2.متلک پرانی
3.تتو کردن
4.شنیدن ناموسیقی
5.دست انداختن دیگران
6.اکس پارتی
به دلیل ارتباط این مبحث به اداره هوا و فضا !!از بیان برخی جزئیات معذوریم.
8.وبگردی
این یکی رو که بعضی از شما کاربرای عزیز توش تخصص دارید. ساعت یک بامداد آن شدم 1024 تا کاربر آنلاین داشتیم .از اینکه از ما حمایت می کنید و به مطالبمون توجه دارین ممنون اما یه سوال، جان من شما خواب نداری؟
9.نالیدن و شکایت از اوضاع زندگی
10.موبایل بازی
تشخیص چرم طبیعی از چرم ساخت دست انسان در برخی موارد بسیار دشوار است. چرم طبیعی بسیار گرانتر از چرم مصنوعی است بنابراین بهتر است بدانید که چگونه باید چرم طبیعی و مصنوعی را هنگام خرید کاناپه از هم تشخیص دهید تا اشتباهی رخ ندهد. هر دو نوع چرم زمانی که خراب میشوند قابلیت تعمیر شدن دارند اما برای تعمیر هر یک از آنها از موارد متفاوتی استفاده میشود. برای دانستن نحوه تشخیص با ما همراه شوید:
- به شناسنانه و برچسب روی کاناپه دقت کنید و ببینید که در قسمت مواد استفاده شده از چه نامی برای پوشش چرمی کاناپه استفاده شده است. سپس در خصوص نام مشاهده شده تحقیقاتی به عمل آورید.
- در قسمتهایی که امکانش وجود دارد به قسمتهای برش روکش کاناپه نگاه کنید. اگر در آن بخشها نشانهای از حالت پلاستیکی و نرم مشاهده کردید چرم روکش طبیعی نیست.
- چرم را لمس کنید. آیا نرم و منعطف است یا سرد و خشک؟ چرم طبیعی بسیار نرم و منعطف است.
- چرم را ببویید. چرم طبیعی یک بوی مشخص و خاص دارد که هرگر نمیتوان از آن کپیبرداری کرد.
- به بافت چرم نگاه کنید اگر گرهها و خلل و فرجهای آن طبق الگویی قابل شناسایی باشد چرم مصنوعی است.
- چرم طبیعی و مصنوعی را از پشت آنها نیز میتوان از هم تشخیص داد. چرم مصنوعی دارای پوششی در قسمت پشت است که هنگام برش آسیب میبیند و کاملا مشخص است.
امروزه افزایش قد از جمله دلمشغولیهای بسیاری از خانوادهها، دختران و پسرانی است که اهمیت زیادی به ظاهر و تناسب اندام خود میدهند. اگر چه امروزه بازار انواع جراحیها و متدهای درمانی مختلف در شیوههای درمانی طب مدرن و مکمل داغ است اما رعایت نکاتی بسیار ساده از دوران کودکی فرزندانمان و استمرار آنها در دوران نوجوانی عامل مهمی برای افزایش هورمون رشد در بدن آنها شده و افزایش قد را در سنین نوجوانی به همراه میآورد.
بهترین شیوه برای بالابردن میزان ترشح هورمون رشد در بدن کودکان و نوجوانان اصلاح شیوه زندگی و تنظیم سبدغذایی مفید و مغذی است. باید دقت داشت که مصرف صبحانه کامل و دریافت مواد مغذی موجود در لبنیات در کنار مصرف پروتئین موجود در گوشت قرمز و گروه ویتامین B موجود در غلات و سبزیها تاثیر زیادی در افزایش ترشح هورمون رشد در کودکان و نوجوانان داشته و با مداومت آن موجب افزایش قد در آنها میشود.
یکی از مهمترین موادغذایی که برای افزایش هورمون رشد و افزایش قد در بدن به آن نیاز داریم، اسفناج است. اسفناج در کنار موادغذایی دیگری مثل جوانه گندم، ماهی و بادام زمینی از جمله غذاهای سرشار از منیزیم هستند که تاثیر بسیار زیادی در رشد بافتهای استخوانی و افزایش هورمون رشد دارند بنابراین مصرف روزانه اسفناج در رژیم غذایی کودکان و نوجوانان بهشدت به خانوادهها توصیه میشود.
تمرینات کششی و فعالیت ورزشی نیز از جمله راهکارهایی است که مداومت بر آن موجب افزایش قد نوجوانان میشود. نوجوانان با انجام حرکات کششی در طول روزهای هفته موجب رشد عضلانی بدن و تقویت بافت استخوانی خود میشوند و به این ترتیب به پیشگیری از تراکم استخوان در ستون فقرات و خمودگی در این بخش از بدن منتهی میشود. در این صورت این تمرینات علاوه بر آنکه موجبات افزایش قد را با خود به همراه دارند با تنظیم هورمونهای بدن به افزایش نشاط و شادابی فرزندانمان نیز کمک میکنند.
مصرف حبوبات، سویا، انواع مغزها، بادنجان و بلغور گندم بهترین جایگزینهای گوشت قرمز هستند که علاوه بر تامین مواد آلی و معدنی مورد نیاز بدن مانع بروز کم خونی و فقر آهن میشوند. تحقیقات ثابت کرده رژیم غذایی سرشار از سبزی و میوه تازه میتواند از بروز بسیاری از بیماریها از جمله سرطانها جلوگیری کند ولی مشکلی که ممکن است با حذف گوشت قرمز و سفید برای افراد پیش بیاید، فقدان مواد آلی و معدنی موجود در گوشت است که بدن به آن نیاز دارد.
آجیلها منبع مهم امگا 3 هستند. بلغور گندم و دانههای حبوبات علاوه بر ویتامین گروهB تامینکننده پتاسیم و فسفر مورد نیاز بدن هستند. نوعی از قارچهای گوشت دار و پرحجم هم میتوانند طعم و مزه گوشت را برای مصرفکننده تداعی کنند.
