سلام بر تو ای مادر پهلو شکسته
سلام بر تو ای بانویی که نه در زمان خود مقامت را گرامی داشتند و نه امروز بعد هزار و چهارصد سال
سلام بر تو که همیشه دیگران را بر خود مقدم می داشتی و نان را از سفره خود می گرفتی تا سفره ی دیگران خالی نباشد
سلام بر تو ای بهترین که نیمه های شب آنگاه که چشم ها خواب و بدن ها آسوده می شد بر می خاستی و با اشک و ناله برای دیگران دعا می کردی
همان هایی که حتی امروز نیز سعی دارند بگویند تو به علت بیماری جان دادی نه در راه ولایت
همان هایی که می خواهند سوختن در پشت در و شکافتن سینه بر اثر میخ در و شکستن پهلو را افسانه معرفی کنند
همان هایی که می خواهند بگویند محسن تو فدا نشد
بازوی تو شکسته نشد
صورت تو کبود نشد
سلام بر تو که حقیقتا مظلومه بودی؛ هستی و خواهی بود تا آن زمان که فرزند غائبت ظهور کند و حق تو را بستاند.
حقی که قرن هاست ظالمانه از تو گرفته اند
ما را دریاب که به نگاه تو و به دعای تو و به شفاعت تو نیاز مبرم داریم
یا سیدة النساء
و یا فاطمة الزهراء
و یا ام ابیها