سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

چهارشنبه سوری 

یکی از آئینهای سالانه ایرانیان چهارشنبه سوری یا به عبارتی دیگر چارشنبه سوری است. ایرانیان آخرین سه شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتش و پریدن از روی آن به استقبال نوروز می روند.

چهارشنبه سوری، یک جشن بهاری است که پیش از رسیدن نوروز برگزار می شود.

مردم در این روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهایشان مراسمی را برگزار می کنند که ریشه اش به قرن ها پیش باز می گردد.

 مراسم ویژه آن در شب چهارشنبه صورت می گیرد برای مراسم در گوشه و کنار کوی و برزن نیز بچه ها آتش های بزرگ می افروزند و از روی آن می پرند و ترانه (سرخی تو از من ، زردی من از تو ) می خوانند.

ظاهرا مراسم چهارشنبه سوری برگرفته از آئینهای کهن ایرانیان است که همچنان در میان آنها و با اشکال دیگر در میان باقی بازماندگان اقوام آریائی رواج دارد.

اما دکتر کورش نیکنام موبد زرتشتی و پژوهشگر در آداب و سنن ایران باستان، عقیده دارد که چهارشنبه سوری هیچ ارتباطی با ایران باستان و زرتشتیان ندارد و شکل گیری این مراسم را پس از حمله اعراب به ایران می داند.

در ایران باستان هفت روز هفته نداشتیم.در ایران کهن هر یک از سی روز ماه، نامی ویژه دارد، که نام فرشتگان است. شنبه و یکشنبه و... بعد از تسلط اعراب به فرهنگ ایران وارد شد. بنابراین اینکه ما شب چهارشنبه ای را جشن بگیریم( چون چهارشنبه در فرهنگ عرب روز نحس هفته بوده ) خودش گویای این هست که چهارشنبه سوری بعد از اسلام در ایران مرسوم شد."

 

"برای ما سال 360 روز بوده با 5 روز اضافه ( یا هر چهار سال 6 روز اضافه ). ما در این پنج روز آتش روشن می کردیم تا روح نیاکانمان را به خانه هایمان دعوت کنیم."

 

"بنابراین، این آتش چهارشنبه سوری بازمانده آن آتش افروزی 5 روز آخر سال در ایران باستان است و زرتشتیان به احتمال زیاد برای اینکه این سنت از بین نرود، نحسی چهارشنبه را بهانه کردند و این جشن را با اعتقاد اعراب منطبق کردند و شد چهارشنبه سوری."

بخش کردن ماه به چهار هفته در ایران ،پس از ظهور اسلام است و شنبه و یکشنبه و دوشنبه و ........نامیدن روز های هفته از زمان رواج آن .شنبه واژه ای سامی و درآمده به زبان فارسی و در اصل "شنبد" بوده است.


"
سور "در زبان و ادبیات فارسی و برخی گویش های ایرانی به معنای "جشن"،"مهمانی"و "سرخ" آمده است

    

مراسم چهارشنبه سوری 

 

بوته افروزی 

در ایران رسم است که پیش از پریدن  آفتاب، هر خانواده بوته های خار و گزنی را که از پیش فراهم کرده اند روی بام یا زمین حیاط خانه و یا در گذرگاه در سه یا پنج یا هفت «گله» کپه می کنند. باغروب  آفتاب و نیم تاریک شدن آسمان، زن و مرد و پیر و جوان گرد هم جمع می شوند و بوته ها  را آتش می زنند. در این هنگام از بزرگ تا کوچک هر کدام سه بار از روی بوته های  افروخته می پرند، تا مگر ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم و محنت را از خود بزدایند  و سلامت و سرخی و شادی به هستی خود بخشند. مردم در حال پریدن از روی آتش ترانه هایی  می خوانند.

زردی من از تو ، سرخی تو از من 

غم برو شادی بیا ، محنت برو روزی بیا 

ای شب چهارشنبه ، ای کلیه جاردنده ، بده مراد بنده 

خاکستر چهارشنبه سوری، نحس است، زیرا مردم هنگام پریدن از روی آن، زردی و ییماری خود را، از راه جادوی سرایتی، به آتش می دهند و در عوض سرخی و شادابی آتش را به خود منتقل می کنند. سرود "زردی من از تو / سرخی تو از من"

هر خانه زنی خاکستر را در خاک انداز جمع می کند، و آن را از خانه بیرون می برد و در سر چهار راه، یا در آب روان می ریزد. در بازگشت به خانه، در خانه را می کوبد و به  ساکنان خانه می گوید که از عروسی می آید و تندرستی و شادی برای خانواده آورده است.
در این هنگام اهالی خانه در را به رویش می گشایند. او بدین گونه همراه خود تندرستی و شادی را برای یک سال به درون خانه خود می برد. ایرانیان عقیده دارند که با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار فضای خانه را از موجودات زیانکار می پالایند و دیو پلیدی و ناپاکی را از محیط زیست دور و پاک می سازند. برای این که آتش آلوده   نشود خاکستر آن را در سر چهارراه یا در آب روان می ریزند تا باد یا آب آن را با خود  
ببرد.

 

مراسم کوزه شکنی 

مردم پس از آتش افروزی مقداری زغال به نشانه سیاه بختی،کمی نمک به علامت شور چشمی، و یکی سکه دهشاهی به نشانه تنگدستی در کوزه ای سفالین می اندازند و هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر خود می چرخاند و آخریننفر ، کوزه را بر سر بام خانه می برد و آن را به کوچه پرتاب می کند و می گوید: «درد و بلای خانه را ریختم  به توی کوچه» و باور دارند که با دور افکندن کوزه، تیره بختی، شور بختی و تنگدستی را از خانه و خانواده دور می کنند.   

همچنین گفته میشود وقتی میتراییسم از تمدن ایران باستان در جهان گسترش یافت،در روم وبسیاری از کشورهای اروپایی ،روز 21 دسامبر ( 30 آذر )  به عنوان تولد میترا جشن گرفته میشد.ولی پس از قرن چهارم میلادی در پی اشتباهی که در محاسبه روز کبیسه رخ داد . این روز به 25 دسامبر انتقال یافت

 

فال گوش نشینی 

زنان و دخترانی که شوق شوهر کردن دارند، یا آرزوی زیارت و مسافرت، غروب شب چهارشنبه نیت می کنند و از خانه بیرون می روند و در سر گذر یا سر چهارسو میایستند و گوش به صحبت رهگذران می سپارند و به نیک و بد گفتن و تلخ و شیرین صحبتکردن رهگذران تفال می زنند. اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند، برآمدن حاجتو آرزوی خود را برآورده می پندارند. ولی اگر سخنان تلخ و اندوه زا بشنوند، رسیدن به مراد و آرزو را در سال نو ممکن نخواهند دانست.

   قاشق زنی

زنان و دختران آرزومند و حاجت دار، قاشقی با کاسه ای مسین برمی دارند و شب هنگام در کوچه و گذر راه می افتند و در برابر هفت خانه می ایستند و بی آنکه حرفیبزنند پی در پی قاشق را بر کاسه می زنند. صاحب خانه که می داند قاشق زنان نذر و حاجتی دارند، شیرینی یا آجیل، برنج یا بنشن و یا مبلغی پول در کاسه های آنان می گذارد. اگر قاشق زنان در قاشق زنی چیزی به دست نیاورند، از برآمدن آرزو و حاجت خود ناامید خواهند شد. گاه مردان به ویژه جوانان، چادری بر سر می اندازند و برای خوشمزگی و تمسخر به قاشق زنی در خانه های دوست و آشنا و نامزدان خود می روند.

آش چهارشنبه سوری  

خانواده هایی که بیمار یا حاجتی داشتند برای برآمدن حاجت و بهبود یافتن بیمارشان نذر می کردند و در شب چهارشنبه آخر سال «آش ابودردا» یا «آش بیمار» می پختند و آن را اندکی به بیمار می خوراندند و بقیه را هم در میان فقرا پخش می کردند.

تقسیم آجیل چهارشنبه سوری

زنانی که نذر و نیازی می کردند در شب چهارشنبه آخر سال، آجیل هفت مغز به نام «آجیل چهارشنبه سوری» از دکان رو به قبله می خریدند و پاک می کردند و میان خویش و آشنا پخش می کردند و می خورند. به هنگام پاک کردن آجیل، قصه مخصوص آجیل چهارشنبه، معروف به قصه خارکن را نقل می کردند. امروزه، آجیل چهارشنبه سوری جنبه نذرانه اش را از دست داده و از تنقلات شب چهارشنبه سوری شده است.

 گرد آوردن بوته، گیراندن و پریدن از روی آن و گفتن عبارت "زردی من از تو، سرخی تو از من" شاید مهمترین اصل شب چهارشنبه سوری است. هر چند که در سالهای اخیر متاسفانه این رسم شیرین جایش را به ترقه بازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داده است

پس امیدورام دوستان عزیز با خواندن این مطالب قشنگی این رسم را با انجام کارهای خطرناک و استفاده از ترقه های خطرناک خراب نکنند 

مراسم دیگری مانند  توپ مروارید ، فال گوش ، آش نذری پختن ، آب پاشی ، بخت گشائی دختران ، دفع چشم زخمها ، کندرو خوشبو ، قلیا سودن ، فال گزفتن هم در این شب جزو مراسمات جالب و جذاب می باشد

   تحریف آیین چهارشنبه سوری

یافته های پزوهشی نشان می دهد که تمامی آیین ها و یادمان هایی که مردم ایران در هنگامه گوناگون بر پا می داشتند و بخشی از آنها همچنان در فرهنگ این سرزمین پایدار شده است ، با منش ، اخلاق و خرد نیاکان ما در آمیخته بود و در همه آنها ، اعتقاد به پروردگار ، امید به زندگی ، نبرد با اهریمنان و بدسگالان و مرگ پرستان ، در قالب نمادها ، نمایش ها و آیین های گوناگون نمایشی گنجانده شده بود .

رفتار خشونت آمیز و مغایر با عرف و منش جامعه نطیر آنچه که امروزه تحت نام چهارشنبه سوری شاهد آن هستیم ، در هیچکدام از این آیین ها دیده نمی شود .

