برای داشتن صفحه ای در خور شان از دنیای بیکران اینترنت برای شهر زیبایمان جزین نیازمند کمک ها و حمایت های شما هستیم . کاش برسد روزی که نام شهر زیبا و درخشانمان در پهنه گسترده ی وطن طنین انداز شود .
کمک و حمایت هایتان را در غالب نظر ، انتقاد ، دیدگاه ، پیشنهاد ، خبر ، همکاری ، کمک های مادی و معنوی بر دیده ی منت می نهیم تا بدانید این شمایید که صاحب وبلاگ وطنم جزینهستید. نظراتتان را ارج می نهیم به امید اینکه کوچک قدممان را برای رسیدن به ارزویی بس بزرگ بپذیرید .
کهن جامه ی خویش آراستن به از جامه ی دیگران خواستن
---------------------

---------------------
روزهای رفته ی سال را ورق میزنم ....
چه خاطراتی که زنده نمی شوند.......
چه روزها که دلم می خواست تا ابد تمام نشوند...
وچه روزها که هر ثانیه اش یک سال زمان میبرد ....
چه فکرها که آرامم کرد و چه فکرها که روحم را ذره ذره فرسود.......
چه لبخندها که بی اختیار بر لبانم نقش بست و چه اشک ها که بی اراده از چشمانم سرازیر شد
چه آدم ها که دلم را گرم کردند و چه آدم ها که دلم را شکستند......
چه چیزها که فکرش را هم نمیکردم و شد ......
و چه چیزها که فکرم را پرکرد و نشد.......
چه آدم ها که شناختم و چه آدم ها که فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان... و چه.......!
و سهم یک سال دیگر هم یادش بخیر می شود.......
کاش ارمغان روزهایی که گذشت آرامشی باشد از جنس خدا......
آرامشی که هیچگاه تمام نشود......
دوست خوب من...
من برای تمام آدم های روی این زمین آرزوی سعادت دارم!
بخند که بهاری که در راه است ، با شکوفه لبخند تو زییاتر خواهد بود ...
آرزو دارم ...
هر طپش قلبت آمیخته با آمین های خدا برای آرزوهای قشنگت باشد...
روزهای پایانی سالتان پر از مهر و خوشبختی...
در پناه مهربانترین
تقویم حجامت سال 1401
سالنامه حجامت سال 1401
چند نکته مهم درباره شرایط کلی حجامت:
- روزهایی که برای حجامت در تقویم حجامت سال 1401 درج شده برای اشخاص عادی است. بنابراین شرایط خاص بیماری و دستور پزشک بر تمام این روزها مقدم است.
- با تجویز پزشک حاذق طب سنتی و با قرائت آیت الکرسی، ذکر صلوات و طلب خیر از خداوند در هر روزی می توانید حجامت کنید. همچنین پرداخت صدقه و قرائت سوره های شریف معوذتین نیز وارد شده است.
- عواقب انجام حجامت به صورت انفرادی و بدون نظارت پزشک به بعهده خود شخص خواهد بود.
ضرورت و اهمیت حجامت
در باب اهمیت حجامت همین بس که پیامبر اسلام (ص)، انجام حجامت و خون گیری را از سنت های انبیای الهی دانسته اند و حکمای طب سنتی مانند ذکریای رازی، سید اسماعیل جرجانی، زهراوی و … نیز همگی از حجامت به عنوان روشی درمانی در انواع بیماری ها نام بردهاند. برای بهرهمندی از فواید حجامت بهتر است آداب حجامت را رعایت کنید. با دقت به تقویم حجامت و در نظر گرفتن بهترین روز هفته برای حجامت میتوانید تاثیر این عمل را چند برابر کنید.
درباره تقویم حجامت
سالنامه یا تقویم حجامت 1401 که در ادامه مشاهده میکنید از طب شیعه استخراج شده است. این سالنامه، با توجه به برخی منابع در دسترس تهیه شده است و بنابر گفته مرحوم مجلسی معلوم نیست ماههای شمسی و رومی وارده در روایات با آنچه امروزه مرسوم است، تطابق داشته باشد. در صورت ضرورت انجام حجامت در ایّام قمر در عقرب یا ایّام نامناسب دیگر که در تقویم حجامت 1401 زیر مشخص شده است، سه توصیه مهم یعنی قرائت آیه الکرسی، سه بار طلب خیر از خداوند متعال و ذکر شریف صلوات فراموش نشود. پرداخت صدقه و قرائت سوره های شریف معوّذتین هم می تواند توصیه های مقبولی باشند.
چند توصیه مهم
حجامت یک روش درمانی موثر در طب ایرانی است، اما انجام خودسرانه آن بدون بررسی طبیب متخصص می تواند آسیب های جدی به همراه داشته باشد.
به جای تبلیغ گسترده حجامت در ایّام حزیران، ایّام دیگری که در احادیث شریف ذکر شده و دارای سندیت قوی تر و توجیه علمی مناسب تری هستند را ملاک قرار دهید. به عزیزانی که قصد انجام حجامت در این روزها را دارند یادآوری کنید که هم استناد این احادیث به حضرات معصومین علیهم السلام قطعی نیست و هم تعیین دقیق روزهای مذکور در روایت ممکن نیست. لذا بهتر است هم حجامت کننده و هم حجامت شونده به نیت تقرّب و رجاءً اقدام به حجامت کند. با برنامه ریزی و زمان بندی مناسب طوری عمل کنید که قواعد صحیح اجرای حجامت در این دو روز به خوبی رعایت شود و ازدحام مراجعین باعث نقض ملزومات علمی انجام حجامت و واجبات تکریم مراجعین نگردد. اینکه چه روزهایی برای حجامت خوب است را در تقویم حجامت ارائه شده میتوانید مشاهده نمایید.
راهنمای تقویم حجامت
به طور کلی اگر بخواهیم مشخص کنیم که چه روزهایی برای حجامت خوب است باید گفت که روزهای مناسب حجامت شامل روزهای 12 تا 15، روزهای 17،19،21 و پنجشنبه آخر هر ماه قمری میشود. روزهای خاص و ویژه برای حجامت شامل 1. روزهای 7 و 14 ماه رومی حزیران که بنابر بعضی تقویم ها، مطابق 30 خرداد و 6 تیر و بنابر برخی تقویم ها، مصادف با 29 خرداد و 5 تیر است. 2. اولین سه شنبه ماه رومی آذار (24 اسفند ماه) و 3. روزهای سه شنبه ای که مصادف با 17، 19 یا 21 ماه قمری می شود.
در صورت تداخل روزهای مناسب و نامناسب بهتر است حجامت به موارد ضروری محدود شود.
روزهای نامناسب برای حجامت شامل 1. جمعه ها 2. چهارشنبه ها 3. ماه مبارک رمضان و 4. ماه رومی کانون اول (از 23 آذر تا 23 دی) می شود.


تقویم حجامت – تقویم حجامت 1400– تقویم حجامت سال 1400– تقویم حجامت 1401 – بهترین زمان حجامت – حجامت در کدام روز هفته – هزینه حجامت 1401 – حجامت صورت برای رفع جوش – حجامت کبد – حجامت قد
منبع پارسی طب و طبایع
السلام علیک یا اباعبدالله
تا نفس هست و ز الطاف شما دم باقی ست
دل ما می تپد و یاد تو هر دم باقی ست
دم روح القدسی خاص "حسین" گفتن ماست
تا مسیحا بشود عیسی مریم باقی ست
هر کجا می نگرم نام تو بر لب جاری ست
رحمت واسعه ات بر سر عالم باقی ست
زائرانت همه زوار خدا می باشند
تا خداوند بود کرب و بلا هم باقی ست
ذره ای از شرر روضه ی تو کم نشود
تا محبان تو هستند محرم باقی ست
نظر فاطمه معطوف شود بر جایی
که در آن نام تو بر سینه ی پرچم باقی ست
باغ گیاه شناسی مشهد
درباره
همان طور که از اسم این باغ مشخص است، محلی است که همه نوع گیاهی در آن پیدا می شود. این مجموعه، با توجه به مساحت بسیار زیادی که دارد انواع بسیار زیادی ازگونه های گیاهی را در خود جای داده است. به گونه ای که اگر شما برای تحقیق به آن جا رفتید، اصلا دست خالی باز نمی گردید. این باغ علاوه بر این که برای دانشجوها و دانش آموزان کاربرد دارد، دارای یک محیط بسیار زیبا هم است که شما برای گذراندن اوقات می توانید به آن جا بروید. نکته بسیار مثبت دیگر این باغ، این است که در فصل بهار و ماه اردیبهشت، برخی از این درختان و گیاهان میوه می دهند که شما با کسب اجازه از مامور، می توانید از میوه ها استفاده کنید؛ یا این که در زمان باز شدن شکوفه ها، به آن مکان بروید و عکس های زیبایی را ثبت کنید. همچنین علاوه بر گیاهان بسیار متعددی که در این باغ وجود دارد، دریاچه ها و آلاچیق هایی هم وجود دارد که عموم می توانند از آن ها برای تفریح و استراحت کردن استفاده کنند.
