بازار تلویزیونهای LED و LCD این روزها آنقدر گرم است که دیگر کمتر کسی سراغ تلویزیونهای قدیمی را میگیرد حتی با وجود تفاوت قیمت محسوس آنها. از این قرار، 70درصد محبوبیت این تلویزیونها به دلیل اندازه و ابعاد آنهاست. لذت دیدن تصویر در ابعاد بزرگ در کنار آسیبهای کمتر چشمی باعث شده اقبال مردم نسبت به این تلویزیونهای LCD و اخیرا LED بیشتر از همیشه باشد. LCD ها از ابعاد 22 و 24 اینچ تولید شدهاند و این تنوع اندازه تا 46 اینچ که بزرگترین سایز است هم میرسد! اما LED به علت زیاد بودن نورهای لامپ تصویر آن از 32اینچ شروع شده و تا 46 اینچ هم وجود دارد که کیفیت و هواداران بیشتری نسبت به LCD پیدا کرده است.
در میان برندهای شناخته شده تولید لوازم خانگی به نظر میرسد، فعلا برندهای سامسونگ و الجی پیشتاز هستند. پای این پیشتازی و محبوبیت به تلویزیونهای LCD و LED هم کشیده شده به طوری که این برند بیشترین تولید و بیشترین فروش را در بازار LED و LCD دارد البته برندهای معروف و محبوب دیگری مثل سونی و پاناسونیک هم هستند که در زمینه تولید تلویزیونهای خانگی پیشتازند و فروش بالا و نمایندگیهای بسیار متعددی هم در کشور ما دارند اما در بازار ایران فعلا الجی و سامسونگ بیشترین فروش و بیشترین هوادار را در میان تلویزیونهای خانگی به دست آوردهاند.
برندهایی مثل صنام، شهاب و اوسان از بهترین برندهای ایرانی هستند و درمیان آنها اوسان توانسته توجه و طرفداران بیشتری را برای خودش جذب کند اما به گفته فروشندگان و دستاندرکاران این صنف، این برندها با وجود قیمتهای بسیار مناسبشان از نظر آمار فروش قابل قیاس با برندهای خارجی نیستند. آمار فروش پایین این تلویزیونها میتواند به دلیل زمان کوتاهتر ضمانتنامههای آنها نسبت به برندهای خارجی و شاید تفاوت عمده کیفیت آنها باشد. به هر ترتیب اگر خیال دارید روی برندهای ایرانی سرمایهگذاری کنید بد نیست بدانید آمار فروش نشان داده LCDهای با تولید اوسان توانستهاند در میان برندهای ایرانی بازار قابل توجهتری را به خودشان اختصاص بدهند. برندهای ایرانی فعلا تا تولید LCD پیش رفته و تولید LEها را هنوز به دست نگرفتهاند.
رنج قیمت این تلویزیونها از قیمتهای متعادل شروع شده و بالا میرود. با این حال قیمت این اجناس هرچقدر هم بالا برود باز هواداران خود را از دست نمیدهد زیرا تلویزیون خوب دیگر یک چیز اجباری در خانهها به حساب میآید. به تبع قیمت این تلویزیونها با ابعاد آنها ارتباط مستقیم دارد. قیمت LCDها از 22 اینچ با قیمت 280هزار تومان شروع میشود و تا 46 اینچ با قیمت یک میلیون و 750 هزار تومان هم تنوع دارد. قیمت LEها به علت کیفیت بیشتر این کالاها بسیار بالاتر از LCDهاست. این رنج قیمت از 32 اینچ با قیمت 700 هزار تومان شروع شده و تا 46 اینچ با قیمت 3 میلیون و 200 هزار تومان هم ادامه دارد.
با توجه به آمار خرید متوسط در پاساژها و مغازهها میتوان این نتیجه را گرفت که LEDها بسیار محبوبتر از LCDها هستند. اما چرا؟ کیفیت بالا باعث شده با یک بار دیدن یک فیلم یا سریال یا حتی دیدن یک پیام بازرگانی در LED ذهن شما دور LCDهای قدیمی را خط بکشد! استفاده از لامپهای مخصوص به عنوان لامپ تصویر در این تلویزیونها یکی از دلایل این تفاوت کیفیت قابل توجه است. کیفیت تصویر بالا، صدای بسیار واضح و عمر بسیار طولانی این تلویزیونها را به مراتب پرطرفدارتر از LCDها کرده است. حتی آپشنهای این تلویزیونها هم از LCDها بیشتر هستند زیرا بسیار سادهتر میتوان با آن کار کرد. صفحه کلیدهای روی خود تلویزیونهای LED بیشتر لمسی بوده و همین نظر مشتریان را به خود جلب میکند. کنترل از راه دور LEDها از نوع (super Inferasis) بوده و بسیار دقیقتر و قویتر از بقیه مدلهاست. البته این نکته هم قابل ذکر است که عمر LCDها در حالت استاندارد 30هزار ساعت است اما LEDها 100هزار ساعت.
دقت بسیار روی مارک و ضمانتنامه تلویزیونها ضروری است زیرا از این کالاها به علت فروش بالا، تقلبی و بدلی هم تولید شده که حتی یکپنجم کیفیت و عمر برندهای اصل را هم ندارد ولی به راحتی آنها را بهجای برندهای معروف میفروشند. برای پیشگیری از افتادن در این دام بیشتر سعی کنید از مراکز فروش و نمایندگیهای معتبر سراغ تلویزیون دلخواهتان را بگیرید.
به گفته فروشندگان و دستاندرکاران این صنف، برندهای ایرانی با وجود قیمتهای بسیار مناسبشان از نظر آمار فروش قابل قیاس با برندهای خارجی نیستند. آمار فروش پایین این تلویزیونها میتواند به دلیل زمان کوتاهتر ضمانتنامههای آنها نسبت به برندهای خارجی و شاید تفاوت عمده کیفیت آنها باشد
با توجه به نوسان قیمتها در بازار برندهای مختلف دارای قیمتها و خدمات مختلفی هستند و هرچه مدل بالاتر و اینچ بیشتر، قیمت هم بیشتر میشود اما این تنوع قیمت در بین 3مدل الجی، سامسونگ و پاناسونیک از این قرارند:
لیست LEDهای برند الجی مدل 2012

کابل HDMI: کابلی است که انرژی الکتریکی موجود را به طور مجزا به pixelهای LED میرساند تا آنها بهتر و باکیفیتتر تصویر را نشان دهند.
لیست قیمت LEDهای سامسونگ مدل 2012
برخی از فروشندگان معتقدند که کیفیت رنگ LED های پاناسونیک از نمونههای مشابه بهتر است.
بزرگترین و بهترین قابلیت LCDها ضبط تصاویر زنده است.
