بهبود عملکرد دستگاههای درونی بدن، پاکسازی بدن از اخلاط زائد و بهبود روند درمانی با استفاده از این گیاهان دارویی و کم عارضه بودن آنها، از جمله ویژگیهایی است که برای گیاهان دارویی نام برده شده است و موجب شده تا روز به روز بر شمار افرادی که به معجزه این گیاهان ایمان میآورند بیشتر شود. تا حدی که امروزه در جهان از گیاهدرمانی علاوه بر جنبههای درمانی از جنبههای زیبایی و تناسب اندام آن هم بهره میبرند.
یکی از خواص بینظیر زردچوبه اثرگذاری در بهبود عملکرد مغز و پیشگیری از ابتلا به فراموشی و ضعف مغز است. براساس تحقیقات انجام شده وجود مادهای به نام کورکومین در زردچوبه به انسان کمک میکند تا از ابتلا به بیماری آلزایمر پیشگیری کند. به این ترتیب توصیه میکنیم، استفاده از این ادویه خوش آب و رنگ و خوشبو را در برنامه غذایی خود بگنجانید و سعی کنید در یکی از وعدههای غذایی خود در طول روز حتما از زردچوبه استفاده کنید.
نوشیدن روزانه 2 تا 3 فنجان چای سبز تاثیر زیادی در بهبود و درمان بیماریهایی که ناشی از ابتلا به چربی خون هستند، دارد. برای تهیه این چای کافی است برگهای خشک شده چای سبز را در یک لیوان آب جوش بریزید و آن را بهمدت 10 دقیقه دم کنید. بهتر است یک نعلبکی روی لیوان قرار دهید و پس از 10 دقیقه چای را از صافی گذرانده و آن را میل کنید.
علاوه بر این افراد چاق که تصمیم به گرفتن رژیم غذایی برای کاهش وزن دارند بهتر است به جای نوشیدن چای معمولی در طول روز از چای سبز استفاده کنند. این چای علاوهبر آنکه سیستم ایمنی را تقویت میکند به آنها کمک میکند تا روند رژیم درمانی خود را راحتتر پشت سر بگذارند.
میوه و برگ زرشک از جمله مواد طبیعی محسوب میشوند که تاثیر زیادی در تقویت و افزایش استحکام لثهها دارند. استفاده از برگ زرشک در بهبود کیفیت لثهها و استحکام و زیبایی آنها نقش موثری دارد. حتی نوشیدن آب زرشک نیز میتواند به شستوشو و پاکسازی محیط دهان و قویشدن لثهها کمک کند. بنابراین مصرف میوه، برگ و آبمیوه زرشک در طول سال بهویژه در فصل تابستان به خانوادهها توصیه میشود.
گیاه بیدمشک به دلیل خاصیت ضدعفونیکننده و ضدباکتری که دارد همواره از سوی درمانگران و طبیبان طب سنتی مورد توجه قرار گرفته است. این گیاه به این جهت که یکی از بهترین ضدعفونی کنندههای دستگاه گوارش محسوب میشود،؛ میتواند تاثیر خوبی در بهبود عملکرد دستگاه گوارش و پاکسازی آن داشته باشد و در نهایت به پاکسازی پوست و بهبود جوشهای سطحی صورت و بدن منتهی شود. برای استفاده از این خاصیت بیدمشک کافی است دمنوشی از برگهای خشک شده آن را روزی 2 بار میل کنید.
اگر در طول روز و با پیشروی کارهای روزانه دچار ضعف بدنی میشوید و این ضعف مانع از ادامه فعالیتهای روزانهتان میشود، میتوانید با نوشیدن چای نعنا بر آن غلبه کنید. نوشیدن روزانه 2 فنجان چای نعنا با یک قاشق غذاخوری عسل تاثیر زیادی در بهبود ضعف جسمی و افزایش توانوقوای جسمی بدن دارد. بنابراین درصورتی که در طول روز دچار بیحالی میشوید و احساس میکنید احتیاج به یک خوراکی انرژی بخش دارید بهتر است از چای نعنا و عسل استفاده کنید.
عصاره بهدست آمده از گیاه اسطوخودوس خواص درمانی مختلفی دارد که یکی از پرفایدهترین این خواص در روزهای گرم تابستان، کاربرد این گیاه در پیشگیری از آفتاب سوختگی و پوسته پوسته شدن پوست زیر نور خورشید است. ترکیب روغن یا عصاره اسطوخودوس با روغن کنجد میتواند این اثر را 2 برابر کند و ضدآفتابی طبیعی برای پیشگیری از آفتاب سوختگی برای شما باشد.
استفاده از لوسیون برگ و جوانه بادرنجبویه برای برطرفشدن خشکی پوست بدن بسیار مناسب است. در حقیقت استفاده از این عصاره موجب میشود تا روند پیری پوست در انسان به تعویق بیفتد. برای تهیه این لوسیون گیاهی لازم است، برگ و جوانه گیاه بادرنجبویه را در آب بهمدت 10 تا 15 دقیقه بجوشانید. سپس مخلوط به دست آمده را صاف کرده و بگذارید تا سرد شود. این لوسیون را میتوانید با کمک پدهای مخصوص یا پنبه تمیز بهصورت خود بمالید. علاوه بر این میتوانید یک دستمال نخی که آغشته به این عصاره است را روی صورت خود کمپرس کنید.
شبدر قرمز بهدلیل خواص درمانی ویژهای که در بهبود علائم یائسگی در زنان دارد در جهان شناخته شده است. این گیاه دارویی اگرچه از سوی درمانگران برای درمان بیماریهایی مانند آسم، ناراحتیهای مزمن کبد، بیماریهای دستگاه گوارش و ناراحتیهای پوستی به کار میرود اما خواص درمانی آن در درمان نشانگان یائسگی در زنان که با گرگرفتگی و کلافگی همراه است، بسیار مطرح است. این گیاه و مکملهای ساخته شده از آن علاوه بر درمان برخی از نشانگان یائسگی در برطرف کردن افسردگی و حفظ نشاط و شادابی زنان پیش و بعد از یائسگی بسیار موثر است. درمانگران طب سنتی به خانمهای باردار و شیرده توصیه کردند که از مصرف خودسرانه این گیاه خودداری کرده و حتما پیش از مصرف با متخصص مربوطه در این زمینه مشورت کنند.
حمام کردن یا دراز کشیدن در وان آبی که با عصاره یا اسانس گیاه بابونه ترکیب شده است تاثیر زیادی در بهبود پوست مبتلا به اگزما و دیگر حساسیتهای پوستی دارد. بنابراین درصورتی که دچار خارش یا سوزش ناشی از اگزما یا حساسیتهای پوستی هستید میتوانید با استفاده از عصاره این گیاه و ریختن آن در آب وان و دراز کشیدن بهمدت 20 دقیقه به بهبود سوزش و خارشهای ناشی از این بیماری کمک کنید. علاوه براین میتوانید این عصاره را روی بدن خود کمپرس کرده و به درمان این عارضه پوستی کمک کنید.
گیاه بادرنجبویه یکی از مفیدترین گیاهان دارویی در تسکین فشارها و ناراحتیهای عصبی است که روزانه بسیاری از ما به واسطه کار روزانه و فعالیتهایی که داریم، از آن استفاده میکنیم. مصرف این گیاه همواره از سوی متخصصان و درمانگران طب سنتی برای کاهش میزان استرس و اضطراب بیماران بهویژه بیماران مبتلا به ناراحتیهای قلبی توصیه و تجویز میشود. به اعتقاد درمانگران، استفاده از اسانس یا عصاره گیاه بادرنجبویه در استحمام تاثیر بسیار زیادی در تسکین این تنشها در بیماران مبتلا به بیماریهای قلبی دارد. برای تاثیر پذیری بیشتر از این دارو پیشنهاد میشود که عصاره این گیاه بهطور خالص و بدون آنکه رقیق شود مورد استفاده قرار گیرد.
باروی تاریخی سلجوقی
خانه عباسیان
مادر نوزاد نیز گفت: در دوران بارداری، از هیچ دارویی استفاده نکرده و همسرم نیز هم سن خودم هستند و هیچ نسبت فامیلی هم با هم نداریم.
منبع: برنا
* خبرنگاران، عکاسان و تصویربرداران خبری طبق روال اینگونه برنامهها به دو طیف تقسیم بندی میشوند؛ اولین گروه شامل کسانی است که همراه با آن مقام مسئول در سفرهای اینچنینی حضور دارند و اما گروه دیگر که تنها برای بدرقه و البته شاید هم پوشش سخنان تشریحی مقام مسئول فقط به فرودگاه دعوت شدهاند که البته نگارنده این سطور نیز از گروه دوم به شمار میآید.
* گپوگفت خانوادگی علیرضا احمدینژاد پسر کوچک رئیسجمهور -که به تازگی بنا بر اعلام برخی سایتهای خبری با خانوادهای از تبار یکی از شهدای نامی وصلت کرده- در حاشیه بدرقه پدرش حاشیهای میشود.
* صالحی و سعیدلو دو دولتمردیاند که هرچند اندک اما صمیمانه وارد حلقه هر دو گروه از اهالی رسانه- که پیشتر به آن اشاره شد- میشوند و به استماع نظرات آنان مینشینند.
* ولایتی، بداغی، نامجو، حسینی، بختیاری و الخ (الی آخر) هر کدام به صورت معمول و جداگانه برای بدرقه یا همراهی رئیس جمهور، وارد پاویون میشوند اما چگونگی و نحوه ورود 4 دولتمرد جالب توجه است؛
آن زمان که وزیر خارجه در صندلی کنار راننده جلوس میکند و پیادهشدن همزمان رئیسجمهور به همراه معاون اول و دستیار ارشد خود از صندلی عقب یک ماشین!.
* مشایی تلاش زیادی میکند که سوژه نشود؛ از امتناعش از نشستن در کنار احمدینژاد و سایر مسئولان در سالن تشریفات پاویون فرودگاه هنگام سخنرانی رئیس جمهور قبل از ترک تهران بگیر تا همراهینکردن با احمدینژاد و همراهانش در سوار شدن به هواپیما؛ اما بازهم سوژه میشود!
* همه مسافران سوار هواپیما شدهاند و منتظرند که رئیس دفتر رئیس جمهور هم به آنها بپیوندد. مدت انتظار وقتی کمی به درازا میکشد، همراهان با تعجب میپرسند که "آقای مهندس! شما نمیخواهید سوار شوید؟! هواپیما دارد میپرد"؛ مشایی هم با گفتن فقط یک جمله خیال همه را راحت میکند؛ "نترسید؛ سوئیچ هواپیما دست من است! تا من نروم، پرواز نمیکند!"
منبع: فارس
متن یادداشت محسن رضایی در این باره، به شرح ذیل است:
برای عزیمت از تهران به مشهد مقدس، خودمان را به پرواز 613 ماهان رساندیم. موقع بلند شدن احساس کردم چرخ های هواپیما با زمین اصطکاک زیادی پیدا کرد و صدای برخورد چرخها روی باند کمی توجهام را جلب کرد. در طول مسیر پرواز خوبی داشتیم خلبان توضیحاتی در حین پرواز داد در ارتفاع 33 هزار پایی پرواز کردیم نرسیده به مشهد لحظاتی خوابم برد قبل از فرود بیدار شده بودم.
هنگامی که هواپیما روی باند قرار گرفت احساس کردم ترمزهای هواپیما سفتتر از پروازهای دیگر گرفته شده بود گویی خلبان میخواست بجای رفتن به انتهای باند از وسطهای باند بپیچد. احساس کردم خلبان میخواهد از همان فاصلهای که احتمالا رمپ خروج از باند است خارج شود، ناگهان صدای بسیار شدیدی از نوع برخورد هواپیما با یک مانع سخت را شنیدم و کمتر از یک دقیقه هواپیما متوقف شد. صلواتی فرستادم. پس از لحظاتی که سکوت بر مسافرین و کادر پرواز و خدمه حاکم بود سروصداهایی در هواپیما بلند شد. بالاخره افرادی از خدمه هواپیما از مسافران خواستند از جای خود بلند نشوند پس از چند دقیقه خلبان به مسافران توضیح داد که مسئله خاصی نبوده است.
منتظر باز شدن درهای هواپیما بودیم که ناگهان اعلام شد درها قابل باز شدن نیستند و باید از درهای اضطراری بیرون برویم یک مرتبه سرو صدا و هیجانات فضای هواپیما را پر کرد. صدای گریه زنها و بچهها بلند شد مسافران متوجه شده بودند که حادثهای اتفاق افتاده است ولی نمیدانستند حادثه چیست؟ آنها متوجه شدند که موضوع به آن سادگی که خلبان گفته بوده نیست.بعد از این از سرسرههای اضطراری به پایین هدایت شدیم و متوجه شدیم که قضیه چه بوده است چرخ جلوی هواپیما کنده و پرت شده بود هواپیما از باند خارج و آتش گرفته بود باند و زمین اطراف آن خیس بود. از آبهای کف باند و اطراف آن مشخص بود که آتش نشانی به موقع عمل کرده است.
