فوایدی از خرما،کشمش،برگه آلو
خشکبار، غذایی کامل برای سلامت کامل
یکی از نکات خوب در مورد میوه ها این است که می توان آنها را خشک کرده و به این ترتیب،انواع متنوعی از آنها را برای تمام طول سال قابل دسترس ساخت. با وجود خشک شدن میوه ها، همچنان مواد غذایی خوب و مفیدی در آنها یافت می شود. معمولاً خشکبار یک خوراکی لذیذ و خوشمزه برای ورزشکاران ، گردشگران و یا کسانی که در زمینه ورزش های شامل مسافت دور کار می کنند، به حساب می آید. این مواد، منابع انرژی غذایی هستند که شامل مقادیر مشخص آهن، پتاسیم و سلینم و نیز مقادیر کمی از سایر مواد مدنی و به خصوص فیبرو ویتامین A (درمیوه های خشک شده زرد یا نارنجی) می باشند.
خشکبار برای کسانی که از یبوست رنج می برند، بسیار مناسب است، چرا که غنی از فیبر می باشد و نقش ملین را بازی می کند. به علاوه، برای کسانی که مبتلا به کم خونی می باشند. نیز به دلیل وجود منابع غنی از آهن مفید خواهند بود.
? خرما
خرما یک جانشین مناسب برای مواد قندی و شکر محسوب می شود. به علاوه، یک درمان مناسب برای عارضه خستگی مزمن و نیز کسانی که از آنمی (کم خونی) رنج می برند،به حساب می آید. انواع متنوع خرمای خشک شده غنی از آهن هستند. به علاوه، تمام انواع آن دارای حجم زیادی فیبر بوده و یک منبع غذایی از نظر پتاسیم به حساب می آیند.
? برگه آلو (بخارا)
این برگه ها از آلو و یا گوجه خشک شده به دست می آیند که از نظر پتاسیم غنی بوده و در نتیجه برای کسانی که فشار خون بالا دارند، بسیار مناسبند. به علاوه، در این برگه ها مقدار زیادی نیاسین، ویتامین A و ویتامین B6 و وجود دارد. در این برگه ها، یک ماده شیمیایی به نام هیدروکسی فنیلیساتین Hydroxphenylisatin وجود دارد که موجب تحریک عضلات نرم روده بزرگ و کارایی بیشتر آنها شده و در نتیجه، برگه را به عنون یک عامل ملین و از بین برنده یبوست شناسانده است.
? کشمش
کشمش یا انگور خشک شده که در روش سنتی به صورت خوشه ای چیده شده و سپس روی زمین گذاشته می شد تا در معرض نور و گرما خشک شود،یک منبع غنی از مواد غذایی انرژی زاست. بهترین حالت آن وقتی است که بگذاریم روی درخت خشک شود. اگر هم خوشه ها را چیده و روی زمین رها کنیم معمولاً بین 7 تا 10 روز تبدیل به کشمش خواهند شد. روش های مدرن و جدید امروزی به صورت چیدن مکانیزه خوشه های انگور است.
به این ترتیب که درخت مو را از قسمت پایین خوشه های انگور چیده و به این ترتیب کشمش ها در شرایط طبیعی و به صورت باقی مانده روی درخت با از دست دادن آب توسط انگور ها تولید می شوند. کشمش برای تقویت طبیعی انرژی فوق العاده است. 100 گرم کشمش شامل حدود 70 گرم ساکروز، گلوکز و فروکتوز طبیعی است. (همگی جزو مواد قندی و هیدرات کربن هستند). این میوه برای افرادی که از عارضه خستگی مزمن رنج می برند، ایده آل است و نیز برای کسانی که نیاز به انرژی بیش از حد نرمال دارند، مانند ورزشکاران و قهرمانان، صخره نوردها و دونده ها، منابعی عالی محسوب می شود.
کشمش غنی از آهن است. 100 گرم کشمش شامل بیش از 25% مواد لازم توصیه شونده در یک روز برای زنان است. همچنین، فیبر زیادی در آن وجود دارد که به کاهش کلسترول و بهبود عملکرد روده ها کمک می کند. در کنار آن،از پتاسیم می توان نام برد که موجب کاهش فشار خون و جلوگیری از دفع مایعات بدن می شود. همچنین سلنیوم در کشمش وجود دارد که برای پوست عالی است. به علاوه، در کشمش، مقادیر کمی از ویتامین A و مقادیر مناسبی ویتامین B یافت می شود.
ماجراهای قضاوت های شگفت امام علی علیه السلام
فصل اول : قضایائى که با استفاده از اسلوبى ابتکارى حقیقت واقعه را کشف نموده به طورىکه منکر بناچار اعتراف نموده است .
1- زنى که فرزند خویش را انکار مى کرد
او که جوانى نورس بود سراسیمه و شوریده حال در کوچه هاى مدینه گردش مى کرد، و پیوسته از سوز دل به درگاه خدا مى نالید: اى عادل ترین عادلان !میان من و مادرم حکم کن .
عمر به وى رسید و گفت : اى جوان ! چرا به مادرت نفرین مى کنى ؟!
جوان : مادرم مرا نه ماه در شکم خود نگهداشته و پس از تولد دو سال شیر داده و چون بزرگ شدم و خوب و بد را تشخیص دادم مرا از خود دور نمود و گفت : تو پسر من نیستى !
عمر رو به زن کرد و گفت : این پسر چه مى گوید؟
زن : اى خلیفه ! سوگند به خدایى که در پشت پرده نور نهان است و هیچ دیده اى او را نمى بیند، و سوگند به محمد صلى الله علیه و آله و خاندانش ! من هرگز او را نشناخته و نمى دانم از کدام قبیله و طایفه است ، قسم به خدا! او مى خواهد با این ادعایش مرا در میان عشیره و بستگانم خوار سازد. و من دوشیزه اى هستم از قریش و تاکنون شوهر ننموده ام .
عمر: بر این مطلب که مى گویى شاهد دارى ؟
زن : آرى ، و چهل نفر از برادران عشیره اى خود را جهت شهادت حاضر ساخت .
گواهان نزد عمر شهادت دادند که این پسر دروغ گفته ، مى خواهد با این تهمتش زن را در بین طایفه و قبیله اش خوار و ننگین سازد.
عمر به ماموران گفت : جوان را بگیرید و به زندان ببرید تا از شهود تحقیق زیادترى بشود و چنانچه گواهیشان به صحت پیوست بر جوان حد افتراء (8) جارى کنم .
ماموران جوان را به طرف زندان مى بردند که اتفاقا حضرت امیرالمومنین علیه السلام در بین راه با ایشان برخورد نمود. چون نگاه جوان به آن حضرت افتاد فریاد برآورد: اى پسر عم رسول خدا! از من ستمدیده دادخواهى کن . و ماجراى خود را براى آن حضرت شرح داد.
امیرالمومنین علیه السلام به ماموران فرمود: جوان را نزد عمر برگردانید. جوان را برگرداندند، عمر از دیدن آنان برآشفت و گفت : من که دستور داده بودم جوان را زندانى کنید چرا او را بازگرداندید؟!
ماموران گفتند: اى خلیفه ! على بن ابیطالب به ما چنین فرمانى را داد، و ما از خودت شنیده ایم که گفته اى : هرگز از دستورات على علیه السلام سرپیچى مکنید.
در این هنگام على علیه السلام وارد گردید و فرمود: مادر جوان را حاضر کنید، زن را آوردند و آنگاه به جوان رو کرده و فرمود: چه مى گویى ؟
جوان داستان خود را به طرز سابق بیان داشت .
على علیه السلام به عمر رو کرد و فرمود: آیا اذن مى دهى بین ایشان داورى کنم ؟
عمر: سبحان الله ! چگونه اذن ندهم با این که از رسول خدا صلى الله علیه و آله شنیدم که فرمود: على بن ابیطالب از همه شما داناترست .
امیرالمومنین علیه السلام به زن فرمود: آیا براى اثبات ادعاى خود گواه دارى ؟
زن : آرى ، و شهود را حاضر ساخت و آنان مجددا گواهى دادند.
على علیه السلام : اکنون چنان بین آنان داورى کنم که آفریدگار جهان از آن خشنود گردد، قضاوتى که حبیبم رسول خدا صلى الله علیه و آله به من آموخته است ، سپس به زن فرمود:
آیا ولى و سرپرستى دارى ؟
زن : آرى ، این شهود همه برادران و اولیاى من هستند.
امیرالمومنین علیه السلام به آنان رو کرد و فرمود: حکم من درباره شما و خواهرتان پذیرفته است ؟
همگى گفتند: آرى .
و آنگاه فرمود: گواه مى گیرم خدا را و تمام مسلمانانى را که در این مجلس حضور دارند که عقد بستم این زن را براى این جوان به مهر چهارصد درهم از مال نقد خودم ، اى قنبر! برخیز درهمها را بیاور. قنبر درهمها را آورد، على علیه السلام آنها را در دست جوان ریخت و به وى فرمود: این درهمها را در دامن زنت بینداز و نزد من میا مگر این که در تو اثر زفاف باشد( یعنى غسل کرده باشى ).
جوان برخاست و درهمها را در دامن زن ریخت و گریبانش را گرفت و گفت : برخیز!
در این موقع زن فریاد برآورد: آتش ! آتش ! اى پسر عم رسول خدا! مى خواهى مرا به عقد فرزندم در آورى ! به خدا سوگند او پسر من است ! و آنگاه علت انکار خود را چنین شرح داد: برادرانم مرا به مردى فرومایه تزویج نمودند و این پسر از او بهمرسید، و چون بزرگ شد آنان مرا تهدید کردند که فرزند را از خود دور سازم ، به خدا سوگند او پسر من است . و دست فرزند را گرفت و روانه گردید.
در این هنگام عمر فریاد برآورد: اگر على نبود عمر هلاک مى شد (9).
2- مولا و غلام مشتبه شدند!
در زمان خلافت امیرالمومنین علیه السلام مردى کوهستانى با غلام خود به حج مى رفتند، در بین راه غلام مرتکب تقصیرى شده مولایش او را کتک زد. غلام بر آشفته ، به مولاى خود گفت : تو مولاى من نیستى بلکه من مولا و تو غلام من مى باشى . و پیوسته یکدیگر را تهدید نموده به هم مى گفتند: اى دشمن خدا! بر سخنت ثابت باش تا به کوفه رفته تو را به نزد امیرالمومنین علیه السلام ببرم . چون به کوفه آمدند هر دو با هم نزد على رفتند و مولا (ضارب ) گفت : این شخص ، غلام من است و مرتکب خلافى شده او را زده ام و بدین سبب از اطاعت من سر برتافته ، مرا غلام خود مى خواند.
دیگرى گفت : به خدا سوگند دروغ مى گوید و او غلام من مى باشد و پدرم وى را به منظور راهنمایى و تعلیم مسائل حج با من فرستاده و او به مال من طمع کرده مرا غلام خود مى خواند تا از این راه اموالم را تصرف نماید.
امیرالمومنین علیه السلام به آنان فرمود: بروید و امشب با هم صلح و سازش کنید و بامدادان به نزد من بیایید و خودتان حقیقت حال را بیان نمایید.
چون صبح شد، امیرالمومنین علیه السلام به قنبر فرمود: دو سوراخ در دیوار آماده کن ! و آن حضرت علیه السلام عادت داشت همه روزه پس از اداى فریضه صبح به خواندن دعا و تعقیب مشغول مى شد تا خورشید به اندازه نیزه اى در افق بالا مى آمد. آن روز هنوز از تعقیب نماز صبح فارغ نشده بود که آن دو مرد آمدند و مردم نیز در اطرافشان ازدحام کرده مى گفتند: امروز مشکل تازه اى براى امیرالمومنین روى داده که از عهده حل آن بر نمى آید! تا اینکه امام علیه السلام پس از فراغ از عبادت به آن دو مرد رو کرده ، فرمود: چه مى گویید؟ آنان شروع کردند به قسم خوردن که من مولا هستم و دیگرى غلام .
على علیه السلام به آنان فرمود: برخیزید که مى دانم راست نمى گویید، و آنگاه به آنان فرمود: سرتان را در سوراخ داخل کنید، و به قنبر فرمود: زود باش شمشیر رسول خدا صلى الله علیه و آله را برایم بیاور تا گردن غلام را بزنم ، غلام از شنیدن این سخن بر خود لرزید و بدون اختیار سر را بیرون کشید، و آن دیگر همچنان سرش را نگهداشت .
امیرالمومنین (ع ) به غلام رو کرده ، فرمود: مگر تو ادعا نمى کردى من غلام نیستم ؟
گفت : آرى ، ولیکن این مرد بر من ستم نمود و من مرتکب چنین خطایى شدم .
پس آن حضرت علیه السلام از مولایش تعهد گرفت که دیگر او را آزار ندهد و غلام را به وى تسلیم نمود.
و نظیر همین داستان را شیخ کلینى و صدوق و طوسى از امام صادق علیه السلام نقل کرده اند که مناسب است در اینجا بیان شود. راوى مى گوید: در مسجدالحرام ایستاده بودم و نگاه مى کردم که دیدم مردى از منصور دوانیقى خلیفه عباسى که به طواف مشغول بود استمداد طلبیده به وى مى گفت : اى خلیفه ! این دو مرد برادرم را شبانه از خانه بیرون برده و باز نیاورده اند، به خدا سوگند نمى دانم با او چکار کرده اند.
منصور به آنان گفت : فردا به هنگام نماز عصر همین جا بیایید تا بین شما حکم کنم .
طرفین دعوى در موقع مقرر حاضر شده و آماده حل و فصل گردیدند، اتفاقا امام صادق علیه السلام حاضر و به دست مبارک تکیه زده بود. منصور به آن حضرت رو کرده و گفت : اى جعفر! بین ایشان داورى کن .
امام صادق علیه السلام فرمود: خودت بین آنان حکم کن ! منصور اصرار کرد، و آن حضرت را سوگند داد تا حکم آنان را روشن سازد. امام علیه السلام پذیرفت . پس فرشى از نى براى آن حضرت انداختند و روى آن نشست و متخاصمین نیز در مقابلش نشستند، و آنگاه به مدعى رو کرده و فرمود: چه مى گویى ؟
مرد گفت : اى پسر رسول خدا! این دو نفر برادرم را شبانه از منزل بیرون برده و قسم به خدا باز نیاورده اند و نمى دانم با او چکار کرده اند.
امام علیه السلام به آن دو مرد رو کرده ، فرمود: شما چه مى گویید؟
گفتند: ما برادر این شخص را جهت گفتگویى از خانه اش بیرون برده ایم و پس از پایان گفتگو به خانه اش بازگشته است .
امام علیه السلام به مردى که آنجا ایستاده بود فرمود: بنویس :
بسم الله الرحمن الرحیم رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده : هر کس شخصى را شبانه از خانه بیرون برد ضامن اوست مگر اینکه گواه بیاورد که او را به منزلش بازگردانده است .
اى غلام ! این یکى را دور کن و گردنش را بزن . مرد فریاد برآورد: اى پسر رسول خدا! به خدا سوگند من او را نکشته ام ولیکن من او را گرفتم و این مرد او را به قتل رسانید.
آنگاه امام علیه السلام فرمود: من پسر رسول خدا صلى الله علیه و آله هستم دستور مى دهم این یکى را رها کن و دیگرى را گردن بزن ، پس آن مردى که محکوم به قتل شده بود گفت : یابن رسول الله ! به خدا سوگند من او را شکنجه نداده ام و تنها با یک ضربه شمشیر او را کشته ام ، پس در این هنگام که قاتل مشخص شده بود حضرت صادق علیه السلام به برادر مقتول دستور داد قاتل را به قتل برساند، و فرمود: آن دیگرى را با تازیانه تنبیه کنند. و سپس وى را به زندان ابد محکوم ساخت و فرمود: هر سال پنجاه تازیانه به او بزنند (10).
3- دو مادر و یک فرزند!
در زمان خلافت عمر دو زن بر سر کودکى نزاع مى کردند و هر کدام او را فرزند خود مى خواند، نزاع به نزد عمر بردند، عمر نتوانست مشکلشان را حل کند از این رو دست به دامان امیرالمومنین علیه السلام گردید.
امیرالمومنین علیه السلام ابتداء آن دو زن را فراخوانده آنان را موعظه و نصیحت فرمود ولیکن سودى نبخشید و ایشان همچنان به مشاجره خود ادامه مى دادند.
امیرالمومنین علیه السلام چون این دستور داد اره اى بیاورند، در این موقع آن دو زن گفتند: یا امیرالمومنین ! مى خواهى با این اره چکار کنى ؟
امام علیه السلام فرمود: مى خواهم فرزند را دو نصف کنم براى هر کدامتان یک نصف ! از شنیدن این سخن یکى از آن دو ساکت ماند، ولى دیگر فریاد برآورد: خدا را خدا را! یا اباالحسن ! اگر حکم کودک این است که باید دو نیم شود من از حق خودم صرفنظر کردم و راضى نمى شوم عزیزم کشته شود.
آنگاه امیرالمومنین علیه السلام فرمود: الله اکبر! این کودک پسر توست و اگر پسر آن دیگرى مى بود او نیز به حالش رحم مى کرد و بدین عمل راضى نمى شد، در این موقع آن زن هم اقرار به حق نموده به کذب خود اعتراف کرد، و به واسطه قضاوت آن حضرت علیه السلام حزن و اندوه از عمر برطرف گردیده براى آن حضرت دعاى خیر نمود (11).
در اذکیاء ابن جوزى آمده : مردى کنیزى خریدارى نموده ، پس از انجام معامله ، مدعى کودنى او گردیده خواست معامله را بهم زند، فروشنده انکار مى کرد، نزاع به نزد ایاس بردند، ایاس کنیزک را آزمایش نموده به وى گفت : کدامیک از دو پایت درازترست ؟ گفت : این یکى ، ایاس پرسید آیا شبى را که از مادر متولد شدى به خاطر دارى ؟ گفت : آرى ، در این موقع ایاس به خریدار رو کرده ، گفت : او را برگردان ! او را برگردان !
و نیز آورده : مردى مالى را به نزد شخصى به ودیعت نهاد. و پس از چندى مال خود را از طرف مطالبه نمود، طرف انکار نموده منکر ودیعه گردید، نزاع به نزد ایاس بردند. مدعى به ایاس گفت : من مالى را نزد این شخص به امانت گذاشته ام ، ایاس پرسید؛ در آن موقع چه کسى حاضر بود؟ گفت در فلان محل مال را به او تحویل دادم و کسى حاضر نبود، ایاس پرسید چه چیز آنجا بود گفت : درختى ، ایاس به او گفت : حال به نزد درخت برو و قدرى به آن بنگر، شاید واقع قضیه معلوم گردد، شاید مالت را در زیر آن درخت خاک کرده و فراموش نموده اى و با دیدن درخت یادت بیاید، مرد رفت ، ایاس به منکر گفت : بنشین تا طرف تو برگردد. ایاس به کار قضاوت خود مشغول شده پس از زمانى به آن مرد رو کرده ، گفت : به نظر تو آن مرد به درخت رسیده ؟ گفت : نه ، در این موقع ایاس گفت : اى دشمن خدا! تو خیانتکارى ، و مرد اعتراف نموده گفت : مرا ببخش ! خدا تو را ببخشد، ایاس دستور داد او را بازداشت کنند تا این که آن شخص برگشت ، ایاس به او گفت : خصم تو اعتراف نمود مالت را از او بگیر... (12).
جنگ کانادا در جبهه درختان و علیه پول های کاغذی به سال 1987 بر می گردد که سکه یک دلاری با نام Loonie را جایگزین اسکناس های یک دلاری رایج در این کشور کردند.
و حالا کانادایی ها تصمیم دارند که در مقیاسی بسیار بزرگتر وارد این کارزار شوند و اسکناس های رایج را با پول های پلیمری غیرقابل جعل جایگزین کنند.
اسکناس های جدید از ترکیب پلیمیری جدیدی هستند که دو برابر کاغذهای کتان پول رایج ماندگاری و استحکام دارد.
آنقدر هم در برابر دما و یخ زدگی مقاومت دارد، که به خوبی از پس زمستان های خشن و خشک کانادا بر می آید. از قابلیت های امنیتی این اسکناس می توان به تصاویر با جوهر متالیک، پرینت های تکامل یافته ویژه و متن ویژه مخفی و شفاف که از درون پنجره اسکناس دیده می شود، اشاره کرد.
اسکناس های جدید 100 دلاری از اواخر همین هفته در کانادا مورد استفاده قرار خواهند گرفت. اسکناس های 50 دلاری از مارس سال آینده وارد چرخه بانکی این کشور خواهند شد. پس از آن هم نوبت اسکناس های 20، 10 و 5 دلاری است که از اواخر 2013 جایگزین پول کاغذی می گردند.
منبع: بانکی دات آی آر
نشنال جئوگرافیک مجموعه ای از بهترین عکسهای موری فردریکز را منتشر کرده است. فردریکز طی 8 سال گذشته، 16 بار برای عکاسی به این منطقه سفر کرده است. وی عکسهای بی نظیری خلق کرده که میتوانید آنها را ببینید.
باران غافلگیرکننده
در اولین لحظه های سپیده دم، با بارش باران، انعکاس نورها قدری تغییر کرده است. بارش باران در این منطقه نمکین استرالیا بسیار نادر است
رنگ قرمز جادویی
خلبانانی که از روی این منطقه پرواز میکردند، به عکاس گفته بودند که گاهی که منطقه خیلی خشک میشود، زمین به رنگ قرمز در می آید. به گفته عکاس، وی بعدها متوجه شد که رنگ قرمز را گونه ای ارگانیسم که تنها در محیط های بسیار نمکی زندگی میکند، به زمین میدهد. .
رنگ زرد استثنایی
به گفته عکاس، این عکس سپیده دم گرفته شده است. خط سیاه، مرز آسمان و زمین را نشان می دهد. خود عکاس می گوید که تا آن زمان، این رنگ زرد را در این منطقه تجربه نکرده بوده است.
در تعقیب ستاره ها
گرفتن این عکس سه ساعت طول کشیده است. می توانید منحنی هایی که دو ستاره درخشان به جا گذاشته اند را ببینید. می بینید که روی سطح آرام و بی مانع این منطقه، هیچ اتفاقی به جز بازتاب مهتاب در این سه ساعت روی نداده است
قاشی طبیعت
در این سرزمین خشک، رسیدن توفان با رعد و گرد و غبار، منظره ای شگفت را به وجود می آورد که می توانید لحظه ای از آن را در این عکس ببینید. عکاس چند عکس را کنار هم گذاشته و این تصویر پاناروما را به وجود آورده است.
مرز زمین و آسمان
این تصویر نیم ساعت بعد از غروب خورشید گرفته شده است. چنان که می بینید تنها یک خط ظریف، مرز آسمان و زمین را نشان می دهد. بارش باران روی انعکاس نورها موثر بوده است.
تنوع رنگها
در این عکس که درست بعد از گرگ و میش هوا گرفته شده است، تنها یک مرز سیاه در فاصله ای بسیار دور از عکاس، آسمان را از زمین جدا میکند. چنان که می بینید از نارنجی تا آبی تیره در این تصویر وجود دارد. عکاس به این بازه رنگی کاملا هشیار بوده است.
منبع: روزنـــــه
بدن انسان روشهای جالب و جذابی را برای فرستادن علائم هشدار دهنده دارد که این علائم در واقع اسراری را از درون بدن فاش میسازند. به عنوان مثال آیا میدانید که خندیدن پس از خوردن هر وعده غذایی چه تاثیری روی بدن دارد؟ یا اینکه آیا میدانید سفید شدن زود هنگام موها نشانه چه فرآیندی در بدنتان است. بدن انسان در تمام طول عمر به شیوهای هوشمندانه و منحصر به فرد علائم و نشانههای زیرکانه و هشدار دهنده را بروز میدهد اما اکثر افراد به دلیل ناآگاهی از این روابط و علائم، پیغامهای حیاتی بدن را نادیده میگیرند که حاصل آن به خطر افتادن سلامتی است.
در گزارشی به چند راهکار جالب و شگفتانگیز به عنوان اسرار زندگی اشاره کرد که بیتردید در زندگی روزمره، قابل استفاده و مفید خواهند بود:
1- دردناک شدن مچ پا می تواند نشان دهنده مشکلات کلسترولی باشد.
به گفته متخصصان دردناک شدن مچ پا می تواند نشانه ابتدایی از افزایش ارثی سطح کلسترول بد خون باشد. در واقع تشکیل کلسترول در اطراف زردپی آشیل، موجب بروز این درد می شود.
- راه حل چیست؟
اگر احساس کردید که مچ پایتان مدت سه روز یا بیشتر به طور مداوم درد می کند، حتما برای چکاپ کلسترول به پزشک مراجعه کنید، بویژه اگر سابقه خانوادگی ابتلا به بیماری قلبی را دارید.
2- قوی بودن ریه ها نشان دهنده کاهش خطر ابتلا به آلزایمر است.
مطالعات نشان می دهد که فعالیت ضعیف و نامطلوب ریه ها موجب می شود که اکسیژن کمتری به مغز برسد و در نتیجه خطر ابتلا به زوال عقل و آلزایمر افزایش پیدا می*کند.
- راه حل چیست؟
سعی کنید تنفس عمیق انجام دهید به این ترتیب که پنج ثانیه عمل دم و پنج ثانیه عمل بازدم هوا را انجام دهید. این کار موجب تقویت ریه ها می شود چون اکسیژن را به مقدار کافی و مناسب به مغزتان می رساند. اگر این کار را شش نوبت در روز تکرار کنید، ریه های شما 20 درصد قوی تر می شوند.
3- سفید شدن موها قبل از رسیدن به سن 30 سالگی نشانه مهمی از ابتلا به مشکلات تیروئیدی است.
متخصصان تیروئید تاکید دارند که عدم تعادل در فعالیت غده تیروئید موجب اختلال در تولید رنگدانه ها در پیاز مو می شود.
- راه حل چیست؟
اگر موهایتان در سن پایین، سفید شده و هم چنین علائم دیگری چون کاهش وزن، افسردگی و یا مشکلات عادت ماهانه دارید، حتما برای چکاپ کامل و درمان به موقع به یک متخصص غدد مراجعه کنید.
4- بیماری لثه خطر و احتمال زایمان زودرس را افزایش می دهد.
باکتری های موجود در لثه های بیمار و عفونی، موجب بروز واکنشی می شود که حاصل آن باز شدن بی موقع و زودهنگام دهانه رحم در دوران بارداری است.
- راه حل چیست؟
هر روز نخ دندان بکشید. هم چنین زنان باردار برای اطمینان از سلامت دندان های و لثه خود باید مرتب به دندان پزشک مراجعه کنند. مطالعات نشان می دهد که مشکل و بیماری لثه احتمال زایمان پیش از موعد را 70 درصد افزایش می دهد.
5- گرم نگه داشتن پاها احتمال سرماخوردگی را کاهش می دهد.
وقتی پاها سرد می شوند، عروق خونی در بینی بسته و منقبض می شوند که در نتیجه گلبول های سفید خون در این منطقه از مبارزه با عفونت ها دست می کشند و محل ورود میکروب ها به بدن باز می شود.
- راه حل چیست؟ جوراب بپوشید و مطمئن شوید که با گرم نگه داشتن پاها، سیستم دفاعی بدنتان به طور کامل کار می کند.
6 - خندیدن پس از صرف هر وعده غذایی، میزان قند خون شما را پایین می آورد.
متخصصان معتقدند عضلاتی که ما از آنها برای خندیدن استفاده می کنیم برای دریافت انرژی، قندخون را مصرف می کنند و این فرآیند خطر ابتلا به دیابت، چاقی و حتی برخی از سرطان ها را کاهش می دهد.
- راه حل چیست؟ بعد از شام در آرامش کامل روی مبل بنشینید و مدتی به تماشای فیلم کمدی مورد علاقه تان بپردازید.
7 - راه رفتن و حرف زدن همزمان، موجب کمردرد می شود.
وقتی در حین راه رفتن، صحبت هم می کنیم این کار مانع از همزمانی تنفس ما با گام هایمان در هنگام برخورد پاها به زمین می شود. این عدم هماهنگی، موجب می شود که بخشی از ضربه های ناشی از برخورد گام ها به زمین به کمر وارد شود و موجب بروز کمردرد می شود.
- راه حل چیست؟ دفعه بعد اگر به هنگام خرید کردن موبایلتان زنگ زد، یک گوشه بنشینید و با تلفن صحبت کنید.
8 - فشار دادن پاها روی هم مانع از ضعف کردن و بی حالی می شود.
اگر بعد از سریع برخاستن از جای خود احساس سرگیجه پیدا کردید یا حس کردید که منگ شده اید و چشمانتان سیاهی می رود با این حرکت ساده می توانید جریان خون را به سرعت به مغز بفرستید و ضعف و سرگیجه خود را متوقف کنید.
- راه حل چیست؟ ابتدا هر دو پای خود را روی زمین قرار دهید. بعد یکی از پاها را روی پای دیگر بیاندازید و تا جایی که می توانید در این وضعیت پاها را روی هم فشار دهید. 30 ثانیه در این وضعیت بمانید تا خون به مغزتان برسد و حالتان بهتر شود.
9- غفلت از کمردرد، تهدید جدی برای مغز است.
پزشکان دریافته اند افرادی که بیش از یک سال مبتلا به کمردرد هستند، 11 درصد از حجم سلول های مغزی آنها در ناحیه ای که مربوط به کنترل یادگیری است، کاسته می شود. ظاهرا فشار مقابله با کمردرد این تاثیر نامطلوب را روی سلول های مغزی برجای می گذارد.
- راه حل چیست؟ در صورت بروز کمردرد، فورا از پزشک کمک بگیرید. اکثر کمردردها در صورتی که زودتر مورد توجه قرار بگیرند، قابل درمان هستند.
10- چاقی، احتمال بروز سردردها را تا دو برابر افزایش می دهد.
وزن زیاد موجب التهاب در عروق خونی ناحیه سر می شود که مهمترین عامل بروز سردرد است.
- راه حل چیست؟ برای کاهش دردها، اقدام به کاهش وزن کنید و برای درمان سردردها از راهکارهای طبیعی استفاده کنید. مصرف روزانه داروهای مسکن در واقع موجب بروز سردرد می شود.
11- مشکل در اندام تناسلی مردانه می تواند علامت عارضه قلبی باشد.
آخرین مطالعات نشان داده است که ناتوانی جنسی در مردان می تواند ناشی از تنگ شدن عروق خونی باشد.
- راه حل چیست؟ به درمان های اینترنتی و ماهواره ای اعتماد نکنید در عوض برای چکاپ کامل به متخصص مراجعه کرده و قبل از هر چیز به پزشک خود اطمینان کنید.
12- قوز کردن، ولع شما را به خوردن شیرینی تشدید می کند.
پزشکان معتقدند که قوز کردن جریان خون را به مغز کاهش می دهد و در نتیجه ولع خوردن مواد قندی را تشدید می کند چون در صورت کاهش جریان خون در مرکز اشتها در مغز، گلوکز کمتری به این عضو اصلی می رسد در حالی که گلوکز مهمترین غذای مغز است.
- راه حل چیست؟
همیشه صاف بنشینید و پاهای خود را روی زمین بگذارید. ستون فقرات خود را بکشید و شکم خود را به داخل بکشید طوری که کمر شما به سمت صندلی کشیده شود.
13- داروهای سرماخوردگی، تاثیر نامطلوب روی توان باروری دارند.
داروهای سرماخوردگی که برای خشک کردن ترشحات بینی استفاده می شوند در عین حال می توانند موجب کاهش مخاط دهانه رحم شود و در نتیجه باروری را مشکل می سازد.
- راه حل چیست؟ به جای داروهای ضد احتقان از درمان های معمولی مثل ویکس استفاده کنید.
ایسنا
آشنایی با روستای ابیانه
ابیانه روستایی در 40 کیلومتری شمال غربی نطنز، در دامنه کوه کرکس است. این روستا به اعتبار معماری بومی و بناهای تاریخی پرتنوعش از روستاهای استثنایی ایران است. ابیانه نقطهای خوش منظره و خوش آب و هوا و دارای موقعیت طبیعی مساعدی است.
نوشته و اثری که قدمت زمانی ابیانه را دقیقاً معلوم کند در دست نیست؛ ولی قدمت هزار و پانصد ساله را برای آن تخمین میزنند و آن را از کهن ترین زیست گاههای انسانی در حاشیه دشت کویر ایران میدانند. آثار و بناهای تاریخی که در ابیانه وجود دارد مربوط به دورههای ساسانی، سلجوقی صفوی و قاجار است. این آثار نشان دهنده قدمت تاریخی این زیست گاه انسانی است.
قبل از اینکه روستا به طرز و نمونه امروزی شکل گیرد اهالی در قلعه مشرف دره که در شمال روستا قرار داشته زندگی می کرده اند که آثار تخریبی آن هنوز بر روی تپه شمالی خودنمایی می کند.
در دوره? صفویه هنگامی که شاهان صفوی برای ییلاق به نطنز میرفتند بسیاری از نزدیکان آنها و درباریان ترجیح میدادند در ابیانه اقامت کنند.
شمار خانه های ابیانه در سرشماری سال 1361 برابر با 500 واحد برآورد شده؛ این خانهها تماماً بر روی دامنه پرشیبی در شمال رودخانه برزرود بنا شدهاست به صورتی که پشت بام مسطح خانههای پایین دست، حیاط خانههای بالادست را به وجود آوردهاست و هیچ دیواری هم آنها را محصور نمیسازد. در نتیجه، ابیانه در وهله? اول روستایی چند طبقه به نظر میآید که در بعضی موارد تا چهار طبقه? آن را می توان مشاهده کرد.
قدیمترین اثر تاریخی ابیانه آتشکدهای است که مانند دیگر بناهای ده در سراشیبی قرار گرفتهاست. آتشکده ابیانه را نمونهای ازمعابد زردشتی دانستهاند که در جوامع کوهستانی ساخته میشد. آتشکده هرپک مانند تمامی بناهای ابیانه بر روی شیب پست و بلند واقع شده است.این بنا طوری ساخته شده که از هر طرف قابل رویت باشد. از طبقه تحتانی لین پرستشگاه هنوز یک تالار کوچک باقیمانده است. طبقه مخصوص آداب مذهبی در سطح کوچه فعلی می باشد. یک سرسرا که از سه جزء گنبدوار تشکیل شده و به جایگاه آتش و قسمتهای دیگر مربوط به پرستش راه داشته است.
امامزاده ابیانه یا زیارت
روستای ابیانه دارای دو زیارتگاه است: یکی مرقد شاهزاده عیسی و شاهزاده یحیی در جنوب روستا که به گفته اهالی فرزندان امام موسی کاظم بودهاند؛ و زیارتگاه دیگر ابیانه قدمگاه نامیده میشود.
اثر تاریخی دیگر این روستا مسجد جامع آن و قدیمترین اثر تاریخی این مسجد منبر چوبی منبتکاری آن است که در سال 466 هجری قمری ساخته شدهاست. مسجد قدیمی دیگر ابیانه مسجد برزله است که دارای فضای دلبازی است و روی لنگه در شرقی آن سال 701 هـ. ق. نوشته شدهاست که مربوط به دوره? ایلخانان است. مسجد تاریخی دیگر ابیانه مسجد حاجتگاه است که کنار صخرهای در کوهستان بنا شده و بر در ورودی شبستان آن تاریخ 952هـ. ق. مشاهده میشود.
از جمله جاها و اماکن دیدنی دیگر ابیانه میتوان از خانه غلام نادرشاه و خانه نایب حسین کاشی نام برد