سرمهای مراقبت از پوست امروزه همه جا در دسترس شماست. در داروخانهها و حتی سوپرمارکتهای بزرگ وقتی قدم میزنید و به بخش محصولات مراقبت از پوست میرسید، میتوانید به راحتی آنها را در طبقات پیدا کنید. اما تا حالا دقت کردهاید چرا امروزه این محصولات اینقدر محبوب شدهاند؟ و این محصولات چه کاراییهایی دارند که حتی کرمها و مرطوبکنندهها نمیتوانند آن اثرات را داشته باشند؟مهمترین خاصیت بارز این سرمها، عملکرد آنهاست. آنها از مولکولهای کوچکی تشکیل شدهاند که مواد موجود در این مولکولها. داخل منافذ عمیق پوست رخنه کرده به سرعت اثرات درمانی خود را نمودار میکنند. اما روی اکثر این سرمهاعبارت ضدچروک ذکر شده و به همین دلیل خانمها تصور میکنند که تنها کارایی این سرمها از بین بردن خطوط وچین و چروکهاست. اما این سرمها حاوی موادی هستند که میتوانند با نفوذ رنگدانههای آب آنها را خرد کنند و لکها و دملها را از بین ببرند.
سرمها حالتی روغنی یا ژل مانند دارند، که مواد اولیه آنها بیشترین اثر را روی مراقبت از پوست به جای میگذارد. بسیاری از ترکیبات آنها ممکن است در مرطوبکنندهها نیز استفاده شود، اما اثرات آنها نسبت به استفاده از سرم کمتر است، شاید این مسأله به دلیل حالت ژل مانند و روغن سرمها باشد.
هدف اصلی مرطوبکنندهها رساندن آب به سطح پوست، با جایگزین کردن مایعات و ایجاد موانع بر سر راه عواملی است که باعث از بین رفتن و کم شدن چربیهای طبیعی پوست میشوند. مرطوبکنندهها چون غلظت بیشتری دارند به خوبی سرمها نمیتوانند در منافذ پوست رخنه کنند. به طور مثال اسید هیالورونیک، یک مواد آبرسانی قوی است که بافت سرم کمک میکند تااین ماده راهی پیدا کند که عمیقتر به داخل پوست وارد شود. علاوه بر این بتواند سلولهای رشد و بازسازیکننده را بیشتر تحریک کند.
پیتاپد، محلول در آبی است که در اکثر لوسیونها و کرمها وجود دارد. اما چون سرمها بیشتر حالت مایع دارند، کمک میکند تا این ترکیب بیشتر و سریعتر توسط پوست جذب شود.
سرمها نقش کلیدی در حفاظت در برابر نور خورشید ایفا میکنند، همانطور که میدانید کرمهای ضدآفتاب اصلیترین وسیله برای مقابله با آسیبدیدگی ناشی از نورخورشید است. اما آنتیاکسیدانها نیز به حفاظت پوست در مقابل آسیبدیدگی ناشی از رادیکالهای آزاد که در اثر خورشید ایجاد میشود کمک میکند. سرمهای آنتی اکسیژن حاوی کوآنزیمی به نام 10Q، ویتامین C و E و لایههای دفاعی هستند که باعث بازسازی و تعمیر ظاهر پوست میشود. سرمهای حاوی اسید لاکتیک و اسید گلی کولیک سرمهای لایهبردار هستند، بنابراین با استفاده از آنها پوست تازهتر و شفافتر میشود و دیگر لازم نیست از لایهبردارهای خشن و قوی استفاده کنید.
یک سوال رایج همیشه در مورد سرمها وجود دارد و آن این است که اگر مواد اولیه موجود در سرم به راحتی جذب پوست میشود پس چرا نباید فقط به استفاده از آنها بسنده کرد؟ جواب این سوال خیلی ساده است. اکثر سرمها به اندازه مرطوبکنندهها حاوی مواد آبرسان نیستند. اکثر مواد موجود در سرمها ترکیبات محلول در آب هستند و حاوی مایعات و روغنهای مورد نیاز پوست نیستند. در حالی که پوست به این مایعات و روغنها برای براقی و شفافیت احتیاج دارد. بنابراین ابتدا از سرمها استفاده کنید و برای اینکه مواد آنها کاملا جذب پوست شود، به مدت 5 تا 10 دقیقه صبر کنید و بعد از کرمهای مرطوبکننده استفاده کنید. زیرا اگر بلافاصله بعد از استفاده از سرمها، مرطوبکننده بزنید، این دو محصول با هم ترکیب میشوند و به مواد موجود در سرم اجازه نمیدهند تا به اندازه لازم و کافی جذب پوست شود. اما وقتی بعد از مدتی مرطوبکننده استفاده میکنید نه تنها باعث میشود تا مواد سرم بهتر جذب شود، بلکه پروسه مراقبت و نگهداری از پوست کاملا انجام میشود. سرمها نقش زیادی در جوانسازی پوست ندارند مگر اینکه از محصولات ضدچروک آن استفاده کنید.
سرمهایی که مخصوص اطراف چشم هستند، اگر سالهای جوانی استفاده شوند کارایی لازم را خواهند داشت. زیرا این سرمها زیاد قوی نیستند و باعث پف اطراف چشم نمیشوند.
افرادی که پوست چرب و مستعد آکنه دارند، بهتر است از سرمهای حاوی اسید سالیسلیک استفاده کنند، زیرا این سرمها جوشها را از بین میبرد و مانع از مسدود شدن منافذ روی پوست میشود.