گویا خانم یکی از پاسداران گارد پرواز که در همان نزدیکی خانهای دارد از پشت پنجره دیده بود که هواپیما آتش گرفته و تلفنی شوهرش را مطلع میکند. من از در اضطراری سمت چپ هواپیما بیرون پریدم مقدار کمی هم دستم زخم شد و روی خارو خاشاک خارج از باند پیاده شدم. از منطقه بیرون باند روی باند آمدم. به بقیه مسافرین گفتم از هواپیما فاصله بگیرید محافظین هم از من میخواستند که سریع از هواپیما فاصله بگیرم اما شیون و گریه خانمها و بچهها هر نوع حرکتی برای خروج از صحنه را از من گرفته بود.
به دوستانم گفتم ما در بین مردم میمانیم تا اگر کسی نیازی داشت به او کمک کنیم. آقای کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان با همسر و دو فرزندش که از مسافران این هواپیما بودند نیز از هواپیما خارج شدند پسر کوچک ایشان کیفش در هواپیما مانده بود و گریه میکرد. حجت الاسلام والمسلمین آقای رشاد و چند نفر روحانی دیگر هم از درهای اضطراری بیرون پریدند. خودروهای سواری از پاویون شخصیتها به سمت ما آمدند و پاسداران گارد هوایی اصرار میکردند که سوار شده و از محوطه خارج شوم. آنها می گفتند هر لحظه ممکن است هواپیما منفجر شود اما نمی توانستم قبول کنم با دوستان دیگر آنجا ماندیم تا مردم سوار اتوبوس شوند و بروند. با آخرین اتوبوسی که مردم را به ترمینال میبرد رفتم. دلم میخواست میان مردم باشم تا اگر نیازی بود کمک کنم.
حدس میزدم مردم عصبانی، بخواهند ناراحتیشان از مسئولین را با من در میان گذاشته و گرههای دل خود را باز کنند. وارد ترمینال که شدم بسیاری از مسافرین مرا که دیدند اطرافم جمع شدند و هر کسی چیزی میگفت. خانمی میگفت: آقای رضایی چرا اینجا دکتر نیست؟ آقایی میگفت: آقا امام رضا کمکمان کرد. کم کم چهرههای گرفته مردم باز میشد، لبخندها جای نگرانیها را میگرفت ، گریههای کودکان خاموش میشد. حدود 11 نفر جراحت کمی برداشته بودند که اکثر آنها در همان فرودگاه مداوا شدند. با بهتر شدن روحیه مردم، خوشحالی به درون من برگشت. هواپیما حامل بیش از 200 مسافر بود و از یک فاجعهای جلوگیری شده بود. مطمئن شدم که امام رضا به کمک زوارش آمده بود. وقتی از میان آنها رفتم چهرههای باز شده مسافران حکایت از بازگشت آرامش به درون آنها داشت. احتمال عجله خلبان در خروج از باند یا اشکال فنی در باند فرودگاه مشهد وجود دارد.
انشاءالله به مسئولان خواهم گفت که رسیدگی جدی به عمل آورند.
منبع: فارس
18 الی 20 سالگی: حداقل لیسانس داشته باشد،قدبلند،خوش بر و رو، خوش تیپ، خوشمزه!، پولدار،دارای ماشین (حداقل 206)،ترجیحا خارج رفته.
21 الی 24 سالگی: حداقل فوق دیپلم داشته باشد،قد متوسط هم اشکال ندارد، قیافه چندان مهم نیست، تیپ معقولانه، بداخلاق نباشد،دارای ماشین (حداقل پراید)، خارج رفته نرفته فرقی ندارد.
25 الی 29 سالگی: مدرک تحصیلی چندان مهم نیست،کار داشته باشد کافیست، قدش خیلی کوتاه نباشد ترجیحا، مهم سیرت است نه صورت!، آدم نباید ظاهربین باشد، دست بزن نداشته باشد همین، ماشین نداشت اشکال ندارد ولی قول بدهد بعدا بخرد.
30 الی 35 سالگی: مدرک اصلا مهم نیست فقط سواد خواندن و نوشتن داشته باشد کفایت میکند، کار داشته باشد، قدش اصلا اهمیت ندارد،مهم فهم و شعور است.