ابعاد تلویزیون انتخابی شما رابطه مستقیمی با اتاقی که برای آن انتخاب میکنید دارد. از نظر کارشناسان طراحی داخلی بهتر است برای اتاقهای 15 ،24 و 26 متری از تلویزیونهای 32 تا 42 اینچی استفاده کنید اما برای اتاقهایی با مساحتی بیش از 26 متر بهتر است از تلویزیونهای بالای 42 اینچ استفاده کنید. با این حال انتخاب اندازه تلویزیون بسیار سلیقهای است. تلویزیون شما در هر ابعادی که باشد برای نصب آن باید این نکته را در نظر بگیرید که ارتفاع آن از سطح زمین باید با چشمان شما زاویه 90درجه بسازد و کاملا در راستای مسیر دیدتان باشد، چه شما نشستهاید و چه ایستاده، چه تلویزیون روی دیوار باشد و چه روی زمین!
از قرار این روزها برند سامسونگ در مقایسه با برندهای شناخته شدهای مثل سونی و الجی کمی بیشتر بازار را در دست گرفته است. LCDهای سامسونگ از Nano piuel برای لامپ تصویرهای خود استفاده میکند و این نوع LEDها به علت بسیار بودن ذرات ریز منشا نور که همان Pixel گفته میشود کیفیت بالایی از نور، رنگ و تصویر را در اختیار شما قرار میدهد. یکی دیگر از برتریهای برند سامسونگ نسبت به الجی و پاناسونیک این است که وقتی مدل تازهای تولید میشود تمام قابلیتهای مدل قبلی را دارد و قابلیت جدیدی هم به آن اضافه میشود اما نمیتوان از کنار خدمات پس از فروش الجی هم بیتفاوت گذشت؛ LCDهای الجی نسبت به سایر برندها از خدمات پس از فروش بالاتری برخوردارند؛ نصب رایگان تلویزیون روی دیوار و یک سال ضمانتنامه گلدایران از جمله خدمات پس از فروش این برند است!
در یک نظر سنجی که در وب سایت Friend reunited انجام شد،پاسخ 70 درصد از شرکت کنندگان نشان می داد که این افراد قبل از سن 33 سالگی هرگز شادی واقعی را تجربه نکرده بودند.
دونا داوسن، روانشناس، می گوید " افرادی که به سن 33 سالگی می رسند، دیگر از سادگی دوران کودکی و اضطراب دوران نوجوانی رها شده اند اما در عین حال هنوز نشاط و انرژی جوانی خود دارند. در این سن افراد دیگر ساده و بی تجربه نیستند ولی حس واقع گراییشان با نوعی شوق و امید همراه شده است که به آنها اعتماد به نفس می دهد."
همانطور که این سایت اشاره می کند، حضرت مسیح نیز در سن 33 سالگی به صلیب کشیده شد وبه نظر می رسد که افراد مشهور33 ساله ای مانند کتی هولمز و آدم لووین (موسیقیدان) هم از شادی و موفقیت بسیار برخوردار هستند.
کریستین پوسماتو، 35 ساله، علت این امر را اعتماد به نفس فرد و توانایی بیشتر او در برقراری روابط عاطفی می داند.
جدال بر سر ثروت پولدارترین زن جهان
لانگی هانکوک، پدر جینا راین هارت در سال 1952 بزرگترین معدن سنگ آهن جهان را در غرب استرالیا کشف و شرکت معدنی هانکوک را تاسیس کرد. بعد از مرگ لانگی هانکوک در سال 1992، راین هارت 30 ساله، وارث شرکت پدر شد.
خانم جینا راینهارت، حاضر نیست اداره شرکت چندین میلیارد دلاری خود را به سه پسرش بسپارد. به اعتقاد او آنها نسبت به او بی مهری کرده اند. در مقابل، پسران هم مدعی اند که مادرشان تدبیر لازم برای اداره این همه سرمایه را ندارد و برای در دست گرفتن امور به دادگاه شکایت کرده اند.
دادگاه محلی در این باره حکمی اعلام نکرده، اما نخست وزیر ایالت استرالیای غربی، کولین بارنت، گفته این مسأله می بایست درون خانواده حل شود.
علاوه بر این، یکی از این پسران، مادرش را بسیار خسیس می داند و به کنایه می گوید، اگر مستحقی توانسته از مادرم یک سنت کمک دریافت کرده باشد خیلی خوش شانس بوده است!
قابل ذکر است که جینا ( گینا) راین هارت، زن 57 ساله استرالیایی، صاحب شرکت معدنی هانکوک، به زودی با داشتن ثروت 100 میلیاردی، ثروتمندترین فرد جهان معرفی خواهد شد.
لانگی هانکوک، پدر جینا راین هارت در سال 1952 بزرگترین معدن سنگ آهن جهان را در غرب استرالیا کشف و شرکت معدنی هانکوک را تاسیس کرد. بعد از مرگ لانگی هانکوک در سال 1992، راین هارت 30 ساله، وارث شرکت پدر شد . وی به دلیل تک فرزند بودن و با توجه به آینده نگری پدر، از سن 12 سالگی در شرکت پدر مشغول به کار شد برای همین وقتی مدیریت شرکت پدر را بر عهده گرفت با دنیای تجارت بیگانه نبود.
در چند سال گذشته به دلیل افزایش قیمت سنگ اهن و افزایش تقاضای چین برای این کالا معدنی، ثروت او نیز سیر سعودی را طی می کند ، به طوری که این زن هم اکنون به گفته ی مجله اقتصادی" فوربس" ثروتمندترین فرد استرالیا است. شرکت سیتی گروپ می گوید با توجه به اینکه راین هارت به تنهایی شرکت خود را اداره می کند و هیچ سهام داری ندارد و با توجه به اینکه در حال بهره برداری از سه پروژه معدنی عظیم دیگر است، اگر شرایط بازار سنگ آهن به همین صورت تداوم یابد ، ظرف چند ساله آینده ثروت وی 10 برابر خواهد شد و برای اولین بار در تاریخ یک زن لقب ثروتمندترین فرد جهان را از آن خود خواهد کرد.
زیباترین دختر زندانی روسیه انتخاب شد!
هر ساله در 8 مارچ جشن زیباترین و یا همان دختر شایسته زنان زندانی روسیه در زندان پریموری در روسیه برگزار می شود.
نفرات اول تا سوم این رقابت می تواند برای مدت قابل توجهی که البته به نوع جرمش بستگی دارد به مرخصی برود
دختران باهوش ایرانی
یکی از دوستام با یه پسر خیلی پولدار دوست شده بود و تصمیم داشت هر طور شده
باهاش عروسی کنه ، تو یه مهمونی یه دفعه از دهنش پرید که 5 ساله دفتر خاطرات
داره و همه چیزشو توش می نویسه ، این آقا هم گیر داد که دفتر خاطراتتو بده من
بخونم!
از فردای اون روز مژگان و من نشستیم به نوشتنه یه دفتر خاطرات تقلبی واسش ، من
وظیفه قدیمی جلوه دادنشو داشتم ...، 10 جور خودکار واسش عوض کردم ، پوست
پرتقال مالیدم به بعضی برگاش ...، چایی ریختم روش ...
مژی هم تا می تونست خودشو خوب نشون داد و همش نوشت از تنهایی و من با هیچ پسری
دوست نیستمو خیلی پاکم و اصلا دنبال مادیات نیستم و فقط انســــانیت برام مهمه
و ...
بعد از یک هفته کار مداوم ما و پیچوندن آقای دوست پسر ، دفتر خاطراتو بُرد
تقدیم ایشون کرد ... آقای دوست پسر در ایکی ثانیه دفتر خاطرات رو بر فرق سر
مژی کوبید و گفت :
منو چی فرض کردی؟
اینکه سالنامه 1390 هست! تو 5 ساله داری تو این خاطره می نویسی؟
و اینگونه بود که مژی هنوز مجرد است
اجرای طرح «الاغ تاکسی» در ایتالیا!
مسئولان شهری در ایتالیا همزمان با بحران اقتصادی اروپا و به منظور صرفه جویی در هزینه ها و حفاظت از محیط زیست طرح الاغ تاکسی را به اجرا گذاشته اند.
ناوگان حمل و نقل عمومی شهر رِگیو اِمیلیا اکنون برای جابه جایی مردم در سطح خیابان ها از الاغ استفاده می کند. دو الاغ قوی جثه از ابتدای ماه مارس به مردم محلی که قصد دارند خواروبار به خانه هایشان ببرند، کمک می کنند. یکی از مردم محلی به نام اِلیسا مارچی می گوید شنبه هر هفته برای خرید به بازار روز می آیم. استفاده از الاغِ تاکسی واقعا ایده جالبی است. این حیوانات به مشتریان کمک می کنند تا اجناس خریداری شده را به خانه ببرند. بدین ترتیب هوا نیز آلوده نمی شود.
طرح الاغ تاکسی را نخستین بار اتحادیه محلی کشاورزی و یکی از شرکت های پرورش دام در ایتالیا اجرا کردند. مسئولان اتحادیه کشاورزی منطقه رگیو امیلیا معتقدند این اقدامی موثر برای حفظ سنت های گذشته است.
مارینو لانی، از مقامات محلی می گوید کشاورزی ایتالیا در گذشته برای حمل و نقل بیشتر به حیواناتی مانند الاغ، اسب و گاو نر متکی بود. اکنون ما الاغ ها را دوباره به سطح شهر آورده ایم و این به معنای استمرار سنت و فرهنگ قدیمی است.
ماسیمو مونتاناری، مالک این الاغ ها نیز می گوید گرچه الاغ ها سرعت وسایل حمل و نقل امروزی را ندارند، استفاده از آنها به صرفه جویی در پول و حفاظت از محیط زیست کمک می کند. به گفته مونتاناری، پرورش الاغ ها هزینه چندانی ندارد. غذای آنها چمن و علف معمولی است که حتی اسب ها نیز از آن استفاده نمی کنند. بعلاوه، از پهن این حیوانات نیز می توان به عنوان کود برای گیاهان استفاده کرد.
مردم رگیو امیلیا هنوز به استفاده از الاغ برای حمل بارهای سنگین عادت نکرده اند، اما این دو الاغ توجه بسیاری از مردم را جلب کرده اند.
نامه جالب حضرت امام به همسرش

حسن خلق صفتى پسندیده و نیکو است که اسلام بسیار به آن سفارش نموده است، تا آن جا که در روایات، حسن خلق به عنوان اولین، سنگین ترین، بهترین و با ارزش ترین چیزى بیان شده است که در روز قیامت مورد محاسبه قرار مى گیرد:
«قال رسول الله(ص): اول مایوضع فى المیزان العبد یوم القیامه حسن خلقه ما من شىء اثقل من المیزان من خلق حسن ما من شىء فى المیزان احسن فى حسن الخلق، ما یوضع فى میزان امرء یوم القیامه أفضل من حسن الخلق؛(1)
معناى حسن خلق خنده رو بودن و گشاده رو بودن نیست، اگر چه این رفتارها را نیز شامل مى شود؛ بلکه معناى فراتر از خنده رویى دارد. «حسن خلق به معناى تحمل و سعه صدر است؛ حسن خلق به معناى رها نکردن حق و ترک باطل است».(2)
حسن خلق در روابط خانوادگى و خصوصاً بین زوجین جایگاه ویژه اى دارد؛ تا آن جا که بر سایر اعمال انسان نیز تأثیر مى گذارد. در این مورد روایتى از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که ذکر آن، باعث روشن شدن اهمیت خلق و خوى نیک در خانواده خواهد شد.
و لذا بزرگان دین ما نیز از این صفت مهم بهرمند بودند از جمله این افراد حضرت امام ره بود که در سیره عملی وی احترام به همسر بسیار پر رنگ بود.
بطوری که او همیشه نسبت به همسر خود یک احترام ویژه ی قایل بود در این مقاله نمونه های از این برخورد و نامه او به همسر خود که لحنی عاشقانه و محبت آمیز داشت را متذکر می شویم.
نمونه ای از نامه حضرت امام به همسرش
تصدقت شوم
تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم مبتلا گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است.
عزیزم امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوشی در پناه خودش حفظ کند. [حال] من با هر شدتی باشد، می گذرد، ولی بحمداللّه تا کنون هر چه پیش آمده خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتا جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا، خیلی منظره خوش دارد.
صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد.
در هر حال، امشب شب دوم است که منتظر کشتی هستیم. از قرار معلوم و معروف یک کشتی فردا حرکت می کند؛ ولی ماها که قدری دیر رسیدیم، باید منتظر کشتی دیگر باشیم.
عجالتاً تکلیف معلوم نیست. امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم، همه حجاج را موفق کند به اتمام عمل. از این حیث قدری نگران هستم، ولی از حیث مزاج بحمداللّه به سلامت، بلکه مزاجم بحمداللّه مستقیم تر و بهتر است.
خیلی سفر خوبی است. جای شما خیلی خیلی خالی است. دلم برای پسرت قدری تنگ شده است. امید است هر دو به سلامت و سعادت تحت مراقبت آن عزیز و محافظت خدای متعال باشند.
اگر به آقا و خانم ها کاغذی نوشتید، سلام مرا برسانید. من از قِبَل همه نایب الزیاره هستم. به خانم شمس آفاق سلام برسانید و توسط ایشان به آقای دکتر سلام برسانید. به خاور سلطان و ربابه سلام برسانید. صفحه مقابل را به آقای شیخ عبدالحسینی بگویید برسانند.
خوش به حال من
خانم زهرا اشراقی (نوه امام): امام علاقه و محبت وافری به همسرشان داشتند. به طوری که از نظر امام، همسرشان دریک طرف قرار داشت و بچه هایشان در طرف دیگر و این دوست داشتن با احترام خاصی همراه بود.
