Google Sooner، جد بزرگ اسمارت فون های اندرویدی
فکر می کنید اندروید در روز های اول چگونه بوده است و نسخه های اولیه یا Prototype آن چه ظاهری داشته اند؟ اصلا این سیستم عامل به چه شیوه ای تست می شده است؟ نگاهی به عکس بالا، پاسخ بسیاری از سوالات این چنینی است. این تصویر متعلق به یکی از اولین گوشی هایی است که نسخه آزمایشی اندروید در شرکت گوگل بر روی آنها تست می شده است. این گوشی که توسط تیم اندروید Google Sooner نامیده شده بوده، به تازگی در دسترس Steven Troughton-Smith یکی از توسعه دهندگان و برنامه نویسان این سیستم عامل قرار گرفته است.
این موبایل توسط HTC تولید شده است و در حقیقت نام اصلی آن HTC EXCA 300 است. اسمارت فونی مجهز به پردازنده OMAP850 با 64 مگابایت رم و صفحه غیرلمسی با کیفیت QVGA که یک دوربین 1?.?3 مگاپیکسلی آن را همراهی می کند. صفحه کلید آن از نوع QWERTY کامل بوده و دارای D?-?pad پنج جهته است. علاوه بر این چهار دکمه منو، برگشت، خانه و Favorites هم بر روی آن دیده می شوند. دارای اسلات کارت حافظه بوده و به پورت mini?-?USB قدیمی اچ تی سی مجهز است.
این موبایل تنها به امکان ارتباط اینترنتی EDGE مجهز بوده و از وای فای و 3Gپشتیبانی نمی کرده است. نسخه Build این تلفن نشان می دهد که تقریبا شش ماه قدیمی تر از اولین نسخه اندروید است که رسما معرفی شده. این برنامه نویس همچنین اسکرین شات هایی از محیط کاربری نسخه آزمایشی اندروید منتشر کرده، که نشان می دهد این سیستم عامل چه اندازه کوچکتر از اولین نسخه اندروید است که بر روی HTC Dream عرضه شد. شاید تنها عناصر آشنا در این نسخه آزمایشی اندروید، ویجت ساعت، جستجوی گوگل و notification bar بار باشد.
اما دیان هکبورن مهندس فریم ورک اندروید در گوگل می گوید که اپلیکیشن های اصلی موجود در HTC Dream همان برنامه های گوگل سونر بودند و تنها ظاهر آنها برای استفاده لمسی در دریم تغییر یافته بود. وی همچنین به نکته جالبی اشاره کرده و می گوید کار بر روی پروژه Sooner از اواخر سال 2005 (قبل از عرضه آیفون) در گوگل آغاز شده و اگر آیفون عرضه نمی شد، شاید پروژه سونر هیچگاه به سمت تجاری سازی و ارائه به بازار پیش نمی رفت. هرچند که وی به زمان دقیق اتخاذ چنین تصمیمی، هیچ اشاره ای نمی کند.
در ادامه مطلب می توانید برخی از عکس های اسمارت فون Google Sooner و محیط کاربری آن را ببینید.
اپلیکیشن جدید فیسبوک برای عکاسی
پس از خرید اینستاگرام توسط فیسبوک، بسیاری از کارشناسان بر این عقیده بودند که این اپلیکیشن به زودی تغییراتی را به خود خواهد دید و با ساختار فیسبوک سازگار تر خواهد شد. اما این کمپانی ساختار قبلی اینستاگرام را حفظ کرد و با استفاده از تجربیات تیم توسعه دهنده این برنامه، اپلیکیشنی کاملا جدید را برای قسمت عکاسی فیسبوک ارائه کرده است.
اپلیکیشن Facebook Camera امکان اشتراک گذاری تصاویر را برای کاربران این شبکه اجتماعی بیش از پیش ساده کرده است. در این برنامه شما میتوانید از عکسهایی که قبلا گرفته اید استفاده کنید و یا مستقیما به دوربین موبایل خود متصل شوید. این اپلیکیشن تعداد 15 فیلتر را همانند اینستاگرام در خود جای داده که از آنها میتوانید بر روی تصاویر استفاده کنید، امکان کراپ کردن نیز در قسمت ویرایش عکس برای کاربر تعبیه شده است.
گشت و گذار در بین تصاویر دوستانتان و یا تگ کردن آنها بر روی تصاویر خود نیز، از دیگر امکانات این برنامه است.
فیسبوک این اپلیکیشن را فعلا برای iOS و به صورت رایگان ارائه کرده است، دارندگان آیفون، آیپاد و آیپد میتوانند آن را از اپ استور دانلود نمایند.
شما چقدر از اپلیکیشن های عکاسی روی تلفن همراه تان استفاده می کنید؟
شبکه ملی اطلاعات امن است اما امنیتی نیست
وابستگی بسیار زندگی مردم به اینترنت و فناوری های روز سبب شده است هرخبر یا شایعهای برای آنها بسیار حائز اهمیت شود بخصوص اینکه وقتی این خبر مربوط به پروژه مهم و اثرگذاری مانند راهاندازی شبکه ملی اطلاعات باشد.
راهاندازی شبکه ملی اطلاعات و پیش به سوی ایران الکترونیک تأکیدی است که هم قانونگذار آن را در برنامه پنجم توسعه کشور مورد توجه قرار داده و هم نیاز گریزناپذیر مردم کشور را به این سمت خواهد برد. راهاندازی چنین پروژه عظیمی حتماً شبهات و سؤالاتی را در جامعه به دنبال داشته و خواهد داشت از قطع اینترنت جهانی گرفته تا نظارت بر رفتار شهروندان و محدود شدن آنها در شبکه ملی اطلاعات. گفتوگوی پیش رو پاسخی است به بایدها، نبایدها، شدهها و ناشدههای این پروژه ملی و سایر مباحث حوزه فناوری اطلاعات و اینترنت که با مهندس «علی حکیم جوادی» رئیس سازمان فناوری اطلاعات ایران به بحث نشستهایم.
محور اصلی این گفتوگو شبکه ملی اطلاعات و مسائل مربوط به اینترنت است. برای آغاز بحث اگر موافق باشید از فعالیت و نقش سازمان فناوری اطلاعات در جامعه و شبکه ملی اطلاعات که یکی از پروژههای مهم کشوری محسوب میشود شروع کنیم.
سازمان فناوری اطلاعات ایران با توجه به نیاز روزافزون کشور به برقراری و توسعه شبکههای رایانهای و ارتباطات آنها و با هدف ایجاد زیرساختهای ارتباطی لازم برای تحقق چنین امری و نیز امکان دسترسی به منابع اطلاعاتی و خدماتی از سال 1370 به عنوان یکی از زیرمجموعههای وزارت پست، تلگراف و تلفن آغاز به کار کرد. با تغییر نام وزارت پست و تلگراف و تلفن به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران در سال 1382، تغییراتی در سطح شرکتهای تابعه رخ داد و امور ارتباطات «دیتا» به شرکت ارتباطات «دادهها» تغییر نام یافت و در سال 1387 نیز در راستای اجرای اصل 44 قانون اساسی، این شرکت ضمن تفکیک از شرکت مخابرات ایران به شرکت فناوری اطلاعات ایران تغییر پیدا کرد. سازمان «فناوری اطلاعات ایران» نیز یکی از معاونتها و بازوی اجرایی وزارتخانه محسوب میشود. در سال گذشته با تدوین سند راهبردی در 14 محور که محورهای 14گانه سازمان فناوری اطلاعات ایران محسوب میشود، تهیه شد. با پیادهسازی این محورها به عنوان عنصر اصلی سازمان فناوری اطلاعات ایران در کشور شناخته شدیم.
در حقیقت قلب فناوری کشور در دست شماست؟
**حوزه اجرایی، قلب هر وزارتخانهای است. سازمان فناوری اطلاعات ایران با داشتن چنین اهداف و دانشی، کشور را پوشش میدهد؛ البته منهای بخش حوزه محتوایی و برای این که تداخل پیش نیاید، سعی میکنیم وارد آن حوزه نشویم، امیدواریم در پایان برنامه پنجم توسعه به اهداف از پیش تعیین شده برسیم، همچنین یک «کارگروه مدیریتی» در حوزه فناوری اطلاعات تشکیل شده که مدیریت آن را وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران برعهده دارد. در این کارگروه 12 کمیته تخصصی در حوزه دولت الکترونیک از کمیته تجارت، دانش، حقوق، عمران، راهسازی، خدمات بانکی و پولی، مدارس و… فعالیت دارند.
چه اهدافی در برنامه پنجم توسعه برای شما پیشبینی شده که باید به آن برسید؟
**در ماده 46 قانون پنجم توسعه تکلیف شده که شبکه ملی اطلاعات ایران باید راهاندازی و در سطح کشور گسترش یابد بنابراین وزارت ارتباطات در زمینه توسعه شبکه ملی ایران برای ارتقای کیفیت و سرعت بالای اینترنت کارش را شروع کرده و «کارگروه مدیریت» دولت هم یکسری از اهدافی از اهداف 14گانه را در دستور کار خود قرار داد. به عنوان مثال در حوزه آموزش که باید 30 درصد آموزشها الکترونیکی شود.