36 الی 40 سالگی: کار داشته باشد کافیست،فهم و شعور هم ترجیحا داشته باشد.
41 الی 50 سالگی: مذکر باشد کفایت میکند!50 الی آخر: در حال حاضر مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد/ نو ریسپانس تو پیجینگ!
در پایان به پسران محترم و عزیز توصیه میشود:
توصیه : با توجه به بالا رفتن سن ازدواج دختران که میانگین آن نزدیک به سی سال است ، زیاد خودشان را برای ادامهی تحصیل، مشکل سربازی،خرید منزل،ماشین،موبایل و غیره اذیت نکنند؛ چرا که هم عجله کار شیطان است و هم طبق آمار فوق،طرف همینجوری از شما راضی است و نیازی به زحمت اضافه نمیباشد!
از کودکی شروع میکنیم :
در کودکی:
پسرها هر وقت شیطنت میکردند یک سیلی محکم صورتشان را نوازش میکرد
دخترها هر وقت شیطنت میکردند یک ضربه فانتزی به ماتحتشان میخورد.
خودتان قضاوت کنید : کدام ضربه درد بیشتری دارد؟
روزهای جمعه که مدرسه ها تعطیل بود :
پسرها برای خرید نان مجبور به بیگاری در صف نان بودند
دخترها کنار عروسک هایشان لالا میکردند
هنگامی که کارنامه ها را به دست والدین محترم میدادند :
پسرها شدیداً بخاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون
دخترها هیچی نمیشدند . چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود
هنگامی که پدر خانواده شب به منزل می آمد :
پسرها فرار میکردند و یه گوشه ای میخزیدند تا چغولی های مادر ، کار دستشان ندهد
دخترها به بغل پدر میپریدند و چپ و راست قربون صدقه میشنویدند
روز اول مهر ماه که مدرسه ها باز میشد :
پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره 4 میزدند و مزین به لغت نامانوس کچل میشدند
دخترها فقط به پسرها میگفتند : چطوری کچل ؟
در 18 سالگی :
پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند و 2 سال از زندگیشان هدر نرود
دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است .
در دانشگاه : پسرها همان روز اول عاشق میشوند و گند میزنند به امتحان ترم اولشان و مشروط میشوند
دخترها فقط در بوفه مینشینند و به پسرهایی که زیر چشمی به آنها نگاه میکنند افاده میفروشند .
در هنگام نمره گرفتن : پسرها خودشان را جر میدهند تا 9?5 آنها 10 شود و باز هم استاد قبول نکرده و در آخر می افتند
دخترها فقط پیش استاد میروند و یک لبخند میزنند و نمره 4?5 آنها به 17 تبدیل میشود.
در کافی شاپ : پسرها حساب میکنند.
دخترها میگویند : مرسی!
در مخ زدن : پسرها باید دلقک بازی در بیاورند تا طرف تازه بفهمد که وجود دارند ، دو ساعت منت بکشند تا طرف تلفن را بگیرد ، هفته ها برنامه ریزی کنند تا طرف قرار بگذارد ، ساعت ها باید خالی ببندند تا طرف خوشش بیاید و هنگام بهم خوردن رابطه ماه ها و در مواردی دیده شده است که سالها در هوای دلگرفته پاییز پیپ بکشند و قهوه بنوشند و هی آه بکشند .
دخترها فقط کافی است که یه لبخند بزنند و چشم ها را نازک کرده ، لبها را غنچه و سری به سمت موافق تکان دهند و هرگاه رابطه بهم خورد فقط میگویند فدای سرم.
هنگام خواستگاری : پسرها باید خانه ، ماشین ، شغل مناسب ، مدرک دهن پر کن ، قد رشید ، هیکل خوش فرم ، خوشتیپ و هزارتا کوفت و زهر مار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب و …. برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری برای نشون کردن در دست سرکار علیه عروس خانم بکنند
دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنند
هنگام ازدواج : پسرها باید شیربها ، مهریه ، خرید عروسی ، جواهرات گوناگون ، جشن و سالن و … را از سر قبر پدرشون تهیه کنند
دخترها فقط باید جهیزیه بدهند که احتمالا به دلیل شروع خرید جهزیه از اوان کودکی همش بنجل شده و آقای داماد باید با تحمل هزارتا منت آنها را قبول کرده ، دور ریخته و یه سری جدید بخرد
هنگام زندگی عشقولانه دو نفره:پسرها باید بگویند : چشم ، و البته اگر هم نگویند دو قطره اشک کنار چشمان مژگان خانم ها آنها را وادار به چشم گفتن میکند
دخترها هم باید دستور بدهند و دیگر هیچ.
