ای صبح فرح افزا نوروز مبارک باد / ای نکهت شادی زا نوروز مبارک باد
ای خوب و ای یکتا، نوروز مبارک باد / ای شوق و سرور ما نوروز مبارک باد
در این فرخنده فروردین و خرم جشن نوروزی / نصیب یاور دیرین سعادت باد و پیروزی
نوروز مبارک
موی زمین سبز گشت،حین سپــر انداخت بحر / باد صبا باره اش تاخت به هر کوی و شهر
باد مبـــارک تـــورا ســال نو و سالها / وفـــق مــرادت رود گــردش ایام و دهر
سال نو مبارک
پیام نوروز این است:
دوست داشته باشید و زندگی کنید. زمان همیشه از آن شما نیست پس دوستت دارم بهترینم .
نوروز مبارک
زندگی وزن نگاهی است که در خاطر ما می ماند.
نوروز جشن نکوداشت نگاه تو ست پس نوروز بر تو فرخنده باد
از خداوند منان در سال جدید برای شما :
روزی حضرت مریم (س) ، قصر آسیه، تقوی حسین، قلب خدیجه، عفت فاطمه، جمال یوسف، ثروت قارون، حکمت لقمان و ملک سلیمان و عاقبت بخیری را آرزومندم.
عید نوروز بر شما و خانواده محترمتان مبارک
صد مبارک به تو آن عید که فردا باشد / نـوروز نـوید وصـل دلـها بـاشـد
امـیـد که با فضل خداوند جـلـیّ / سـال فـرج مـهـدی زهـرا باشـد
سال نو بر شما مبارک باد
سال خود را با بهترین هفت سین آغاز کنید :
سلام قولا” من رب الرحیم
سلام علئ موسى و هارون
سلام علئ ابراهیم
سلام علئ نوح فى العالمین
سلام علئ المرسلین
سلام علئ إلیاسین
سلام هی حتى مطلع الفجر
سرخوش آن عیدی که آن بانی نور / ازکنار کعبه بنماید ظهور
قلبها را مهر هم عهدی زند / از حرم بانک انا المهدی زند
عیدتان مبارک باد
نون و پنیر و سبزی میبوسمت بلرزی نون پنیر و گندم یادت تو قلبه مردم نون و پنیر و فندق لبت همیشه خندون نون و پنیر و رامک! جیگر عیدت مبارک.
و بر آمد بهاری دیگر
مست و زیبا و فریبا ، چون دوست
سبدی پیدا کن ،
پر کن از سوسن و سنبل که نکوست
همره باد بهاری بفرست :
پیک نوروزی و شادی بر دوست!
ماه من چهره برافروز که آمد شب عید / عید بر چهره چون ماه تو می باید دید
نوبت سال کهن با غم دیرینه گذشت / سال نو با طرب و غلغله شوق دمید
دلت آبى تر از دریا عزیزم / به کامت گردش دنیا عزیزم
الهى همیشه چون گل بخندى / بهارانت خوش و زیبا عزیزم
سال نو مبارک
با خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود؛ برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد ، برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد، سالی دیگر گذشت ...
روزهایت بهاری و بهارت جاودانه باد
یک نفر همره باد
آن یکی همسفر شعر و شمیم
یک نفر خسته از این دغدغه ها
آن یکی منتظر بوی نسیم
همه هستیم در این شهر شلوغ
این کفایت که همه یاد همیم
عیدتون مبارک
….hapyy new year ….
شیشه می شکند و زندگی می گذرد.
نوروز می آید تا به ما بگوید تنها محبت ماندنی است ، پس دوستت دارم چه شیشه باشم چه اسیر سرنوشت
نوروز مبارک
پیام تبریک سال نو غضنفر:
سالی پر از توام و سرشار از آکنده برایتان مملوء از لبریزم !
آرزو دارم نوروزی که پیش رو داری ، آغاز روزهایی باشد که آرزو داری
نوروز مبارک
بر چهره گل نسیم نوروز خوش است / در صحن چمن روی دلافروز خوش است
از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست / خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است
بـنام خدای بهار آفرین / بهار آفرین را هزار آفرین
به جمشید و آیین پاکش درود / که نوروز از او مانده در یادبود . . .
نوروز مبارک
نوروز شعر بی غلطی است که پایان رویاهای ناتمام را تفسیر می کند. . .
دلت شاد و لبت خندان بماند / برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق / هرآن خواهی برایت آن بماند
بپایت ثروتی افزون بریزد / که چشم دشمنت حیران بماند
تنت سالم سرایت سبز باشد / برایت زندگی آسان بماند
تمام فصل سالت عید باشد / چراغ خانه ات تابان بماند
به مناسبت نزدیکی سال تحویل و خانه تکانی، لطفاً فراموش نفرمایید، اگر خانه دلمان را از یاد غیر خدا خانهتکانی نشود، شدیداً ول معطلیم.
مثل ماهی پر ویتامین ، مثل سبزه پر از کلروفیل ، مثل سمنو پر از قند ، مثل سنبل پر ازرنگ ، مثل سیب پر از خاصیت ، و مثل سکه پر از قیمت هستم!
میدونم ریا میشه! ولی اینا خصوصیات شخصی بنده بود! فرستادم تا در جریان باشید.
سال نو مبارک
من که میدونم دم عید باز پیامکها ایراد پیدا میکنه و نمیرسه به مقصد، خوب چه کاریه؟! از همین حالا عیدتون مبارک باشه!
سبزترین و دلنوازترین تبریکات خود را روانه دل مهربانتان میکنم ، دلتان در نظر حق شادان و جانتان به مهر ازل، نازان باد.
نوروز مبارک
در پرتو الطاف ایزد منان ، نوروز فرخنده بر روزگار خرمتان مبارک و بهار شوق انگیز بر قامت سبز وجودتان شکوفه باران باد ...
شد بهاران هر طرف گلها صدایت می زنند / نرگس و یاس و سمن هر جا صدایت می زنند
سبزه هم با بودن گلهای زیبا خنده لب / بلبلان را شادی است زیبا صدایت می زنند
سال نو مبارک
این بار می خواهم هفت سین عید را با یاد تو بچینم :
سبزه را با یاد روی سبزه ات ، سمنو به یاد شیرینی لبخندت ، سایه دانه به رنگ چشم هایت ، سرکه با یاد ترشی مهربانیت ، سیب با یاد تردیه گونه هایت ، سکه با یاد درخشش قلبت ، سیر با یاد تندی کلامت
با همه خوبی ها و بدی هایت ... دوستت دارم
آقا تا دید و بازدید های نوروزی شروع نشده تکلیف ماچ ها رو روشن کنید ، بالاخره باید سه بار ببوسیم یا دو بار ؟
من نام کسی نخوانده ام الا تو / با هیچ کسی نمانده ام الا تو
عید آمد و من خانه تکانی کردم / از دل همه را تکانده ام الا تو
پروردگارا! تقدیر دوستان را در سال تازه بهگونهایقرار ده که در پایان سال، از گذشته خود افسوس نخورند . . .
خداوندا ، نمیدانم چه تقدیری مرا فرموده ای امابرای دوستان من عطا فرما :
هزار و سیصد امید
هزار و سیصد و نود بهروزی
هزار و سیصد و نود و سه لبخند زیبا
سال نو بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد
دم همه اونایی که تو خونه تکونی دلشون ما رو دور نریختن گرم
ما هم سعی می کنیم زیاد جا نگیریم!
سال نو مبارک
اندر دل من مها دلافروز تویی / یاران هستند و لیک دلسوز تویی
شادند جهانیان به نوروز و به عید / عید من و نوروز من امروز تویی
مژده ای دل که دگرباره بهار آمده است / خوش خرامیده و با حسن و وقار آمده است
به تو ای باد صبا می دهمت پیغامی / این پیامی است که از دوست به یار آمده است
شاد باشید در این عید و در این سال جدید / آرزویی است که از دوست به یار آمده است
بر سر سفره احساس اگر جایی بود/ سخن ساده تبریک مرا جا بدهید
سین هشتم سخن ساده ی تبریک من است/ جا سر سفره اگر نیست به دلها بدهید…
سال نو مبارک
قبل ازدواج به این سوالات حتما پاسخ دهید !
