سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

 

گاهی از بچه ها می پرسم : چند سال دارین ؟

با شور بچگانه ای داد می زنن: 13 سال ، 14 سال ...

وقتی آروم شدن میگم : شما سیزده سال ندارین!

با بهت نگام میکنن.

میگم :  شما دیگه سیزده سال رو ندارین!

سیزده سال از زیباترین روزهای زندگیتون رو پشت سر گذاشتین

از دست دادین!

دیگه جز خاطره چیزی ندارین!

و حال من ، 43 سال رو دیگه ندارم!

این غافله ی عمر عجب می گذرد!!!!!!!!!!!!!

43 سال از زیباترین روزهای زندگیم دامن کشان میگذرد.

قبلا اگه می شنیدم که یه نفر با 50 سال عمر به کام مرگ رفته ، زیاد دلم نمی سوخت!

خوب پنجاه سال زندگی کرده بود . چیزی حدود نیم قرن!

اما حالا همه چی فرق می کنه .

باور پیری و نزدیک شدن به پنجاه سالگی سخته .

چطور بعضی ها بعد 50 سال زندگی ، پیروزی و شکست ، تلخی و شیرینی هنوز نفسشون رو رام نکردن ؟!

اعضای بدنم ناکوک شدن.

دیگه از اتحاد و اعضای یک پیکر خبری نیست .

دست ، پا ، گردن ، فک و ... هر کدوم یه جور بهونه میگیرن...

دیگه زبونشون رو نمی فهمم !

زبری گام های خشن پیری

منو می خراشه

از ماندن و زیستن بی اضطراب باز میداره

تمام تلاشم رو می کنم تا پرچم تلاش و لبخند به هر قیمتی افراشته بمونه .

تا می کوشم زنده ام

حتی اگر پایم بلنگه

دستم روی هارمونی لطیف کیبرد عزیزم نلغزه

کافیست بیندیشم

بخندم و برای بودن و ثبت ماهیتم تلاش کنم

آنوقت زنده ام !

چقدر از جملات عارفانه و فیلسوفانه بدم می آید

که زندگی زجرست ، دردست

مانع رسیدن است

مگر می شود هدیه ی خدا ، نکوهیده شود و مورد مذمت قرار گیرد.

زندگی زیباست اگر پول باشد زیباتر

سلامتی باشد قشنگ تر !

با همه ی زخمی که بر می دارم از گذر این طوفان لذت بخش

دفترچه ی بیمه ام فقط تمدید می شود!دلم نمی آید ثانیه های قیمتی روزهایم ، در اتاق انتظار مطب های سرد

با مجلات تاریخ گذشته

نگاه های پر از سؤال

حروم بشه !

گدایی زندگی از پزشکان رو دوست ندارم

کار که می کنم فرصت نمی کنم به رنج هایم بیندیشم

دردهایم عین من شده اند

جزئی از پیکرم هستند

و شب این زیبای خفته در سیاهی وهم و خیال

مرا می رباید

عاشقانه سبکی پروازم می بخشد

آینه را دوست دارم

دوست صادقی که خیره در من می نگردو در گوشم نجوا می کند

به پایان می رسی...

پرچم دور آخر پیست را محکم تکان می دهند

و من با همه ی توان از روی موانع می پرم

نمیگذارم مرا زمین بزنند

می روم تا به پایان نزدیک شوم

فرزندانم

دانش آموزانم

آموزه هایم را ادامه خواهند داد

عاشق خواهند زیست

و تا در خاطره ها هستم

همچنان زنده ام

حتی...

اگر روزی نباشم

سلام بر زندگی

بر غرور مردانه ی زندگی

بر سکوت دلنشین صبح

بر آرامش شب

بر زندگی درود ...

و بر تو که مرا پذیرفتی

برایم وقت گذاشتی تا باور بدارم هنوز زنده ام سلام !







تاریخ : شنبه 93/10/6 | 7:40 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بی بی مارکت
  • ttp://www.bachehayeghalam.ir/sitefiles/bgh_sound_player.php">