محـمـد نـوری ؛ از "جـان مـریـم" تا "رنـج دوران"
محمد نوری، خوانندهی ترانههای فاخر، یک سال پیش در نهم مرداد ماه سال 1389 در گذشت. بیش از پنجاه سال از عمر ترانهی "جان مریم" او میگذرد. اما جان مریم همچنان ورد زبانهاست و در فهرست ترانههای ماندگار جای دارد.
محمد نوری را میتوان در میان خوانندگان ایرانی، برخاسته از قبیلهای دیگر دانست. ترانههایش متفاوت بود و نوع خواندنش نیز. خیلیها انتظار داشتند که او به جرگهی خواندگان اپرا بپیوندد. نزد "اولین باغچهبان"، نخستین معلم اپرا در ایران تمرین آوازهای اپرائی کرده بود. زبان و ادبیات انگلیسی را در دانشگاه آموخته بود و به هنرستان تاتر رفته بود. او آنچه را که زمینه ساز یک خواننده اپراست، فراهم آورده بود. نوری اما جان مریم را سرود و با همان ترانه نیز به شهرت رسید.
"جان مریم" از ترانههای بومی شمال الهام گرفته شده بود. گویا نوری سالها آن را در ذهن میپرورانده و تنها در انتظار فرصتی بوده است تا به روی کاغذ بیاوردش. فرصت را "کامبیز مژدهی" آهنگساز ترانه، در همان خطه شمال در اختیارش گذاشت. ترانه در فاصلهی خرید یک ک;راوات ساخته شد. مژدهی به بازار میرود و در بازگشت، جان مریم را حاضر و آماده روی میز میبیند.
جان مریم چشماتو وا کن/ منو نیگا کن/ شد هوا سفید، در اومد خورشید/
بریم که شد وقت درو/ مال منی از پیشم نرو/.....
نوری در گفتگوهایش از آهنگسازی به نام "ناصر حسینی" نیز یاد میکند، که مشوق او در کار خوانندگی بوده است.
جان مریم اما آغاز کار بود. نوری از آن پس، به شاعران نیمائی روی آورد. کسانی که در آن دوران، کمتر خواننده و آهنگسازی به شعرهایشان با نگاه ترانه مینگریست. سالها بعد، خوانندگان موسیقی سنتی ایران برای ایجاد نوآوری، با همان سبک س;نتی به ترانههای نو روی آوردند. اما شنوندگان این نوع موسیقی، خوانندگان محبوب خود را بیشتر با همان شعرهای کلاسیک میشناسند. بهترین کار "محمد رضا شجریان" را کمتر کسی "قاصدک" میداند. "شهرام ناظری" را نیز با ترانههائی که از "سهراب سپهری" خوانده نمیشناسند.
نوری با سبک و شیوهی نویی که در نوع خواندنش وجود داشت، صدایش نیز بر روی این گونه ترانهها به خوبی مینشست. هیچ نوع تصنعی در کار نبود، وقتی که این شعر "فروغ" را میخواند:
ای به روی چشم من گسترده خویش/ شادیام بخشیده از اندوه بیش/
عشق دیگر نیست این، این خیرگی است/ چلچراغی در سکوت و تیرگی است../
محمد نوری را نمیتوان آغازگر م;وسیقی پاپ در ایران به حساب آورد. اما او را میتوان از نخستین کسانی دانست که به شعر نو در ترانههای خود روی آوردند. "جمشید شیبانی و حمید قنبری" و بعدها "ویگن" و دیگران کارهای نخست خود را با ترانههای دوبله شدهی غربی آغاز کردند. نوری که در مکتب موسیقی غربی پرورده شده بود، هویت تازهای به موسیقی پاپ بخشید، که خود این سبک را فاخر نام نهاده بود. موسیقیای که با ترانههای شاعران نو عجین شده و آمیزهای دلنشین به وجود آورده بود.
وطنیهها
نوری پس از انقلاب هم به کار خود ادامه داد. ترانههای پس از انقلاب او بیشتر رنگ و بوی وطنی داشت. همکاری تنگاتنگ ن;وری در سالهای پس از انقلاب با "محمد سریر" آهنگساز، که جان کلام را دریافته بود، ثمرهای درخشان به بار آورد. ترانهی "رنج دوران" همچنان بر زبانها جاری است.
"ما برای آن که ایران خانه خوبان شود/ رنج دوران بردهایم/
ما برای آن که ایران گوهری تابان شود/ خون دلها خوردهایم/
ما برای بوئیدن بوی گل نسترن/ چه سفرها کردهایم/
ما برای نوشیدن شورابههای کویر/ چه خطاها کردهایم/
با تشکر از الهه خوشنام