 

بهتر است بگوییم ، کسانی که با منفجر کردن ترقه و پراکندن آتش سلامتی مردم را هدف می گیرند ، با تن دادن به رفتاری آمیخته به هرج و مرج روحی ، آیین چهارشنبه سوری را تحریف کرده اند

توصیه‌های آتش‌نشانی برای چهارشنبه‌سوری<\/h1>

خطرات‌ شیمیایی‌ مواد محترقه‌<\/h1>






تاریخ : سه شنبه 91/12/15 | 9:8 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

اس ام اس های جدید و خواندنی در موضوعات مختلف 

اس ام اس های جدید و مختلف - اسفند 91

هرچه ازدست میرودبگذاربرود چیزی که به التماس باشدنمی خواهم هرچه باشدحتی زندگی......؟ .
.
.
درد رو از هر طرف بخونین میشه درد ولی درمان رو از آخر بخونین میشه نامرد، مواظب باشین واسه درداتون به هر درمانی تن
ندین!!!
.
.
.
روزی باچوب کبریت آدمکی ساختم تا تنهایی ام راباآن قسمت کنم وامروز اتاقم پرشده ازآدمهای چوبی ولی هنوزهم تنهایم
.
.
.
دلامون رو پلاستیکی کردیم به خیال نشکستن!!اما یادمون رفت که پلاستیک زودتر میسوزه....
.
.
.
پست ترین ادما کسایی هستند که به دست گذاشتن رو " نقطه ضعف" دیگران بگن شوخی...!
.
.
سپیده دیر آمدی...
شب عاشقم کرد و رفت!
.
.
.
نمیدانم چرا چشمانم بی اختیار خیس از اشک میشوند!
میگویند حساسیت فصلی است.
آری من به این فصل حساسم.
من به این فصل از زندگی، به این فصل بی تو بودن حساسم...
.
.
.
یواشکی دوستم داشته باش!
آدمای دنیای من،
چشم دیدن عشق رو ندارن.
.
.
.
در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدنهایی که فقط پاهایم را از من گرفت در حالیکه گویی ایستاده بودم!چه غصه هایی که فقط سپیدی
مویم حاصل شد،در حالیکه قصه ای کودکانه بیش نبود!دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نه نمیشود.به همین
سادگی!کاش نه می دویدم و نه غصه میخوردم.
.
.
.
تمام سپاسم از آن کسیست که به من احتیاج نداشت اما فراموشم نکرد.
.
.
.
سوهان می کشم قصه ی دلتنگی هایم را،
تا هموار سازم جاده های آمدنت را ...
.
.
.
0937853xx57
لعنت به بغضی آهنگ ها...
لعنت به بعضی خیابون ها...
به بعضی پارک ها...
به بغضی حرف ها و تکه کلام ها...
لعنتیا آدم رو میبرن به روزهایی که واسه از بین کردنشون از ذهنت ویرون شدی...
.
.
.
بخــــــــــدا درد داره........
بـعـد از یـک روز کـاری و خـسـتـه کـنـنـده
وقـتـی خـودتـو پـرت مـیـکـنـی روی تـخـت ِ خـوابـت . . .
...گـوشـیـتـو مـیـگـیـری تـوی دسـتـت . . .
مـیـخـوای تـمـام ِ احـسـاسـات ِ قـشـنـگـتـو
جـایـگـزیـن ِ تـمـام خـسـتـگـیـت کـنـی . . .
اس ام اس بـنـویـسـی . . . بـخـوای بـگـی دلـتـنـگ ِ خـنـده هـاشـی . . .
بـخـوای تـمـام خـسـتـگـیـتـو بـا آغـوش ِ خـیـالـی اون تـمـام کـنـی
امـا هـرچـی بـگـیری شـمـارش خاموش باشد...
.
.
.
احساس من فرق داشت با تو...
دوست داشتن خالی نبود...
لعنتی...
رفتنت پیرم کرد...
.
.
.
هی فلانی...
هی بی انصاف...
هی...
تمام لحظه هایی که سرگرمیت بودم...
همه ی زندگیم بودی...
.
.
.
هنوزم...
امروز یادم افتاد در دفترخاطراتم خیلی وقت است چیزی در آن ننوشته ام...
باخود میگویم:فکرش را بکن یک روزی میمیری و "او" میماند و این دفتر!
دلم میسوزد برای تو...
که میشکنی،روزی که من نیستم.
تو این دفتر را میخوانی..
خرد میشوی وقتیکه بفهمی چقدر دوستت داشتم!
.
.
.
من دلم یک فنجان اشک میخواهد و یک بشقاب فریاد...
جا سیگاری را هم روی میز بگذارید لطفأ...
میخواهم خاکستر خاطراتم را با ته مانده ی سیگارهایم له کنم...
"هانیه"
.
.
.
فرقی نمیکند فاصلہ چقدر باشد یک کوچہ یا یک کشور، دوست کہ داشتہ باشی ناخداگاہ دلتنگ میشوے....
.
.
.
خدایا همه چی رو ازم گرفتی خیالی نیست ولی خاهشا اشکامو ازم نگیر آخه تنها اشکامه که باعث آرامشم میشه
.
.
بـغــ ـض مـے کـنی
مـے مـیـــ ــرم
بــخنــد!
جــاودانــه ام کــن . . .
.
.
.
بعضی ها رو ما بالا آوردیم و یه سریا دارن با اشتها فرو می دن..
نوش جان..،!
.
.
.
مشتی از خاک برمیدارم شاید...شاید این همان نیمه ی گمشده من باشه که خدا یادش رفته خلق کنه..،!
.
.
.
با من لج نکن بغض زبان نفهم!
این که خودت را گوشه ی گلو قایم کنی، چیزی را عوض نمیکند...
بالأخره یا اشک میشوی در چشمانم یا عقده ای در دلم!
هردو را زیاد دارم...
حق انتخاب با توست!!
.
.
.
دلم پیرمرد حلاج را میخواهد!
تا پنبه های گره خورده ی دلتنگی ام را آنقدر بزند تا باز شود!
.
.
.
به قول رضا صادقی
خدا کاش منو بفرسته چند سالی عقب تر برنگردونه!
.
.
.
مقدس ترین جای دنیاست
اتاق تنهایی هایم
وقتی
با نیت"تو"خلوت میکنم..
.
.
.
هرچه ها میکنم
گرم نمیشود خاطرم
بوی تعفن خیانت از دهانم می آید
ها
خاطر من و
خیال تو و
خیال خیانت..
.
.
.
جوانیم رادرکشتی کاغذی به ناخدایی سپردم:که هیچ گاه به دریانرفته بود...
.
.
.
غرور...
من غرورم را به راحتی به دست نیاوردم که هر وقت دلت خواست خردش کنی!
غرور من اگر بشکند، با تکه هایش شاهرگ زندگی تورا نیز خواهم زد...
.
.
.
"آدم باش" "هوا"یم راداشته باش...مگذار دراین "هوای"بی کسی"حوا"ی "آدم" دگر شوم...
.
.
.
علت سقوط ناگهانی من از چشمهایت را...فقط باید،در جعبه ی سیاه دل ات جستو جو کرد...
.
.
.
اینجا احساس،فروشی شده...عشق،اجاره ای شده...وتنهایی هم برای ما آدم شده...
.
.
.
"شاد باش نه یک روز هزاران سال...
بگذار آواز شادبودنت چنان در شهر بپیچد که رو سیاه شوند آنان که بر سر غمگین کردنت شرط بسته اند
.
.
.
بعضیا میتونن خودشون رو گاو فرض کنن ولی حق ندارن دل ما رو طویله فرض کنن
‏.
.
.
گرگها این روزهادگر بشکار نمیروند بلکه دل به نی چوپان سپردندوگریه میکنند باگرگ ها گشتیم باببرها خوردیم باشیرها نعره کشیدیم وشب
باکفتارها دربیابان خوابیدیم ولی افسوس که عاقبت خود شکار خرگوشها شدیگم...
.
.
.
بارانی ات را بپوش و در اغوشم بگیر...
ابر ابر گریه دارم...
.
.
.
\.حوصله ات نان تردیست
که آنی میشکند!
به کلافگی های
کلاف کلاف توکه میرسم
می ایستم...
این دنیا،آنقدرهاهم جدی نیست
بیاباهم بگذریم...
.
.
.
کاش سزای دل شکستن مرگ بودتاهیچ کس ازترس جانش دل کسی رانمی شکست!
.
.
.
کاغذتیم . .احساستو روم بنویس، عصبانیت روروم خط خطی کن ، حتی اگر سردت شد بسوزونم تاگرم شی، فقط دورم ننداز!!!
.
.
.
وقتی کسی رودوست داری،این یه چیزه! وقتی کسی تورو دوست داره این یه چیز دیگه!اماوقتی کسی رودوست داری که تو رو دوست
داره این یعنی همه چیز!
.
.
.
شاد باش؛ نه یک روز که هزاران سال...بگذار آوازه شاد بودنت چنان در شهر بپیچد که رو سیاه شوند آنانکه بر سر غمگین کردنت شرط
بسته اند
.
.
.
خاطرات خیلی عجیب اند..گاهی اوقات میخندیم به روزهایی که گریه میکردیم..گاهی گریه می کنیم به یاد روزهایی که میخندیدیم!
.
.
.
دیگر به هوای نازت هیچ مردی سر به بیابان نمیگذارد!ساده ای لیلی جان...!اینجا مردها با یک کلیک روزی هزار بار عاشق میشوند...
.
.
.
دلم آغوشی میخواهد...نه زن باشد نه مرد...!خدایا به زمین نمی آیی؟...
.
.
.
محبت نه حساب است که فراموش شودونه چراغ است که خاموش شود؛بیادتم.
.
.
.
بغض هایت رابرای خودت نگهدار گاهی سبک نشوی سنگین تری...
.
.
.
دلم از کار افتاده است!?خدایا مرا که آفریدی گارانتی هم داشتم؟!
.
.
.
رخ به رخ که شدیم من مات شدم وتو... چون پادشاهی که از اینگونه فتحها زیاد دیده است بی اهمیت رد شدی...
.
.
.
بوی رفتن می دهی...عطر تازه ای خریده ای...
.
.
.
جلد گرفته ام عشقم را با خیال وخاطره...مبادا که تا بخورد حتی گوشه ی احساسم زیر دست این همه تنهایی...
.
.
.
در دسترس نباشی بهتر است تامن پشت خط باشم... وتو بادیگری...
.
.
.
شاعر از کوچه ی مهتاب گذشت،لیک شعری نسرود،نه که معشوقه نداشت،نه که سرگشته نبود،سالها بود و دگر کوچه ی مهتاب خیابان
شده بود...
.
.
.
رد پاهایم را پاک میکنم به کسی نگویید من روزی در این دنیا بودم...خدا میشود استعفا دهم...کم آورده ام...
.
.
.
خیلی حالش خراب بود...از زمین وزمان بریده بود ...رفتم تو زندگیش...خیلی طول نکشیدکه حالش خوب شد...تشکر کردورفت... 
.
.
.
اینم از "تو" که میگفتی من را تنها نمیگذاری...
.
.
.
دوستت دارم ای زیبای دل ربایم کاش لحظه ای کنارم می ماندی اشکهایم شده نغمه بارون روی عکست چه زیبا می خندی دوستت دارم
منتظرم باش که منم روزی می ایم به کنارت ان روز دور نیست همین روزهاست
.
.
.
دیشب قصه ات رابرای کسی میگفتم.
بازعاشقت شدم!
میشه لطفأ برگردی؟
.
.
.
اونایی ک در برابرم شیرین زبان بودند خیری ازشون ندیدم
چون این آدمها همونجور ک قشنگ حرف میزدند..
قشنگ هم بهم پشت پا میزدند..
.
.
.
چه نیازی ب تعبیر خواب؟ ما یا ترسهایمان را خواب میبینیم،یا نداشته هایمان را..
.
.
.
دراین بن بست بارانی..?دراین شبهای طوفانی..?که کس دردم نمی داند?خوشم!?شایدبه این خاطرکه میدانم..?تومی دانی?که من تنها?تو"را
دارم.....?
.
.
.
خودرانرنجان،آنکه بودنت راقدرندانست..لایق حضوردرفکرت هم نیست..
.
.
.
تنہایے خیابانے است کہ هرروز قدم میزنم
تہ ندارد لاکردار






