سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
خلاصه ای از مشخصات صادق آل محمداسم : جعفر

لقبها : صادق- مصدق - محقق - کاشف الحقایق - فاضل - طاهر - قائم - منجی - صابر
کنیه : ابوعبدالله - ابواسماعیل - ابوموسی
نام پدر : حضرت امام محمد باقر ( علیه السلام )
نام مادر : فاطمه ( ام فروه ) دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر
زمان تولد : هفدهم ربیع الاول سال 83 هجری
در روز جمعه یا دوشنبه ( بنا بر اختلاف ) در هنگام طلوع فجر مصادف با میلاد حضرت رسول . بعضی ولادت ایشان را روز سه شنبه هفتم رمضان و سال ولادت ایشان را نیز برخی سال 80 هجری ذکر کرده اند .
محل تولد : مدینه منوره
عمر شریفش : 65 سال
مدت امامت : 34 سال
زمان رحلت ( شهادت ) : 25 شوال سال 148 هجری درباره زمان شهادت نیز گروهی ماه شوال و دسته ای دیگر 25 رجب را بیان کردند .
قاتل : منصور دوانیقی بوسیله زهر
محل دفن : قبرستان بقیع
زنان معروف حضرت : حمیده دختر صاعد مغربی ، فاطمه دختر حسین بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب( علیهم السلام )
فرزندان پسر : موسی ( علیه السلام ) - اسماعیل - عبدالله - افطح - اسحاق - محمد - عباس - علی
فرزندان دختر : ام فروه - فاطمه - اسما که اسماعیل ، عبدالله وام فروه مادرشان فاطمه دختر حسین بن علی بن حسین ( علیهما السلام )( نوه امام سجاد ) است . وامام موسی کاظم (علیه السلام) ، اسحاق و محمد که مادرشان حمیده خاتون می باشد . وعباس ، علی ، اسماء و فاطمه که هر یک از مادری به دنیا آمده اند .
نقش روی انگشتر حضرت : ما شاء الله لا قوة إلا بالله ، أستغفرالله .
اصحاب معروف امام صادق (علیه السلام) : ابان بن تغلب - اسحاق بن عمار- برید - صفوان بن مهران - ابوحمزه ثمالی – حریر بن عبدالله سجستانی زراره بن اعین شیبانی - عبدالله بن ابی یعفور-عمران بن عبدالله اشعری قمی .
روز زیارت ایشان : روزهای سه شنبه می باشد .
رخسار حضرت : بیشتر شمایل آن حضرت مثل پدرشان امام باقر (علیه السلام) بود . جز آنکه کمی لاغرتر و بلند تر بودند .
مردی میانه بالا ، سفید روی ، پیچیده موی و پیوسته صورتشان چون آفتاب می درخشید . در جوانی موهای سرشان سیاه و در پیری سفیدی موی سرشان بر وقار و هیبتشان افزوده بود . بینی اش کشیده و وسط آن اندکی برآمده بود وبر گونه راستش خال سیاه رنگی داشت .
ریش مبارک آن جناب نه زیاد پرپشت و نه زیاد کم پشت بود . دندانهایش درشت و سفید بود ومیان دو دندان
پیشین آن گرامی فاصله وجود داشت . بسیار لبخند می زد و چون نام پیامبر برده می شد رنگ از رخسارش تغییر می کرد .

مختصری از زندگانى‌ حضرت امام صادق (ع)

1. امام‌ صادق‌ ( ع‌ )

حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ علیه‌ السلام‌ رئیس‌ مذهب‌ جعفرى‌ ( شیعه‌ ) در روز 17ربیع‌ الاول‌ سال‌ 83 هجرى‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود .

پدرش‌ امام‌ محمد باقر ( ع‌ ) و مادرش‌ "ام‌ فروه‌" دختر قاسم‌ بن‌ محمد بن‌ ابى‌ بکر مى‌باشد.

کنیه‌ آن‌ حضرت‌ : "ابو عبدالله‌" و لقبش‌ "صادق‌" است‌ . حضرت‌ صادق‌ تا سن‌ 12 سالگى‌ معاصر جد گرامیش‌ حضرت‌ سجاد بود و مسلما تربیت اولیه‌ او تحت‌ نظر آن‌ بزرگوار صورت‌ گرفته‌ و امام‌ ( ع‌ ) از خرمن‌ دانش‌ جدش‌ خوشه‌چینى‌ کرده‌ است‌ .

پس‌ از رحلت‌ امام‌ چهارم‌ مدت‌ 19 سال‌ نیز در خدمت‌ پدر بزرگوارش‌ امام‌ محمد باقر ( ع‌ ) زندگى‌ کرد و با این‌ ترتیب‌ 31 سال‌ از دوران‌ عمر خود را در خدمت‌ جد و پدر بزرگوار خود که‌ هر یک‌ از آنان‌ در زمان‌ خویش‌ حجت‌ خدا بودند ، و از مبدأ فیض‌ کسب‌ نور مى‌نمودند گذرانید .

بنابراین‌ صرف‌ نظر از جنبه‌ الهى‌ و افاضات‌ رحمانى‌ که‌ هر امامى‌ آن‌ را دار مى‌باشد ، بهره‌مندى‌ از محضر پدر و جد بزرگوارش‌ موجب‌ شد که‌ آن‌ حضرت‌ با استعداد ذاتى‌ و شم‌ علمى‌ و ذکاوت‌ بسیار ، به‌ حد کمال‌ علم‌ و ادب‌ رسید و در عصر خود بزرگترین‌ قهرمان‌ علم‌ و دانش‌ گردید .