اخیرا سرمهای ضدچروک زیادی با مارکهای مختلف وارد بازار محصولات مراقبت از پوست شده که برای خرید آن باید هزینه زیادی صرف کنید، اما به جرأت میتوانیم بگوییم که این سرمها اثرات خیلی موثری از خود به جای نمیگذارند و فقط درصد کمی از چین و چروکها را از بین میبرند.در اکثر خانمها خشک شدن شدید پوست و ایجاد جوش میتواند از علائم دوران یائسگی باشد، این خانمها میتوانند از سرمهای اورئال استفاده کنند. این سرم برای پوستهای خشک و کدر بسیار مناسب است و خاصیت مرطوبکنندگی خوبی دارد.
دتینول یکی از بهترین مواد اولیه ضدچروک است و سرمهای حاوی دتینول برای کاهش میزان چین و چروک مناسب هستند. این سرمها اغلب حاوی آب و سیلیکون هستند و این دو ماده باعث میشوند تا سرم بیشتر در لایههای پوست نفوذ کند.
در سالهای اخیر سرمها و مرطوبکنندههایی که باعث شفاف شدن و روشنی پوست میشوند، بازار بزرگی را به خود اختصاص دادهاند. این محصولات رنگدانههای پوست را حتی از توناژ طبیعی خودشان روشنتر میکنند و به بافت پوست شفافیت میدهند.
ویتامین C یکی از مواد اصلی این کرمها و سرمهاست. میتوانید از سرمهایی که حاوی ویتامین C هستند برای طراوت و روشنی پوست خود استفاده کنید.
منافذ باز یکی از بزرگترین مشکلات پوستی اکثر خانمهاست. سرمهای کلینیک از بهترین نوع محصولات برای درمان این منافذ است. این سرمها یک لایهبرداری سبک از روی پوست انجام داده و باعث میشوند تا منافذ روی پوست کمتر به چشم بیاید و تولید چربی پوست را کنترل میکنند. برای پوستهای حساس و ملتهب سرمهای کریستال بسیار مناسب است، این سرمها حاوی موادی است که واکنشهای آلرژیزا را کمتر میکند، برای پوستهای آکنهدار بهتر است از سرمهای ضدآکنه مثل لالیس استفاده شود.
همانطور که میدانید پوست در حین خواب استراحت میکند و بازسازی میشود. شما پروسه بازسازی پوست را در خواب میتوانید با استفاده از سرمهای مخصوص شب مثل آلفا، اچ لیوکئید گلر تقویت کنید. مواد موجود در این سرم ترشح کلاژن و تولید آن را افزایش میدهد و ویتامین E و A موجود در آن جابهجایی سلولها را تسریع کرده و به جوانسازی و بازسازی پوست کمک میکند.
سرمهای حاوی آنتیاکسیدانها، ویتامین A و C و گیاه بابونه نیز برای لطافت و جوانسازی پوست بسیار مفیدند. سرمهای حاوی اسیدگلایکوئیک، با یک لایهبرداری خفیف از روی پوستتان، باعث میشود تا صبح پوست بهتر و شفافتری داشته باشید. برای جوانسازی این سرم را روی صورت، گردن و قفسه سینه خود بزنید و اجازه بدهید تا صبح پوست شما بازسازی شود.
در علم روانشناسی نیز مثال هایی نظیر این وجود دارد که احتمال این که یک شخص گرسنه در خیابان ، تابلوی کتابخانه را " کباب خانه" بخواند ، بیشتر از بقیه است.
2 - می گویند مردی ، خروسی خرید و به خانه برد. وقتی وارد شد ، همسر جوانش ، سر و رویش را پوشاند و نهیب زد: ای مرد! غیرتت چه شده است؟ روزها که تو نیستی ، آیا من باید با این خروس که جنس مخالف است ، تنها بمانم؟ خروس را بیرون ببر و از هر که خریده ای به او بازگردان!
مرد ، خوشحال از این که زن چنان پاکدامنی دارد که حتی از خروس هم دوری می کند ، به بازار برگشت و خروس را به فروشنده اش که پیر مرد دنیا دیده ای بود پس داد.
پیرمرد که ماوقع را شنید ، گفت: اشکالی ندارد؛ من خروسم را پس می گیرم ولی برو درباره زنت بیشتر تحقیق کن! کسی که درباره یک خروس چنین می کند ، لابد ریگی به کفش دارد و می خواهد رد گم کند.
در یکی دو سال اخیر ، برخی مسوولان و رسانه هایی که داعیه دار ارزشگرایی هم هستند ، نگاه های خاصی به مساله جنسیت داشته اند که به همان اندازه که مضحک اند ، شرم آور و تأسف بار نیز هستند ؛ تو گویی که بعضی ها ، همه ارکان و عناصر خلقت آدم و عالم را رها کرده اند و به جهان هستی از پیرامون جنسیت و رفتارهای مبتنی بر آن می نگرند!
البته اگر یک شهروند در کنج خانه خود دچار چنین کج بینی مفرطی شود ، حرجی نیست ولی هنگامی که برخی مدیران میانی و رسانه های رسمی و مدعی ، علمدار چنین رویکردهایی شوند ، آنگاه نمی توان تأسف و نگرانی خود را پنهان کرد.
مثلاً همین سال گذشته بود که لوگوی روزنامه تهران امروز ، یک جنجال بزرگ در سطح ملی به وجود آورد و حتی بازتاب های جهانی داشت که طی آن دنیا به نوع نگاه بعضی ها در داخل خندید!
در آن مقطع ، یکی از مسوولان وقت ، کشف کرده بود که لوگوی این روزنامه شبیه زنی است که می رقصد و باید تغییر کند و تهدید کرده بود که در صورت برچیده نشدن این فساد آشکار ، با روزنامه برخورد خواهد کرد! و این در حالی بود که تا قبل از کشف این شباهت(!)به مخیله هیچ بنی بشری با عقل متعارف ، چنین چیری حتی متبادر هم نمی شد!