یادم هست یک بار که خانم مسافرت رفته بودند آقا خیلی دلتنگی می کردند. وقتی ایشان اخم می کردند، ما به شوخی می گفتیم: اگر خانم باشند آقا می خندد، وقتی نباشد آقا ناراحت هستند و اخم می کنند.
خلاصه ما هر چه سر به سر آقا گذاشتیم، اخم ایشان باز نشد. بالاخره من گفتم: خوش به حال خانم که شما این قدر دوست شان دارید و امام گفتند: «خوش به حال من که چنین همسری دارم. فداکاری که خانم در زندگی کردند، هیچ کس نکرده است».
خانم، بی نظیر است
خانم زهرا اشراقی: علت علاقه عمیق حضرت امام به همسرشان، فداکاری خانم بود. همیشه می گفتند: «خانم، بی نظیر است».
ایشان پانزده سال در آب و هوای گرم نجف مشکلات را تحمل کرده و همه جا همراه امام بودند، در حالی که در خانواده پدری شان در رفاه به سر می بردند و دختر خانم پانزده ساله ای بیش نبودند که به خانه امام وارد شدند. مثل اینکه در آن موقع قم را دوست نداشتند؛ ولی هرگز این مسئله را نزد امام اظهار نکرده بودند.
امام همیشه در پاسخ ما که می پرسیدیم: چه کنیم که شوهران مان به ما این همه علاقه مند باشند؟ می گفتند: «اگر شما هم این قدر فداکاری کنید، همسران تان تا آخر همین قدر به شما علاقه خواهند داشت».
اهمیت به قانون منزل
خانم زهرا مصطفوی: فرض کنید اگر مادرمان یک قانون برای منزل ما وضع کرده باشد، ایشان حتماً رعایت می کنند.اگر احیاناً امام بیایند و بگویند: «من اینجا می خواهم بنشینم.» اگر مادرمان بگویند: نه، دیگر بنا به این نیست که اینجا کسی بنشیند؛ ایشان فوراً عمل می کنند.
سفارش همسر
حاج سید احمد آقا خمینی: هر وقت برای حضرت امام حادثه ای مانند بیماری اتفاق می افتاد، ایشان نزدیکان را فرا می خواندند و سفارش مادرمان را می کردند. از سختی ها و مشقت هایی که مادرمان کشیده است، صحبت می کردند و می فرمودند: «باید رضایت مادرتان را جلب کنید».
روزهای آخر عمر، ایشان مرا خواستند و باز سفارش مادرم را کردند و فرمودند: «مادرت به جز خدا کسی را ندارد، مبادا برخلاف میلش کاری انجام دهی».
خداحافظ خانم
آقای عیسی جعفری: در آخرین شبی که امام در منزل بودند و می خواستند ایشان را به بیمارستان ببرند، من و دکتر، کنار امام ایستاده بودیم. خانم داشتند می آمدند. سر پله ها که رسیدند، امام فرمودند: «خانم خداحافظ.شما دیگر زحمت نکشید».
ایشان ظاهراً متوجه نشدند. یک بار دیگر امام فرمودند: «خداحافظ شما نیایید.» و بار سوم در حالی که دست به سینه مبارک شان گرفته بودند، خیلی مؤدبانه فرمودند: «خداحافظ خانم!». امام همیشه با احترام و خیلی مؤدب با همسرشان صحبت می کردند، همان طور که با همه مؤدب بودند.
تو تلافی کن
خانم خدیجه ثقفی (همسر امام): آقا به احمد جان خیلی سفارش می کردند.به او گفتند: «خیلی مواظب باش، من نتوانستم تلافی کنم، تو تلافی کن».
از من راضی باش
خانم زهرا اشراقی: یک بار از امام پرسیدم: شما چرا این قدر به خانم علاقه دارید؟ گفتند: «برای اینکه خیلی وفادار بوده، خیلی فداکار بوده. زجری که خانم کشیده، هیچ کس نکشیده.» همیشه به خانم می گفتند: «از من راضی باش، من خیلی در حقت بدی کرده ام».
اینجا آب نیست؟
خانم صدیقه مصطفوی: هیچ وقت از خانم حتی یک لیوان آب نخواستند.همیشه خودشان اقدام می کردند و اگر هم در شرایطی بودند که نمی توانستند، می گفتند: «آب اینجا نیست؟» ولی هیچ وقت نمی گفتند آب به من بدهید. حتی از ما که دخترهایشان بودیم نیز آب نمی خواستند.
تا خانم نمی آمد، غذا نمی خوردند
مرحوم حاج سید احمد آقا خمینی: مادر ما اگر سر سفره نمی نشستند، امام غذا نمی خوردند. منتظر می ماندند، ولو اینکه همه سر سفره حاضر باشند و وقتی که والده مان می آمد، آقا شروع به خوردن غذا می کردند.
دست به غذا نمی زدند
حجت الاسلام و المسلمین محتشمی: در مورد صفا و صمیمیت و عطوفت و مهربانی امام نسبت به خانواده و همسر و دختران خودشان، شاید بتوانم ادعا کنم که کسی را در آن حد ندیده ام.
امام هیچ گاه وقتی خانم در منزل بود، تنها غذا نمی خوردند، یعنی اگر سفره را پهن می کردند و غذا در سفره آماده بود و خانم از اتاق بیرون رفته بودند، امام دست به غذا نمی زدند تا خانم تشریف بیاورند و بنشینند و با یکدیگر غذا بخورند.
تلفن نجف را بگیرید با خانم صحبت کنم
حجت الاسلام و المسلمین محتشمی: امام هیچ گاه در طول پانزده سالی که در نجف بودیم، با کسی با تلفن صحبت نمی کردند. وقتی که به پاریس رفتیم، همان روز اول و دوم بود که فرمودند: «تلفن نجف را بگیرید، من با خانم صحبت کنم.» در مدتی که امام در پاریس بودند، این مسئله چندین بار اتفاق افتاد که با همسرشان تلفنی صحبت کردند.
به سبب همین نزدیکی و رابطه عاطفی که ایشان با خانواده شان داشتند، چندین بار از پاریس پیام دادند که هر چه زودتر کار گذرنامه و ویزای خانم را درست کنند تا ایشان هم به پاریس تشریف بیاورند و سرانجام نیز بعد از یکی دو هفته ایشان آمدند.
وقتی خانواده امام وارد پاریس شدند، یک احساس طمأنینه و آرامشی را در آقا مشاهده کردیم.
مرا دل نگران کردی
خانم مرضیه حدیده چی: در همان ایامی که در فرانسه بودیم، روزی خانم به منزل یکی از فامیل هایشان به میهمانی رفتند، اما موقع برگشتن، دو ساعت از وقتی که به حضرت امام گفته بودند که برمی گردند، گذشته بود و هنوز برنگشته بودند.
