یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند. همراهانش تیرو کمانشان را برداشتند و روی یکی از بال هایش حک کنند:
چنگیزخان شاهین محبوبش را روی ساعدش نشاند. شاهین از هر پیکانی دقیق تر و بهتر بود، چرا که
می توانست در آسمان بالا برود و آنچه را ببیند که انسان نمی دید.
آن روز با وجود تمام شور و هیجان گروه، شکاری نکردند. چنگیزخان مایوس به اردو برگشت، اما برای آنکه ناکامی اش باعث تضعیف روحیه ی همراهانش نشود، از گروه جدا شد و تصمیم گرفت تنها قدم بزند.
بیشتر از حد در جنگل مانده بودند و نزدیک بود خان از خستگی و تشنگی از پا در بیاید. گرمای تابستان تمام جویبارها را خشکانده بود و آبی پیدا نمی کرد، تا اینکه رگه ی آبی دید که از روی سنگی جاری بود. خان شاهین را از روی بازویش بر زمین گذاشت و جام نقره ی کوچکش را که همیشه همراهش بود، برداشت. پرشدن جام مدت زیادی طول کشید، اما وقتی می خواست آن را به لبش نزدیک کند، شاهین بال زد و جام را از دست او بیرون انداخت.
چنگیز خان خشمگین شد، اما شاهین حیوان محبوبش بود، شاید او هم تشنه اش بود. جام را برداشت، خاک را از آن زدود و دوباره پر کرد.
اما جام تا نیمه پر نشده بود که شاهین دوباره آن را پرت کرد و آبش را بیرون ریخت. چنگیزخان حیوانش را دوست داشت، اما می دانست نباید بگذارد کسی به هیچ شکلی به او بی احترامی کند، چرا که اگر کسی از دور این صحنه را می دید، بعد به سربازانش می گفت که فاتح کبیر نمی تواند یک پرنده ی ساده را مهار کند.
این بار شمشیر از غلاف بیرون کشید، جام را برداشت و شروع کرد به پر کردن آن. یک چشمش را به آب دوخته بود و دیگری را به شاهین. همین که جام پر شد و می خواست آن را بنوشد، شاهین دوباره بال زد و به طرف او حمله آورد. چنگیزخان با یک ضربه ی دقیق سینه ی شاهین را شکافت.
ولی دیگرجریان آب خشک شده بود. چنگیزخان که مصمم بود به هر شکلی آب را بنوشد، از صخره بالا رفت تا سرچشمه را پیدا کند. اما در کمال تعجب متوجه شد که آن بالا برکه ی آب کوچکی است و وسط آن، یکی از سمی ترین مارهای منطقه مرده است. اگر از آب خورده بود، دیگر در میان زندگان نبود. خان شاهین مرده اش را در آغوش گرفت و به اردوگاه برگشت. دستور داد مجسمه ی زرینی از این پرنده بسازند و
یک دوست، حتی وقتی کاری می کند که دوست ندارید، هنوز دوست شماست.
و بر بال دیگرش نوشتند:
هر عمل از روی خشم، محکوم به شکست است.
منبع:ایران ویج
این گلدان ها ابتکار جالبی از شرکت GOOD هستند، البته به گفته ی مسئولان شرکت این طرح چندان جدید نیست و قبلاً در برخی طرح های تبلیغاتی، از ترکیب انواع گیاهان با صورت انسان استفاده شده بود. حالا این طرح را به صورت یک وسیله ی خاص در آورده اند که نتیجه ی آن بسیار بامزه است.
6 عکس دیگر از این مجموعه را در زیر ببینید.
لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب کنید
منبع:ایران ویج
نگرانی بر طرز فکر، رفتار، جسم و احساسات شما اثر میگذارد.
نگرانی ازجمله متداولترین عوامل استرسزا هستند.
اگر هر روز کمی نگران شوید، چند سال از عمرتان کم میشود. اگر مشکلی وجود دارد، اگر میتوانید آن را حل کنید. اما به خودتان یاد بدهید که نگران نشوید. نگران هیچوقت مشکلی را حل نمیکند.
هیچوقت.. نگران شدن فقط وقت و انرژی ارزشمند شما را هدر میدهد؛ نگرانی پیرتان میکند.
نگرانی یکی از اجزای اضطراب است. نگرانی فکر ذهن شماست که از قبل وارد آینده میشود و خطرات و تهدیدهای ممکن را پیشبینی میکند. نگرانی همچنین زمانیکه سعی دارید اتفاقی که افتاده را حدس بزنید هم ایجاد میشود.
حتی اگر نگرانی ویژگی طبیعی ذات انسان باشد، یکی از مهمترین عوامل استرسزا هم به شما میرود.
استرس برای بدن شما ضررهای زیادی دارد. وقتی بطور مداوم نگران هستید، واکنش استرس بدنتان را فعال میکنید و بدنتان را همواره روی وضعیت هشدار قرار میدهید که برای این طراحی شده است که شما را برای بقا از خطرات مطلع کند. بدن با تولید بیش از 30 هورمون استرس، به استرس واکنش میدهد، ازجمله آدرنالین و کورتیزول. درنتیجه ضربانقلبتان، فشارخونتان، تنفستان، فشار عضلانی و التهابتان بالا خواهد رفت و گلوکز و چربی را در جریان خونتان ذخیره میکند.
نگرانیهای چرخشی و تمامنشدنی موجب تخریب جدی سیستم عصبی میشود و ایجاد ترس، اضطراب و استرس میشود. استرس با کلیه عوامل متداول مرگ نیز در ارتباط است، مثل بیماریهای قلبیعروقی، سرطان، تصادفات و خودکشی. تقریباً 90% از همه ویزیتهای دکتر به علت مشکلات استرسی است.
اجازه بدهید نگاه دقیقتری به نگرانیهای مزمنی که بر شما اثر میگذارد بیندازیم.
نگرانی بر طرزفکر شما اثر میگذارد:
· مغزتان را روی پیدا کردن مشکل، دشواری و مصیبت متمرکز میکند.
· موجب ضعیف شدن قدرت تمرکز میشود.
· توجه شما را بر خودتان و نگرانیهایتان متمرکز میکند.
· تصمیمگیری را برایتان دشوارتر میکند.
· باعث میشود سعی کنید بخاطر عادات فکری منفی خود، همیشه بدترینها را پیشبینی کنید.
· باعث میشود بیشتر مشکل-محور باشید تا راهحل-محور.
نگرانی بر رفتار شما اثر میگذارد:
· بازده شما را پایین میآورد.
· در عمکرد شما اخلال ایجاد میکند.
· باعث میشود بر خودتان تکیه کنید.
· باعث میشود اعتمادبهنفستان پایین بیاید.
مطمئنم درمورد ارتباط مهم بین سلامت فکر و جسم شنیدهاید. اما آیا رابطه اندامهای بدنتان را با وضعیت فکرتان به خوبی درک میکنید؟
نگرانی بر بدنتان اثر میگذارد:
· توانایی استراحت کردن شما را کاهش میدهد.
· توانایی خوب خوابیدن شما را کاهش میدهد.
· شما را خسته و درمانده میسازد.
· فشار وارد بر شما را بیشتر میکند.
· موجب سردرد میشود.
· به قلبتان فشار میآورد.
نگرانی بر احساسات شما اثر میگذارد:
· ایجاد سردرگمی میکند.
· موجب ترس میشود.
· باعث میشود احساس کنید کنترلتان را از دست دادهاید.
· باعث میشود تصور کنید قادر به کنار آمدن با موقعیت نیستید.
چطور میتوانید از شر نگرانیها خلاص شوید؟
در زیر راههای مختلفی برای آن آوردهایم.
میخواهیم روشهای سادهای که میتوانید از همین امروز شروع کنید را به شما معرفی کنیم.
1. با نقد نکردن خودتان شروع کنید.
2. نگرانیهایتان را در "جعبه" بیندازید.
3. کمی "اوقات نگرانی" برنامهریزی کنید.
4. قالب اتفاقات را عوض کنید.
1. با نقد نکرد خودتان شروع کنید.
سعی کنید با خودتان مهربان باشید، خودتان را باور داشته باشید و تایید و تشویق کنید.
2. نگرانیهایتان را در "جعبه" بیندازید.
تصور کنید که همه نگرانیهایتان را یکییکی داخل یک جعبه قرار میدهید و در آن را میبندید. یا آنها را در یک حباب میاندازید و پرواز کردن آن را در هوا نگاه میکنید. هرچه با قدرت بیشتری آن را تصور کنید، موثرتر خواهد شد. آن را به طور مرتب تمرین کنید. اگر نگران هستید که چیز مهمی را فراموش کرده باشید، آن را قبل از اینکه از یادتان برود جایی یادداشت کنید.
3. کمی "اوقات نگرانی" برای خودتان برنامهریزی کنید.
اگر از دست نگرانیهایتان خلاص شدهاید، نیم ساعت در روزتان را به آنها اختصاص دهید. اگر سعی کردید در زمانهای دیگر هم نگران شوید، نگرانیتان را برای آن ساعت نگه دارید و روی کارتان تمرکز کنید.
وقتی زمان نگرانی فرا رسید، با هر نگرانیتان یکییکی برخورد کنید و آنها را مثل مشکلاتی ببینید که باید برایشان به دنبال راهحل باشید. این روش به دو طریق بر آن نگرانی اثر میکند: دیواری دور فرایند میکشد و از گسترده شدن آن جلوگیری میکند و نگرانی را هم به مسئلهای سازنده تبدیل میکند.
4. قالب اتفاقات را عوض کنید.
این نیز یک روش دیگر برای خلاص شدن از دست نگرانیهاست.
یک راه برای عوض کردن قالب اتفاقات این است که آنها را "ناامیدکننده" یا "ناراحت" درمقابل "بد" و "غیرقابلتحمل" دوباره ارزشگذاری کنید.
یک راه دیگر این است که بدانید حتی اتفاقات منفی هم تقریباً یک جنبه مثبت دارند، ازاینرو لیستی از همه مثبتهایی که میدانید تهیه کنید.
در تغییر قالب اتفاقات باید سعی کنید همیشه به مثبتترینها فکر کنید.
نگرانی بر طرز فکر، رفتار، جسم و احساسات شما اثر میگذارد.
نگرانی ازجمله متداولترین عوامل استرسزا هستند.
اگر هر روز کمی نگران شوید، چند سال از عمرتان کم میشود. اگر مشکلی وجود دارد، اگر میتوانید آن را حل کنید. اما به خودتان یاد بدهید که نگران نشوید. نگران هیچوقت مشکلی را حل نمیکند.
هیچوقت.. نگران شدن فقط وقت و انرژی ارزشمند شما را هدر میدهد؛ نگرانی پیرتان میکند.
نگرانی یکی از اجزای اضطراب است. نگرانی فکر ذهن شماست که از قبل وارد آینده میشود و خطرات و تهدیدهای ممکن را پیشبینی میکند. نگرانی همچنین زمانیکه سعی دارید اتفاقی که افتاده را حدس بزنید هم ایجاد میشود.
حتی اگر نگرانی ویژگی طبیعی ذات انسان باشد، یکی از مهمترین عوامل استرسزا هم به شما میرود.
استرس برای بدن شما ضررهای زیادی دارد. وقتی بطور مداوم نگران هستید، واکنش استرس بدنتان را فعال میکنید و بدنتان را همواره روی وضعیت هشدار قرار میدهید که برای این طراحی شده است که شما را برای بقا از خطرات مطلع کند. بدن با تولید بیش از 30 هورمون استرس، به استرس واکنش میدهد، ازجمله آدرنالین و کورتیزول. درنتیجه ضربانقلبتان، فشارخونتان، تنفستان، فشار عضلانی و التهابتان بالا خواهد رفت و گلوکز و چربی را در جریان خونتان ذخیره میکند.
نگرانیهای چرخشی و تمامنشدنی موجب تخریب جدی سیستم عصبی میشود و ایجاد ترس، اضطراب و استرس میشود. استرس با کلیه عوامل متداول مرگ نیز در ارتباط است، مثل بیماریهای قلبیعروقی، سرطان، تصادفات و خودکشی. تقریباً 90% از همه ویزیتهای دکتر به علت مشکلات استرسی است.
اجازه بدهید نگاه دقیقتری به نگرانیهای مزمنی که بر شما اثر میگذارد بیندازیم.
نگرانی بر طرزفکر شما اثر میگذارد:
· مغزتان را روی پیدا کردن مشکل، دشواری و مصیبت متمرکز میکند.
· موجب ضعیف شدن قدرت تمرکز میشود.
· توجه شما را بر خودتان و نگرانیهایتان متمرکز میکند.
· تصمیمگیری را برایتان دشوارتر میکند.
· باعث میشود سعی کنید بخاطر عادات فکری منفی خود، همیشه بدترینها را پیشبینی کنید.
· باعث میشود بیشتر مشکل-محور باشید تا راهحل-محور.
نگرانی بر رفتار شما اثر میگذارد:
· بازده شما را پایین میآورد.
· در عمکرد شما اخلال ایجاد میکند.
· باعث میشود بر خودتان تکیه کنید.
· باعث میشود اعتمادبهنفستان پایین بیاید.
مطمئنم درمورد ارتباط مهم بین سلامت فکر و جسم شنیدهاید. اما آیا رابطه اندامهای بدنتان را با وضعیت فکرتان به خوبی درک میکنید؟
نگرانی بر بدنتان اثر میگذارد:
· توانایی استراحت کردن شما را کاهش میدهد.
· توانایی خوب خوابیدن شما را کاهش میدهد.
· شما را خسته و درمانده میسازد.
· فشار وارد بر شما را بیشتر میکند.
· موجب سردرد میشود.
· به قلبتان فشار میآورد.
نگرانی بر احساسات شما اثر میگذارد:
· ایجاد سردرگمی میکند.
· موجب ترس میشود.
· باعث میشود احساس کنید کنترلتان را از دست دادهاید.
· باعث میشود تصور کنید قادر به کنار آمدن با موقعیت نیستید.
چطور میتوانید از شر نگرانیها خلاص شوید؟
در زیر راههای مختلفی برای آن آوردهایم.
میخواهیم روشهای سادهای که میتوانید از همین امروز شروع کنید را به شما معرفی کنیم.
1. با نقد نکردن خودتان شروع کنید.
2. نگرانیهایتان را در "جعبه" بیندازید.
3. کمی "اوقات نگرانی" برنامهریزی کنید.
4. قالب اتفاقات را عوض کنید.
1. با نقد نکرد خودتان شروع کنید.
سعی کنید با خودتان مهربان باشید، خودتان را باور داشته باشید و تایید و تشویق کنید.
2. نگرانیهایتان را در "جعبه" بیندازید.
تصور کنید که همه نگرانیهایتان را یکییکی داخل یک جعبه قرار میدهید و در آن را میبندید. یا آنها را در یک حباب میاندازید و پرواز کردن آن را در هوا نگاه میکنید. هرچه با قدرت بیشتری آن را تصور کنید، موثرتر خواهد شد. آن را به طور مرتب تمرین کنید. اگر نگران هستید که چیز مهمی را فراموش کرده باشید، آن را قبل از اینکه از یادتان برود جایی یادداشت کنید.
3. کمی "اوقات نگرانی" برای خودتان برنامهریزی کنید.
اگر از دست نگرانیهایتان خلاص شدهاید، نیم ساعت در روزتان را به آنها اختصاص دهید. اگر سعی کردید در زمانهای دیگر هم نگران شوید، نگرانیتان را برای آن ساعت نگه دارید و روی کارتان تمرکز کنید.
وقتی زمان نگرانی فرا رسید، با هر نگرانیتان یکییکی برخورد کنید و آنها را مثل مشکلاتی ببینید که باید برایشان به دنبال راهحل باشید. این روش به دو طریق بر آن نگرانی اثر میکند: دیواری دور فرایند میکشد و از گسترده شدن آن جلوگیری میکند و نگرانی را هم به مسئلهای سازنده تبدیل میکند.
4. قالب اتفاقات را عوض کنید.
این نیز یک روش دیگر برای خلاص شدن از دست نگرانیهاست.
یک راه برای عوض کردن قالب اتفاقات این است که آنها را "ناامیدکننده" یا "ناراحت" درمقابل "بد" و "غیرقابلتحمل" دوباره ارزشگذاری کنید.
یک راه دیگر این است که بدانید حتی اتفاقات منفی هم تقریباً یک جنبه مثبت دارند، ازاینرو لیستی از همه مثبتهایی که میدانید تهیه کنید.
در تغییر قالب اتفاقات باید سعی کنید همیشه به مثبتترینها فکر کنید.
عدهای با برقراری پیوندهایی میان دین و تکنولوژی کارکردهای مثبت و سازندهای از فضای مجازی ارائه داده و برخی آنرا به ابزاری برای سوء استفاده تبدیل کردهاند که در این رابطه مسئله استخاره با تلفنهای هوشمند شایسته تأمل است .
شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان از محدث کاشانی و او نیز از مدخل منظوم محقق طوسی ساعاتی را برای استخاره نقل کرده که این امر نشان دهنده ضرورت درنظرگرفتن زمان مناسبی برای انجام استخاره است، اما این روزها با استفاده از سیستمهای الکترونیکی و اینترنتی در هر ساعت از شبانه روز می توانید استخاره بگیرد.
در این زمینه شیعه آنلاین،دیدگاه برخی مراجع اعظام تقلید را از دفاتر پاسخگویی آنها به پرسشهای شرعی جویا شده است:
دفتر پاسخگویی به سوالات شرعی آیت الله نوری همدانی در پاسخ به مهر در رابطه با انجام استخاره های تلفنی، اینترنتی و به طور کلی سیستمهای هوشمند گفت: اگر استخاره کننده برای انجام این استخاره از قرآن یا تسبیح استفاده می کند، استخاره موثق است.
وی افزود: انجام استخاره ها و ارائه پاسخهای تصادفی که از قبل نوشته یا ضبط شده معتبر نیست. استخاره کننده باید برای فردی که درخواست کرده با استفاده از تسبیح یا قرآن استخاره را انجام دهد نه اینکه نتایج آن از قبل موجود باشد.
نماینده دفتر پاسخگویی به سؤالات آیت الله مکارم شیرازی نیز در این رابطه گفت: هم استخاره و هم فردی که استخاره را انجام می دهد باید از شرایط لازم برخوردار باشند.
دفتر پاسخگویی به سؤالات شرعی آیت الله وحید خراسانی یادآور شد: استخاره کننده در انجام استخاره بی اثر نیست، حال فرد استخاره کننده، با وضو بودن، رو به قبله بودن و خلوص وی در انجام استخاره مهم است. برخی ها هم با تفضل خداوند از آیات مطالبی را درمی یابند که سایرین نمی توانند. نمی توان گفت انجام این استخاره ها که از فرد استخاده کننده هیچ اطلاعاتی در دست نیست معتبر باشد .
بعد از اختراع گوشیهای موبایل دوربیندار ، خریداران به جز کیفیت تماس با گوشی موبایل به فاکتورهای دیگری هم برای خرید اهمیت میدهند. مدیر عامل شرکت موتورولا در گفتگویی در سال 2007 گفته است که شرکتش توانسته بیش از هر شرکت تولیدکننده دوربینی ، گوشی موبایل دوربیندار بفروشد. برآورد میشود که در سال 2006 ، 460 میلیون گوشی موبایل دارای دوربین فروخته شده است.
هر محصول جدیدی قائدتا بایستی مخترعی داشته باشد. آیا شما می دانید مخترع موبایل دوربیندار چه کسی است؟
در منابع مختلف ، مخترع موبایل دوربیندار ، فیلیپ کان معرفی شده است.
بیوگرافی مختصر : فیلیپ کان در سال 1952 در فرانسه به دنیا آمد. تحصیلاتش را در ریاضیات در نیس فرانسه به پایان رساند. اما علاوه بر ریاضیات ، فیلیپ کان ، در هنرستان هنرهای زیبای سوئیس مطالعاتی در زمینه موسیقی و به خصوصی فلوتزنی کلاسیک هم دارد. وی به موسیقی کلاسیک و جاز علاقه زیادی دارد و نواختن فلوت را دوست دارد. وی چندین آلیوم موسیقی هم منتشر کرده است که ترکیبی هستند از موسیقی کلاسیک و جاز. کان به قایقرانی مسابقهای هم میپردازد و رهبری یک تیم قایقرانی را هم برعهده دارد. همچنین وی یکی از حمایت کنندگان آزادی بیان به شمار میرود. کان در زمینه فعالیتهای بشردوستانه هم فعال است و یک بنگاه خیریه دارد که در زمینه ارتقای دسترسی مردم به مراقبتهای بهداشتی و آموزش فعال است.
از سال 1982 تا به حال ، کان چهار شرکت کامپیوتری تأسیس کرده است :
Borland ، Starfish Software ، LightSurf Technologies ، Fullpower ،Technologies
اما میرسیم به موضع اصلی این پست ، یعنی داستان اختراع گوشی موبایل دوربیندار
ایده یکپارچهسازی گوشی دوربین با موبایل یا وسایل دیگر و مهیا کردن امکاناتی برای اشتراک عکس با دیگران ، البته یک چیز تازه نبود و پیش از اینکه به فکر کان برسد ، چندین کمپانی به این فکر افتاده بودند:
** در سال 1995 شرکت اپل ، وسیلهای را در نمایشگاه Macworld به نماتیش گذاشته بود ، که ترکیبی از یک PDA ، دوربین و موبایل به حساب میآمد و AppleVideophone/PDA نام داشت.
** شرکت الیمپوس هم در سال 94 دوربینی درست کرده بود که می توانست از طریق موبایل عکسها را منتقل کند و OLYMPUS DELTIS VC-1100 نام داشت.
** اما نخستین موبایل مجهز به دوربین در سال 1997 توسط همین آقای فیلیپ کان ساخته شد. در همین سال ، کان شرکت استارفیش را تأسیس کرد که فعالیتش در زمینه نرمافزارهای گوشی همراه بود.
** نخستین نمونه تجاری موبایل دوربیندار به وسیبه شرکت شارپ ژاپن ساخته شد ،فیلیپ کان در ساخت این گوشی با شرکت شارپ همکاری داشت. این گوشی J-SH04 نام داشت و به وسیله آن میشد از طریق اینترنت عکسها را ارسال کرد.
اما داستان اختراع گوشی موبایل دوربیندار به وسبه آقای کان هم شنیدنی و جالب است
در واقع فکر اصلی اختراع موبایل دوربیندار نه در اختراع مطالعه به فکر کان رسید و نه در دفتر شرکت استارفیش ، محل چنین فکر بکری اتاق انتظار یک بیمارستان بود!
همسر آقای کان -سونیا لی- برای وضع حمل به بیمارستان آمده بود و در حال گذراندن ساعات زایمان خود بود که 18 ساعت به طول کشید ، کان مشغول دلداری دادن همسرش بود ، ولی خانم لی در آن ساعات پردرد حوصله صحبتها و دلسوزیهای کان را نداشت. پس آقای لی مجبور شد روی یک نیمکت بنشیند و انتظار بکشد. وی لپتاپ ، موبایل و دوربینش را همراه آورده بود. با دیدن تجهیزاتش ناگهان به این فکر افتاد که چقدر مسخره است که برای به اشتراک گذاشتن عکسها با دوستانش مجبور باشد مراحل طولانی گرفتن عکس ، ارسال آن به هارد کامپیوتر و بعد میل کردن عکسها را به دوستانش انجام دهد ،چقدر میشد اگر با فشار یک دکمه میشد عکس گرفت و همزمان آن را به گوشی موبایل دیگران فرستاد. در همان حال که همسر کان مشغول زایمان بود ، خود وی روی ایدهاش مشغول کار شد ، سختافزار وسایلش را دستکاری کرد و کدنویسی را هم شروع کرد. وقتی دختر کان به دنیا آمد وی توانست با وسایل دستکاری شدهاش یک عکس را به صورت بیسیم به دوستانش بفرستد.
ناگفته نماند که خانم سونیا لی که ما اختراع موبیلهای دوربیندار را تا حدی به زایمان طولانی وی مدیون هستیم ، خود یک پژوهشگر و مؤسس شرکتی است که در زمینه صنایع بیسیم فعالیت میکند. وی همچنین طراح خوبی هم به حساب میآید.
نخستین بار موتورولا علاقه پیدا کرد که شرکت استارفیش را بخرد و بخت آن را داشت که نخستین شرکتی باشد که گوشی موبایل دروبیندار به بازاز میفرستد ولی این شرکت در آن زمان مدیرعامل جدیدی پیدا کرده بود و دوره آشفتهای را طی میکرد و در حال کار روی یکی از پروژههای ناموفق بود. پس کان شرکت جدیدی به نام LightSurf ایجاد کرد و با همکاری شارپ ، نخستین نسل گوشیهای موبایلدار را روانه بازار کرد.
موبایلهای دوربیندار و تأثیرات اجتماعی
جورج اورول در رمان 1984 میگوید که مردم مجبورند به خاطر نظارت همیشگی دوربینهای دولتها ، رفتار دلخواه دولتها را داشته باشند ولی گویا این روزها مردم باید مواظب دوربینهای سایر شهروندان باشند که در بسیاری موارد در حکم یک دوربین جاسوسی هستند ، در واقع این مردم هستند که جای دولت های مورد نظر اورول را گرفتهاند.
همچون سایر پدیدههای فنآوری این دوربینها ، کاربردی متضادی پیدا کردهاند. در عین حال که امروزه این دوربینها که وضوحی چند مگاپیکسلی یافتهاند نقش زیادی در پیشگیری از جرم ، روزنامهنگاری شهروندی و فعالیتهای تجاری ایفا میکنند میتوانند تهدیدکننده حریم شخصی و کپیرایت باشند.
در ایالات متحده بردن گوشیهای موبایل دوربیندار به اماکنی همچون پنتاگون ، مدرسهها ، تئاتر و موزهها ممنوع است. در آوریل 2004 دولت عربستان سعودی ورود این نوع گوشیها را ممنوع کرد ولی دسامبر همان سال ، ورود این گوشیها را آزاد کرد. در کره جنوبی و ژاپن ، همه گوشیهای دوربیندار باید طوری تولید شوند که هنگام گرفتن عکس صدای قابل شنیدنی از خود خارج کنند.منبع:تبیان
اولین تماس غیر تجاری با موبایل در آوریل سال 1973 توسط دکتر مارتین، مدیر اسبق شرکت AT&T انجام گرفت و 20 سال بعد از آن زمان اولین تماس تلفن همراه در کشور ما برقرار شد. 19 مرداد ماه، یعنی همین چند روز پیش، شانزدهمین سالگرد ورود سیم کارت به شبکه مخابراتی کشور یا همان شانزدهمین تولد همراه اول بود.
16 سال پیش یعنی تیرماه سال 1372 بود که ثبت نام تلفن همراه در کشور آغاز شد. اما به دلیل عدم استقبال در آن زمان توسط مردم، روند ثبت نام چندین ماه به طول انجامید؛ به نحوی که در نهایت شرکت مخابراتایران و شرکت پست توافق کردند به کسانی که دراین زمینه بازاریابی کنند و قادر باشند یک یا چند مشتری به پست بکشانند مبلغی به عنوان پاداش پرداخت شود.
در آن زمان با تبلیغات فراوان و با شعار «با تلفن همراه همیشه در مقصد هستید» تا اواسط سال 74 جمعا 9 هزار و 947 نفر ثبت نام کردند که در شهریور همان سال واگذاریها آغاز و بلافاصله بعد از ثبت نام به پایان رسید.
از این تاریخ به بعد، مردم ورود تلفن همراه به کشور را باور کردند؛ به طوری که هجوم متقاضیان به مخابرات و بازار به حدی رسید که قیمت سیمکارت در آن زمان گاهی اوقات به بالای 30 میلیون ریال نیز میرسید.
از کالای لوکس تا نیاز روزمره
اولین آگهی که برای معرفی تلفن همراه آن زمان در روزنامههای سیاه و سفید اطلاعات و کیهان به چاپ رسید با این متن همراه بود. «شبکه تلفن متحرک به دو صورت قابل نصب در خودرو با به صورت دستی در اختیار متقاضی قرار داده میشود تا در حال تردد، توقف در منزل یا محل کار مورد استفاده قرار گیرد.» دراین آگهی آمده بود که 5 هزار شماره ثبت نام به عمل خواهد آمد و یکماه بعد از ثبت نام واگذاریها صورت میگیرد.
این شبکه در آن زمان تنها محدوده تهران بزرگ را از شرق به سرخه حصار، از غرب به ابتدای عوارضی جاده کرج، از جنوب به بهشت زهرا و از شمال به ارتفاعات شمال تهران محدود میکرد و تنها از ساعت 8 صبح تا 8 شب قابل دسترس بود.
ارائه اولین سیمکارت تلفن همراه در دوران وزارت دکتر غرضی در دولت هاشمیرفسنجانی صورت گرفت. در آن زمان متقاضیان سیمکارت باید یک چک بانکی به مبلغ 5 میلیون ریال بابت هزینه اشتراک، هزینه نصب و بهای گوشی پرداخت میکردند. همچنین به منظور افزایش ایمنی در حین رانندگی، متقاضیانی که درخواست تجهیزات اضافی جهت نصب در خودرو را داشتند، باید مبلغ 700 هزار ریال بابت تجهیزات اضافی پرداخت میکردند.
با ورود اولین سیمکارتها به بازار و در اختیار داشتن این کالا که در آن زمان جزو کالاهای لوکس به حساب میآمد، به تدریج بر میزان متقاضیان این کالا افزوده شد. در نتیجه استقبال از سوی مردم، متولیان تلفن همراه در مخابرات تصمیم گرفتند در تهران و چند شهر بزرگ ثبتنام انجام دهند. لذا در بهمن ماه سال 1374، از طریق پست و به صورت مکانیزه ثبت نام آغاز شد.
از آنجایی که در آن زمان در اطلاعیههای شرکت مخابراتایران، زمان واگذاری بر حسب تاریخ و ساعت ثبت نام قید شده بود، تعداد زیادی از متقاضیان، همان روز اول حدود ساعت دو و نیم صبح به دفاتر پستی هجوم بردند. این هجوم در روزهای دوم و سوم نیز ادامه داشت؛ ولی در روزهای بعد به حالت عادی بازگشت. دراین سال در مجموع 185 هزار و 75 نفر ثبت نام کردند.
واگذاری سیمکارت این گروه از متقاضیان که با گوشی هم تحویل میشد، از طریق پست و در دهه فجر سال 75 شروع و در اواخر سال 76 به پایان رسید. پایین آمدن قیمت تلفن همراه در بازار تا یک میلیون و پانصد هزار تومان، بدقولی مخابرات به دلیل تاخیر در واگذاری باعث شد تا تعداد متقاضیان برای سال 75 به 61 هزار و 900 نفر کاهش یابد.
افزایش تعداد مشترکان تلفن همراه در کشور در آن سالهای ابتدایی ورود این فناوری به کشور حاشیههای جالبی را نیز در پیش داشت. با افزایش تعداد مشترکان و آن هم درحالی که در آن زمان چنین فناوری برای کاربران عجیب بود، اداره تحقیقات و مطالعات اجتماعی روابط عمومی شرکت مخابراتایران با درج آگهیهایی در روزنامههای آن زمان اقدام به برگزاری کلاس آموزش آشنایی با نحوه استفاده از تلفن همراه کرد.
همچنین اظهارات مقامات سیاسی کشور در آن زمان نیز پیرامون این فناوری شاید هم اکنون برای کاربران فعلی جالب باشد. به عنوان مثال هاشمیرفسنجانی در دوران ریاست جمهوری درباره استفاده از تلفن همراه در مراسمهای گوناگون گفته بود: «تلفن دیجیتال امروز پیشرفتهترین ابزار استفاده از مخابرات است، خوشبختانه ما این تکنولوژی را داریم و خودمان هم اداره میکنیم. حالا میتوانیمایمان بیاوریم به قدرت خوب نیروهای داخلیمان» یا در مراسم دیگری تاکید کرده بودند که «یک خط تلفن برکت عمر انسان را کلی بالا میبرد و بسیاری از هزینههای زندگی را پایین میآورد.»
سیم کارت به شرط گوشی
با فراگیر شدن تعداد کاربران تلفن همراه، مشاغل وابسته بسیاری نیز در کنار آن شکل گرفت. شاید صنف تعمیرگاههای تلفن همراه را بتوان به عنوان اولین مشاغل در آن زمان به حساب آورد.
همانطور که گفته شد در آن زمان درست همانند سایر اپراتورهای جهان ارائه گوشی نیز بر عهده شرکت مخابرات ایران بود؛ اما جدا از بحث توسعه شبکه ارتباطی در آن زمان که یکی از دلایل اصلی در تاخیر ارائه سیمکارت به متقاضیان بود، ارائه گوشی از سوی مخابرات به متقاضیان نیز یکی از مهمترین دلایل تاخیر در عرضه سیمکارت بود. همچنین در آن زمان ثبت نام سیمکارت تنها در شهرهایی صورت میگرفت که حداقل 400 متقاضی داشته باشد. بر همین اساس شرکت مخابرات ایران در آن زمان تصمیم گرفت که تهیه گوشی تلفن همراه را به خود متقاضیان واگذار کند. از اواخر واگذاریها سال 76 بود که به تدریج روند واردات گوشی تلفن همراه به کشور به شکلی مجزا از مخابرات شکل گرفت و متقاضیان سیمکارت ملزم بودند که به هنگام تحویل گرفتن خط خود گوشی مورد نظر را خود به مخابرات تحویل دهند. دلیل تحویل دادن گوشی متقاضیان به مخابرات همان بحثی بود که این روزها بسیاری از واردکنندگان قانونی مطرح میکنند. ریجستری یا فعال نمودن گوشیهایی که به شکل قانونی و با پرداخت تعرفه وارداتی به گمرک به کشور وارد شده است.
به همین منظور مخابرات ایران در آن زمان اطلاعیهای صادر کرد با این مضمون که، تمامیمتقاضیانی که برای دریافت تلفن همراه ثبت نام نموده و وجوه مقرر را به حساب مخابراتایران واریز کرده و قبض پستی در دست دارند، میتوانند با ارائه دستگاه تلفن همراه از نمونههای مورد تایید شرکت مخابرات، متعاقبا از طریق شرکت پست جمهوری اسلامی ایران، شماره و دستگاه تلفن خود را دریافت نمایند. همچنین متقاضیانی که قادر به تامین و ارائه دستگاه تلفن همراه هستند، باید تقاضای کتبی خود را با مشخص نمودن نوع و شماره سریال دستگاه در متن تقاضا به همراه کپی قبض پستی و کپی شناسنامه و خود دستگاه برای بررسی فنی و آماده سازی براساس تاریخهای تعیین شده به واحدهای امور مشترکین تحویل دهند. در آن زمان شرکت مخابراتایران مبلغ 300 هزار ریال بابت هزینه آزمایش، تنظیم و تایید دستگاه به صورت علیالحساب از طریق قبوض کارکرد وصول میکرد و همچنین متقاضیانی که ازاین روش در زمره مشترکان تلفن همراه قرار میگرفتند، کماکان یک دستگاه گوشی از شرکت مخابراتایران طلبکار بوده که بعد از فراهم شدن امکانات نسبت به تحویل آن اقدام خواهد شد. اما گوشیهای مورد تایید شرکت مخابراتایران در آن زمان عبارت بودند از: مدلهای S4 و S6 زیمنس، مدلهای HC600، HC800 و HC 1000 آلکاتل، مدلهای CH337، GF337، GH388 و GF 388 اریکسون، مدلهای 2110، 2110I، 1611 و 8110 نوکیا به همراه RC620 ساژم.
به هر حال شبکه تلفن همراه کشور به تدریج و بعد از گذشت 16 سال رشد فزایندهای را شاهد بود. به شکلی که در سال 1383 شرکت همراه اول به عنوان اولین اپراتور تلفن همراه کشور مصوب و خدمات ارائه تلفن همراه از مخابرات ایران جدا و به این شرکت واگذار شد. اولین مدیرعامل این شرکت رسول سرائیان بود که در اواسط سال 85 جای خود را به وحید صدوقی داد. مدیرعامل 49 سالهای که 16 سال پیش و درست در زمان زنگ خوردن اولین تلفن همراه کشور مدیرعامل صنایع الکترونیک شیراز بود و یک سال بعد از ارائه سیمکارت در کشور اولین تلفن همراه خود را در سال 74 خریداری کرد.
برگرفته از دنیای اقتصاد
|
|
|
فرض کنید همه عناصر لازم برای وزن کم کردن در یک قرص خلاصه شودآنوقت عوارض جانبیاش چه چیزهایی خواهد بود؟خب یکی آنکه باعث خالی شدن جیب میشود و دیگر اینکه برخی از مصرفکنندگان هم با دوستانشان دچار مشکل میشوند. خلاصه اینکه وقتی شما نصف درآمدتان را صرف خوردن غذاهای بهاصطلاح سالم و رژیمی کنید، مهمانی نروید، در مهمانی لب به هیچچیز نزنید و داد صاحبخانه را درآورید چنین نتایجی دور از ذهن نخواهد بود. این نتایج نه فقط به لحاظ اجتماعی که به لحاظ شخصی هم به شما ضربه میزنند. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای آمریکا گزارش کرده افرادی که به واسطه چنین اتفاقاتی برای خود بهانه میتراشند و از رژیم غذایی خود پیروی نمیکنند 76درصد کمتر احتمال دارد اضافه وزن خود را کم کنند. ما به شما میگوییم که چه کنید تا بهتر بتوانید چاقی را درمان کنید بدون اینکه خللی به زندگی فردی و اجتماعیتان وارد شود.
از همان لحظهای که تصمیم میگیرید رژیم غذایی جدیدی را شروع کنید رفتار دوستانتان با شما عوض میشود میدانید چرا؟ علت این است که کم کردن کالری دریافتی سطح سروتونین را کاهش میدهد. سروتونین یک واسطه شیمیایی است که باعث میشود شما حس و حال خوبی داشته باشید. در نتیجه از نظر اطرافیان شما بیحوصله، بداخلاق و نچسب خواهید شد. برای اینکه سطح سروتونین در حد مطلوب باقی بماند باید ببینید بدن شما بهطور روزمره با توجه به مقدار فعالیت بدنی که دارید به چه میزان کالری احتیاج دارد و بعد این مقدار کالری را در هر وعده غذایی بهطور متناسب از پروتئین و غلات تامین کنید.(در همین مجله بارها درباره مقدار کالری مورد نیاز و نحوه محاسبه آن توضیح دادهایم). متخصصان تغذیه معتقدند اگر وعده غذایی شما نامتعادل باشدمثلا همه کالری شما از طریق شیرینیها تامین شود قند خون بهصورت مواج و نامتعادل تغییر کرده و باعث حساسیت روحی و عصبی شما میشود. متخصصان توصیه میکنند اسید چرب امگا-3 حتما در رژیم غذایی لحاظ شود چرا که تحقیقات نشان داده عامل موثری در مبارزه با افسردگی بوده و در عین حال با کند کردن هضم غذا مدت زمان طولانیتری شما را سیر نگه میدارد.
نه پــولتان را
وقتی رژیم میگیرید قرار است شکمتان خالی بماند نه کیف پولتان! اما محققان دانشگاه واشنگتن دریافتند ارزش غذاهای سالم و مملو از مواد مغذی مثل گوشت بدون چربی (لخم) یا غلات تازه تقریبا 30 درصد به هزینه خورد و خوراک اضافه میکند. گرچه این رقم متعلق به آمریکاست اما واقعیتی است که در تمام دنیا مصداق دارد. یک راه خوب برای کمتر خرجکردن مصرف کمتر گوشت قرمز است. گوشت قرمز معمولا گران است و بسیاری از مردم بیش از نیاز خود گوشت قرمز میخورند. جدا از این،گوشت قرمز کالری و چربی اشباع زیادی دارد که میتواند باعث چاقی شود. معمولا یک وعده گوشت قرمز نیاز روزانه خانمها به این ماده غذایی را مرتفع میکند. بهجای گوشت قرمز میتوان از غذاهای فیبردار مثل برنج بهخصوص برنج قهوهای، لوبیا، نان جو به علاوه بادنجان و قارچ استفاده کرد. این مواد ارزانتر بوده و ارزش غذایی مساوی یا حتی بیشتری دارند.
نه زمان خود را
در تحقیقی که نتایج آن به تازگی منتشر شده آمده 41 درصد از خانمها علت تغذیه ناسالم خود را نداشتن وقت عنوان کردهاند. ولی واقعیت این است که صرف یکی دو ساعت وقت در آخر هفته و خرید موادغذایی سالم و آمادهسازی آنها برای یک هفته (مثلا خرد کردن سبزیها) هم باعث صرفهجویی در وقت شما میشود هم در درازمدت از اضافه شدن کیلوهای اضافی جلوگیری میکند. مطالعهای که در مرکز کنترل بیماریهای آمریکا صورت گرفته نشان میدهد 40 درصد از افرادی که به میزان قابل ملاحظهای وزن کم کرده و سپس این وزن را حفظ میکنند غذاهای هفته آینده خود را از آخر هفته قبل برنامهریزی میکنند. متخصصان معتقدند وقتی شما برنامه غذایی خود را مشخص نکنید تمایل دارید هر غذایی را در نزدیکی خود میبینید فارغ از مفید یا مضربودن امتحان کنید. در چنین حالتی مردم معمولا سراغ جانک فود میروند.
نه عضله را
اگر وزن کم میکنید ولی حجم چربی بدنتان(مثلا دور کمر یا ران) تغییری نمیکند احتمالا دارید بهجای چربی عضله میسوزانید. عضلات برای حفظ خود دو برابر بقیه بافتهای بدن به کالری نیاز دارند. در عین حال عضلات مهمترین بخشهای سوختن کالری هستند. بنابراین باید آنها را حفظ و تقویت کرد. بهترین راهبرد خوردن مقدار زیادی پروتئین و انجام تمرینات قدرتی بهمدت 20تا 30دقیقه، 2یا 3بار در هفته است. پروتئین سوخت این تمرینات را تامین کرده و به حفظ عضلات کمک میکند. هر روز دستکم 3 یا 4 وعده، هر بار 2 یا 3 اونس(تقریبا 57 یا 58 گرم)غذاهای غنی از پروتئین بخورید مثل لوبیا، سویا، ماهی، گوشت بدون چربی، گوشت مرغ و ماکیان یا لبنیات کم چرب.
نه زندگیتان را
مراقبت و توجه به دور کمر به این معنی نیست که شما به یک آدم منزوی تبدیل شوید که هر لحظه روی تردمیل است یا روی دوچرخه ثابت پدال میزند. در واقع روش صفر یا صد اصلا راه حل مؤثری نیست. برخی از خانمها قوانینی برای خودشان طراحی میکنند که به هیچ وجه قادر به اجرای آنها نیستند مثلا خوردن غذاهای خام یا هر روز دویدن ساعت 5 صبح ، بدینترتیب شرایط شکست و عدمموفقیت خود را فراهم میکنند. محرومیت مطلق از همه چیز روش کارآمدی نیست. بسیاری از متخصصان تغذیه معتقدند رژیمهای غذایی سنگین و پرفشار نتایج مثبت چندانی در پی ندارد و بهتر است مردم سراغ چنین رژیمهایی نروند. بهعنوان مثال نتایج تحقیقی که توسط دانشمندان آمریکایی در سال 2010 روی دستهای از افراد دارای اضافه وزن صورت گرفت نشان داد که وقتی از آنها خواسته شد چند تغییر جزئی در الگوی زندگی خود بدهند در عرض دو هفته حدود 5/3 کیلو وزن کم کردند. این تغییرات مواردی نظیر خوردن صبحانه، خوردن سبزی ها به مقدار دلخواه در تمام وعدههای غذایی و تماشای تلویزیون فقط هنگام ورزش را شامل میشد. در واقع وقتی شما چند دسته راهبرد کوچک را کنار هم میگذارید حاصل جمع آنها میتواند بهشدت تاثیرگذار باشد. در ضمن انجام این کارهای ساده باعث نمیشود تمام زندگی شما تحتتاثیر قرار بگیرد.
- صبحانه بخورید
نخوردن صبحانه انرژی بدن را تخلیه میکند. شما باید 30تا 35درصد کالری روزانه خود را موقع صبحانه دریافت کنید
- درست بنوشید
بسیاری از مردم هر روز از طریق انواع و اقسام نوشیدنیها مقدار زیادی کالری به بدن خود وارد میکنند. این مقدار در آمریکا بهطور متوسط 450 کالری در روز است. اگر این میزان کالری نصف شود شما در عرض یک سال 10 کیلو وزن کم خواهید کرد.
- درست انتخاب کنید
میوه و سبزی شما را سیر کرده و مواد مغذی فراوانی به بدن میرساند. برگهای سبز هم مملو از فولات هستند که باعث میشوند روند وزن کمکردن شما 8 برابر سریعتر شود.
حتما آدمهایی را دیدهاید که با کوچکترین تلنگری بههم میریزند. کافی است در مسیر زندگی با یک مانع کوچک روبهرو شوند آنوقت وای به حالشان چون دائم با انتقاد و سرکوفت بهوجود نازنین خود بلایایی بر سر روح و جسمشان میآورند که دیگر محال است بتوانند قد راست کنند. این ماجرا بهخصوص در میان خانمها بسیار شایع است و وقتی دائما تکرارشود چه از طرف آقا باشد و چه خانم زندگی مشترک را به کام همه از جمله فرزندان تلخ میکند. با توجه به اینکه باید مهارتهای زندگی را به فرزندان هم آموخت حالا که مشکلات و موانع جزو جدانشدنی زندگی است پس چه باید کرد؟ آیا باید از خیر زندگی گذشت یا با آنها پلی به سوی آینده ساخت؟
بدون شک و با جرات تمام باید گفت همه آدمها در شرایطی از زندگی خود درد پشیمانی را تجربه کرده، فرصتهایی را از دست دادهاند، شایدها و اگرها را حس کرده و دچار اشتباه شدهاند اما روانشناسان معتقدند، میتوان از این ناراحتیها به نفع خود استفاده کرد. در یک بررسی که توسط محققان دانشگاه میشیگان روی زنان حدود سنی 30 سال انجام شد نتایج جالبی بهدست آمد. زنانی که پس از حس پشیمانی از موضوعی در جبران آن عمل کردهاند (مثلا در شغلشان پیشرفت و تحول ایجاد کرده، مهارتهای جدید کسب کرده یا به تحصیل ادامه دادهاند) احساس بهتری در زندگی پیدا کرده و در آزمونهای روانشناسی مربوطه نمرات بهتری کسب کردهاند. تمامی این زنان کلید موفقیت خود را در شناخت آرزوهای دست یافتنی و حرکت در مسیر آنها دانسته و مدعی بودند، اصلا روی پشیمانیها متمرکز نشده بلکه از آنها بهعنوان محرک و انگیزه برای پیشرفت استفاده کردهاند. به عبارتی این افراد با تجربیات تلخ عاقلتر شده و خود آگاهی بیشتری پیدا کرده و پشیمانی را به عاملی تبدیل میکنند که سطح زندگی را بهتر میکند. اگرچه افرادی که چنین روحیهای دارند خودشان در عذابی دائمی بهسر میبرند اما اگر چنین خصوصیتی داشته باشید شرایط را برای سرد شدن روابط زناشویی، طلاق عاطفی و در نهایت جدایی کاملا مهیا کردهاید. چون با روحیهای رو به گذشته و سرکوبگر بهتدریج محبوبیت خود را از دست میدهید و این آغاز مشکلات جدی است که گاهی عواقب آن جبرانناپذیر است.
به این موضوع توجه داشته باشید، تمرکز و تفکر دائمی به آنچه در گذشته اتفاق افتاده و مرور آنها مانعی بزرگ در ذهنتان ایجاد میکند و نمیگذارد از زندگی و آینده خود لذت ببرید. در نتیجه در تطابق شما با مشکلات هیچ کمکی نمیکند. اتفاقا بررسیها نشان میدهد، نشخوار فکری و مرور مسائل گذشته بیشتر حالت فرار و اجتناب از مشکلات را تداعی میکند و این افراد چون قدرت حل مسئله را ندارند روش گریز از آن را انتخاب میکنند. بعد از مدتی اسیر این چرخه فکری معیوب شده و روح و ذهنشان چنان خسته و درمانده میشود که قدرت زندگی طبیعی را از آنها میگیرد. اتفاقا این قضیه در مورد خانواده همسر بسیار شایع است و تکرار دائمی مشکلات مربوط به آنها فاصلهای عمیق بین همسران بهوجود میآورد.
وقتی موضوعی حس پشیمانی در شما ایجاد کرد از خودتان بپرسید آیا میتوان آنرا جبران کرد یا خیر؟ اگر در برابر همسر یا فرزندان موقعیتی را از دست دادهاید و ناراحت هستید مثلا ممکن است از اینکه در کارتان سرمایهگذاری بیشتری کردهاید پشیمان هستید، بهجای افسوس و غصه به راهکارهایی فکر کنید که بتوانید در سال بعد سرمایهگذاری را افزایش دهید. برنامهریزی خود را به اجزای قابل اجرا تقسیم کنید. شاید فکر کنید مرحلهبندی باعث سختی فرآیند مورد نظر میشود اما چون امکان مدیریت و اجرای آنها بیشتر است، اعتماد به نفس افراد را تقویت میکند و احتمال موفقیت را در دراز مدت افزایش میدهد.
یکی از مهمترین مسائل در سلامت و حفظ روان خانواده و زندگی زناشویی تغییر دیدگاه نسبت به گذشته است.
در بسیاری از موارد، مشاوره با همسرانی روبهرو میشویم که به هیچ وجه از مشکلات و تقصیرات خود با همسرشان که در طول زندگی مشترکشان در گذشته رخ داده چشم پوشی نکرده و دائما آنها را بازخوانی میکنند و همین قضیه باعث میشود، پیشرفتها و تغییرات مثبت زندگی مشترک را نبینند، چون دائما معتقدند،اگر فلان تصمیم را میگرفتند زندگیشان وضع بهتری داشت. توجه کنید حتی اگر این روحیه را داشته باشید و بدون بروز آن به همسر، فقط درون خودتان آن را تکرار کنید چه بخواهید و چه نخواهید اثرات آن روی زندگی مشترک مخرب خواهد بود چون روحیهای کسل، ناامید و کلافه نمیتواند بار سنگین زندگی مشترک را حمل کند و به سلامت به مقصد برساند و اگر این روحیه را از خود دور نکنید با عواقبی روبهرو میشوید که شاید هیچ وقت جبرانپذیر نشود.
اگر پشیمانی شما قابل جبران نیست مثلا«دختر مورد علاقهتان با فرد دیگری ازدواج کرده یا دوستتان درگذشت بدون آنکه بتوانید احساسات و حرفهای دلتان را با او در میان بگذارید، یا اشتباهی در زندگی مشترک انجام دادهاید که عواقب بدی داشته است» متخصصان 2 راهکار موثر به شما پیشنهاد میکنند و هر دوی آنها بر این پایه استوار است: وقایع گذشته را بهصورت مطلوب بازسازی کنید و جوانب مثبت آنها را ببینید. بهخودتان بگویید این اتفاقات در زندگی من رخ داده اما اجازه نمیدهم تعیینکننده مسیر زندگی من باشند و افسار آن را در دست بگیرند. در نخستین راهکار توصیه میشود، در مورد مسائل، بهترین و مطلوبترین جنبه را درنظر بگیرید. نکته کلیدی در این راهکار آن است که در وقایعی که پشیمانی بهدنبال داشتهاید نکاتی را مشخص کنید تا به این وسیله برایتان روشن شود، همین مسائل ناگوار چه تاثیرات مثبتی روی زندگی شما داشتهاند یا میتوانند داشته باشند.
راهکار دوم که به آن رسیدن به خط پایان میگویند و به کار و تلاش بیشتری احتیاج دارد. در این مرحله باید با وجود اتفاقات و هر آنچه رخ داده به یک آرامش برسید. خودتان را ببخشید و از سر تقصیرات کسانی که بهنحوی مشکل ساز بودهاند بگذرید. اگر به چنین دید گاهی برسید آرامش را بهخوبی حس میکنید. مثلا بهخود بگویید درست است که در سالهای پایانی عمر مادرم بهدلیل کوچک بودن فرزندانم نتوانستم آنطور که باید به او رسیدگی کنم اما نه تقصیر من بود و نه فرزندانم. آنها به کمک من نیاز بیشتری داشتند چون حیاتشان در دستان من بود و من در آن شرایط به وظایف مادری به نحو احسن عمل کردم. از هر روشی که استفاده کنید برای موفقیت باید خودتان در اولویت باشید یعنی پیشرفت باید از خودتان شروع شود. اگر بخواهید و سعی کنید، گذشتن و فراموش کردن پشیمانیها، حسرتها و شاید و اگرها ممکن میشود؛ بشر قدرت انجام هر کاری را دارد!