قبل از ازدواج باید چند سوال مهم از خودتان بپرسید:
آیا به مفهوم عشق و ازدواج اعتقاد دارید؟
برای داشتن یک رابطه موفق لازم است هم خودتان و هم شریک زندگیتان به عشق و ازدواج اعتقاد داشته باشید. این سوال را از خودتان بپرسید و به آن پاسخ منطقی دهید.
آیا واقعا آماده ازدواج هستید؟
این سوال یکی از مهمترین سوالات قبل از ازدواج است. برای داشتن یک زندگی موفق و طولانی و البته باثبات، بسیار ضروری است که هر دو نفر به یک اندازه از نظر روحی و ذهنی آماده پذیرش این مساله باشند. ازدواج برای زوجهایی که هنوز آماده انجام این کار نشدهاند، تبدیل به یک معضل بزرگ خواهد شد.
مسائل مالی بعد از ازدواج را چگونه باید مدیریت کرد؟
عشق و علاقه مهمترین عامل داشتن یک رابطه بادوام و پایدار است؛ اما برای داشتن یک زندگی محترمانه پول نیز اهمیت بسیار زیادی دارد؛ پس بهتر است راجع به درآمد و دارایی خود بدون پرده و پنهان کاری با همسرتان صحبت کنید. به هر حال مسوولیت پرداخت قبوض، مالیاتها و کلیه مخارج بعد از ازدواج فقط با شما دو نفر است و شما باید برای هر کدام برنامهریزی کنید.
در مورد کودکان؟
این سوال نیز اهمیت بسیاری دارد. بزرگ کردن کودک یک مسوولیت بزرگ و مهم است که نیاز به مشارکت و رفتارهای مسوولانه دارد؛ بنابراین لازم است قبل از ازدواج راجع به آن با هم حرف بزنید و به یک نتیجه شفاف برسید.
آیا سیگار میکشید؟
اگر شما عادت به سیگار کشیدن و یا چیزهای دیگر دارید، باید قبل از ازدواج راجع به این موضوع با هم به طور شفاف حرف بزنید و این را بدانید که حق شریک زندگیتان است که از این موضوع آگاهی داشته باشد.
چهطور بفهمید که آمادگی ازدواج دارید؟
چگونه میتوان مطمئن شد که 100 درصد آمادگی برای ازدواج وجود دارد؟ به نظر میرسد برای پاسخ دادن به این سوال باید خیلی عمیق فکر کرد.
وقتی از کسی که دوستش دارید و شریک زندگیتان است فاصله میگیرید، دلتان برایش واقعا تنگ میشود و او جایگاه یک دوست را برای شما ندارد بلکه جایگاه بهترین دوستتان را دارد.
وقتی که مفهوم وفادار بودن را درک کرده باشید و این کار را نه به خاطر اینکه نمیخواهید قلب او را بشکنید، بلکه فقط به خاطر اینکه باید در زندگی مشترک وفادار باشید، انجام نمیدهید و او تنها کسی است که میخواهید نزدیکش شوید..
وقتی که دریابید هیچکس در دنیا به اندازه کسی که انتخابش کردهاید برای شما مناسب نیست.
وقتی که بعد از گذشت هفت سال از زندگی مشترکتان شبها وقتی که همسرتان در خواب است به صورتش نگاه کنید و لبخندی بزنید و از اینکه با او هستید راضی باشید.
وقتی که اعتماد و اطمینان بیشتر از هر زمان دیگری در زندگیتان وجود دارد .
وقتی که بپذیرید ازدواجتان نباید هرگز به جدایی بینجامد. و پایههای این زندگی را هر دو با هم بنا میکنید.
بهطور کلی ازدواج یک مقوله کاملا مشخص و تعیین یک سنی به عنوان سن ایدهآل ازدواج کار دشواری است. بهترین پیشنهاد برای انتخاب زمان و سن ازدواج وقتی است که خودتان را از نظر روحی و مالی آماده ازدواج ببینید.
در سالهای اخیر، سن ازدواج به طور قابل ملاحظهای بالا رفته و دلیل این مساله نیز ناشی از اهمیتی است که جوانترها به ثبات مسائل مالی و کاری میدهند. پیشرفت و رشد قابل توجه خانمها در زمینه تحصیلی و کاری نیز نقش تعیینکنندهای در افزایش سن ازدواج داشته است. در ضمن، توقعاتی که افراد از شریک زندگیشان دارند، تغییر کرده است. در حال حاضر سن ازدواج در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه کمتر از کشورهای توسعه یافته است. آداب و رسوم مختلف، معیارهای اجتماعی و سنتها نیز از دیگر عوامل تاثیر گذار در سن ازدواج هستند.
میانگین سن ازدواج
میانگین سن ازدواج در آمریکا در میان آقایان 27 سالگی و در خانمها 26 سالگی است. در سال 1990، میانگین ازدواج در میان آقایان 26 و در خانمها 23 بود. در سال 2007، این عدد به 27 در میان آقایان و 26 در خانمها افزایش یافت. در کشوری مثل هند، میانگین ازدواج برای آقایان 25 و برای خانمها 21 است. میانگین ازدواج برای کسانی که در شهرهای بزرگ آمریکا و سایر کشورها زندگی میکنند، بیشتر از شهرستانها و شهرهای کوچکتر است. مردم شهرهای بزرگتر بیشتر به هزینههای ازدواج و زندگی مشترک میپردازند. در دانمارک میانگین سن ازدواج برای مردها 33 و برای خانمها 31 است. هر چه هوشیاری و آگاهی و سطح دانش مردم بیشتر میشود، سن ازدواج نیز در میان آنها بالاتر میرود.
انتخاب همسر موضوعی چند بعدی و معیارها و شرایط انتخاب همسر متعدد است. توصیه میشود در انتخاب همسر به چند مساله کلی بیشتر توجه کنید:
1- فرد مورد نظر شما باید بهطور کلی مطلوب باشد؛ نه اینکه تکتک ویژگیهای او بهترین باشند.
2- همسرتان میبایست معیارهای اصلی شما را برای تدوام یک زندگی مشترک داشته باشد.
3- این ویژگی هرگز به این معنی نیست که تمام پارامترهای او صددرصد و کامل باشد؛ بلکه همسر شما باید به طور کلی از ویژگیهایی که شما در نظر دارید برخوردار باشد.
تفاوت سن زوج
بهطور کلی، در اکثر جوامع مردها ترجیح میدهند با دختران جوانتر و دخترها نیز میخواهند با مردان بزرگتر از خود ازدواج کنند. زنها به دنبال مردان موفق هستند و این مساله باعث میشود آنها درصدد ازدواج با مردان بزرگتر از خودشان باشند. البته هنوز هم مشخص نیست که آیا اختلاف سنی زوجها روی میزان خوشبختی آنها تاثیر میگذارد یا خیر؟
با یک نظر کلی به آمار و ارقام چند سال اخیر میتوان نتیجه گرفت که اختلاف سنی زوجها در سالهای اخیرا (طی 10 سال گذشته) بسیار کاهش یافته است. با افزایش دانش خانمها، استقلال مالی آنها و درک بهتر از ازدواج، جایگاه زن و مرد در اجتماع برابر شده و همین مساله اختلاف سنی ازدواج را در میان جوانان کاهش داده است. به نظر بسیاری از افراد، یکی از معیارهای انتخاب همسر، هماهنگی و تناسب بین زوجین و فاصله سنی است. هر چه جامعه توسعهیافتهتر باشد، فاصله سنی بین زوجین کمتر خواهد بود. این وضعیت در بسیاری از جوامع توسعه یافته دنیا قابل مشاهده است. اکنون در چنین جوامعی، روابط سلطهگرانه و پدرسالارانهای که در جوامع کوچکتر دیده میشود، کمتر وجود دارد. به اعتقاد بسیاری افراد، از آنجا که زمان بلوغ دختر و پسر متفاوت است، رسیدن به آمادگی برای ازدواج نیز در آنها همزمان نخواهد بود. از طرفی اگر تفاوت سنی زن و مرد زیاد و سن مرد خیلی بیشتر از زن باشد، ممکن است با همسر خود مثل دخترش رفتار کند و همسر جوان نیز شوهرش را به جای پدرش بگیرد و در نتیجه رابطه آنها چندان دوستانه نباشد.
همچنین اگر سن زن خیلی بیشتر از مرد باشد، زن بیشتر نقش مادر و پرستار مرد را ایفا میکند و بیتفاوتی مرد میتواند خشم و دلزدگی زن را برانگیزد و برعکس؛ زیرا چنین زوجهایی قادر به درک یکدیگر نیستند. افرادی که در محدوده سنی نزدیک به هم هستند، تجربهها و خاطرههای یکسانی دارند و پیشزمینه فرهنگی مشابهی برای درک یکدیگر خواهند داشت. اختلاف سنی بین زن و شوهر یک مساله قراردادی و سن عقلی بسیار مهمتر از سن شناسنامهای است. بهترین و معمولیترین حالت این است که سن پسر کمی از سن دختر بیشتر یا حداقل مساوی باشد؛ زیرا دوره باروری خانمها محدود است و البته قدرت باروری خانمها زودتر از آقایان شروع میشود. داشتن استقلال مالی علاوه بر بلوغ جسمی و فکری نیز برای آقایان لازم است.
اختلاف سنی ایدهآل بین زوجها
بهطور ایدهآل گفته میشود که اختلاف سنی بین زوجها بهتر است بین 3-5 سال باشد و از آنجایی که تقریبا تمام زنان میخواهند تحت حمایت کامل مالی همسرانشان باشند، بهتر است سن مرد بیشتر از زن باشد تا بتواند از عهده مسوولیتهای مالی خود برآید.
به هر حال گذشته از آمار و ارقام مربوط به سن ازدواج و نیز آمار و ارقام مربوط به طلاق، میتوان گفت که زندگی زوجین را این اعداد نمیسازند؛ بلکه آنچه بیش از همه ضامن خوشبختی و رضایت است، تلاش آنهاست.
مسا ورده
مسا ورده در جنوب غربی ایالت کلرادو قرار گرفته و مسکن صخره نشینان باستانی یعنی مردمان آناسازی(Anasazi) بوده است. در قرن دوازدهم این قبیله شروع به ساخت خانههایشان در غارهای کم ژرفا و در زیر صخرههای که در امتداد دیوارههای درهها قرار گرفته بودند، کردند. بعضی از این اقامتگاهها به اندازه بزرگ بود که 150 اتاق را شامل میشد. در 1300 تمامی مردمان آناسازی مساورده را ترک نمودند، اما خرابههای برجا مانده تفریبا به طور کامل دست نخورده باقی ماند. سوالها پیرامون این عزیمت ناگهانی همچنان بیجواب باقی ماندهاند. هر چند هجوم قبایل شمالی بیگانه و خشکسالی از جمله دلایلی است که گمان میرود پاسخ این معما باشند.
پرسپولیس
پرسپولیس پایتخت تشریفاتی امپراتوری قدرتمند ایران یعنی هخامنشیان بوده است. آثار برجای مانده از آن در 70 کیلومتری شمال شرقی شیراز قرار گرفته و امروزه به نام تخت جمشید شناخته میشود.
این شهر در اصل پارسا (Parsa) یا پارسه نامیده میشده و پرسپولیس برگرفته از لغت یونانی پرسس پولیس (Persas Polis) به معنای شهر پارسی یا ایرانی بوده است. بنا بر توصیفات این شهر بسیار زیبا بوده و با کارهای هنری ارزشمندی آراسته و تزئین شده بود که متاسفانه تنها تعداد اندکی از آنها تا به امروز باقی ماندهاند. در 331 پیش از میلاد اسکندر کبیر در تلاش برای تسخیر امپراتوری ایران این شهر را به آتش کشید تا به نوعی انتقام سوزانده شدن آکروپولیس در آتن را گرفته باشد. این شهر همچنان به عنوان پایتخت ایران در زمان امپراتوری مکدونیان باقی ماند تا آنکه به تدریج از لوح روزگار محو شد. آثار به جا مانده از این شهر جزء فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارند.
لپتیس مگنا (Leptis Magna)
لپتیس مگنا یا لپسیس (Lepcis) شهری با معماری برجسته و متعلق به امپراتوری روم بود. این شهر در مکانی که امروز به عنوان کشور لیبی شناخته میشود، قرار گرفته بود. در زبان عربی این شهر را لبده (Labdah) مینامند. این شهر از بندرگاهی طبیعی برخوردار بود که به نوعی توسعه و شکوفایی آن را تضمین میکرد، چرا که لپتیس به عنوان یک مرکز تجاری مهم در ناحیه مدیترانه و همچنین سحارا شناخته میشد. همچنین به دلیل وجود زمینهای حاصلخیز و غنی که در امتداد خطوط ساحلیاش قرار گرفته بودند در زمینه تولید محصولات کشاورزی نیز وضعیتی مناسب داشت. امپراتور روم سپتیمیوس سوروس (193-211Septimius Severus, ) که در لپتیس متولد شده بود بزرگترین حامی و پشتیبان این شهر به شمار میرفت. زیر نظارت مستقیم او برنامههای جاهطلبانهای برای توسعه شهر با نخستین قدمهای ساخت سازههای باشکوه آغاز شد. هرچند لپتیس در طول سالهای بعد رفته رفته شکوه خود را از دست داد و به دنبال مشکلات رو به گسترشی که با امپراتوری روم داشت رو به زوال رفت. پس از فتوحات اعراب در 642 این شهر گمشده رو به خرابی نهاد و توسط طوفانهای شن برای قرنها مدفون و از نظر محو شد. در ژوئن 2005 گروه باستان شناسی دانشگاه هامبورگ به طور اتفاقی پرده از رازهای کهن این شهر برداشتند.
ارگنچ (Urgench)
ارگنچ که در زبان فارسی آن را گرگنچ مینامیدند، سابقا نزدیک رودخانه آمو دریا در غرب کشور ازبکستان قرار گرفته بود. ارگنچ یکی از بزرگترین شهرهایی محسوب میشد که در مسیر جاده ابریشم قرار گرفته بودند. در قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم دوران طلایی این شهر از راه رسید و ارگنچ به مرکزی برای امپراتوری آسیایی خوارزم تبدیل شد. در 1221 چنگیز خان مغول با خشونت هر چه تمام این شهر را مورد تاخت و تاز قرار داد، زنان جوان و بچهها به عنوان برده به سربازان مغول تقدیم شده و باقی جمعیت شهر هم قتل عام شدند. حتی پس از این تاراج وحشیانه خرابههای شهر تا مدتی باقی ماند، اما تغییرات ناگهانی آمو دریا موجبات تخریب بیشتر شهر را فراهم آورده و مردمانی را که علی رغم سختیهای موجود هنوز در آن ساکن بودند واداشت خانه و کاشانه خود را ترک کرده و آن را برای همیشه متروک پشت سر باقی گذارند.
ویجایاناگارا (Vijayanagara)
ویجایاناگارا یکی از بزرگترین ابر شهرهای جهان بود که بالغ بر 500.000 هزار نفر سکنه داشت، این رقم در مقایسه با جمعیت آن دوران عددی قابل ملاحظه است. این شهر در فاصله بین قرون 14 تا 16 و تحت نفوذ و قدرت امپراتوری ویجایاناگارا که به نام امپراتوری کارناتا (Karnata) هم شناخته میشود، به سرعت توسعه یافته و شکوفا شد. این امپراتوری بر بخش گستردهای از جنوب هند سلطه داشت. در طول این دوران، امپراتوری کارناتا اغلب با دول مسلمان درگیر جنگ بود. در 1565 ارتش امپراتوری متحمل شکست سنگین و فاجعه آمیزی شده و شهر بر باد رفت. فاتحان مسلمان به شهر یورش آورده و بر ساکنین مصیبت زده آن تاختند و در طول دورهای چند ماهه شهر و معابد هندوی آن را با خاک یکسان کردند، با این وجود این امپراتوری به حیات خود ادامه داده و خیلی کند تن به تسلیم و اضمحلال داد. پایتخت اصلی هرگز مجددا احیا نشده و کسی در آن سکونت نگزید و از آن زمان تنها و از دور شاهد تغییرات اطراف بوده است. اکنون بقایا و خرابههای این شهر جزء میراث جهانی یونسکو است.
کالاکمول (Calakmul)
پنهان شده در قلب جنگلهای انبوه ایالت کامپچی مکزیک(Campeche) ، کالاکمول یکی از بزرگترین شهرهای تمدن مایا بوده که تا به امروز کشف شدهاند. کالاکمول شهری قدرتمند به شمار آمده که اغلب برتری تیکال (Tikal) دیگر شهر معروف تمدن مایا را به چالش میکشید. قدرت اصلی کالاکمول در استراتژیهای خاصش نهفته بود. سیاستی که بر شبکهای از متحدین اتکا داشت و بدین صورت شهر به بقاء خود ادامه میداد. از نیمه دوم قرن ششم تا اواخر قرن هفتم کالاکمول به طور کامل در مقابل نیروی تیکال دست بالا را داشت. این دو شهر که رقابتی پایاپای با یکدیگر داشتند، همواره در پی به کارگیری فنون نظامی و تصمیمات جنگی بودند تا از سد یکدیگر بگذرند، اما در نهایت هر دو آنها در پی شکست و دوران افول تمدن مایا از میان رفتند.
پالمیرا (Palmyra)
برای قرنها پالمیرا (شهر درختان نخل) در کشور سوریه شهری مهم به شمار آمده و از ثروتی چشمگیر برخوردار بود، چرا که در مسیر کاروانهایی که از ایران به سمت بنادر مدیترانهای این کشور در رفت و آمد بودند واقع شده بود. در اوایل 212 به دنبال اشغال دهانه رود تیگریس یا دجله (Tigris) و فرات (Eupherates) توسط سلسله ساسانیان از اهمیت تجاری این شهر کم شد. امپراتور روم دیوکلیشن (Diocletian) در تلاش برای نجات شهر از تهدیداتی که از سوی ساسانیان متوجه آنان بود، دیواری عظیم ساخته و سعی کرد شهر را توسعه دهد. اما سرانجام این شهر بوسیله اعراب مسلمان در 634 تصرف شد، اما میتوان گفت تقریبا دست نخورده باقی ماند. در نهایت دیگر بار این شهر توسط ترکان عثمانی به اشغال درآمده و تا حد یک بادیه در دل کویر تنزل کرد. در قرن هفدهم بقایای آن توسط جهانگردان غربی کشف شد.
تیسفون
در قرن ششم تیسفون یکی از بزرگترین شهرهای جهان بود و همچنین در شمار آن دسته از شهرها به حساب میآمد که دروازهای رو به تمدن باستانی ناحیه بینالنهرین محسوب میشدند. به دلیل همین ویژگی بود که تیسفون به نقطه استراتژیکی و نظامی مهمی برای امپراتوری روم بدل شده و توسط آنان به اشغال درآمد. امپراتوری بیزانس نیز موفق شد پنج مرتبه این شهر را به تصرف درآورد. تیسفون در دوران تاخت و تاز مسلمین به ایران در سال 637 به تصرف آنان درآمد اما پس از آنکه در قرن هشتم بغداد به عنوان مرکز خلافت عباسیان به رسمیت شناخته شد این شهر به سرعت رو به افول نهاده و رفته رفته به شهر ارواح بدل شد. گفته میشود تیسفون در واقع الهام بخش شهر اسبانیر (Isbanir)در داستانهای هزار و یکشب بوده است. هم اکنون این شهر در کشور عراق قرار گرفته و تنها بنای تاریخی باشکوهی که از آن باقی مانده طاق کسری معروف است که بازدید کنندگان فراوانی دارد.
هولسی (Hvalsey)
هولسی یا جزیره وال (Whale Island) از مجموعهای از مزارع و کشتزارها تشکیل شده بود که در قلمرو شرقی قرار گرفته و بزرگترین ناحیه متعلق به وایکینگها در گرینلند به شمار میرفت. وایکینگها تقریبا در 985 پس از میلاد و توسط نورس فارمرز (Norse Farmers) یا مردمانی از نژاد آلمانی در این ناحیه پا گرفتند. در دوران اوج و شکوفایی این ناحیه بالغ بر چهار هزار سکنه داشت. علی رغم نقل و انتقالات قبایل غربی در نیمه قرن چهاردهم، کلنی نشینان این منطقه برای شصت تا هفتاد سال دیگر نیز به زندگی خود در این نواحی ادامه دادند. در 1408 یک ازدواج در کلیسای هولسی به ثبت رسیده اما در واقع این آخرین خبری بوده که از گرینلند به گوش جهانیان رسیده است.
آنی (Ani)
این شهر نیز که در مسیر کاروانهای شرق- غرب قرار گرفته بود اولین منطقه مهم و ارزشمند در قرن پنجم میلادی بوده که به سرعت مراحل رشد و شکوفایی را طی کرد، به طوری که در قرن دهم به پایتخت ارمنیان تبدیل شد. در طول این دوران طلایی تعداد زیادی کلیسا در این شهر ساخته شد که برخی از آنها جزء بهترین نمونههای معماری قرون وسطی به شمار میآیند و به همین دلیل این شهر عنوان "شهر هزار و یک کلیسا " را به خود اختصاص داده است. تخمین زده میشود جمعیتی بالغ بر 100 تا 200 هزار نفر در آن سکونت داشتند. این شهر تا زمان حمله مغولها در قرن سیزدهم به حیات خود ادامه داد، حملهای که همچون زلزلهای مهیب و ویرانگر در 1319 رخ داده و راههای تجاری را به کام خود فرو برد و آنان را به صورتی برگشت ناپذیر به تباهی و ویرانی کشاند. با وقوع این حوادث ناخوشایند ساکنان این شهر نیز رفته رفته آن را ترک کرده و آنی برای قرنها متروکه شد. خرابههای آن را هم اکنون میتوان درکشور ترکیه مشاهده کرد.
پالنکه (Palenque)
پالنکه در کشور مکزیک در مقایسه با دیگر شهرهای گمشده تمدن مایا از ابعاد کوچکتری برخوردار است، اما در مقابل نمونههای درخشانی از معماری و حجاریهای این تمدن در آن به چشم میخورد، زیباترین آثار هنری که تا به حال توسط هنرمندان مایایی خلق شدهاند. اکثر سازههای این شهر در حدود 600 تا 800 میلادی قدمت دارند. جمعیتی از زارعین و کشتکاران برای نسلهای متمادی در این شهر زندگی میکردند تا اینکه به تدریج این شهر از رونق افتاده و ساکنانش بار سفر بسته و این شهر را به حال خود رها کردند. پس از آن این شهر به تدریج توسط پیشرویهای جنگل محو و از نظر ناپدید شد.
تیواهاناکو (Tiwanaku)
این شهر که در جنوب غربی سواحل دریاچه تیکانا در کشور بولیوی قرار گرفته، یکی از مهمترین شهرهای پیشروی امپراتوری اینکا به شمار میرفته است. در طول دورانی حدفاصل 300 قبل از میلاد تا 300 میلادی، تیوانکو به عنوان مرکزی معنوی شناخته میشد و بسیاری از مردم برای زیارت بدانجا سفر میکردند. این جامعه شهری نوین کم کم به سمت نواحی اطراف توسعه یافته به طوری که بین قرون هفتم تا نهم تبدیل به یک قدرت مطرح و بزرگ منطقهای در نواحی جنوبی آند شده بود. به نظر میرسد در بالاترین مقیاس این شهر پانزده تا سی هزار نفر سکنه داشته است، هر چند تصاویر ماهوارهای اخیر جمعیت بیشتری را پیشنهاد میدهند. حول و حوش 1000 میلادی پس از یک دگرگونی شدید در وضعیت اقلیمی ناحیه، تیواهاناکو از نظر منابع غذایی دچار مشکلات عدیدهای شد، در نتیجه منبع قدرت و قلمرو امپراتوری اینکا به شدت متزلزل گشته و در نهایت از یادها رفت.
