نوع ویروس است که در هر فصل تعدادی از آن‌ها بین کودکان شیوع پیدا می‌کند. معمولا علائم این بیماری‌های ویروسی با تب شروع می‌شود که آبریزش بینی، عطسه، سرفه و گلودرد را نیز به همراه دارد و در برخی کودکان استفراغ هم به آن اضافه می‌شود. دوره این بیماری یک هفته طول می‌کشد که ابتدا تب و گلودرد و 4 روز بعد سرفه‌هایی است که گاهی اوقات تک‌تک و گاهی اوقات طولانی است. بعد از یک هفته اگر عوارضی وجود نداشته باشد، کودک بهبود پیدا می‌کند. عوارض سرماخوردگی در بین کودکان 2 تا 4 ساله معمولا گوش درد‌های عفونی یا «اوتیت» است که در این موارد درمان‌های خاص گوش دردهای چرکی را باید اعمال کرد. گاهی اوقات این گلودردهای عفونی برونشیت ایجاد می‌کند که به‌صورت سرفه‌های طولانی در کودکان مشاهده می‌شود. برای درمان گلودرد مصرف آنتی‌بیوتیک ضروری است. اگر این بیماری درمان نشود آسیب‌های جدی به بدن وارد می‌شود.



 پیشگیری از سرماخوردگی

سرماخوردگی بسیار واگیردار است، یعنی از طریق تماس، سرفه و ترشحات منتقل می‌شود. در هر سرفه کودک، میلیون‌ها ویروس در هوا پخش می‌شود و در میله‌های راهرو یا شیر‌های دست‌شویی پراکنده می‌شود و به این ترتیب انتقال صورت می‌گیرد. به همین دلیل به والدین توصیه می‌شود، چنانچه کوچک‌ترین علائمی از سرماخوردگی از قبیل آبریزش، سرفه یا تب در کودک‌شان دیدند، به‌مدت یک هفته در منزل به کودک استراحت دهند. کودکی که مبتلا به بیماری ویروسی است در خانواده هم ممکن است اعضای خانواده را مبتلا کند. در این حالت بهتر است کودک با استراحت تحت درمان قرار گیرد ورژیم غذایی ساده و خوب داشته باشد تا بهبود پیدا کند. ممکن است علائم سرماخوردگی خفیف باشد ولی با این حال ویروس پراکنده می‌شود. معمولا وقتی این کودکان با سایر هم‌کلاسی‌های‌شان تماس داشته باشند و عطسه و سرفه کنند، کودکان دیگر را مبتلا می‌کنند بنابراین برای پیشگیری باید کودکان سرماخورده جدا شوند. برای ایجاد مقاومت در کودکان نیز 2 راه وجود دارد یکی این‌که کودک از نظر رشد، طبیعی باشد و وزن و قد کاملا مناسب داشته باشد و بدنش قوی باشد. از نظر تغذیه هم باید به‌گونه‌ای باشد که غذاهایی که ارزش تغذیه‌ای بالا دارند و محتوی پروتئین و کالری و ویتامین مناسب هستند، مصرف کنند. به این ترتیب چون بدن‌شان مقاوم است در برابر این بیماری علائم خفیف‌تری خواهند داشت.





   کودکم آبله‌مرغان نگیرد!

آبله مرغان به‌دلیل آن‌که در ایران واکسن آن وجود ندارد کودکان زیادی را مبتلا می‌کند. این بیماری اغلب در مهدکودک‌ها و مدارس مشاهده می‌شود و بیشتر کودکان از هم‌کلاسی‌های‌شان این بیماری را می‌گیرند.

علائم آبله مرغان کاملا واضح است و خانواده‌ها تقریبابه راحتی می‌توانند آن را تشخیص دهند. در مورد آبله مرغان، کودک حتما باید با فردی که به این بیماری مبتلاست تماس داشته باشد. این بیماری با علائم سرماخوردگی مانند تب خفیف شروع می‌شود و بعد دانه‌هایی روی بدن ظاهر می‌شود. این دانه‌ها ریز و قرمز و در برخی موارد آبکی است که در حدود نیم میلی‌متر درشت شده و می‌ترکد. ابتدا این دانه‌ها اطراف گردن و صورت و بعد روی سر و سپس به تمام بدن منتشر می‌شود. دوره کمون این بیماری 01 روز است و این دانه‌ها حدود یک هفته تا 01 روز طول می‌کشد تا ترمیم پیدا کند. در اینگونه مواقع هم کودکان باید کاملا از سایرین جدا باشند و رژیم غذایی مناسب داشته باشند تا بهبود پیدا کرده و دوباره درس را شروع کنند. آبله مرغان معمولا نیازی به آنتی‌بیوتیک ندارد و فقط نیاز به داروهای ضد‌خارش دارد. اگر کودکان بهداشت پوست را رعایت کنند، جای این دانه‌ها هم نمی‌ماند. اگر کودکان با فردی که آبله‌مرغان دارد تماس نداشته باشند به این بیماری مبتلا نمی‌شوند.