یا زمانی خبر آمد که فلان مسوول دستور داده صدای ضبط شده خانمی که در آسانسور ، طبقات را اعلام می کند و می گوید "لطفا مانع بسته شدن در نشوید" را قطع کنند!
چند روز پیش نیز ، خبرگزاری مهر خبر داد که به ناشری گیر داده اند که باید بیت در آغوش گرفتن جسد خسرو توسط شیرین سانسور شود! و این در حالی است که در 9 قرنی که از سروده شدن این منظومه توسط نظامی گنجوی می گذرد ، هیچ کس از این بیت تحریک و منحرف نشده بود! (هر چند دو روز بعد مسوولان مربوطه گفتند که قضیه ناقص مطرح شده است و چون مخاطب کتاب نوجوانان بوده اند برخی ملاحظات طبیعی است.)
غلبه نگاه جنسی به دنیای پیرامون و گارد گرفتن در برابر همه چیز ، به این چند مورد ختم نمی شود. اخیراً نیز ارگان رسمی دولت و پیشتر ، یک سایت حامی دولت ، مقاله ای منتشر کرده بودند که در آن همه چیز به طرز بی سابقه ای ، جنسی و سکشوال قلمداد شده اند.
مثلاً شهرسازی کنونی با ماهیت جنسی تعریف شده و نویسنده فیلسوف آن (!) نمادهای شهری را نیز جنسی کرده و نوشته است: در شهر مدرن ، نمادهای مردانه(مانند برج میلاد) ، در برابر نمادهای زنانه (مانند تونل کردستان یا توحید) می ایستند(!) و با اشاره به " اتوبان ها و بزرگراه هایی که می توان با سرعت در میان انبوه اتومبیل ها لایی کشید، نوشته بود: "لایی" کشیدن در ترافیک خیابان ها و لذت حاصل از ان ، یک کنش سکشوال است.چنین کنشی شب ها در خیابان لذت بیشتری تولید می کند(!)
یا در همین مقاله ، ادعا شده که فوتبال هم ماهیت سکشوال دارد زیرا توپ در درون دروازه جای می گیرد یا بازیکنان به هم لایی می زنند... و در ادامه نیز خودروی پژو 206 را محصولی جنسی معرفی کرده که مردم از آن خبر ندارند!
نکته تاسف بار تر این که این نگاه های بیمارگونه ، به جای روانه شدن به کلنیک های روانشناسی جهت معالجه افرادی که حتی برج میلاد را با نگاه جنسی می نگرند ، سر از تریبون های رسمی و ارگان دولت در می آورند و به عنوان فلسفه به خورد مردم داده می شوند!
صاحب چنین نگرشی که حتی اشیا ، خیابان ها و خودروها را نیز با نگاه جنسی می بیند اگر قدرت اجرایی هم پیدا کند ، معلوم است که با رفتارهای متعارف برآمده از اقتضائات سنی جوانان چگونه برخورد می کند و چه تفاسیری از آن ارائه می دهد!
اما ربط آن سکانس فیلم چارلی چاپلین و ماجرای خروس با این افراد چیست؟
به نظر می رسد ، افرادی که چنین نگاه های بیمارگونه ای دارند ، از دو حال خارج نیستند: یا محرومیت ها و عقده های فروخفته خود را با نگاه جنسی شان به همه چیز ، پاسخ می دهند که در این صورت باید برایشان طلب شفا کرد و یا همانند آن زنی که مانع از ورود خروس به خانه اش شد ، دارند رد گم می کنند که باید بساط ریا و ادا و اصول شان را برچید و خلقی را رهانید.
منبع : عصر ایران
امروزه در جهان تکنیکهای مختلفی برای ترک سیگار مورد استفاده متخصصان و درمانگران قرار میگیرد که هر کدام از آنها به فراخور خدمات درمانی که ارائه میدهند هزینههای قابل ملاحظهای را به افراد سیگاری تحمیل میکنند.
به همین دلیل امروزه شیوههای طبیعی ترک سیگار در جهان با استقبال بینظیری از سوی افراد سیگاری روبهرو شده است؛ شیوههایی که بدون شک سادهترین و قابل دسترسترین روشها برای عموم مردم محسوب میشوند. این تکنیکها شامل اصلاح رژیم غذایی، مصرف داروهای گیاهی و پاکسازی بدن است که استفاده از برخی از آنها برای افرادی که قصد کم کردن تعداد سیگار خود در طول روز را دارند بسیار کاربردی و مفید است.
عرق شاهتره یکی از موثرترین داروهای گیاهی است که در پاکسازی بدن از سموم و اخلاط موذی ناشی از استعمال سیگار بسیار موثر است. برای استفاده از فواید این عرق گیاهی کافی است هر روز 2 لیوان از آن را بنوشید تا به مرور شاهد دفع سموم و اخلاط ناسالم از بدنتان باشید. این عرق بهدلیل خاصیت تصفیهکنندگی که دارد به مرور به بدن کمک میکند تا از طریق جریان گردش خون و سیستم گوارش و تعریق به دفع مواد سمی موجود در بدن کمک کند. علاوه بر این نوشیدن این عرق گیاهی جذب ویتامین C را در بدن افزایش میدهد و به مرور موجب افزایش وزن و بازگشت افراد سیگاری به وزن طبیعی میشود. در عین حال فرد سیگاری با توجه به برنامهای که در پیش گرفته است میل کمتری به کشیدن سیگار از خود نشان میدهد.
درمانگران طب سنتی و مکمل همواره توصیه میکنند برای دریافت بهتر اثرات شیوههای ترک اعتیاد در طب مدرن استفاده از متدهای درمانی طبهای سنتی و مکمل موثر است. گاهی استفاده از گیاه درمانی یا یکی از شیوههای درمانی سنتیمیتواند به عنوان درمانی کمکی روند ترک دخانیات و سیگار را تسریع کند و بیمار را در شرایط جسمی و روحی مساعدتری قرار دهد.
