معماری مصر باستان
مصریان معابد را ارزشمند ترین پایگاه های فکری، سیاسی، اخلاقی و فرهنگی خود به شمار می آورده اند. معابدی که در آنها مراسم عبادت به خدایان و انجام یافتن فرایض دینی، برگزاری آداب و آیین های گرامی داشت خدایان از جمله«تقدیم شراب به حضورخدایان»به عمل می آمده است، خانه خدایان نام داشته است. این بناها که برای پناه دادن موجودات لاهوتی و ابدی به کار می رفت عمدتاً با سنگ های زیبا و محکم ساخته می شده است. هر معبدی دارای محوطه وسیعی بود . این فضای بزرگ که گاهی مساحت آن به چندین صد متر مربع می رسیده است، محل زندگی کاهنان، خدمتگزاران، انبارهای آذوقه و ابزار و ادوات و سایر ملزومات متعلق به معبد، محل نگهداری چهارپایان، اطاق ویژه نگهداری قربانیان و… بوده است. برای هر کدام از این عناصر فضای ویژه ای با مشخصات خاص و اندازه مناسب پیش بینی شده بوده است. این مجموعه در واقع به مراتب بزرگ تر از چند خانه متصل به هم ، بلکه به اندازه و وسعت یک شهر کوچک بوده است. چنین بنایی را هنرشناسان و کارشناسان معماری جهان باستان شبیه به دیرهای بزرگ در کشورهای اروپایی دوران قرون وسطی، به شمار آورده اند. در وسط این محوطه فضایی در نظر گرفته و آراسته شده بود که ویژه عبادت روحانیان و زائران بوده است، و در حاشیه آن خیابانی سراسری به صورت سنگفرش بوده و دو ردیف مجسمه های عظیم «ابوالهول»ها بدانجا منتهی می شده است.
در مدخل معبدی بلافاصله پس از ورود دِر بزرگی قرار داشت که از دو سوی آن، دو برج بزرگ به شکل هرم ناقص و نیمه تمام و پوشیده از نقوش، تصاویر و کتیبه های برجسته نقر شده بود.در جلو در ورودی (مدخل) معبد دو ستون بلند از سنگ صاف تراشیده شده بلند وسربه آسمان کشیده ساخته شده بود. مجسمه های عظیم فراعنه مصر یا فرعونی که بانی ساختن این معبد بود در مدخل معبد از هر دو سو برسکویی قرارداده شدهبود. معبد هم از بیرون و هم از درون آراسته زینت داده شده بود. سر در معبد به ستون های استواری تکیه داده شده بود که پرده های پرچم مانند بر بالای آن به اهتراز درآمده بوده. مردم ابتدا از همین در ورودی(مدخل) وارد معبد شده و به حیاط اندرونی وارد می شدند که راهروهای ستون دار داشت ومراسم مذهبی وآیین های خاص بزرگداشت خدایان در آنجا برگزار می شده است به دنبال آن تالارهای بزرگی به این مجموعه می پیوست که آن نیز دارای چندین ستون سنگی و بسیار مجلل و زیبا بود. این ستون ها نگهدارنده آن سقف های سنگینی بودند که بر بالای آنها قرار داشت. ــ بنا به اظهار کارشناسان هنر معماری در جهان باستان سرمشقی برای ساختن عمارت چهل ستون در ایران شده اند ــ بزرگترین و مهمترین مراسم مذهبی در این تالارهای برگزار می شده است.
معابدی که در آنها مراسم عبادت به خدایان و انجام یافتن فرایض دینی، برگزاری آداب و آیین های گرامی داشت خدایان از جمله«تقدیم شراب به حضورخدایان»به عمل می آمده است، خانه خدایان نام داشته است. این بناها که برای پناه دادن موجودات لاهوتی و ابدی به کار می رفت عمدتاً با سنگ های زیبا و محکم ساخته می شده است
خدایان مصریان در این تالار با عظمت در نهایت شکوه و جلال بر روی تختی مجلل و مرصع و ازهرجهت آراسته به جواهرات که به صفحهیک کشتی همانند بود، در نظر مؤمنان و پیروان او متجلی می شدند. زائران هر چه بیشتر در اندرون معبد به جلو می رفته اند، از شمار افرادی که مجاز بودند به اندرونی ترین فضای تالار بروند، کاسته می شد.سرانجام به خلوت گاهی می رسیدند که در آنجا تندیس رب النوع مورد نظرمستقر بود. این تندیس به وسیله گوهرها و سیم و زرنگاری های گسترده ای که فضای پیرامون او را پوشانده بود، پرتو افشانی می کرد. کسی جز کاهنان عالیمقام که به عقیدهمصریان باستان از اسرار هر دو جهان آگاه بودند حق ورود به این تالار باشکوه و اسرارآمیز را نداشته است.
در متون تاریخی مصریان آمده است که تنها فراعنه ای که در مقام روحانیت و کسوت کهانت بوده اند، با اجازه کاهنان عالی مقام که متولیان معابد و امور ویژه خدایان بوده اند، به ضرورت می توانسته اند به حریم خدایان با رعایت فاصله قانونی وارد شوند، ولی هیچ کس جز کاهن ویژه و عالی مقام حق نزدیک شدن به تندیس رب النوع را نداشته لست. گویا در معابد سومریان، آشوریان، بابلیان، یونانیان و هندوان سخت گیری به این اندازه نبوده و ضوابط و قوانین عبادت به خدایان چنین محدودیتی را در بر نمی گرفته است.
مهمترین معابد به جای مانده از دوران مصر باستان که ویرانه هایی از آنها بر جای مانده است عبارتند از معابد کارناک و الاقصر(لوکسور) در محل شهر تب ومعابد زیرزمینی ایپسامبول، این معبد به ابوسمبل نیز معروف شده است. معابد جزیره فیله نیز از اهمیت زیادی برخوردارند. ویرانه های کارناک بیش از یکصد متر درازا و پنجاه متر پهنا دارد. هنرشناسان، مورخان وباستان شناسان فرانسوی براین باورند که یک کلیسا بطور کامل در این معبد جا می گیرد. تالار این معد دارای 144 ستون در شانزده ردیف است و تمام سقف معبد براین ستون ها استوار بوده اند. ستون ها در دو ردیف اول از سایر ستون ها بلندترند. هر ستون در ردیف های اول 24 متر ارتفاع و 10مترقطر دارد.معبد زیرزمینی ابوسمبل (ایپسامبول) نیز مانند ویرانه های کارناک والاقصر در آغاز روی کارآمدن فراعنه تب در مصر علیا ساخته شده است. بنیانگذار این بناها را رامسس دوم می دانند.
تندیس غول آسای این فرعون زینت بخش مدخل این معبد است. ویل دورانت مورخ آمریکایی و مؤلف دوره تاریخ تمدن، از این معابد باعظمت دیدن کرده و درباره معابد کارناک ولاقصر نکات مهمی را دریافته است.
وی درباره رامسس دوم چنین نوشته است: رامسس دوم از برجسته ترین شخصیت های تاریخی به شمار می رود که اسکندر کبیر (مقدونی) هرگز با او برابر نیست و در برابر او رنگ و بهایی ندارد. این پادشاه (فرعون) نود ونه سال زیست که از آن مدت شصت و هفت سال از آن را بر تخت سلطنت مصر تکیه داشت . رامسس دوم یکصد و پنجاه فرزند داشته است… اینک تندیس عظیم اودر برابر ما قرار دارد که بیش از هفده متر ارتفاع داشته است و هم اکنون هفده متر درازای آن است و بر روی زمین درازکشیده است وآیندگان و ورندگان به دیده ریشخند و تمسخر به آن می نگرند… به هنگام لشکرکشی ناپلئون بناپارت پادشاه مصر، دانشمندان متعددی با وی به مصر آمده بودند و کوشش فراوان کردند تا همه چیز این مجسمه را اندازه بگیرند. طول گوش این مجسمه بیش از یک متر و پهنای پایش یک متر ونیم و وزن آن حدود یکهزارتن یعنی یک میلیون کیلوگرم تخمین زده شده است.
ناپلئون در برابر همین مجسمه عظیم سخنانی را که در حضور یوهان فریدریش گوته بیان کرده بود، این گونه تکرار کرد: «این است یک مرد». معابد جزیره فیله، اغلب در آغاز دوران سلطه یونانیان و رومیان ساخته شده (یعنی یونانیان و رومیان از مصریان تقلید کرده اند)، ولی دنباله سنن محکم مصر قدیم را رها نکرده … این معابد آخرین شاهکار هنرنمایی مصر شمرده می شود.
مورخان جامعه شناسان از سراسر دنیا بارها از مصر دیدن کرده و اینهمه عظمت را به چشم دیده اند. آنچه دانشمندان فرانسوی که به همراه ناپلئون به مصر سفر کرده بودند، بعدها در آثارشان آورده اند، کنایه گونه بوده است. کاربرد الفاظ ریشخند و تمسخر به وسیله ویل دورانت نباید واژه های زشت و موضع این مورخ خصمانه و گستاخانه تلقی شود، بلکه زمام دارانی در طول تاریخ جهان و چهره های متعددی چون رامسس دوم، کوروش بزرگ، داریوش یکم، اسکندر مقدونی، مهرداد کبیر اشکانی، خسرو یکم انوشیروان، ابومسلم خراسانی، چنگیز مغول و … ظهور کرده اند و تاریخ آنگونه که بوده اند درباره آنها داوری کرده و مورخان درباره آنها محققانه و منصفانه به داوری نشسته اند.
بهرام که گور می گرفتی همه عمر دیدی که چگونه گور بهرام گرفت.م:تبیان