امام که همه کارهایشان را با ساعت و دقیقه تنظیم می کردند، سه بار از اتاق به آشپزخانه آمدند و پرسیدند: «خانم نیامدند؟» دفعه سوم فرمودند: «نگران شده ام، شما نمی توانید وسیله ای پیدا کنید که تماس بگیریم؟» تا اینکه خانم تشریف آوردند، اما وقتی خانم آمدند، با یک محبت خاصی رو به روی خانم نشستند و فقط گفتند: «مرا دل نگران کردی».
در آن خانه کسی بوده است
همسر امام: حضرت امام به من خیلی احترام می گذاشتند و خیلی اهمیت می دادند. هیچ حرف بد یا زشتی به من نمی زدند.
یادم می آید که یک روز به دختران شان صدیقه و فریده که از پشت بام به منزل همسایه رفته بودند، اعتراض کردند و گفتند: «در آن خانه نوکر بوده است.» و از این بابت نگران بودند، ولی من گفتم: کسی آنجا نبوده است و ایشان دیگر هیچ نگفتند.
و لذا اصل مهر و محبت و علاقه همسران نسبت به هم را خداوند متعال، در وجود زوجین قرار داده است. (3) این محبت و علاقه با شروع زندگى مشترک تولد مى یابد و با ادامه زندگى، استحکام پیدا مى کند و تثبیت مى شود.
امام صادق(ع) در رابطه با اهمیت محبت به زن مى فرماید:
«من اخلاق الأنبیاء حب النساء؛(4) از اخلاق پیامبران دوست داشتن زنان است.»
و نیزدر جایى دیگر فرمودند:
«کل من اشتدلنا حبا اشتد للنساء حباً...؛ (5) هر کس ما را بیشتر دوست بدارد، زنان را بیشتر دوست خواهد داشت.»
البته بدیهى است که مهر و محبتى این چنین داراى ارزش است که در مسیر الهى و مطابق با دستورات شرع باشد و گرنه، چه بسا مهر و محبتى که هیچ ثمره معنوى نداشته باشد و حتى باعث سقوط فرد به ورطه نابودى شود.
در فرهنگ غنى اسلام اظهار محبت، یکى از لوازم دوست داشتن است. اما در روابط بین زوجین که مظهر کامل عشق و علاقه است، این اظهار محبت، جایگاه ویژه اى دارد تا آن جا که پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: «قول الرجل للمراه انى احبک لایذهب من قلبها ابدا؛(6) گفتار مرد به همسرش: همانا من تو را دوست دارم، هرگز از قلب همسرش محو نمى گردد.»
پی نوشت ها :
1- محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، ج،3 پیشین، ص140.
2- عبدالله جوادى آملى، مبادى اخلاق در قرآن، چاپ دوم، قم مرکز نشر اسراء، 1378 ه ش، ص158.
3- ومن آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه؛ سوره روم(30)، آیه 21.
4- محمدبن حسن الحر العالملى، وسائل الشیعه، ج،20 پیشین، باب استحباب حب النساء... ص،22 حدیث2.
5- همان ص،24 حدیق12.
6- همان، ص ،23 حدیث9.
منبع :
حوزه نت
دانش نامه موضوعی قرآن.:م:تبیان
ارتقای سلامت با شعار و تبلیغات؟
سلامتی از شاخصه های بسیار مهم و ارزشمندی است که در هر جامعه و برای هر فردی، دارای اهمیت بسیار بالایی است و از مهمترین مسایلی که برای یک زندگی موفق و سرشار از خوشبختی باید به آن توجه شود، سلامتی و تندرستی است.

برخلاف عقیده عموم که سلامتی را بیمار نبودن می دانند، بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت یعنی "رفاه کامل جسمی، روانی، اجتماعی". این بدان معناست که سلامت و گسترش سلامت، یک امر فردی و شخصی نیست بلکه یک امر گروهی است و نیاز به تلاش و کار جمعی دارد. تمامی ملل جهان همانطور که به مسئله سلامت در کشورهای خود اهمیت می دهند، برای سلامت و بهداشت جهانی هم تلاش می کنند و این نشان دهنده این موضوع است که اگر بیماری در کشوری شیوع پیدا کند، آثار مخرب آن، تبعات جهانی دارد و این خود باعث بوجود آمدن پیوند جهانی برای ارتقای سلامت و بهداشت در سطح جهانی است. از این رو، روز 18 فروردین(7 آوریل) به عنوان روز جهانی بهداشت نامگذاری شده است. در ایران هم به منظور ارتقای سلامت، هفته ای بنام هفته سلامت نامگذاری شده است، که در آن هفته فعالیت هایی به منظور شناخت، ترویج و توسعه سلامت انجام می شود.
اما فقط با نامگذاری روز و هفته ای بنام بهداشت و سلامت و با دادن شعارهایی و برگزاری همایش هایی در این هفته، سلامت فردی و عمومی ارتقا پیدا نمی کند و مردم تشویق به انجام فعالیت های مربوط به سلامت و بهداشت نمی شوند. مثلا اگر صحبت از مربی بهداشت و مشاور در مدارس می شود، فقط به ظاهر این کار صورت نگیرد، فقط شعار و تبلیغات نباشد، بلکه افراد متخصص و آموزش دیده در این پست ها قرار بگیرند و نقش زینتی نداشته باشند.
ما درس یا کتابی با عنوان بهداشت و سلامت در مدارس نداریم و مربیان بهداشت ما آموزش های لازم در این زمینه را ندیده اند و برای این کار تربیت نشده اند. یا مثلا اگر صحبت از پزشک خانواده می شود، در حد شعار و بازار گرمی نباشد، بستر و زمینه لازم و بودجه مورد نیاز فراهم شود و افراد در این زمینه تحت آموزش های لازم فرار بگیرند.

ما احتیاج به برنامه ریزی های درازمدت و فرهنگ سازی و گسترش آن در جامعه داریم. نباید برنامه ها و شعارها و فعالیت های هفته سلامت در همان هفته باقی بماند و پس از آن به فراموشی سپرده شود. باید در طول سال دنبال شود و در سال بعد کاستی ها و نقاط قوت شناسایی و در برنامه های جدید کاستی ها بر طرف و بر نقطه قوت ها تاکید شود.
ما احتیاج به فرهنگ سازی صحیح برای سلامت و رفتارهای سلامت زا داریم. افراد باید آموزش های لازم را در این زمینه ببینند و بستر لازم برای اجرا و پیاده کردن این آموزش ها فراهم گردد. این آموزش ها باید به زندگی مردم وارد شود و این کار نیازمند تلاش و فعالیت بسیار است. سلامت یک عمل اجتماعی است که تنها فرد را شامل نمی شود، بلکه محیطی که فرد در آن زندگی می کند، ارتباطاتی که فرد دارد و افرادی که فرد با آنها در تماس است، هم در آن دخیل است. برای ارتقای سطح سلامت جامعه ما احتیاج به عمل جمعی داریم و همه اعم از افراد و ارگان ها و سازمان های دولتی یا خصوصی باید با هم و در کنار هم تلاش کنند و امکان ارتقای سلامت با هزینه اندک را فراهم کنند.
