سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

در تعطیلات سال 91 چه گذشت؟

 

نوروز برای بسیاری خاطرات خوبی ندارد و حوادثی رخ می دهد که ممکن است در طول سالها آن را در ذهن داشته باشند. امسال هم اتفاقاتی افتاد که نام اولین ها را به خود گرفت .

 

در این مطلب حوادثی که در طول تعطیلات رخ داده است آورده شده است:

نوروز

 

اسیدپاشی در شهرک غرب

نخستین حادثه اسیدپاشی امسال 10ساعت بعد از تحویل سال نو در غرب تهران رخ داد. قربانی این حادثه دختر جوانی بود که عصر یکم فروردین برای دیدن پسر مورد علاقه‌‌اش به محلی در غرب تهران رفته بود اما ناگهان صدای فریاد او به هوا بلند شد. رهگذران با شنیدن صدای دختر جوان، متوجه پسری شدند که سوار یک خودروی پژو206 شد و به سرعت محل را ترک کرد. در همان معاینات اولیه مشخص شد که دختر جوان از ناحیه 2 چشم و صورت دچار سوختگی شدید با اسید شده و چشمانش در خطر کوری است.

شهادت 3 پاسدار

تعدادی از سنگرهای سپاه پاسداران که برای ایجاد امنیت در مرزها برپا شده بود، در روزهای نخست سال دچار برف‌گرفتگی شد. تعدادی از پاسداران برای نجات افراد حاضر در سنگرهای برف گرفته راهی آنجا شدند که در جریان عملیات نجات ، 3نفر از پاسداران به نام‌های روح‌الله شکارچی،سعید غلامی شهروز و محمد سلیمانی به‌دلیل سرمای شدید دچار یخ‌زدگی شده و به شهادت رسیدند.

بریده شدن ترمز کامیون و کشته شدن 4 نفر

بریده شدن ترمز کامیون عراقی نخستین حادثه مرگبار کامیونی امسال را در محور پلدختر، کوهدشت در استان لرستان رقم زد. این حادثه ساعت 11 دوم فروردین رخ داد و پس از آنکه یک دستگاه کشنده بنز عراقی در این محور ترمز برید، با یک کشنده دیگر و یک مینی بوس و یک کامیون اسکانیا برخورد کرد. در این حادثه 4 نفر کشته و 6 نفر نیز مجروح شدند که تمامی این افراد از سرنشینان مینی‌بوس بودند.

2 مسافر نوروزی نخستین قربانیان گازگرفتی امسال لقب گرفتند. این دو مسافر که اهل شهرستان ساری بودند برای تفریح به شهرستان لنگرود رفته و به‌علت سرد بودن هوا برای گرم کردن چادر خود از گاز پیک نیک استفاده کرده بودند. زمانی که آنها در داخل چادر به خواب رفته بودند بر اثر انتشار گاز مونواکسیدکربن دچار گازگرفتگی‌شده و جان خود را از دست دادند

21 نفر مجروح در جاده مرند- جلفا

نخستین حادثه اتوبوسی امسال ساعت 14:40 بعد از ظهر اول فروردین در جاده مرند - جلفا رخ داد. در این حادثه یک دستگاه اتوبوس که از تهران عازم ارمنستان بود ناگهان از مسیر منحرف و واژگون شد. بر اثر این حادثه 2 نفر از مسافران اتوبوس جان باختند و 21 نفر دیگر مجروح شدند.

محیط بان

 

مجروح شدن محیط بان در گلستان

ابوالفضل جلالی‌راد، محیط‌بان استان گلستان شامگاه پنجم فروردین زمانی که برای گشتزنی به پارک ملی گلستان رفته بود متوجه 6 شکارچی غیرمجاز شد که در جریان تعقیب و گریز، شکارچیان غیرمجاز محیط‌بان وظیفه‌شناس را از فاصله 3متری به گلوله بستند و به‌شدت مجروح کردند. پیکر محیط‌بان مجروح که هدف اصابت 58 گلوله ساچمه‌ای قرار گرفته بود به بیمارستان منتقل شد و بعد از انجام عمل جراحی، تعدادی از گلوله‌های ساچمه‌ای که به شکم وی اصابت کرده بود از بدن او خارج شد .

مرگ خاموش با گازپیک نیک

2 مسافر نوروزی نخستین قربانیان گازگرفتی امسال لقب گرفتند. این دو مسافر که اهل شهرستان ساری بودند برای تفریح به شهرستان لنگرود رفته و به‌علت سرد بودن هوا برای گرم کردن چادر خود از گاز پیک نیک استفاده کرده بودند. زمانی که آنها در داخل چادر به خواب رفته بودند بر اثر انتشار گاز مونواکسیدکربن دچار گازگرفتگی‌شده و جان خود را از دست دادند.

دستگیری قاتل  در نوروز

تیر ماه سال 78 ماموران پلیس آگاهی شهرستان کاشان از درگیری مرگبار دایی و خواهرزاده‌ای در یکی از محلات این شهر باخبر شدند. ماموران پس از حضور در محل با پیکر بی‌جان مرد 56 ساله روبه‌رو شدند که با ضربه چاقو به قتل رسیده بود. در همان بررسی‌های اولیه مشخص شد که عامل این جنایت کسی نیست جز خواهرزاده 28ساله مقتول.

