لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
از 13 سالگی تا 18 سالگی که سن و سالش به مرز قانونی شدن میرسد، میافتد دنبال گواهینامه گرفتن و تا همین دو سال پیش هر سال دنبال گواهینامه جدیدی بوده و بالاخره در 50 سالگی پانزدهمین گواهینامهاش را میگیرد.
تهران امروز: «اگر گواهینامههایم را به هم بچسبانم از قدم بلندتر میشود»؛ این بخشی از صحبتهای سیدکاظم شریفی، مرد 52 سالهای است که از 12-13 سالگی عاشق رانندگی و گواهینامه گرفتن میشود.
از 13 سالگی تا 18 سالگی که سن و سالش به مرز قانونی شدن میرسد، میافتد دنبال گواهینامه گرفتن و تا همین دو سال پیش هر سال دنبال گواهینامه جدیدی بوده و بالاخره در 50 سالگی پانزدهمین گواهینامهاش را میگیرد.
اهل خمین است و بازنشسته سازمان بهزیستی. آنقدر در این سالها گواهینامه گرفته که دیگر هیچ گواهینامه رانندگی وجود ندارد که او نگرفته باشد. گفتوگوی خواندنی تهرانامروز با سلطان بیچون و چرای گواهینامه در ایران پر از نکتههای بامزهای است که علاقه این مرد به رانندگی را نشان میدهند.
گواهینامههای چه خودروهایی را دارید؟
من همه گواهینامههای رانندگی کشور اعم از سبک، سنگین، درون شهری، برون شهری، ماشینآلات کشاورزی، معدنی، عمرانی و صنعتی را دارم. 15 عنوان گواهینامه من شامل گواهینامههای دوچرخه، موتور سیکلت، پایه2، پایه یک، بینالمللی، جرثقیل، لودر، گریدر، بولدوزر، دامپر، تراکتور، کمباین، بیل مکانیکی، غلتک و لیفتراک میشود.
اولین گواهینامه را کی گرفتید؟
اولین گواهینامه را در سن 13 سالگی گرفتم که مربوط به دوچرخه بود.
آخرین گواهینامهای که گرفتید کی بود؟
آخرین گواهینامههایم را سال 88 گرفتم و برای ماشینهای گریدر و دامپر بود.
گرفتن کدام گواهینامه از بقیه سختتر بود؟
به نظرم پایه یک سختتر بود. 24 سال پیش یعنی سال 66 این گواهینامه را گرفتم. امتحان جرثقیل از همه امتحانها سختتر بود. چهار بار رد شدم. آیتمهای خاصی دارد. مثلا میگویند این بار را از زمین بلند کن و بدون اینکه تعادلش به هم بخورد بگذار کنار جرثقیل. بعد باید در یک زاویه خاصی همان بار را جابهجا کرد. اگر این زاویهها یا محل فرود آمدن بار بههم بخورد، رد میکنند. باید طوری با لیدرها تنظیم کنی که قشنگ سر جای خودش قرار بگیرد.
برای گرفتن و آشنایی با این ماشینهای عجیب و غریب کجا آموزش میدید؟
در ایران جای خاصی برای آموزش وجود ندارد. معمولا جلوی ساختمانی یا جایی، ماشینی را پیدا میکردم و پولی به صاحبش میدادم و خواهش میکردم که ماشینش را چند ساعتی به من قرض بدهد. کمپرسی و بولدوزر و هر کدام از این ماشینها را با سختی پیدا کردم.
روزهای امتحان در شهرک آزمایش هم مشکلات زیادی داشتم و هیچ امکاناتی نداشتم. باید برای جناب سرهنگ آژانسی میگرفتم و آنها را میبردم جایی که ماشین سنگینی باشد تا با کلی دردسر امتحان بگیرند. پراید و پیکان هم نیست که راحت باشد. با شرایط خاصی که من و سرهنگ داشتیم با استرس خاصی امتحان میدادم. دفعه اول معمولا قبول نمیشدم. در ماشینهای سنگین در آیتمهای اولیه رد میشدم. بعد از تمرینهای مداومی که انجام دادم. در سرما و گرما و در خیابان و بیابان سخت تمرین میکردم.
چرا این همه گواهینامه گرفتید؟
از بچگی به رانندگی علاقه داشتم و از همان 12-13 سالگی افتادم دنبال گواهینامه گرفتن. به مرور زمان گواهینامه پایه 2 را گرفتم، بعد موتور. آنجا در ذهنم جرقهای زده شد که تا آخر قضیه بروم و ته آن را دربیاورم. برای همین انگیزهای پیدا کردم برای ثبتنام گرفتن گواهینامههای ویژه.
از پیگیری 37 ساله برای گرفتن این همه گواهینامه، خسته نشدهاید؟
بعضیها میگفتند که این گواهینامهها را میخواهی چه کار اما خیلیها هم که میفهمیدند که من در این کار همتایی ندارم انرژی مضاعفی به من میدادند و تشویقم میکردند.
برای ثبت این رکورد در جهان هم اقدامی کردهاید؟
مدارکم را به صورت PDF برای گینس فرستادم و مکاتبههایم کمتر از یک ماه نتیجه داد و از من تقدیر و تشکر کردند. اگر ایران حمایت کند، یکسری کارهای عملی باید انجام بدهم و مدارک را تحویل بدهم تا این رکورد ثبت جهانی شود. وزارت خارجه ایران هم این موضوع را تایید کرده است. البته هزینههایی هم دارد که نهادهای دولتی باید حمایت کنند. راهنمایی و رانندگی هم گفته ما فقط میتوانیم مدارک را تایید کنیم.
چندتا از این گواهینامهها را استفاده میکنید؟
قبلا تقریبا از همه گواهینامهها استفاده میکردم اما الان دیگر استفاده نمیکنم. از دوچرخه شروع میشد که با آن میرفتم مدرسه و سرکار که برای سال 52 بود. الان سن و سالم کمی بالا رفته و بهخاطر بازنشستگی و کم حوصلگی کمی این کار را کنار گذاشتهام.
از 13 سالگی تا 18 سالگی که سن و سالش به مرز قانونی شدن میرسد، میافتد دنبال گواهینامه گرفتن و تا همین دو سال پیش هر سال دنبال گواهینامه جدیدی بوده و بالاخره در 50 سالگی پانزدهمین گواهینامهاش را میگیرد.
اهل خمین است و بازنشسته سازمان بهزیستی. آنقدر در این سالها گواهینامه گرفته که دیگر هیچ گواهینامه رانندگی وجود ندارد که او نگرفته باشد. گفتوگوی خواندنی تهرانامروز با سلطان بیچون و چرای گواهینامه در ایران پر از نکتههای بامزهای است که علاقه این مرد به رانندگی را نشان میدهند.
گواهینامههای چه خودروهایی را دارید؟
من همه گواهینامههای رانندگی کشور اعم از سبک، سنگین، درون شهری، برون شهری، ماشینآلات کشاورزی، معدنی، عمرانی و صنعتی را دارم. 15 عنوان گواهینامه من شامل گواهینامههای دوچرخه، موتور سیکلت، پایه2، پایه یک، بینالمللی، جرثقیل، لودر، گریدر، بولدوزر، دامپر، تراکتور، کمباین، بیل مکانیکی، غلتک و لیفتراک میشود.
اولین گواهینامه را کی گرفتید؟
اولین گواهینامه را در سن 13 سالگی گرفتم که مربوط به دوچرخه بود.
آخرین گواهینامهای که گرفتید کی بود؟
آخرین گواهینامههایم را سال 88 گرفتم و برای ماشینهای گریدر و دامپر بود.
گرفتن کدام گواهینامه از بقیه سختتر بود؟
به نظرم پایه یک سختتر بود. 24 سال پیش یعنی سال 66 این گواهینامه را گرفتم. امتحان جرثقیل از همه امتحانها سختتر بود. چهار بار رد شدم. آیتمهای خاصی دارد. مثلا میگویند این بار را از زمین بلند کن و بدون اینکه تعادلش به هم بخورد بگذار کنار جرثقیل. بعد باید در یک زاویه خاصی همان بار را جابهجا کرد. اگر این زاویهها یا محل فرود آمدن بار بههم بخورد، رد میکنند. باید طوری با لیدرها تنظیم کنی که قشنگ سر جای خودش قرار بگیرد.
برای گرفتن و آشنایی با این ماشینهای عجیب و غریب کجا آموزش میدید؟
در ایران جای خاصی برای آموزش وجود ندارد. معمولا جلوی ساختمانی یا جایی، ماشینی را پیدا میکردم و پولی به صاحبش میدادم و خواهش میکردم که ماشینش را چند ساعتی به من قرض بدهد. کمپرسی و بولدوزر و هر کدام از این ماشینها را با سختی پیدا کردم.
روزهای امتحان در شهرک آزمایش هم مشکلات زیادی داشتم و هیچ امکاناتی نداشتم. باید برای جناب سرهنگ آژانسی میگرفتم و آنها را میبردم جایی که ماشین سنگینی باشد تا با کلی دردسر امتحان بگیرند. پراید و پیکان هم نیست که راحت باشد. با شرایط خاصی که من و سرهنگ داشتیم با استرس خاصی امتحان میدادم. دفعه اول معمولا قبول نمیشدم. در ماشینهای سنگین در آیتمهای اولیه رد میشدم. بعد از تمرینهای مداومی که انجام دادم. در سرما و گرما و در خیابان و بیابان سخت تمرین میکردم.
چرا این همه گواهینامه گرفتید؟
از بچگی به رانندگی علاقه داشتم و از همان 12-13 سالگی افتادم دنبال گواهینامه گرفتن. به مرور زمان گواهینامه پایه 2 را گرفتم، بعد موتور. آنجا در ذهنم جرقهای زده شد که تا آخر قضیه بروم و ته آن را دربیاورم. برای همین انگیزهای پیدا کردم برای ثبتنام گرفتن گواهینامههای ویژه.
از پیگیری 37 ساله برای گرفتن این همه گواهینامه، خسته نشدهاید؟
بعضیها میگفتند که این گواهینامهها را میخواهی چه کار اما خیلیها هم که میفهمیدند که من در این کار همتایی ندارم انرژی مضاعفی به من میدادند و تشویقم میکردند.
برای ثبت این رکورد در جهان هم اقدامی کردهاید؟
مدارکم را به صورت PDF برای گینس فرستادم و مکاتبههایم کمتر از یک ماه نتیجه داد و از من تقدیر و تشکر کردند. اگر ایران حمایت کند، یکسری کارهای عملی باید انجام بدهم و مدارک را تحویل بدهم تا این رکورد ثبت جهانی شود. وزارت خارجه ایران هم این موضوع را تایید کرده است. البته هزینههایی هم دارد که نهادهای دولتی باید حمایت کنند. راهنمایی و رانندگی هم گفته ما فقط میتوانیم مدارک را تایید کنیم.
چندتا از این گواهینامهها را استفاده میکنید؟
قبلا تقریبا از همه گواهینامهها استفاده میکردم اما الان دیگر استفاده نمیکنم. از دوچرخه شروع میشد که با آن میرفتم مدرسه و سرکار که برای سال 52 بود. الان سن و سالم کمی بالا رفته و بهخاطر بازنشستگی و کم حوصلگی کمی این کار را کنار گذاشتهام.
تاریخ : چهارشنبه 90/6/30 | 8:13 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید