سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
جاو نخستین نام آب است که بعداً به یاو تبدیل شد و یاو دست کم تا چهار هزار سال پیش، در زبان فارسی بکار می‌رفت. این واژه هم اکنون در زبان بَشگردیَّ و گونه‌هایی از زبان کُردی بکار می‌رود. جاو و سپس یاو، مادر کلماتِ بسیاری، از جمله کلمات باستانی زیر هستند:

 

جوان جاوان (= تر و تازه / شاداب) سنین جوانیُّ
جاودان [جاو + دان] (= جائی که آب باشد و بتوان در آنجا ساکن شد) = [آب دان] ابدی / همیشگیِّ
جاوه جاوه / جاوا (= آبکی / جائی که آب فراوان باشد)(نام کشور جاوه).  
یاوه جاوه (= آبکی / حرفهای آبکی / حرفهای غیر منطقی). یاوه گفتن / گفتار یاوه
جیوه جاوه (= فلز آبکی / فلز مایع) ـ [در انگلیسی Mercury ].  
یواش (جاو + آشًّّ) ? (یاو + آش) ← یواش (= آب زنده / آب جاری). آرام مثل جریانٍ آب
جَویدن (جاو + تَن) ← جاوتَن (= آب کردن / نرم کردن / قابل هضم کردنٍ خوراک). جَویدن
دریا درّه جاو ? درّه یاو ← دریا (= درّه‌ای که پر از آب باشد / خلیج / دریاچه). دریا
اقیانوس (جاو + شین)(= نشیمنگاه آب) ? یاو شین ? آوشین ← ئوشین. اقیانوسٌّ _/ Ocean
ناو (نه + جاو)(نه جاو) ? نه یاو ? ناو (= چیزی که در آب فرو نرود / کشتی) کشتی جنگی
ناخدا (ناو + خدا)(= صاحب ناو)(= صاحب کشتی) ? ناو خدا. ناخدا
جاشو (جاو + آش)(= آب + زندگی) ← (جاواش) ? (جاوشو) ? (جاشو). ملوان / دریاورز
جوشیدن (جاو + آش + اِشت)(= آب + زندگی + آینده) ← جاواشِشت. جوشِشت ← جوشیدنٍّ
هویج (جاو + ایج) ← جاویج (= تره بار) ? (یاویج) ? (هویج) ≈ گَزر. هویج
چلو (چل + ئو)(هماغوش + آب)(= محلول) ـ [چیزی شبیه به آش] برنج پخته با آب خودش
پلو (پُل + ئو)(دانه + آب)(= حبه غیر محلول) برنج پخته بدون آب خودش





تاریخ : شنبه 93/10/13 | 6:5 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بی بی مارکت
  • ttp://www.bachehayeghalam.ir/sitefiles/bgh_sound_player.php">