عید قربان، موسم شادی و روز قبولی در جشن بندگی، کشته شدن در پای محبوب و قربانی کردن خود، آری موسم عید است.
عید قربان پاکترین عیدهاست، عید سرسپردگی و بندگی و عید نزدیک شدن دلهایی که به قرب الهی رسیدهاند. عید قربان برآمدن روزی نو و انسانی نو است.
"عید قربان" از اعیادی است که در میان مسلمانان از احترام و ارج ویژهای برخوردار بوده و یادآور بزرگترین امتحان الهی است که حضرت ابراهیم (علیه السلام) آن را با موفقیت پشت سر گذاشت و به مقام امامت رسید.
عید قربان که پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهی و شعور) و منا(سرزمین آرزوها، رسیدن به عشق) فرا میرسد، عید رهایی از تعلقات و رهایی از هرآنچه، غیرخدایی است.
در این روز، حج گزار اسماعیل وجودش را، یعنی هر آنچه بدان دلبستگی دنیوی پیدا کرده، قربانی میکند تا سبکبال شود.
ای مسلمان حج گزار! وای کسی که در شکوهمندترین آیین دینی از زخارف دنیا دور و به او نزدیک شدی، ایام حج را نشانهای از پاکیزگی، رهایی، آزادگی، آگاهی و معنویت بدان.
بدان که زمین، سراسر حجی است که تو در آنی و باید با سادگی، وقوف در جهان درون و بیرون و قربانی کردن همه آرزوهای پوچ دنیوی، خود را برای سفر بزرگ آماده کنی و انسان مسافر چند روزه کاروان زندگی است.
انتخاب کن، کدامین را انتخاب میکنی؟ خدا را یا خود را؟ سود را یا ارزش را؟ پیوند را یا رهایی را؟ لذت را یا مسئولیت را؟
آنچه تو را در راه ایمان ضعیف میکند، آنچه تو را در "رفتن"، به "ماندن" میخواند، آنچه تو را، در راه "مسئولیت" به تردید میافکند، آنچه تو را به خود بسته و نگاه داشته است، آنچه دلبستگیاش نمیگذارد تا "پیام" را بشنوی و حقیقت را اعتراف کنی، آنچه ترا به توجیه و تاویلهای مصلحت جویانه میکشاند.
ای ابراهیم!،ای قهرمان پیروز پرشکوهترین نبرد تاریخ، مپندار که در پایان یک قرن رسالت خدایی، به پایان رسیدهای، میان انسان و خدا فاصلهای نیست اما راه انسان تا خدا، به فاصله ابدیت و لایتناهی است.
اکنون ابراهیم است که در پایان راه دراز رسالت، بر سر "دو راهی" قرار گرفته و سراپای وجودش فریاد میکشد: اسماعیل و حق فرمان میدهد: ذبح! باید انتخاب کند!
ابلیس،هوشیاری و منطق و مهارت بیشتری درفریب ابراهیم باید بهکار بندد ، از نوع "میوه ممنوعهای" که به خورد "آدم" داد.
ابلیس در دلش "مهر فرزند" را برمیافروزد و در عقلش "دلیل منطقی" می دهد که "از انجام فرمان خودداری کن و اسماعیل را نگه دار!
و ابراهیم، هرگاه که به پیام میاندیشد، جز به تسلیم نمیاندیشد و دیگر اندکی تردید ندارد، پیام، پیام خداوند است و ابراهیم، در برابر او، تسلیم محض! و او در قله بلند شرف و سراپا فخر و فضیلت قرار گرفته است.
معنایی که عارفان از عید به ما آموختهاند، جان باختن و قربانی کردن جان خویش در پای معشوق است و نماد ظاهری آن ایام حج و عید قربان است.
کشته شدن درپای محبوب و قربانی کردن خود مهمترین تعریفی است که مولوی از عید به ما میدهد.
قربانی کردن اشاره به کشتن نفس امارهاست و مرد خداشناس باشمشیر برنده عقل و ایمان، حیوان نفس را مقتول میسازد و خانه دل را از لوث نفس پاک گردانیده و آن را در راه حق و پیشگاه محبوب قربانی میکند.
بنابراین هدف اصلی در مساله قربانی، رسیدن به مقام عالی تقواست.
قرآن دراین زمینه میفرماید:این قربانیان که زائران خانه خدا به هنگام توقف در منا ذبح میکنند، گوشت یا خون آنها به خدا نمیرسد، بلکه هدف از قربانی کردن، شکوفا شدن روح ایثار و نشان دادن میزان عشق و قرب به خدا و تقواست.
عید قربان، جشن رهایی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان و یقین بر همه ابراهیمیان مبارک باد.
"سلام بر ابراهیم(علیه السلام)، سلام بر محمد(صلی الله علیه وآله) و سلام بر همه بندگان صالح خداوند." م:تبیان