پس‌ از درگذشت‌ پدر بزرگوارش‌ 34 سال‌ نیز دوره‌ امامت‌ او بود که‌ در این‌ مدت‌ "مکتب‌ جعفرى‌" را پایه‌ریزى‌ فرمود و موجب‌ بازسازى‌ و زنده‌ نگهداشتن‌ شریعت‌ محمدى‌ ( ص‌ ) گردید .

زندگى‌ پر بار امام‌ جعفر صادق‌ ( ع‌ ) مصادف‌ بود با خلافت‌ پنج‌ نفر از بنى‌ امیه‌ ( هشام‌ بن‌ عبدالملک‌ - ولید بن‌ یزید - یزید بن‌ ولید - ابراهیم‌ بن‌ ولید - مروان‌ حمار ) که‌ هر یک‌ به‌ نحوى‌ موجب‌ تألم‌ و تأثر و کدورت‌ روح‌ بلند امام‌ معصوم‌ ( ع‌ ) را فراهم‌ مى‌کرده‌اند ، و دو نفر از خلفاى‌ عباسى‌ ( سفاح‌ و منصور ) نیز در زمان‌ امام‌ ( ع‌ ) مسند خلافت‌ را تصاحب‌ کردند و نشان‌ دادند که‌ در بیداد و ستم‌ بر امویان‌ پیشى‌ گرفته‌اند ، چنانکه‌ امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) در 10 سال‌ آخر عمر شریفش‌ در ناامنى‌ و ناراحتى‌ بیشترى‌ بسر مى‌برد .

2. عصر امام‌ صادق‌ ( ع‌ )

عصر امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) یکى‌ از طوفانى‌ترین‌ ادوار تاریخ‌ اسلام‌ است‌ که‌ از یک‌ سواغتشاشها و انقلابهاى‌ پیاپى‌ گروههاى‌ مختلف‌ ، بویژه‌ از طرف‌ خونخواهان‌ امام‌ حسین‌ ( ع‌ ) رخ‌ مى‌داد ، که‌ انقلاب‌ "ابو سلمه‌" در کوفه‌ و "ابو مسلم‌" در خراسان‌ و ایران‌ از مهمترین‌ آنها بوده‌ است‌ . و همین‌ انقلاب‌ سرانجام‌ حکومت‌ شوم‌ بنى‌ امیه‌ را برانداخت‌ و مردم‌ را از یوغ‌ ستم‌ و بیدادشان‌ رها ساخت‌ . لیکن‌ سرانجام‌ بنى‌ عباس‌ با تردستى‌ و توطئه‌ ، بناحق‌ از انقلاب‌ بهره‌ گرفته‌ و حکومت‌ و خلافت‌ را تصاحب‌ کردند . دوره‌ انتقال‌ حکومت‌ هزار ماهه‌ بنى‌ امیه‌ به‌ بنى‌ عباس‌ طوفانى‌ترین‌ و پر هرج‌ و مرج‌ ترین‌ دورانى‌ بود که‌ زندگى‌ امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) را فراگرفته‌ بود .

و از دیگر سو عصر آن‌ حضرت‌ ، عصر برخورد مکتبها و ایدئولوژیها و عصر تضاد افکار فلسفى‌ و کلامى‌ مختلف‌ بود ، که‌ از برخورد ملتهاى‌ اسلام‌ با مردم‌ کشورهاى‌ فتح‌ شده‌ و نیز روابط مراکز اسلامى‌ با دنیاى‌ خارج‌ ، به‌ وجود آمده‌ و در مسلمانان‌ نیز شور و هیجانى‌ براى‌ فهمیدن‌ و پژوهش‌ پدید آورده‌ بود .

عصرى‌ که‌ کوچکترین‌ کم‌ کارى‌ یا عدم‌ بیدارى‌ و تحرک‌ پاسدار راستین‌ اسلام‌ ، یعنى‌ امام‌ ( ع‌ ) ، موجب‌ نابودى‌ دین‌ و پوسیدگى‌ تعلیمات‌ حیات‌بخش‌ اسلام‌ ، هم‌ از درون‌ و هم‌ از بیرون‌ مى‌شد .

اینجا بود که‌ امام‌ ( ع‌ ) دشوارى‌ فراوان‌ در پیش‌ و مسؤولیت‌ عظیم‌ بر دوش‌ داشت‌ . پیشواى‌ ششم‌ در گیر و دار چنین‌ بحرانى‌ مى‌بایست‌ از یک‌ سو به‌ فکر نجات‌ افکار توده‌ مسلمان‌ از الحاد و بى‌دینى‌ و کفر و نیز مانع‌ انحراف‌ اصول‌ و معارف‌ اسلامى‌ از مسیر راستین‌ باشد ، و از توجیهات‌ غلط و وارونه‌ دستورات‌ دین‌ به‌ وسیله‌ خلفاى‌ وقت‌ جلوگیرى‌ کند .

علاوه‌ بر این‌ ، با نقشه‌اى‌ دقیق‌ و ماهرانه‌ ، شیعه‌ را از اضمحلال‌ و نابودى‌ برهاند ، شیعه‌اى‌ که‌ در خفقان‌ و شکنجه‌ حکومت‌ پیشین‌ ، آخرین‌ رمقها را مى‌گذراند ، و آخرین‌ نفرات‌ خویش‌ را قربانى‌ مى‌داد ، و رجال‌ و مردان‌ با ارزش‌ شیعه‌ یا مخفى‌ بودند ، و یا در کر و فر و زرق‌ و برق‌ حکومت‌ غاصب‌ ستمگر ذوب‌ شده‌ بودند ، و جرأت‌ ابراز شخصیت‌ نداشتند ، حکومت‌ جدید هم‌ در کشتار و بى‌عدالتى‌ دست‌ کمى‌ از آنها نداشت‌ و وضع‌ به‌ حدى‌ خفقان‌آور و ناگوار و خطرناک‌ بود که‌ همگى‌ یاران‌ امام‌ ( ع‌ ) را در معرض‌ خطر مرگ‌ قرار مى‌داد ، چنانکه‌ زبده‌هایشان‌ جزو لیست‌ سیاه‌ مرگ‌ بودند .

