لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
مردی که اعتراف کرده بود زنی را بهخاطر مقاومت وی در مقابل تعرض کشته است در جلسه محاکمه انگیزه دیگری را برای این قتل عنوان کرد.
مردی که اعتراف کرده بود زنی را بهخاطر مقاومت وی در مقابل تعرض کشته است در جلسه محاکمه انگیزه دیگری را برای این قتل عنوان کرد.
13 مهرماه سال 89 خبربه قتل رسیدن زنی جوان در پارکینگ یک خانه به پلیس مخابره شد. همسایههایی که جسد خونین این زن را دیده بودندبا پلیس 110 تماس گرفته و موضوع را اطلاع داده بودند.
با حضور کارآگاهان ویژه قتل رسیدگی به این قتل آغاز و کارآگاهان در اولین بررسیهای دریافتند زن جوان مقاومت زیادی را در مقابل قاتل یا قاتلین کرده است. این حدس کارآگاهان به خاطر لباسهای پاره شده قربانی بود که ظاهرا روز حادثه برای کار به یکی از واحدهای ساختمان آمده بود.
دفاع مرگبار در مقابل تعرض
کارآگاهان با انجام تحقیقات از همسایهها دریافتند روز حادثه زهرا به همراه مردی به نام رضا برای استخدام به عنوان مستخدم منزل به این ساختمان آمده است و ساعتی بعد همسایهها جسد بیجان وی را پیدا کردهاند.
ماموران بلافاصله به جستوجوی رضا پرداخته و وی را دستگیر کردند. رضا تحت بازجویی قرار گرفته و به قتل اقرار کرده و گفت: بعد از ورود به ساختمان قصد تعرض به مقتول را داشتم اما وی بهشدت مقاومت کرده و من هم از عصبانیت او را زیر باد کتک گرفتم که یکی از ضربات به سر وی خورد و باعث مرگ او شد.بعد هم از ترس موبایل وی را برداشته و محل را ترک کردم.
با این اعترافات برای متهم کیفرخواست صادر شده و رضا دیروز در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران مورد محاکمه قرار گرفت.
شوهر زهرا، داشت اعتیاد را ترک میکرد
روشن نماینده دادستان تهران با اعلام اینکه زهرا از کرمانشاه برای کار به تهران آمده و تا روز قتل در خانه خالهاش زندگی میکرد گفت: متهم، به قتل زهرا پس از مقاومت وی در مقابل تعرض اقرار و از نظر دادستانی مجرم است. سپس اولیای دم مقتول به جایگاه آمده و اعلام کردند به کمتر از به دارآویخته شدن متهم راضی نیستند. مادر زهرا خطاب به قضات گفت: دخترم واقعا مظلوم بود. او از ازدواج شانس نیاورد و شوهرش معتاد شد.
بعد از سالها زندگی و با درگیریهای مکرری که آنها با یکدیگر داشتند زهرا فرزند 6 ساله شان را نزد شوهرش گذاشت و برای کار به تهران آمد. دامادم نیز خود را به یک مرکز ترک اعتیاد معرفی کرده و در آنجا بستری شد تا مواد را کنار بگذارد و به زندگیاش برگردد. زهرا در تهران که بود مرتب با ما تماس گرفته و حالمان را میپرسید تا اینکه یک روز به ما زنگ زدند و از کشته شدن او خبر دادند. هنوز هم باور نمیکنم دخترم این طور بیگناه کشته شده باشد. او دختر پاکی بود و مستحق این مرگ تلخ نبود.آقای قاضی دل ما جز به قصاص قاتل آرام نمیگیرد.
قصد جور کردن کار برای مقتول را داشتم
در ادامه رضا پشت تریبون قرار گرفت تا از خود دفاع کند: من اتهام قتل را قبول دارم اما انگیزهام از قتل تعرض نبود. من تحت فشار درباره انگیزهام از جنایت دروغ گفتم. من زهرا را کشتم چون میخواست کیفم را بزند. روز حادثه من در کنار خیابان بودم که زهرا جلو آمد و آدرسی را از من پرسید.
نیم ساعت بعد دوباره آمد و گفت نشانی را پیدا نکرده است من هم از روی کنجکاوی از او پرسیدم این آدرس را برای چه میخواهد که او گفت نظافتچی خانههاست و دنبال خانه یکی از مشتریهای خود میگردد. من که خودم قبلا در خانهای کارگر بودم به زهرا پیشنهاد کردم با هم به آن خانه رفته و من او را به صاحبخانه آنجا معرفی کنم که کار دائمی داشته باشد.
وقتی به خانه رسیدیم او را پیش زن صاحبخانه بردم اما او گفت شوهرش در خانه نیست و بدون اجازه او نمیتواند کسی را استخدام کند. ما هم سوار آسانسور شدیم تا برگردیم که متوجه شدم زهرا دستش را داخل کیف من کرده است از او در این باره توضیح خواستم که گفت در تهران دانشجو است و برای شهریه دانشگاهش 300هزار تومان پول نیاز دارد. من هم از اینکه او دستش را در کیف من کرده خشمگین شده و او را هل دادم. زهرا هم تعادلش را از دست داده و سرش به دیوار خورد و از هوش رفت.
من هم با پوتینم چند ضربه به سر او زده و پا به فرار گذاشتم. در این لحظه قاضی همتیار از متهم پرسید چرا بعد از اینکه زهرا از هوش رفت دوباره به کتک زدن وی ادامه دادی که رضا دلیل آن را ترس زیاد خود ذکر کرده و گفت: وقتی سر زهرا به دیوار خورد دیگر نفهمیدم چه کار میکنم و چند ضربه به او زدم .با این دفاعیات و اظهارات وکیل متهم هیات قضات وارد شور شد تا رای خود را درباره این پرونده صادر کند.