کار کردن : پسرها مثل سگ پا سوخته باید از صبح خروس خوان تا آخر شب کار کنند و همش تو فکر غرولند مدیر و قسط عقب افتاده بانک و قبض برق و آب باشند و در آخر نعششان را با بدبختی به خانه برسانند
دختر ها فقط کافی است که کلید ماشین لباس شویی ، کلید ماشین ظرفشویی و کلید مایکرو فر را فشار دهند و در حالیکه ناخن هایشان را مانی کور میکنند با مادرشان در مورد رنگ موی دختر خاله جاری عمه خانم فرخ زمان خانم بحث و تحلیل علمی داشته باشند …
ما اینجا حالمان خوب است. امیدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد.
این نامه را من میگویم و جعفر خان کفاش براید مینویسد.
بهش گفتم که این غضنفر ما تا کلاس سوم بیشتر نرفته و نمیتواند تند تند بخواند، آروم آروم بنویس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند.
وقتی تو رفتی ما هم از آن خانه اسباب کشی کردیم.
پدرت توی صفحه حوادت خوانده بود که بیشتر اتفاقا توی 10 کیلومتری خانه ما اتفاق میافته. ما هم 10 کیلومتر اینورتر اسباب کشی کردیم. اینجوری دیگر لازم نیست که پدرت هر روز بیخودی پول روزنامه بدهد.
آدرس جدید هم نداریم. خواستی نامه بفرستی به همان آدرس قبلی بفرست. پدرت شماره پلاک خانه قبلی را آورده و اینجا نصب کرده که دوستان و فامیل اگه خواستن بیان اینجا به همون آدرس قبلی بیان.
آب و هوای اینجا خیلی خوب نیست. همین هفته پیش دو بار بارون اومد. اولیش 4 روز طول کشید ،دومیش 3 روز . ولی این هفته دومیش بیشتر از اولیش طول کشید.
غضنفر جان،آن کت شلوار نارنجیه که خواسته بودی را مجبور شدم جدا جدا برایت پست کنم. آن دکمه فلزی ها پاکت را سنگین میکرد. ولی نگران نباش دکمه ها را جدا کردم و جداگانه توی کارتن مقوایی برایت فرستادم.
پدرت هم که کارش را عوض کرده. میگه هر روز 800، 900 نفر آدم زیر دستش هستن. از کارش راضیه الحمدالله. هر روز صبح میره سر کار تو بهشت زهرا، چمنهای اونجا رو کوتاه میکنه و شب میاد خونه.
ببخشید معطل شدی. جعفر خان کفاش رفته بود دستشویی حالا برگشت!
اون یکی خواهرت هم امروز صبح فارغ شد. هنوز نمیدونم بچه اش دختره یا پسره .
فهمیدم بهت خبر میدم که بدونی بالاخره به سلامتی عمو شدی یا دایی
راستی حسن آقا هم مرد! مرحوم پدرش وصیت کرده بود که بدنش را به آب دریا بندازن.
حسن آقا هم طفلکی وقتی داشت زیر دریا برای مرحوم پدرش قبرمیکند نفس کم آورد و مرد!
شرمنده!
همین دیگه .. خبر جدیدی نیست…
قربانت .. مادرت
راستی: غضنفر جان خواستم برات یه خرده پول پست کنم، ولی وقتی یادم افتاد که دیگه خیلی دیر شده بود و این نامه را برایت پست کرده بودم .
نظر یادت نره!