زیبا ترین آغاز را با تو تجربه کردم ، پس تا زیباترین پایان با تو میمانم …
فاصله گرچه دست های ما را از هم جدا کرد ولی خوشحالم که جرات ندارد به دل هایمان نزدیک شود ….
لبریز غزل بیا همی آهسته
چون آیه بخوان مرا کمی آهسته
آهسته مرا رها بکن از سر عشق
تا در تو رها شوم دمی آهسته
قشنگ ترین غزلم را برای شب شعر چشمت نگه داشته ام
پس تو هم زیباترین لبخندت را برای لحظه دیدار نگه دار …
دوستت دارم …
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
وزبسترِ عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفرست
تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت
احساس مهربان تو عطریست که هر لحظه به مشامم میرسد
نازنینم فردا زیباست و تو زیباتر از فرداها …
من “ تو ” را به دلم قول داده ام
نگذار بد قول شوم …
تقصیر دلم نیست که در کنج دلم جا داری / خوشگلی ، با نمکی ، دو چشم زیبا داری
فرقی نمیکنه که به اندازه دل یک گنجشک دوستت داشته باشم یا به اندازه دل فیل !
مهم اینه که به اندازه یک دا دوستت دارم …
چقدر خوبه که بدونی یکی یه جایی داره یه آهنگی رو فقط به یاد تو گوش میده …
مصرعی از قلب من ، با مصرعی از قلب تو / شاه بیتی میشود در دفتر و دیوان عشق
در حضور خار ها هم میشود یک یاس بود / در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود
میشود حتی برای دیدن پروانه ها / شیشه های مات یک متروکه را الماس بود
کاش میشد ، حرفی از کاش میشد هم نبود / هرچه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود
10928340198273659871263598126348907239046786576
اینقدر دوست دارم !!!
لنگر عشق زدم بر دل طوفانی تو / تکیه گاهم شده است ساحل بارانی تو …
بعد از گذشت یک سال از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، با تدبیر امام خمینی (ره) و به پیشنهاد وزیر امور خارجه وقت کشورمان، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان "روز قدس" نامگذاری شد تا لااقل یک روز از سال همه به فکر فلسطین و فلسطینیان باشند.
بدین ترتیب در 16 مرداد 1358، پس از بمباران جنوب لبنان توسط نیروهای رژیم صهیونیستی، امام خمینی (ره)، از مسلمانان جهان خواستند تا آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را به عنوان روز قدس انتخاب کنند و در این روز همبستگی خود را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان فلسطین به نمایش بگذارند.
البته، سالها قبل از پیروزی انقلاب، کشورهای عربی و در راس آن سازمان آزادی بخش فلسطین روزی را در ماه اکتبر که یادآور پیروزی فلسطنیان در دره کرامه بود روز فلسطین عنوان کردند. منشاء این نامگذاری نیز به این مساله برمی گردد که بعد از جنگ چند روز سال 1967 و شکست مصر و سوریه، برای اولین بار فلسطینی ها توانستند با یک سلسله عملیات نظامی در دره کرامه که مرز اردن و سوریه بود ارتش اسرائیل را به داخل آن منطقه بکشانند و با عملیات چریکی لطمات بسیاری شدیدی علیه رژیم صهیونیستی وارد کردند.
به دنبال این پیروزی، آن روز تاریخی به «معرکه کرامه» و «روز جهانی فلسطین» عنوان شد و در ماه اکتبر مراسمی در این روز در همه جا برگزار می شد ولی این نامگذاری هویتی عربی داشت و به همین خاطر مورد استقبال برخی مسلمانان و کشورهای اسلامی قرار نگرفت اما وقتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان برای نامگذاری به عنوان روز جهانی قدس پیشنهاد شد و امام خمینی (ره) با دوراندیشی این مساله را تثبیت کردند، اهمیت و فراگیری این روز بیشتر از روز جهانی فلسطین که پیشتر مطرح شده بود، نمایان گشت.
از آن سال (1358) تا کنون، هر سال مردم کشورمان با گرامیداشت روز قدس، در آخرین جمعه ماه رمضان در کنار برگزاری نماز جمعه، به برپایی راهپیمایی و تظاهرات اقدام می کنند تا بدین ترتیب حمایت خود از جنبش مردم فلسطین و خشم و انزجار خود از جنایات رژیم صهیونیستی را نشان دهند.
همزمان با برپایی راهپیمایی روز قدس در ایران، مردم مسلمان در بسیاری از کشورهای جهان بویژه کشورهای اسلامی برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین دست به تظاهرات و راهپیمایی می زنند و این مساله هر سال بازتاب های گسترده رسانه ای را به همراه دارد.
امام خمینی (ره) فرمودند: « روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است؛ روز حکومت اسلامی است. روزی است که باید جمهوری اسلامی در سراسر کشورها بیرق آن برافراشته شود. روزی است که باید به ابرقدرت ها فهماند که دیگر آنها نمی توانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند. من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم (ص) میدانم و روزی است که باید ما تمام قوای خودمان را مجهز کنیم.»
یکی از نکات قابل توجه در تعیین آخرین جمعه ماه رمضان به عنوان روز قدس، تاکید بر حمایت از مظلوم و مقابله با ظالم است، بطوریکه امام خمینی (ره) نیز در همین رابطه فرمودند: « روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است؛ روز حکومت اسلامی است. روزی است که باید جمهوری اسلامی در سراسر کشورها بیرق آن برافراشته شود. روزی است که باید به ابرقدرت ها فهماند که دیگر آنها نمی توانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند. من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم (ص) میدانم و روزی است که باید ما تمام قوای خودمان را مجهز کنیم.»
امام خمینی (ره) همچنین در شرح جهانی بودن این روز گفت: « روز قدس، جهانی است و روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است، روز مقابله ملت هایی است که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیر آمریکا بودند؛ روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند... روز قدس، روزی است که باید سرنوشت ملت های مستضعف معلوم شود و باید ملتهای مستضعف در مقابل مستکبرین اعلان وجود بکنند. باید همانطور که ایران قیام کرد و دماغ مستکبرین را به خاک مالید، و خواهد مالید، تمام ملت ها قیام کنند و این جرثومه های فساد را به زباله دان ها بریزند. »
پس از دعوت بنیانگذار انقلاب اسلامی، این روز در ایران به عنوان روز جهانی قدس نامگذاری شد و همه ساله در کشورمان مردم قبل از اقامه نماز جمعه به راهپیمایی در حمایت از مردم فلسطین می پردازند. در شماری از کشورهای اسلامی نظیر ترکیه، اندونزی، بحرین، لبنان و پاکستان و حتی برخی از کشورهای غیر اسلامی نظیر ایالات متحده آمریکا و انگلستان نیز، تظاهراتی در برخی از مراکز اسلامی و با حضور گروهی از مسلمانان و غیرمسلمانان برگزار می شود.
در روز قدس، گروه هایی از یهودیان و طرفداران رژیم صهیونیستی در برخی کشورهای اروپایی و آمریکا، تظاهراتی را علیه این مراسم به راه می اندازند و در اسرائیل نیز تظاهراتی در اعتراض به برگزاری مراسم روز قدس - که آن را نماد صهیونیسم ستیزی می دانند - برگزار می شود که خود این مساله تاثیرگذاری نامگذاری روز قدس را نشان می دهد و بر جهانی شدن این روز صحه می گذارد.
امام خمینی (ره) در سال 58 برای نامگذاری روز قدس پیامی صادر کردند که متن این پیام کوتاه ولی تاثیرگذار بدین شرح است:
« بسمالله الرحمن الرحیم
من طی سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم که اکنون، این روزها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است و به ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی پیاپی خانه و کاشانه ایشان را بمباران می کند.
من از عموم مسلمانان جهان و دولت های اسلامی می خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن، به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می کنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و می تواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان «روز قدس» انتخاب و طی مراسمی همبستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان فلسطین اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم.
والسلام علیکم و رحمة الله برکاته روحالله الموسوی الخمینی»
این روزها بحث بر سر چگونگی برخورد با بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه و آخر و عاقبت سوریه بسیار بالا گرفته است. برخی میگویند که دمشق فعلی روزهای آخر حیات خود را میگذراند و این نظام به زودی دچار تغییر خواهد شد و بدین ترتیب کشوری دیگر در جامعه عربی انقلابهای بهار عربی را تجربه خواهد کرد. ولی تا چه اندازه این تحلیلها و پیشبینیها واقعیت دارد و واقعا حقایق جاری در سوریه چه نویدی از آینده این کشور میدهد؟ آیا واقعا سوریه بعثی روزهای آخر حیاتش را میگذراند؟
نمیتوان به این پرسشها قاطعانه جواب "بله" داد. اتفاقا اگر واقعیتها را از نزدیک ببینیم در مییابیم که چندان وضعیت سوریه آن طور که در رسانههای عربی و غربی بازتاب دارد، نوید تغییر نمیدهد. البته این بدان معنا نیست که این نظام در تنگنا و بحران قرار ندارد، بلکه به آن تیرگی که بگوییم این نظام ظرف امرز و فردا سقوط میکند، نیست.
اولا، بر اساس نظرسنجی که امریکاییها اخیرا در سوریه انجام دادهاند (ابزار این نظرسنجی و چگونگی و کیفیت آن مشخص نیست) نشان میدهد که اگر در همین حالا انتخابات در سوریه برگزار شود، حزب بعث به ریاست بشار اسد و به نام او دست کم بین 40 تا 45 درصد آرا را به دست میآورد. حزب دوم با فاصله بسیاری احتمالا از آن اخوان المسلمین خواهد بود. این آماری است که روزنامه النهار که خود روزنامهای نزدیک به جریان 14 مارس لبنان است، منتشر کرده است. بنا به این گزارش 55 درصد آرای دیگر در میان دهها حزب و جریان احتمالی سوریه تقسیم خواهد شد. این بدان معنا است که اگر چه جایگاه حزب بعث در سوریه در ماههای اخیر کاهش یافته ولی این ریزش به معنای غلبه جریانهای رقیب حزب حاکم در این کشور نیست. از سویی این آمار به ما میگوید که محبوبیت و جایگاه بشار اسد در سراسر سوریه به رغم کاهش همچنان بالا است.
تظاهرات در سوریه آن طور که گمان میرود و در رسانهها بازتاب دارد، گسترده نیست. مثلا هنوز تظاهرات به شهرهای اصلی سوریه کشیده نشده است. عموما تظاهرات و تحرکات اعتراضی در شهرهای مرزی سوریه جریان دارد و هنوز به پایتخت کشیده نشده است. دمشق و حلب که دو شهر مهم سوریه محسوب میشوند هنوز شاهد آن تظاهرات اعتراضی که دولت را در تنگنای سقوط مانند مصر و تونس قرار دهد نشده است
ثانیا، تظاهرات در سوریه آن طور که گمان میرود و در رسانهها بازتاب دارد، گسترده نیست. مثلا هنوز تظاهرات به شهرهای اصلی سوریه کشیده نشده است. عموما تظاهرات و تحرکات اعتراضی در شهرهای مرزی سوریه جریان دارد و هنوز به پایتخت کشیده نشده است. دمشق و حلب که دو شهر مهم سوریه محسوب میشوند هنوز شاهد آن تظاهرات اعتراضی که دولت را در تنگنای سقوط مانند مصر و تونس قرار دهد نشده است. شاید تظاهرات به ریف دمشق یا اطراف حلب رسیده باشد ولی عموما پراکنده، مقطعی و گذرا بوده و اگر برخورد خشن نیروهای امنیتی سوری نبود چه بسا چندان هم بازتاب نمییافت. تجربه تظاهرات در کشورهای عربی ثابت کرده تا زمانی که اعتراضها به صورت مستمر و لاینقطع به شهرهای اصلی و پایتخت نرسیده باشد، دولتها احساس خطر نمیکنند و همچنان به برخورد با معترضان ادامه میدهند.
ثالثا، دیگر روشن است که بسیاری از این تظاهرات را نه مردم عادی بلکه افراد جهتدار و عموما وابسته به جریانهای سلفی هدایت میکنند. حتی مخالفان نظام اسد به این حقیقت اعتراف دارند که با نفوذ سلفیها در میان تظاهرکنندگان و برداشتن اسلحه علیه نظامیان و نیروهای امنیتی سوریه تظاهرات مسالمتآمیز مردم سوریه منحرف شده و به بیراهه کشیده شده است. غسان بن جدو، گزارشگر مستعفی شبکه الجزیره در مصاحبهای که با خبرآن لاین داشته میگوید: «نوری مالکی نخستوزیر عراق شخصا به من گفت که امریکاییها بدون هماهنگی ما 600 تکفیری را از زندانهای عراق به سوریه منتقل کردند.» وی تاکید میکند، شخصا نوار صوتی در اختیار دارد که یکی از مردان دینی سنیان اهل درعا تلفنی در گفتوگو با یک فرد سلفی دیگر به او میگوید که چگونه و به چه طریق سلاح جابهجا کند. بن جدو همچنین میگوید: «اسنادی در اختیار دارد که نشان میدهد در جسر الشغور، در مرز لبنان و سوریه و اردن و سوریه تونلهایی حفر شده که به وسیله آن سلاح به خاک سوریه حمل میکنند.»
از سویی سکوت چهرههای سکولار و غیردینی سوریه با حفظ موضع مخالف و اعتراضیشان در قبال تحولات اخیر این کشور در هفتههای اخیر موید این واقعیت است که آنها نیز از تحرکات سلفیها و وهابیها با سوء استفاده از حرکتهای اعتراضی مردم سوریه هراسانند. اظهارات اخیر آدونیس، شاعر و متفکر مشهور سوری که هفته گذشته با روزنامه الرای کویت انجام شد و بازتاب گستردهای در رسانههای عربی داشت، نمونه بارزی از نگرانی روشنفکران سوریه از آینده کشورشان است. آدونیس در این گفتوگو به روشنی میگوید: «شاید سقوط دولت اسد نزدیک باشد ولی بیشک اگر چنین اتفاقی بیفتد قدرت را سلفیها و اسلامگرایان رادیکال و تندرو قبضه خواهند کرد و در آن صورت دیگر مشخص نیست که آخر و عاقبت سوریه به کجا خواهد رسید.» آدونیس همچنین میگوید: «اگر جای اسد بودم، استعفا میدادم، من میدانم اسد میتواند اصلاحات را به پیش ببرد ولی اگر از سمتش استعفا دهد و اصلاحات را بدین ترتیب ادامه دهد تاثیرش بسیار بیشتر خواهد بود.» وی در ادامه میگوید: «ما در میان مخالفان یک جریان مدرن یا لیبرال یا چپ که بتواند قدرت را در اختیار بگیرد یا دولت انتقالی تشکیل دهد یا دولت آینده سوریه را در اختیار داشته باشد، نمیبینیم. از این رو اگر بشار اسد برود و نظام او سقوط کند حکومتی به قدرت خواهد رسید که در اختیار اخوان المسلمین یا جریانهای اسلامگرای افراطی خواهد بود.» این مسئله دستاویزی برای دولت شده است که بگوید من نه با معترضان بلکه با جماعتی مسلح، سلفی و افراطی که به چیزی جز سرنگونی نظام قانع نیستند برخورد میکنم.
از طرفی شاهدیم که در پی لشکرکشی ارتش سوریه به شهرهای مختلف این کشور، پس از برخورد نظامی، آن شهرها را ترک کرده و پس از ترک آن آرامش در آن شهرها حاکم میشود. در درعا، دیر الزور، لاذقیه و غیره همین وضعیت را شاهدیم. این نشان میدهد که ارتش مواضعی را مشخص کرده، آن مواضع را از بین میبرد و سپس از آن شهرها خارج میشود و جالب آن که با خروجش آرامش به شهر باز میگردد. در فیلمهایی که اتفاقا شبکههای مخالفان آنها را پخش میکنند مثل شام پرس به روشنی مشخص است که حمله ارتش نه به خیابانها و معترضان بلکه مثلا به مسجدی است که مشخص است در آن چیزی ذخیره یا متمرکز شده است.
رابعا، هنوز در نظام سوریه هیچ انشقاق یا شکافی ایجاد نشده است. این درست است که نظام سوریه بر اساس تعریف حزب بعث مبتنی بر وفاداری به راس حکومت یعنی اسد و خانوادهاش است ولی مثلا در گذشته در حزب بعث عراق ما شاهد شکاف و استعفای برخی از وفاداران به حزب بعث در روزهای آخر حیات این حزب در بغداد بودیم.
شاید نظام سوریه روزی تغییری به خود ببیند ولی بیشک این تغییر از جنس تغییرات در مصر و تونس نخواهد بود و احتمالا زمان طولانیتری خواهد برد
مثلا ناجی صبری، وزیر امور خارجه عراق در همان روزهای نخست حمله امریکا به عراق از سمت خود استعفا داد. یا طارق عزیز یا سلطان هاشم یا دیگر ژنرالهای و مقامات ارشد عراقی در همان روزهای نخست از سمتهای خود استعفا دادند تا زمینههای سقوط بغداد صدام حسین سرعت بیشتری بگیرد ولی چنین اتفاقی برای نظام سوریه تا کنون رخ نداده است. اگر بخواهیم از بعد انقلابهای اخیر هم به وضعیت حاکم بر سوریه بنگریم، در مییابیم که هنوز مشابه شکافهای که در حکومتهای لیبی، مصر، تونس و یمن رخ داده در سوریه به هیچ وجه رخ نداده است. این در حالی است که در ارکان مختلف حکومت سوریه به رغم این که اکثریت حکومت در اختیار علویها است ولی سنیها و مسیحیان حضور بارز دارند. مثلا فاروق الشرع، سنی و از اهالی درعا است و معاون رئیس جمهوری سوریه است.
خامسا، بحث اقلیتها در سوریه پیچیدهتر از آن چیزی است که گمان میرود. مسیحیهای سوریه به رغم این که جمعیت ناچیز این کشور را در اختیار دارند ولی حضوری پررنگ در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و حکومت این کشور در اختیار گرفتهاند. کردهای سوریه به رغم این که در ابتدای تظاهرات در صف تظاهرکنندگان بودند اکنون با دولت به توافق رسیدهاند و علیه نظام فعالیت نمیکنند. علویها که در سوریه قدرت را در اختیار دارند نیز اقلیت مهمی در سوریه محسوب میشوند. از سویی ارتباطات منطقهای است که با سوریها به وجود آمده، بر پیچیدگی قومیتها در سوریه افزوده است. مثلا مسیحیان و دروزیهای لبنان از سقوط حکومت بشار اسد به شدت نگرانند. به ویژه آن دسته از افرادی که با خانواده اسد رابطه نزدیک دارند. منابع خبری لبنانی مدت به مدت به مشاجرههای لفظی مقامهای ارشد لبنانی با مقامهای امریکایی به ویژه سفیر امریکا در بیروت اشاره میکنند.
همچنین گفته میشود در محلههای مسیحی نشین لبنان و در میان دروزیها سلاح توزیع شده است. همچنین کردهای ترکیه مورد حمایت حکومت سوریه هستند. در عین حال علویهای ترکیه و مخالفان اصلی حزب عدالت و توسعه، پانترکیستها و سکولارها همگی حامیان اسد محسوب میشوند و ارتباطات تنگاتنگی با علویهای سوریه دارند. این نشان میدهد که اگر بنا باشد اوضاع سوریه به گونهای وخیم شود که کار به جنگ طایفهای و درگیریهای قومی برسد، سراسر منطقه را از ترکیه تا عراق، اردن و لبنان را در بر خواهد گرفت.
سادسا، مواضع دو گانه غرب است که نمیتواند در برابر سوریه کاری از پیش ببرد. غربیها به روشنی میگویند: اگر بشار اسد برود، قدرت را سلفیها و بنیادگرایان افراطی در اختیار خواهند گرفت و این به هیچ وجه قابل قبول نیست. از سویی به دلیل نبود یک اپوزسیون مشخص و رهبری شده و رخنمایی اخوان المسلمین و تندروها در میان معترضان سوری، غربیها از سقوط اسد و روی کار آمدن افراطیون به شدت نگرانند. یک دیپلمات غربی به روزنامه النهار لبنان گفته است: «جامعه عربی و غربی چارهای ندارند جز این که فشارها را برای انجام اصلاحات بیشتر توسط بشار اسد بیشتر کنند و بیش از این نیز موضع نگیرند تنها به یک دلیل: آنها هیچ جایگزینی برای نظام اسد بعثی – علوی جز جریانهای اسلامگرای افراطی سلفی نمیبینند. برای همین هم فقط به بشار اسد فشار میآورند تا اصلاحات انجام دهد.» اگر مقایسهای در مواضع غربیها در قبال سوریه با مواضع آنها در قبال دیگر کشورهای عربی انقلابی نظیر لیبی، تونس و مصر انجام دهیم در مییابیم که مواضعشان بسیار معتدلتر و محتاطانهتر است. حتی در آخرین مواضعشان نیز فقط از بشار اسد خواستند از قدرت کنار رود بدون این که هر گونه برخورد جدی را در دستور کار خود قرار دهند.
سابعا، کشورهای عربی تا کنون موضع واحدی در برابر سوریه اتخاذ نکردهاند. به غیر از کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس که عربستان سعودی سعی دارد مواضع آنها را رهبری کند، ما بقی کشورهای عربی تحولات سوریه را با بیم و هراس پیگیری میکنند. پادشاه اردن هفته گذشته هیئت عالیرتبهای را به نمایندگی از خود به دمشق فرستاد و ضمن تاکید بر حفظ ثبات سوریه از سرایت ناآرامیهای آن به خاک خود به شدت ابراز نگرانی کرد. حتی عربستان سعودی نیز پس از آن موضع تندی که اتخاذ کرد، تلاش کرد دیگر موضع علنی دیگری اتخاذ نکند. بحرین، قطر، امارات، عراق و لبنان همگی از آن چه در سوریه میگذرد نگران هستند و حتی لبنان اتخاذ مواضع تند احزاب علیه سوریه را به شدت تحت کنترل دارد. بیانیه 14 مارس علیه نظام اسد پس از حادثه درعا و واکنشهای شدید چهرههای سیاسی لبنانی علیه آن دلیلی بر این ادعا است.
در نتیجه، شاید نظام سوریه روزی تغییری به خود ببیند ولی بیشک این تغییر از جنس تغییرات در مصر و تونس نخواهد بود و احتمالا زمان طولانیتری خواهد برد.منبع:تبیان