   مواظب اوریون باشید

بیشتر کودکان به‌خصوص کودکان 4 ساله، 2 نوبت واکسن (ام‌ام‌آر) را دریافت می‌کنند. واکسن (ام‌ام‌آر) شامل سرخک، سرخجه و اوریون است و هر کودکی که 2 نوبت این واکسن را در یک‌سالگی و 18 ماهگی دریافت کرده باشد، ابتلا به اوریون در مورد او بعید به‌نظر می‌رسد، مگر این‌که توده‌هایی در اطراف گردن وجود داشته باشد و به اشتباه اوریون تشخیص داده شود. بنابراین والدین نباید نگران ابتلای فرزندشان به این بیماری باشند چون واکسن‌هایش را زده‌اند.

اما ویروس اوریون از طریق قطرات بزاق و ترشحات فرد بیمار وارد بدن می‌شود. علائم بیماری اوریون به‌صورت تب، ضعف، درد عظلانی و بی‌اشتهایی شروع می‌شود و بعد از 48 ساعت اطراف گونه‌ها و زیر بناگوش کودک توده‌های برشته‌ای بروز می‌یابد. مهم‌ترین علامت اوریون برشته شدن غدد پاروتید است که در زاویه فک تحتانی قرار دارد و ممکن است یکطرفه یا دو طرفه باشد. بعد از گذشت 7 تا 10 روز این تورم کمتر شده و تب هم فروکش می‌کند و علائم برطرف می‌شود.



   وقتی کودک دل‌درد می‌گیرد

یکی دیگر از بیماری‌هایی که بچه‌ها در دوران مدرسه بیشتر احتمال ابتلا دارند، اسهال، استفراغ و عفونت‌های دستگاه گوارش است که می‌تواند ویروسی یا میکروبی باشد. معمولا بیماری‌های دستگاه گوارش با علت ویروسی با تب، استفراغ و پس از گذشت 48 ساعت همراه با اسهال خواهد بود. گاهی اوقات باکتری‌هایی مثل سالمونلا و شیگلا هم هستند که در میان کودکان واگیر دارند و در کودکان ایجاد اسهال و استفراغ می‌کنند. این کودکان حتما باید یک هفته استراحت کنند و به مدرسه نروند و در منزل تحت درمان باشند. زمانی که کودک دچار استفراغ است، باید به او سرم خوراکی یا دوغ داده شود و بعد از 48 ساعت که استفراغ برطرف شد تغذیه براساس مایع درمانی و در بزرگ‌ترها کته با ماست و سینه مرغ و هویج باشد تا این دوره یک هفته‌ای طی شود. در اینگونه مواقع حتما به کودکان توصیه می‌شود از غذاهای نامناسب در مدارس استفاده نکنند و میان‌وعده‌هایی با ارزش غذایی مناسب به همراه خود ببرند و فست‌فودهایی مانند سوسیس و کالباس، چیپس و نوشابه‌های قندی اصلا استفاده نکنند. غذاهایی مانند نان و پنیر و گردو، تخم‌مرغ یا شیرهای آماده و میوه‌ها می‌توانند موارد مناسبی برای استفاده در میان‌وعده‌ها باشند. برای پیشگیری از این بیماری مهم‌ترین نکته رعایت مصرف غذاهای مناسب و پرهیز از خوردن غذاهایی است که دور از یخچال نگهداری شده‌اند. نکته دیگر دوری از فرد مبتلا است. اگر کودکی مبتلا به اسهال و استفراغ باشد در اثر تماس این بیماری را منتقل می‌کند، بنابراین برای پیشگیری باید از فرد مبتلا دور بود.



  ردپای شپش در مدارس تهران

سال گذشته شپش با 35 هزار و 783 نفر در بین دختران ابتدایی و 5 هزار و 451 نفر در بین دختران راهنمایی دومین بیماری واگیر سال تحصیلی دانش‌آموزان بوده است. این بیماری که در فصل مدارس در دختران بسیار شایع است، به‌صورت دانه‌های ریزی در مو بروز پیدا می‌کند و بعد از یک هفته تبدیل به شپش می‌شود. علت این بیماری نیز واگیر بودن آن است. افرادی که در تابستان به شهرستان‌ها می‌روند ممکن است در آنجا مبتلا شده باشند و وقتی به مهدکودک‌یا مدرسه می‌روند، آن را منتقل کنند. از آنجا که دختران موی بلند دارند و ممکن است زیر مقنعه بهداشت لازم را رعایت نکنند این بیماری در آن‌ها بیشتر دیده می‌شود. رعایت بهداشت موها، کوتاه کردن مو و شامپوهای مخصوص در طولانی مدت به درمان این بیماری کمک می‌کند. بهترین راه پیشگیری از این بیماری، رعایت بهداشت و تماس نداشتن با فرد مبتلاست. خارش موی سر علامت مشخصه ابتلا به این بیماری است و مادران باید توجه داشته باشند، بهداشت لازم را رعایت کنند و هفته‌ای یک بار کودک را حمام ‌کنند، موهایش را شانه بزنند و آن را کاملا تمیز کرده و بازدید کنند تا اگر مبتلا شده بود درمان‌های لازم را انجام دهند.



  ردپای شپش در مدارس تهران

سال گذشته شپش با 35 هزار و 783 نفر در بین دختران ابتدایی و 5 هزار و 451 نفر در بین دختران راهنمایی دومین بیماری واگیر سال تحصیلی دانش‌آموزان بوده است. این بیماری که در فصل مدارس در دختران بسیار شایع است، به‌صورت دانه‌های ریزی در مو بروز پیدا می‌کند و بعد از یک هفته تبدیل به شپش می‌شود. علت این بیماری نیز واگیر بودن آن است. افرادی که در تابستان به شهرستان‌ها می‌روند ممکن است در آنجا مبتلا شده باشند و وقتی به مهدکودک‌یا مدرسه می‌روند، آن را منتقل کنند. از آنجا که دختران موی بلند دارند و ممکن است زیر مقنعه بهداشت لازم را رعایت نکنند این بیماری در آن‌ها بیشتر دیده می‌شود. رعایت بهداشت موها، کوتاه کردن مو و شامپوهای مخصوص در طولانی مدت به درمان این بیماری کمک می‌کند. بهترین راه پیشگیری از این بیماری، رعایت بهداشت و تماس نداشتن با فرد مبتلاست. خارش موی سر علامت مشخصه ابتلا به این بیماری است و مادران باید توجه داشته باشند، بهداشت لازم را رعایت کنند و هفته‌ای
یک بار کودک را حمام ‌کنند، موهایش را شانه بزنند و آن را کاملا تمیز کرده و بازدید کنند تا اگر مبتلا شده بود درمان‌های لازم را انجام دهند.



  توصیه‌های سلامت

به‌طور کلی کودکان باید تغذیه سالم داشته باشند و واکسیناسیون کامل انجام دهند. در مورد تغذیه سالم باید توجه داشت که غذاهای طبیعی را والدین باید درنظر بگیرند. برخی مواد‌غذایی مورد نیاز کودکان شامل گوشت قرمز و کبابی برای کودکان بزرگ‌تر،  عدس و لوبیاست که سرشار از آهن است و از کم‌خونی کودک جلوگیری می‌کند. در دوران مدرسه والدین باید توجه داشته باشند که کودک‌شان حتما صبحانه خورده به مدرسه برود. شیر، عسل، تخم‌مرغ، نان و پنیر و گردو حتما باید در وعده صبحانه مصرف شود تا سلامت‌شان حفظ شود. توصیه می‌شود، خانواده‌ها فست‌فودهایی که ارزش غذایی ندارند، کم یا اصلا مصرف نکنند. همچنین تنقلاتی مانند چیپس و پفک برای کودکان خریداری نشود. خوشبختانه در مدارس فروش این تنقلات ممنوع است. جایگزین مناسب تنقلات برای کودکان گردو، پسته و بادام است که ارزش غذایی بالایی دارند. می‌توان آن‌ها را به‌صورت طبیعی یا پودر شده در غذاها استفاده شود. آجیل منبع بسیار خوب آهن، روی و سلنیوم است که برای بدن لازم است و می‌تواند تغذیه کودکان را تکمیل کند.

م:Bartarinha.ir






تاریخ : چهارشنبه 90/8/4 | 6:58 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
منبع : گروه اینترنتی پرشین استـــار





تاریخ : چهارشنبه 90/8/4 | 6:57 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
خبٌ : این کلمه‏ای است که زنان برای پایان دادن به مکالمه‏هایی استفاده می‏کنند که در آن حق با آن‏هاست و شما باید خفه‏ بشوید.‏

 پنج دقیقه : اگر مشغول لباس ‏پوشیدن است یعنی حداقل نیم ساعت. هرچند پنج دقیقه دقیقاً معادل پنج دقیقه است اگر به شما پنج دقیقه بیش‏تر زمان جهت تماشای فوتبال داده شده باشد.‏

هیچٌی : این آرامش قبل از توفان است. معنی و مفهوم آن این است که باید به شدت گوش‏ به ‏زنگ باشید . بحث‏هایی که با هیچی شروع می‏شوند، غالباً با خبٌ تمام می‏شوند.‏

 بفرمایید : این کلمه اصلاً ربطی به اجازه دادن انجام کاری ندارد. "اگه جرئت داری" در آن مستتر است.