تاریخ : سه شنبه 91/12/15 | 9:8 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

 

آموزش سربازی به زنان در آمریکا

هم‌اکنون از پسرانی که در سنین بین 18 تا 24 سال قرار دارند خواسته می‌شود در نظام خدمت انتخابی ثبت‌نام کنند. هدف این خدمت «فراهم آوردن نفرات کافی برای نیروهای مسلح در شرایط اضطراری است» و هدف دیگر آن نظام سلامت فردی کارکنان است. در آمریکا زنان نمی‌توانند در خدمت سربازی انتخابی ثبت‌نام کنند اما این اختیار را دارند تا به عنوان داوطلب به ارتش بپیوندند. در این صورت آموزش های لازم به آنها داده خواهد شد.


Hqt3P7OZJX.jpg






تاریخ : دوشنبه 91/12/14 | 7:22 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

عکس های جالب و دیدنی




























تاریخ : دوشنبه 91/12/14 | 6:52 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

 میوه و سبزی - در اولین قدم این رنگ اشیا است که شما را به طرف آن شیء جذب و یا از آن دور می‌کند.در واقع احساس آرامش،لذت ناراحتی،تنش،صلح و دوستی و ... همه و همه در پرتو رنگ‌هاست.


رنگ‌ها تمامی محیط ما و حتی خود ما را نیز تسخیر کرده‌اند و در تمام جسم جان و روح ما تاثیر گذارند. 
 
مثلا در مورد رنگ سیب سرخ و زیبا علاوه بر لذتی که از رنگ آن در هنگام خوردن می‌بریم و در ما احساس شادابی و نشاط ایجاد می‌کند،در خواصش نیز تاثیر فراوانی دارد. 
 
تمامی سبزیجات و میوه‌هایی که روزانه مصرف می‌کنید با توجه به نوع رنگشان منافع خاصی برای شما دارند.شاید تعجب کنید،اما فراموش نکنید که رنگ‌ها بر همه وجود ما و در تمامی جوانب نفوذ دارند و این هم یک روش نفوذی آنهاست. 
 

رنگ سبز 
 

رنگی‌ است آرامش بخش و با دیدن این رنگ شما احساس آرامش می‌کنید و از وجودش لذت می‌برید و جالب اینجاست که همین رنگ زیبا و آرامش بخش علاوه بر این که شما را در ظاهر جذب می‌کند و شما از آن لذت می‌برید خواص درمانی بسیاری نیز دارد و برای جسمتان مفید است. 
 
در واقع هر چیز سبزی که شما می‌بینید این خاصیت را داراست و این در مورد میوه‌ها و سبزیجات سبز رنگ نیز صادق است.

این رنگ برای افراد عصبی و نا ‌آرام بسیار مفید است.رنگ سبز خاصیت ضد عفونی‌کننده‌ دارد و مناسب برای بیماری‌های قلبی عروقی و بیماری‌های روده‌‌ای (یبوست)‌،معده (سوء‌هاضمه،زخم معده و...)،کلیه (سنگ کلیه و ناراحتی‌های مجاری ادراری)‌، ریه (مشکلات تنفسی،آسم و ...) و رحم می‌باشد. 
 
این رنگ برای درمان زخم‌های عمیق سوختگی‌های شدید نیز موثر است.این خواص در میوه‌ها و سبزیجاتی که سبز رنگ هستند به وفور یافت می‌شود.تحقیقات نشان داده میوه‌ها و سبزیجات سبز رنگ خاصیت ضدعفونی‌کنندگی دارند و در هضم غذا و جذب آن موثرند. 
 
میوه‌ها و سبزیجات سبز رنگ برای افرادی که از بیماری‌های عصبی رنج می‌برند توصیه شده است. 
 