باغ گیاهشناسی مشهد بهعنوان یکی از جاذبه های گردشگری مشهد در تاریخ 22 خردادماه سال 1392 افتتاح شد. این مجموعه دارای 44/776 متر مربع چمن، 14950 اصله درخت و درختچه، 12300 متر مربع پرچین، 25252 متر مربع گل دائمی، 9500 متر مربع گل فصلی و 68200 متر مربع معبر است. مدت زمان احداث مجموعه 1/5 سال با هزینهای معادل 15 میلیارد تومان بود. در این پروژه 42 پیمانکار و 450 نیروی کارگر مشارکت داشتند.
1. اشتیاق برای یادگیری و پیشرفت هرچه بیشتر
موفقیت را میتوان نوعی اشتیاق برای کسب دستاوردهای بیشتر دانست. این اشتیاق معمولا به شکل تمایل برای یادگیری و پیشرفت بیشتر نمایان میشود. فرد موفق مدام به دنبال این است که چیزهای بیشتر یاد بگیرد.
این یادگیری میتواند در قالب آموختن یک مهارت شغلی مرتبط با کسبوکار یا کسب دانش بیشتر در مورد یک موضوع مورد علاقه فردی باشد. اگر شما نیز چنین تمایلی را در خود میبینید، از یک زندگی موفق و رضایتبخش برخوردار هستید.
2. استقبال از تغییرات مداوم
تردیدی نیست که موفقیتهای پیدرپی بسیار دلچسب است، اما دستیابی به چنین موفقیتهایی نیازمند تلاش بیشتری است. در مسیر موفقیت همیشه با تغییرات پیدرپی روبرو خواهید بود.
افرادی که ذهن قدرتمند و پویا ندارند، از تغییراتی که سر راه آنها ظاهر میشود، هراس دارند. در مقابل، افراد موفق از این تغییرات استقبال میکنند. اگر تغییر را به عنوان نشانهای از رشد و پیشرفت پذیرفتهاید، جزو آن دسته از افرادی هستید که از یک زندگی موفق برخوردارند.
3. نگرش مثبت نسبت به ایدههای جدید و غیرمعمول
کسانی که میخواهند به موفقیت پایدار دست یابند، علاوه بر واکنش عملی مثبت نسبت به تغییرات، باید از مطرح کردن و مطرح شدن ایدههای جدید نیز استقبال کنند.
اگر شما هم از ایدهها و روشهای جدید و در یک کلام «متفاوتاندیشی» استقبال میکنید، فردی موفق هستید و صرف نظر از شرایطی که در آن قرار دارید، میتوانید در زندگی خود پیشرفت کنید.
4. همگام بودن با پیشرفت فناوری
سرعت پیشرفت فناوری از آغاز قرن بیستویکم تاکنون بسیار زیاد بوده است و همچنان ادامه دارد. افراد موفق تمایل زیادی دارند تا همگام با سرعت پیشرفت فناوری حرکت کنند.
این افراد هم در زندگی شغلی و هم در زندگی شخصی، خود را با نوآوریها وفق میدهند تا بتوانند در جهانی که مملو از فناوریهای مختلف است به اهداف خود برسند. اگر شما نیز همگام با فناوری پیش میروید، جزو افراد موفق هستید.
5. اعتماد به حس درونی
حس عمیق قلبی یکی از درونیترین احساساتی است که میتوانیم از آن برای اتخاذ تصمیمات هوشمندانه در زندگی فردی یا شغلی استفاده کنیم. با این حال، بسیاری از افراد به این حس توجه چندانی ندارند و به جای آن به معیارهای تصمیمگیری دیگری تکیه میکنند.
افرادی که در زندگی موفق هستند معمولا بیشتر از دیگران به این حس درونی اعتماد دارند و در گذشته نیز تجربه بهرهگیری از آن را در زندگی فردی و تصمیمگیریهای شغلی خود داشتهاند.
6. داشتن حس همکاری با اطرافیان و جامعه
برای رسیدن به موفقیت شاید لازم باشد تا گاهی با از خود گذشتگی، کمی هم به فکر دیگران باشیم. تردیدی نیست که برای طی کردن سریع مراحل پیشرفت شغلی و نیز افزایش بهرهوری فردی، باید روی عملکرد خودمان بیشتر تمرکز کنیم؛ اما تجربه نشان داده است که بسیاری از افراد موفق به دور از خودخواهی و با یک رویکرد همکارانه به اهداف خود دست یافتهاند و دوست دارند تا به اطرافیان و جامعه خود نیز نفعی برسانند.
7. مراقبت از سلامت جسمانی و داشتن تفریحات کافی
معمولا افرادی که میخواهند به موفقیت و اهداف فردی خود دست یابند، آن قدر سرگرم کار خود میشوند که به سختی میتوانند زمانی را به تفریحات و سرگرمیها اختصاص دهند. با این حال، در کنار یک زندگی موفق باید برنامهای برای آرامش درونی وجود داشته باشد تا فرد بتواند گاهی به مسائل شخصی مورد علاقهی خود بپردازد.
یکی از نشانههای قطعی یک فرد موفق در دنیای مدرن، سلامت جسمانی و داشتن بدنی آماده است. اگر مراقب ظاهر خود هستید و یک رژیم تناسب اندام نیز برای حفظ سلامتی خود اتخاذ کردهاید، احتمالا جزو افراد موفق هستید.
8. احترام به دیگران
موفقیت در زندگی خواه شغلی، خواه شخصی بر پایه پرورش روابط اجتماعی مثبت و احترام متقابل بین طرفین شکل میگیرد. یکی از نشانههای آشکار افراد موفق، احترام گذاشتن و همدردی با اطرافیان به ویژه در برابر آنهایی که جایگاه اجتماعی پایینتری دارند، است.
9. حفظ اعتماد بهنفس و خودباوری
افراد موفق، تمایل بسیار زیادی دارند تا با اعتماد به نفس و کاردان باشند. آنها از تجربیات مثبت و منفی فردی خود استفاده میکنند تا خودباوری و اعتماد به نفس را در خود تقویت کنند. اگر شما نیز تا حد زیادی به خود ایمان دارید و توانستهاید این ویژگی را در خود حفظ کنید، برخی از سطوح موفقیت را در طول زمان به دست آوردهاید.
10 داشتن وضعیت مالی متعادل
از آنجا که عوامل زیادی در موفقیت نقش دارند، شاید چندان درست نباشد که بگوییم میتوان موفقیت را فقط با میزان ثروت اندازهگیری کرد. اما واقعیت این است که معمولا یکی از نشانههای آشکار پیشرفت در مسائل شغلی، داشتن پسانداز قابل توجه در حساب بانکی است؛ بنابراین اگر حساب بانکی پروپیمانی دارید، در حال حاضر در تعدادی از اهداف شغلی خود موفق بودهاید.