و در منطقه? آذربایجان واقع شده است. این دریاچه طبق آخرین تقسیمات کشوری ، بین دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی می باشد. دریاچه? ارومیه ، بزرگترین دریاچه? داخلی ایران و دومین دریاچه? آبشور دنیا است. آب این دریاچه بسیار شور بوده و عمدتاً از رودخانههای زرینهرود، سیمینهرود، گادر، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تغذیه میشود. عمق آن 16 متر و مساحت سطح دریاچه ارومیه 5200 کیلومتر مربع بوده است. حوضه? آبریز و مساحت آبخیز دریاچه ارومیه، 51876 کیلومتر مربع بوده که پیرامون 3? مساحت کل کشور ایران را دربر میگیرد. این حوضه با داشتن دشتهایی مانند دشت تبریز، ارومیه، مراغه، مهاباد، میاندوآب، نقده، سلماس، پیرانشهر، آذرشهر و اشنویه، یکی از کانونهای ارزشمند فعالیت کشاورزی و دامداری در ایران بهشمار میرود. فلات ایران قرار گرفته است. دریاچه? ارومیه دارای 102 جزیره است که همه? آنها از سوی سازمان یونسکو به عنوان اندوخته? طبیعی جهان به ثبت رسیدهاند. آب دریاچه? ارومیه بسیار شور و میزان نمک محلول در آن دو برابر اقیانوسها است. به این دلیل، هیچ ماهی و نرمتنی به جز گونههایی از سختپوستان در آن زندگی نمیکنند و آب آن هیچوقت یخ نمیزند. شناکنندگان نیز میتوانند بر روی آب آن شناور بمانند. دریاچه? ارومیه یکی از زیستگاههای طبیعی مهم در منطقه? آذربایجان در عین حال برای ورزشهای آبی همانند شنا، قایقرانی و اسکی روی آب نیز محلی بسیار مناسب بوده است. زبان اوستایی و پارسی باستان و تلفظ آن چَئِچَستَ بوده است. دریاچه? چیچست در اسطورههای ایرانی نقشی بنیادین دارد. عرصه ? بسیاری از رویدادهای مهم زندگی کیخسرو، کرانه? این دریاچه بوده است. دژ بهمن که کیخسرو در نبردی غولآسا و سهمگین آن را میگشاید و از چنگ دیوان بهدر میآورد، در نزدیکی همین دریاچه بوده و بسیاری از اسطورههای دیگر... در دوران پهلوی به مناسبت پادشاهی رضاشاه پهلوی، به این دریاچه نام رضائیه داده شده بود. را در فصول مختلف و علیالخصوص در تابستان بهسوی خود جلب میکرد، از نظر داشتن موادّ معدنی گوناگون، دارای یکی از کمیابترین منابع طبیعی بوده و امروزه با تهدیدی بسیار جدی روبروست که بر اثر بی توجهی های فاجعه بار، این دریاچه اکنون در خطر خشک شدن کامل قرار دارد. اختصاص 90 درصد منابع آبی منطقه به بخش کشاورزی، تبخیر زیاد در پی گرم شدن هوا و برداشت غیرمجاز از آبهای زیرزمینی در پی حفر چاه از دلایل خشک شدن این دریاچه میباشند. دریاچه ارومیه، جایی که روزگاری در همین نزدیکی ها، "نگین فیروزه ای ایران" خوانده می شد و "عروس دریاچه های ایران"؛ اما امروز، آن دریاچه پهناور و بانمک، تبدیل به کویری شور و زشت شده است و مسوولان، هنوز جلسه می گذارند و چایی می خورند که چه کنند و چه نکنند! چه تلخ و غمبار است که بگوییم بیایید نقشه ایران را اصلاح کنیم و به جای دریاجه ارومیه بنویسیم: "کویر ارومیه" چراکه بروز خشکسالی دریاچه ارومیه نمودی از عدم وجود برنامه ریزی، امکان سنجی و آینده نگری در انجام پروژه های عمرانی در این منطقه بوده است. ملی و فراملی برای نجات دریاچه ارومیه برگزار شده اما هنوز اقدامی در خور برای اجرای مصوبات صورت نگرفته است. در اعتراض به خشک شدن دریاچه در فروردین امسال اعتراضی صورت گرفت. در مرداد ماه سال 1390 مجلس شورای اسلامی با دو فوریت طرح انتقال آب به دریاچه ارومیه موافقت نکرد و این امر به احتمال زیاد به بحرانی تر شدن اوضاع دریاچه دامن خواهد زد. کارشناسان معتقدند در صورت خشک شدن این دریاچه هوای معتدل منطقه تبدیل به هوای گرمسیری با بادهای نمکی خواهد شد و زیست محیط منطقه را تغییر خواهد داد. این تالاب بینالمللی، علاوه بر اینکه زندگی مردم استانهای آذربایجانهای غربی و شرقی، اردبیل، زنجان و تهران تحت تاثیر منفی قرار میگیرد، امکان این وجود دارد که گرد و غبار نمکی زندگی مردم در کشورهای همسایه شمالغرب ایران بهویژه ترکیه و عراق را نیز تحت تاثیر قرار دهد. علاوه بر این پیش بینی میشود در صورت خشک شدن کامل دریاچه شاهد بارش باران نمک در بسیاری از استان های همجوار باشیم و در ادامه این امر منجر به آواره شدن 13 میلیون نفر خواهد شد.
• تاریخچه دریاچه ارومیه:
دریاچه اُرومیه موسوم به نگین فیروزه ای ایران در شمال غربی ایران
حداکثر طول این دریاچه 140 کیلومتر، حداکثر عرض آن 55 کیلومتر، حداکثر
تصویر ماهواره ای از دریاچه ارومیه که در سال 2003 گرفته شده است :
(دو نیم شدن دریاچه به خاطر پل میان گذر دریاچه در مرکز آن مشخص است.)
دریاچه ارومیه بزرگترین آبگیر دائمی آسیای غربی بوده که در شمال غرب
نام کهن این دریاچه چیچَست بوده است. این واژه، واژهایست از
• دریاچه ارومیه در آستانه? خشک شدن !
این دریاچه که با سواحل زیبا و آبشور خود گردشگران بسیاری
طی 13 سال گذشته این دریاچه 6 متر کاهش سطح داشته است.
به گزارش خبرگزاریها جلسات و همایش های منطقه ای، استانی،
با خشک شدن دریاچه ارومیه و باقی ماندن 10 میلیارد تن نمک در سطح
آخرین تصاویر از دریاچه ارومیه ؛ که بود و کویر ارومیه ؛ که هست !
اگر رسیدگی نشود و نجات این زیستگاه طبیعی به فراموشی سپرده شود ...
مقایسه ای از بروز خشکسالی در دریاچه ارومیه با وضعیت سابق آن
طنز باحال :: افراد مختلف چگونه فیل شکار میکنند؟
ریاضیدانها
ریاضیدانها به آفریقا می روند، هر موجودی که فیل نیست را کنار می گذارند و سپس یکی از آنهایی را که باقی مانده است می گیرند.
البته ریاضیدانهای با تجربه، ابتدا سعی می کنند تا ثابت کنند حداقل یک فیل در آفریقا وجود دارد. آنگاه به آنجا می روند.
ریاضیدانها ابتدا ثابت می کنندحداقل یک فیل در آفریقا وجود دارد و سپس پیدا کردن و شکار آن را به عنوان تمرین برای دانشجو باقی میگذارند.
کامپیوتردانها
دانشمندان علم کامپیوتر شکار فیل را بر اساس اجرای الگوریتم زیر انجام می دهند:
گام 1) برو به آفریقا
گام 2) از دماغه رود نیل (جنوبیترین نقطه آفریقا ) شروع کن.
گام 3) به سمت شمال حرکت کن و هر منطقه را از غرب به شرق بپیما
گام 4) در هر گذر
آ) هر حیوانی را که می بینی شکار کن.
ب) آن را با فیل مقایسه کن.
ج) اگر با هم برابر بودند کار تمام است وگرنه برو گام 3
برنامه نویسان با تجربه، ابتدا یک فیل را در قاهره( شمال آفریقا) قرار میدهند تا مطمئن شوند که الگوریتم فوق خاتمه می یابد.
اقتصاددانها
اقتصاددانها فیلی را شکار نمی کنند، زیرا اعتقاد دارنداگر به فیل ها به قدر کافی پول یا،... وعده داده شود خودشان، خودشان را شکار می کنند.
وکلای حقوق
وکلا فیل شکار نمی کنند، ولی دور گله فیل ها می گردندو در مورد اینکه هر کدام از هر کدام از فضولاتی که بر روی زمین ریخته متعلق به کدام فیل است، بحث می کنند.
البته اگر کسی آنها را استخدام نماید می توانند بر اساس شکل و رنگ یکی از همان فضولات ثابت کنند که کل گله به موکلشان تعلق دارد.
معاونین بخش مهندسی، تحقیق و توسعه
معاونین بخش توسعه و تحقیق خیلی سعی می کنند که فیلی را شکار کنند، اما کارمندانشان به آنها اطمینان می دهند که تمام فیل های موجود قبلا شکار شده اند.
مامورین کنترل کیفیت
مامورین کنترل کیفیت به فیل ها کاری ندارند، بلکه دنبال اشتباهات سایر شکارچیان می گردند