سبزیجات سبز رنگ همچنین در درمان زخم‌های عمیق و سوختگی ‌ها و بیماری‌ های ریوی و کلیوی بسیار موثر است و در بهبود بیماری‌های قلبی مصرف فراوان دارد.مثلا جعفری دارای خواص ضد عفونی‌کننده خون و دستگاه گوارش می‌باشد.

جعفری موجب تحریک عضلات روده و رحم می‌شود و مناسب برای معده و هضم غذاست.برگ این گیاه مناسب برای زخم‌های عمیق است و جوشانده آن مناسب برای بیماری‌های کلیوی و مجاری ادرار است. 
 

انگور سبز 

این میوه مناسب برای بیماری‌های اعصاب است.مواد غذایی موجود در انگور به هضم غذا و جذب آن در معده کمک فراوانی می‌کند و در درمان بیماری‌های سوءهاضمه،سل ریوی،مشکلات کلیوی (سنگ کلیه)‌ و یبوست کمک فراوانی می‌کند.

همچنین باعث دفع سموم و مواد زائد از بدن می‌شود.آب انگور مغذی عضله قلب است.انگور اختلالات قلبی حاصله از ازدیاد فشارخون را از بین می‌برد و دارای اثر تقویت‌کننده قلب است. 

انگور موجب ازدیاد ترشح صفرا می‌شود و عمل هضم را تحریک و تسریع می‌بخشد و تخمیرهای روده‌ای را کاهش می‌دهد.  

کاهو 

کاهو در درمان تپش قلب و سرفه و مشکلات ریوی موثر است.همچنین آرام‌ کننده اعصاب است.کاهو برای دفع مواد زاید در روده‌ها و جلوگیری از یبوست مناسب است.از جوشانده کاهو می‌توان برای درمان سوختگی‌ها و زخم‌ها استفاده کرد. 

 لوبیا سبز 


از لوبیا سبز برای درمان کسالت‌های شدید کلیوی استفاده می‌شود.این سبزی همچنین در درمان بیماری‌های قلبی نیز موثر است.وجود فسفر در لوبیا برای اعصاب مفید است.
خرده شده و یا پوره شده دانه لوبیا به عنوان ضماد برای مواضع سوختگی و سایر التهابات پوستی و زخم‌ها موثر است. 
 

  ترخون 


ترخون به دلیل داشتن اسانس‌های معطر در خود مجاری دستگاه گوارشی را ضدعفونی می‌کند و محرک مناسبی برای معده به شمار می‌رود.این سبزی برای بیماری‌های رحم و تسهیل جریان خون قاعدگی بسیار موثر است. 


رنگ قرمز 


رنگی‌است محرک و اشتهاآور.رنگی پر انرژی که همین خصوصیات در مواد غذایی قرمز رنگ هم دیده می‌شود.معمولا ما برای خوردن خوراکی‌هایی با رنگ قرمز بسیار راغب هستیم. 

این رنگ و در واقع میوه‌ها و سبزیجات‌ قرمز رنگ علاوه بر این که افزایش‌ دهنده اشتها هستند،برای افراد کم خون و افرادی که کمبود آهن دارند بسیار مناسب است.

همچنین در درمان عفونت‌‌ها و سوختگی‌های شدید بسیار موثر است و معمولا این ‌گونه میوه‌ها و سبزیجات در درمان بیماری‌‌های ریوی،مشکلات روده (یبوست)‌ و رحم به کار برده می‌شود.

مواد غذایی قرمز رنگ بسیار پر انرژی بوده و در تقویت قلب و افزایش فشار خون و غلظت خون بسیار مفید و تقویت‌کننده روده و کبد است. 

گیلاس‌ 

تقویت‌کننده و انرژی‌ زا.تنظیم ‌کننده کبد و مناسب برای رفع یبوست و اشتها ‌آور،دفع‌کننده مواد زائد و سموم از بدن. 

توت ‌فرنگی‌ 

در درمان سل ریوی بسیار سودمند است و همچنین در درمان عفونت‌های روده. 

انار 


جلوگیری از تنگی نفس.مناسب برای روده و تصفیه‌کننده خون. 

انگور فرنگی‌ 


موثر در درمان تب‌های عفونی،محرک اشتها و رفع یبوست.

شاتوت‌ 


تصفیه‌کننده خون،مناسب برای بیماری‌های کم‌خونی و مشکلات ریوی.  
 

فلفل‌قرمز 

تحریک قوای هاضمه،مناسب برای خونریزی‌های رحم،رفع فلج،رفع یبوست و بیماری‌‌های روده.


رنگ نارنجی‌ 


رنگی جذاب و سر زنده و شاداب،که در نهایت جذابیت و جلب توجه احساس ‌زدگی ایجاد نمی‌کند. سبزیجات و میوه‌های نارنجی رنگ و کلا هر شی نارنجی رنگ در افزایش شیر مادران بسیار موثر است.

مواد غذایی نارنجی رنگ بسیار انرژی‌ زا است و محرک مناسبی برای اعصاب و سودمند برای مشکلات تنفسی و ضد سرفه،ضد آسم و سل ریوی هستند و در درمان سنگ کلیه و کیسه صفرا و بیماری‌های معده و روده موثر هستند. 
  

هویج‌ 


افزایش شیر مادر،مناسب برای درمان اختلالات شدید روده‌ای،بهبود دهنده زخم‌های دستگاه گوارش،رفع‌کننده یبوست،ضد عفونی‌کننده روده،تقویت‌کننده اعصاب و انرژی‌زا و موثر در بهبود عفونت‌های ریوی. 
  

پرتقال و نارنگی‌ 

تقویت‌کننده دستگاه عصبی،عضلات و غدد،مناسب برای رفع اختلالات دستگاه گوارش،کبد و روده‌ها. 
  

زالزالک‌ 


مناسب برای درمان بیماری‌های روده و رفع کم‌خونی. 
 

رنگ زرد 

رنگی شادی‌آفرین،درخشان،زنده و محرک.سبزیجات و میوه‌های زردرنگ معمولا اشتها آور و در عین حال مناسب برای هضم غذا می‌باشند.

میوه‌جات و سبزی‌های زرد‌رنگ تصفیه‌کننده کبد و روده‌ها و کلیه‌هاست.این مواد غذایی در درمان بیماری‌های معده (ورم معده)‌ کیسه صفرا یبوست و فشار خون و همین طور مشکلات ریوی مناسب هستند و در تقویت غدد لنفاوی قلب موثرند و بسیار انرژی‌زا می‌باشند و محرک اعصاب. 

زردآلو 


سرشار از انرژی،موثر در درمان یبوست،کاهش‌دهنده افسردگی و تقویت‌کننده اعصاب.  آناناس‌ 
تقویت‌کننده روده،نیرو بخش،مناسب برای هضم غذا و موثر در بیماری‌های ریه.  

به‌ 

تقویت‌کننده اعصاب و قلب،موثر در درمان بیماری‌های ریوی و سل.همچنین در درمان ورم معده و روده از این میوه استفاده می‌شود. 
  

گلابی‌ 


از بین برنده ضعف و بی‌حالی،تقویت‌کننده اعصاب،رفع تنبلی روده‌ها،رفع یبوست و بیماری‌های روده‌ای و معده،موثر در درمان سل ریوی،از بین برنده سنگ کلیه. 
  

آلو 


انرژی‌زا و از بین برنده کم‌خونی و ضعف و سستی،برطرف‌کننده یبوست،محرک اعصاب،مناسب برای کلیه‌ها. 

سیب زرد 

انرژی‌ساز،ضد عفونی ‌کننده قوی روده و مناسب برای تقویت روده‌ها و معده،محرک کلیه‌ها و مناسب برای سنگ کلیه و مجاری ادرار،تقویت‌کننده اعصاب،رفع‌کننده یبوست و اسهال، مناسب برای اختلالات تنفسی. 






تاریخ : یکشنبه 91/12/13 | 2:5 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

مدل های جدید سبزه نوروز

نمونه هایی جدید از مدل های جدید سبزه نوروز 92 با ایده های جدید را تماشا کنید .

 

 






تاریخ : یکشنبه 91/12/13 | 1:11 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

  ماشینی که شما را یاد باجناقتان می اندازد !

در روزهایی که قیمت خودروها سر به آسمان ساییده، رفته ایم سراغ خودرویی ارزان و بی دنگ و فنگ که بخشی از خاطره مشترک بیشتر ایرانی هاست.

یک خودروی جمع و جور، ارزان و کم دردسر که با تمام ضعف هایش، آن قدر دوست داشتنی بود که کسی از داشتنش خاطره بدی یادش نمانده باشد. یک «ژیان» بود و کلی قابلیت منحصر به فرد. از کوچک و کم جا بودنش گرفته تا کمک فنرهای عجیب و غریب و موتور دوسیلندره و سیستم خنک کننده و بخاری سرخودی که هوای گرم موتور را می فرستاد داخل اتاق تا سرنشینانش را در روزهای سرد، گرم کند.از همه جالب تر و خاطره انگیزتر، دنده اش بود که به جای بالا و پایین شدن، جلو و عقب می رفت. در یک مسیر افقی و وسط مسیر راهش را پیدا می کرد و دنده به دنده می شد. دهه شصتی ها ژیان را با «قرقی» معروف سریال چاق و لاغر می شناسند. ژیانی که بدون راننده حرکت و توقف می کرد و یک خودروی هوشمند بود. شاید اصلا به خاطر همین ویژگی‌ها باشد که یک ماشین نسبتا ضعیف، ارزان و کوچک، هنوز لبخند شیرینی روی لبان کسانی می نشاند که یادی از ژیان کرده باشند.ژیان، روزگاری آن قدر به زندگی مردم راه یافته بود که برایش ضرب المثل ساختند و قانون نانوشته روابط باجناق ها را به زبانی دیگر معرفی کردند:"ژیان، ماشین نمی شه. باجناق، فامیل"

ژیان از کجا آمد؟

کارخانه سیتروئن در فرانسه، جایی بود که در سال 1967 برای اولین بار، این خودرو را به بازار عرضه کرد.خودرویی که ما به نام ژیان می‌شناسیم، نامش «Dyane» است. دایان را بر پایه شاسی و پیشرانه خودروی نسل قبلش یعنی «CV2» ساخته بودند. شاید بهتر آن‌که بگوییم او یک مدل تغییر چهره از نسل قبل است. دایان یا همان ژیان، حاصل تلاش شرکت سیتروئن برای رقابت با غول رقیب هم‌وطنش یعنی کمپانی خودروسازی«رنو» بود. شرکتی که رنو 4(مدل قبلی رنو 5) را تولید کرده بود و دایان قرار بود رقیب آن باشد.

دایان با موتورهای 435 و 602 سی‌سی دو سیلندر تخت هواخنک به بازار آمد. خودرویی که در نوع 602 سی سی اش حدود 35 اسب بخار نیرو تولید می کرد و جالب این که با همین قدرت اندک سرعتش به 118 کیلومتر در ساعت هم می‌رسید.آن هم به واسطه وزن بسیار کم خودرو.فقط 570 کیلوگرم. مصرف دایان هم حیرت انگیز بود. تنها 5 لیتر در هر100 کیلومتر. باک دایان ظرفیت 30 لیتر بنزین را داشت. جعبه‌دنده چهار حالته دایان با آن فرم خاص تعویض فشاری و ترمز دستی‌ که چرخ‌های جلو را قفل می‌کرد هم از جمله ویژگی های جالب دایان بود.

سیستم تعلیق دایان، هنر سازندگانش را کامل می کرد.سیستمی که هنوز هم یکی از عجایب مهندسی مکانیک به شمار می رود.فنرهای مستقل برای هر چرخ که به بازوهایی ضربدری متصل بودند، بهترین جاذب ضربه و دافع فشار کابین شدند. قابلیتی که حتی شرکت عظیمی مثل مرسدس بنز را به تکاپو انداخت. با دست‌کاری در یک شفت مرکزی، می‌شد ارتفاع خودرو را به دلخواه کم و زیاد کرد. به همه این ها اضافه کنید مرکز ثقل پایین دایان را که باعث شده بود تا حتی در صورت چرخش‌های شدید، واژگونی یا همان چپ‌‌شدگی رخ ندهد.

دایانی که ژیان شد

سال 1347 وقتی اولین محموله خودروهای دایان فرانسوی به ایران رسید، ایرانی ها نام دایان فرانسوی را «ژیان» گذاشتند. لقبی که معمولا و در حکایت های ایرانی ، لقب شیرها بود و به معنای خشمگین و درنده.  ژیان اما بر خلاف ظاهر ترسناکش قلبی مهربان داشت و همین دوست داشتنی ترش می کرد.
 


اما ژیان‌های ایرانی همه Dyane نبودند.ژیان هایی که برای مونتازبه ایران آمده بودند چند نوع بودند. نام اصلی مدل پیکاپMéhari و مدل واگن در اصل سیتروئن Acadiane بود.
 


ژیان های ایرانی حتی کولر هم داشت.با سیستمی شبیه کولرهای آبی خانگی. پوشال‌هایی پشت داشبورد تعبیه شده بودند که با ریختن آب یا قرار دادن گونی یخ با عبور جریان هوا، باعث وزیدن باد خنک ملایمی می‌شد.برای روزهای سرد سال هم ژیان یک همراه وفادار بود.  بخاری داشت. یک بخاری که البته گرمایش همان هوای گرم داخل موتور بود.ژیان ویژگی های منحصر به فرد دیگری هم داشت.  یک هندل در جلو ماشین که در مواقعی که استارت کار نمی کرد می شد با چرخاندن آن به صورت دستی موتور ماشین را روشن کردارتفاع چراغهای جلو را تنظیم کرد.به همه این ها اضافه کنید سقف جمع شونده برزنتی و قابلیت درآوردن صندلی های ژیان و استفاده به عنوان نیمکت در پیک نیک ها و سفرهای تفریحی.


با همه این ویژگی ها می شد حدس زد ژیان  به راحتی جایش را به سرعت در میان ایرانی ها باز می کند.طوری که تا سال 1359 که تولید ژیان هم زمان با ماههای آغاز جنگ تحمیلی و به دلیل فشار اقتصادی ارز بری متوقف شد، حدود یک میلیون و 444 هزار و 583 دایان، 253 هزار و 393 آکادین و 144 هزار و 953 دستگاه مهاری ایران تولید و فروخته شد.






تاریخ : یکشنبه 91/12/13 | 12:45 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

تصاویـری که لبخنـد را بر لـب می نـشاند 


























































































تاریخ : یکشنبه 91/12/13 | 7:4 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

تصاویر / مراحل ساخت کیف از پوست مار
 
کشتارگاه آقای "واکرا" در روستای کاپتاکان در غرب استان جاوا در اندونزی گوشت و پوست مار تولید می کند. گوشت آن مستقیم به بازار فرستاده می شود و پوست آن به کارگاه کیف سازی فروخته می شود. و در آنجا تبدیل به کیف هایی می شود که بسته به اندازه آن بین 15 تا 30 دلار به فروش می رسد. قیمتی که تا به دست ما برسد، سر به فلک می کشد.































تاریخ : شنبه 91/12/12 | 7:16 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

جشنواره شکلات

این جشنواره در روز ولنتاین از 14 تا 17 فوریه در کاخ هنر برگزار شد و میزبان هزاران بازدید کننده و شرکت کننده در مسابقات پخت شکلات بود.

 






تاریخ : شنبه 91/12/12 | 7:6 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
<   <<   6   7   8   9   10      >
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بی بی مارکت
  • ttp://www.bachehayeghalam.ir/sitefiles/bgh_sound_player.php">