سلام و عرض ادب ،
فرار رسیدن بیست و هشتم ماه صفر ، سالروز رحلت جانگداز نبی اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) و شهادت مظلومانه ی سبط اکبر، حضرت امام حسن مجتبیعلیه السلام (کریم اهل بیت) را به محضر شریف حضرت صاحب (عج) و تمام مسلمین جهان به خصوص شیعیان عزیز ایرانی تسلیت عرض می کنم .
امیدوارم همه ی ما توفیق میهمانی بر سر سفره ی کریمانه ی این بزرگواران را همواره داشته باشیم .
نماهایی زیـبا و حیرت انگیـز از کلـوزآپ حشرات ! لنز کلوزآپ، دوربین را قادر می سازد تا در فاصله نزدیکتر از حالت عادی فوکوس نماید. این بدان معنی است که تصویر در کادر بزرگتر دیده می شود، چون به آن نزدیکتر شده اید. یک لنز کلوزآپ در واقع یک ذره بین درشت نما است.
اما چه زمانی میتوان گفت که یک عکس بزرگنمایی شده با کیفیت است؟ در جواب این سوال باید گفت عکسی که تمام جزئیات به ظاهر پنهان را نمایش دهد که در این رابطه، حشرات یکی از بهترین سوژه ها برای ماکروگرافی یا عکاسی بزرگنمایی شده هستند. در چنین عکس هایی است که می توان به خوبی تمام جزییات ناپیدای حشرات را مشاهده کرد و از پیچیدگی خلقت آنها شگفت زده شد.
10 درس مهم زندگی که آدم ها خیلی دیر یاد می گیرند
قبل از اینکه چیزی بفهمید، به خودتان میآیید و میپرسید، «چطور اینقدر زود دیر شد؟» پس برای فکر کردن به زندگیتان وقت بگذارید. وقت بگذارید تا بفهمید واقعاً چه میخواهید و به چه چیزهایی نیاز دارید. برای ریسک کردن وقت بگذارید. برای عشق ورزیدن، خندیدن، گریه کردن، یاد گرفتن و بخشیدن وقت بگذارید. زندگی کوتاهتر از آن است که معمولاً به نظر میرسد.
اینها 10 چیزی هستند که قبل از اینکه خیلی دیر شود باید یاد بگیرید:
این لحظه، زندگی شماست!
زندگی شما بین لحظاتی که به دنیا میآیید و میمیرید نیست. زندگی شما بین الان و نفس بعدی است. زمان حال - همین حالا و همین جا - تنها چیزی است که زندگی به شما داده است. پس از هر لحظه استفاده کامل ببرید و با مهربانی و در آرامش زندگی کنید، بدون ترس و پشیمانی. و با هر چه که دارید، بهترینی که میتوانید را انجام دهید؛ چون این تنها چیزی است که میتوانید از کسی انتظار داشته باشید، ازجمله خودتان.
زندگی طولانی نیست!
این زندگی شماست و باید برای آن بجنگید. برای آنچه درست است بجنگید. برای اعتقاداتتان بجنگید. برای چیزهایی که برایتان اهمیت دارد، برای کسانی که دوستشان دارید بجنگید و هیچوقت فراموش نکنید که به آنها بگویید که چقدر برایتان مهم هستند. بفهمید که انسان خوششانسی هستید چون هنوز فرصت دارید. پس یک لحظه مکث کرده و فکر کنید. هر کاری که لازم است انجام دهید را از همین امروز شروع کنید. فردا دیر است.
فداکاریهایی که امروز میکنید، در آینده برایتان سودآور خواهد بود!
وقتی نوبت به تلاش سخت برای رسیدن به یک هدف میرسد--چه گرفتن یک مدرک تحصیلی باشد، چه شروع یک کار جدید یا هر دستاورد شخصی دیگر که نیاز به زمان و تعهد دارد--باید این سوال را از خودتان بپرسید: «آیا حاضرم چند سال از زندگیام را خلاف بقیه آدمها زندگی کنم تا بتوانم بقیه عمرم را هم طوری زندگی کنم که بقیه نمی توانند؟»
هنگامیکه وقت تلف میکنید، بنده دیروز میشوید!
اما وقتی فعال هستید، مثل این میماند که دیروز دوست مهربانی برای شماست که کمکتان میکند باری از روی دوشتان بردارد. پس همین الان کاری انجام دهید که بابت آن در آینده از خودتان تشکر کنید. مطمئن باشید فردا از اینکه امروز شروع کردید خوشحال خواهید بود.
شکست فقط درسی برای عبرت گرفتن است!
اتفاقات خوب برای کسانی میافتد که هنوز امیدوارند حتی اگر ناامید شده باشند، برای کسانی که هنوز باور دارند حتی اگر طعم شکست را چشیده باشند، برای کسانی که هنوز عشق میورزند بااینکه ضربه خوردهاند. پس هیچوقت افسوس اتفاقاتی که در زندگیتان افتاده است را نخورید؛ این اتفاقات قابل تغییر نیستند و نمیتوانید فراموششان کنید. آنها را مثل درسهایی ببینید که میتوانید از آنها عبرت بگیرید و برای آیندهتان از آنها استفاده کنید.
خودتان مهمترین ارتباطتان هستید!
خوشبختی زمانی اتفاق میافتد که بدون نیاز به تایید کسی دیگر، احساس خوبی به خودتان داشته باشید. قبل از اینکه بتوانید ارتباطی سالم به فردی دیگر داشته باشید، اول باید ارتباطی سالم با خودتان برقرار کنید. باید احساس ارزش کنید و در چشم خودتان، خودتان را قبول داشته باشید تا بتوانید با اعتمادبهنفس به چشمان اطرافیانتان نگاه کنید و با آنها ارتباط برقرار کنید.