چه مرحله از آموزشها؟ در سطح مدارس یا آموزش عالی؟
**کل آموزشها باید الکترونیکی شود البته این کار نیاز به زمان دارد که در حال حاضر تلاش میشود که امکان آموزش الکترونیک هر چه زودتر فراهم شود. 80 درصد گردش پولی کشور، 20درصد تجارت داخلی و 30 درصد تجارت خارجی باید الکترونیکی شود. مردم باید کارت هوشمند ملی داشته باشند، همچنین کاربران از پهنای باند مناسبتر استفاده کنند و 60 درصد خانوادهها بتوانند به راحتی به آن دسترسی داشته باشند.
سال 94 پایان برنامه پنجم توسعه است. فکر میکنید در آن زمان به این اهداف برسید و تاکنون چه اقداماتی را انجام دادهاید؟
**سازمان فناوری اطلاعات ایران یک حوزه فرابخشی است که یک بخش آن به وزارت ارتباطات مربوط میشود که در این حوزه بیشتر بحث ایجاد زیرساختها مطرح است. به عنوان مثال، وقتی درباره پرونده سلامت خانوارها صحبت میکنیم، در این زمینه یک بخش عمده آن به وزارت بهداشت برمیگردد و دوستان ما در این حوزه باید با ما هماهنگ باشند و تلاش کنند تا شبکه راهاندازی شود. البته بستر و شرایط کار را ما باید برای آنها فراهم کنیم و آنها پروژه سلامت خانوارها را به صورت الکترونیکی اجرا میکنند.
یکی از محاسن شبکه ملی اطلاعات ایجاد رونق جدی در حوزه فناوری اطلاعات است. میزبانیها قطعاً به داخل کشور منتقل و مراکز «دادهها» از رونق خاصی برخوردار خواهد شد و دیگر مجبور نخواهیم بود اطلاعات را از خارج کشور دریافت کنیم.در شبکه ملی اطلاعات در زمینه مرکز داده ملی، مراکز دادههای استانها و دستگاهها، بخشهای خصوصی و کاربران خانگی رونق خواهد گرفت. در حال حاضر روزانه بیش از هزار و 800 خدمات مختلف اینترنتی به سازمانها، نهادها، بخشهای خصوصی و خانوارها داده میشود ضمن این که شبکه ملی اطلاعات امکاناتی را فراهم خواهد کرد که ما سهم بیشتری را در تولید در جهان داشته باشیم.
وقتی از یک مسیر داخلی بتوانیم نیازها و اطلاعات خود را تأمین کنیم، چه لزومی دارد که آن اطلاعات را از خارج کشور و از یک مسیر طولانی بگیریم و این کار هزینه اینترنت را بالا میبرد و از نظر اقتصادی به نفع کاربر نیست، همچنین سرعت و کیفیت اطلاعات تولید و دریافت شده مناسب نخواهد بود، در حالی که شبکه ملی اطلاعات این مشکل را حل کرده است و کلیه اطلاعات درخواستی کاربران را با سرعت و کیفیت بالا از طریق اینترنت در دسترس آنها قرار خواهد داد
برای راهاندازی شبکه ملی اطلاعات چه اقداماتی انجام شده؟
**در حال حاضر شبکههای بسیاری به صورت اختصاصی و یا دستگاههای اجرایی، سازمانها و نهادها در حال شکلگیری هستند که همه در آینده نزدیک به شبکه ملی اطلاعات متصل و ترکیب میشوند. سازمان فناوری اطلاعات ایران برای اجرا و راهاندازی شبکه ملی ایران، با سرعت وارد فاز عملیاتی شد و با شکلگیری مراکز دادهها در استانها و زیرساختها کار خود را شروع کرد.
در مورد شبکه ملی اطلاعات باید بگویم این شبکه مشتمل بر شبکههای ارتباطی پرسرعت نسل جدید عمومی و اختصاصی و همچنین مراکز دادههای امن دولتی و غیردولتی است که وظیفه تأمین زیرساختهای لازم به منظور ذخیرهسازی، اشتراکگذاری، پردازش اطلاعات، برقراری کلیه تعاملات و مبادلات الکترونیکی بین تمام دستگاههای دولتی و بنگاههای خصوصی را بهعهده دارد.
این شبکه با توسعه ظرفیت ارتباطات بینالملل و اینترنت جهانی بر حسب نیاز، میزان پهنای باند آن گسترش یافته و دسترسی کاربران داخلی از شبکه ارتباطی عمومی به اینترنت جهانی را قادر خواهد کرد، در واقع شبکه ملی اطلاعات قادر است امکان دسترسی پرسرعت اینترنت با کیفیت بالا به تمام دستگاههای دولتی، بنگاههای خصوصی و کاربران خانگی به سامانههای اطلاعاتی و خدمات الکترونیکی را فراهم کند.
این پروژه از چه زمانی شروع شد و اکنون در چه مرحلهای است؟
**خوشبختانه پروژه شبکه ملی اطلاعات اوایل سال برنامه پنجم توسعه یعنی از ابتدای سال 90 هم فاز عملیاتی و هم فاز مطالعاتی آن تکمیل شده است و وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ملی طی حکمی اینجانب را به عنوان مجری طرح شبکه ملی اطلاعاتی تعیین کردند. تا پایان امسال بخش عمدهای از این پروژه مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت و هدف ما این است که انشاءالله تا پایان برنامه پنجم توسعه به اهداف از پیش تعیین شده شبکه ملی اطلاعات برسیم. این مژده را هم بدهم که روز 27 اردیبهشت بخشی از شبکه ملی اطلاعات همزمان با سالروز ارتباطات و فناوری اطلاعات با حضور شخصیتها و مقامات ارشد و مسئول رونمایی خواهد شد.
شبکه ملی اطلاعات با شبکه اینترنت ارتباطی با هم ندارند، یعنی کاربری که اطلاعاتش را میگیرد، نمیداند از کدام شبکه گرفته است؟
**وقتی شما به بانک مراجعه میکنید، کار شما به خاطر اطلاعات ذخیره شده در شبکه بانکی به سرعت انجام میگیرد و شبکه ملی اطلاعات در این زمینه با سرعت و کیفیت بالا وظایف خود را در قبال مشتری انجام داده است یعنی برای استفاده دستگاههای اجرایی ترافیک خدمات آنها را از اینترنت به شبکه ملی اطلاعات منتقل میکنیم که هم امنیت بیشتری دارد و هم کمکی برای روان شدن ترافیک اینترنت است.
تصور ما این است که در شبکه ملی اطلاعات بعد از اینکه زیرساختهای شبکه و زیرساختهای اطلاعاتی و مراکز «داده» ایجاد شد نیاز به سیستم موتور بومی جستوجوگر و پست الکترونیک داریم. این پروژه شروع شده و امیدواریم در آینده نزدیک در فاز اول شاهد بهرهبرداری این سه پروژه در شبکه ملی اطلاعات باشیم
برخی با انتقاد به این موضوع که راهاندازی شبکه ملی اطلاعات منجر به قطع اینترنت خواهد شد و یا کیفیت و سرعت اینترنت پائین خواهد آمد، بهطوری که مجبورشوند از شبکه ملی اطلاعات تغذیه کنند آیا این انتقاد را درست میدانید؟
**این بحثها کارشناسانه و قطعاً منطقی نیست. وقتی از یک مسیر داخلی بتوانیم نیازها و اطلاعات خود را تأمین کنیم، چه لزومی دارد که آن اطلاعات را از خارج کشور و از یک مسیر طولانی بگیریم و این کار هزینه اینترنت را بالا میبرد و از نظر اقتصادی به نفع کاربر نیست، همچنین سرعت و کیفیت اطلاعات تولید و دریافت شده مناسب نخواهد بود، در حالی که شبکه ملی اطلاعات این مشکل را حل کرده است و کلیه اطلاعات درخواستی کاربران را با سرعت و کیفیت بالا از طریق اینترنت در دسترس آنها قرار خواهد داد و از نظر اقتصادی نیز به نفع کاربران خواهد بود، ضمن اینکه منابع داخلی از نظر امنیتی به مراتب امنتر است.اینترنت در شبکه ملی اطلاعات قطع نمیشود، بلکه با کیفیت و سرعت بالا در دسترس کاربران خواهد بود.
عده ای هم معتقدند هدف از راهاندازی شبکه ملی این است که به وسیله آن شهروندان را کنترل کنند و اطلاعاتی که به کاربران داده میشود را رصد نمایند و در واقع میگویند شبکه ملی اطلاعات یک شبکه امنیتی است؟
**شبکه ملی اطلاعات، امن است ولی نه به معنای «امنیتی». یک سؤال میپرسم وقتی در خانه هستیم ومیخواهیم به اطلاعاتی دسترسی پیدا کنیم، آیا امنیت بیشتری را احساس نمیکنیم تا اینکه این اطلاعات را از محیط خارجی دریافت کنیم؟ «امنیت» در شبکه ملی اطلاعات به معنای ایمنی و در مرحله بعدی پایداری است. امروزه اگر یک اختلال کوچک در یک شبکه بانکی به وجود آید ممکن است خیلیها را دچار زیان کند و زندگی مردم مختل میشود بنابراین «امنیت» را به معنای ایمن بودن میدانیم.
اگر امنیت را از نگاه منتقدان به معنای «امنیتی» بودن آن تلقی کنیم، چه؟
**نه واقعاً اینجور نیست ولی به هر حال ایمنی و امنیت در شبکههای اینترنتی مورد نیاز است تا در مقابل هکرها و حملات سایبری از خودمان دفاع کنیم . چون در این حوزه تکنولوژی را خوب میشناسیم، به نظرم هیچ تفاوتی نمیکند، به هرحال اگر کسی بخواهد کنترلی در خارج یا داخل داشته باشد تفاوتی در اصل موضوع نمیکند و میتواند این کار را انجام دهد.
امنیت شبکه ملی اطلاعات را چگونه ارزیابی میکنید؟
**خوشبختانه در شبکه ملی اطلاعات این موضوع مطرح و نگرانی در این رابطه وجود ندارد. این شبکه هم مانند بسیاری از شبکههای دنیا وقتی کاربری برای دریافت اطلاعات وارد شبکه شود، اگر داخلی باشد، مشخص است و اگر کاربر نیز خارجی باشد، میتوان پیدایش کرد. حملات سایبری از کشورهای مختلف به ما میشود، در نتیجه شبکههای اینترنت بشدت ناامن و آسیبپذیرند. اما شبکه ملی اطلاعات به گونهای طراحی شده است که پایداری خود را حفظ میکند. بنابراین تأکید ما بر جداسازی شبکههای دولتی و یا خصوصی از شبکههای اینترنتی است.در قانون توسعه پنجم آمده که دستگاههای اجرایی و دولتی تا پایان سال 91 از شبکههای اینترنتی جدا شده و به شبکه ملی اطلاعات متصل شوند اما شبکههای اختصاصی خودشان را داشته باشند.شبکه ملی اطلاعات شامل سه بخش کاربران دولتی، اختصاصی و خانگی است که در فاز نخست راهاندازی این شبکه برای کاربران دولتی و شبکههای اختصاصی خواهد بود که امیدواریم تا پایان سال جاری بهرهبرداری آن آغاز شود.
کشورهای اروپایی و غربی هم چنین شبکههای ملی برای خودشان دارند؟
**بله ولی آنها این موضوع را رسانهای نمیکنند. شما اگر برای کارهای اداری و روزمره در این کشورها به اینترنت مراجعه کنید بدون اینکه بدانید و متوجه شوید از شبکه ملی اطلاعات استفاده میکنید.
در کنار امنیت اینترنتی بحث پایداری را هم در شبکه ملی اطلاعات داریم چون ممکن است بر اثر بلایای طبیعی دچار بحران شویم. در نتیجه در شبکه مسائلی تحت عنوان پدافند غیرعامل پیشبینی شده است که در صورت لزوم از آن استفاده خواهد شد
میدانید که سرعت اینترنت در کشور پائین است و این موضوع کاربران را نگران کرده ، چه برنامهای برای رفع این نگرانیها دارید؟
**دو مسئله وجود دارد، ممکن است اتفاقی این کار صورت بگیرد یا سرویسدهندگان به تعهدات خود به درستی عمل نکنند. خوشبختانه مدیریت توسعه مرکز اینترنت به کار سرویسدهندگان اینترنت نظارت دارد تا آنان به تعهدات خود به طور کامل عمل کنند. اینترنت یک سرویس است که روی پهنای باند قرار دارد و کاربران باید به راحتی به آن دسترسی داشته باشند، اما هرازگاهی در شبکههای اینترنتی اینگونه مشکلات پیش میآید ولی این موضوع در شبکه ملی اطلاعات حل شده است و کاربر میتواند به پهنای باند با سرعت بسیار و کیفیت بالا دسترسی پیدا کند.
قطع شدن اینترنت هم داستانی شده است، چون هرازگاهی شنیده میشود که کابلی در خلیجفارس به لنگر کشتی گیر کرده و یا نهنگی کابل را خورده و… اینترنت قطع شده است. واقعاً منشأ قطع اینترنت کجا است آیا نمیشود یک فکر اساسی برای آن کرد؟
**مسیرهای اتصال فیبر نوری مشخص است و از چند نقطه در خارج از کشور تغذیه میشود اما هرازگاهی اتفاق میافتد که بر اثر شرایط جوی آب و هوا کابل قطع میشود و نکته مهم این است که ما این موضوع را در مسائل عمرانی بیشتر داریم. امیدواریم با گسترش فیبر نوری این مشکل هم حل گردد و هیچ گونه قطعی نداشته باشیم.
اینترنت کشور از کدام مسیرها میآید؟
**یک بخش از جنوب و بخش دیگر هم از ترکیه است.
آیا دولت در زمینه خرید فیبر نوری – اینترنت – یارانهای پرداخت میکند؟
**نه هیچ گونه یارانهای از دولت دریافت نمیکنیم.
پس ارزان میخرید و گران میفروشید؟
**خیر، کمیسیون تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در این زمینه نرخهای مصوب دارد و از نظر اقتصادی کارها روی حساب و کتاب و محاسبه است و قیمت عرضه پهنای باند برای مصرفکنندگان مشخص است.
برخی از کاربران معتقدند که سرعت اینترنت در داخل کشور پائین است اما خیلی گران محاسبه میشود در حالی که در کشوری مانند کرهجنوبی اینترنت با سرعت زیاد و کیفیت مطلوب هزینهای پرداخت نمیشود، این تفاوت کیفیت و قیمت را چگونه ارزیابی میکنید؟
**در خارج از کشور مبلغ مصرفی را یکجا دریافت میکنند. به طور مثال برای یک کاربر که صورتحساب میآید در آنجا هزینههای تلفن، برق، تلویزیون کابلی، اینترنت و… یکجا محاسبه میشود و کاربر 90 یا 100 دلار را پرداخت میکند در نتیجه او متوجه هزینه اینترنت مصرفی خود نمیشود و فکر میکند که اینترنت در آن کشور رایگان است اما کشور ما هنوز به آن سمت نرفته است. در واقع ما در حال حاضر پهنای باند را به کاربر واگذار میکنیم. انشاءالله در شبکه ملی اطلاعات پهنای باند با قیمت مناسب در اختیار کاربران قرار میگیرد و قطع هم نخواهدشد.
این تبلیغی برای استفاده هموطنان از شبکه ملی اطلاعات بود ؟
**به لحاظ اقتصادی به نفع کاربران خواهد بود چون از پهنای باند بیشتر و سرعت زیاد و کیفیت مطلوب استفاده خواهند کرد. البته ماده اولیه پهنای باند را از خارج از کشور میخریم. یکی از دستاوردهای شبکه ملی اطلاعات ارائه سرویسها و خدمات به کاربران است که برای مصرفکننده و توزیعکننده باصرفه است.
موتور جستوجوگر بومی در شبکه ملی اطلاعات چه جایگاهی دارد؟
**تصور ما این است که در شبکه ملی اطلاعات بعد از اینکه زیرساختهای شبکه و زیرساختهای اطلاعاتی و مراکز «داده» ایجاد شد نیاز به سیستم موتور بومی جستوجوگر و پست الکترونیک داریم. این پروژه شروع شده و امیدواریم در آینده نزدیک در فاز اول شاهد بهرهبرداری این سه پروژه در شبکه ملی اطلاعات باشیم.
فردی که اطلاعات و رمز سه میلیون نفر از مشتریان بانکها را برداشته بود نتوانسته از آن استفاده کند و مشکل جدی در این زمینه ایجاد نشده است
برای جلوگیری از قطع شدن شبکه ملی اطلاعات هنگام بروز حوادث چه تدبیری اندیشدهاید؟
**در کنار امنیت اینترنتی بحث پایداری را هم در شبکه ملی اطلاعات داریم چون ممکن است بر اثر بلایای طبیعی دچار بحران شویم. در نتیجه در شبکه مسائلی تحت عنوان پدافند غیرعامل پیشبینی شده است که در صورت لزوم از آن استفاده خواهد شد.
آینده فضای مجازی ایران در حوزه فناوری اطلاعات را چگونه ارزیابی میکنید؟
**یکی از اهداف سازمان فناوری اطلاعات ملی این است که تا پایان چشمانداز 20 ساله باید در منطقه اول شویم و در این راستا کشور را به عنوان «ایران الکترونیک» مطرح و معرفی نماییم.این به آن معنا است که هر ایرانی در هر کجای جهان باشد به راحتی به پهنای باند دسترسی داشته باشد.
خوشبختانه دولت دهم نیز نگاه الکترونیک دارد و امیدواریم با ایجاد زیرساختها و حمایت از سوی دولتمردان بتوانیم این تکنولوژی را گسترش داده و هزینهها را کاهش دهیم.
