سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

اس ام اس های جدید و خواندنی در موضوعات مختلف 

اس ام اس های جدید و مختلف - اسفند 91

هرچه ازدست میرودبگذاربرود چیزی که به التماس باشدنمی خواهم هرچه باشدحتی زندگی......؟ .
.
.
درد رو از هر طرف بخونین میشه درد ولی درمان رو از آخر بخونین میشه نامرد، مواظب باشین واسه درداتون به هر درمانی تن
ندین!!!
.
.
.
روزی باچوب کبریت آدمکی ساختم تا تنهایی ام راباآن قسمت کنم وامروز اتاقم پرشده ازآدمهای چوبی ولی هنوزهم تنهایم
.
.
.
دلامون رو پلاستیکی کردیم به خیال نشکستن!!اما یادمون رفت که پلاستیک زودتر میسوزه....
.
.
.
پست ترین ادما کسایی هستند که به دست گذاشتن رو " نقطه ضعف" دیگران بگن شوخی...!
.
.
سپیده دیر آمدی...
شب عاشقم کرد و رفت!
.
.
.
نمیدانم چرا چشمانم بی اختیار خیس از اشک میشوند!
میگویند حساسیت فصلی است.
آری من به این فصل حساسم.
من به این فصل از زندگی، به این فصل بی تو بودن حساسم...
.
.
.
یواشکی دوستم داشته باش!
آدمای دنیای من،
چشم دیدن عشق رو ندارن.
.
.
.
در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدنهایی که فقط پاهایم را از من گرفت در حالیکه گویی ایستاده بودم!چه غصه هایی که فقط سپیدی
مویم حاصل شد،در حالیکه قصه ای کودکانه بیش نبود!دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نه نمیشود.به همین
سادگی!کاش نه می دویدم و نه غصه میخوردم.
.
.
.
تمام سپاسم از آن کسیست که به من احتیاج نداشت اما فراموشم نکرد.
.
.
.
سوهان می کشم قصه ی دلتنگی هایم را،
تا هموار سازم جاده های آمدنت را ...
.
.
.
0937853xx57
لعنت به بغضی آهنگ ها...
لعنت به بعضی خیابون ها...
به بعضی پارک ها...
به بغضی حرف ها و تکه کلام ها...
لعنتیا آدم رو میبرن به روزهایی که واسه از بین کردنشون از ذهنت ویرون شدی...
.
.
.
بخــــــــــدا درد داره........
بـعـد از یـک روز کـاری و خـسـتـه کـنـنـده
وقـتـی خـودتـو پـرت مـیـکـنـی روی تـخـت ِ خـوابـت . . .
...گـوشـیـتـو مـیـگـیـری تـوی دسـتـت . . .
مـیـخـوای تـمـام ِ احـسـاسـات ِ قـشـنـگـتـو
جـایـگـزیـن ِ تـمـام خـسـتـگـیـت کـنـی . . .
اس ام اس بـنـویـسـی . . . بـخـوای بـگـی دلـتـنـگ ِ خـنـده هـاشـی . . .
بـخـوای تـمـام خـسـتـگـیـتـو بـا آغـوش ِ خـیـالـی اون تـمـام کـنـی
امـا هـرچـی بـگـیری شـمـارش خاموش باشد...
.
.
.
احساس من فرق داشت با تو...
دوست داشتن خالی نبود...
لعنتی...
رفتنت پیرم کرد...
.
.
.
هی فلانی...
هی بی انصاف...
هی...
تمام لحظه هایی که سرگرمیت بودم...
همه ی زندگیم بودی...
.
.
.
هنوزم...
امروز یادم افتاد در دفترخاطراتم خیلی وقت است چیزی در آن ننوشته ام...
باخود میگویم:فکرش را بکن یک روزی میمیری و "او" میماند و این دفتر!
دلم میسوزد برای تو...
که میشکنی،روزی که من نیستم.
تو این دفتر را میخوانی..
خرد میشوی وقتیکه بفهمی چقدر دوستت داشتم!
.
.
.
من دلم یک فنجان اشک میخواهد و یک بشقاب فریاد...
جا سیگاری را هم روی میز بگذارید لطفأ...
میخواهم خاکستر خاطراتم را با ته مانده ی سیگارهایم له کنم...
"هانیه"
.
.
.
فرقی نمیکند فاصلہ چقدر باشد یک کوچہ یا یک کشور، دوست کہ داشتہ باشی ناخداگاہ دلتنگ میشوے....
.
.
.
خدایا همه چی رو ازم گرفتی خیالی نیست ولی خاهشا اشکامو ازم نگیر آخه تنها اشکامه که باعث آرامشم میشه
.
.
بـغــ ـض مـے کـنی
مـے مـیـــ ــرم
بــخنــد!
جــاودانــه ام کــن . . .
.
.
.
بعضی ها رو ما بالا آوردیم و یه سریا دارن با اشتها فرو می دن..
نوش جان..،!
.
.
.
مشتی از خاک برمیدارم شاید...شاید این همان نیمه ی گمشده من باشه که خدا یادش رفته خلق کنه..،!
.
.
.
با من لج نکن بغض زبان نفهم!
این که خودت را گوشه ی گلو قایم کنی، چیزی را عوض نمیکند...
بالأخره یا اشک میشوی در چشمانم یا عقده ای در دلم!
هردو را زیاد دارم...
حق انتخاب با توست!!
.
.
.
دلم پیرمرد حلاج را میخواهد!
تا پنبه های گره خورده ی دلتنگی ام را آنقدر بزند تا باز شود!
.
.
.
به قول رضا صادقی
خدا کاش منو بفرسته چند سالی عقب تر برنگردونه!
.
.
.
مقدس ترین جای دنیاست
اتاق تنهایی هایم
وقتی
با نیت"تو"خلوت میکنم..
.
.
.
هرچه ها میکنم
گرم نمیشود خاطرم
بوی تعفن خیانت از دهانم می آید
ها
خاطر من و
خیال تو و
خیال خیانت..
.
.
.
جوانیم رادرکشتی کاغذی به ناخدایی سپردم:که هیچ گاه به دریانرفته بود...
.
.
.
غرور...
من غرورم را به راحتی به دست نیاوردم که هر وقت دلت خواست خردش کنی!
غرور من اگر بشکند، با تکه هایش شاهرگ زندگی تورا نیز خواهم زد...
.
.
.
"آدم باش" "هوا"یم راداشته باش...مگذار دراین "هوای"بی کسی"حوا"ی "آدم" دگر شوم...
.
.
.
علت سقوط ناگهانی من از چشمهایت را...فقط باید،در جعبه ی سیاه دل ات جستو جو کرد...
.
.
.
اینجا احساس،فروشی شده...عشق،اجاره ای شده...وتنهایی هم برای ما آدم شده...
.
.
.
"شاد باش نه یک روز هزاران سال...
بگذار آواز شادبودنت چنان در شهر بپیچد که رو سیاه شوند آنان که بر سر غمگین کردنت شرط بسته اند
.
.
.
بعضیا میتونن خودشون رو گاو فرض کنن ولی حق ندارن دل ما رو طویله فرض کنن
‏.
.
.
گرگها این روزهادگر بشکار نمیروند بلکه دل به نی چوپان سپردندوگریه میکنند باگرگ ها گشتیم باببرها خوردیم باشیرها نعره کشیدیم وشب
باکفتارها دربیابان خوابیدیم ولی افسوس که عاقبت خود شکار خرگوشها شدیگم...
.
.
.
بارانی ات را بپوش و در اغوشم بگیر...
ابر ابر گریه دارم...
.
.
.
\.حوصله ات نان تردیست
که آنی میشکند!
به کلافگی های
کلاف کلاف توکه میرسم
می ایستم...
این دنیا،آنقدرهاهم جدی نیست
بیاباهم بگذریم...
.
.
.
کاش سزای دل شکستن مرگ بودتاهیچ کس ازترس جانش دل کسی رانمی شکست!
.
.
.
کاغذتیم . .احساستو روم بنویس، عصبانیت روروم خط خطی کن ، حتی اگر سردت شد بسوزونم تاگرم شی، فقط دورم ننداز!!!
.
.
.
وقتی کسی رودوست داری،این یه چیزه! وقتی کسی تورو دوست داره این یه چیز دیگه!اماوقتی کسی رودوست داری که تو رو دوست
داره این یعنی همه چیز!
.
.
.
شاد باش؛ نه یک روز که هزاران سال...بگذار آوازه شاد بودنت چنان در شهر بپیچد که رو سیاه شوند آنانکه بر سر غمگین کردنت شرط
بسته اند
.
.
.
خاطرات خیلی عجیب اند..گاهی اوقات میخندیم به روزهایی که گریه میکردیم..گاهی گریه می کنیم به یاد روزهایی که میخندیدیم!
.
.
.
دیگر به هوای نازت هیچ مردی سر به بیابان نمیگذارد!ساده ای لیلی جان...!اینجا مردها با یک کلیک روزی هزار بار عاشق میشوند...
.
.
.
دلم آغوشی میخواهد...نه زن باشد نه مرد...!خدایا به زمین نمی آیی؟...
.
.
.
محبت نه حساب است که فراموش شودونه چراغ است که خاموش شود؛بیادتم.
.
.
.
بغض هایت رابرای خودت نگهدار گاهی سبک نشوی سنگین تری...
.
.
.
دلم از کار افتاده است!?خدایا مرا که آفریدی گارانتی هم داشتم؟!
.
.
.
رخ به رخ که شدیم من مات شدم وتو... چون پادشاهی که از اینگونه فتحها زیاد دیده است بی اهمیت رد شدی...
.
.
.
بوی رفتن می دهی...عطر تازه ای خریده ای...
.
.
.
جلد گرفته ام عشقم را با خیال وخاطره...مبادا که تا بخورد حتی گوشه ی احساسم زیر دست این همه تنهایی...
.
.
.
در دسترس نباشی بهتر است تامن پشت خط باشم... وتو بادیگری...
.
.
.
شاعر از کوچه ی مهتاب گذشت،لیک شعری نسرود،نه که معشوقه نداشت،نه که سرگشته نبود،سالها بود و دگر کوچه ی مهتاب خیابان
شده بود...
.
.
.
رد پاهایم را پاک میکنم به کسی نگویید من روزی در این دنیا بودم...خدا میشود استعفا دهم...کم آورده ام...
.
.
.
خیلی حالش خراب بود...از زمین وزمان بریده بود ...رفتم تو زندگیش...خیلی طول نکشیدکه حالش خوب شد...تشکر کردورفت... 
.
.
.
اینم از "تو" که میگفتی من را تنها نمیگذاری...
.
.
.
دوستت دارم ای زیبای دل ربایم کاش لحظه ای کنارم می ماندی اشکهایم شده نغمه بارون روی عکست چه زیبا می خندی دوستت دارم
منتظرم باش که منم روزی می ایم به کنارت ان روز دور نیست همین روزهاست
.
.
.
دیشب قصه ات رابرای کسی میگفتم.
بازعاشقت شدم!
میشه لطفأ برگردی؟
.
.
.
اونایی ک در برابرم شیرین زبان بودند خیری ازشون ندیدم
چون این آدمها همونجور ک قشنگ حرف میزدند..
قشنگ هم بهم پشت پا میزدند..
.
.
.
چه نیازی ب تعبیر خواب؟ ما یا ترسهایمان را خواب میبینیم،یا نداشته هایمان را..
.
.
.
دراین بن بست بارانی..?دراین شبهای طوفانی..?که کس دردم نمی داند?خوشم!?شایدبه این خاطرکه میدانم..?تومی دانی?که من تنها?تو"را
دارم.....?
.
.
.
خودرانرنجان،آنکه بودنت راقدرندانست..لایق حضوردرفکرت هم نیست..
.
.
.
تنہایے خیابانے است کہ هرروز قدم میزنم
تہ ندارد لاکردار






تاریخ : سه شنبه 91/12/15 | 9:8 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بی بی مارکت
  • ttp://www.bachehayeghalam.ir/sitefiles/bgh_sound_player.php">