عمل افراد، حقیقت را میگوید!
در زندگی با کسانی روبهرو خواهید شد که در زمانهای درست، حرفهای درست خواهند زد اما در آخر از اعمال و رفتار آنهاست که باید درموردشان قضاوت کنید. پس به کارهای دیگران دقت کنید. رفتار و اعمال آنها همه چیز را درمورد آنها به شما خواهد گفت.
مهربانیهای کوچک دنیا را زیباتر خواهد کرد!
به کسانی که به نظر میرسد روز سختی داشتهاند سلام کنید. با آنها مهربانی کنید. مهربانی تنها سرمایهای است که هیچوقت تمام نمیشود. و هر جا که انسانی باشد، فرصتی برای مهربانی کردن وجود دارد. بخشش را یاد بگیرید، حتی اگر بخشیدن یک لبخند باشد. نه به این دلیل که زیاد از آن دارید، به این دلیل که میدانید افراد زیادی هستند که میدانند چیزی ندارند.
پشت هر زندگی زیبا، شکلی از درد بوده است!
میافتید، بلند میشوید، اشتباه میکنید، زندگی میکنید، یاد میگیرید. شما انسانید، کامل نیستید. ضربه خوردهاید اما هنوز زندهاید. به این فکر کنید که زنده بودن، نفس کشیدن، فکر کردن، لذت بردن و دنبال کردن چیزهایی که دوست دارید، چقدر عالی است. گاهی اوقات در سفر زندگی دچار ناراحتی میشوید اما هنوز زیباییهای زیادی باقی است. حتی اگر آسیب دیدیم، باید بتوانیم روی پایمان بایستیم، چون هیچوقت نخواهیم دانست چه چیز در زندگی انتظارمان را میکشد.
گذشت زمان و کسب تجربه، دردها را التیام میبخشد!
سالها پیش وقتی درمورد غلبه بر دردها از مادربزرگم سوال کردم، اینطور برایم توضیح داد: به این دایرهها نگاه کن. دایرههای سیاه نشاندهنده تجارب نسبی زندگی ماست. دایرههای من بزرگتر است چون پیرتر هستم و تجربههای بیشتری دارم. دایرههای کوچک قرمز نشاندهنده اتفاقات بد و منفی زندگی هستند. فرض میکنیم که هر دو ما یک اتفاق بد یکسان را تجربه کرده باشیم. میبینی که سایز دایره قرمز برای هر دو ما یکسان است اما ببین چه درصد از فضا را در دایره سیاه اشغال میکند. اتفاق بد تو به این دلیل بزرگتر به نظر میرسد که قسمت بزرگتری از تجربیات کلی زندگی توست. چیزی که باید یاد بگیری این است که یک اتفاق بد و بسیار ناراحتکننده که الان در زندگیت وجود دارد، یک روز بخشی از گذشته بزرگتر تو خواهد شد و دیگر اینقدر مهم به نظر نخواهد رسید.
حـد و مـرز آشنایی دختـر و پـسر پیـش از ازدواج
تا چندی پیش، روال بر این بود. دختر و پسری که به اصطلاح دمبخت بودند و قصد واقعی آنها ازدواج و تشکیل خانواده بود از طریق والدین، اقوام، آشنایان یا همسایگان به یکدیگر معرفی میشدند. پس از تماسی تلفنی با خانواده دختر و طرح چند سوال کلیدی در مورد سن، تحصیلات، طبقه فرهنگی، عقاید و... قرار جلسه اول گذاشته میشد.
طی جلسه اول آشنایی که خواستگاری نام میگرفت، دختر و پسر یکدیگر را میدیدند و پس از توافق اولیه با نظارت والدین مراحل آشنایی با ضوابط خاصی انجام میگرفت، اما در جامعه کنونی ما تعدادی از ازدواجهای نسل جوان بر پایه آشنایی قبل از خواستگاری شکل میگیرد و خیلیها این نوع آشنایی را ملاکی برای انتخاب همسر ایدهآل خود میدانند، اما سوال اینجاست آشنایی قبل از ازدواج تا چه حد تضمینکننده یک زندگی مشترک موفق خواهد بود و چه حد و مرزهایی باید در آن رعایت شود؟
? ازدواج در سه مرحله شکل میگیرد: آشنایی، نامزدی و عقد.
به طور معمول و سنتی آشنایی از طریق خواستگاری آغاز میشود. در این روش پدر، مادر یا خواهر پسری که قصد ازدواج دارد با توجه به خصوصیات خانوادگی، اخلاقی، فرهنگی، مذهبی و... دختری را انتخاب میکنند. البته این انتخاب با نظر و موافقت پسر همراه است و اغلب این نوع خواستگاریها به ازدواجی موفق ختم میشود.
? آشنایی بیضابطه، رابطهای بیسمت و سو
حالا اگر این آشنایی از طریق خود پسر یا دختر، قبل از مراسم خواستگاری صورت گیرد نهتنها صحیح و پسندیده نیست، بلکه در اغلب موارد مفید و موفق هم نخواهد بود.
آشنایی قبل از خواستگاری رابطهای بدون تعهد، سطحی، ظاهری و بدون سمت و سو است. روابط حاکم در این نوع آشناییها اغلب رویایی، فانتزی و براساس احساسات و هیجانات عاطفی دختر و پسر شکل میگیرد و هرچند که برای دو جنس مخالف دلنشین و شیرین است، اما مبتنی بر واقعیت نبوده و کاذب است. در این روابط، عشقی مجازی حکمفرماست که واقعیت خارجی ندارد.
در این نوع آشناییها اغلب پسرها قصد ازدواج نداشته و معمولا از دادن تعهد ازدواج طفره میروند. این افراد بیشتر به فکر کامروایی خود هستند و برای رسیدن به آن آشنایی را طولانی کرده و نمیگذارند رابطه از آشنایی فراتر رود. اگر این نوع آشناییها به ازدواج ختم شود اغلب ناموفق بوده و با طلاق به شکست منتهی میشود.
? آشنایی با ضابطه، دوران شناخت اولیه
پس از خواستگاری، دوران آشنایی شروع میشود. این دوران بنا به گفته بهشتی، نباید از سه یا چهار جلسه بیشتر به طول انجامد. طی این جلسات دختر و پسر و خانوادههایشان تا حدودی با لایههای سطحی شخصیت یکدیگر آشنا میشوند. این آشنایی نوعی شناخت اولیه و پیشزمینه دوران نامزدی است. این دوران اگرچه به قصد ازدواج شروع میشود اما به این معنی نیست که الزاما به وعده ازدواج و نامزدی ختم شود.
چراکه گاهی در همین چند جلسه خانوادهها پی به حقایقی برده و حاضر به ادامه این رابطه نیستند بنابراین آشنایی بین دختر و پسر باید ارتباطی هدفدار و با اطلاع خانوادهها باشد. طبق احکام شرعی دختر و پسر در این دوران میتوانند برای یکبار بدون حجاب ضروری به مشاهده اندام و ظواهر یکدیگر پرداخته تا نداشتن آگاهی در این مورد، منجر به نارضایتی زوجین در آینده نشود.
شناختهای عمیقی که در دوران نامزدی تجربه میشود برای دختر و پسر این فرصت و امکان را فراهم میکند که اگر متوجه نبود تفاهم یا تضادی در یکدیگر شدند قبل از وقوع عقد و وارد شدن نام آنها در شناسنامه یکدیگر، وعده ازدواج را منتفی کنند.
? نامزدی، آشنایی را عمیقتر میکند
زمانی که دختر و پسر در چارچوب خانواده قدری باهم آشنا و مصمم به ازدواج شدند دوران نامزدی شروع میشود. دوران نامزدی با وعده ازدواج شروع و با عقد به پایان میرسد و حداقل خانواده دختر و پسر از آن آگاه هستند. در این دوران تعهد افراد به یکدیگر زیادتر، ارتباطات بیشتر و شناختها عمیقتر شده و افراد خانواده، فامیل و دوستان در این رابطه وارد میشوند.
در این دوره میتوانیم با نمونهای از زندگی مشترک و آینده خود روبهرو شویم و درستی و نادرستی تصورات و ذهنیات خود را از یکدیگر اصلاح کنیم. به طور میانگین چهار تا شش ماه فرصت مناسبی است که دختر و پسر و خانوادههایشان باهم آشنا شوند.
این دوران نباید طولانی شود، چراکه یا موجب وابستگی کاذب و غیرمنطقی شده، یا اغلب موجب دلزدگی میگردد بنابراین اگر خانوادهها در این مدت شش ماه متوجه شدید که نظرها و اعتقاداتشان از هم دور است باید هرچه زودتر قبل از هرگونه وابستگی عاطفی بین دختر و پسر به این دوران خاتمه دهند.
برخی افراد بر این باورند که شش ماه فرصت بسیار کوتاهی برای شناخت شخصیت واقعی افراد است، اما روانشناسان میگویند: چه تضمینی وجود دارد که پس از یک سال یا بیشتر شناخت طرفین از هم کامل شود. گاهی گذر زمان چیزی را عوض نکرده و فقط وابستگی عاطفی کاذب به وجود میآورد. نوعی وابستگی که موجب نادیده گرفتن تضادها و تفاوتهای شخصیتی دو طرف خواهد شد.
? ترس از نامزدی ممنوع
برخی خانوادهها با این عقیده که چون نامزدی رسمیت ندارد و ممکن است پسر، دختر را رها کند یا اسم روی دختر بماند، دوران نامزدی را به بعد از عقد رسمی موکول کرده و این دوران را درفاصله بین عقد و عروسی قرار میدهند، اما شناختی که در دوره آشنایی، نامزدی یا عقد به دست میآید با یکدیگر متفاوت بوده و باید برای داشتن یک ازدواج موفق هرکدام از این مراحل را در مدت زمان توصیه شده طی کرد.
در واقع شناختهای عمیقی که در دوران نامزدی تجربه میشود برای دختر و پسر این فرصت و امکان را فراهم میکند که اگر متوجه نبود تفاهم یا تضادی در یکدیگر شدند قبل از وقوع عقد و وارد شدن نام آنها در شناسنامه یکدیگر، وعده ازدواج را منتفی کنند. نامزدی یک فرصت است و نباید از این فرصت ترسید. هزینههای عاطفی، اقتصادی و اجتماعی جدایی در نامزدی بسیار کمتر از جدایی پس از عقد است.
? حدود نظارت در دوران نامزدی
دوران نامزدی باید با نظارت همان افرادی که از نامزدی باخبرند یعنی پدر و مادر دو طرف صورت گیرد. مهمترین حریم نامزدی رابطه جنسی است که اگر برقرار شود فضای نامزدی از حالت طبیعی خارج و جدایی سخت میشود. در این دوران نباید هیچگونه ارتباط جسمانی و پنهانی برقرار شود. در دوران نامزدی دختر و پسر تحت نظر و با توافق خانوادهها با حفظ ادب و مراعات ارزشهای اخلاقی میتوانند با خانوادههای یکدیگر رفت و آمد کرده و در حد و مرز مشخصی با هم صحبت کنند یا بیرون بروند تا یکدیگر را بشناسند. در این دوران به جای ایجاد روابط احساسی و هیجانی باید به تحلیل ملاکهای اصلی زندگی پرداخت و از نظرات یکدیگر باخبر شد.
? از مشاور ازدواج کمک بگیرید
مشاوره با کارشناسان دینی، دختر و پسر را به وظایف شرعی خود در قبال همسر و فرزند در طول زندگی مشترک آگاه می کند و شرکت در کلاسهای آموزشی ازدواج میتواند زوجین را در برقراری یک ارتباط عاطفی و روابط صحیح زناشویی هدایت کند.
گفتوگو در مورد سنجش میزان تمایلات جنسی در دوران نامزدی به منظور جلوگیری از نارضایتی جنسی پس از ازدواج نهتنها جایز نیست، بلکه ملاک درستی برای سنجش تمایلات نخواهد بود. دختر و پسری که هنوز وارد زندگی زناشویی نشدهاند و تجربه و شناخت کاملی از تمایلات جسمی، جنسی و عاطفی خود ندارند، نمیتوانند در مورد میزان یا شدت این نوع تمایلات تصمیمگیری کنند. در این زمینه مراجعه به کلاسهای آموزشی و مشاوران خانواده کارساز خواهد بود.
مجموعه اس ام اس های جدید در موضوعات مختلف
خوب که فکر کنى
میبینى
آنروزها هم، هیچ چیزمان به هم نمیخورد..
مگر حالمان
از هم..!
.
.
.
("-")
<¡¡>
_//_
چیه؟دلم خواسته اینجا وایسماص?تایه بوس ندی نمیرم.
.
.
.
هی پا به پا نکن که بگویم سفر بخیر! مجبور نیستی که بمانی...ولی نرو!
.
.
.
عاشقانه هایم همه را به زانو زده!!! تو به عشق چه کسی ایستاده ای؟!
.
.
.
نگران نباش! یلدا رفته...دیگر شبهای نبودن، کوتاه می شود عزیز...
.
.
.
گفتی تا اخر دنیا با توأم...و من ندانستم نام دیگر تو تنهایی است!
.
.
.
تو هم مرا دوست داری؟انگونه که من تورا؟ پس چرا این شهر یک دیوانه دارد؟
.
.
.
زمانی کوه بودم! حالا دیگر ادم شده ام...می رسیم به هم!
.
.
.
مهربان چگونه از یاد می روی؟وقتی بر صخره وجودم کتیبه ای؟
.
.
.
بالاترازسیاهی هم رنگ است! مثل رنگ این روزهای من...?
.
.
.
امشب غم هابرایم مهمانی گرفته اندومن میخواهم بترکانم همه ی بغض هایم را...
.
.
.
سلامتی کسایی که توخاطرمون"ابدی"هستن اما توخاطرشون "عددی"نیستیم...!
.
.
.
خدایا آلودگی آدمها ازحد گذشته دنیاروچند روزتعطیل نمیکنی¿؟!
.
.
یه وقتایی اینقد آدم زند?یش غمناک میشه ک دوست داره یکی یهو ب?ه کااات.. عالی بود عالی
خسته نباشین بچه ها
واسه امروز بسه
.
.
.
قصه از آنجا شروع شد ک ازعادت کردن فرار کردیم..
وب فرار عادت کردیم
.
.
.
ماندن ب پای کسی معرفت می خواهد
نه
بهانه..
.
.
.
سخن از عشق ن?و
عشق مقدس است،
باهرز?ی هایت
با دمدمی مزاج بودنت،
این حس پاک را نن?ین نکن..
.
.
.
زین پس هر?ز عاشق نخواهم شد..
عشق دراین روز?ار
معنیش پوچ است.. تهی ست
عشق وعاشقی دی?ر معنا ندارد
عشق های این دوره دی?ر استوره ای نمی شوند..
غم باد می آورند..
.
.
.
مراقب باش پشت هر توپ کودکی می اید پشت هر خاطره اشکی
.
.
.
اگرروزی داستانم رانقل کردی بگو:بی کس بود،اما نا کس نبود.تنهابود،اماکسی روتنهانذاشت.دلشکسته بود،امادل کسی رونشکست.کوه غم بود ولی کسی رو غمگین نکرد وشاید بد بود ولی برای کسی بد نخواست ....؟
.
.
.
سهم من از زندگانی هیچ بود دل به هرکس خوش نمودم پوچ بود رنج غربت به تن خسته نشست درد تنهایی عمرم را شکست روزگارم بر خلاف آرزو هایم گذشت یک شبه عاشق شدم سالها پشیمانی گذشت سرگذشت دیگران عبرت نشد خود شدم عبرت برای دیگران.?به یاد هانیه
.
.
.
گاهی آنکه سراغی از تونمیگیرد؛دلتنگترین برای دیدنت است واز شکاف چشمانش به نبودنت خیره میشود، آنکه تواورانمیبینی نامهربان نیست!
.
.
.
رویاهاراول کن دلم...
هیچ"تو"یى دوستت نداشته،حتى"تو"هاى رویاهایت نیزبا"تو"هاى دیگررفته اند!بلندشورویادیدن بس است!
.
.
.