پمپی (Pompeii)
اگر به تاریخ روم باستان علاقه دارید قطعا با نام این شهر نیز آشنایی دارید. در 24 اگوست سال 79 میلادی، آتشفشان وزوویوس یا همان وزو (Vesuvius) فورانی سهمگین را تجربه کرد که سبب شد شهر پمپی که در نزدیک آن قرار داشت در زیر خاکستر و خاک مدفون شود، واقعهای که این شهر را در روزی شوم و نفرین شده از لوح تاریخ محو نمود. گویی همه چیز این شهر از خانهها و میزها و نقاشیهای روی دیوار، کوزهها و اسباب ولوازم منزل و حتی ساکنان آن در تاریخ یخ زده و منجمد شدند. پمپی، همراه با هرکولانیوم (Herculaneum) دیگر شهر روم متروکه شده و سرانجام نام و محل قرارگیری آنها نیز از یادها رفت. هرچند روزی از راه رسید تا دستانی گرد و غبار از چهره این شهر برگرفته و به مدد حفاریهای باستان شناسی در قرن هجدهم از نو از سوی جهان به رسمیت شناخته شد. شهرهای گمشده جزئیاتی خارقالعاده و شگفت از زندگی مردمانی که هزاران سال پیش میزیستند را در اختیار ما قرار دادهاند، پمپی هم از این قاعده مستثنی نبوده و به دلیل نحوه ناپدید شدنش دادههایی با ارزش برای باستان شناسان به همراه داشت.
تیوتوهواکن (Teotihuacan)
در قرن دوم پیش از میلاد تمدنی نوظهور و جدید در دره مکزیکو پا به عرصه وجود گذاشت. این تمدن شهر با شکوه و بزرگ تیوتوهواکن یا توتیواکان (Teotiwakan) را بنیان نهاد که هرمهای بزرگ پله مانند آن به شهرتی عظیم دست یافتند. در قرن 6 میلادی و به دنبال خشکسالی طولانی مدتی که ناشی از تغییرات اقلیمی بود جمعیت منطقه رو به نقصان نهاد. هفت قرن بعد و پس از افول امپراتوری تیوتوهواکن، اهرام بزرگ این شهر گمشده توسط قوم آزتک مورد تکریم و استفاده قرار گرفته و به مکانی مقدس برای زائرین تبدیل شدند.
پترا (Petra)
پترا، شهر افسانهای است که با عنوان "شهری با قدمتی به درازای زمان" نیز شناخته میشود، به علاوه به آن "شهر رز" هم میگویند که به دلیل رنگ سنگهایی است که شهر در دل آنها کنده شده است . این شهر پایتخت قلمرو ناباتین (Nabataean) بوده که در زبان عربی الانباط خوانده شده و از دجله تا دریای سرخ قلمرو آنان بوده است. پترا شهری پهناور و خاص است که قرنها پیش توسط ناباتینها در دل دره وادی موسا در جنوب اردن کنده شده است. اینجا نقطه تلاقی مهمی بوده که کالاهایی همچون ابریشم و ادویهجات حمل شده و کشورهایی همچون چین، هندوستان و کشورهای عربی واقع در نواحی جنوبی، مصر، یونان و روم را به هم پیوند داده بود. در قرن ششم و پس از چندین زلزله مخرب که سیستم آبرسانی شهر را با اشکالات جدی مواجه کردند، تقریبا کل شهر تخیله و متروکه شد. پس از به پایان رسیدن جنگهای صلیبی پترا در جهان غرب نیز از یادها رفت، تا آنکه این شهر گمشده توسط جهانگرد سوئیسی یوهان لودویگ برکهارت (Johann Ludwig Burckhardt) در 1812 مجددا کشف شد.
تیکال (Tikal)
بین سالهای 200 تا 900 پس از میلاد، تیکال بزرگترین شهر مایاها به شمار میرفت که بار اساس تخمینهای صورت گرفته جمعیتی بین 100 تا 200 هزار نفر داشت. زمانی که تیکال به بالاترین میزان جمعیت خود رسید، نواحی اطراف آن جنگل زدایی شد، همین مسئله موجب فرآیندهای فرسایش گستردهای گشت که سکونت در این ناحیه را با مشکل مواجه کرده و باعث ایجاد شیبی نزولی در سطوح جمعیتی شد. تیکال بخش اعظم جمعیت خود را در دوره زمانی بین 830 تا 950 از دست داد به طوری که به سرعت رو به انحطاط و نابودی رفت. پس از 950 این شهر کم رمق شده اما همچنان سعی داشت به حیات خود ادامه دهد. جمعیت اندکی در کلبههایی در میان خرابههای شهر زندگی میکردند اما حتی این مردمان نیز ناچار شدند در قرون ده و یازده بارسفر بسته و این شهر را برای همیشه ترک کنند. به دنبال آن جنگلهای بارانی گواتمالا از نو حق خود را مطالبه کرده و در طول هزار سال بعدی شهر و خرابههای باقی مانده را از آن خود نمودند.
آنگکور(Angkor)
انگکور شهر معبدی پهناوری در کامبوج است که برای سالیان متمادی، یعنی از قرن نهم تا قرن پانزدهم میلادی عنوان پایتخت امپراتوری خمر را به دوش میکشید. مهمترین معبد این شهر انگکور وات (Angkor Wat) است که بزرگترین مکان مذهبی باستانی در نوع خود به شمار میرود. همینطور معبد بایون (Bayon) واقع در آنگکور توم (Angkor Thom) که دارای صورتهای سنگی بزرگ و متعددی است. در طول این دوران بلند آنگکور شاهد تغییرات مذهبی متعدد ناشی از تقابل مذهب بودایی و هندوئیسم بوده است. در 1431 پایان دوران طلایی آنگکور فرا رسید، سالی که این شهر توسط مهاجمان آیوتایا (Ayutthaya)به اشغال درآمده و چپاول شد، تمدنی که خود نیز زفته رفته رو به انحطاط گذاشت. به جز منطقه آنگکور وات که به عنوان معبدی بودایی همچنان به حیات خود ادامه میدهد، نواحی نزدیک به این شهر خالی از سکنه است
ماچوپیچو
یکی از معروفترین شهرهای گمشده جهان ماچوپیچوست، شهری که همه ما نام آن را بارها شنیدهایم، نامی که به نوعی مترادف با طلا و گنجینههای گمشده است. این شهر در 1911 توسط تاریخ شناسی اهل هاوایی مجددا کشف شد، آنهم برفراز دره اروبامبا (Urubamba)، جایی که برای قرنها در سکوتی ژرف پنهان شده بود. شهر گمشده اینکاها از قسمت تحتانی دره قابل مشاهده نیست و کاملا به منابع خود متکی بوده است. این شهر توسط مزارع تراسی احاطه شده و منابع آب آن از چشمههای طبیعی تامین میشده است. اگرچه امروزه محل قرار گیری آن کشور پروست، اما تا پیش از کشفش در 1911 کاملا برای جهانیان ناشناخته بود.
شهرهای گمشده در غبار زمان
دلایل متعددی برای تخیله و متروک شدن یک شهر وجود دارند که از جمله آن میتوان جنگ، بلایای طبیعی، شرایط نامساعد اقلیمی و از دست دادن شرکای تجاری را نام برد. اما واقعیت مهم این است که این شهرها در گذر زمان گم شده و غبار فراموشی یاد و خاطرهشان را برای قرنهای متمادی از ذهن آدمیان پاک نمود، هر چند سرانجام هر کدام پس از مدت زمانی مدید مجددا کشف شده و توجهات را از نو به سوی خود جلب نمودند. در این فهرست قصد داریم تعدادی از این شهرهای از یادرفته را دوباره به یاد آوریم و تاریخ ساکنان این سیاره را از نو مرور کنیم.