اخیراً سه میلیون رمز کارتهای بانکی مردم توسط فردی منتشر شد، آیا این نشان نمیدهد امنیت شبکههای ما همچنان زیر سؤال است؟
**این کار زنگ خطری برای همه بود که هشیار باشیم و امنیت شبکهها را بالا ببریم. البته هر چقدر با دقت کار کنیم 80 درصد امنیت را حفظ خواهیم کرد و 20 درصد آن به خطای کاربر و اپراتوری که با سیستم کار میکند برمیگردد. فردی که اطلاعات و رمز سه میلیون نفر از مشتریان بانکها را برداشته بود نتوانسته از آن استفاده کند و مشکل جدی در این زمینه ایجاد نشده است.
دوربین فیلمبرداری 33 مگاپیکسلی با سرعت 120 فریم بر ثانیه، ضبط 4 میلیارد پیکسل در هر ثانیه
شبکه تلویزیون ملی ژاپن، NHK تصمیم گرفته است که با تولید و توسعه یک دوربین ویدیویی 33 مگاپیکسلی، فرمت استاندارد پخش برنامه خود را به Ultra High Definition تغییر دهد. در این حالت برنامه ها با رزولوشن 7580 در 4320 پیکسل و تنها بر روی تلویزیون های HDTV پخش خواهند شد. برای مقایسه بد نیست یادآوری کنیم کیفیت 4K که چندی است در برخی تلویزیون ها و دوربین های فیلمبرداری عرضه شده، حداکثر رزولوشنی برابر با 4096 در 3112 پیکسل دارد و رزولوشن فرمت 8K تقریبا 8192 در 4320 پیکسل است.
همچنین سرعت فریم این دوربین 120 فریم بر ثانیه (دو برابر حد معمول) است که به معنی ثبت 4 میلیارد پیکسل در هر ثانیه است. البته این دوربین با سرعت انتقال 51?.?2 گیگابیت در ثانیه، به خوبی از پس جابجایی چنین حجم داده ای بر می آید. این تغییر سرعت از 60 به 120 فریم در ثانیه، به این دلیل انجام شده که صحنه های سریع در تلویزیون های بسیار بزرگ به صورت تار دیده نشوند و بیننده همواره تصویر شفاف و روشنی در اختیار داشته باشد. سنسور CMOS این دوربین هم با اندازه 24?.?7 میلیمتری، یکی از کوچکترین سنسورهای نوری دنیا است که می تواند چنین کیفیت تصویری را تدارک ببیند. البته NHK هنوز به این مشخصات راضی نیست و تصمیم دارد حساسیت نوری این سنسور Ultra HD را تا حد ممکن افزایش دهد.
با این اوصاف ژاپنی ها المپیک لندن را بسیار متفاوت تر از قبل تجربه خواهند کرد!
دردهای اساسی ما ایرانیان
برخی از مهمترین دردهای اساسی ما ایرانیان که کم و بیش همه ما ایرانیان از آن بهره مندیم.
بیان این عیوب نه از جهت به رخ کشیدن آنها بلکه به منظور شناخت آنهاست
روشن است تا درد را نشناسیم به فکر درمان آن نیستیم
به قسمتی از درد های اجتماعی ما ایرانیان توجه کنید:
1-اکثر ما ایرانی ها تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم.
2-اکثر مردم ما در هر شرایطی منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح می دهیم.
3-با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم.
4-به بدبینی بیش از خوش بینی تمایل داریم.
5-بیشتر نواقص را می بینیم اما در رفع آنها هیچ اقدامی نمی کنیم.
6-در هر کاری اظهار فضل می کنیم ولی از گفتن نمی دانم شرم داریم.
7-کلمه من را بیش از ما به کار می بریم.
8-غالبا مهارت را به دانش ترجیح می دهیم.
9-بیشتر در گذشته به سر می بریم تا جایی که آینده را فراموش می کنیم.
10-از دوراندیشی و برنامه ریزی عاجزیم و غالبا دچار روزمرگی و حل بحران هستیم.
11-عقب افتادگی مان را به گردن دیگران و توطئه آنها می اندازیم،ولی برای جبرانش قدمی بر نمیداریم.
12-دائما دیگران را نصیحت می کنیم،ولی خودمان هرگز به آنها عمل نمی کنیم.
13-همیشه آخرین تصمیم را در دقیقه 90 می گیریم.
14-شانس و سرنوشت را برتر از اراده و خواست خود می دانیم.
15- اعتقاد داریم که گربه را باید در حجله کشت.
16-تنبیه برایمان راحت تر از تشویق است.
17-هنگامی که به هدف مان نمی رسیم،آن را به حساب سرنوشت و قسمت و بد بیاری می گذاریم،ولی هرگز به تجزیه تحلیل علل آن نمی پردازیم
18- غالبا افراد چاپلوس بین ما ایرانیان موقعیت بهتری دارند.
19- اکثرا رابطه را به ضابطه ترجیح می دهیم.
20- دشمنان ما،ما را بهتر از خودمان می شناسند.
21-در ایران کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد.
22-فکر می کنیم با صدقه دادن خود را در مقابل اقدامات نابخردانه خود بیمه می کنیم.
23- اول ساختمان را می سازیم بعد برای لوله کشی،کابل کشی و غیره صد ها جای آن را خراب می کنیم.
24-همیشه برای ما مرغ همسایه غاز است.
25-به هیچ وجه انتقاد پذیر نیستیم و فکر می کنیم که کسی که عیب ما را می گوید بدخواه ماست.
26-چشم دیدن افراد برتر از خودمان را نداریم.
27-به هنگام مدیریت در یک سازمان زور را به درایت ترجیح می دهیم.
28-وقتی پای استدلالمان می لنگد با فریاد می خواهیم طرف مقابل را قانع کنیم.
29- وعده دادن و عمل نکردن به آن یک عادت عمومی برای همه ما شده است.
30-به سادگی به یکدیگر دروغ میگوییم و برای اثبات آن به دروغ های بزرگتری میپردازیم
31-برای رسوا نشدن همرنگ جماعت میشویم هر چند آن جماعت را قبول نداشته باشیم
32- همیشه به دنبال کسی میگردیم که اعتراضش راشروع کند تا دنبال او راه بیفتیم. جرات پیشقدم شدن نداریم
33- ضایع کردن و رسوا نمودن مدیران و رهبرانمان بیشترین لذت اجتماعی را برایمان دارد.
34-در حمایت و مخالفت با رهبران و مدیران جامعه بسیار افراط و تفریط داریم.
35-بدون آگاهی و علم کفی در مورد دیگران به قضاوت مینشینیم و جالب آنکه با همان قضاوت ناقص محکوم نیز میکنیم
36-قبل از قضاوت کردن نمی اندیشیم و بعد ازآن حتی خود را سرزنش هم نمی کنیم.
37- در حالی که حاضریم چندین ساعت دور هم بنشینیم و چرت و پرت بگوییم حاضر به خواندن یک صفحه کتاب نیستیم. در عین حال مدعی هستیم باسواد ترین کشور های دنیا هستیم.
38- وقتی صحبت از ادعا هست اولین هستیم و وقتی صحبت از عمل به دنبال دیگری هستیم ک ادعای ما را عمل کند
39- در حالیکه خود را مذهبی ترین مردم دنیا میدانیم و خود را اهل بهشت, احترام و رعایت حقوق یکدیگر بی ارزش ترین چیز نزد ما است
40- این یکی را هر کدام از ما ایرانیان خودمان به خود بگوییم و بکوشیم حداقل این یک عیبی را که خودمان در مورد خودمان میگوییم در پی اصلاح آن بکوشیم نه اینکه بگوییم ما بهترینیم و هیچ عیبی نداریم.م:ایران ویج
لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
این هتل عجیب که شبیه به یک کوه ساخته شده در پاتاگونیا ، شیلی واقع شده است. داشتن آبشار بسیار زیبا و پل های معلق چوبی روی آن جلوه خاصی به این هتل داده است و این حس را به مسافرانش القا میکند که گویی در سرزمین دیگری بسر میبرند.
این تونل قطار زیبا که پوشیده از درختان و گیاهان سر سبز است به نام تونل عشق معروف است که در Kleven در اوکراین قرار دارد.
مجموعه تالاب آبی نزدیکی فرودگاه بین المللی کیفلاویک در ایسلند واقع شده است. محلی برای آرامش و آبتنی با آب گرم. این تالاب یک تالاب طبیعی با آب نسبتا داغ میباشد. این استخر آب گرم یکی از مشهورترین مکانهای گردشگری برای توریستها محسوب میشود. اگرچه این محل خیلی شلوغ است اما ارزش دیدن دارد. تالاب آبی از آبهای دریایی غنی از مواد معدنی تغذیه میشود که حرارتش را از گرمای اعماق زمین میگیرد. این مکان شبیه یک منطقه گرگ و میش گونه است که مردم با گِلهای سفید و درون بخار پوشیده شده اند.
ها بجریان می افتند صحنه های دیدنی و رویایی خلق میشود.
هرم دریایی با ارتفاع 562 متری یکی از بلند ترین سازه های دنیا در نوع خود میباشد. این هرم توسط فعالیت های آتش فشانی در 7 میلیون سال قبل پدید آمده است و هنوز استوار بر روی اقیانوس آرام ایستاده است.
خط ساحلی مرجانی استرالیا به طول بیش از سه هزار کیلومتر، یکی از بزرگترین اکوسیستمهای مرجانی در جهان و یکی از مقاصد اصلی برای کشفیات تازه دریایی در این عرصه است. جزیره لیزارد با دارا بودن 10 کیلیمتر مربع مساحت دارای سه جزیره کوچکتر در اطرافش می باشد. این جزیره در واقع یک پارک ملی حفاظت شده است که در دیواره بزرگ مرجانی استرالیا در کوئینزلند واقع شده است.
خلق تـصاویـر خـارق العـاده با فتـوشـاپ!
لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست
بلکه دشواری رسیدن به سهولت است . . .
.
.
.
وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند
نه رفتار و عملکرد شما . . .
.
.
.
اراده آهنین زمین خوردن هفت باره و برخواستن برای بار هشتم است
(دهخدا )
.
.
.
اس ام اس فلسفی
سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است
نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد . . .
.
.
.
پیامک فلسفی
لبخند حتی زمانیکه بر لب مرده مینشیند بازهم زیباست . . .
.
.
.
پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن
ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر . . .
.
.
.
کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم
.
.
.
جملات زیبای بزرگان
کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید . . .
.
.
.
وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد
بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید . . .
.
.
.
کسی که دوبار از روی یک سنگ بلغزد، شایسته است که هر دو پایش بشکند
.
.
.
اس ام اس قصار
هرکه با بدان نشیند
اگر طبیعت ایشان را هم نگیرد، به طریقت ایشان متهم گردد . . .
.
.
.
اینکه ما گمان میکنیم بعضی چیزها محال است
بیشتر برای آن است که برای خود عذری آورده باشیم . . .
.
.
.
جملات قصار
وقتی انسان آنقدر ثروتمند شد که بتواند هر چه دلش می خواهد بخرد
می بیند معده اش بیمار است و همه چیز را هضم نمی کند .
(شاتو بریان)
.
.
.
برتری همیشه منفور بوده است ، و هنگامیکه برتر از همه ای بیشتر منفوری . . .
(گراسیان)
.
.
.
تکبر زائیده قدرت مادی است و تواضع زاییده ضعف معنوی .
(فردریش نیچه)
.
.
.
جهت الهی شما ، دریایی است پهناور و بی ساحل .
ذات الهی شما از ازل پاکیزه بوده است و تا ابد نیز خالص و پاک خواهد ماند .
جبران خلیل جبران
.
.
.
مهم نیست کجا متولّد شدم و چگونه و کجا زندگی کرده ام.
مهم این است که در آنجا که بوده ام چگونه رفتاری داشته ام . . .
(جوجیا اوکیف)
.
.
.
توانگر کسی است که به آنچه خداوند توانا نصیبش کرده خرسند باشد .
زیرا شوریده بخت تر و پراکنده خاطرتر از آزمند کسی نیست .
(بزرگمهر)
.
.
.
هرگز مردی ولو بسیار نادان را ندیدم که از وی چیزی نتوانسته ام بیاموزم .
(گالیله)
.
.
.
پرحرف را که دشمن راستی و خصم روان پاک است هرگز نپذیر .
(بزرگمهر)
.
.
.
براستی ؛ ای کاش جنون شان را حقیقت نام بود یا وفاداری یا عدالت .
اما دریغ که فضیلت شان در خدمت دراز زیستن است و آسودگی نکبت بار .
(فردریش نیچه)
.
.
.
فرمانروایانی که یک شبه دارای توان می شوند ، با تلنگری فرو می ریزند .
(اُرد بزرگ)
.
.
.
انسانها در هیچ یک از ویژگی هایشان به اندازه نیکی کردن به همنوعان خود خدای گونه نیستند.
(سیسرو)
.
.
.
شما نمی توانید به یک نفر چیزی را که خودش از قبل نمی داند یاد بدهید .
فقط می توانید او را از آنچه می داند با خبر و آگاه کنید.
(گالیله)
.
.
.
در میان دو دشمنی میفکن
که ایشان چون صلح کنند تو در میانه شرمسار باشی . . .
(سعدی)
.
.
.
اگر دشمنت با روی خوش نزدیکت شد
در برابرش خموش باش و تنهایش بگذار . . .
اُرد بزرگ
.
.
.
خوشبختی میان خانه ی شماست
بیهوده آن را در میان باغ دیگران می جویید
(مارک اورل)
.
.
.
خویشتن و مردم را هنگامی می شناسی ، که تنها شوی .
اُرد بزرگ
.
.
.
غذایی را بخور که می پسندی
لباسی را پبوش که مردم می پسندند.
ادیبان
.
.
.
اگر سخن چون نقره است، خاموشی چون زر پربهاست.
(لقمان)
.
.
.
داروهای تلخ را با روپوش شیرین می پوشانیم
چرا حقیقت و اخلاق را نیز با لباسهای زیبا نپوشانیم ؟
(شامفورت)
لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید تابستان نزدیک است و سه ماه فرصت ارزشمند برای بسیاری از نوجوانان زیر 20 سال به وجود خواهد آمد. این و برخی موارد مثل راهنمایی خواستن پدر یکی از مخاطبان سایت در مورد فرزندش بهانهای شد که این مطلب را بنویسم. حدوداً دوازده ساله بودم که در مسجد با مرد بزرگی آشنا شدم که قریب به پنجاه و اندی سال سن داشت (بخوانید مرشد) و هنوز هم که هنوز است و قریب به 70 سال سن دارد، باید او را هر هفته ببینم تا از تجربیاتش برایم بگوید و راهنمایم باشد. یکی از چیزهایی که همیشه به خاطر آن خود را مدیون او میدانم این است که از ابتدای دوستیمان، هر چند روز یک بار یک جمله را با تأکید خاصی به من میگفت: موقع خداحافظی دوباره میگفت: یادت نرود که فقط تا 20 سالگی فرصت داری! معتقد بود: بعد از 20 سالگی آنقدر مشغلهها و درگیریهای ذهنی برایت پیش میآید که ورودیهایت را به صفر نزدیک میکند و فقط خروجی خواهی داشت. اگر قبل از 20 سالگی خود را خوب ساخته بودی، خروجیهایت ارزشمند خواهد بود وگرنه تا آخر عمر خروجی مفیدی نخواهی داشت. من بارها و بارها در روز این جمله در گوشم زمزمه میشد: فقط تا 20 سالگی فرصت داری! الان که نگاه میکنم، میبینم حقیقتاً راست میگفت! شخصیت اصلی من قبل از 20 سالگی ساخته شد و تقریباً قسمت عمدهای از دانستههایم برای آن دوران است. بعد از آن درگیر تدریس و کار شدهام و بیشتر، خروجی داشتهام تا ورودی. دقیقاً 20 ساله بودهام که مدرس شدم و از آن به بعد تقریباً قسمت اعظمی از زندگیام خروجی بوده است تا ورودی. به هر حال، مواردی که به نظرم میرسد که یک نوجوان باید قبل از 20 سالگی انجام دهد را اینجا لیست میکنم. میدانم که برخی مخاطبان سایت، کمتر از 20 سال سن دارند و هنوز فرصت دارند. اگر شما فرصت را از دست دادهاید، هر چند بعید میدانم بتوانید به آنها عمل کنید، اما اگر توانستید ماهی را همین الان از آب بگیرید، وگرنه برای فرزندانتان شاید مفید باشد: باید دقت کنید که این دروس بسیار بسیار ارزشمندتر از آنی هستند که فکر میکنید. تمام چیزهایی که گفته میشود، در آینده مفید خواهد بود. درسها را سرسری نخوانید تا نمره بگیرید. دروس مهمی مثل ریاضی، فیزیک، شیمی، علوم و حتی فارسی و امثالهم را با جدیت بخوانید. فراموش نکنید که زبان انگلیسی زبان مشترک بین ملتهاست. هر کس در هر نقطهای بخواهد بهترین مطلبش را عرضه کند، آنرا به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر میکند. تمام منابع در همه زمینهها به انگلیسی ترجمه شده است و این یعنی اگر انگلیسی را بدانید، میتوانید از تمام زبانهای دنیا برای یادگیری استفاده کنید. بخواهید یا نخواهید، تمام رشتهها این روزها پر شدهاند از کلمات و عبارات انگلیسی. پس اگر میخواهید منابع مرجع را در دست داشته باشید، مجبورید به بهترین شکل، زبان انگلیسی را یاد بگیرید. تجربه خودم را میگویم: من از دوم یا سوم دبیرستان بود که به کلاسهای مکالمه زبان رفتم و تا چهار