اولین گام برای ارتقای سلامت جامعه این است که به افراد آموزش های لازم در زمینه سلامت داده شود. جلسات و گردهمایی هایی تشکیل شود و دانش و مهارت های مردم برای پیشگیری از انجام رفتار های پرخطر و تشویق به انجام رفتارهای سلامت زا تقویت شود و امکان مشارکت و حضور همگانی فراهم باشد.
ما احتیاج به فرهنگ سازی صحیح برای سلامت و رفتارهای سلامت زا داریم. افراد باید آموزش های لازم را در این زمینه ببینند و بستر لازم برای اجرا و پیاده کردن این آموزش ها فراهم گردد. این آموزش ها باید به زندگی مردم وارد شود و این کار نیازمند تلاش و فعالیت بسیار است
صدا و سیما گام هایی را در این زمینه برداشته است و برنامه هایی را برای آموزش و بالا بردن سطح آگاهی مردم تهیه کرده است. مثلا به منظور کاهش رفتارهای پر خطر و منع افراد از انجام آنها، انیمیشن ها و برنامه هایی در مورد تخلفات رانندگی، مصرف مواد مخدر، تغذیه صحیح، برنامه های مشاوره و غیره تهیه و پخش کرده است.
گام بعدی، ایجاد زمینه های مناسب برای اجرای برنامه های ارتقای سلامت است. بستری که در آن، افراد، جامعه و گروه های مختلف دولتی و خصوصی، با تهیه زمینه های متنوع فردی، اجتماعی و اقتصادی برای ارتقای سلامت جامعه، هماهنگ شوند. این کار احتیاج به بسترهای قانونی، مالی و اقتصادی دارد و با فرایندهای سیاستگذاری، قانونگذاری و ارزشیابی صورت می گیرد و باید مسئولین و دست اندر کاران آن را مهیا کنند.

برگزاری همایش ها، گردهمایی ها، گارگاه های آموزشی و بازآموزی در زمینه های مختلف سلامت و بهداشت، آسیب ها و غیره که توسط سازمان های دولتی یا مردم نهاد، برگزار می شوند، در راستای این هدف قرار دارند.
گام آخر، حمایت های همه جانبه برای اجرا و پیگیری اجرای برنامه های ارتقای سلامت است. این حمایت های همه جانبه، ترکیبی از اقدامات فردی و اجتماعی، برای ایجاد تعهد، حمایت سیاسی و پذیرش اجتماعی است و از طریق سازماندهی اجتماعی، مشاوره ها و بحث های سیاست گذاران بدست می آید.
سلامت یکی از حیاتی ترین نیازهای جامعه است و نیاز به برنامه ریزی و تلاش بسیار برای تحقق در جامعه دارد. سلامت فقط یک مسئله جسمی نیست، سلامت روانی و اجتماعی هم هست و نیاز به همکاری همه سازمان ها و ارگان ها اعم از دولتی و خصوصی دارد. سلامت جامعه زمانی ممکن می شود که بر مبنای عدالت اجتماعی باشد و همه ابعاد جامعه را شامل گردد و از طریق آگاه سازی و آموزش عمومی، دانش جامعه ارتقا پیدا کند. اگر بتوانیم سلامت جامعه و محیط را فراهم کنیم، مهمترین شرط لازم برای سالم ماندن و دوری از خطرات را برای افراد فراهم کرده ایم. نباید فراموش کنیم که افراد سالم، ضمانت پرورش جامعه سالم هستند. م:تبیان
باران آرامش و خوشبختی در زندگی
در زندگی انسانها بارانهای متفاوتی وجود دارد بعضی از بارانها بارانهای امتحان است که کم و بیش زندگی انسانها را با قطرات خود خیس و مرطوب میکند بارانهایی که هیچ راه فراری از آن وجود ندارد: (وَ هُوَ الَّذی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَبْلُوَکُمْ فی ما آتاکُمْ إِنَّ رَبَّکَ سَریعُ الْعِقابِ وَ إِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحیمٌ : و اوست کسی که شما را در زمین جانشین [یکدیگر] قرار داد، و بعضی از شما را بر برخی دیگر به درجاتی برتری داد تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید. آری، پروردگار تو زود کیفر است، و [هم] او بس آمرزنده مهربان است.)

از دیر باز باران و ابرها نقش بسیار مهمی در زندگی انسانها داشتهاند به گونه ای که در بیشتر مواقع زندگی انسانها به باریدن چند قطره باران وابسته بوده است :
(وَ هُوَ الَّذی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ یَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَ هُوَ الْوَلِیُّ الْحَمیدُ : و اوست کسی که باران را - پس از آنکه [مردم] نومید شدند- فرود میآورد، و رحمت خویش را میگسترد و هموست سرپرست ستوده)(الشوری: 28)
اما با وجود این نقش مهم ، نظر افراد در مورد باران خیلی متفاوت است عده ای آن را جز مزاحمت و درد سر نمیدانند و از آن نفرت دارند و با خود میگویند باران به جز موهای آشفته و ژولیده و قدمهای بلند برای رسیدن به مقصد معنایی ندارد .
عده ای تمام زیباییها را در باران مشاهده میکنند و نه تنها از خیس شدن و موهای آشفته هراسی ندارند بلکه لحظه شماری میکنند تا ابرها شروع به باریدن کنند و از ثانیه ثانیه های قدم زدن در زیر دانه های بلورین باران لذت ببرند .
باران پول و ثروت
در زندگی انسانها بارانهای متفاوتی وجود دارد بعضی از بارانها بارانهای امتحان است که کم و بیش زندگی انسانها را با قطرات خود خیس و مرطوب میکند بارانهایی که هیچ راه فراری از آن وجود ندارد:
(وَ هُوَ الَّذی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَبْلُوَکُمْ فی ما آتاکُمْ إِنَّ رَبَّکَ سَریعُ الْعِقابِ وَ إِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحیمٌ: و اوست کسی که شما را در زمین جانشین [یکدیگر] قرار داد، و بعضی از شما را بر برخی دیگر به درجاتی برتری داد تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید. آری، پروردگار تو زود کیفر است، و [هم] او بس آمرزنده مهربان است.)(الأنعام: 165)
آری گاهی باران ثروت و گاهی باران مقام و گاهی باران غرور و خود برتر بینی بر زندگی افراد نازل میشود نه برای اینکه پاداشی برای کردار آنها باشد بلکه به خاطر اینکه مورد امتحان قرار بگیرند و عیار و ارزش آنها با عکسالعملی که در زیر این باران انجام میدهند سنجیده شود و خودشان بفهمند که چند مرده حلاجند؟
باران عذاب
بعضی از بارانها باران عذاب و نقمت است بارانی است که خودتان سبب بارش آن شدهاید و هیچ کسی را به جز خودتان نباید ملامت کنید چنانچه شیطان بارها و بارها فریاد میکند که (فَلا تَلُومُونی وَ لُومُوا أَنْفُسَکُم: پس مرا ملامت نکنید و خود را ملامت کنید).(إبراهیم: 22)
بارانی که قطراتی از آن میتواند زندگی انسان را دگرگون کند تاجایی که دیگر حتی بوی موفقیت و خوشبختی در زندگی به مشام او نمیرسد :
(وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلَی الْقَرْیَةِ الَّتی أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَ فَلَمْ یَکُونُوا یَرَوْنَها بَلْ کانُوا لا یَرْجُونَ نُشُوراً : و قطعاً بر شهری که باران بلا بر آن بارانده شد گذشتهاند؛ مگر آن را ندیدهاند؟ [چرا،] ولی امید به زنده شدن ندارند.(الفرقان: 40)
و جالب است که عده ای به سبب غرور و تکبر به جایی میرسند که با جسارت هر چه تمامتر از خداوند تقاضا میکنند که این باران در زندگی آنها شروع به باریدن کند و میگویند:
(وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا به عذابٍ أَلیمٍ: و [یاد کن] هنگامی را که گفتند: «خدایا، اگر این [کتاب] همان حقِّ از جانب توست، پس بر ما از آسمان سنگهایی بباران یا عذابی دردناک بر سر ما بیاور( الأنفال: 32)

اما این افراد که در دنیا به هیچ چیزی اعتقاد ندارند از این امر غافلند که خداوند طبق مصلحتها و حکمت خود عذاب را نازل میکند و درخواست این افراد برای نزول عذاب هیچ گونه دخلی در این مسئله ندارد چرا که این منطق قرآن است که قرار نیست همه در این دنیا طعم عذاب خداوند را بچشند:
(وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فیهِ الْأَبْصار: و خدا را از آنچه ستمکاران میکنند غافل مپندار. جز این نیست که [کیفر] آنان را برای روزی به تأخیر میاندازد که چشمها در آن خیره میشود.)(إبراهیم: 42)
باران آرامش و خوشبختی
شاید بتوان گفت باران آرامش و خوشبختی بهترین بارانی است که در زندگی انسانها شروع به باریدن میکند, تصور کنید در جامعه ای که همه مردم شب و روز برای بدست آوردن قطره ای آرامش تلاش و کوشش میکنند, آسمان زندگی عده ای آنقدر ابری باشد که میلیونها قطره از این باران آرامش بر زندگی آنها نازل شود و غرق در آرامش و خوشبختی شوند و این باران همان بارانی است که خداوند متعال وعده نزول ان را در جای جای قرآن کریم به افراد داده است:
(هُوَ الَّذی أَنْزَلَ السَّکینَةَ فی قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ لِیَزْدادُوا إیماناً مَعَ إیمانِهِمْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیماً: اوست آن کس که در دلهای مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند. و سپاهیان آسمانها و زمین از آنِ خداست، و خدا همواره دانای سنجیده کار است.)(الفتح: 4)
و در سایه سار بارش این باران گرانبهاست که:
1) هرگز از کسی جز خدا نمیترسند: (وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ کَفی بِاللَّهِ حَسیباً) (احزاب: 39)
2) در انجام اهداف خود استوارند و اگر همه دنیا هم آنها را ملامت کنند تأثیری در آنها ندارد (وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ) (مائده: 54)
3) هرگز به خاطر آنچه از دست دادهاند غمگین نمیشوند، و به آنچه دارند دلبستگی شدید ندارند، و این دو اصل سبب میشود که آرامش روحی آنها به خاطر گذشته و آینده متزلزل نشود.(لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بما آتاکُم)(حدید: 23)
4) و بالاخره هرگز در برابر حوادث سخت سست نمیشوند، و اندوهی به خود راه نمیدهند، و همواره خود را برتر از دشمن میبینند: (وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ) (آل عمران: 139)
برخلاف بارانهای دیگر برای بهرهمندی از قطرات طلایی این باران ارزشمند تنها مدرکی که نیاز است مدرک ایمان است چرا که این باران فقط اختصاص به مؤمنین دارد و در زندگی افراد دیگر هرگز نمیبارد. پس بیایید برای دریافت این قطرات
طلایی دعا کنیم :
(رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادی لِلْإیمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ کَفِّرْ عَنَّا سَیِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ : پروردگارا، ما شنیدیم که دعوت گری به ایمان فرا میخواند که: «به پروردگار خود ایمان آورید»، پس ایمان آوردیم. پروردگارا، گناهان ما را بیامرز، و بدیهای ما را بزدای و ما را در زمره نیکان بمیران.(آلعمران : 193)م:تبیان
لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکسها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture و یا Reload Image را انتخاب کنید
خود فروشی به بهانه فقر؟
وجود برخی پدیده ها، همچون زنان خیابانی در جامعه اسلامی بسیار تاسف بار است که البته این امر نیازمند توجه همگان به این نکته است. لذا رسیدگی به وضعیت این افراد و بررسی علل گرایش برخی از زنان به خیابان و رها شدن از کانون خانواده نیازمند همکاری توام دولت و مجلس است.

پیدایش زنان خیابانی تنها به دلیل داشتن مشکلات مالی و اقتصادی توجیه پذیر نیست چرا که افراد بسیاری در فقر زندگی می کنند ولی حاضر به تن فروشی نیستند. اولین اقدام برای مقابله با پدیده زنان خیابانی بررسی کارشناسانه علت های گرایش افراد به این مقوله به عنوان منبع کسب درآمد و تامین مخارج زندگی است. شناسایی و دستگیری زنان خیابانی راه حل پایان دادن به این موضوع نیست؛ باید راه های نفوذ و ورود افراد به این گونه جرایم شناسایی و بسته شود.کمبود امکانات، فقر و نداری بهانه معقولی برای گرایش برخی زنان به خیابانی شدن نیست.خیلی از زنان سرپرست خانوار با انجام کارهای خدماتی سطح پایین مخارج زندگی خود و فرزندانشان را تامین می کنند بدون اینکه به کارهای غیر اخلاقی روی آورند.
زنان خیابانی چگونه متولد می شوند؟
درباره علل به وجود آمدن پدیده زنان خیابانی دیدگاه های مختلفی وجود دارد. در حالی که برخی کارشناسان بر علل اقتصادی ایجاد این پدیده تاکید می کنند، برخی دیگر از کارشناسان علل اجتماعی و روانی را در ایجاد آن موثر می دانند. محمد حسین فرجاد یکی از کارشناسان اجتماعی است که در این باره می گوید: پدیده زنان خیابانی زاییده فرار دختران و زنان از خانواده است. عمده ترین عامل فرار زنان و دختران به نابسامانی های زندگی و خانوادگی باز می گردد و این نابسامانی فقط نابسامانی اقتصادی نیست. نابسامانی می تواند عامل اقتصادی، تربیتی، روانی، اجتماعی یا فرهنگی داشته باشد. همانطور که روسپیگری بیماری روانی اجتماعی است.
آزادی هر کسی در جامعه محدود است و رعایت حقوق شهروندی نباید مانع مبارزه با پدیده زنان خیابانی شود که متاسفانه در چند سال اخیر به این مقوله بی توجهی شده است. ما نباید به خاطر خوشایند مدعیان حقوق بشر جامعه خود را در منجلاب فساد رها کنیم و هیچ برنامه ای با روند ترویج بی حجابی نداشته باشیم
برخی از زنان خیابانی دچار اختلالات روانی هستند در برخی دیگر عوامل اجتماعی فقر، نبودن حمایت اجتماعی و... نقش عمده دارد و شاید در تعداد قلیلی هم صرف خواست خود آنان برای اقدام به این عمل موثر باشد. حتی اگر عامل روسپیگری در برخی از این زنان در اصل اختلالات روانی باشد، اما نارسایی های اجتماعی در تظاهر آن نقش دارد. به این معنی که در شرایط مطلوب اجتماعی، اختلال روانی نمی تواند سبب روی آوردن یک زن به روسپیگری شود.

ضعف اعتقادات مذهبی
متاسفانه گرایش افراد به گناه و کارهایی از این قبیل به بهانه تامین مخارج زندگی به ویژگی های فردی و اعتقادات خانوادگی افراد بستگی دارد. از بین رفتن شئونات اسلامی و ریشه های مذهبی و اعتقادی در جامعه در گرایش افراد به کارهای خلاف شرع تاثیر می گذارد. فقر و کمبود امکانات مالی هرگز عامل درستی برای پیدایش زنان خیابانی نیست چرا که بسیاری از افراد کم درآمد برای کسب درآمد روزانه خودشان حاضرند گدایی کنند ولی حاضر نیستند شرف خود را زیر پا بگذارند. علل پیدایش زنان خیابانی نیاز به بررسی ریشه های فرهنگی و اجتماعی جامعه در سطح کلان دارد.هادی مقدسی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در خصوص درمان این معضل می گوید:” پدیده زنان خیابانی هم از لحاظ اجتماعی و هم از لحاظ فرهنگی نیاز به بررسی دارد.گاهی برخی افراد به دلیل داشتن مشکلات اقتصادی و مالی و به منظور امرار معاش دست به اقداماتی خلاف عرف و شرع میزنند.بسیاری از افراد با وجود داشتن مشکلات مالی و تنگناهای معیشتی با مراجعه به سازمان های حمایتی، هرگز حاضر به کارهای ناشایست و آلوده نمی شوند. برخی افراد فقط به خاطر داشتن مشکلات مالی و معیشتی دست به اقدامات خلاف شرع نمی زنند بلکه القائات هدایت شده از طرف عاملان اصلی تهاجم فرهنگی ، این افراد را به بی بندوباری و بی حجابی می کشاند. زنان خیابانی که با لباس ها و ظواهر زننده خود را در معرض نمایش عموم می گذارند به دنبال حل مشکلات مالی و اقتصادی نیستند. آزادی هر کسی در جامعه محدود است و رعایت حقوق شهروندی نباید مانع مبارزه با پدیده زنان خیابانی شود که متاسفانه در چند سال اخیر به این مقوله بی توجهی شده است. ما نباید به خاطر خوشایند مدعیان حقوق بشر جامعه خود را در منجلاب فساد رها کنیم و هیچ برنامه ای با روند ترویج بی حجابی نداشته باشیم."
عواقب پدیده زنان خیابانی چیست؟
این زنان قربانیانی هستند که دیگران را هم قربانی می کنند. آنان در معرض انواع آزارها و تهدیدها قرار دارند و به انواع بیماری های واگیردار پوستی، گوارشی و تنفسی مبتلا هستند.هرچند در سال های اخیر به خطر وجود ایدز در این زنان و سرایت آنان به مردان و گسترش ایدز از طریق این مردان تأکید شده است، لیکن باید دانست دیگر اختلالات عفونی در این زنان از جمله انواع هپاتیت و بیماری های آمیزشی و پوستی دیگر نیز بسیار مهم است. اکثر این زنان اعتیادهای گوناگونی هم دارند. وجود این زنان سبب رواج بی بند وباری در جامعه، سست شدن پیوندهای خانواده و کاهش آمار ازدواج می شود. بسیاری از این زنان قربانی خشونت و قتل می شوند، کما اینکه در سال های اخیر چند مورد از قتل های زنجیره ای که قربانیان آنها زنان خیابانی بوده اند و قاتل نیز فرد پلیدی بوده که پس از رابطه با این بخت برگشتگان و سرقت اموال ناچیز آنان مرتکب جنایت شده آشکار گردیده است. کدام دستگاه های اجرایی مسئول رسیدگی به این معضل هستند؟
به طور غیر مستقیم همه دستگاه های اجرایی با این موضوع و پیشگیری از آن مرتبط هستند ازجمله وزارت آموزش و پرورش، ارشاد، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، کار، رفاه اجتماعی، کشور، اقتصاد، صنایع و معادن و... قوه قضائیه و قوه مقننه نیز نقش مهمی در امر پیشگیری می توانند داشته باشند، اما اگر مسئولیت مستقیم مورد نظر باشد. آن گاه وزارت کشور، نیروی انتظامی، وزارت بهداشت، سازمان بهزیستی و وزارت جدید التأسیس رفاه اجتماعی را باید نام برد.
هرچند در سال های اخیر به خطر وجود ایدز در این زنان و سرایت آنان به مردان و گسترش ایدز از طریق این مردان تأکید شده است، لیکن باید دانست دیگر اختلالات عفونی در این زنان از جمله انواع هپاتیت و بیماری های آمیزشی و پوستی دیگر نیز بسیار مهم است
راهکارهای جلوگیری از شیوع این پدیده چیست؟
پیشگیری در این جا دو نوع است، بنیادی و اختصاصی. پیشگیری بنیادی به معنی رفع بیکاری، فقر، محرومیت، نابرابری و در مجموع، ساختن جامعه آرمانی اسلامی است که در آن معنویت هدف است و در عین حال نیازهای ابتدایی تر نیز به طور نسبی برآورده شده است.
پیشگیری خاص عبارت از رفع عوامل موجد اختلالات روانی و شخصی از طریق گسترش بهداشت روانی در خانواده، ارائه آگاهی در مورد الزامات و ضروریات ازدواج، تأکید بر تعداد مناسب فرزندان، گسترش ساختارهای حمایت اجتماعی و جلوگیری از بدآموزی توسط رسانه های همگانی تصویری است.م:تبیان
منابع : 1- هم صدا / 2- ندای انقلاب / 3- روزنامه رسالت / 4- روزنامه همشهری