پ.مثل پایی که حرومی میزد از پشت تا.تشنگیی که همه بجه ها رو کشت
جیم.جای خنجر.حنجری که میبریدن چ.مثل چادر.چادری که میکشیدن
ح.مثل حجی که طوافش نیزه ها بود خ.خالی مشکا مادری که در عزا بود
دال.مثل دختر دختری که رنگ پریده ذال.ذلت و خواری وغمهایی که دیده
ز.مثل زنجیری به پاکه میکشیده ر.روی نیلی یاسی که ازشاخه چیده
سین.مثل سرها روی نیزه سر شکسته شین.مثل شمری که روی سینه نشسته
صاد.مثل صیاد.صیدی که پراش شکسته ضاد.ضمیری که ازهمه ارکان گسسته
طا.طاقتی که از عطش نایی نداره ظا.ظالمی که خیزران دستش میاره
عین.مثل عباس ساقی سردار غیرت غین.غارت اهل حرم بازم جسارت
ف.مثل فریاد یه مادر توی گودال قاف.قتل قرآن از قفا زار توی گودال
ک.کربلایی سربریده توی تشتی گ.مثل گوشی که دریده دست وحشی
لام.لابه لای سر نیزه وابن ثاره میم.مثل مشکی که شده پاره ی پاره
ن.نعل تازه روی پیکر سم مرکب واو.وادی درد وای زینب وای زینب
ه.هاله ی دود که همه جا شده تیره ی.یورش نامحرمان وچشم خیره