 آه بلند : این در حقیقت یک کلمه محسوب می‏شود که معمولاً درست فهمیده نمی‏شود. آه بلند یعنی او فکر می‏کند شما یک احمق به ‏دردنخور هستید و او نمی‏داند چرا دارد وقتش را با ماندن و بحث با شما سر هیچٌی تلف می‏کند.

 اشکال نداره : این یکی از خطرناک ‏ترین جملاتی است که زن شما ممکن است به شما بگوید. اشکال نداره یعنی اون به زمان طولانی‏ تری احتیاج دارد که تصمیم بگیرد شما چگونه باید تاوان این اشتباه‏تان را پس بدهید.‏

ممنون : از شما تشکر می‏کند. فقط بگویید خواهش می‏کنم. هیچ حرف اضافه‏ای نزنید. خیلی ممنون می‏تواند نشان دهنده یک خطر بالقوٌه باشد.

 اصلاً هرچی : این ترکیب برای گفتن به حساب می رسم! یا مرده ‏شورت رو ببرن استفاده می‏شود.

 نه . نگران‏ش نباش عزیزم، خودم انجام می‏دم : یک جمله بسیار خطرناک دیگر. به معنی آن‏که این کار به دفعات متعدد به شما محول شده و حالا تصمیم گرفته خودش دست به کار شود. این حالت معمولاً منجر به حالت‏ی خواهد شد که شما بپرسید چی شده؟

منبع: کاربران





تاریخ : چهارشنبه 90/8/4 | 6:56 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
مایکل جکسون اگر می دونست توی ایران چه طرف دارهایی داره!! برای مشاهده از نزدیک، حوالی مولوی بگردید پیداش میشه.
مایکل جکسون اگر می دونست توی ایران چه طرف دارهایی داره!! برای مشاهده از نزدیک، حوالی مولوی بگردید پیداش میشه.





تاریخ : چهارشنبه 90/8/4 | 6:55 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
این عکس را عکاس بسیار مشهوری به نام «استیو مک‌کوری» گرفته است. به تازگی وی در لندن در هنگام افتتاح یک نمایشگاه عکس در گفتگویی که با سایت phaidon داشت، داستان گرفته شدن این عکس را تعریف کرد که بعضی از توضیحات او کاملا تازگی دارد.
به احتمال بسیار زیاد این عکس را دیده‌اید:
این عکس را عکاس بسیار مشهوری به نام «استیو مک‌کوری» گرفته است. به تازگی وی در لندن در هنگام افتتاح یک نمایشگاه عکس در گفتگویی که با سایت phaidon داشت، داستان گرفته شدن این عکس را تعریف کرد که بعضی از توضیحات او کاملا تازگی دارد.
استیو در سال 1984 در سفری به منطقه‌ای در نزدیکی پیشاور پاکستان، به مدرسه‌ای رفته بود که در ان تعدادی از آواره‌های جنگ افغانستان هم بودند. در یکی از کلاس‌های درس، چهره دختری دوازده ساله به نام «شربت کله» نظرش را به خود جلب کرد. استیو خواست از او عکس بگیرد، اما متوجه شد که شربت بسیار خجالتی است و ممکن است موافقت نکند، به همین خاطر اول از همکلاسی‌ها او عکس گرفت تا خجالت شربت بریزد و سپس به سراغ او رفت. عکس گرفته شد و روجلد مجله نشنال جئوگرافیک در سال ژوئن سال 1985 شد و بسیار مشهور شد.
در عکس دقت کنید، احساسات و زیبایی در آن پیدا هستند. در عین حال که که دختری با شال پاره با صورتی که معلوم است، شسته نشده است، می‌بینیم، در چشمهای سوژه بزرگی و استقامت و پایداری هم نهفته هستند. همین چیزهای متضاد، باعث آفریده شدن این عکس شدند که به مونالیزای افغان مشهور شده است. شربت در آن زمان به علت بمباران نیروی هوایی شوروی، والدین خود را از دست داده بود و یتیم شده بود.
استیو مک‌کوری در کنار شاهکارش
سال 2002، استیو در مأموریتی از سوی «نشنال جئوگرافیک» به افغانستان رفت، تا شربت را پیدا کند. جالب بود که زنان زیادی مراجعه کردند و ادعا کردند که «شربت» هستند! استیو از پیدا کردن شربت ناامید شده بود، او حتی نام سوژه عکس‌اش را هم نمی‌دانست، هیچ آدرسی از او نداشت و حتی نمی‌دانست به کدام قبیله متعلق است.
تا اینکه به صورت معجزه‌آسا مردی را پیدا کرد که برادر شربت را می‌شناخت. در نهایت آنها شربت را پیدا کردند که دیگر زن 30 ساله شکسته‌ای شده بود. او در این مدت صاحب 4 فرزند دختر شده بود که یکی از آنها در شیرخوارگی از دنیا رفته بود.
استیو هنوز هم با شربت در ارتباط است و جویای احوال اوست.
در اینجا بد نیست، به بعضی از عکس‌های دیگری استیو مک‌کوری هم توجه کنید:
چوپان – راجستان هند – سال 2009


مسجد آبی – مزار شریف – سال 1991


مرد زیر پله‌ها: Jodhpur هند – سال 2005



پرتقال‌فروش – کابل – سال 2003:


تمرین شائولین راهبان – منطقه Zhengzhou چین – سال 2004


منبع : 1پزشک





تاریخ : چهارشنبه 90/8/4 | 6:55 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند...
روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند. آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟پسر پاسخ داد: عالی بود پدر! پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟پسر پاسخ داد: بله پدر! و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا. ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد. ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند. حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی انتهاست! با شنیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسر بچه اضافه کرد : متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم!

منبع : داســتانک





تاریخ : چهارشنبه 90/8/4 | 6:54 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
گردشگری/ 5 شهر بزرگ و زلزله‌خیز جهان
در این‌جا نگاهی به 5 شهر بزرگ جهان که به دلیل موقعیت‌شان بیشتر در معرض خطر زلزله قرار دارند، می‌کنیم.
به گزارش دیسکاوری، زلزله و سونامی که ژاپن را لرزاند، یادآور تلخی از بلایای طبیعی ویرانگری است که در شهرهای پرجمعیت به ویژه مناطق پرخطر که روی گسل‌های بزرگ قرار دارند، می‌تواند داشته باشد.
در این‌جا نگاهی به 5 شهر بزرگ جهان که به دلیل موقعیت‌شان بیشتر در معرض خطر زلزله قرار دارند، می‌کنیم.
توکیو، ژاپن
این شهر در تقاطع سه‌ تکتونیک‌ (زمین ساخت) صفحه‌ای اصلی یعنی صفحه آمریکای شمالی، صفحه فیلیپین و صفحه اقیانوس آرام قرار گرفته است. تاریخچه و آشنایی این شهر با زلزله،‌ آن را به توسعه و محافظت از لایه‌های تکتونیک سوق داده است. توکیو مجهزترین شهر برای رویارویی با بلایای زلزله است اما با این‌حال با وقوع زلزله 8.9 ریشتری، شهر توکیو که در 370 کیلومتری مرکز زلزله واقع شده بود، متحمل خسارت‌های زیادی شده بود.
 

استانبول، ترکیه
گسل آناتولی شمالی، طولانی‌ترین گسل دنیا همراه با گسست‌هایی است که از سال 1939 باعث ایجاد شکاف‌هایی در جهت غرب شده است. زیر بنای شهر استانبول مخلوطی از ساختاری غنی و ضعیف است و این عامل تهدیدی برای 13 میلیون ساکن آن به شمار می‌رود.
در سال 1999 زلزله‌ای با قدرت 7.4 ریشتر شهر ایزمیت در 95 کیلومتری استانبول را لرزاند، بناهای قدیمی این شهر سالم باقی ماندند اما برخی از بناهای ساخته شده در قرن بیستم با خاک یکسان شدند. 
زلزله شناسان پیش‌بینی می‌کنند احتمال وقوع چنین زلزله‌ای تا قبل از سال 2026 در محل همان گسل وجود دارد.

سیاتل، واشنگتن
در این شهر احتمال وقوع زمین لرزه‌های بزرگ و انفجار آتشفشانی کوه رینیر وجود دارد. زمین لرزه نیسکالی در سال 2001 در این شهر باعث شد تا تغییراتی در کدهای ساختمان سازی ایجاد کنند. 
این شهر روی یک مرز تکتونیکی فعال در طول تکتونیک صفحه‌ای آمریکای شمالی، اقیانوس آرام و خوان د فیوکا (Juan de Fuca) قرار دارد. 

لس‌آنجلس، کالیفرنیا
بلایای طبیعی برای این منطقه تازگی ندارد. در طول 700 سال، زمین‌ لرزه‌های بزرگی هر 45 تا 144 سال یک‌بار در این منطقه روی داده است. قدرت آخرین زمین لرزه که این شهر را لرزانده 7.9 ریشتر بوده. بر اساس برخی تخمین‌ها و با توجه به جمعیت 37 میلیونی کالیفرنیای جنوبی، احتمال می‌رود وقوع یک بلای طبیعی منجر به کشته شدن 2 هزار تا 5 هزار نفر و میلیاردها دلار خسارت شود.

سان‌فرانسیسکو، کالیفرنیا
این شهر در ساحل غربی آمریکا و نزدیک گسل آندرئاس واقع شده و احتمال بروز زمین لرزه و سونامی در آن زیاد است. در سال 1906 زلزله‌ای به قدرت 7.7 تا 8.3 ریشتری این شهر را لرزاند. در این حادثه 3 هزار نفر کشته و نیم میلیارددلار خسارت وارد شد.
بر اساس تخمین متخصصین زلزله در سال 2005، احتمال بروز زلزله در این منطقه تا سی سال آینده، 62 درصد است.

منبع : برنا





تاریخ : چهارشنبه 90/8/4 | 6:53 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

 

1. از خودتان بپرسید: بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟

ترسیدن از اتفاقاتی که ممکن است بیفتد خیلی راحت است. وقتی واقعاً از خودتان بپرسید بدترین چیزی که ممکن است رخ دهد چیست، تصویری روشن از موقعیت پیدا می‌کنید، کمی از ترستان از بین می‌رود و می‌فهمید که نتایج احتمالی آن به آن اندازه که اول تصور می‌کردید ترسناک نیستند. با اینکار عواقب احتمالی را برای خودتان تعریف می‌کنید و همچنین متوجه می‌شوید که هر اتفاقی که بیفتد می‌توانید آن را مدیریت کرده و از آن سربلند بیرون بیایید. 

2. موسیقی نشاط ‌بخش گوش دهید.

قبل از اینکه شب در مهمانی شرکت کنید، یا قبل از یک امتحان یا جلسه مهم، قبل از هر چیزی که ممکن است اعتمادبه‌نفستان را کمی سست کند، می‌توانید از موسیقی بعنوان انگیزه برای تقویت روحیه استفاده کنید.  

3. یک چیز جدید امتحان کنید.

وقتی پا را از منطقه آرامشتان بیرون می‌گذارید و چیزی را امتحان می‌کنید که قبلاً نکرده بودید، نه تنها خودتان را وارد یک چالش می‌کنید بلکه محدوده‌های خود و اعتمادتان به توانایی‌های خود را گسترش می‌دهید. با امتحان کردن یک چیز تازه می‌توانید از ترس‌هایتان کم کنید و زندگی با موانع و محدودیت‌های کمتر داشته باشید.  

4. برای انجام یک کار جدید نقشه بکشید و بعد آن را دنبال کنید.

این یکی از مهمترین و موثرترین راه‌های ایجاد اعتمادبه‌نفس دائم است. وقتی تصمیم می‌گیرید کاری انجام دهید و از آن عقب نمی‌کشید و آن را پیش می‌برید، خودتان به خودتان ثابت می‌کنید و اینجاست که اعتمادبه‌نفستان بالا می‌رود.  

5. از مدیتیشن استفاده کنید.

مدیتیشن راهی عالی برای از بین بردن افکار منفی و دست یافتن به افکار مثبت است.  

6. ورزش کنید.

این مورد اثری عمیق بر اعتمادبه‌نفس دارد. ورزش منظم و همیشگی سطح انرژی شما را بالا می‌برد و موادشیمیایی مختلفی تولید می‌کند—مثل تستوسترون و اندورفین—که حالت مثبت‌تری به شما می‌دهد. به نظر می‌رسد ورزش به طور اتوماتیک‌وار اعتمادبه‌نفس افراد را بالا می‌برد و رویکرد شما را نسبت به زندگی تغییر می‌دهد. علاوه بر آن فرم و شکل بهتری به اندام شما می‌دهد که راهی عالی برای بالا بردن اعتمادبه‌نفس است.  

7. با یک ترس روبه‌رو شوید.

این مورد اصلاً آسان نیست. اما پاداش خیلی خوبی به همراه دارد. اگر با یک ترس روبه‌رو شوید، اعتمادبه‌نفستان 10 قدم بالاتر می‌رود. و هربار که با یک ترس روبه‌رو می‌شوید آرام ‌آرام متوجه می‌شوید که ضرب ‌المثل قدیمی "از هیچ چیز به اندازه ترس نباید ترسید" فقط یک کلیشه توخالی است.  

8. چیزی نو خلق کنید.

همه انسان‌ها خلاق هستند. اما پس کودکی و نوجوانی این مسئله گاهی فراموش می‌شود. کشف دوباره خلاقیت‌هایتان راهی عالی برای بالا بردن اعتمادبه‌نفستان است. خلق یک چیز جدید راهی عالی است اما همیشه هم آسان نیست. اما وقتی کارتان تمام شد نه تنها احساسی عالی نسبت به خودتان پیدا می‌کنید، بلکه بعضی ‌اوقات قسمت‌های جدیدی از خودتان که قبلاً می‌شناختید را دوباره کشف می‌کنید. خلاق بودن راهی عالی برای شناختن خودتان و توانایی‌های پنهانتان است.  

9. تا زمانیکه اعتمادبه‌نفس پیدا نکرده‌اید وانمود کنید که دارید.