من که یاری ندارم،چشم انتظاری ندارم/
قاصدک برو برو که باتو کاری ندارم/
قاصدک به چشم من قصه یک دردی برو/
میدونم برای من خبر نیاوردی برو/
توی هفت تا آسمون من یه ستاره ندارم/
کسیکه عشق منو به یاد بیاره ندارم/
ندارم دلی که یه لحظه به یادم بزنه/
ندارم هیچ کسی که فکر کنی یار منه/
قاصدک برو برو که با تو کاری ندارم/
من که یاری ندارم چشم انتظاری ندارم/
خیلی وقته اونیکه براش میمردم دیگه نیست/
قاصدک ها روبه یادش میشمردم دیگه نیست/
خیلی وقته که دارم با تنهای سر میکنم/
همه قاصدکهای شهرو پرپر میکنم/
قاصدک برو برو که باتو کاری ندارم/
من که یاری ندارم چشم انتظاری ندارم/
.
.
.
دیگر از تنهایی خسته شده ام...به کلاغها زیر میزی میدهم تا قصه ام را تمام کنند...
.
.
.
صـبر کن، این تــمام حرفــم نیــست/
تـــو
(نباید دعای مـن) باشے/
از خـدا خواستم، مـوافق بود/
مـیـتوانی خــدای من باشی..
.
.
.
زلال که باشی سنگهای کف رودخانه ات را می بینند،بر می دارند و نشانه می روند درست به سوی خودت!این است رسم دنیای ما!
.
.
.
زمستان را دوست ندارم..
چون با آمدنش به یاد نگاه هاى سردت مى افتم..
.
.
.
آدم برفى نبودم که به پایت یک شبه آب شوم..
من؛
مو به مو سفید شدم..
.
.
.
گاهى بایدبغضت رابخورى واشکت راتف کنى که مبادادل کسى بلرزد...!حتى درتنهایى خودت حق اشک ریختن ندارى چراکه قرمزى چشمهایت دل میشکند!
.
.
.
لب پنجره نشستى و به هواى برفى بیرون نگاه مى کنى..
پاهایت را در آغوش مى گیرى و سیگارى روشن مى کنى..
مثل همیشه
پاهایت را به بودن من در آغوشت ترجیح مى دهى..
.
.
.
این روزهااز"سنگ شدنم"حرف میزنند،سنگى که براى توازهرخاکى،خاکى تربود!
.
.
.
شب شکست@پیمان شکست@عهدى شکست@قلبى شکست@ازشکست هرشکستى بردلم آهى نشست...
.
.
.
هرگاه خبرمرگم راشنیدى درپى مزارى باش که برسنگش نوشته:ساده بودم،باختم
.
.
.
گاهى اوقات دلم میخواهدخرمایى بخورم وبراى خودم فاتحه اى بفرستم؛شادیش ارزانى کسانى که رفتنم رالحظه شمارى میکردند!
.
.
.
خورشید برای من یعنی فردایی دوباره
حالا هرچی دوست داری ناله کن لعنتــــی!!!!!!!
.
.
.
پشت سرم حرف بود...?حدیث شد...?میترسم ایه شود!?سوره اش کنند ب جعل!?بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل...?
.
.
.
قدرت هیچ شمشیری در هیچ کجای دنیا به اندازه قدرت علم ، تیز و برنده نیست،
به جای شمشیر بازی
بیاموزید و بیاموزانید!
.
.
.
به روی زندگی دوخط زردمیکشم وچشم عاشق توراکه گریه کردمیکشم تورفتی وبدون توکسی نگفت باخودش که من بدون چشم توچقدردردمیکشم.
.
.
.
لااقل بیا بگو که دیگر به دیدنم نمی ایی،شاید اشکی نشست گوشه چشم هایی که به این"در" خشک شده اند...!
.
.
.
تراشکارماهری شدم!?بسکه تو نیامدی و من برای دلم بهانه تراشیدم!
.
.
.
دنیا،دنیای ریاضی است،وقتی عشق را تقسیم کردند و تو خارج قسمت من شدی...!
.
.
.
بیچاره تر از خودم کسی می جستم
دستم بگرفتند و به دستم دادند
.
.
.
سوختن برشمع مرده کار هرپروانه نیست؟!
.
.
.
تنهایی خودرامقدس بدار،تازمانی ک چیزی مقدس تراز آن نیافته ای . . . درتنهایی خود بمان
.
.
.
کسی که رفت
به حرمت دلی که شکست حق برگشتن ندارد...
تو هم برو
صدای ماندنت آزارم میدهد
.
.
.
به هر که می گویم "تو"?به خودش می گیرد!!?چه ساده اند اینها...?نمی دانند هیچکس برای من..?"تو" نمی شود
.
.
.
همه م? خواهند جا? تو را بگ?رند ب? آنکه بدانند تو هم د?گر جا?? ندار? . . .
.
.
.
دردسترس بودنت دیگر برایم ارزش ندارد.اکنون نه مشترک هستی..! نه مورد نظر..
.
.
.
حتى کشتى هاى مسافربرى وقت رفتن سوت میکشند..
من تنها بندرى هستم که بى خبر ترک شده ام..
.
.
.
آموخته ام که وابسته نباید شد..
نه به هیچ کس، نه به هیچ رابطه اى..
واین لعنتى
نشدنى ترین کارى بود که آموخته ام..
.
.
.
تو جفا کن که از اینسوی وفاداری هست , طاقت و صبر مرا حوصله? خواری هست , با دلم هر چه توان کرد بکن تا بکشد ,کز من و جان منش نیز مددکاری هست , میخرم مایه هر شکوه به سد شکر ز تو ,?من خریدار، گرت جنس دل آزاری هست...?" تقدیم به تویی که همه دنیامی رفیقیم ولی.. "
.
.
.
فانوس هاى ده مى دانند بیهوده روشن هستند و سگهاى ده باخبرند که بیدارى بى فایده است..
وقتى در روشنى روز، دزدها به مهمانى کدخداى ده مى روند..
.
.
.
از پی بهبود درد ما دوا سودی نداشت ؛ هر که شد بیمار درد عشق بهبودی نداشت..?
.
.
.
کاش همیشه درکودکی میماندیم، تابه جای دلهایمان. . . سرزانوهایمان زخمی میشد...
.
.
.
دوست فرشته ایست بی بال!تقدیم به فرشته بی بالم که به داشتنش می بالم..
.
.
.
من که نباشم دنیایک من کم داردتوکه نباشی من یک دنیاکم دارم. .
.
.
.
خدایا ازتوچه پنهان کسی راهم قدتو دوست دارم...
.
.
.
هرجا که میبینم نوشته است:خواستن توانستن است آتش میکیرم..خدایا یعنی اون نخواست که نشد.؟
.
.
.
تازه فهمیدم منم دروغگویه خوبیم!
دلم پر ازغمه؛حالم اصلا خوب نیست؛
اما هرکی بهم میگه:امروزچطوری؟
بهش لبخند میزنم و میگم:خوب...!
.
.
.
زندگی انگار تمام صبرش را بخشیده است ب من!
هرچه من صبوری میکنم
اوبا بی صبری تمام
هول میزند
برای ضربه بعد
کمی خستگی درکن لعنتی
خیالت راحت
خستگی من ب این زودی ها در نمی شود..
.
.
شکستگی رفع بلاست
ولی
باور نمی کند دلم..
.
.
.
دلم کمی خدامی خواهد...
کمی سکوت...
کمی آخرت...
دلم دل بریدن می خواهد...
کمی اشک...
کمی بهت...
کمی آغوش آسمانی...
دلم یک کوچه می خواهد...بی بن بست!!و یک خدا...
تاکمی باهم قدم بزنیم فقط همین...!
.
.
.
بدون_من هوا سرده
الان گرمی
نمی فهمی..
.
.
.
دلم تنگ شده است
برای آغوشی ک خیلی هم مطمئن نیستم"مال من"باشد..
.
.
.
دوستت دارم
این جمله را بیش از هزاران بار برایم گفته بودی..
حالا ک نیستی فهمیدم،
دوستت دارم معادل کلمه ی خداحافظ است..
.
.
.
به بعضیا تو زندگى باید گفت...من چشم میذارم ...توفقط گمشو!!!
.
.
.
آدم خوب قصه های من!
دلتنگت شده ام!
حجمش رامیخواهی؟
خدا را تصورکن...
.
.
.
حالم خوب است!نه اشکی،نه آهی،میخندم!اماخنده هایم"درد"میکند...
.
.
.
منتظرم خدایا
خط پایانت کو؟آیاجهنمت همین جایی ک هستیم نیست؟
من آتشت راب"نامردی ها؛دورویی هاوخیانت ها"ترجیح میدهم
شایداگرایوب هم درعصرمابودصبرش لبریز می شد...
.
.
.
زمین ازتوبعیدنیست لرزش کنی؛برمردمانی ک ازدرون مدت هاست شکسته اند...
.
.
.
گاهی ب بعضیابایدگفت:عزیزم اگ برام بزرگ شده بودی؛فقط ب خاطرخطای دیدم بود...
میدونی ک آستیگماتم...!
.
.
.
شاید شعر همین است.که من عاشق تو باشم وتو!با هرکه می خواهی
.
.
.
خیانت است یا عدالت که وقتی نوشت"\دوستت دارم\"
برای دو نفر فرستاد!!شکوفه ازخوزستان.
.
.
.
در بازوبسته شدحتما باد بازشوخی اش گرفته،باز ادای آمدنت را درمی آوردتا دلم را درقفس دلتنگی بلرزاند..افسوس که نمیداند صدای پایت را حفظم.
.
.
.
هیچـــــوقت کــــسی که دوســــش دارے رو خــدای خودت نکن.. بعدأ عــذابی نــازل میکنه بــدتر از
عـذاب الـہے ..
.
.
.
دیدی آقای پر ادعا؟
دست های مردانه ات که حرفش را میزدی نتوانست نگه دارد..
دلم را،بغضم را،احساسم را،آرزوهایم را..
اس ام اس و جک های جدید و جملات طنز
آقا تجربه ثابت کرده ...!
اگه بالای سرِ کتری وایستی آبش دیرتر جوش میاد !
برید کنار دورشو خلوت کنین بزارین کارشو بکنه...!!:)))
.
.
.
یه حقیقتِ خیلی باحال :
پسرا عاشق فوتبالن ..
دخترا عاشق بازیکنای فوتبالن...!
.
.
.
قبض برقمون اومده 18 هزار تومن!
بابام : مطمعنی 18 هزار تومنه؟! شاید 180 هزار تومن باشه!
من : نه. همون 18 هزار تومنه
بابام : مطمعنی قبض ماس؟!
من : آره
بابام شاید قدیمیه؟!!!!
من : نه بابا واسه همین دوره س!
بابام : شاید به تومن نوشته!!!
من نه
بابام تا الان نزدیکِ 54 رکعت نماز شُکر خونده!
.
.
.
یکی از سرگرم?ام ا?نه که...
هر جا خانوما چاقو دستشونه برم
از جلوشون رد شم تا دستاشونو ببرن !
.
.
.
یکی از بچه ها از اون قلیون کشای حرفه ایه
جوری که داره تمرین میکنه با دود قلیون مثلث متساوی الساقین درست کنه!
لازم به ذکره که آخرین بار ذوزنقه داده بیرون !
.
.
.
حس رنگ زرد چراغ راهنمایی رانندگی رو دارم که هیچکی بهش
تـــــــوجـــــــه نمیکنه !
.
.
.
پوست کنار ناخن از خیانتکار ترین پوستهاست
اولش فقط یه ذره گوشه ى ناخنه اما تا میکشیش تا زیر زانوت میاد پایین !
