همه ما شاهد افزایش قابل توجه قیمت ها بوده ایم. این افزایش طیف وسیعی از کالاها را در بر میگیرد و فشار قابل توجهی را بر خانوارها وارد می کند...
وقتی بانک مرکزی نرخ تورم سال 1390 را معادل 21.5 درصد اعلام کرد، شاید تصور نمیکرد بخش زیادی از مردم این آمار را باور نداشته و آن را پایینتر از تورم موجود در کشور میدانند و معتقدند تورم بسیار بیش از این عدد است. البته جایی میخواندم که بسیاری از استادان علم اقتصاد معتقدند تورم یک واقعیت عددی است اما گرانی با توان خرید مردم معنا مییابد و عدد ثابتی ندارد و این دو نمیتوانند باهم و در کنار هم سنجیده شوند. این عده بر این باورند که برخلاف تصور رایج، اساسا معنی "تورم" با "گرانی" یکی نیست و اینها دو مفهوم مستقل هستند. تورم به روند افزایش نامنظم شاخص قیمتها تعبیر میشود اما گرانی عبارت است از پایین بودن قدرت خرید عموم مردم (متوسط جامعه) در برابر کالاها و خدمات.
بنابراین حتی اگر در جامعهای نرخ تورم صفر باشد، آن جامعه ممکن است گرانی شدیدی داشته باشد. بدان معنا که درآمد مردم به قدری کم باشد که نتوانند به حد نیاز از کالاها و خدمات بهره ببرند و این بهمعنای گرانی است اما ممکن است در جامعهای نرخ تورم بالا باشد اما مردم آن جامعه احساس گرانی نکنند. موقعی این امر اتفاق میافتد که درآمد مردم، همزمان با افزایش قیمتها، حداقل به همان نسبت یا بیشتر از آن افزایش یابد. بنابراین قدرت خرید مردم حفظ یا حتی تقویت میشود و این بدان معناست که مردم آن جامعه بهرغم تورم، احساس گرانی نمیکنند.
گرانی و افزایش قیمتها آن هم به صورت افسارگسیخته توان خرید مردم را کاهش داده و خرید اقلام ضروری این روزها برای اقشاری از جامعه به دغدغه تبدیل شده است
جدای از بحثهای آکادمیک درباره اینکه تورم و گرانی با یکدیگر مرتبط هستند یا خیر، آنچه بیش از پیش این روزها آزاردهنده شده است، بحث گرانی – همان چیزی که مردم را آزار میدهد – است. گرانی و افزایش قیمتها آن هم به صورت افسارگسیخته توان خرید مردم را کاهش داده و خرید اقلام ضروری این روزها برای اقشاری از جامعه به دغدغه تبدیل شده است. دغدغهای که نه تنها برای رفعش چارهای اندیشیده نشده بلکه روز به روز هم عمیقتر میشود و میرود که به یک معضل و چالش جدی جامعه تبدیل شود.
سال گذشته و در اولین ماه سال جاری میزان افزایش قیمت اقلام مصرفی به حدی بوده که داد ائمه جماعات و مراجع تقلید را نیز درآورده است و آنها را وادار به موضعگیری و درخواست برای اتخاذ تصمیم از سوی مراجع ذیربط در این زمینه کرده است. این موضوع یعنی گرانی میرود که به معضلی جدی تبدیل شود و باید برای مهار آن تصمیمی ملی، جدی و فوری اتخاذ شود.
این موضوع وقتی بیشتر جدی میشود که زمزمههای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها نیز به گوش میرسد؛ موضوعی که خواب بسیاری از مردم را آشفته کرده است چراکه هنوز با مرحله اول اجرای آن کنار نیامدهاند و هنوز تاثیر اجرای این قانون را بر زندگی خود درک و هضم نکردهاند که صحبت از اجرای فاز دوم این قانون میشود. این مساله و عدم ورود به اجرای فاز دوم قانون هدفمندسازی یارانهها مورد تاکید برخی از مراجع تقیلد نیز بوده است.
آنچه مردم در این مدت از گرانی حس میکنند با آمارهایی که دولتیها ارایه میکنند، فاصله دارد و بسیار سنگینتر است. در سال 90 شاخص قیمت اقلام خوراکی تغییری حدود 28درصدی را تجربه کرده، یعنی هشت درصد بیش از نرخ تورم اعلام شده، هزینههای حملونقل در این دوره 33درصد گران شده و البته افزایش 23درصدی در هزینههای مسکن نیز در شاخصهای قیمت بانکمرکزی قابل شناسایی است.
در عین آنکه نرخ تورم آنچنان که پیشبینی میشده افزایش پیدا نکرده اما در اقلام اساسی که بیشترین هزینه خانوار را به خود اختصاص میدهند شاهد افزایشی شبهانفجاری بودهایم
پس میتوان گفت در عین آنکه نرخ تورم آنچنان که پیشبینی میشده افزایش پیدا نکرده اما در اقلام اساسی که بیشترین هزینه خانوار را به خود اختصاص میدهند شاهد افزایشی شبهانفجاری بودهایم و باید در این زمینه چارهاندیشی شود والا به سختی میتوان وارد دومین مرحله از اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها شد و اگر هم به این مرحله ورود پیدا شود تبعاتی سنگین برای مردم و جامعه خواهد داشت.
در پایان لازم به توضیح است که بانک مرکزی براساس یک روش جهانی، قیمت گروهی از کالاها و خدمات را بطور منظم رصد میکند. این تعداد، 359 قلم کالا و خدمت است.
نرخ تورم عبارتست از میانگین موزون تغییر قیمت این اقلام در طول یک دوره زمانی. به عنوان مثال، همه میدانیم که قیمت خط موبایل (سیمکارت) و گوشی تلفن همراه، طی این سالها روندی کاهشی داشته است. این اقلام در زمره 359 قلم کالا و خدمات محاسبه تورم هستند، همانطور که قیمت گوشت، میوه، سبزی، حبوب، نان و ... هم در لیست کالاها هستند و قیمت زمین، آپارتمان، اجاره خانه، شکلات، سس، ادویه، کلاس کنکور، بلیت سینما، قلیان، تفریحات، اینترنت، قاشق چنگال، ویزیت دکتر، تخت بیمارستانی، چای، سوسیس، بستنی، زردچوبه، بیسکوئیت ویفر، دوغ، لباس، کفش، خشکشویی، گل، آموزش شنا، اقامت در هتل و دهها کالا و خدمت دیگر در سنجش نرخ تورم محاسبه میشود. ممکن است برخی بگویند اقلامی نظیر گل، اقامت در هتل یا آموزش شنا چندان مهم نیستند، درست به همین خاطر "ضریب" محاسبه آنها در نرخ تورم بسیار پایین است و ضریب محاسبه ارزاق (خوردنیها و آشامیدنیها) در نرخ تورم بسیار بالاتر است و این همان چیزی است که به آن میانگین موزون میگویند، یعنی هر کالا یا خدمات براساس وزن و ارزشی که در هزینه خانوار دارد، ضریبی میگیرد که باهم کاملاً متفاوت است.
برای محاسبه نرخ تورم، تغییرات قیمت این 359 قلم کالا و خدمت در طول یکسال محاسبه میشود. این تغییرات براساس ضریب اهمیت هرکدام از این 359 قلم ضریبی میگیرند که از ضرایب بسیار بالا (مثلا برای نان و گوشت و میوه) تا ضرایب بسیار پایین (مثلا برای دخانیات) متغیر است.م:تبیان