یک راه برای بیرون آمدن از محدودیت‌هایی که برای خودتان درست کردید این است که یک قدم بیرون از منطقه آرامشتان بگذارید. ممکن است غیرعملی به نظر برسد. انگار فقط به خودتان دروغ می‌گویید اما موضوع همین است. این راهکار کاملاً عملی است. اگر احساس اعتماد نمی‌کنید، حداقل تظاهر کنید و طوری رفتار کنید که انگار به خودتان و توانایی‌هایتان کاملاً مطمئنید و بنابر آن رفتار کنید. خیلی زود می‌بینید که احساس اعتمادبه‌نفس می‌کنید، اعتمادبه‌نفس واقعی.  

10. از محیطتان استفاده کنید.

یک راه موثر برای تغییر خودتان این است که محیطتان را برحسب آن کسی که دوست دارید باشید تغییر دهید. اگر می‌خواهید اعتمادبه‌نفس بیشتری داشته باشید، زندگینامه‌های افراد بااعتمادبه‌نفس را مطالعه کنید، موسیقی که گوش می‌دهید را از موسیقی‌های افسرده‌کننده به انرژی‌بخش تغییر دهید و سعی کنید با کسانی رفت‌وآمد کنید که اعتمادبه‌نفس بالایی دارند.  

11. از قوه تخیلتان استفاده کنید.

ذهن شما ابزاری بسیار قدرتمند است. وقتی یاد بگیرید چطور از تخیلتان به طریقی مثبت استفاده کنید، می‌توانید با کمک آن اعتمادبه‌نفستان را بالا ببرید. یک راه برای آن تجسم‌سازی است.

تصور کنید که جلسه‌ای مهم پیش رو دارید. پیش خود تجسم کنید که چقدر همه چیز خوب پیش می‌رود—همه چیز را بشنوید و ببینید—و چقدر حس خوبی در آن جلسه دارید. خودتان را در حال لبخند زدن تجسم کنید که اوقات خوشی را می‌گذرانید. نتیجه مثبت و عالی جلسه را در ذهنتان مجسم کنید. بعد تجسم کنید که جلسه با نتیجه دلخواه شما به پایان رسیده است. این روش واقعاً موثر است و قبل از پا نهادن به جلسه روحیه‌ای عالی به شما می‌دهد.

اگر برای اینکه خودتان را بااعتمادبه‌نفس تجسم کنید مشکل دارید، می‌توانید کس دیگری را تقلید کنید. یک فرد بااعتمادبه‌نفس کنار خودتان پیدا کنید—مثلاً یک ورزشکار، هنرپیشه یا حتی یک از آشنایان—و از او تقلید کنید. ببینید چطور راه می‌رود، حرف می‌زند و حرکت می‌کند. بعد رفتارهای او را در تجسم‌سازیتان تقلید کنید.  

12. از بدنتان استفاده کنید.

اگر پایتان را مدام عصبی تکان دهید، کم‌کم احساس اضطراب و نگرانی خواهید کرد. اگر ارام‌تر راه بروید، کم‌کم ریلکس‌تر خواهید شد. برای اینکه اعتمادبه‌نفس بیشتری احساس کنید، از بدنتان استفاده کنید. به طریقی مطمئن‌تر راه بروید، بنشینید و بلند شوید. اگر نمی‌دانید چه باید بکنید از نکته بالا کمک بگیرید. از افراد دوروبرتان که اعتمادبه‌نفس خوبی دارند تقلید کنید.  

13. ذهنتان را از خاطرات مثبت پُر کنید.

این یک عادت شایع است که قبل از اینکه بخواهید کار مهمی انجام دهید، شکست‌های قبلی و تجربیات بد سابق همه ذهنتان را پر می‌کنند. این عادت را از بین ببرید و سعی کنید برای یک تا دو دقیقه هم که شده همیشه ذهنتان را از خاطرات مثبت، دستاوردهای مهم و تجربیات خوبتان پر کنید. ما معمولاً این کارهای مثبت را فراموش می‌کنیم و روی خاطرات بد و منفی تمرکز می‌کنیم. اما همه چیز به خودتان بستگی دارد. و محصول انتخابتان عاملی است که سطح اعتمادبه‌نفستان را تعیین می‌کند.

14. به آینده فکر کنید.

یک راه عالی برای پیش رو قرار دادن همه چیز و تعیین اینکه اتفاقات روز چطور بر اعتمادبه‌نفس شما تاثیر بگذارد این است که نگاهی به آینده بیندازید. از خودتان بپرسید: آیا این مسئله در 5 سال آینده مسئله مهمی خواهد بود و یاد من خواهد ماند؟ این باعث می‌شود فقط درگیر اتفاقی که افتاده است نشوید. و معمولاً هم پاسخ به این سوال منفی است. با استفاده از این سوال، کنار آمدن با مشکلات روزمره آسان‌تر خواهد شد و می‌فهمید که بیشتر اتفاقات اتفاقاتی آنقدر کوچک هستند که نجای نگرانی ندارند.

15. درک کنید که گذشته مساوی حال نیست.

هر اتفاقی که سال پیش، ماه پیش یا حتی دیروز افتاده به معنی فردا، ماه آینده یا سال آینده نیست. شما آینده‌تان را در زمان حال می‌سازید و می‌توانید با خودتان تصمیم بگیرید که چقدر اجازه دهید اتفاقات گذشته بر آینده شما تاثیر بگذارند.

حتی اگر طی 10 سال گذشته اعتمادبه‌نفس خیلی پایینی داشته‌اید، به این معنی نیست که قرار است همانطور بمانید. می‌توانید تصمیم بگیرید که زندگی و آینده‌تن را تغییر دهید. می‌توانید افکار و خاطرات مربوط به گذشته را دور بریزید و به چیزهای جدیدی فکر کنید.

16. با خودتان مهربان باشید.

ممکن است با خودتان بدرفتاری کنید. درک کنید که هیچ نیازی به این کار نیست. حتی اگر تا امروز هم اینطور رفتار می‌کرده‌اید دیگر وقتش رسیده است که دست از آن بردارید. درعوض با خودتان مهربان باشید. هیچ اشکالی ندارد. بدرفتاری با خودتان هیچ دلیلی ندارد مگراینکه بخواهید خودتان را ناراحت کنید و دشمنانتان را شاد.

یک بخش مهم است مهربان بودن با خودتان این است که نقاط قوتتان را می‌فهمید و آنها را رشد می‌دهید. این کار نه تنها به بهتر شدن مهارت‌هایتان کمک می‌کند بلکه اعتمادبه‌نفستان را هم بالا می‌برد. یک بخش کوچک‌تر اما مهم دیگر این است که تحسین‌های دیگران را بپذیرید. تشکر کردن برای تحسین و تمجید دیگران هیچ اشکالی ندارد. و بعد از هر تحسین حس خوبی به خودتان پیدا کنید.

17. یاد بگیرید که ذهنتان چطور کار می‌کند.

آدمها با هم فرق دارند اما مسئله مهم‌تر این است که نحوه کارکرد ذهن آنها شباهت‌های زیادی با هم دارد. چیزی که برای بقیه خوب عمل کرده ممکن است برای شما هم موثر باشد. وقتی با عملکرد ذهنتان بیشتر آشنا شوید می‌فهمید که در موقعیت‌های مختلف چه واکنشی خواهد داشت. وقتی خودتان را بهتر بشناسید اعتمادبه‌نفستان بالاتر خواهد رفت.

18. مهارت‌های اجتماعیتان را تقویت کنید.

روابط یکی از مهمترین قسمت‌های زندگی ماست و تقویت مهارت‌های اجتماعی یکی از مهمترین چیزهایی است که هر فردی باید یاد بگیرد. بهتر کردن نتایجی که در این زمینه می‌گیرید و به دست آوردن اطمینان بیشتر به مهارت‌های اجتماعیتان اعتمادبه‌نفستان را به طور کلی بالا خواهد برد.

19. به جای اینکه به درون توجه کنید، به بیرون توجه کنید.

وقتی با دیگران رابطه برقرار می‌کنید و گاهی‌اوقات وقتی تنها هستید، بد نیست که توجه ذهنتان را به بیرون دهید تا به درون. مشکل توجه به درون این است که در بسیاری از موقعیت‌ها باعث می‌شود به ظاهرتان، اینکه چه گفته‌اید و دیگران چه گفته‌اند فکر کنید. تمرکز به بیرون درکنار اینکه به بالا بردن اعتمادبه‌نفستان کمک می‌کند، راهی عالی برای تقویت مهارت‌های مردمی و اجتماعیتان هم هست.

20. اطرافیانتان را از افراد مثبت‌اندیش انتخاب کنید.

افرادیکه با آنها نشست و برخاست می‌کنید می‌توانند موجب شادی یا ناراحتی شما شوند. ازآنجا که ما زمان زیادی را با مردم سپری می‌کنیم، خیلی مهم است که کنار افراد مثبت—یا حداقل به طرزی منطقی خنثی-- باشیم. بودن یک یا دو نفر منفی‌باف می‌تواند تاثیر شگرفی بر شما بگذارد و روز به روز روحیه‌تان را خراب‌تر کند.

21. اطلاعات، تاثیرات و احساسات مثبت جذب کنید.

بیشتر اخبار و حوادث جامعه تصویری منفی از دنیا و خودتان به شما می‌دهد. اطلاعاتی که دوروبرتان است هم درست مثل افراد دوروبرتان می‌توانند تاثیر شگرفی بر شما داشته باشند. خودتان انتخاب کنید که دوست داری چه ببینید، بشنوید و بخوانید. فقط چیزهایی را انتخاب کنید که برایتان فایده‌بخش باشند.

 






تاریخ : سه شنبه 90/8/3 | 12:53 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
<   <<   41   42   43   44   45   >>   >
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بی بی مارکت
  • ttp://www.bachehayeghalam.ir/sitefiles/bgh_sound_player.php">