این مرد بعد از قتل دایی‌اش، بدون بر جا گذاشتن ردی از خودش ناپدید شده بود. از همان زمان تحقیقات برای دستگیری قاتل فراری شروع شد. کارآگاهان در جریان تجسس‌ها دریافتند که متهم با تغییر چهره و هویت خود، در تعطیلات نوروز به اصفهان بازگشته است. با کشف این سرنخ ماموران متهم را در عملیاتی ضربتی دستگیر کرده و به اداره آگاهی منتقل کردند. سرانجام در تعطیلات نوروز قاتل دستگیر شد. م:تبیان






تاریخ : پنج شنبه 91/1/17 | 8:24 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

چند روز پیش خودم شخصا با هواپیماهای ایران ایر سفر کردم واقعا

عزراییل مرام گذاشت که مارو با خودش نبرد

اون آرم ایران ایر رو این شکلی میدیدم

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

از همه بدتر این شعار قشنگشون بود

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

الان این یعنی چی ؟ همین با بال های بسته میپرید این همه آدم رو زیر خاک میکنید دیگه

چه افتخاریم میکنن

  خیلی باحاله

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

بچه که زیاد بشه مثل عکس زیر

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

مجبوره آدم اسم بچه هاشو یه جوری حفظ کنه دیگه

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

جلل خالق

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

همه ی عکس یه طرف استیل گربه ه یه طرف

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

آخر امکانات که میگن اینه ها

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

له شد خوب چه مظلومم هستش بچه بیچاره

گروه اینترنتی میشی گروپــــ

عکس زیرهم که دیگه آخره باحاله

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

حالا هرچیم که شده باشه تو باید صورتت رو اینجوری کنی ؟

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

  صد درصد واقعی

گروه اینترنتی میشی گروپــــ

بگو لعنتی تحملشو دارم

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

 

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

 

  من که فرقی نمیبینم

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

 =))

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 

از دست این مترجم های ایرانی

گروه اینترنتی میشی گروپــــ 


 


 


 


 


 


 


 


 




تاریخ : پنج شنبه 91/1/17 | 8:19 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

گزاره‌های هزاره‌گرایی و آخرالزمان مسیحی

آخرالزمان

 

یکی از مسائلی که اصول تفکر هزاره گرایی را در فرهنگ مسیحیت شکل می دهد، و جامعه مسیحی را نسبت به آنچه در پایان تاریخ اتفاق خواهد افتاد، دچار نگرانی و اضطراب می کند، ظهور و بروز آسیب هایی است که در آن دوران جامعه انسانی را احاطه نموده و جلوه گری آرمانهای الهی و ارزشهای بشری را در نظرگاه انسان بی معنا و پوچ می داند. دامنه این آسیبها نه تنها بافت فکری و اندیشه بشری را تحت الشعاع قرار می دهد، بلکه در معیار عمل و رفتار انسانی تاثیری مستقیم داشته و ملاکهای اخلاق فردی و رفتار اجتماعی انسانها را نیز در یک کنش فعال، از هر گونه گرایش توحیدی و الهی دور می کند و لذت پرستی(هدونیسم) را به عنوان تنها معیار رفتار و عمل سرلوحه تصمیم گیری های انسانی قرار می دهد. برای همین است که تمامی ادیان الهی با دغدغه هایی اصیل و مقدس که در میراث مکتوب و شفاهی خود به جای گذاشته اند، در پی آنند که انسانهای آخرالزمانی را نسبت به ماهیت و دامنه این آسیبها آگاه نموده و او را در این مورد انذار دهند.

 

 

مسیحیت نیز  به عنوان یکی از ادیان ابراهیمی توجه وافری به رویدادهای آخرالزمانی دارد و با ابراز نگرانی از آنچه در عصر نزدیک به پایان دوران اتفاق می افتد، به توصیف آسیب های رفتاری انسانهای آن زمان می پردازد:

«مردم پیش از ظهور، آزمند و خودپرست، بی مهر و بددل، بی دین و دور از صفات انسانی خواهند بود. فریب شیطان را خواهند خورد و از راه حق منحرف خواهند شد. ریاکاری ، منع ازدواج و احتراز از خوردن خوراکهای مجاز رواج خواهد یافت».(1)

بر این اساس آشوب و ناامنی در جهان فراگیر شده و ستمکارانی ظاهر می شوند. و جنگ های خونینی میان فرزندان انسان به وقوع می پیوندد.

«پس چون مکروه ویرانی را که به زبان دانیال نبی گفته شده است،‌ در مقام مقدس برپا شده بینید، هر که خواند، دریافت کند؛ آنگاه هر که در یهودیه باشد، به کوهستان بگریزد و هر که بر بام باشد، به جهت برداشتن چیزی از خانه به زیر نیاید و هر که در مزرعه است، به جهت برداشتن رخت خود برنگردد؛ لیکن وای بر آبستنان و شیردهندگان در آن ایام. پس دعا کنید فرار شما در زمستان یا در سبت(شنبه) نشود؛ زیرا که در آن زمان چنان مصیبت عظیمی ظاهر می شود که از ابتدای عالم تاکنون نشده و نخواهد شد، و اگر آن ایام کوتاه نشدی، هیچ بشری نجات نیافتی؛ لیکن به خاطر برگزیدگان، آن روزها کوتاه خواهد شد.»( 2)

«و فوراَ بعد از مصیبت آن ایام، آفتاب تاریک گردد و ماه نور خود را ندهد و ستارگان از آسمان فرو ریزند و قوت های افلاک متزلزل گردند.»( 3)

مسیحیت نیز به عنوان یکی از ادیان ابراهیمی توجه وافری به رویدادهای آخرالزمانی دارد و با ابراز نگرانی از آنچه در عصر نزدیک به پایان دوران اتفاق می افتد، به توصیف آسیب های رفتاری انسانهای آن زمان می پردازد

پیشگوئی های دین مسیح پس از ذکر پاره ای از علائم به اندرزهایی اشاره دارد که می توان از آن به عنوان توصیه های آخرالزمانی یاد کرد. در بخش عمده ای از این اندرزها نکته هایی به انسان گوشزد می شود تا او را از آسیب ها و فتنه های پایان دوران رهایی بخشیده و زندگی و رفتار او را در فرآیندی اعتقادی  به نام انتظار منجی قرار دهد. چنانکه در انجیل لوقا آمده است:

«پس خود را حفظ کنید. مبادا دل ها از پرخوری و مستی و اندیشه های دنیوی سنگین گردد و آن روز ناگهان بر شما آید زیرا که مثل دامی بر جمیع سکنه روی زمین خواهد آمد پس در هر وقت دعا کرده بیدار باشید تا شایسته آن شوید که از جمیع چیزهایی که به وقوع خواهد پیوست نجات یابید و در ظهور پسر انسان بایستید.»(4) با اینکه برای ظهور منجی به برهه خاصی از زمان اشاره نشده، اما  به نشانه هایی مبهم اشاره شده که این نشانه ها را می توان تحت چند عنوان خلاصه کرد: ظهور هنگام رقابت دولت ها و جنگ آنان با یکدیگر خواهد بود.

«پیش از ظهور پسر انسان، دجال(مسیح دروغین) ادعای نجات بخشی خواهد کرد. پیدا شدن نشانه های مشخصی در آفتاب و ماه وستارگان، خرابی اورشلیم و بروز تنگی و حیرت برای امتها نیز از علائم ظهور است. ای بچه ها این ساعت آخر است و چنانکه شنیده ایدکه دجال می آید.الحال هم دجالان بسیار ظاهر شده اند و از این می دانیم که ساعت آخر است ... دروغگو کیست؟ جز آنکه مسیح بودن عیسی را انکار کند. آن دجال است که پدر و پسر را انکار می نماید.»(5)

بر اساس متون مسیحی آستانه قیام منجی و نبرد با دجال با حوادثی همراه است که حکایت از برافروخته شدن آتش جنگ و وقوع جنایات هولناکی می کند که این وضع نابسامان فقط با قیام منجی به سرانجام صلح و آرامش می رسد:

حضرت مسیح

 

«... وای بر آبستنان و شیردهندگان در آن ایام، زیرا تنگی سخت بر روی زمین و غضب بر این قوم حادث خواهد شد و بدون شمشیر خواهند افتاد و در میان جمیع امت ها به اسیری خواهند رفت و اورشلیم پایمال امت ها خواهد شد تا زمان‌های امت ها به انجام رسد، و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و در زمین تنگی و حیرت از برای امت ها روی خواهد نمود. به سبب شوریدن دریا و امواجش، دل‌های مردم ضعف خواهد کرد. از خوف و انتظار آن وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر می‌شود، زیرا اقوات آسمان متزلزل خواهد شد و آنگاه پسر انسان را خواهند دید که بر ابری سوار شده با قوت و جلال عظیم می آید.»(6)

در جهانی چنین آلوده به بدی، فقط شوق انتظار و بارقه های امید است که پیروان راستین مسیح را در مقابل سختی ها و مشکلات مقاوم می سازد. هر که تا به انتها صبر کند، نجات یابد.(7) «زیرا که شما را صبر لازم است تا اراده خداوند را به جا آورده و وعده را بیابید زیرا که بعد از اندک زمانی آن آینده خواهد آمد و تاخیر نخواهد نمود.»(8)

یکی دیگر از انگاره های آخرالزمانی در عهد جدید، توصیفی است  که از رستاخیز می شود و با آنچه پس از نزول مجدد مسیح روی می دهد، دارای پیوستگی و ارتباط  است. «مسیح با صدوچهل و چهار هزار نفر از یاران خویش بر زمین فرود می آید؛ اینان یاران پاکی هستند که به نور خدایی پیوسته اند و زبان به دروغ نیالوده و سایه وار فرستاده خدا را پیروی می کنند.»(9)

«جهان پایانی بر پایه اوصاف پراکنده ای که از آن یاد شده، جهانی است بی مرگ، بی غم و رنج، بی درد و ماتم ، و جاوید. خدای بزرگ هر که را که تشنه است از آب حیات سرمدی سیراب می سازد و همه نابکاران و دروغگویان را نابود می کند. جهان پر است از آب و میوه و آدمیان خدا را می پرستند، همیشه روز است و حکومت با فرمانروای توانایی است که فرمانرواییش بر دوام است» (10)

بر اساس پیش بینی انجیل، ظهور مسیح و قیام او تاریخ و روز و ساعت مشخصی و جود ندارد و جز خدا هیچ کس از تاریخ آن با خبر نیست:

اما از آن روز و ساعت هیچ کس اطلاع ندارد حتی ملائکه آسمان جز پدر من و بس.(11)

پیشگوئیهای دین مسیح پس از ذکر پاره ای از علائم به اندرزهایی اشاره دارد که می توان از آن به عنوان توصیه های آخرالزمانی یاد کرد. در بخش عمده ای از این اندرزها نکته هایی به انسان گوشزد می شود تا او را از آسیب ها و فتنه های پایان دوران رهایی بخشیده و زندگی و رفتار او را در فرآیندی اعتقادی به نام انتظار منجی قرار دهد

در انجیل لوقا ظهور مسیح همچون آمدن ملکوت خدا توصیف شده است: «و چون فریسیان از او (مسیح) پرسیدند ملکوت خدا کی می آید؟ او در جواب ایشان گفت ملکوت خدا با مراقبت نمی آید و نخواهند گفت در فلان یا فلان جاست ... زیرا چون برق که از یک جانب زیر آسمان لامع شده تا جانب دیگر زیر آسمان می درخشد، پسر انسان در یوم خود چنین خواهد بود.»(12) «او درست در ساعتی می رسد که گمان برده نمی شود. پس چون او ناگهان و بی خبر از راه رسد، بر بندگان راستکار و نیک کردار است که هر لحظه منتظر او باشند: لهذا شما نیز منتظر باشید زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان می‌آید».(13)

دوران جدید حکومت مسیح بر مبنای عهد جدید یا تفسیرهای آن، متفاوت است و به طور کلی از چهل سال کمتر و از هفت هزار سال بیشتر نیست. برخی تفسیرها از این مدت به ابهام یاد کرده اند و مدت آن را برابر آفرینش جهان تا ظهور ، از طوفان نوح تا ظهور و یا به اندازه عمر سه نسل دانسته اند و بنا بر یک پندار ، این دوران تنها یک دوران انتقالی میان زندگی این جهان و رستاخیز است. عهد جدید این دوره را ظاهرا هزار سال می‌داند:

«و آنانی را که وحش و صورتش را پرستش نکردند، و نشان او را بر پیشانی و دست خود نپذیرفتند که زنده شدند و با مسیح هزار سال سلطنت کردند.»(14)

مجموع آنچه که در این گفتار مختصر تقدیم شد گویای دو روی سکه از اتفاقات آخرالزمانی است که در نتیجه روند تکاملی تاریخ و فراز و و فرودهای تاریخی به دست می آید. روی اول آن التهاب، آشوب و هرج و مرجی است که به واسطه خدا فراموشی و خویشتن انگاری غیر دینی دامنگیر انسانها شده و موجب افول ارزشهای انسانی و الهی در مقیاسی فراگیر و گسترده می شود. از سویی دیگر ملالت و وازدگی فطری، انسانها را به سمت معیارها و ساختارهای ارزشی و الهی سوق داده و همین وازدگی از شرایط موجود و انگیزش الهی به سوی آرمانها و زندگی مطلوب انسانی، جامعه را در آستانه پذیرش منجی و اشتیاق مجدد در احیاء ارزشهای الهی و انسانی می کند. این دیدگاه با همه نقایصی که برگرفته از میراث مکتوب مسیحی است، نشانگر شرایط دو گانه و گاملا متمایزی است که در آخرالزمان در دو بخش قبل از ظهور منجی و بعد  از ظهور او فراگیر می شود که هر یک از این شرایط بازخوردهای گوناگونی را در جامعه انسانی رقم خواهد زد.

پی نوشت:

1-  رساله اول پولس به تیموتائوس،باب4،آیه1تا4/رساله دوم پولس به تیموتائوس، باب سوم

2-  انجیل متی 24: 15ـ 22

3-  انجیل متی 24: 29

4-  انجیل لوقا،باب21،آیه34تا38

5-  رساله اول یوحنا،باب2،آیات18و22و23

6-  انجیل لوقا،باب21،آیه23تا28

7-  انجیل متی،باب24،آیه14

8-  رساله به عبریان،باب10،آیه36

9-  مکاشفه یوحنا،باب14،آیه1تا6

10-مکاشفه یوحنا،باب21،آیات4و7و8

11- انجیل متی،باب24،آیه36

12- انجیل لوقا،باب17،آیه20تا25

13- انجیل متی،باب24،آیه44

14-مکاشفه یوحنا،باب20،آیه4

م:تبیان






تاریخ : پنج شنبه 91/1/17 | 8:7 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
 
 
مقبره یونسمستندنگاری 31 پیامبر مدفون در ایران نهایی شد
دبیر ستاد بقاع متبرکه و گردشگری مذهبی از نهایی‌شدن مستند‌نگاری 31 پیامبر مدفون در ایران خبر داد.حجت‌الاسلام فخر‌الدین صابری در گفت‌‌وگو با فارس اظهار داشت: در حال حاضر اسامی 31 پیامبر مدفون در ایران جمع‌آوری شده است که با جمع‌آوری نهایی مستندات، اطلاعات آن‌ها به صورت کتاب منتشر خواهد شد.

وی در ادامه افزود: انتشار کتاب مستندات این پیامبران در سال 91 انجام خواهد شد.

دبیر ستاد بقاع متبرکه و گردشگری مذهبی تأکید کرد: اظهار نظر درباره صحت و سقم اطلاعات مربوط به پیامبران در حوزه اطلاعات هر کسی نیست بلکه باید فرد، عالم به علم \"انساب\" باشد علمی که حتی در حوزه‌های علمیه هم تدریس نمی‌شود اما خوشبختانه مدیرعامل مؤسسه دایرةالمعارف بقاع متبرکه، متخصص این علم است و یافته‌های مربوط به این پیامبران نیازمند تأیید ایشان است.

به گزارش خبرگزاری فارس طبق اطلاعاتی که هنوز مستند نیست از مجموع 124 هزار پیامبر حدود 31 پیامبر در ایران دفن شده‌اند که تعدادی از آن‌ها شامل \"سیم و لام\" در سمنان، \"خالد بن سنان عبسی\" در گلستان، \"یوشع\" در اصفهان، \"حیقوق\" در تویسرکان، \"حجی\" در همدان، \"قیدار\" در زنجان، \"اشموئیل\" در ساوه، \"دانیال نبی\" در خوزستان، \"شعیب نبی\" در خوزستان، \"باحزقیل\" در دزفول، \"روبین\" در میامی، \"جرجیس\" در شوشتر، \"یونس\" در گناباد، \"یعقوب\" در گرگان، \"ابراهیم خلیل\" در سوسنگرد، \"اسحاق و اسماعیل\" در جاده دزفول، \"صالح پیامبر\" در شوشتر، \"ایوب\" در بجنورد و... است.






تاریخ : چهارشنبه 91/1/16 | 1:55 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()


ح?ف نون م?ره بهشت
رو د?وار م?نو?سه :
لعنت بر پدر و مادر کس? که ا?نجا س?ب بخورد !
.
.
.
برو پا??ن م?خوام با واقع?ت زندگ? آشنات کنم
عز?زم <–— واقع?ت زندگ?
واقع?ت زندگ? <-— عز?زم !
.
.
.
غضنفر د?ر م?رسه مدرسه ، معلم م?گه دوباره چرا
د?ر اومد? ؟
م?گه : خواب فوتبال م?د?دم ، باز? به وقت
اضافه و پنالت? کش?د !
.
.
.
ح?ف نون م?ره آزما?ش ژنت?ک م?ده
م?فهمه نم?تونه دا?? بشه !
.
.
.
تا حا? به ا?ن فکر کرد?ن ؟
چرا س?صد تومن ، س? تا صد تومن? نم?شه
ول? هشتصد تومن ، هشت تا صد تومن? م?شه !؟
.
.
.
تذکر :
اگر در س?زدهم فرورد?ن شما همچنان مشغول د?د
و بازد?د هست?د
به اط?عتون م?رسونم شما مشکوک به داشتن
سرطان صله رحم هست?د !
.
.
.
معلم تار?خ : حکومت مغول ها از کجا تا کجا
بود ؟
ح?ف نون : آقا مطمئن ن?ستم ول? فک کنم از
صفحه 15 تا 26 !
.
.
.
برا? یک زن ب?ست سال طول م? کشد تا از
پسرش مرد? بسازد
اما یک زن د?گر ظرف ب?ست دق?قه او را خر م?
کند !
.

.
.
مسخره تر?ن سوال? که م?شه از یکی پرس?د:
م?تونم بهت اعتماد کنم ؟!
در تار?خ حت? یک مورد هم جواب منف? ثبت
نشده !
.
.

.
غضنفر زن نداشته ، م?ره محضر ماش?ن بفروشه
ط?قش م?دن !
هنوزم داره قسط مهر?ه م?ده !
.
.
.
تنها?? ?عن? ا?رانسلت رو به جا?144 ، با 141
شارژ کن? !
.
.
.
دنبال ?ه شرکت حمل و نقل معتبر م? گردم
سراغ ندار? ؟
اگه پ?دا کرد? بهم خبر بده
م?خوام بگم ب?اد مرده شورتو ببره !
.
.
.
?ارو زنگ م?زنه رستوران م?گه غذا چی دار?د ؟
خانمه م?گه : پ?تزا ، جوجه کباب ، کوب?ده ،
مرغ ، است?ک
?ارو م?گه خوش بحالتون ما تو ?خچال کوفت هم
ندار?م !
.
.
.
لذت? که در غ?بت کردن هست در تعر?ف و
تمج?د ن?ست !
)جار?ِ زنِ دکتر شر?عت?(
.
.
.
اله? فندق بش? سنجاب بشم گازت بگ?رم
بعدش سم? باش? مسموم بشم برات بم?رم !
.
.
.
بهار امد و با خود گل اورد
تابستان امدو با خود گرما اورد
پا??ز امد با خود مدرسه را اورد
زمستان امد و با خود برف را اورد
حا? ا?ن وسط تو چ?کاره ا? !؟
.
.
.
عضنفر با ح?ف نون نشسته بودن
غضنفر : دو دوتا ؟
ح?ف نون : شش تا
غضنفر کم? فکر م?کنه و م?گه : اهان از اون
راه رفت? !
.
.
.
از غضنفر م?پرسن یک : اسب مسابقه چه نوع
مواد غذا?? مضرف م?کنه ؟
م?گه : فست فود !
.
.
.
م?دون? خلوت تر?ن و ب?صدا تر?ن جا? دن?ا
کجاست !؟
بخش شکا?ت در کارخانه بسته بند? چتر
نجات !
.
.
.
پرفسور بازرگان? : مهمتر?ن منبع تام?ن مال?
برا? شروع کسب و کار چه چ?ز? است؟
شاگرد“ :پدر”
.
.
.
ناراحت نشو اگه کس? ?ه نفر د?گه رو به تو
ترج?ح داد
چون تو نم?تون? ?ه م?مون رو متقاعد کن? که
عسل ش?ر?ن تر از موزه !
.
.
.
یکی از مزا?ا? پسر بودن ا?نه که
هرچقد دلت خواس م?تون? گر?ه کن?، آخرش
دستتو محکم بمال? به چشمت
ه?چ? نم?شه!
نه ر?م?لت پخش م?شه نه سا?ه ات بهم م?ر?زه
!.…
.
.
.
معلم به دانش آموزان م?گه :
الف = ب
ب = ج
پس : الف = ج
دانش آموز م?گه:
من شما را دوست دارم.
شما دخترتان را دوست دار?د.
پس من دخترتان را دوست دارم !
.
.
.
کچ“ آب” چ?ست !؟
به عمل? که در آن فرد قبل از وارد شدن به
توالت ش?ر آن را باز کرده
و از وصل بودن آب اطم?نان حاصل م?کند تا
مبادا بعد از اتمام کارش
دچار مشک?ت ناش? از ب? آب? در توالت گردد !
.
.
.
پسره به دوست دخترش اس.ام.اس م?ده :
عز?زم.م?ا? خونه مون؟
اگه موافق? عدد 1 رو وارد کن
اگه مخالف? عدد
314171920234578907664646555455 5455
رو وارد کن !
.
.
.
It is nice to be important but its
important to be nice
از جم?ت قصار دکتر ببع? !
.
.
.
You know why women starts
with ‘W’…
because all questions start with
“W”.. !
Who ?
Why ?
What ?
When ?
Which ?
Whom ?
Where ?
&
Finally Wife!!..
.
.
.
غضنفر پدرش مر?ض م?شه ، زنگ م?زنن
آمبو?نس م?اد خانوادگ? سواره آمبو?نس
م?شن !
دکتره م?گه : مر?ض ک?ه ؟
غضنفر م?گه : پشت سرمون دارن با ن?سان
م?ارنش !
.
.
.
د?شب به قلبم گفتم :
شب ها خواب به چشم من نم? آ?د …
قلبم گفت :
از بس که بعد از ظهرا م? خواب? !!! ب?خود ادا?
عاشقا رو در ن?ار !!!
.
.
.
خوشبخت? ?عن? ا?نکه :
ساعت 1:30 شب دست بکن? تو ج?ب کاپشنت
هدفونتو بردار? ، بعد بب?ن? اِاِاِاِاِه ?ه رنگارنگ تو
ج?بته ، وردار? بخور? !
.
.
.
س?م
وقت شما بخ?ر
شما?? که قوز کرد? جلو? صفحه مان?تور ! بله
با شمام !
اله? من فدات بشم ، صاف بش?ن !
آآآآآآآآ بار?ک? !
.
.
.
بچه ها م?خوام با واقع?ت زندگ? آشناتون کنم :
بچه ها <–— واقع?ت زندگ?
واقع?ت زندگ? <–— بچه ها
.
.
.
من هر روز از خونه که ب?رون م?زنم رو ?ه کاغذ
م?نو?سم “امروز قراره بم?رم” که اگه اح?انا
مردم ، بگن ?ارو چقد خفن بوده ، م?دونسته !!!
.
.
.
تجو?ز دارو برا? بعض? ها :
سه بسته خاک برات نوشتم هر هشت ساعت
م?ر?ز? رو سرت !
.
.
.
بعض? ها خرشون از رو پل رد م?شه !
بعض? ها گاوشون م?زاد !
تکل?ف ما که خرمون رو پل زا??ده چ?ه ؟؟؟
.
.
.
رو مان?تورم مگس نشسته ، م?خوام با موس
بگ?رم بندازمش تو ر?سا?کل ب?ن !
سطح توهم رو داشته باش?ن فقط !
.
.
.
پشت چراغ قرمز ماش?ن پشت سر?م دستش رو
گذاشته بود رو بوق ، تو آ?نه نگاه کردم ?ه
پ?رمرد با ک?ه نمد? !!!
ه? زد … زد … زد …
پ?اده شدم م?گم پدر جان دنده هوا?? که ندارم !
کجا برم ؟
م?گه واسه تو بوق نم?زنم !!! واسه چراغ قرمز
م?زنم سبز شه !!!
واقعا وضع?ته ما دار?م ؟؟؟
.
.
.
خاطرات مشترک :
وارد اتاق م?ش?ن ؛ ?ادتون م?ره چی م?خوا?ن ، از
اتاق م?ر?د ب?رون ?ادتون م?اد که چی
م?خواست?ن !
بچه که بود?د هم?شه نقاش? که م?کش?د?د
خورش?د رو اون گوشه با?? کاغذ م?کش?د?د !
کوچ?ک که بود?م فک م?کرد?م واقعا قلب
تو? بدن ا?ن شکل?ه ! ”♥“
در ?خچال رو آروم م?بست?د تا بب?ن?د چراغش ?ک
خاموش م?شه !
سع? م?کرد?د ?ه تعادل? ب?ن وضع?ت خاموش و
روشن بودن کل?د چراغها برقرار کن?د !
.
.
.
اول?ن بار که تو عمرم تقلب کردم :
سال اول ابتدا?? ؛ امتحان ر?اض? :
پ?س پ?س (خطاب به جلو?م: (
گرد? عدد 9 سمت چپشه ?ا راستش ؟
جلو??م !!! چپ
من: چپ  کدوم طرفه ؟
جفتمون :
.
.
.
زدم گوش?مو نفله کردم رفت ؛ یکی ن?ست بهم
بگه آخه ز?ر دوش هم جا? اس ام اس دادنه ؟
.
.
.
با مامانم رفت?م مغازه تعم?رات تلفن که تلفن
ب? س?م خونه رو بد?م درست کنن !
?ارووپ تلفنو زده به پ?ر?ز بعد با موبا?لش زنگ
زد که بب?نه زنگ م?خوره ?ا نه ؛ تلفن که
زنگ خورد مامانم به من م?گه ا?ن آقاهه شماره
مارو از کجا داشت !!!
.
.
.
تو تراف?ک گ?ر کرده بود?م که ?ه BMW
530 اومد بغلمون ، به بابام گفتم بابا ?ه دونه
از ا?نا بگ?ر !
بابام گفت ماش?ن ماش?نه د?گه چه فرق?
داره ؟
بب?ن ا?ن هم ما تو تراف?ک گ?ر کرد?م هم ا?ن
?ارو !!!
?عن? خدا وک?ل? تا حا? ا?نجور? قانع نشده
بودم !
.
.
.
رفتم دستشو?? عموم? ، در رو بستم د?دم پشت در
نوشتن :
زوربزن ! تو م? تون? ! …
.
.
.
من هرگز یک اشتباه رو دو بار تکرار نم?کنم !
قشنگ ?ه 6 … 7 بار تکرار م?کنم که مطمئن
شم !
.
.
.
ا?ن شما اگه هم?نطور? ب?کار هم نشسته باش?د
تو خونه ،از نظر پدر و مادرتون ، بچه همسا?ه ?ا
بچه فام?ل بهتر از شما ب?کار م?ش?نه !
.
.
.
ب?ااااا !
?ارو تو? کوه داشته قدم م?زده ?ه زمرد پ?دا
کرده به وزن ?ازده و ن?م ک?لوگرم !
اونوخ من ?ه ب?ست و پنش تومن? تو? خ?ابون
د?دم خم شدم وردارم خِشتکم جر خورد !
.
.
.
مامانم چند روز?ه رفته مشهد ، د?روز لباسهای
تم?ز تموم شدند ؛ ذخ?ره ? ظرف و کاسه هم
نها?تا تا دو روز د?گر جوابگوئه !!!

 

                 


راستشو بگو !!!! دلت شماره چنده ؟



1- یکی دلش به صد دل بنده ...

2- یکی صددل ، به یه دل می بنده ...

3- یکی یه دل ، به یه دل می بنده و تا آخر پایبنده ...

4- یکی نمی دونه دلش به کی بنده ...

5- یکی هر بار به یکی دل می بنده ...

6- یکی دل می بنده که بخنده ...

7- یکی هم دلش آکبنده ، مونده به کی ببنده ...

                 

رابطه دو چشم با هم: 

آیا از رابطه دو چشم باهم آگاهی دارید؟
هیچ گاه یکدیگر را نمی بینند
با هم مژه میزنند
با هم حرکت میکنند
با هم اشک میریزنند
باهم می بینند
با هم می خوابند
با ارتباط عمیق با هم شراکت دارند
ولی وقتی یک زن را می بینند یکی چشمک میزنه و دیگری نمیزنه !

نتیجه اخلاقی قضیه:
زنها توانائی قطع هر ارتباطی را دارند !

 

                 






تاریخ : چهارشنبه 91/1/16 | 1:47 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

طنز ازدواج

چندسال پیش یکروز جلوی تلویزیون دراز کشیده بودم، فوتبال نگاه می کردم و تخمه می خوردم.

ناگهان پدر و مادر و آبجی بزرگ و خان داداش سرم هوار شدند و فریاد زدند که:

« ای عزب! ناقص! بدبخت! بی عرضه! بی مسئولیت! پاشو برو زن بگیر ».

رفتم خواستگاری؛ دختر پرسید:

« مدرک تحصیلی ات چیه ؟ »

گفتم:« دیپلم تمام !»

گفت:« بی سواد ! امل! بی کلاس! ناقص العقل! بی شعور! پاشو برو دانشگاه »

رفتم چهار سال دانشگاه لیسانس گرفتم برگشتم ؛ رفتم خواستگاری؛

پدر دختر پرسید: « خدمت رفتی ؟ » گفتم: « هنوز نه »

گفت: « مردنشده ی نامرد! بزدل! ترسو! سوسول!  پاشو برو سربازی ! »

رفتم دو سال خدمت سربازی رو انجام دادم برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛

مادر دختر پرسید: « شغلت چیه ؟»

گفتم: « فعلا کار گیر نیاوردم »

گفت:« بی کار! بی عار! انگل اجتماع! تن لش! علاف! پاشو برو سر کار !»

رفتم کار پیدا کنم؛ گفتند: « سابقه کار می خواهیم »

رفتم سابقه کار جور کنم؛ گفتند:« باید کار کرده باشی تا سابقه کار بدهیم »

دوباره رفتم کار کنم؛ گفتند: « باید سابقه کار داشته باشی تا کار بدهیم »

برگشتم؛ رفتم خواستگاری

گفتم: « رفتم کار کنم گفتند سابقه کار، رفتم سابقه کار جور کنم گفتند باید کار کرده باشی »

گفتند: « برو جایی که سابقه کار نخواهد ». رفتم جایی که سابقه کار نخواستند

گفتند: « باید متاهل باشی ! »

برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ گفتم:« رفتم جایی که سابقه کار نخواستندگفتند باید متاهل باشی »

گفتند: « باید کار داشته باشی تا بگذاریم متاهل شوی »

رفتم گفتم: « باید کار داشته باشم تا متاهل بشوم » گفتند:« باید متاهل باشی تا به تو کار بدهیم »

برگشتم؛ رفتم نیم کیلو تخمه خریدم دوباره دراز کشیدم جلوی تلویزیون و فوتبال نگاه کردم ...






تاریخ : چهارشنبه 91/1/16 | 1:41 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

مقایسه سن زنان با توپ

می دونین چطوری میشه خانمها رو توی سنین مختلف با توپها مقایسه کرد؟

یه خانم توی سن 18 سالگی مثل توپ فوتباله... 22 نفر دنبالش هستن

توی سن 28 سالگی مثل توپ هاکیه... 10 نفر دنبالش هستن

توی سن 38 سالگی مثل توپ گلفه... 1 نفر دنبالشه

توی سن 48 سالگی مثل توپ پینگ پنگه... 2 نفر هی از خودشون دورش می کنن و به طرف مقابل پاسش میدن

توی سن 58 سالگی مثل توپ جنگیه... کسی جرات نمی کنه از 10 متریش رد بشه






تاریخ : چهارشنبه 91/1/16 | 1:40 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

پسر بودن یعنی چه؟


پسر بودن یعنی برو چند تا نون بخر

پسر بودن یعنی هی شماره دادن و هی منتظر زنگ بودن

پسر بودن یعنی بد و بیراه گفتن به دخترایی که تحویلشون نمی گیرن

پسر بودن یعنی کادو خریدن برای جی اف

پسر بودن یعنی تا کی مفت خوری می کنی

پسر بودن یعنی پس کی دفترچه آماده به خدمت می گیری

پسر بودن یعنی به زور سیکل داشتن

پسر بودن یعنی بابا پس کی میری برام خواستگاری

پسر بودن یعنی مثل خر حمالی کردن

پسر بودن یعنی جوراباتو در بیار حالم به هم خورد

پسر بودن یعنی چرا کار نمیکنی ... جون بکن دیگه

پسر بودن یعنی ببخشین ماشین و خونه هم دارین که ...

پسر بودن یعنی همه مواقع مرد خونه هستی، حتی موقع دزد اومدن

پسربودن یعنی عمراً عزیز دل بابا باشی

پسر بودن یعنی در اول جوونی سربازی در انتظارته

پسربودن یعنی هرروز یک شکست عشقی خوردن

پسر بودن یعنی همه میرن مسافرت و تو باید بمونی و خونه رو بپایی

و اما پسر بودن یعنی هزار بدبختی دیگه...






تاریخ : چهارشنبه 91/1/16 | 1:39 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

فال طنز ازدواج پسران مجرد!!!

فروردین : 46 بار به خواستگاری میری و جواب رد می شنوی اما در 47 امین بار در حالیکه در اوج ناامیدی هستی جواب بله رو میگیری و در کنار همسرت سالها به خوبی و خوشی زندگی می کنی.

 

اردیبهشت : تا یکسال دیگه با دختر مورد علاقه ات ازدواج می کنی اما هنوز به شش ماه نکشیده بینتون اختلاف می افته و کار به طلاق می رسه . دختره مهریه اش که 3000 سکه طلا هستش رو اجرا می زاره و تو به زندان می افتی تو زندان معتاد میشی و هرویین مصرف می کنی و بعد از چندسال تحمل سختی و رنج در گوشه زندان میمیری.

 

خرداد : تا دو سال دیگه ازدواج می کنی و با یک دختر بسیار زیبا که خیلی هم دوستش داری اما شب عروسی موقعی که می خوای بری رو تخت پات به لبه تخت گیر می کنه و می افتی سرت می خوره به پایه تخت و درجا میمیری

 

تیر : ازدواج موفقی خواهی داشت و در تمام دوران زناشویی بمعنای کامل کلمه زن ذلیلی . تمامی کارهای خانه از قبیل پختن غذا و شستن ظرفها و جاروب زدن خانه و شستن لباس بچه ها با تو هستش . خانومت همیشه با شیلنگ تو رو کتک می زنه . اگه غذایی که می پزی بد مزه باشه زنت قابلمه رو به فرقت می کوبه .

 

مرداد : احتمالاً بختتو بستن به خواستگاری هر دختری که میری به هفته نکشیده یه خواستگار عالی واسش میاد و عروس میشه . کم کم معروف میشی به بخت گشای دخترای ترشیده .

 

شهریور : یه شب که داری با موتورت میری خیابون گردی تو یک خیابون تاریک میبینی یک ماشین با شدت به یک دختره می زنه و فرار می کنی . سریع مثل قهرمانان فیلمای هندی میپری دختره رو بغل می کنی و می بری به بیمارستان و خلاصه نجاتش می دی اما دختره به کما رفته و پلیسا هم فکر می کنن تو باهاش تصادف کردی و میگیرن زندانت می کنن . بعد از 3 ماه دختره بهوش میاد و میگه تو چه فداکاری کردی و پدر و مادرش میان تو رو آزاد می کنن . بابای دختره یک کارخونه دار میلیاردره و میگه پسرم خیلی ازت خوشم میاد و دوست دارم دومادم بشی و خلاصه دوماد میشی و تا آخر عمر فقط می خوری و می خوابی و سفر خارج میری.

 

مهر : عاشق دختری میشی که فکر می کنی اونم تورو خیلی دوست داره و بعد از یک دوران عاشقی سخت بالاخره به خودت جرات میدی و میری خواستگاری دختره اما دختره یک سیلی آبدار می زنه تو گوشت و میگه بی ناموس من تو رو مثل داداشم دوست داشتم اما تو سو استفاده کردی و تو تا آخر عمر دیگه ازدواج نمی کنی.

 

آبان : چپ و راست واست دوست دختر ردیف میشه و همیشه 30 - 40 تا دوست دختره آن لاین داری و 50 - 60 تا هم آف لاین . همه عاشقتن و می خوان زنت بشن اما تو اصلاً علاقه ای به ازدواج نداری و سرانجام در سن 35 سالگی به علت مصرف زیاد دوست دختر سکته می کنی و میمیری.

 

آذر : سه بار ازدواج می کنی و از هر زنت صاحب 9 فرزند میشوی . همه زنهات تو رو از خودشون بیشتر دوست دارن و همیشه بهت میگن سرورم اگه چیزی میل دارین واستون بیارم. هر سه زنت تو یک خونه در کنار هم زندگی می کنن و اصلاً باهم مشکلی ندارن . کار بیرون از خانه هم انجام نمی دی فقط سرماه به سرماه میری پول یارانه ات رو میگیری (فکر کنم 31 نفر هستین هر کدوم 45 هزار تومان اوه چقدر میشه) کلاً آدم خوشبختی هستی .

 

دی : میری خواستگاری دختر همسایه تون و با هم نامزد میشین بعد از شش ماه دختره مریض میشه و کم کم کور میشه اما تو بخاطر پیمانی که با او بستی باهاش ازدواج می کنی و سالها با هم زندگی می کنین .

 

بهمن : با دختره مورد علاقه ات نامزد میشین و بعد از 3 سال دوران نامزدی شیرین موقع عروسی سر سفره عقد عاقد سه بار از دختره می پرسه آیا حاضره زن تو بشه و اون میگه نه

 

اسفند : یک روز اتفاقی چشمت به پیر زن همسایه می افته و ناخودآگاه عاشقش میشی و موضوع رو به مامانت میگی اما اونا مخالفت می کنن و میگن این سن مامان بزرگتو داره اما تو میگی مهم عشق و تفاهمه که ما داریم سن و سال که مهم نیست و با مخالفت شدید پدر و مادر با هم ازدواج می کنین اما شب عروسی عروس از شدت خوشحالی سکته می کنه و می میره.






تاریخ : چهارشنبه 91/1/16 | 1:38 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

میخواهم حسابی حالتونو جا بیارم و دهان آب بیندازم

 

                 

               

           

       

   

  

رخصت:thumbsup:

:chakerim:

 

 






تاریخ : چهارشنبه 91/1/16 | 1:37 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بی بی مارکت
  • ttp://www.bachehayeghalam.ir/sitefiles/bgh_sound_player.php">