11. تعیین اهداف جدید و هیجانانگیز به طور مداوم
کلید اصلی دست یافتن به موفقیتهای بلندمدت، تعیین هدف به صورت منظم و پیوسته است. افرادی که این توانایی را ندارند، احتمالا در زندگی خود با رکود و ایستایی روبهرو میشوند و در روندی که از پیش برای خود تعیین کردهاند با مانع برخورد میکنند؛ بنابراین اگر توانایی این را دارید که مدام تعریف جدیدی از خط مشی زندگی خود پیدا کنید و به طور مرتب اهداف جدیدی برای خود میتراشید، در حال حاضر به موفقیتهای قابل توجهی دست یافتهاید.
12. مبارزه برای حفظ اشتیاق به منظور موفقیتهای بیشتر
معمولا موفقیتهای کوچک و موقتی میتوانند اشتیاق شدید فرد را برای دستیابی به موفقیتهای بیشتر، به شکل چشمگیری کاهش دهند؛ به عبارت دیگر، ممکن است فرد به آن موفقیتهای کوچکش راضی شود و در پی تغییرات و موفقیتهای بیشتر نباشد؛ بنابراین فرد هر از گاهی نسبت به دستاوردهای خود بیعلاقه میشود و یا اینکه تا حدی انگیزه خود را از دست میدهد. افراد موفق با هر دو حالت مبارزه میکنند و مدام در تلاشند تا این حس را از خود دور کنند.
این مبارزه تعیین خواهد کرد که آیا فرد طی یک دوره طولانی برای دستیابی به موفقیتهای بیشتر به تلاش خود ادامه خواهد داد یا خیر.
13. یافتن شریک زندگی و تعهد بلندمدت نسبت به او
شاید بتوان گفت که تلاش برای دستیابی به موفقیت تقریبا امری انفرادی است و لازمه آن این است که بر نیازهای خود و نه نیازهای اطرافیان تمرکز کنیم. به همین دلیل افراد موفق بر این باورند که پس از پایهریزی و زمینهسازی برای یک آینده قابل اطمینان و لذتبخش، راحتتر میتوان به یک رابطه بلند مدت متعهد شد؛ بنابراین اگر به چنین مرحلهای رسیدهاید، بدانید که به زندگی موفق دست یافتهاید.
14. رضایت از وضعیت زندگی
اگر در زندگی خود نارضایتی یا پشیمانیهایی دارید، این احساسات ناخوشایند همیشه پنهان نمیمانند و گاهی ممکن است بروز کنند. برای مثال هر وقت که تنها هستید و در افکار خود غوطهورید، ممکن است با هجوم افکار ناخوشایند و به شدت خودتان را ارزیابی کنید؛ در این حالت بسیار آسیبپذیر خواهید بود. اما اگر در تنهایی خود لبخند میزنید و فردی خوشحال و راضی هستید، احتمالا باید فردی نسبتا موفق باشید.
15. توانایی تشخیص بهتر فرصتها
بررسی اینکه چگونه موفقیت میتواند در توانایی تشخیص بهتر فرصتها تعیین کننده باشد، بسیار مهم است. تلاش برای رسیدن به موفقیت، شما را وادار میکند تا اهداف و اولویتهای روشنی را تعیین کنید و بنابراین قادر خواهید بود تا آنچه را که واقعا در زندگی مهم است، تشخیص دهید.
اگر به هر نوع موفقیتی دست یافتهاید، حتما توانایی این را خواهید داشت تا به دقت شرایط را ارزیابی کنید و برای آنها واکنش مناسبی داشته باشید.
سخن آخر؛ اگر در حال حاضر از یک زندگی موفق و رضایتبخش برخوردار هستید، حتما این نشانهها را در خود خواهید یافت؛ با اینکه ممکن است تفسیر هر فرد از موفقیت با تفسیر دیگران متفاوت باشد، اما باز هم میتوانید با استفاده از معیارهای جهانی، سطح موفقیت خود را اندازهگیری کنید.
?شما را از رفتن به دکتر بی نیاز می کند.
خوردن 1 لیمو در روز
?شما را از ابتلا به چاقی دور نگه می دارد.
نوشیدن 3 لیتر آب در روز
?شما راسالم و از بیماری دور می کند.
نوشیدن 1 لیوان شیر در روز
?شما را از بیماری های استخوانی و پوکی دور نگه می دارد.
خلاصه ای از زندگی تا شهادت امام هشتم شیعیان، امام رضا علیه السلام
علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، کنیهاش، ابوالحسن و مشهورترین لقبش رضا است. برخی منابع گفتهاند مأمون لقب رضا را به او داد؛ ولی در روایتی از امام جواد(ع) آمده است که این لقب از سوی خداوند به پدرش داده شده است. صابر، رضی و وفی از دیگر القاب آن حضرت است. او به عالم آل محمد نیز شهرت دارد. نقل شده است که امام کاظم(ع) به فرزندانش میگفت: «برادر شما علی بن موسی، عالم آل محمد است.» همچنین امام جواد(ع) در زیارت امام رضا(ع) او را امام رئوف خطاب کرده است. لقب امام رئوف در بین شیعیان شهرت بسیار دارد.
تولد
زادروزش را پنجشنبه یا جمعه 11 ذیالقعده، یا ذیالحجه و یا ربیع الاول سال 148 یا 153ق نقل کردهاند. کلینی سال تولدش را 148ق نقل کرده. بیشتر علماء و مورخین با کلینی هم عقیدهاند.
امامت
امام رضا(ع) پس از شهادت پدرش امام کاظم(ع) در سال 183ق امامت را عهدهدار شد؛ مدت امامت آن حضرت 20 سال (183-203ق) بود که با خلافت هارون الرشید(10 سال)، محمد امین (حدود 5 سال)، مأمون (5 سال) همزمان شد.
راویانی همچون داود بن کثیر رقی، محمد بن اسحاق بن عمار، علی بن یقطین، نعیم قابوسی، حسین بن مختار، زیاد بن مروان، المخزومی، داود بن سلیمان، نصر بن قابوس، داود بن زربی، یزید بن سلیط و محمد بن سنان احادیثی از موسی بن جعفر درباره امامت امام رضا(ع) نقل کردهاند.
همچنین مقبولیت امام رضا (ع) در میان شیعیان و برتری علمی و اخلاقی وی را، ثابت کننده امامت او میدانند. هرچند که وضعیت مسأله امامت در اواخر زندگی موسی بن جعفر (ع) بسیار پیچیده بود اما بیشتر اصحاب امام کاظم (ع) جانشینی امام رضا (ع) را پذیرفتند.
گرایش شیعیان
پس از شهادت امام هفتم، بیشتر شیعیان با توجه به وصیت امام(ع) و دلایل و شواهد دیگر، امامت فرزند ایشان، علی بن موسی الرضا (ع) را پذیرفتند و وی را به عنوان امام هشتم تأیید نمودند. این دسته که بزرگان اصحاب امام کاظم (ع) را هم شامل میشد به نام قطعیه مشهور شدند. ولی گروه دیگری از اصحاب امام هفتم(ع) بنا به دلایلی، از پذیرفتن امامت علی بن موسی الرضا (ع) سرباز زده و در امامت حضرت موسی بن جعفر (ع) توقف کردند. آنان اظهار میداشتند که موسی بن جعفر (ع) آخرین امام است و کسی را به امامت تعیین نکرده و یا دستکم ما از آن آگاه نیستیم. این گروه واقفیه (یا واقفه) نامیده شدند.
جایگاه امام در مدینه
امام رضا حدود هفده سال (183-200 یا 201) از دوره امامت خود را در مدینه حضور داشت و از جایگاه ویژهای در میان مردم برخوردار بود. خود امام در گفتگویی که با مأمون درباره ولایتعهدی داشت، در توصیف این دوره گفته است:
همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و وقتی سوار بر مرکب خود، از کوچههای مدینه عبور میکردم، کسی عزیرتر از من نبود.
در مورد جایگاه علمی امام در مدینه نیز از خود ایشان نقل شده است:
من در مسجد پیامبر مینشستم و دانشمندانی که در مدینه بودند، هرگاه در مسئلهای درمیماندند، همگی به من ارجاع میدادند و مسائلشان را نزد من میفرستادند و من به آنها پاسخ میدادم.
سفر به خراسان
هجرت امام رضا(ع) از مدینه به مرو در سال 200 یا 201 قمری بود. به گزارش یعقوبی مأمون، امام رضا را از مدینه به خراسان آورد و فرستاده وی جهت آوردن حضرت به خراسان، رجاء بن ابیضحاک خویشاوند فضل بن سهل بود. حضرت را از راه بصره آوردند تا به مرو رسید. به عقیده برخی مأمون مسیر مشخصی برای سفر امام رضا به مرو انتخاب کرد تا آن حضرت از مراکز شیعهنشین عبور نکند، زیرا از اجتماع شیعیان بر گرد امام میترسید. او دستور داد تا حضرت را از مسیر کوفه نیاورند بلکه از طریق بصره،خوزستان و فارس، به نیشابور بیاورند.
مسیر حرکت طبق کتاب اطلس شیعه چنین بوده است: مدینه، نقره، هوسجه، نباج، حفر ابوموسی، بصره، اهواز، بهبهان، اصطخر، ابرقوه، ده شیر (فراشاه)، یزد، خرانق، رباط پشت بام، نیشابور، قدمگاه، ده سرخ، طوس، سرخس، مرو. به گزارش شیخ مفید مأموران مأمون، امام رضا (ع) و برخی از بنیهاشم را از مسیر بصره به مرو آوردند. مأمون آنها را در خانهای و امام رضا را در خانهای دیگر جای داد و او را اکرام کرد.
بیان حدیث سلسل? الذهب
اسحاق بن راهویه میگوید: وقتی امام رضا(ع) در سفر به خراسان به نیشابور رسید، شماری از مُحدِّثان عرض کردند: ای پسر پیغمبر از شهر ما تشریف میبرید و برای ما حدیثی بیان نمیفرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود:
شنیدم از پدرم موسی بن جعفر که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمّد که فرمود شنیدم از پدرم محمّد بن علی که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی فرمود شنیدم از پدرم امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب که فرمود شنیدم از رسول خدا که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّ و جلّ فرمود: «کلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با آواز بلند فرمود با شروط آن و من یکی از آن شروط هستم.
بیان این حدیث را در نیشابور یکی از مهمترین و مستندترین حوادث مسیر حرکت امام رضا(ع) میدانند.
نماز عید
پس از عقد ولایتعهدی (در 7 رمضان سال 201) چون عید (ظاهراً عید فطر سال 201ق) رسید مأمون از امام خواست تا نماز عید بخواند، اما امام بر مبنای شرایطی که در ابتدای ولایتعهدی با مأمون ذکر کرده بود از پذیرش اقامه نماز عید عذر خواست. مأمون اصرار کرد و امام ناچار قبول کرد و فرمود: پس من همچون رسول خدا(ص) به نماز خواهم رفت. مأمون نیز پذیرفت. مردم انتظار داشتند که امام رضا (ع) مانند خلفا با آداب و رسوم خاصی از خانه خارج شود، اما دیدند که ایشان با پای برهنه در حالیکه تکبیر میگوید به راه افتاد. امیران که با لباس رسمی و معمولِ اینگونه مراسم آمده بودند، با دیدن این وضع، یکباره از اسبها فرود آمده و کفشها را از پا درآوردند و با گریه و تکبیرگویان پشت سر امام به راه افتادند. امام در هر قدم که میرفت سه بار تکبیر میگفت.
گفتهاند که فضل به مأمون گفت: اگر امام رضا بدین صورت به مصلّا(محل برپایی نماز) برسد، مردم فریفته او میشوند، بهتر آن است که از او بخواهی برگردد. پس مأمون فردی را فرستاد و از امام خواست که برگردد. آن حضرت کفش خود را به پا کرد و سوار بر مرکب شد و بازگشت.
شهادت
شهادتش را جمعه یا دوشنبه آخر ماه صفر، یا 17 صفر، یا 21 رمضان، یا 18 جمادیالاولی، یا 23 ذیالقعده، یا آخر آن، در سال 202، یا 203، یا 206 نقل کردهاند. کلینی، وفاتش را در ماه صفر سال 203ق. در 55 سالگی ذکر میکند. طبق نظر بیشتر علماء و مورخین سال شهادت حضرت، 203ق. بوده است. طبرسی روز شهادت را در آخر ماه صفر نقل میکند.
در سن حضرت نیز با توجه به اختلاف در تاریخ ولادت و شهادت، اختلاف پیش آمده است که از 47 تا 57 سال گفته شده است. طبق قول اکثریت مذکور در مورد ولادت و وفات، سن وی 55 سال بوده است.
نقل قولهای متفاوتی در مورد چگونگی شهادت امام رضا(ع) در منابع مختلف ذکر شده است:
در تاریخ یعقوبی آمده است، مأمون در سال 202ق از مرو رهسپار عراق شد و ولیعهدش رضا(ع) و وزیرش فضل بن سهل ذوالریاستین همراه وی بودند. چون به طوس رسیدند، امام رضا(ع) در قریهای که به آن نوقان گفته میشود، در اول سال 203ق وفات کرد و بیماری آن حضرت بیش از سه روز نبود و گفته شده که علی بن هشام انار مسمومی به او خورانید و مأمون بر وی سخت بیتابی نشان داد. یعقوبی در ادامه مینویسد: «خبر داد مرا ابوالحسن بن ابی عباد و گفت: مأمون را دیدم که قبایی سفید در برداشت و در (تشییع) جنازه رضا سربرهنه میان دو قائمه نعش پیاده میرفت و میگفت؛ یا اباالحسن پس از تو به که دلخوش باشم؟ و سه روز نزد قبرش اقامت گزید و هر روز قرصی نان و مقداری نمک برای او میآوردند و خوراکش همان بود، سپس در روز چهارم بازگشت».
شیخ مفید نقل میکند مأمون، عبدالله بن بشیر را امر کرد که ناخنهایش را نگیرد تا درازتر از حد معمول شود و سپس چیزی شبیه تمر هندی بدو داده تا با دستانش خمیر کند. آنگاه مأمون پیش امام رضا(ع) رفته و عبدالله را صدا زده و از او خواسته است که با دستانش آب انار بگیرد و سپس آن را به امام رضا(ع) نوشانید و این سبب وفات حضرت پس از دو روز شده است.
شیخ صدوق روایاتی را بدین مضمون نقل میکند که در بعضی از آنها سم در انگور ذکر شده است و در بعضی، هم در انگور و هم در انار آمده است. سید جعفر مرتضی عاملی، شش نظر را درباره درگذشت امام رضا(ع) ذکر میکند.
ابن حِبّان از محدثان و رجال شناسان قرن چهارم هجری، ذیل نام «علی بن موسی الرضا» مینویسد: علی بن موسی الرضا به وسیله سمی که مأمون به وی خوراند، رحلت یافت. این حادثه در روز شنبه سال 203ق. بود.
در مورد علت قتل امام رضا(ع) توسط مأمون، دلایل مختلفی ذکر شده است: غلبه امام بر علمای مختلف در جلسات مناظره، استقبال پرشور مردم از امامت امام در مراسم نماز عید مأمون از این حادثه احساس خطر کرد و متوجه شد دادن ولایت عهدی به امام، اوضاع را علیه وی سختتر کرده است. از این رو، مراقبانی برای آن حضرت گمارد تا مبادا اقدامی بر ضد مأمون انجام دهد. امام از مأمون وحشتی نداشت و در اکثر اوقات به او چنان جواب میداد که ناراحتش میکرد. این وضع نیز باعث خشم مأمون و زیادتر شدن دشمنی وی نسبت به حضرت میشد، هرچند آشکار نمیکرد. چنانکه نقل شده هنگامی که مأمون از خبر یکی از فتوحات نظامیاش خوشحالی میکرد، امام رضا(ع) به او گفت: «ای امیر مؤمنان، از خدا بترس درباره امت محمد(ص) و آنچه که خدا به تو واگذار کرده است. تو امور مسلمین را تضییع کردهای و...»