"جابر جعفى‌" یکى‌ از یاران‌ ویژه‌ امام‌ است‌ که‌ از طرف‌ آن‌ حضرت‌ براى‌ انجام‌ دادن‌ امرى‌ به‌ سوى‌ کوفه‌ مى‌رفت‌ . در بین‌ راه‌ قاصد تیز پاى‌ امام‌ به‌ او رسید و گفت‌ : امام‌ ( ع‌ ) مى‌گوید : خودت‌ را به‌ دیوانگى‌ بزن‌ ، همین‌ دستور او را از مرگ‌ نجات‌ داد و حاکم‌ کوفه‌ که‌ فرمان‌ محرمانه‌ ترور را از طرف‌ خلیفه‌ داشت‌ از قتلش‌ به‌ خاطر دیوانگى‌ منصرف‌ شد .

جابر جعفى‌ که‌ از اصحاب‌ سر امام‌ باقر ( ع‌ ) نیز مى‌باشد مى‌گوید : امام‌ باقر ( ع‌ ) هفتاد هزار بیت‌ حدیث‌ به‌ من‌ آموخت‌ که‌ به‌ کسى‌ نگفتم‌ و نخواهم‌ گفت‌ ...
او روزى‌ به‌ حضرت‌ عرض‌ کرد مطالبى‌ از اسرار به‌ من‌ گفته‌اى‌ که‌ سینه‌ام‌ تاب‌ تحمل‌ آن‌ را ندارد و محرمى‌ ندارم‌ تا به‌ او بگویم‌ و نزدیک‌ است‌ دیوانه‌ شوم‌ .
امام‌ فرمود : به‌ کوه‌ و صحرا برو و چاهى‌ بکن‌ و سر در دهانه‌ چاه‌ بگذار و در خلوت‌ چاه‌ بگو : حدثنى‌ محمد بن‌ على‌ بکذا وکذا ... ، ( یعنى‌ امام‌ باقر ( ع‌ ) به‌ من‌ فلان‌ مطلب‌ را گفت‌ ، یا روایت‌ کرد ) .

آرى‌ ، شیعه‌ مى‌رفت‌ که‌ نابود شود ، یعنى‌ اسلام‌ راستین‌ به‌ رنگ‌ خلفا درآید ، و به‌ صورت‌ اسلام‌ بنى‌ امیه‌اى‌ یا بنى‌ عباسى‌ خودنمایى‌ کند .
در چنین‌ شرایط دشوارى‌ ، امام‌ دامن‌ همت‌ به‌ کمر زد و به‌ احیا و بازسازى‌ معارف‌ اسلامى‌ پرداخت‌ و مکتب‌ علمى‌ عظیمى‌ به‌ وجود آورد که‌ محصول‌ و بازده‌ آن‌ ، چهار هزار شاگرد متخصص‌ ( همانند هشام‌ ، محمد بن‌ مسلم‌ و ... ) در رشته‌هاى‌ گوناگون‌ علوم‌ بودند ، و اینان‌ در سراسر کشور پهناور اسلامى‌ آن‌ روز پخش‌ شدند .
هر یک‌ از اینان‌ از طرفى‌ خود ، بازگوکننده‌ منطق‌ امام‌ که‌ همان‌ منطق‌ اسلام‌ است‌ و پاسدار میراث‌ دینى‌ و علمى‌ و نگهدارنده‌ تشیع‌ راستین‌ بودند ، و از طرف‌ دیگر مدافع‌ و مانع‌ نفوذ افکار ضد اسلامى‌ و ویرانگر در میان‌ مسلمانان‌ نیز بودند .

تأسیس‌ چنین‌ مکتب‌ فکرى‌ و این‌ سان‌ نوسازى‌ و احیاگرى‌ تعلیمات‌ اسلامى‌ ، سبب‌ شد که‌ امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) به‌ عنوان‌ رئیس‌ مذهب‌ جعفرى‌ ( تشیع‌ ) مشهور گردد .
لیکن‌ طولى‌ نکشید که‌ بنى‌ عباس‌ پس‌ از تحکیم‌ پایه‌هاى‌ حکومت‌ و نفوذ خود ، همان‌ شیوه‌ ستم‌ و فشار بنى‌ امیه‌ را پیش‌ گرفتند و حتى‌ از آنان‌ هم‌ گوى‌ سبقت‌ را ربودند. .

امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) که‌ همواره‌ مبارزى‌ نستوه‌ و خستگى‌ناپذیر و انقلابیى‌ بنیادى‌ در میدان‌ فکر و عمل‌ بوده‌ ، کارى‌ که‌ امام‌ حسین‌ ( ع‌ ) به‌ صورت‌ قیام‌ خونین‌ انجام‌ داد ، وى‌ قیام‌ خود را در لباس‌ تدریس‌ و تأسیس‌ مکتب‌ و انسان‌ سازى‌ انجام‌ داد و جهادى‌ راستین‌ کرد .

3. جنبش‌ علمى‌

اختلافات‌ سیاسى‌ بین‌ امویان‌ و عباسیان‌ و تقسیم‌ شدن‌ اسلام‌ به‌ فرقه‌هاى‌ مختلف‌و ظ‌هور عقاید مادى‌ و نفوذ فلسفه‌ یونان‌ در کشورهاى‌ اسلامى‌ ، موجب‌ پیدایش‌ یک‌ نهضت‌ علمى‌ گردید . نهضتى‌ که‌ پایه‌هاى‌ آن‌ بر حقایق‌ مسلم‌ استوار بود . چنین‌ نهضتى‌ لازم‌ بود ، تا هم‌ حقایق‌ دینى‌ را از میان‌ خرافات‌ و موهومات‌ و احادیث‌ جعلى‌ بیرون‌ کشد و هم‌ در برابر زندیقها و مادیها با نیروى‌ منطق‌ و قدرت‌ استدلال‌ مقاومت‌ کند و آراى‌ سست‌ آنها را محکوم‌ سازد . گفتگوهاى‌ علمى‌ و مناظ‌رات‌ آن‌ حضرت‌ با افراد دهرى‌ و مادى‌ مانند "ابن‌ ابى‌ العوجاء" و "ابو شاکر دیصانى‌" و حتى‌ "ابن‌ مقفع‌" معروف‌ است‌ .
 
به‌ وجود آمدن‌ چنین‌ نهضت‌ علمى‌ در محیط آشفته‌ و تاریک‌ آن‌ عصر ، کار هر کسى‌ نبود ، فقط کسى‌ شایسته‌ این‌ مقام‌ بزرگ‌ بود که‌ مأموریت‌ الهى‌ داشته‌ باشد و از جانب‌ خداوند پشتیبانى‌ شود ، تا بتواند به‌ نیروى‌ الهام‌ و پاکى‌ نفس‌ و تقوا وجود خود را به‌ مبدأ غیب‌ ارتباط دهد ، حقایق‌ علمى‌ را از دریاى‌ بیکران‌ علم‌ الهى‌ به‌ دست‌ آورد ، و در دسترس‌ استفاده‌ گوهرشناسان‌ حقیقت‌ قرار دهد .

تنها وجود گرامى‌ حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ ) مى‌توانست‌ چنین‌ مقامى‌ داشته‌ باشد ، تنها امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) بود که‌ با کناره‌گیرى‌ از سیاست‌ و جنجالهاى‌ سیاسى‌ از آغاز امامت‌ در نشر معارف‌ اسلام‌ و گسترش‌ قوانین‌ و احادیث‌ راستین‌ دین‌ مبین‌ و تبلیغ‌ احکام‌ و تعلیم‌ و تربیت‌ مسلمانان‌ کمر همت‌ بر میان‌ بست‌ .
زمان‌ امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) در حقیقت‌ عصر طلایى‌ دانش‌ و ترویج‌ احکام‌ و تربیت‌ شاگردانى‌ بود که‌ هر یک‌ مشعل‌ نورانى‌ علم‌ را به‌ گوشه‌ و کنار بردند و در "خودشناسى‌" و "خداشناسى‌" مانند استاد بزرگ‌ و امام‌ بزرگوار خود در هدایت‌ مردم‌ کوشیدند .

در همین‌ دوران‌ درخشان‌ - در برابر فلسفه‌ یونان‌ - کلام‌ و حکمت‌ اسلامى‌ رشد کرد و فلاسفه‌ و حکماى‌ بزرگى‌ در اسلام‌ پرورش‌ یافتند . همزمان‌ با نهضت‌ علمى‌ و پیشرفت‌ دانش‌ بوسیله‌ حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ ) در مدینه‌ ، منصور خلیفه‌ عباسى‌ که‌ از راه‌ کینه‌ و حسد ، به‌ فکر ایجاد مکتب‌ دیگرى‌ افتاد که‌ هم‌ بتواند در برابر مکتب‌ جعفرى‌ استقلال‌ علمى‌ داشته‌ باشد و هم‌ مردم‌ را سرگرم‌ نماید و از خوشه‌چینى‌ از محضر امام‌ ( ع‌ ) بازدارد .

بدین‌ جهت‌ منصور مدرسه‌اى‌ در محله‌ "کرخ‌" بغداد تأسیس‌ نمود . منصور در این‌ مدرسه‌ از وجود ابو حنیفه‌ در مسائل‌ فقهى‌ استفاده‌ نمود و کتب‌ علمى‌ و فلسفى‌ را هم‌ دستور داد از هند و یونان‌ آوردند و ترجمه‌ نمودند ، و نیز مالک‌ را - که‌ رئیس‌ فرقه‌ مالکى‌ است‌ - بر مسند فقه‌ نشاند ، ولى‌ این‌ مکتبها نتوانستند وظ‌یفه‌ ارشاد خود را چنانکه‌ باید انجام‌ دهند .

امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) مسائل‌ فقهى‌ و علمى‌ و کلامى‌ را که‌ پراکنده‌ بود ، به‌ صورت‌ منظم‌ درآورد ، و در هر رشته‌ از علوم‌ و فنون‌ شاگردان‌ زیادى‌ تربیت‌ فرمود که‌ باعث‌ گسترش‌ معارف‌ اسلامى‌ در جهان‌ گردید . دانش‌گسترى‌ امام‌ ( ع‌ ) در رشته‌هاى‌ مختلف‌ فقه‌ ، فلسفه‌ و کلام‌ ، علوم‌ طبیعى‌ و ... آغاز شد . فقه‌ جعفرى‌ همان‌ فقه‌ محمدى‌ یا دستورهاى‌ دینى‌ است‌ که‌ از سوى‌ خدا به‌ پیغمبر بزرگوارش‌ از طریق‌ قرآن‌ و وحى‌ رسیده‌ است‌ .

بر خلاف‌ سایر فرقه‌ها که‌ بر مبناى‌ عقیده‌ و رأى‌ و نظر خود مطالبى‌ را کم‌ یا
زیاد مى‌کردند ، فقه‌ جعفرى‌ توضیح‌ و بیان‌ همان‌ اصول‌ و فروعى‌ بود که‌ در مکتب‌ اسلام‌ از آغاز مطرح‌ بوده‌ است‌ . ابو حنیفه‌ رئیس‌ فرقه‌ حنفى‌ درباره‌ امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) گفت‌ : من‌ فقیه‌تر از جعفرالصادق‌ کسى‌ را ندیده‌ام‌ و نمى‌شناسم‌ . فتواى‌ بزرگترین‌ فقیه‌ جهان‌ تسنن‌ شیخ‌ محمد شلتوت‌ رئیس‌ دانشگاه‌ الازهر مصر که‌ با کمال‌ صراحت‌ عمل‌ به‌ فقه‌ جعفرى‌ را مانند مذاهب‌ دیگر اهل‌ سنت‌ جایز دانست‌ - در روزگار ما - خود اعترافى‌ است‌ بر استوارى‌ فقه‌ جعفرى‌ و حتى‌ برترى‌ آن‌ بر مذاهب‌ دیگر . و اینها نتیجه‌ کار و عمل‌ آن‌ روز امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) است‌ .

در رشته‌ فلسفه‌ و حکمت‌ حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ ) همیشه‌ با اصحاب‌ و حتى‌ کسانى‌ که‌ از دین‌ و اعتقاد به‌ خدا دور بودند مناظ‌راتى‌ داشته‌ است‌ . نمونه‌اى‌ از بیانات‌ امام‌ ( ع‌ ) که‌ در اثبات‌ وجود خداوند حکیم‌ است‌ ، به‌ یکى‌ از شاگردان‌ واصحاب‌ خود به‌ نام‌ "مفضل‌ بن‌ عمر" فرمود که‌ در کتابى‌ به‌ نام‌ "توحید مفضل‌" هم‌ اکنون‌ در دست‌ است‌ . مناظ‌رات‌ امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) با طبیب‌ هندى‌ که‌ موضوع‌ کتاب‌ "اهلیلجه‌" است‌ نیز نکات‌ حکمت‌آموز بسیارى‌ دارد که‌ گوشه‌اى‌ از دریاى‌ بیکران‌ علم‌ امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) است‌ . براى‌ شناسایى‌ استاد معمولا دو راه‌ داریم‌ ، یکى‌ شناختن‌ آثار و کلمات‌ او ، دوم‌ شناختن‌ شاگردان‌ و تربیت‌شدگان‌ مکتبش‌ .

کلمات‌ و آثار و احادیث‌ زیادى‌ از حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ ) نقل‌ شده‌ است‌ که‌ ما حتى‌ قطره‌اى‌ از دریا را نمى‌توانیم‌ به‌ دست‌ دهیم‌ مگر "نمى‌ از یمى‌" . اما شاگردان‌ آن‌ حضرت‌ هم‌ بیش‌ از چهار هزار بوده‌اند ، یکى‌ از آنها "جابر بن‌ حیان‌" است‌ . جابر از مردم‌ خراسان‌ بود . پدرش‌ در طوس‌ به‌ داروفروشى‌ مشغول‌ بود که‌ به‌ وسیله‌ طرفداران‌ بنى‌ امیه‌ به‌ قتل‌ رسید . جابر بن‌ حیان‌ پس‌ از قتل‌ پدرش‌ به‌ مدینه‌ آمد . ابتدا در نزد امام‌ محمد باقر ( ع‌ ) و سپس‌ در نزد امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) شاگردى‌ کرد . جابر یکى‌ از افراد عجیب‌ روزگار و از نوابغ‌ بزرگ‌ جهان‌ اسلام‌ است‌ .

در تمام‌ علوم‌ و فنون‌ مخصوصا در علم‌ شیمى‌ تألیفات‌ زیادى‌ دارد ، و در رساله‌هاى‌ خود همه‌ جا نقل‌ مى‌کند که‌ ( جعفر بن‌ محمد ) به‌ من‌ چنین‌ گفت‌ یا تعلیم‌ داد یا حدیث‌ کرد . از اکتشافات‌ او اسید ازتیک‌ ( تیزآب‌ ) و تیزاب‌ سلطانى‌ و الکل‌ است‌ .

وى‌ چند فلز و شبه‌ فلز را در زمان‌ خود کشف‌ کرد . در دوران‌ "رنسانس‌ اروپا" در حدود 30. رساله‌ از جابر به‌ زبان‌ آلمانى‌ چاپ‌ و ترجمه‌ شده‌ که‌ در کتابخانه‌هاى‌ برلین‌ و پاریس‌ ضبط است‌ .

حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ ) بر اثر توطئه‌هاى‌ منصور عباسى‌ در سال‌ 148 هجرى‌ مسموم‌ و در قبرستان‌ بقیع‌ در مدینه‌ مدفون‌ شد . عمر شریفش‌ در این‌ هنگام‌ 65 سال‌ بود . از جهت‌ اینکه‌ عمر بیشترى‌ نصیب‌ ایشان‌ شده‌ است‌ به‌ "شیخ‌ الائمه‌" موسوم‌ است‌ .
حضرت‌ امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) هفت‌ پسر و سه‌ دختر داشت‌ .

پس‌ از حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ ) مقام‌ امامت‌ بنا به‌ امر خدا به‌ امام‌ موسى‌ کاظ‌م‌ ( ع‌ ) منتقل‌ گردید .
دیگر از فرزندان‌ آن‌ حضرت‌ اسمعیل‌ است‌ که‌ بزرگترین‌ فرزند امام‌ بوده‌ و پیش‌ از وفات‌ حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ ) از دنیا رفته‌ است‌ . طایفه‌ اسماعیلیه‌ به‌ امامت‌ وى‌ قائلند .

4. خلق‌ و خوى‌ حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ )

حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ ) مانند پدران‌ بزرگوار خود در کلیه‌ صفات‌ نیکو و سجایاى‌ اخلاقى‌ سرآمد روزگار بود . حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ ) داراى‌ قلبى‌ روشن‌ به‌ نور الهى‌ و در احسان‌ و انفاق‌ به‌ نیازمندان‌ مانند اجداد خود بود . داراى‌ حکمت‌ و علم‌ وسیع‌ و نفوذ کلام‌ و قدرت‌ بیان‌ بود .

با کمال‌ تواضع‌ و در عین‌ حال‌ با نهایت‌ مناعت‌ طبع‌ کارهاى‌ خود را شخصا انجام‌ مى‌داد ، و در برابر آفتاب‌ سوزان‌ حجاز بیل‌ به‌ دست‌ گرفته‌ ، در مزرعه‌ خود کشاورزى‌ مى‌کرد و مى‌فرمود : اگر در این‌ حال‌ پروردگار خود را ملاقات‌ کنم‌ خوشوقت‌ خواهم‌ بود ، زیرا به‌ کد یمین‌ و عرق‌ جبین‌ آذوقه‌ و معیشت‌ خود و خانواده‌ام‌ را تأمین‌ مى‌نمایم‌ .

ابن‌ خلکان‌ مى‌نویسد : امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) یکى‌ از ائمه‌ دوازده‌گانه‌ مذهب‌ امامیه‌ و از سادات‌ اهل‌ بیت‌ رسالت‌ است‌ . از این‌ جهت‌ به‌ وى‌ صادق‌ مى‌گفتند که‌ هر چه‌ مى‌گفت‌ راست‌ و درست‌ بود و فضیلت‌ او مشهورتر از آن‌ است‌ که‌ گفته‌ شود . مالک‌ مى‌گوید : با حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ ) سفرى‌ به‌ حج‌ رفتم‌ ، چون‌ شترش‌ به‌ محل‌ احرام‌ رسید ، امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) حالش‌ تغییر کرد ، نزدیک‌ بود از مرکب‌ بیفتد و هر چه‌ مى‌خواست‌ لبیک‌ بگوید ، صدا در گلویش‌ گیر مى‌کرد . به‌ او گفتم‌ : اى‌ پسر پیغمبر ، ناچار باید بگویى‌ لبیک‌ ، در جوابم‌ فرمود : چگونه‌ جسارت‌ کنم‌ و بگویم‌ لبیک‌ ، مى‌ترسم‌ خداوند در جوابم‌ بگوید : لا لبیک‌ ولا سعدیک‌ .






تاریخ : دوشنبه 94/1/31 | 10:27 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

کلامی از شیخ بهایی:

آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست،زیرا:

اگر بسیار کار کند،میگویند احمق است!

اگر کم کار کند،میگویند تنبل است!

اگر بخشش کند،میگویند افراط میکند!

اگر جمع گرا باشد،میگویند بخیل است!

اگر ساکت و خاموش باشد،میگویند لال است!

اگر زبان آوری کند،میگویند وراج و پر گوست!

اگر روزه بر آرد و شبها نماز بخواند،میگویند ریاکار است!

و اگر نکند،میگویند کافر است و بی دین!

لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد و جز از خداوند نباید از کسی ترسید.






تاریخ : دوشنبه 94/1/31 | 8:48 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

 

 

تمام لحظات زندگی همچون عکس در خاطر ثبت می شوند

 

پس آلبوم زیبایی بساز 

 

تا در انتها از دیدنش لذت ببری






تاریخ : چهارشنبه 94/1/26 | 10:41 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

یکرنگ بمان ... 

 

حتی اگر در دنیایى زندگی می کنی که ...

 

 مردمش براى پررنگ شدن حاضرند هزار رنگ باشند .

 






تاریخ : چهارشنبه 94/1/26 | 10:37 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

خانواده های محترم داغدیده مقیمی  وفامیل وابسته

 تسلیت واژه کوچکیست در برابر غم بزرگ شما

*انا لله و انا الیه راجعون «و هر از گاه در گذر زمان در گذر بی صدای ثانیه های دنیای فانی،جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می دهد که در سکونی، آغازی بی پایان را می سراید» درگذشت پدر گرامیتان را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده برایشان از درگاه خداوند متعال مغفرت ، برای شما و سایر بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانم .

محرم در جزین






تاریخ : چهارشنبه 94/1/26 | 10:20 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

بسم الله الرّحمن الرّحیم 

و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین

سالنامه حجامت 1394 هجری شمسی 

سلام؛

الحمدلله و الحمد حقّه کما یستحقّه حمداً کثیراً

درباره سالنامه امسال نکات زیر قابل ذکر است:

به لطف خدا و عنایت حضرات معصومین علیهم السّلام، امسال نیز توفیق ارائه سالنامه حجامت، شامل حال پایگاه طب شیعه شد.

1- چنان که در توضیحات حاشیه ای سالنامه نیز اشاره شده است، بر طبق سالنامه نجومی استاد نجومی، روزهای 7 و 14 حزیران که بنابر روایت وارده از امام رضا علیه السّلام از بهترین ایّام حجامت هستند، با روزهای جمعه، 29 خرداد و 5 تیر 1394 مصادفند.

با توجه به سفارش اکید روایات شریف بر پرهیز از حجامت در روزهای جمعه( و به ویژه پیش از ظهر جمعه) توصیه ما به کاربران این است که از حجامت در این دو روز پرهیز کنند؛ چراکه توصیه به حجامت در روزهای 7 و 14 حزیران، یک توصیه استحبابی و نه واجب است امّا خطرات ذکر شده در روایات برای حجامت روز جمعه بسیار جدّی و مهلک هستند.

در صورتی که به هر دلیل، بر انجام حجامت اصرار دارید، بهتر است آن را به عصر جمعه موکول کنید و البته رعایت موارد توصیه شده در روایات(یعنی صدقه دادن، ذکر شریف صلوات و قرائت آیت الکرسی) هم اکیدا مدّنظر قرار گیرد. البته باز هم تاکید می کنیم که بهتر است از حجامت در روز جمعه صرف نظر شود.

امّا بر طبق سالنامه استاد مصباح زاده، روزهای 7 و 14 حزیران، با روزهای شنبه،30  خرداد و 6 تیر 1394 مصادف هستند که حجامت در آنها بلامانع است.

شاید راه حل بینابینی این باشد که کسانی که تمایل به حجامت در این روزها دارند، امسال، همگی، «رجاءً»، سالنامه استاد مصباح زاده را ملاک قرار دهند تا ان شاء الله به توصیه امام معصوم علیه السلام نیز عمل کرده باشند.

2- چنان که در عنوان سالنامه نیز تاکید شده است، زمان های درج شده در این سالنامه، تنها از احادیث شریف اهل بیت علیهم السّلام استخراج شده اند و زمان های مناسبی که در کتب طبّی قدیم یا در تقاویم نجومی برای حجامت مطرح شده و می شوند مدّنظر ما نیستند.

3- سعی ما در طرّاحی این سالنامه بر این بوده است که با اطّلاع رسانی صحیح، از گسترش تبلیغات غلط بسیاری از مراکز طبّ سنّتی که برای حجامت، انواع تمهیدات زمانی ناصحیح را رواج می دهند جلوگیری کنیم. دوست داشتم مطلب مفصلی در تحلیل این خطاها بنویسم که متاسفانه توفیق یار نشد. ازجمله این موارد می توان به اعلام ایام ویژه حجامت اطفال؛ اعلام هفتم و چهاردهم حزیران به عنوان بهترین روزها برای حجامت، آن هم از قول امام معصوم، علیه السّلام؛ اعلام هفته حجامت حزیران و ... اشاره کرد.

لذا از تمام کسانی که به هر نحو، در اشاعه این سالنامه و تلاش در راه تصحیح فرهنگ حجامت شریک می شوند سپاسگزاریم.  مطمئن باشید که استفاده از این سالنامه حتّی با نامی غیر از طبّ شیعه هم موجب خوشحالی ما خواهد شد. اگر کاربران محترمی تمایل داشتند به فایل لایه باز این سالنامه دسترسی داشته باشند، می توانند از طریق شماره تلفن 02136277010، با سرکارخانم آخوندی، طراح محترم سالنامه هماهنگ کنند.

در پایان لازم می دانم مثل هر سال، مراتب سپاس بی دریغ خود را به سرکارخانم آخوندی، طرّاح هنرمند و خوش ذوق این سالنامه، تقدیم کنم.

 

 

مهمترین نکاتی که باید قبل و بعد از حجامت رعایت کرد

*- هیچگاه با شکم گرسنه حجامت نکنید . چراکه این کار باعث خروج مقدار زیادی خون تمیز به جای خون کثیف میشود .

 *- در حالت احتلام (جنب) نباید حجامت کرد – درزمان قاعدگی نباید حجامت کرد

*ساعت قبل و 24 ساعت بعد از حجامت ، رابطه ی جنسی ممنوع است

.*انجام حجامت در روزهای سیزدهم الی بیست و هفتم ماه قمری مطلوبتر است

.*-     بهتر است حجامت در روزهای چهارشنبه و جمعه انجام نشود . مگر آنکه ضروری باشد و پزشک طب سنتی تشخیص دهد . در این روزها قبل از حجامت باید صدقه داده و آیت الکرسی خوانده شود .

*-  حجامت برای افراد بلغمی مزاج ( افرادی که دارای وزن زیاد و طبیعتی سرد هستند) که در هنگام حجامت ، بلغم (سردی و تری ) به آنها غلبه کرده است ، ممنوع است .  مگر آنکه بلغم را با منضج و مسهل دفع کنند ، سپس در صورت عدم کم خونی حجامت کنند .

*- قبل و بعد از حجامت مصرف انار شیرین ، شربت سکنجبین ، خاکشیر مفید است .10- حجامت در روزهای ماه مبارک رمضان ممنوع است . مگر آنکه حداقل 2 ساعت از صرف افطار گذشته باشد .

*- حجامت نوزادان از چهار ماهگی به بعد هیچ ضرری ندارد . بلکه باعث رشد قد و استحکام استخوانها و ایمنی بدن در برابر انواع بیماری ها میشود .

*- حجامت افراد بالای 60 سال باید با احتیاط انجام گیرد . برای سنین بیش از 60 سال زالو درمانی توصیه میشود .13- حجامت در افرادی که دچار بیماری های خونی مانند تالاسمی – سرطان خون- هموفیلی هستند باید با تشخیص پزشک طب سنتی انجام گیرد .

*-  بهتر است که حجامت شونده و حجامتگر ، در زمان انجام حجامت دارای وضو باشند .

15- تعداد دفعات حجامت بستگی به مزاج افراد دارد . اما با در نظر گرفتن شرایط کنونی جامعه بهتر است هر فرد در فصل بهار و پاییز حجامت کنند .

*- قبل و بعد از حجامت سیگار کشیدن ممنوع است .17- پس از حجامت تا 24 ساعت نباید کار سنگین انجام گیرد .

*- تا 24 ساعت بعد از حجامت ، خوردن ترشی –شوری-ماهی و غذای چرب و سنگین ممنوع است .

*- زخم حجامت باید با عسل پانسمان شود . نه با الکل و بتادین .20-  بعد از انجام حجامت ، تا 24 ساعت نباید استحمام کرد .

*- نماز خواندن پس از حجامت با وضو گرفتن بلامانع است و طبق فتوای مجتهدین نیاز به شستشو و استحمام نیست .

*- به هیچ وجه نگران سرایت بیماری های ایدز و هپاتیت نباشید . چراکه تمام وسایل حجامت یکبار مصرف است . و حجامتگر به خاطر 1000 تومان وسایل ، خود را بدنام نمیکند .

*- اگر به چیزی حساسیت (آلرژی) دارید . میتوانید آن را به محل حجامت بمالید . پس از چند بار متوجه میشود که حساسیت شما از بین رفته است .

*- در هوای بسیار سرد و بسیار گرم نباید حجامت کرد .- در زمان حجامت نباید پاها آویزان باشد . چون باعث افت فشار خون میگردد.

*- برای حجامت روزی را انتخاب کنید که آسمان صاف و هوا آرام باشد . حجامت در روزهای ابری و طوفانی شایسته نیست .

*- نکته ی بسیار مهم : اگر دهنگام حجامت شخص دچار ضعف و سستی و یا بیحالی و بیهوشی شد ،‌ اولین اقدام آن است که سریعا روی تخت یا زمین دراز بکشد و پاها را به حالت شیب قرار دهد تا خون به مغز باز گردد . در این حالت بدن عملیات جبرانی انجام میدهد و خونریزی حتی اگر لیوان حجامت هنوز روی بدن باشد بند می آید . شخص عرق میکند و این عرق نشانه ی بهبود وضع حجامت شونده است .

بهتر است در هنگام بیهوشی مقداری آب  برروی بیمار بپاشند و شربت عسل به بیمار بدهند. 
*- بهتر است در زمان حجامت عینک و انگشتر عقیق خود را در آورید
*- بعد از اتمام حجامت ، یک ربع در آن مکان بنشینید تا اگر مشکلی داشتید ،  بر طرف شود .
*- در هنگام حجامت دستهای خود را روی صندلی یا چهارپایه ای قرار دهید تا اخلاط به راحتی خارج شوند .






تاریخ : دوشنبه 94/1/24 | 10:54 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

میلاد کوثر نبی مبارک باد...

 

دریاست نبی و،گوهرش فاطمه است.

                                            مولاست علی وهمسرش فاطمه است.

باآنکه حسین است پناه دوجهان.

                                         اوخود، به پناه مادرش فاطمه است.

*میلاد کوثر نبی مبارک باد...






تاریخ : جمعه 94/1/21 | 1:26 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

عکس های متحرک برای تبریک روز مادر, تبریک روز مادر, عکس های متحرک

مادر عزیزم ،وقتی چشم به جهان گشودم. قلب کوچکم مهربانی لبخند و نگاهت را که پر از صداقت و بی ریایی بود احساس کرد. دیدم زمانی را که با لبخندم لبخند زیبائی بر چهره خسته ات نشست و دنیایت سبز شدو با گریه ام دلت لرزید و طوفانی گشت. از همان لحظه فهمیدم که تنها در کنار این نگاه پرمهر و محبت است که احساس آرامش و خوشبختی خواهم کرد.






تاریخ : جمعه 94/1/21 | 1:11 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

روزگاری زیر این هشتی ها بزم لبخند وصدا بود. روزگاری که هنوز کفنش خشک نشده اینجا بوی تنهایی نپیچیده بود. بوی دلتنگی این مانده های وامانده و تنها نپیچیده بود. روزگاری که اینجا برق نبود اما بارقه های امید فراوان بود، روزگاری که تلفن نداشتند اماچون همه دور هم بودند از حال هم چه خوب خبر داشتند. روزگاری که هنوز کسی توقع زیادی از زندگی نداشت تا بخواهد آن را در جایی غیر از اینجا بجوید و آن بیرزد به این همه دوری و جدایی. روزگاری که تو با او اینجا روی این سکو زیر هشتی خاله زیور  می نشستید و زندگی را سر می کشیدید. روزگاری که هنوز لازم نبود حتما عید باشد یا محرم که هم را بعد از یک سال ببینیم. روزگاری که هرگز برنخواهدگشت. 
روزگاری که روزگار بود....


هشتی ها 

تختوکها

همه زنده اند

در باور خیال میانسالی ام

به گمانم صدایی می آید

هزار هزار آورده ام

پیرهن یار آورده ام 

تا.........






تاریخ : جمعه 94/1/21 | 12:55 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

افسوس معلم ریاضی هیچگاه حساب روزهای نبودن تو را نگفت ..

معلم انشاء هیچ وقت نگفت که از محبت به تو انشاء بنویسم ..

گله داریم که هیچ کس جغرافیای ظهورت را برایمان هیچ وقت ترسیم نکرد ..

تاریخ غیبتت را برایمان شرح ندادند و نگفتند که چه کرده ایم که اینگونه به تاریخ نبودنت عادت کرده ایم ..

معلم اجتماعی به ما نگفت که در اجتماع شما مردم! کسی هست که نظاره گر شماست! وگرنه پیش رویت این همه گناه نمی کردیم ..

اشک ها و خوشحالی های پدر و مادرمان از کارنامه ی ثلث آخرمان یادمان نرفته! ای کاش یادمان می دادند که کسی هم هست که هر روز کارنامه اعمالتان را می بیند و از اعمال ما شیعیانش شاد و از گناهان ما گریان می شود ..

و حالا همچون روزهایی که از نیامدن معلم سرکلاس خوشحال می شدیم و مهم نبود که چرا نیامده و بهتر که امروز نیامده! در غیبتت " غم هایت را " غصه هایت را " فراموش کرده ایم و سرگرم بازی دنیا شده ایم ..

اللهم عجل لولیک الفرج






تاریخ : جمعه 94/1/21 | 12:50 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
   1   2      >
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بی بی مارکت
  • ttp://www.bachehayeghalam.ir/sitefiles/bgh_sound_player.php">