لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
-=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=--=-=--=--=--=--=--=-
هر ژانر سینمایی دارای سکانسهایی است که تنها در همان نوع و ژانر دیده میشود و به عنوان مشخصههای اصلی آن سبک یاد میشوند.
به نقل از سایت "ستارهها"، این سایت در جدیدترین مطلب خود به تفاوتهای اساسی میان تئاتر و سینما پرداخته است.
سکانسهای اکشن:
از دهه 70 و 80، فیلمهای اکشن در سینمای امریکایی شروع شدند. صحنههایی که آن چنان مخاطب را با خود همراه میکنند که گوئی، در آن لحظه خاص درآنجا حضور دارد.
فیلم اکشن یکی از ژانرهای فیلم است که در آن یک یا چند قهرمان اصلی با مجموعهای از درگیریهای فیزیکی، رزمی و جنگی روبرو میشوند. قهرمان اصلی فیلم برای پیروزی باید بر دشنان خود غلبه کند.
پرداختن به جزئیات:
سینما به خوبی میتواند جزئیات را پوشش دهد. کوچکترین و یا شاید بی اهمیت ترین صحنه ای که شما در طول فیلم شاهد آن هستید میتواند به عنوان یکی از مهم ترین صحنههای تلقی شود.
برای مثال: شما ممکن است یک نوار قرمز خیلی معمولی را در فیلم ببینید و فکر کنید این نوار قرمز، مورد مهم و خاصی نیست ولی در ادامه فیلم متوجه میشوید که فرد تبهکار با کشیدن این نوار قرمز، دستگاهی را که حاوی مواد منفجره میباشد از مخفی گاهش خارج میکند تا به اهداف پلیدی که در ذهن دارد جامه عمل بپوشاند.
تاثیر صدا و صدا گذاری بر مخاطب:
در یک لحظه خاص از فیلم، همه بخشها ساکت میشوند و تنها صدایی که شما میشنوید صدای بازیگر اصلی است یا موسیقی فیلم که تاکنون ریتم آرامی داشت به طرزی خاص و ماهرانه اوج میگیرد.
برای مثال: فیلمی را تصور کنید که موضوع آن مسابقه دومیدانی میباشد. یک فرد باید در این مسابقه برنده شود و همان فرد نیز شخصیت اصلی و اول فیلم است. در زمانی که به خط پایان نزدیک میشود، تمام همهمه، سر وصدایی که در ورزشگاه وجود دارد خاموش میشود و تنها کارگردان به صدای نفس نفس زدنی که به دلیل مسابقه دو میباشد میپردازد و صدای نفس زدن دونده را تا حدی اوج میدهد که شما برای چند دقیقه خود را تصور میکنید که در حال دویدن هستید و با تمام وجود تلاش میکنید که در مسابقه پیروز شوید.
یا اینکه در لحظاتی خاصی از فیلم، مانند لحظات جدایی دو نفر از یکدیگر صدای موسیقی غم انگیز و حزن باری در فیلم حاکم میشود که گاه این موسیقی برای تاثیر بیشتر با کلام نیز همراه میشود.
صحنههای جزئی ولی اغراق آمیز:
در فیلمهای سینما، کارگردان میتواند به سادگی بیننده را فریب دهد اما این فریب از آن دسته از فریبهایی که در فیلمهای سینمائی دیده میشود و مخاطب حتی به ذهنش همچین موضوعی خطور نمیکند، نیست. این فریب از جمله فریبهایی است که نوعی تمسخر در آن دیده میشود.
در فیلمهای سینما، کارگردان میتواند به سادگی بیننده را فریب دهد اما این فریب از آن دسته از فریبهایی که در فیلمهای سینمائی دیده میشود و مخاطب حتی به ذهنش همچین موضوعی خطور نمیکند، نیست. این فریب از جمله فریبهایی است که نوعی تمسخر در آن دیده میشود.
برای مثال: شخصیتهای اصلی یک فیلم در یک انباری یا اتاق زیر شیروانی تاریک به سر میبرند و فضا به قدری تاریک است که آنها قادر به دیدن هیچ چیزی نیستند. اما با کمک یک کبریت یا فندک محیط را روشن میکنند، در این نور و روشنایی به قدری اغراق میشود که بیننده متحیر میشود زیرا هیچ کبریت یا فندکی نمیتواند به اندازه یک پرژکتور نور داشته باشد!!!
مخفی شدن در بین جمعیت:
شخصیت اصلی داستان برای اینکه بتواند از افرادی که در تعقیب او هستند به سمت جمعیت و مردم پناه میبرد. همیشه یک تجمع اعتراض آمیز، جشن، روز عید و... دیده میشود که نقش اول فیلم بتواند به میان آنها برود و خود را به سادگی از دید سایرین مخفی کند. در ژانر تئاتر، حضور و ایفای نقش تعداد بالایی از هنرپیشه روی صحنه ممکن نمیباشد.