منبع: تهران امروز
13 مهرماه سال 89 خبربه قتل رسیدن زنی جوان در پارکینگ یک خانه به پلیس مخابره شد. همسایههایی که جسد خونین این زن را دیده بودندبا پلیس 110 تماس گرفته و موضوع را اطلاع داده بودند.
با حضور کارآگاهان ویژه قتل رسیدگی به این قتل آغاز و کارآگاهان در اولین بررسیهای دریافتند زن جوان مقاومت زیادی را در مقابل قاتل یا قاتلین کرده است. این حدس کارآگاهان به خاطر لباسهای پاره شده قربانی بود که ظاهرا روز حادثه برای کار به یکی از واحدهای ساختمان آمده بود.
دفاع مرگبار در مقابل تعرض
کارآگاهان با انجام تحقیقات از همسایهها دریافتند روز حادثه زهرا به همراه مردی به نام رضا برای استخدام به عنوان مستخدم منزل به این ساختمان آمده است و ساعتی بعد همسایهها جسد بیجان وی را پیدا کردهاند.
ماموران بلافاصله به جستوجوی رضا پرداخته و وی را دستگیر کردند. رضا تحت بازجویی قرار گرفته و به قتل اقرار کرده و گفت: بعد از ورود به ساختمان قصد تعرض به مقتول را داشتم اما وی بهشدت مقاومت کرده و من هم از عصبانیت او را زیر باد کتک گرفتم که یکی از ضربات به سر وی خورد و باعث مرگ او شد.بعد هم از ترس موبایل وی را برداشته و محل را ترک کردم.
با این اعترافات برای متهم کیفرخواست صادر شده و رضا دیروز در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران مورد محاکمه قرار گرفت.
شوهر زهرا، داشت اعتیاد را ترک میکرد
روشن نماینده دادستان تهران با اعلام اینکه زهرا از کرمانشاه برای کار به تهران آمده و تا روز قتل در خانه خالهاش زندگی میکرد گفت: متهم، به قتل زهرا پس از مقاومت وی در مقابل تعرض اقرار و از نظر دادستانی مجرم است. سپس اولیای دم مقتول به جایگاه آمده و اعلام کردند به کمتر از به دارآویخته شدن متهم راضی نیستند. مادر زهرا خطاب به قضات گفت: دخترم واقعا مظلوم بود. او از ازدواج شانس نیاورد و شوهرش معتاد شد.
بعد از سالها زندگی و با درگیریهای مکرری که آنها با یکدیگر داشتند زهرا فرزند 6 ساله شان را نزد شوهرش گذاشت و برای کار به تهران آمد. دامادم نیز خود را به یک مرکز ترک اعتیاد معرفی کرده و در آنجا بستری شد تا مواد را کنار بگذارد و به زندگیاش برگردد. زهرا در تهران که بود مرتب با ما تماس گرفته و حالمان را میپرسید تا اینکه یک روز به ما زنگ زدند و از کشته شدن او خبر دادند. هنوز هم باور نمیکنم دخترم این طور بیگناه کشته شده باشد. او دختر پاکی بود و مستحق این مرگ تلخ نبود.آقای قاضی دل ما جز به قصاص قاتل آرام نمیگیرد.
قصد جور کردن کار برای مقتول را داشتم
در ادامه رضا پشت تریبون قرار گرفت تا از خود دفاع کند: من اتهام قتل را قبول دارم اما انگیزهام از قتل تعرض نبود. من تحت فشار درباره انگیزهام از جنایت دروغ گفتم. من زهرا را کشتم چون میخواست کیفم را بزند. روز حادثه من در کنار خیابان بودم که زهرا جلو آمد و آدرسی را از من پرسید.
نیم ساعت بعد دوباره آمد و گفت نشانی را پیدا نکرده است من هم از روی کنجکاوی از او پرسیدم این آدرس را برای چه میخواهد که او گفت نظافتچی خانههاست و دنبال خانه یکی از مشتریهای خود میگردد. من که خودم قبلا در خانهای کارگر بودم به زهرا پیشنهاد کردم با هم به آن خانه رفته و من او را به صاحبخانه آنجا معرفی کنم که کار دائمی داشته باشد.
وقتی به خانه رسیدیم او را پیش زن صاحبخانه بردم اما او گفت شوهرش در خانه نیست و بدون اجازه او نمیتواند کسی را استخدام کند. ما هم سوار آسانسور شدیم تا برگردیم که متوجه شدم زهرا دستش را داخل کیف من کرده است از او در این باره توضیح خواستم که گفت در تهران دانشجو است و برای شهریه دانشگاهش 300هزار تومان پول نیاز دارد. من هم از اینکه او دستش را در کیف من کرده خشمگین شده و او را هل دادم. زهرا هم تعادلش را از دست داده و سرش به دیوار خورد و از هوش رفت.
من هم با پوتینم چند ضربه به سر او زده و پا به فرار گذاشتم. در این لحظه قاضی همتیار از متهم پرسید چرا بعد از اینکه زهرا از هوش رفت دوباره به کتک زدن وی ادامه دادی که رضا دلیل آن را ترس زیاد خود ذکر کرده و گفت: وقتی سر زهرا به دیوار خورد دیگر نفهمیدم چه کار میکنم و چند ضربه به او زدم .با این دفاعیات و اظهارات وکیل متهم هیات قضات وارد شور شد تا رای خود را درباره این پرونده صادر کند.
منبع: تهران امروز
تاریخ : شنبه 90/8/21 | 9:44 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید