سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

خواستگار: ملاک های شما بریـ یه ازدواج چیه!؟ 
دختر خانم گرامی : بری مو همی تفاهم خیلی مهمه !
خواستگار : تفاهم که ها! دِگه؟
دختر خانم گرامی : مهم تفاهمه و یه دِنه خانه
خواستگار : خب ها! دِگِه چی!؟
دختر خانم گرامی : مهم تفاهمه و یه دِنه خانه و یه باغ تو طرقبه !!
خواستگار : و دگِه چه ملاک هایی دِرِن؟!
دختر خانم گرامی : خب همو تفاهم و یه دِنه خانه و یَک ماشین مدل بالا هم خوبه خب !
خواستگار : و دگه!؟
دختر خانم گرامی : خب تفاهم و خانه و ماشین رو گفتُم. یه عالمه هم پول دِشتهِ بِشی بد نیست!
خواستگار : دِگِه امری نِدِرِن!؟
دختر خانم گرامی : چرا! چرا! ها! نِماخوام که شما هم زیاد به زحمت بیُفتِن و روتان فشار بیه !
"
 تفاهم" رو هم فراهم نکردِن اشکال نِدِره !!
خواستگار : ها! ای دست گلتان درد نکُنه... مو بُرُم یه دوری بِزِنُم باز میام






تاریخ : دوشنبه 91/7/10 | 8:47 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید




 


















 






تاریخ : دوشنبه 91/7/10 | 7:41 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید

 

Sluggo های بامزه در خیابان ها






تاریخ : دوشنبه 91/7/10 | 7:25 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

 






تاریخ : یکشنبه 91/7/9 | 11:18 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

عکس هایی از کتاب دوم دبستان در 52 سال پیش!






تاریخ : یکشنبه 91/7/9 | 9:1 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

نان حلال خیلی خیلی خوب است. من نان حلال را خیلی دوست دارم. ما باید همیشه دنبال نان حلال باشیم. مثل آقا تقی. آقاتقی یک ماست‌بندی دارد. او همیشه پولِ آبِ مغازه را سر وقت می‌دهد تا آبی که در شیرها می‌ریزد و ماست می‌بندد حلال باشد. آقا تقی می‌گوید: آدم باید یک لقمه نان حلال به زن و بچه‌اش بدهد تا فردا که سرش را گذاشت روی زمین و عمرش تمام شد، پشت سرش بد و بیراه نباشد.

دایی من کارمند یک شرکت است. او می‌گوید: تا مطمئن نشوم که ارباب رجوع از ته دل راضی شده، از او رشوه نمی‌گیرم. آدم باید دنبال نان حلال باشد. دایی‌ام می‌گوید: من ارباب رجوع را مجبور می‌کنم قسم بخورد که راضی است و بعد رشوه می‌گیرم!

عموی من یک غذاخوری دارد. عمو همیشه حواسش است که غذای خوبی به مردم بدهد. او می‌گوید: در غذاخوری ما از گوشت حیوانات پیر استفاده نمی‌شود و هر چه ذبح می‌کنیم کره الاغ است که گوشتش تُرد و تازه است و کبابش خوب در می‌آید. او حتماً چک می‌کند که کره الاغ‌ها سالم باشند وگرنه آن‌ها را ذبح نمی‌کند. عمویم می‌گوید: ارزش یک لقمه نان حلال از همه‌ی پول‌های دنیا بیشتر است!! آدم باید حلال و حروم نکند. عمو می‌گوید: تا پول آدم حلال نباشد، برکت نمی‌کند. پول حرام بی‌برکت است.

من فکر می‌کنم پدر من پولش حرام است؛ چون هیچ‌وقت برکت ندارد و همیشه وسط برج کم می‌آورد. تازه یارانه‌ها را خرج می‌کند و پول آب و برق و گاز را نداریم که بدهیم. ماه قبل گاز ما را قطع کردند چون پولش را نداده بودیم. دیشب می‌خواستم به پدرم بگویم: اگر دنبال یک لقمه نان حلال بودی، پول ما برکت می‌کرد و همیشه پول داشتیم؛ اما جرأت نکردم. ای کاش پدر من هم آدم حلال خوری بود






تاریخ : شنبه 91/7/8 | 2:17 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()





















تاریخ : شنبه 91/7/8 | 2:7 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

عکس های منتخب سال از نشنال جئوگرافیک





































































































تاریخ : شنبه 91/7/8 | 1:56 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

کاریکاتوری که با کلمات شکل می‌گیرد؛ این فرم نسبتا تازه‌ای در طنز است که مورد استقبال طنزنویسان و مخاطبانشان قرار گرفته است. به خصوص که روزگار ما، روزگار سرعت است و می‌نیمالیزم، بر تمامی قالب‌های هنری سایه انداخته است... 
 
توان

بعضی‌ها عددی نیستند؛ ما آن‌ها را به توان رسانده‌ایم.

 معرکه

وقتی کلاهتان پس معرکه باشد، تازه اول معرکه‌اید.

 موی سپید

حتی موهایم هم می‌دانند که پایان شب سیه سپید است.

 قوزک

آن‌قدر در خودم فرورفتم که سر از قوزک پایم درآوردم.

 قانون

عده‎ای قانون را «پیاده» می‎کنند که خود «سوار» شوند.

 آینده

برای این که «آینده»اش را خراب کنند «حال»ش را گرفتند.

 مخالفان رژیم

آدم‎های لاغر با «رژیم» مخالفند.

 دریا

زیباترین لب دنیا، لب دریاست.

 عنکبوت

بی‌صداترین تار را عنکبوت می‌نوازد.

 قلم

قلمی که مغز ندارد حتما آبرویت را خواهد بُرد.

 گرسنگی

هیچ‌کس گرسنه نیست، همه روزی چند وعده گول می‌خورند.

 فریاد

نقاش لال، فریاد می‌کشید.

 آزادی

بعضی‌ها در ترافیک انقلابند و بعضی‌ها در مسیر آزادی.

 هنر

خیلی از معتادها تابلو هستند اما ارزش هنری ندارند.

 قصاب‌ها

قصاب‌ها آزادانه‌تر از روزنامه‌نگارها قلم می‌زنند.

 ساعت

ساعت لاشه‌ی زمان است که بر روی مچ سنگینی می‌کند.

 سیاستمدار

خیلی چیزها را زیر پا گذاشت؛ اما باز هم، هم قد سیاستمداران نشد.

 سواری

همه چیز بر وفق مراد است و بعضی‌ها سوار بر خر مراد.

 وصله

بعضی‌ها خیاط نیستند؛ اما خوب وصله‌هایی به آدم می‌چسبانند.

 وقت

چون وقتمون خیلی کم بود، همه چیز بین ما زود تمام شد.

 رویا

من با رویا زندگی می‌کنم و رویا با دیگری.

 یک پیکر

به‌جز سیاستمدران، بنی‌آدم اعضای یک پیکرند.






تاریخ : شنبه 91/7/8 | 9:30 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

 لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید







تاریخ : شنبه 91/7/8 | 9:24 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بی بی مارکت
  • ttp://www.bachehayeghalam.ir/sitefiles/bgh_sound_player.php">