مخفی شدن در بین جمعیت:
شخصیت اصلی داستان برای اینکه بتواند از افرادی که در تعقیب او هستند به سمت جمعیت و مردم پناه میبرد. همیشه یک تجمع اعتراض آمیز، جشن، روز عید و... دیده میشود که نقش اول فیلم بتواند به میان آنها برود و خود را به سادگی از دید سایرین مخفی کند. در ژانر تئاتر، حضور و ایفای نقش تعداد بالایی از هنرپیشه روی صحنه ممکن نمیباشد.
این مورد به عنوان یکی از موارد کلیشه ای و تکراری در فیلمهای هالیوودی ذکر شده است.
استفاده از نور آبی:
چگونه بیننده میتواند در صحنههایی که کاملا تاریک هستند، داستان را دنبال کند؟
این سوال همیشه در ذهن کارگردانان و فیلمبردان وجود داشته است. آنها در قسمتهایی از فیلم مجبور بودند برای دقایقی، بیننده را به فضای تاریک فیلم ببرند و وی تا خروج کامل از این فضا گیج و مبهوت است.
اما اخیرا فیلمبرداران به راه حل خوب و مناسبی برای حل این مشکل یافته اند: با استفاده از نور آبی و به کمک نور آبی، فضا را به طوری مبهم روشن میکنند تا بیننده بتواند ادامه فیلم را در عین اینکه در فضای تاریک فیلمبرداری میشود، دنبال کند.
گاهی اوقات زمان از جریان فیلم حذف میشود:
در جریان فیلم گاهی اوقات دیده میشود که گذر زمان کاملا کند و یا بسیار سریع اتفاق میافتد. زمان سپری شدن یک روز در فیلم به اندازه گذر چندین هفته طول میکشد. یا بر عکس زمان آنقدر سریع میگذرد که حتی تصور آن نیز باور نکردنی است.
برای مثال: در فیلمی دیده میشود که تاکسی دارای سرعت باور نکردنی است و میتواند در زمانی کوتاه مسیری طولانی را طی کند.
جلوههای ویژه:
جلوههای ویژه و کارهای خارق العاده یکی از تکنیکهایی که تنها در سینما دیده میشود.
فردی از یک سمت ساختمان آن چنان پرش بلندی دارد که میتواند به طرف دیگر ساختمان پرواز کند. بخصوص این سبک در فیلمهای ژاپنی بیشتر دیده میشد اما امروز همین سبک اما با درون مایه امریکائی در فیلمهای هالیوودی ظاهر شده است.
گریم شخصیتها:
شخصیتهای فیلم دارای گریم هستند. گرچه گریم در صحنههای تئاتر نیز دیده میشود اما گریمهای تئاتر با توجه به شخصیت فرد مورد نظر انجام میشود اگر در یک تئاتر فردی نقش شیطان را بازی میکند به تناسب نقشی که دارد، چهره و لباس وی نیز سیاه و وحشتناک میشود. اما در سینما با وجود منفورترین و بدترین نقشها، باز هم چهرهها به صورتی کاملا معمولی گریم میشوند.
برای مثال: افراد نوجوانی که در سن بلوغ هستند به طبع باید دارای صورت نه چندان زیبایی باشند مانند: بزرگی بینی، تعدد جوشهای صورت و... اما در فیلم نوجوانان را بسیار زیبا نشان میدهند.
تنوع صحنه و سکانس:
در سینما و تلویزیون، کارگردان میتواند از صحنهها، مناظر و فضاهای متفاوتی بهره ببرد اما در تئاتر زمان و مکان محدود است و تنها با کمک چندین شکل و تختههایی که به رنگهای مختلف درآمده اند میتوان فضا را تغییر داد.
در سینما و تلویزیون، کارگردان میتواند از صحنهها، مناظر و فضاهای متفاوتی بهره ببرد اما در تئاتر زمان و مکان محدود است و تنها با کمک چندین شکل و تختههایی که به رنگهای مختلف درآمده اند میتوان فضا را تغییر داد.
نقش زن:
در سینما نقش زن بسیار پر رنگ دیده میشود هر چند در بعضی از تئاترها می توان به برجستگی و اهمیت نقش زن نیز اشاره کرد اما در سینما همیشه پای یک زن در میان است.
بخصوص در سینما، از جنس مونث استفاده میکنند تا به مقاصد و اهداف گروههای مقابل پی ببرند.
شخصیتهای منفی در همه جا حضور دارند:
البته این مورد در تئاتر نیز دیده میشود. شخصیتهای منفی، قاتل و... همیشه در تمام صحنهها حضور دارند و زمانی که اصلا تصور نمیکنید کسی در کمین شما باشد، با یک فرد بیگانه روبرو میشوید.
صحنههای جنایی:
صحنههای جنایی، قتل، غارت، زور و... در فیلمهای سینمائی و تلویزیونی به کرات دیده میشود. اما در تئاتر همیشه سعی بر این بوده است که صحنههای خشونت امیز، بی ادبانه و... حذف شود. احترام به بیننده و مخاطب در وحله ی اول اهمیت دارد.
تاریخ : جمعه 90/4/3 | 6:23 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید