سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
زمانی که با خودروی شخصی وارد خیابان اصلی شدم خانم جوانی را در کنار خیابان دیدم که با سر و وضع شیک و آرایش غلیظی منتظر تاکسی ایستاده بود. لحظه ای که از کنار این زن جوان رد شدم نگاهم در نگاهش گره خورد و او با لبخندی دلم را لرزاند. من ناخودآگاه پایم را روی پدال ترمز فشار دادم و چند متر جلوتر توقف کردم.
خراسان: همه چیز در یک چشم به هم زدن اتفاق افتاد و لعنت بر نگاه هوس آلودی که در قفس خنده ای شیطانی گرفتار شد و این مشکلات را برایم به وجود آورد.

من 32 سال سن دارم و با همسرم همکار هستم. ما به تازگی ازدواج کرده ایم و با شرایطی که داریم زبانزد همه فامیل شده ایم.

مرد جوان در دایره اجتماعی کلانتری سناباد مشهد افزود: متأسفانه 2 روز قبل همسرم برای انجام کارهای عقب افتاده اداری در محل کارمان ماند و من که خیلی خسته بودم به راه افتادم تا به تنهایی راهی خانه شوم و کمی استراحت کنم.

زمانی که با خودروی شخصی وارد خیابان اصلی شدم خانم جوانی را در کنار خیابان دیدم که با سر و وضع شیک و آرایش غلیظی منتظر تاکسی ایستاده بود. لحظه ای که از کنار این زن جوان رد شدم نگاهم در نگاهش گره خورد و او با لبخندی دلم را لرزاند. من ناخودآگاه پایم را روی پدال ترمز فشار دادم و چند متر جلوتر توقف کردم.

زن غریبه بدون آن که چیزی بگوید با عجله در خودرو را باز کرد و روی صندلی جلو و در کنارم نشست. متأسفانه ما با هم به راه افتادیم و او با نگاه هوس آلود خود چشم های مرا نیز گناهکار کرد. باور کنید از کار خودم راضی نبودم و احساس تردید داشتم که چرا این زن را سوار خودرو کرده ام اما او ناگهان با لحنی خاص گفت: هوا خیلی گرم است کاش یک آبمیوه خنک برایم می گرفتی. دوباره به چشمانش نگاه کردم و این بار به جای آن که از عقلم فرمان بگیرم چشمان سیاه این شیطان بزک کرده به من گفت که در جلوی اولین مغازه توقف کنم و برای خرید آبمیوه از خودرو پیاده شوم.

با عجله به داخل مغازه رفتم اما غافل از آن بودم که کیف دستی ام حاوی تمام مدارکم و مبلغ 350 هزار تومان پول نقد و چک مسافرتی است و مقداری اسناد اداری و گوشی تلفن همراهم داخل خودرو است و آن خانم با سوء استفاده از غفلتم خودروی صفر کیلومتری را که با هزار بدبختی و وام بانکی خریده بودم از مقابل چشمانم به سرقت برد و در خیابان خلوت محو شد.

مرد جوان افزود: دقایقی پس از سرقت در تماسی که با شماره تلفن همراهم داشتم آن زن سارق گوشی را جواب داد و با خنده ای تمسخر آمیز گفت: آقای محترم، این چندمین خودرویی است که اوراق خواهد شد و بهتر است دیگر دنبال آن نباشی و... او از روی حافظه گوشی تلفنم به شماره همسرم نیز زنگ زده و ادعا کرده است که ما از مدت ها قبل با هم رابطه نامشروع داشته ایم و برای تسویه حساب شخصی خودرو را با خود برده است. با این حرف ها همسرم نسبت به من بدبین شده و به خانه پدرش رفته است، نمی دانم با مشکلاتی که برایم درست شده و نتیجه یک نگاه هوس آلود است چه خاکی بر سرم بریزم.

منبع: تابناک





تاریخ : پنج شنبه 90/6/17 | 8:37 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بی بی مارکت
  • ttp://www.bachehayeghalam.ir/sitefiles/bgh_sound_player.php">