یا پنج سال در این کلاسها بودم و بعد از آن هم که تا این لحظه مدرس مکالمه زبان بودهام و از این طریق خودم را درگیر نگاه داشتهام. یک مؤسسه را که فکر میکنید مدرسین بهتری دارد، انتخاب کنید و تا انتها به آن پایبند بمانید. سعی کنید هر طور شده و با تمام سختیهایی که ممکن است سر راه پیش آید، یادگیری زبان انگلیسی را رها نکنید و تا انتها بروید. ما ایرانیها خوشبختانه به خاطر نزدیکی زبانمان به عربی، این شانس را داریم که بهترین زبان دنیا را در مدت کوتاهی یاد بگیریم. خوشبختانه دروس دوران راهنمایی و دبیرستان تا حد کافی عربی را یاد دادهاند. اگر آنها را با عشق (و بدون توجه به چرت و پرتهای انسانهای بیسواد که سعی میکنند عربی را بد جلوه دهند) یاد بگیرید، مطمئناً از زندگی خود احساس رضایت بیشتری خواهید داشت. هر طور شده، عربی را یاد بگیرید تا جایی که هر حدیث یا آیهای که خواندند، بتوانید به راحتی به فارسی ترجمه کنید. از آنجا که بسیاری از کلمات زبان فارسی از زبان عربی وارد شده است، دانستن زبان عربی، زندگی شما را متحول میکند. حتی اگر شما یک فیزیکدان شوید من شک ندارم که زبان عربی فیزیک شما را متحول میکند. در نکات بعد خواهم گفت که یکی از رموز موفقیت در زبان عربی، یادگیری قرآن و خواندن آن و احادیث است. زمانی که در کلاسهای عربی بودیم، هر درس جدیدی که معلم میگفت، من کلی حدیث و آیه به ذهنم میآمد که آن نکته در آنها رعایت شده بود. به طور مثال وقتی میگفت: "ات" جمع مؤنث هیچ وقت مفتوح نمیشود، من آیاتی مثل: إن فی خلق السماواتِ و الارض .. و یا الخَْبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَ الطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ ([قانون خدا این است که:] زنان ناپاک و خبیث برای مردان ناپاک، و مردان ناپاک برای زنان ناپاک خواهند بود و زنان پاکدامن برای مردان پاکدامن و مردان پاکدامن برای زنان پاکدامن خواهند بود) به ذهنم میآمد و با خودم میگفتم: راست میگه پسر! هیچ کجا نداریم که «ات» فتحه بگیره! بعد از آن هم به سفارش یکی از دوستان روحانیام، کتاب «صرف و نحو ساده» را مطالعه کردم که زبان عربیام کاملتر شود و پیشنهاد میکنم بعد از پیشدانشگاهی، حتماً این کتاب را مطالعه کنید. در همان سنین، چندین و چند جلد کتاب عربی (داستان و روانشناسی و امثالهم) گرفتم و خواندم و الان به هیچ کتاب فارسی که از عربی ترجمه شده باشد مثل اینکه به کتاب ترجمه شدهی انگلیسی به فارسی اعتماد ندارم، به آنها هم اعتماد ندارم و ترجیح میدهم کتاب مرجع عربیاش را بخوانم. یکی دیگر از مواردی که شخصیت شما را میسازد همین است. باید در این سنین به مطالعه عادت کنید. باید تندخوان شوید. در این سنین، هیچ مشغله فکری نخواهید داشت! مشغلههایی مثل دانشگاه، شغل، ازدواج، درآمد، فرزند و دهها مشغله دیگر که خیلیها را آنقدر درگیر خود کرده که صبح ساعت 7 تا 7 شب وقتشان را میگیرید و بعد از آن هم مثل جنازه به خانه میرسند و میخوابند که فردا را دوباره به همین صورت شروع کنند! تا میتوانید کتب مهم و مرجع را مطالعه کنید. کتب دینی، تاریخی، ادبی و غیره. البته سیر مطالعاتی داشته باشید و بیگدار به آب نزنید! خیلی از جوانان به اشتباه و ندانسته یک کتاب (مثل کتابهای دکتر شریعتی و صادق هدایت و امثالهم) را خواندند و تمام زندگیشان نابود شد! مراقب باشید. در این زمینه، از یک مرشد مثل شخصیتی که در ابتدای مطلب اشاره کردم استفاده کنید. تجربه خودم: چهارده ساله بودم که به پیشنهاد همان دوستی که در ابتدا گفتم، نامهای به «مرکز پاسخ به سؤالات حوزه علمیه قم» نوشتم و گفتم که میخواهم در زمینه تاریخ و مسائل اسلامی مطالعه کنم. لطفاً من را راهنمایی کنید و یک سیر مطالعاتی برایم تعیین کنید. شاید باور نکنید که بعد از 12 سال، من هنوز آن نامه را دارم! عکس گرفتم که ببینید: انصافاً نامه کاملی ارسال کردند و من کتبی که معرفی کردند را تقریباً به همان صورت مطالعه کردم و جلو رفتم. به طور مثال، اولین کتابهایی که معرفی کردند، داستان راستان و دیگر کتب استاد مطهری بود که من شبها در رختخواب دو سه داستان را برای خودم و برادرانم میخواندم و بعد میخوابیدیم. همین دوست مذکور، مطالعه هر نوع کتاب از شریعتی را تا سنین بالا برایم ممنوع کرده بود. کتابهای ارزشمندی به من هدیه میداد و از من میخواست که خلاصهاش را تحویل دهم تا یک کتاب دیگر جایزه بدهد! تمام آن کتابها را هنوز دارم و مثل طلا حفظشان کرده و میکنم. او بعد از آن، من را مسؤول کتابخانه مسجد کرد و این لحظه، یک نقطه خاص در زندگیام بود. به هر حال، باید به هر نحوی شده، خود را عادت به مطالعه دهید. باید عادت کنید که اگر نیم ساعت بیکار هستید، یک مجله یا یک برگه یا یک کتاب بردارید و بخوانید. (من حتی در دوران سربازی در بین کلاسهای خسته کننده که همه میخوابیدند، کتاب جیبی از جیبم در میآوردم و مطالعه میکردم. آنقدر سرم توی کار خودم بود و مطالعه میکردم که چند تا از بچهها روز آخر میگفتند: حاجی! آدم عجیبی بودی!!!) هیچ چیز مثل مطالعه روح شما را پرورش نمیدهد. شما را در هر زمینه، قوی و صاحب بیان میکند. خلاصهنویسی کنید و سعی کنید سررسیدهایی از جملات برگزیدهی آنچه خواندهاید، پر کنید. به مرور باید بتوانید یک صفحه کتاب را با یک نگاه مطالعه کنید. به مرور با نگاه به یک مقاله یا کتاب، سریعاً متوجه میشوید که کدام بخشها ارزش خواندن دارد و با توجه به آن جمله زیبا از نویسنده خارجی که گفت: "صحیحترین راه مطالعه آن است که فقط بخشهایی از کتاب را بخوانید که باید بخوانید" میتوانید کتابهای زیادی بخوانید و مغزتان را پر کنید از مطالب مفید که هر کدام، آینده شما را خواهد ساخت. من فکر میکنم کامپیوتر برای یک دانشآموز (به خصوص، قبل از دوم دبیرستان) یک سم به تمام معناست! هرگز به آن عادت نکنید! تمام وقت شما که میتواند صرف بهترین کارها شود را میگیرد. کامپیوتر برای زمانی است که شما خودتان را به اندازه کافی از دانستههای مفید که در کتب هست، پر کردهاید و به استفاده مفید از وقت، عادت کردهاید و حالا برای تکمیل آنها از کامپیوتر استفاده میکنید. اگر قبل از این سنین به کامپیوتر رو بیاورید، معمولاً معتاد بازی کردن و چت کردن و کارهایی که آینده شما را تخریب میکند میشوید. فرصت برای یادگیری کامپیوتر، بسیار زیاد است. بعد از 20 سالگی یکی از آرزوهایتان برگشتن به دوران قبل از 20 سالگی و رفتن به مسافرتهای دسته جمعی با دوستانتان خواهد بود! پس فرصت را از دست ندهید! حیف نیست شما با این همه استعداد، خط زیبایی نداشته باشید؟ کلاسهای خطاطی را در طی سال فراموش نکنید. تا زمانی که مدرک ممتازی و حتی استادی را نگرفتهاید، دست برندارید. قبل از 20 سالگی باید خیلی چیزها را تجربه کنید. کنجکاو باشید. کار با میکروسکوپ، تلسکوپ و امثالهم را یاد بگیرید. از خانواده بخواهید که برای خرید این قطعات برایتان هزینه کنند. در کلاسهای ستاره شناسی و کلاسهای علمی دیگر شرکت کنید. اگر در درس شیمی و فیزیک یک آزمایش وجود دارد، حتماً تجهیزات آن را بخرید و در منزل تجربه کنید. من عاشق این آزمایشات بودم و هنوز هم کاغذ تورنسلهایی که از مدرسه کش رفتم را دارم!! (البته شوخی میکنم من آن زمان نفر اول و جزء تیم آزمایشگاه علوم شهرمان بودم و برای مسابقات استانی تمام تجهیزاتی که میخواستیم را در آزمایشگاه در اختیارمان قرار میدادند، ما هم گاهی برخی از آنها را میآوردیم خانه!!) قبل از این، یک نکته بگویم: در همه مسائل، بیش از حد متمرکز شدن روی آنرا پیشنهاد نمیکنم. به طور مثال ورزش حرفهای یا حتی یادگیری قرآن به صورت کاملاً تخصصی و حرفهای را پیشنهاد نمیکنم. از هر چیز، تا حدی که فکر میکنید لازم است برای یک زندگی شیرین و پرسعادت، یاد بگیرید. مثلاً شنا، پینگپنگ، اسبدوانی و امثالهم ورزشهای خوبی هستند که من خودم تا حدی که لازم داشتهام یاد گرفتهام. اما ورزشهایی مثل جودو، کشتی، وزنهبرداری، پرورش اندام و امثالهم به نظرم واقعاً بیارزش هستند. کشتی یاد بگیری که چه؟ تمام استخوانهای بدنت بشکند و جودو یاد بگیری که چه؟ گول مسؤولین ورزش مملکت را نخورید که برای اینکه نام ایران و در کنارش نام خودشان بالا برود، اینقدر برای ورزشهای بیفایدهای مثل جودو و کاراته و امثالهم تبلیغ میکنند. اگر شیعه (مسلمان) هستید ادامه را بخوانید: اگر مسلمان هستید، این شانس را دارید که کارهای ارزشمند دیگری نیز در این سنین انجام دهید تا با یک اعتماد به نفس و مغزی پاک و ارزشمند وارد دوران جوانی شوید. تا قبل از 20 سالگی باید تکلیف خودتان را مشخص کنید: آیا واقعاً و از ته قلب میخواهید مسلمان باشید یا خیر؟ اگر میخواهید مسلمان آبکی باشید، همان بهتر که دین دیگری را انتخاب کنید چون اسلام برای کسی که مسلمان واقعی نباشد، بیشتر ضرر است تا فایده (و لایزید الظالمین الا خسارا). اما اگر تصمیم گرفتید، مسلمان باشید، باید مسلمان واقعی باشید! باید به این جمله از ته قلب باور داشته باشید: باید به اطرافتان خوب نگاه کنید و ببینید که هر کس این جمله را باور نداشته است، با مغز به زمین خورده است! اگر میخواهید دکتر متخصص قلب هم باشید، باید بدانید که اسلام حداقل کاری که برای شما میکند این است که از شما در برابر بیراهه رفتنها، اعتیادها، گرفتار مستیها و زنبازیها و گناهآلود شدنها محافظت میکند. باور ندارید؟ آینده، نزدیک است! حالا، اگر این را پذیرفتید، بقیه نکات را بخوانید. از سنین کم (ده دوزاده سالگی) در کلاسهای قرآن که در مراکز قرآنی و مساجد تشکیل میشود شرکت کنید. باید در عرض سه چهار سال، دو جلد کتاب "حلیة القرآن" (تجوید سطح یک و دو) را مو به مو بلد باشید و به بهترین شکل روی آیات قرآن پیاده کنید. یک خاطره: چند شب پیش یکی از جوانان مسجد که تسلط نسبتاً کاملی به تجوید دارد، اذان گفت... بعد از نماز دیدمش و گفتم: فلانی! انتهای اذان گفتی، «و صل الله علی محمد و آله و سلّم» دقت کن که «و سلّم» با سین است نه با صاد! چشمانش درشت شد و گفت: واای! راست میگویید، ممنونم. یکی از دوستان که کنارمان بود، گفت: از کجا فهمیدی او فکر میکرده با صاد است؟ گفتم ما با هم با زبان تجوید صحبت کردیم، هر دو منظور هم را فهمیدیم! اگر خواستی بفهمی، دوشنبهها و چهارشنبهها فلان مسجد، آقای فلانی کلاس تجوید دارد. دو سه سال که کلاس بروی، میفهمی که جریان چه بود!! تجربه خودم: از سیزده سالگی سه چهار تا کلاس تجوید و صوت و لحن را با هم شرکت میکردم. جمعهها یک کلاس صوت و لحن با بهترین استاد شهرمان میرفتم، شبهای یک شنبه و سه شنبه با یک پیرمرد قدیمی که مرحوم شد برای تمرین کلاس میرفتم و دوشنبهها و چهارشنبهها کلاس تجوید پیش یکی از جوانان قاری شهر. هر چه یاد میگرفتم، میآمدم مسجد خودمان به بچههای مسجد یاد میدادم! به هر حال، نوجوان عزیز! اگر تجوید و عربی را یاد گرفتی، آنوقت وقتی دعای کمیل را میخوانی، انگار تمام وجودت از شوق و لذت پر میشود و فکر میکنی هیچ چیز در دنیا زیباتر از قرآن و امثال این دعاها نیست. تو با یک همت چند ساله میتوانی از پیرمردها و پرزنهایی که هفتاد سال است فرش مسجدها از رفت و آمدشان ساییده شده اما هنوز نمیدانند «إن الله و ملائکته...» که بعد از نماز میخوانند یعنی چه، جلو بزنی! :) شبها (مثلاً در تعطیلات تابستان) فرصت بسیار خوبی برای مطالعه است. رساله مرجع مورد نظرتان را بردارید و یک بار از اول تا آخر بخوانید. تمام احکام را بخوانید. حتی اگر پسر و در سنین بعد از بلوغ هستید، احکام زنان را نیز بخوانید و اگر دختر هستید، احکام پسران را بخوانید. مسخره است که یک پسر نداند چرا مادرش روزهای خاصی از ماه را برای نماز صبح بلند نمیشود و نباید از او بپرسد که کی نماز خواندی که ما ندیدیم!!! (جوکی که یکی از دوستان تعریف میکرد و چقدر خندیدیم!!) مسخرهترین چیزی که بین بچههای مذهبی دیدهام، این است که همه مجالس عزا و ولادت ائمه را درو کرده اند و تمام مداحیهای حاج منصور را حفظ کردهاند، اما یک بار رساله را نخواندهاند که با ضروریترین احکام دینشان آشنا شوند. تسلط به احکام نیز مثل تمام موارد بالا، به شما در زندگی اعتماد به نفس میدهد. تجربه خودم: نوجوان که بودم، خانوادههای نزدیکمان من را به شوخی «آیة الله» صدا میکردند!!! من یک بار به طور کامل رساله آیة الله بهجت را خواندم و بعد از چند سال وقتی استاد قرائتی گفت مسلمان باید هر دو سال یک بار، تمام دانستههایش را از روی کتاب مرور کند، حتی سوره حمد را، یک بار مسائل مهم را مرور کردم و همینطور کتاب استفتائات مقام معظم رهبری را مطالعه کردم. (هر چند که قرار نیست تمام احکام را حفظ کنیم، فقط موارد ضروری را یاد میگیریم و بقیه را مرور میکنیم که اگر به آنها برخوردیم به ذهنمان بیاید که آن حکم در فلان بخش از رساله هست. ضمن اینکه احکام اسلام دائماً نیاز به تکرار دارند. پس هر چند خیلی از مسائل برایم تکراری شده است، اما برنامه سمت خدا را قبل از اذان ظهر که احکام را بیان میکند، باید حتماً نگاه کنم) باید قبل از 20 سالگی یک دوره کل قرآن را روخوانی کنید (قرائتهای شبانه مساجد فرصت خوبی است). سپس یک دوره با معنی و سپس یک دوره به صورت تفسیری بخوانید. یک دوره تفسیر استاد قرائتی را بخرید (تفسیر نور) و در منزل داشته باشید. مثلاً من در چند سال گذشته، بعد از نماز صبح، چند صفحه از تفسیر نور را میخواندم. البته اعتراف میکنم که مسائل بعد از بیست سالگی اجازه نداد بیشتر از جلد 5 پیش بروم و برای خودم از این بابت متأسفم. امیدوارم توفیق خواندن ادامهاش را داشته باشم. فقط اگر شروع کردید، خلاصهبرداری فراموش نشود. (هر چند که تفسیر نور یک نوع خلاصه برداری از تفسیر نمونه به نظر میرسد) اگر قبل از 20 سالگی نتوانید از خود یک انسان معتقد و عابد بسازید، خیلی بعید است بعد از 20 سالگی بتوانید کاری برای خودتان کنید! شاید با خواندن مطالب بالا اشتیاق پیدا کنید که همه را با هم انجام دهید و بعد، احتمالاً با شکست مواجه شوید و زده شوید. دقت کنید که به مرور باید این کارها را انجام دهید. چند تا که مهمتر است را در این تابستان، تعدادی را در حین تحصیل و بقیه را تابستان بعد و خلاصه یک برنامهریزی داشته باشید. موفق باشید؛
طبق معمول، دوست دارم بیشتر تجربیات خودم را در مورد مسائل بیان کنم. شما هر کدام را که خواستید به تجربیات خود اضافه کنید.فلانی! فقط تا 20 سالگی فرصت داری خودت را بسازی!
به همین دلیل، تمام سعیم را میکردم که تا 20 سالگی شخصیتم را به بهترین نحو بسازم.1- درسهای راهنمایی و دبیرستان را با جدیت بخوانید و یاد بگیرید:
اگر فکر میکنید مدرسهای که در آن هستید، دانشآموزانی دارد که علاقهای به درس ندارند یا معلمانی که بیشتر برای پول کار میکنند تا عشق، هر چند شما میتوانید راه خودتان را بروید (همانطور که من در دوران راهنمایی در بدترین مدرسه شهر بودم، اما همیشه بهترین شاگرد بودم)، اما اگر فکر میکنید مدرسه غیرانتفاعی و بهتری وجود دارد، به آن مدرسه بروید. (مثلاً یکی از عوامل نجات خودم در بحث درس را این میدانم که دبیرستان را در یک مدرسه غیرانتفاعی که بهترین مدرسه بین مدارس شهر بود گذراندم و با بهترین معلمان شهر درس داشتم. اگر میخواستم مدارس دولتی را انتخاب کنم، بعید میدانم از درس به جایی میرسیدم!)2- یادگیری مکالمه زبان انگلیسی را از اوائل دبیرستان شروع کنید:
هر چند سعی خواهم کرد در یک مطلب جداگانه نکاتی در مورد یادگیری زبان بگویم، اما به طور خلاصه، چند نکته را بیان میکنم:
- هیچ کس تا به حال نشده در خانه و با کتاب و سی.دی و امثالهم بتواند مکالمه زبان را یاد بگیرد! هر چند آنها مفید هستند، اما بدون کلاس رفتن، به هیچ کجا نخواهید رسید! بیخود زمان را از دست میدهید.
- هرگز از این مؤسسه به آن مؤسسه نپرید! یک جا بمانید و ادامه دهید.
- کلاس مکالمه بیش از هر چیز، بهانه است. پس نگویید مدرس خوب نبود، مؤسسه خوب نبود!! همه چیز به خودتان بستگی دارد و کلاس فقط یک بهانه برای مجبور شدن شما به یادگیری است.
- یادگیری مکالمه ممکن است 3 تا 5 سال طول بکشد. در این مدت صبور باشید و اجازه دهید به مرور یاد بگیرید.
- ممکن است تا ترمهای آخر احساس کنید هیچ پیشرفتی نداشتید! این طبیعی است و نباید کلاسها را رها کنید. در ترمهای آخر و در موقعیتهایی که پیش میآید، متوجه میشوید که نسبت به ترمهای اول چقدر پیشرفت داشتهاید.3- به زبان عربی به خوبی مسلط شوید:
من خودم را همیشه مدیون معلمان عزیزی دانستهام که باعث شدند من به زبان عربی در حد بسیار خوبی مسلط شوم. (خدا همهشان را در دنیا و آخرت سعادتمند کند)
باید قبل از 20 سالگی به مرحلهای برسید که یک متن عربی تقریباً مثل یک متن فارسی برایتان قابل فهم باشد.
شاید بزرگترین اشتباه من این بود که در همان سنین برای مکالمه عربی اقدام نکردم. البته در شهر ما یک کلاس مکالمه عربی هم وجود نداشت و ندارد، اما به هر حال، اگر همت میکردم، به قم میرفتم و مکالمه عربی را هم یاد میگرفتم. (دقت کنید که مکالمه عربی و هر زبان دیگری خیلی با متون کتابی فرق میکند)
اگر امکانش برای شما وجود داشت، بعد از اینکه به انگلیسی مسلط شدید، به سراغ عربی بروید.4- به مطالعه عادت کنید:
5- تا حد ممکن از کامپیوتر دوری کنید:
تجربه خودم: من از سوم دبیرستان تازه شروع کردم با کامپیوتر کار کردن. (اما شبانه روز کار کردم!!)6- تمام مسافرتهای گروهی مدارس و کانونها را بروید:
تجربه خودم: قبل از دوزاده سالگی، به اتفاق برادران، هر تابستان در یک کانون فرهنگی زیر نظر ارشاد که نزدیک خانهمان بود ثبت نام میکردیم و تمام اردوها و کلاسهایش را میرفتیم. بعد از آن هم که در کانون فرهنگی مسجد و پایگاه بسیج، خودمان اردوبرنده شدیم! و به خیلی از نقاط ایران سفر کردیم. هر چند که خیلی از جاها هم ماند :(
الان در این سنین حاضرم تمام رگهای بدنم را بکشید اما صحبت از مسافرت نکنید! اما آن زمان، نمیفهمیدم سختی و خستگی یعنی چه! هر چه بود، زیبایی و لذت بود. از طرفی، الان یک دوست پیدا نمیشود که با او دو قدم راه بروی! چه برسد به مسافرت! (همه باید از خانمهایشان اجازه بگیرند!!)7- هنرهای لازم را فرا بگیرید:
اگر بگویم یکی از حماقتهای عمر من، رها کردن خطاطی بعد از گرفتن مدرک "خوش" بود، راست گفتهام! هر بار که یاد این ضربه میافتم، دلم میخواهد برگردم به آن دوران و کار را ادامه دهم! با خواهرانم سه تایی به کلاس میرفتیم. هر دو خواهرم ادامه دادند و ممتازی خود را گرفتند و من حماقت کردم و گفتم تا همین حد که خط تحریرم خوب شده است، کافیست!
شما این کار را نکنید. تا انتها بروید.
خطاطی زندگی شما را لذتبخش میکند. بعدها هر وقت اعصابتان درگیر مسائل سخت زندگی شود، یک خط خطاطی میکنید و انگار که از زندگی هیچ چیز دیگری نمیخواهید!
علاوه بر لذت، خطاطی به شما کلاس کاری میدهد. شما را یک سر و گردن نسبت به بقیه بالاتر نگاه میدارد.
کلاسهای هنری دیگر را تا جایی که به مسیر اصلیتان صدمه نزند ادامه دهید. (کلاسهایی مثل موسیقی و آواز ممکن است شما را از مسیر اصلی دور کند. مراقب باشید)
کلاسهایی مثل معرقکاری، تذهیب و امثالهم واقعاً ارزش دارند که برایشان وقت و هزینه کنید.
تجربه من: من تجربه خوبی در این زمینه ندارم! به خاطر اینکه خجالت میکشیدم در کلاسها شرکت کنم، فرصتهای زیادی را از دست دادم :(8- مسائل علمی را تجربه کنید:
باور نمیکنید اگر بگویم که من در کلاسهای درسی دانشگاه الان دارم همان آزمایش مهمی را برای دانشجوها توضیح میدهم که خودم در دوران راهنمایی به اتفاق بابای خدا بیامرزم تجربه کردم. (سیم لوله و باطری که پایه و اساس صنعت امروزی و دیسکهای مغناطیسی است)9- چند ورزش را تا حد اعتدال یاد بگیرید:
من طرفدار این ایده هستم: «از همه چیز تا حدی که لازم است یاد بگیرید».
ورزش باید پرورش دهنده روح و جسم باشد نه شکننده جسم و دچار کننده روح به خشم و خشونت و غرور!10- تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید:
هیچ راه نجاتی به جز اسلام نیست!
11- تجوید قرآن را به طور کامل یاد بگیرید:
قرآن خواندن کسی که تجوید میداند و عربیاش خوب است هزاران برابر نسبت به آن کسی که هفتاد سال است مسجد میرود و نمیداند آیه «أم من یجب المضطر اذا دعاه...» یعنی چه، ارزش دارد! زندگی شما با فهم آیات متحول میشود. بعید است کسی عربی و تجوید بداند و قرآن بخواند و دلش بیاید قرآن را فراموش یا بیاحترامی کند.12- حداقل یک بار کل رساله مرجع تقلید خود را بخوانید:
13- یک بار قرآن را به صورت عربی قرائت کنید، یک بار با معنی و یک بار تفسیر کل قرآن را بخوانید:
14- به عبادت عادت کنید:
یک شیعه واقعی برای خودش یک برنامه عبادی دارد.
سعی کنید دعاهای مشهور را تا حد ممکن حفظ کنید و در موقعهای پیشنهاد شده، ادا کنید.
تعقیبات تمام نمازها که برنامه خاصی به زندگی اقتصادی شما میدهد حفظ کنید و بخوانید، به دعاهایی مثل توسل، دعای کمیل، دعای ندبه، زیارت عاشورا، دعای عهد و غیره پایبند باشید. خود را در لیست نماز شبخوانها ثبت کنید حتی اگر شده به خواندن یک رکعت نماز وتر، قبل از خواب. اگر سعادت دنیا و آخرت را میخواهید، بین الطلوعین را بیدار بمانید (حتی وبگردی کنید، اما بیدار بمانید).
آیههای مهم قرآن را حفظ کنید تا هر حرکتی که در زندگی میکنید، یکی از آنها یادتان بیاید و طبق آن آیه عمل کنید تا زندگیتان طبق یک روال صحیح باشد.
و خلاصه، همیشه این شعر را در ذهنتان مرور کنید: در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبریست / ورنه هر گبری به پیری میشود پرهیزکار15- در آخر: عجله نکنید!
نمیتوانید برنامهریزی کنید؟ من یک راه معجزهآسا به شما نشان میدهم: سعی کنید که مسلمان واقعی باشید! همین!
اسلام خودش به شما نظم را یاد میدهد. خداوند خودش برای شما برنامهریزی میکند و شما را به آنجا که باید برساند میرساند.