زندگی زنده یاد دکتر علی شریعتی در یک نگاه
1312- تولد دوم آذر ماه 1312 در روستای کاهک
1319- ورود به دبستان "ابن یمین"
1325- ورود به دبیرستان فردوسی مشهد
1327- عضویت در کانون نشر حقایق اسلامی
1329- ورود به دانشسرای مقدماتی مشهد
1331- اتمام دوره دانشسرا و استخدام در اداره فرهنگ مشهد
بنیانگذاری انجمن اسلامی دانش آموزان
شرکت در تظاهرات خیابانی علیه حکومت موقت قوام و دستگیری کوتاه مدت
1332- عضویت در نهضت مقاومت ملی
1333- اخذ دیپلم ادبی
انتشار کتاب (ترجمه) نمونههای عالی اخلاقی در بحمدون اثر کاشف الغطاء
1334- انتشار کتابهای "ابوذر غفاری" و "تاریخ تکامل فلسفه"
ورود به دانشکده ادبیات مشهد
1336- دستگیری به همراه 16 نفر از اعضای نهضت مقاومت در مشهد
1337- فارغ التحصیل از دانشکده ادبیات با احراز مقام اول
24 تیر ماه: ازدواج با همکلاس خود بنام (بى بى فاطمه) شریعت رضوی
1338- اعزام به فرانسه با بورس دولتی بدلیل کسب رتبه اول
تولد اولین فرزندش "احسان"
پیوستن به سازمان آزادیبخش الجزایر
1339- ملحق شدن همسر و فرزند در فرانسه
زندانى شدن در پاریس بخاطر مبارزاتش در راه آزادى الجزایر
1340- همکاری با کنفدراسیون دانشجویان ایرانی، جبهه ملی، نهضت آزادی و نشریه ایران آزاد
1341- مرگ مادر
تولد دومین فرزندش "سوسن" (زرى)
آشنائی با افکار فانون نویسنده انقلابی آنتیلی الاصل و عضو جبهه نجات بخش الجزایر و کتاب دوزخیان روى زمین
آشنائی با ژان پل سارتر
1342- تولد سومین فرزندش "سارا"
اتمام تحصیلات و اخذ مدرک دکترا در رشته تاریخ و گذراندن کلاسهاى جامعه شناسی
1343- بازگشت به ایران و دستگیری در مرز و انتقال به زندان قزل قلعه
پایان انتظار خدمت و از شانزدهم شهریور ماه انتصاب مجدد در اداره فرهنگ
1344- انتقال به تهران بعنوان کارشناس و بررسی کتب درسی
1345- استادیاری رشته تاریخ در دانشگاه مشهد
1347- آغاز سخنرانیهاى او در حسینیه ارشاد و دانشگاهها
انتشار کتابهاى "اسلام شناسى مشهد" مجموعه آثار 30 و "از هجرت تا وفات"
1350- تولد چهارمین فرزندش "مونا"
1351- تعطیل حسینیه ارشاد و ممنوعیت از سخنرانى
1352- معرفی خود به ساواک و هجده ماه زندان انفرادی در کمیته شهربانی
1354- خانه نشینی و آغاز زندگی سخت در تهران و مشهد
1356- هجرت به اروپا و شهادت
سرانجام دکتر علی شریعتی در 29 خرداد 1356 (37 سال پیش در چنین روزی) در سن چهل و چهارسالگی در حالی که سه هفته از سفرش به انگلستان میگذشت، در ساوتهمپتون به شکل مشکوکی درگذشت. دلیل رسمی مرگ وی انسداد شرائین و نرسیدن خون به قلب اعلام شد؛ هرچند مرگ وی به دلیل نداشتن سابقه? بیماری قلبی، عدم کالبدشکافی و اعلام نتیجه سریع و خبرداشتن سفارت ایران در لندن از مرگ وی قبل از اعلام رسمی خبر مشکوک بود. شریعتی وصیت کرده بود که وی را در حسینیه? ارشاد دفن کنند ولی هماکنون در قبرستانی کنار آرامگاه حضرت زینب کبری در شهر دمشق سوریه نگهداری میشود.
زنده یاد، شریعتی را در ادبیات معاصر معلم شهید مینامند و از زمان انقلاب تاکنون یادبودهای زیادی یه یاد او برگزار و اجرا کردهاند و از آن زمان نقدها و تجلیلهای زیادی پیرامون آثار، آراء و تاثیراتی که او بر چند دهه? معاصر ایران گذاشته وجود دارد. شریعتی علاوه بر شهرت زیادش برای سهم داشتن در انقلاب ایران، دلیل دیگر شهرتش کارنامه فعالیتهای اوست که برای احیای مذهب و سنت در جامعه و بیدادگری نسبت به سلطنت وقت داشته است.
گزیده ای از سخنان دکتر علی شریعتی
خدا را سپاس که عمر را در خواندن و نوشتن گذراندم
که بهترین شغل را در زندگی،
مبارزه برای آزادی و نجات ملتم میدانستم
و اگر این دست نداد،
بهترین شغل یک آدم خوب،
معلمی و نویسندگی است
و من از هجده سالگی کارم این هر دو
و حماسهام اینکه،
کارم گفتن و نوشتن بود
و یک کلمه را در پای خوکان نریختم.
یک جمله را برای مصلحتی حرام نکردم
و قلمم همیشه در میان من و مردم در کار بود
و جز دلام یا دماغام کسی و چیزی را نمیشناخت
و فخرم این که در برابر هر مقتدرتر از خودم متکبرترین
و در برابر ضعیفتر از خودم متواضعترین بودم.