کارتاژ
این شهر که در تونس امروزی واقع شده است توسط اقوام فینیقی پایه گذاری شده و مرکز امپراتوری کارتاژ در دوران باستان بود. این شهر در زمان خود در مدیترانه به قدرت اصلی تبدیل شده و دستکم برای 3000 سال پابرجا باقی ماند. به خاطر رقابت با سیراکوز (ناحیه در یونان باستان) و روم جنگهای متعددی بین آنان رخ داد که با تجاوز به خاک یکدیگر همراه بودند. شاید بتوان حمله مقتدرانه هانیبال به ایتالیای آن دوران را برجستهترین نبرد آنان به شمار آورد. اما سرانجام کارتاژ در سال 146 قبل از میلاد توسط ارتش روم نابود شد. رومیها قبل از آنکه شهر را به آتش بکشند خانه به خانه حرکت کرده و به قتل و غارت و به اسیری گرفتن مردم پرداختند. بعدها رومیان خود از نو این شهر را تاسیس کرده و آن را به یکی از مهمترین و بزرگترین شهرهای امپراتوری روم بدل کردند. سالها گذشت تا این شهر برای بار دوم در سال 698 پس از میلاد و این بار در هنگام فتوحات مسلمانان مجددا تخریب شد.
سیوداد پردیدا (Ciudad Perdida)
سیوداد پردیدا که در زبان اسپانیولی به معنای شهر گمشده است، شهری است تاریخی در سیرا نوادا (Sierra Nevada) کشور کلمبیا که بنا بر باور عموم 800 سال بس از میلاد مسیح بنیان نهاده شد. شهر گمشده یک سری تراس که در دل مناطق کوهستانی کنده شدهاند، شبکهای از راههای سنگفرش شده و همچنین یکسری میادین مدور کوچک را در برمیگرفت. اعضاء قبایل محلی این شهر را تیونا مینامند و باور دارند این شهر قلب شبکهای از روستاها است که زمانی سکونتگاه نیاکانشان یعنی قوم تایرونا (Tairona) بوده است. ظاهرا این شهر در زمان جنگ و فتوحات اسپانیاییها متروکه شد. سیوداد پردیدا در 1972 توسط یک گروه کاشف گنج کشف شد.
تروی
فکر میکنم دست کم اکثر ما این شهر را میشناسیم. تروی شهری است افسانهای که در قسمت شمال غربی ترکیه امروز قرار گرفته بود. این شهر در اثر حماسی شاعر یونانی هومر یعنی ایلیاد نقشی مهم برعهده داشت. براساس افسانه ایلیاد این شهر جایی بود که جنگ تروا در آن رخ داد. امروزه بقایای این شهر تاریخی کشف شده و از افسانه به واقعیت بدل شده است. حفاریهای باستان شناسی نشان میدهد تروی شامل لایههای متعدد تخریب شده میباشد. لایه تروی VIIa احتمالا متعلق به همان شهر تروی مدنظر هومر در ایلیاد است که تاریخ ساختش بین اواسط تا اواخر قرن 13 پیش از میلاد برآورد میشود.
اسکارا بری (Skara Brae)
این شهر که در جزیره اصلی یورکنی قرار داشته (جزایر یورکنی در شمال اسکاتلند قرار دارد) جزء بهترین دهکدههای متعلق به عصر سنگ است که در قاره اروپا واقع شدهاند. این شهر برای صدها سال توسط ماسه پوشیده شده بود تا سرانجام در سال 1850 طوفان عظیمی محل آن را نشان داد. دیوارهای سنگی آن بسیار خوب باقی ماندهاند چرا که ظاهرا منازل مسکونی بلافاصله پس از ترک ساکنین شهر توسط شن پر شدهاند. به دلیل آنکه این جزیره فاقد پوشش درختی بوده تمامی اثاثیه از سنگ ساخته شده و در نتیجه آنها نیز از چنگال اثرات تخریبی گذر زمان برحذر ماندهاند. اسکارا بری از 3180 تا 2500 پیش از میلاد مسکونی بوده اما بعد از تغییرات اقلیمی که باعث سردی و رطوبت بیش از اندازه منطقه شده بود ساکنان مجبور به ترک خانههای خود شدند.
ممفیس
ممفیس شهری است که حدود 3100 سال پیش از میلاد تاسیس شد. این شهر افسانهای را منس(Menes) پادشاهی که مصر علیا و سفلی را با هم متحد نمود، پایه گذاری کرد. پیش از آن ممفیس بیشتر به قلعهای نظامی شبیه بود، جایی که منس از آنجا منابع آب و زمینهای بین مصر علیا و دلتای رود نیل را تحت نظر داشت. در طی سلسله سوم پادشاهی، ساکارا (بزرگترین محل تدفین کشور مصر در نزدیک ممفیس) به طرز قابل ملاحضهای رشد کرده و با اهرام شگفت انگیزش حیرت همگان را برانگیخته بود. ممفیس از این نظر با نوبیا، آسیریا، پرسیا و ماکدونیا که تحت نظر اسکندر کبیر بودند برابری میکرد. این نقطه به عنوان مرکزی مذهبی بسیار مورد توجه بود تا آنکه با ظهور مسیحیت و به دنبال آن اسلام از شکوه و درخشش کاسته شده و پس از آنکه مسلمانان در 640 بعد از میلاد مصر را تسخیر کردند، متروکه شد. از جمله خرابههای برجا مانده از ممفیس میتوان معبد بزرگ پتاه (Ptah) را نام برد، همچنین کاخهای سلطنتی فراعنه و مجسمه بزرگی از رامسس دوم از دیگر موارد هستند. در نزدیکی این شهر اهرام ساکارا قرار گرفتهاند.
کارال
این شهر که یکی از کهنترین شهرهای گمشده قاره آمریکا به شمار میرود، در دره سوپ (Supe) در کشور پرو واقع شده بود. کارال در فاصله سالهای 2600 تا 2000 پیش از میلاد مسکونی بوده و بیش از 3.000 نفر سکنه داشت. این شهر در زمره بزرگترین شهرهای تمدن نورته چیکو (Norte Chico) جای داشت. کارال از یک محوطه عمومی مرکزی و وسیع تشکیل شده بود که 6 سکوی بزرگ خاکریز مانند حول آن قرار گرفته بود. همه شهرهای گمشده در دره سوپ تشابهاتی با یکدیگر دارند هر چند دیگر شهرها سکوهای کوچکتر با دوایر سنگی داشتند. با این توصیف شاید کارال مرکز و نقطه ثقل این تمدن درخشان بوده است. ظاهرا مردمان ساکن این شهر صلح طلب بودهاند چرا که هیچ نشانی از ابزار و ادوات جنگی یا استحکامات نظامی در آن مشاهده نشده است.
بابل
بابل مرکز و پایتخت امپراتوری بابل یکی از بزرگترین امپراتوریهای کهن بود که در کنار رود فرات ساخته شد. این شهر در طول هرج و مرجهای سال 1180 پیش از میلاد رو به زوال و نابودی رفت اما در پی کمکهای شایان امپراتوری آشور بار دیگر مسیر رشد و شکوفایی را طی کرده و در قرن نهم پیش از میلاد از نو سر برآورد. رنگهای درخشان و تجمل و شکوه بابل مربوط به دورهای است که نبوکد نصر یا همان بختالنصر فرمانروایی را برعهده داشت. او بود که دستور ساخت باغهای معلق معروف را داد که یکی از عجایب دوران باستان به حساب میآیند. امروز تمام چیزی که از این شهر باستانی باقی مانده مجموعهای است از ساختمانهای آجری شکسته و فروریخته و آوارهایی که در جلگه وسیع و حاصلخیز بینالنهرین بین رودهای دجله و فرات در کشور عراق برجای ماندهاند.
تیکسیلا (Taxila)
این شهر که در شمال غربی کشور پاکستان و در ناحیه پنجاب قرار گرفته یکی از شهرهای کهنی است که توسط پادشاه مقتدر ایران داریوش کبیر در 518 پیش از میلاد ضمیمه خاک ایران شد. در 326 قبل از میلاد این شهر توسط اسکندر کبیر محاصره شد. توسط فاتحان جانشین تحت سلطه درآمد و به یکی از بزرگترین مراکز بودیسم تبدیل شد. توماس یکی از شخصیتهای مسیحی برجسته در قرن اول پس از میلاد از آن دیدن کرد. موفقیت عمده این شهر در دوران باستان بیشتر مرهون محل قرار گیری آن بود چرا که این شهر محل ارتباط سه مسیر تجاری بسیار مهم آن دوران بوده است. وقتی آنها رو به انحطاط رفتند این شهر نیز جاذبه و مقبولیت خود را از دست داد و در نهایت در قرن پنجم توسط قوم هون تخریب شد.
سوکوتایی (Sukhothai)
سوکوتایی یکی از قدیمترین و در عین حال مهمترین شهرهای تاریخی تایلند به شمار میرود. در اصل یک شهر ایالتی در نزدیکی آنگکور و امپراتوری خمر بوده که استقلال خود را در قرن 13 به دست آورده و به عنوان مرکز اولین ایالت مستقل و واحد تایلند شناخته شد. گفته میشود این شهر باستانی 80.000 نفر سکنه داشته است. بعد از 1351 زمانی که آیوتایا (Ayutthaya) به عنوان اولین پایتخت قدرتمند سلسله تای بنیان نهاده شد، سوکوتایی رفته رفته اعتبار و اهمیت خود را از دست داد و در 1438 سقوط کرده و ضمیمه قلمرو اوتایا شد. در اواخر قرن 15 تا اوایل قرن 16 این شهر متروکه شده و دوران طلایی خود را برای همیشه پشت سر نهاد.
تیمگد (Timgad)
این شهر یک از شهرهای کلونی نشین رومی بوده که در کشور الجزایر واقع شده و توسط تراجان امپراتور رومی، در 100 پس از میلاد بنیان نهاده شد. تیمگد که در اصل برای جمعیتی حدود 15.000 نفر طرح ریزی شده بود به سرعت رشد کرد. تیمگد براساس اصول معماری رومی بنیان نهاده شده و یکی از بهترین نمونههای آن میباشد. در قرن 5 این شهر توسط واندالها (قبایل شرق آلمان) نابود شده و دو قرن بعد بربرها بر آن تاختند. به دنبال آن تیگمد از صفحه تاریخ پاک شد و به جمع دیگر شهرهای گمشده امپراتوری روم پیوست تا آنکه در 1881 بقایای آن کشف شد.
موئنجودرو (Mohenjo-Daro)
این شهر که حدود 2600 سال پیش از میلاد تاسیس شده یکی از قدیمیترین مناطق شهری جهان به حساب میآید. این شهر گاهی اوقات به عنوان یک کلان شهر ارجاع داده میشود. طراحی این شهر بر مبنای شبکهای از خیابانها است که در یک الگوی منظم و کامل امتداد یافتهاند. تخمین زده میشود این شهر حدود 35.000 سکنه داشته است. معماری ساختمانهای آن به طور ویژه ممتاز بوده و از مواد گوناگونی همچون الوارهای چوبی سوخته شده و آجرهایی ساخته شده از گل که در آفتاب خشک شده و کاملا هم اندازه هستند درست شده است. موئن جودرو و تمدن دره ایندوس (Indus) حدود 1700 پیش از میلاد بدون هیچ ردهپایی از صفحه تاریخ پاک شدند. این شهر در دهه 1920 از نو کشف شد.
زیمباوه بزرگ
زیمباوه بزرگ در اصل مجموعهای از خرابههای سنگی است که در منطقه وسیعی از کشور زیمباوه امروزی گسترده شدهاند، کشوری که نام خود را از همین خرابهها گرفته است. لغت بزرگ اشارهای است به وسعت محل قرار گیری آن و صدها خرابه کوچکی که به نام زیمباوه شناخته شده و در سرتاسر کشور پخش شدهاند. این بناها توسط مردمان بومی بانتو ساخته شده و زمان ساخت آنها به قرن یازدهم برمیگردد. این ساختمانها برای بیش از 300 سال دوام داشتهاند. تخمین زده میشود در روزهای اوج و شکوفایی، زیمباوه بزرگ بیش از 18.000 سکنه داشته است. به دلیل کمبود منابع آب که ناشی از تغییرات اقلیم بود و همچنین قحطی که به دنبال آن گریبانگیر ساکنین شد و نیز وضعیت سیاسی ناپایدار، ساکنان مجبور به ترک آن شده و بدین ترتیب دوران طلایی آن به سر رسید.
هترا (Hatra)
هترا یا الحضر شهری بود نیرومند و بزرگ که تحت تاثیر امپراتوری ایران قرار داشته و پایتخت اولین قلمرو اعراب به شمار میرفته است. این شهر بارها مورد هجوم رومیان قرار گرفت اما به مدد دیوارهای بلند و قطور و همچنین استحکامات تقویت شدهاش سر تسلیم فرود نیاورد. هترا در سال 241 پس از میلاد توسط امپراتور ساسانی شاپور اول تسخیر شده، تخریب شد. خرابههای هترا در عراق امروزی و بویژه معبد هلنیستی و معماری رومی آن که با تزئینات شرقی در هم آمیخته گواهی است بر شکوه و بزرگی این شهر در دوران طلاییاش.
سانچی
در محل قرار گیری سانچی ساختمان تاریخی واقع شده که بیش از هزار سال قدمت دارد. این سازه در ابتدا به صورت استوپای(Stupa) متعلق به قرن سوم پیش از میلاد شکل گرفته و با یک سری از معابد بودایی و خانقاه تکمیل شده است. چیزی که اکنون در این نقطه قابل مشاهده است آثاری است که در قرن دهم یا یازدهم ساخته شدهاند. روزگاری این مکان میعادگاه زائران بودایی فراوانی بود ولی در قرن سیزدهم و در پی رو به انحطاط رفتن آئین بودایی در هند، سانچی متروکه شده و جنگل به سرعت به سمت آن پیشروی نمود. این شهر گمشده در 1818 بوسیله مقامات بریتانیایی مجددا کشف شد.
هاتوسا (Hattusa)
هاتوسا در قرن 17 پیش از میلاد به عنوان مرکز امپراتوری هیتیها شناخته میشد. در 1200 قبل از میلاد این شهر همراه با ایالات هیتی به عنوان بخشی از زوال عصر برنز نابود شد متعاقب آن ساکنان آن را ترک نموده و در نهایت متروکه شد. بنابر تخمینهای جدید جمعیت این شهر بین 40 تا 50 هزار نفر برآورد میشود البته این رقم مربوطه به دورانی است که این شهر در اوج شکوفایی خود قرار داشته است. از خانههای مسکونی که با آجر و الوار ساخته شده بودند چیزی باقی نمانده تنها میتوان خرابههای سنگی معابد و کاخها را در محل شهر مشاهده نمود. هاتوسا در اوایل قرن بیستم و در نواحی مرکزی کشور ترکیه توسط گروهی از باستان شناسان آلمانی کشف شد. مهمترین کشف صورت گرفته در این شهر لوحههای سفالی است که شامل مجموعه قوانین آن دوران و ادبیات کهن خاور نزدیک هستند. این شهر در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد.
چان چان (Chan Chan)
شهر خشتی و گسترده چان چان در کشور پرو بزرگترین شهر این منطقه تا پیش از ورود آمریکاییها به این نواحی بوده است. مصالح به کار برده شده در ساخت آن آجر یا خشت خام بوده و بناها غالبا با تزئینات و پیرایههایی با نقوش برجسته و تقریبا نزدیک به سبک عربی مزین شده بودند. مرکز شهر شامل تعدادی قلعه و استحکامات بوده که اتاقهایی برای تشریفات، تالارهای تدفین و معابد را در برمیگرفتند. این شهر توسط چیمو (Chimu) در حدود 850 پس از میلاد ساخته شده و تا زمانی که توسط امپراتوری اینکا در 1470 تسخیر شد پابرجا باقی ماند. برآوردها نشان میدهد حدود 30.000 نفر در این شهر سکنی گزیده بودند.
هنر تزئین غذا برای کودکان توسط یک مادر
متقاعد کردن کودکان به خوردن وعده هایی غذایی کار ساده ای نیست اما سامانتا لی راه حل خوبی برای این مشکل پیدا کرده است. راه حلی زیبا و البته خوشمزه.
زمانی که سامانتا فرزند دومش را باردار بود شروع به پختن غذاهایی خوش آب و رنگ و هوس انداز برای دختر بزرگش کرد. هر ظرف غذا قبل از اینکه خورده شود داستانی را به همراه داشته تا هیچ پسماند غذایی باقی نماند. هر چیزی که در این تصاویر می بینید، از پاستا گرفته تا غذای دریایی و میوه و سبزیجات، همگی خوردنی هستند.
بزرگترین ایستگاه برق طبیعی در جهان
در 45 کیلومتری خارج لاس وگاس بزرگترین نیروگاه که از منابع طبیعی برق تولید می کند قرار دارد. این نیروگاه 3گانه با استفاده از 350 هزار آینه خورشیدی به نام heliostats برق تولید می کند. نیروی گرمایی تهیه شده از این آینه ها باعث بخار شدن آب در دیگ های بخار شده و از فشار ایجاد شده و چرخش توربین ها توسط این بخار برق تولید میشود.این نیروگاه ها که 2.2 میلیارد دلار ارزش دارند می توانند برق 140 هزار خانه واقع در کالیفرنیا را تولید کنند.
هشدارهای جدی در رابطه با مصرف رژ لب
رژ لب، به عنوان اولین و مهمترین ابزار آرایشی و بهداشتی شناخته شده است و تا امروز مورد استفاده بانوان قرار می گیرد. سابقه استفاده از رژ لب به مصر باستان برمی گردد، زمانی که قرمزی رژها را از حنا و یا له کردن سوسک ها، مورچه ها و یا حشرات کوچکی به نام Cochineal و Carmine بدست می آورده اند.
هر دختری خاطره ی نشستن پای میز آرایش مادر خود و استفاده از لوازم آرایشی و مخصوصا رژ لب را دارد. روزانه رژ لب های بسیاری برای مدت زمان طولانی روی لب های بانوان می نشیند. اما هیچ وقت در خصوص مواد تشکیل دهنده رژ لب فکر کرده اید؟ میدانید که صرف نظر از مواد تشکیل دهنده مشترک، رژ لب ها بسته به نام تجاری شان از مواد طبیعی و یا شیمیایی متفاوتی ساخته می شوند.
• مواد تشکیل دهنده رژهای لب
اگرچه مقدار هر یک از این مواد در ساخت رژهای لب متفاوت است، اما مواد اصلی تشکیل دهنده انواع رژ لب به شرح زیر است:
موم: موم بخاطر حالت پذیری زیادی که دارد، بعنوان عنصری شکل دهنده در رژهای لب مورد استفاده قرار می گیرد. ترکیبی از سه موم را در رژهای لب می توان یافت. موم زنبور عسل، موم گیاه کندلیلا و موم کارنابا که از برگهای نخل برزیلی گرفته می شود و گرانتر از بقیه موم ها است. رژهای لبی که حاوی مقادیر بیشتری از موم کارنابا باشد، نسبت به بقیه رژهای لب گرانتر هستند.
روغن: روغن کرچک، نباتی، لانولین و روغن معدنی در تهیه رژهای لب استفاده می شوند. همچنین کره کاکائو نیز از اجزای تشکیل دهنده رژها است.
موم و روغن از مهمترین اجزای تشکیل دهنده رژ لب هستند و حدود 60 درصد وزن آنها را شامل می شوند.
رنگها و رنگدانه ها: بسته به رنگ رژها متفاوت می باشند و از مواد گیاهی یا صنعتی تهیه می شوند.
خوشبو کننده ها: برای انتقال عطر و بوی دلپذیر، به میزان کم مورد استفاده قرار می گیرند.
الکل: بعنوان حلال موم و روغن بکار گرفته می شود.
نگهدارنده ها و آنتی اکسیدان ها: بمنظور تازه نگه داشتن و جلوگیری از فاسد شدن زود هنگام استفاده می شوند.
غیر از مواد نامبرده در ساخت رژها ممکن است از مواد طبیعی مانند ویتامین E، روغن جوجوبا، روغن آفتاب گردان، بابونه و یا رنگدانه هایی مانند زردچوبه، چغندر و ... استفاده گردد.
• مواد سمی موجود در برخی رژهای لب
اداره مواد غذایی و دارویی آمریکا (FDA) مقررات سختگیرانه ای در مورد استفاده از سرب در لوازم آرایشی و مخصوصا رژهای لب، وضع نموده است. رژهای لب استاندارد و مرغوب حاوی ترکیبات بالا هستند، اما در رژ لب های نامرغوب ترکیبات زیر را شامل می شوند:
سرب: عوارض سرب در صورت استفاده غیر مجاز این ماده سمی در ترکیب رژهای لب و خورده شدن آن، ناباروری، کم خونی، عقب ماندگی ذهنی و سرطان می باشد.
قطران زغال سنگ: بعنوان رنگدانه برای رنگ آمیزی رژهای قرمز استفاده می شود. این مخلوط سمی درصورت بلع می تواند باعث تهوع، سردرد و سوزش پوست شود.
Carmine: رنگ طبیعی که با جوشاندن سوسک های کارمین بدست می آید و عامل اصلی ناراحتی های پوستی و آلرژی است.
رنگ های دریاچه ای: استفاده از رنگ های محلول در آب دریاچه ها که در اثر واکنش های شیمیایی و یا گیاهان و سنگ های موجود در رودخانه ها بوجود آمده اند. این نوع رنگ بسیار سمی بوده و از منابع سرطان زایی بدست آمده که می تواند باعث تحریک پوست و ایجاد سرطان های پوستی گردد.
خوشبو کننده ها: این نوع عطرها بدلیل دارا بودن ترکیبات شیمیایی، می توانند التهاب، خشکی و ترک خوردگی لب ها را باعث شوند.
براساس آمار جمع آوری شده، صرف نظر از جذب پوستی مواد آرایشی، زنان در طول زندگی خود حدود 2 کیلوگرم رژ لب را می بلعند که خطر ابتلا به سرطان های ریوی و سینه را در زنان به طرز چشمگیری افزایش می دهد.
به گفته ی متخصصین و پژوهشگران، پارافین هایی که عوامل رنگ آمیزی رژ لب ها می باشند، مشتقات بنزین، قطران زغال سنگ و چندین مواد شیمیایی که در تهیه ی رژ لب مورد استفاده قرار می گیرند همگی از جمله مواد های محرک سرطان زا می باشند، بنابراین اگر مصرف رژ لب به طور روزانه انجام گیرد خطر بیشتری بدن ما را در بر می گیرد، علاوه بر این رژ لب وقتی با بقایای مواد غذایی و باکتری های موجود در دهان ترکیب می شود، باعث ایجاد حفره و پوسیدگی در دندان ها، آسیب و از بین رفتن مینای دندان می شود.
پزشکان تاکید می کنند که خانم ها نباید از رژ لب به طور روزانه استفاده کنند و زمانی هم که استفاده می کنند حتما از دهان شویه های ضد باکتری استفاده کنند. علاوه بر این پزشکان معتقدند که لیس زدن و بلع رژ لب و وارد شدن مواد شیمیایی موجود در آن به درون معده باعث بروز اختلالات رفتاری، عصبی و تشکیل توده های بدخیم سرطانی در دستگاه گوارش می شوند.
پس اکنون که به مواد تشکیل دهنده رژ های لب پی بردید، در انتخاب آن سخت گیری بیشتری بخرج دهید و رژ لبی را انتخاب کنید که تا حد امکان حاوی ترکیبات طبیعی باشد و مواد سمی در آن بکار گرفته نشده باشد ضمن اینکه سعی کنید رژ لب را به طور روزانه استفاده نکنید و در حد امکان مصرف آن را به حداقل برسانید.