.
.
.
?ک? از فانتز?ام ا?نه که بتونم مزه قهوه ترک رو از فرانسه تشخ?ص بدم
?مصب خ?ل? با ک?سه
ول? فع?" فقط فرق ش?ر کاکائو با قهوه رو م?دونم =))
.
.
.
داشتیم فیلم هندی میدیدیم
سلمان خان با یه کلاش یه گردان زرهی رونابود کرد !
گفتم بابا ایناخالی بندیـــه!
بابام برگشت گفت خالی بندی اینه که راننده سیگار میکشه ، تو بوی سیگار میـدی :| !
هیچی دیگه ضایع شدیم نشستیم ادامه فیلم رو نیگا کردیم
.
.
.
بابام اومده میگه قانون جدید راهنمایی و رانندگی رو شنیدی ؟
گفتم: نه
گفت: تصویب کردن از این به بعد اونایی که بنزین نمی زنن
غلط میکنن ماشینو ببرن بیرون !
.
.
.
میگن تو بهشت سر کلاس استاد هی میگه خسته نباشید
دانشجوها میگن خسته نیستیم بقیه درسو بگو دیگه ...!
.
.
.
دیشب اینترنتم قطع شد
رفتم یه ذره با خانواده نشستم،باهاشون آشنا شدم
به نظر آدماى خوبى میان :)
.
.
.
مطالب خنده دار جدید
بچه که بودم مدرسه مون چسبیده به خونمون بود
از بلندگو که صدام می کردن یه بار تو مدرسه کتک می خوردم یه دست توی خونه :|
.
.
.
بدترین ضربهای که دخترا میخورن خیانته
اما بدترین ضربهای که یه پسر میخوره زمانی که میفهمه
سیستمش بازی مورد علاقشو ساپورت نمیکنه ....!
.
.
.
بــابـــام یهههههــو اومـــد تو اتاقــــم بهـــم گفـــت :
تـــو کـــه چــشــمات خیــلــی قــشنــگه
تــو کـــه چشـــمات خیــلی عجــیبه!
راد اس ام اس
تـــو کـــه ایـــن هــمـــه نگـــاهــت واســـه چشــمام گرمـــو نجـــیبه
مــن یهــو ذوق مرگ شـــدم تـــا به خـــودم اومـــدم دیــــدم. . .
دارم ماشــــین بابامو لنــــگ میکشــــم!
نفهـــمیــدم چــــی شـــد !!
.
.
.
خانم های عزیز لطفا جزوات را با خودکاری غیر از آبی ، مشکی و حداکثر قرمز ننویسید
موقع کپی گرفتن ، بدجور میوفته !
در صورت تکرار این عمل جزوه اصلی از شما گرفته خواهد شد و کپی ها را تحویلتان خواهیم داد
با تشکر ، جمعی از دانشجویانِ نمونه !
.
.
.
مطالب خنده دار
تلویزیون میگه گوشی های GLX توی جیب جا میشه و راحت از جیب بیرون میاد!
مگه برند های دیگه رو با خاور و نیسان حمل میکنن ؟ یا با سیم بکسل میاد بیرون !؟
.
.
.
یه بار رفتم خونه یه بنده خدایی ویندوز عوض کنم
پسره بهم گفت اگه میشه مای کامپیوتر رو هم نصب کنید
گفتم اونجوری هزینتون بیشتر میشه ها
گفت :چاره ای نیس!
.
.
.
دقت کردین تو فیلم و سریال های ایرانی وقتی دوتا دانشجو میخوان عاشق هم بشن
باید پسره اشتباها به کیف دختره بزنه تا همه
وسایلش بریزه و تو جمع کردن کمکش کنه و عاشقش بشه ؟
.
.
.
دقت کردین تو فیلما آدم پولدارا یا سرطان دارن یا بدبخت بیچاره و تنهان ؟
.
.
.
جدیدترین جملات جالب و کوتاه
هیچ وقت بر اساس ِ یه عکس سهرخ عاشق دختر نشین.
حتما یه عکس 3*4 پرسنلی ببینین و بعد تصمیم بگیرین !
.
.
.
داداش کوچیک دوستمو بردیم آمپول بزنیم...
پرستار گفت:
بخواب آمپولتو بزنم...
بچه گفت:
خوابم نمیاد... ^_^
.
.
.
لعنت به اون کســــی که ....
وقتـــــی بهــــش محبـــت می کنــــی ...
خیــــال می کنــــه بهـــش احتیـــاج داری
.
.
.
شنیدم بهترین خواننده ساله 2012 جاستین بیبر شد
اولش تعجب کردم،ولی یادم افتاد که فدراسیون فوتباله ایرانم شد بهترین فدراسیونه آسیا....
سریعا شکم برطرف شد!!
.
.
.
من اگه مراد هم می شدم
زندگی بر وفق خرم بود ، نه خودم !
.
.
.
شما یادتون نمیاد یکی از بزرگترین دغدغه های ما
خفه کردن صدای مودم های دایل آپ بود !
.
.
.
تا حالا دقت کردین بعضی وقتا تو آینه به خودتون نگاه میکنین
میبینین چقد خوشگلین،بعد با گوشی که از خودتون عکس میگیرین
میبینید شبیه "اورانگوتان" شدین :) )
.
.
.
بابام اومده بهم میگه :
پاشو برو ماشین رو بزن تو پارکینگ
میگم : بابا به خدا خسته م ، نمی تونم !!
میگه : ده تومان می دم برو ، منم خسته م.....
میگم : بیخیال .... ده تومان میدم خودت برو ....
پاشده شلوارش و می پوشه و میگه مرد نیستی اگه ندی
پای مردونگیم موندم ده تومان پیاده شدم بهش دادم !!
داد میزنه میگه : خانوم پاشو بیا بریم لبو بخوریم!
من :|
بابا ))
.
.
.
اینم بیوگرافی من :
تو بیمارستان به دنیا اومدم
از بچگی بزرگ شدم
چند سال سن دارم
تو دوران کودکیم بچه بودم
با رفیقام دوست شدم
تو خونمون زندگی میکنم
بعضی شبا که میخوابم خواب میبینم
تا حالا نمردم و ...
آشنایی با نکاتی که بعد از صرف غذا باید رعایت کرد
بعد از غذا هیچی به اندازه یه چرت خواب نمیچسبه»، «یه چایی داغ توی این هوای سرد و بعد این غذای خوشمزه میچسبه» و... این جملهها را یا بارها خودمان گفتهایم یا از اطرافیانمان شنیدهایم اما انجام خیلی از این کارها بعد از غذا، باعث بروز آسیبهای جدی میشود.
دسر بعد از غذا: فلسفه خوردن دسر بعد از غذا، کمک به هضم بهتر غذاست؛ مثلا یکی از بهترین زمانهای خوردن خوراکیهای شیرین مثل بستنی، شیرینی تر و... بعد از غذاست. به این دلیل که ترشح آنزیمهای معده متعادل شده و غذا بهتر هضم میشود اما خوردن بعضی دسرها بعد از برخی غذاها مناسب نیست؛ مثلا خوردن هندوانه، خربزه، طالبی و گرمک بعد از غذاهایی مثل آش، سوپ، حلیم، کله پاچه و... اصلا درست نیست.
این نکته مختص میوهها بعد از برخی غذاها نیست. خوردن غذاهای چرب و شیرین همزمان با هم نیز باعث بروز مشکلات گوارشی میشود. مثلا اگر غذای شما فسنجان است، خوردن شیرینی بعد از غذا باعث تداخل بین هضم چربی و شیرینی میشود.
چرا؟به این دلیل که اولا غذاهایی که نام بردیم، نفاخ هستند و خوردن میوههای نفاخ همراه آنها باعث تشدید علائم ناشی از نفخ میشود. دوم اینکه آنزیمهای لازم برای هضم آن غذاها با آن میوهها متناسب نیست و همین باعث آسیب به دستگاه گوارش میشود. مصرف همزمان غذاهای چرب و شیرین باعث بروز اسهال میشود.
چای لبسوز: این نوشیدنی پای ثابت قبل و بعد از مهمانیهای ناهار و شام است اما حتما شنیدهاید که خوردن چای بعد از غذا مشکلساز است.
چرا؟ دلیل آن تاثیر منفی چای روی هضم و جذب پروتئینهاست.از طرفی روی جذب ویتامینها، به ویژه ویتامینهای حساسی مانند ویتامین C و مواد معدنیای مانند آهن تاثیر منفی دارد. این نکته به ویژه برای افراد مبتلا به کمخونی ناشی از فقر آهن بسیار مهم است. بنابراین یک تا یک ساعت و نیم بعد از غذا میتوانید چای نوشجان کنید.
آب زیاد: توصیه میشود بعد از اتمام غذا آب بنوشید و از نوشیدن آب در بین غذا پرهیز کنید. به این دلیل که نوشیدن آب همراه غذا، باعث آسیب زدن به کبد میشود. اما نوشیدن آب زیاد هم بعد از غذا خوب نیست.
چرا؟ پس از غذا نوشیدن آب اندازه دارد. حداکثر تا یک و نیم لیوان آب مشکل ساز نیست اما بیش از آن باعث افزایش اسید معده، ریفلاکس و آسیب به معده میشود. یادمان باشد نوشیدن آب بیش از این مقدار نیز زمینهساز نفخ است.
شیر و همراهان آن: اگر مهمانی خیلی باکلاسی بروید، ممکن است به عنوان دسر، کیک همراه با شیر قهوه یا شیر نسکافه بیاورند اما بهتر است از خوردن این دسر پرهیز کنید.
چرا؟ شیر کلا غذای نفاخ و ناسازگاری با اغلب ذائقههاست. در واقع دیرهضم بودن پروتئین و هیدرات کربنهای موجود در شیر این حالت را در آن ایجاد کرده است. بنابراین خوردن شیر بعد از غذا، این حالت را تشدید میکند.
حمام: برای مهمانیهای بعدازظهر، بعد از خوردن غذا، سریع حمام نروید. کمی صبر کنید. حمام رفتن بلافاصله بعد از صرف غذا مضر است.
چرا؟ حمام رفتن بعد از غذا، باعث میشود تا عملکرد مغز روی کارهای دیگر غیر از هضم غذا نیز متمرکز شود. علاوه بر اینکه به این ترتیب جریان خون بیشتر متوجه دستها و پاها به دلیل تحرک بدنی میشود. بنابراین غذا به خوبی هضم و جذب نمیشود.چون هضم و جذب غذا با کمک جریان خون تسهیل میشود.
ورزش و جنب و جوش: این تفکر که بعد از خوردن غذا فعالیت بدنی انجام دهیم تا غذا هضم شود، تا حدی درست و غلط است! درست به این دلیل که فعالیت بدنی میتواند به هضم بهتر غذا کمک کند اما مهم نوع و فاصله زمانی ورزش تا غذا خوردن است.
چرا؟ ورزش سنگین، استفاده از وسایل مختلف ورزشی و... همگی مضرند. تنها ورزشی که تقریبا میتوان آن را تایید کرد، پیاده روی، آن هم حدود نیم ساعت بعد از غذاست.