لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
ماجرای پشت در ماندن و راه ندادن علامه جعفری | |||
1390/03/28 | |||
|
|||
آقای جعفری با تواضع و افتادگی خود، در مقابل ناراحتی و عصبانیت من میپرسیدند: چرا ناراحت میشوید؟ مأموران وظیفه خود را انجام میدهند. | |||
گردآوری:گروه خبر سیمرغ
منبع:tabnak.ir
تابناک:جواد محقق درباره علامه جعفری میگوید:
اوایل دهه 60 که کنگره جهانی حضرت رضا (ع) در شهر مشهد برگزار شد، برای ورود اعضای کنگره کارتهایی صادر کرده بودند. یک روز که از حرم برمیگشتیم ، نزدیک دانشگاه رضوی ، وقتی من کارت مزبور را برای ورود آماده کردم ، استاد جعفری گفت : متأسفانه من فراموش کردم کارت ورود را بیاورم. هنگام ورود، مأموران به من گفتند: شما بفرمایید، ولی ایشان نمیتوانند وارد شوند، زیرا کارت ندارند. گفتم : ایشان استاد جعفری است . یکی از مأموران گفت: اگر ایشان کارت داشته باشد، اجازه ورود خواهند داشت، و الاّ نه. من از این موضوع بسیار ناراحت شدم. ولی آقای جعفری با تواضع و افتادگی خود، در مقابل ناراحتی و عصبانیت من میپرسیدند: چرا ناراحت میشوید؟ مأموران وظیفه خود را انجام میدهند. آن زمان، وقت ظهر بود و آفتاب هم مستقیم میتابید و سایه نبود. من با مشاجره فراوان بالاخره توانستم آن ها را راضی کنم تا ایشان به قسمت داخل بیایند و پشت دیوار داخلی بایستند که حداقل داخل کوچه زیر آفتاب نباشند. استاد، نشانی کارت خود را به من دادند و من رفتم کارت ایشان را پیدا کنم و برگردم. ایشان نیز عبایشان را کنار دیوار انداختند و روی آن نشستند. من رفتم ، اما کارت ایشان را پیدا نکردم. به ناچار به سراغ یکی از مسئولین کنگره رفته، آن مسئول وقتی در جریان امر قرار گرفت، به تندی به مأموران گفت: مگر شما ایشان را نمیشناختید؟! در قبال این تندی، جعفری به ایشان گفت: شما نباید ناراحت بشوید، زیرا اینها وظیفه خود را انجام داده اند. |
تاریخ : سه شنبه 90/3/31 | 4:2 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید